جدول۴- ۷: رلههای اضافه جریان موجود در هر ناحیه
رلهها | ناحیه |
R1-2 , R2-1 , R2-4 , R4-2 RDG1 , RGrid2 , RDG4 |
P1 |
R3-1 , R3-2 , R3-5 , R3-10 R5-3 , R5-6 , R6-5 , R6-8 R7-4 , R7-8 , R8-6 , R8-7 R8-9 , R8-15 , R9-8 , R9-15 R10-3 , R10-15 , RDG3 , RDG5 RDG6 , RDG7 , RGrid8 , RDG9 RDG10 |
P2 |
R11-16 , R12-13 , R12-14 , R12-16 R13-12 , R13-14 , R14-12 , R14-13 RDG11 , RGrid12 , RDG13 , RDG14 |
P3 |
این رلهها از نوع معکوس زمانی[۴۵] بوده و رابطه جریان-زمان آنها به صورت زیر میباشد:
(۴-۱) ,
که در آن t زمان عملکرد، [۴۶]TDS تنظیم تأخیر زمانی، جریان پیک آپ و جریان خطای عبوری از رله میباشد. پارامترهای B,A ثابتهای وابسته به نوع و منحنی مشخصهی رله بوده که معمولاً به ترتیب برابر با ۰.۱۴ و ۰.۰۲ در نظر گرفته میشوند.
قیود رلههای اصلی و پشتیبان:
جریان دارای مقادیر مینیمم و ماکزیمم میباشد:
(۴-۲)
به طور مشابه، مقدار TDS باید با توجه به منحنی مشخصهی جریان-زمان رله، در یک محدوده مشخص قرار داشته باشد. در این پایان نامه مقدار مینیمم و ماکزیمم TDS برابر با ۰.۱ و ۱.۳ (مقادیر استفاده شده در سیستم های توزیع آمریکایی) در نظر گرفته میشوند:
(۴-۳)
برای بدست آوردن هماهنگی بین رلهها، باید زمان عملکرد رلهی پشتیبان به اندازه [۴۷]CTI از زمان عملکرد رلهی اصلی بیشتر باشد. رنج CTI بین دو مقدار ۰.۲ و ۰.۵ ثانیه میباشد. در این پایان نامه مقدار CTI برابر ۰.۲ ثانیه انتخاب شده است.
(۴-۴)
در این رابطه، زمان عملکرد رلهی اصلی iام برای وقوع خطا در نزدیکی رلهی iام میباشد. زمان عملکرد رلهی پشتیبان jام برای وقوع خطا در نزدیکی رلهی iام است که از رابطه زیر محاسبه میگردد:
(۴-۵) ,
در این پایان نامه برای بهینه سازی هماهنگی رلهها از تابع هدف معرفی شده در یکی از مقالات استفاده شده و توسط نرم افزار متلب بهینه سازی گردیده است. این تابع هدف به صورت مجموع زمان عملکرد کل رلههای اصلی و پشتیبان تعریف می شود.
(۴-۶)
که در آن N تعداد رلههای اصلی و M تعداد رلههای پشتیبان برای هر کدام از رلههای اصلی میباشد.
با ارضای تمام قیود و مینیمم کردن مقدار تابع هدف، مقادیر Ip و TDS مربوط به هر کدام از رلهها بدست می آید. این مقادیر برای رلههای موجود در ناحیههای P1 ، P2 و P3 در جداول زیر آورده شده اند.
جدول۴- ۸: تنظیمات رلههای ناحیه P1