ای سلیم آب ز سرچشمه ببند / که چو پر شد نتوان بستن جوی.( گلستان: 171) (همان : 9)
4- آب رفته به جوی نیاید.
نشاط جوانی ز پیران مجوی / که آب روان باز ناید به جوی.( بوستان: 3616) (همان :10)
5- آخر پیری ، داغ امیری !
هوس پختن از کودک ناتمام / چنان زشت ناید که از پیر خام. (بوستان: 3607) (همان:19)
6- آدم گرسنه سنگ را هم می خورد.
کوفته را نان تهی کوفته است.(یو. گل: 103)
مرغ بریان به چشم مردم سیر / کمتر از برگ تره بر خوان است
آنکه را دستگاه و قدرت نیست / شلغم پخته مرغ بریان است .(گلستان: 116) (همان :25)
7- آستین افشاندن ، آستین فشاندن . برای اظهار شوق یا کراهت دست و بالتّبع آستین جنبانیدن:
ندانی که آشفته حالان مست / چرا بر فشانند در رقص دست؟
گشاید دری بر دل از واردات / فشاند سر دست بر کاینات .( بوستان: 1926- 1925) (دهخدا :33)
8- آسوده کسی که خر ندارد/ از کاه و جوش خبر ندارد.
سبکبار مردم سبکتر روند.( بوستان: 701)
نگهبانی ملک و دولت بلاست / گدا پادشاه است و نامش گداست..(.بوستان:2816)
نه بر اشتری سوارم، نه چو خر به زیر بارم / نه خداوند رعیّت، نه غلام شهریارم.(یو.گل: 92)
غم موجود و پریشانی معدوم ندارم/نفسی میزنم آسوده و عمری به سرآرم.( گلستان:92)(دهخدا:35-34)
9- آلو چو به آلو نگردد رنگ بر آرد .
از بدان نیکویی نیاموزی / نکند گرگ پوستین دوزی .( گلستان:177)
پسر نوح با بدان بنشست / خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند / پی نیکان گرفت مردم شد. (گلستان: 62)
زینهار از قرین بد زنهار / و قنا ربنا عذاب النار.( گلستان: 100)
ندیدستی که گاوی در علف زار / بیا لاید همه گاوان ده را .(گلستان: 88)
با بدان یار گشت همه لوط / خاندان نبوتش گم شد .(گلستان:62)
گلی خوشبوی در حمام روزی / رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مشکی یا عبیری / که از بوی دلاویز تو مستم
بگفتا من گلی ناچیز بودم / ولیکن مدتی با گل نشستم
کمال هم نشین در من اثر کرد / و گر نه من همان خاکم که هستم .( گلستان:51)
هر که با بدان نشیند هرگز روی نیکی نبیند.( گلستان: 177) (دهخدا :43-41)
10- آن چه دلم خواست نه آن شد / آنچه خدا خواست همان شد .
خدا کشتی آنجا که خواهد برد / اگر ناخدا جامه بر تن درد. (بوستان: 2642) (دهخدا : 50)
11- آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
اگر عاقلی یک اشارت بس است . ( بوستان: 905) (دهخدا:59)
12- آن که فیل می خرید رفت .
دیگ منه کآتش ما سرد شد.(گلستان:138) (دهخدا: 52)
13- آواز دهل از دور هول باشد.
چو بانگ دهل هولم از دور بود / به غیبت درم عیب مستور بود.( بوستان: 125) (دهخدا:70)
14- آهسته برو همیشه برو.
رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن.( گلستان: 151)
اسب تازی دو تک رود به شتاب / شتر آهسته می رود شب و روز.(گلستان:152) (دهخدا: 72)
15- اجل گشته میرد نه بیمار سخت .
ای بسا اسب تیز رو که بمرد / خرک لنگ جان به غزل برد .( گلستان: 93) (دهخدا :84)
16- اختلاف دشمنان پیروزی دیگر است.
چو در لشکر دشمن افتد خلاف / تو بگذار شمشیر خود در غلاف.( بوستان: 1086)
چو گرگان پسندند بر هم گزند / بر آساید اندر میان گوسپند.( بوستان: 1087)
چو دشمن به دشمن شود مشتغل / تو با دوست بنشین به آرام دل.( بوستان:1088) (دهخدا:88)
17- ارمغان مور پای ملخ است.
اگر بریان کند بهرام گوری / نه چون پای ملخ باشد ز موری (گلستان:99) (دهخدا :96)
18- از پی دشمن گریخته نباید رفت.
۷۲
جدول ضمیمه ۷- جدول باروری شتهی سبز گندم روی رقم سای سونز در پیش آلودگی ۲ روز……………………………………………………………..
۷۳
جدول ضمیمه ۸- جدول باروری شتهی سبز گندم روی رقم سای سونز در پیش آلودگی ۴ روز…………………………………………………………….
۷۴
جدول ضمیمه ۹- جدول باروری شتهی سبز گندم روی رقم سای سونز در پیش آلودگی ۶ روز…………………………………………………………….
۷۵
جدول ضمیمه ۱۰- جدول باروری شتهی سبز گندم روی رقم سای سونز در پیش آلودگی ۸ روز………………………………………………………….
۷۶
فصل اول
مقدمه و مروری بر منابع
مقدمه:
گیاهان تیرهی غلات (Graminae) بطور مستقیم و غیر مستقیم بیشترین اهمیت را در تغذیه انسان داشته و در بین غلات، گندم، Triticum aestivum L.، مهمترین نقش را در دنیا دارد. گندم گیاهی است تک لپهای، علفی و یکساله که دارای گونه های بسیار زیادی میباشد (خدابنده، ۱۳۸۷). گندم احتمالاً یکی از اولین گیاهانی است که توسط انسان کاشته شده و به همین دلیل مهمترین گیاه زراعی به شمار می آید، زیرا کاشت آن از گیاهان دیگر سادهتر بوده و تطابق آن در مناطق مختلف که دارای شرایط آب و هوایی متفاوتی است، بیشتر میباشد. حدود ۶۰ درصد مزارع دنیا زیر کشت غلات میباشد که بیشترین مقدار آن زیر کشت گندم است. براساس گزارش اداره کل آمار و اطلاعات وزارت کشاورزی در سال ۹۲-۱۳۹۱ سطح زیرکشت گندم در کشور ۲۲/۳ میلیون هکتار آبی و ۸۸/۱۳ میلیون هکتار دیم میباشد و سالیانه در حدود ۱۲ تا ۱۳ میلیون تن گندم در کشور تولید می شود. گندم در بیشتر کشورهای جهان به ویژه خاورمیانه، آسیا، روسیه، اروپا، آمریکا، کانادا و ایران مهمترین محصول زراعی است و در طی دوران مختلف، کمبود آن مشکلات زیادی را در جامعه به وجود آورده است (سرافرازی، ۱۳۷۱؛ راشد محصل، ۱۳۷۶). در میان کشورهای جهان، چین، آمریکا و هندوستان از نظر سطح زیر کشت گندم جایگاههای اول تا سوم را دارند (پورصالح، ۱۳۷۴). کشور ایران با دارا بودن مناطق مستعد کاشت گندم تقریبا در بیشتر استانها توان تولیدی زیادی دارد. گندم نیز مانند سایر گیاهان زراعی در دوره رشد خود مورد حملهی آفات مختلفی قرار میگیرد که در این میان شتهها علاوه بر تغذیه مستقیم با انتقال عوامل بیماریزای گیاهی (ویروسها) خسارت مضاعفی را به گیاهان مورد تغذیه تحمیل می کنند. شتهها خرطوم خود را به آوندهای گیاه میزبان وارد نموده و از شیرهی پروردهی آن تغذیه می کنند (نوری و رضوانی، ۱۳۷۳؛ اختر و همکاران[۱]، ۲۰۰۴). در ایران ۱۰ گونه شته به عنوان آفات اصلی و خسارتزای غلات شناسایی شده اند، که شتهی سبز گندم یکی از این شتهها است. شتهی سبز گندم با نام علمی (Fabricius) Sitobion avenae از راسته Hemiptera و خانوادهی Aphididaeعامل انتقال بیماری ویروسی کوتولگی زرد جو[۲] بوده و یکی از آفات مهم غلات در نقاط مختلف جهان محسوب می شود. این شته بیشترین تراکم را در استانهای تهران و گلستان طی سالهای ۷۳-۱۳۷۲ داشته است، به طوریکه در استان تهران حدود ۷/۳۱- ۵/۹۴ درصد (نوری و رضوانی، ۱۳۷۳) و در استان گلستان ۹۷ درصد فراونی جمعیت شتهها، مربوط به این شته بوده است (درویش مجنی و رضوانی، ۱۳۷۴). شتهی سبز گندم علاوه بر برگ و ساقه به خوشههای سبز غلات نیز حمله می کند (فرحبخش، ۱۳۴۰). گیاهان میزبان شتهها (از جمله گندم) از نظر تناسب میزبانی از جمله ارزش غذایی، مواد شیمیایی ثانویه و مورفولوژی میتوانند روی باروری، رشد و بقای شتهها تاثیر گذاشته و باعث تغییر در نرخ مرگ و میر و تولید مثل آنها شوند (اسکوتزکو و بوسک پرز[۳]، ۲۰۰۰). جمعیت شتهها در گیاهان میزبان مناسب افزایش پیدا کرده و رشد و ترجیح تولید مثلی آنها در پاسخ به تغییرات کیفیت میزبان تغییر می کند (هونک، ۱۹۸۷؛ هونک و مارتین کوا[۴]، ۱۹۹۹؛ سکورا و دیکسون[۵]، ۱۹۹۶). ترکیبات شیمیایی دفاعی گیاهان در مقابل گیاهخواران باعث کاهش زادآوری شتهها و یا افزایش طول دوره نشو و نمای قبل از بلوغ آنها میشوند (میچائود[۶]، ۱۹۹۹؛ لگراند و باربوسا[۷]، ۲۰۰۰). مطالعات اخیر نشان دادهاند که آلودگیهای قبلی گیاهان به حشرات باعث القای مقاومت شیمیایی در گیاهان نسبت به حشرات می شود. یعنی هنگامی که گیاه مورد حمله و تغذیه یک حشرهی آفت قرار میگیرد، در واکنش به خسارت حشره در گیاه ترکیبات دفاع شیمیایی تولید شده و یا بر غلظت آنها افزوده می شود و بدین ترتیب نوعی مقاومت القایی در گیاه ایجاد می شود. لذا هدف از اجرای این تحقیق بررسی امکان استفاده از مقاومت القایی در گندم نسبت به شتهی سبز گندم برای استفاده در مدیریت تلفیقی این آفت بوده است.
- شتهی سبز گندم[۸]
- جایگاه شتهی Sitobion avenae در رده بندی حشرات به شرح زیر میباشد (بلکمن و استوپ[۹]، ۲۰۰۶)
Kingdom: Animalia
Phylum: Arthropoda
Class: Insecta
Order: Hemiptera
Suborder: Sternorrhyncha
Superfamily: Aphidoidea
Family: Aphididae
Subfamily: Aphidinae
Genus: Sitobion
Scientific name: S. avenae F.
شهروندی که تمامی موارد ذکر شده فوق در مورد او رعایت شده باشد می تواند به مشارکت توسع ه ای دست یابد یعنی مشارکتی با فرایند اجتماعی یکپارچه، جامع، پویا، همبسته با انگیزه و درگیر در تمامی مراحل توسعه خدمات شهری.
۲-۱۶-عوامل مؤثر بر میزان مشارکت افراد
فلودیاگرام ذیل نشان دهنده عوامل مؤثر بر میزان مشارکت می باشند. همانگونه که در شکل پیداست از عوامل مهم مشارکت مردمی، آگاهی از طریق آموزش ، تغییر نگرش و ایجاد انگیزه و ایجاد باورها و سپس اقدام به مشارکت می باشد.
قدم اول در جلب مشارکت های مردمی آگاهی و آموزش است . دانشمندان و کارشناسان عقیده دارند یکی از راه های مبارزه با مسائل زیست محیطی فعالیت بسیار گسترده در زمینه های فرهنگی می باشد به طوری که باید از طریق آموزش همگانی خانواده ها را با اثرات مخرب و آلوده کننده مواد زائد آشنا ساخت و دانش زیست محیطی آنان را در ارتباط با مواد زائد و مخاطرات آن افزایش داد.
نمودارشماره ۲-۲-عوامل مؤثر بر میزان مشارکت افراد
آگاهی مردم علاوه بر اینکه آنان را از انجام اقدامات غیراصولی در زمینه دفع زباله باز خواهد داشت عامل مهمی در جهت جلوگیری از اقدامات غیربهداشتی سایرین نیز خواهد شد. اگر چه برای کسب موفقیت در مشارکت کامل مردم در اجرای طرح های بهداشتی و زیست محیطی ، نیاز به آگاهی می باشد ولی به تنهایی کافی نیست بدین دلیل که آموزش باید در مردم نگرش را تغییر دهد و با تغییر نگرش است که تغییر رفتار پیش می آید.
در روش های آموزشی سنتی به مردم گفته می شود که چه کاری انجام دهند . یعنی تصمیم ها توسط مسئولین گرفته شده و فقط از مردم انتظار دارند که از آن تبعیت کنند بسیاری تصور م ی کنند که اگر تصمیم گرفته شود و از مردم خواسته شود که آنرا اجرا کنند یعنی مردم مشارکت نموده اند در صورتی که در روش های آموزشی نوین رویکرد از بالا به پایین نیست و مردم در تصمیم گیری ها مشارکت دارند. و وقتی مردم علل تصمیم گیری را بدانند و درآن دخالت داشته باشند از میزان خطری که آنان را تهدید می کند آگاه باشند و معتقد باش ند که تغییر نگرش و عملکرد آنان خدمات شهری را بهبود می بخشد و نتایج خوبی خواهد داشت، مسلماً نگرش مطلوب ایجاد خواهد شد.
فرد باید باور کند که اقدام او برای پیشگیری مخاطرات زیست محیطی و حفظ سلامت خود و فرزندانش موثر واقع خواهد شد در آن صورت است که اقدام به مشارکت می کند. مشارکئت اجتماعی سطوح فعالیت از عضویت ساده در انجمن ها تا فعالیتهایی در حوزه های مختلف اجتماعی به منظور طرح مشکل ها و درخواستهای اصلاح و تغییر سیاستها را در بر میگرد.(رضایی، ۱۳۷۵) مشارکت عبارتنداز فعالیتهای اداری و داوطلبانه ای که از طریق آن اعضای یک جامعه در امور محله، شهر و یا روستای خود شرکت می کنند و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در شکل دادن به حیات اجتماعی خود سهیم می شوند.(محسنی تبریزی، ۱۳۷۳)
مشارکت از نظر سطح(خرد، میانی و کلان)، از نظر انواع بر حسب انگیزه های ایجادی آن(درون زا و برون زا)، بر حسب چگونگی دخالت مردم(مستقیم و غیر مستقیم)، برحسب سطوح فراگیری(محلی، منطقه ای و ملی)، برحسب کیفیت همکاری مردم(طبیعی، خود انگیخته، داوطلبانه، براگیخته، تحمیلی یا اجباری)، برحسب سطوح اجرایی و محتوای عملکردی(بهره مندی خدمات، ارزیابی خدمات، ارائه پیشنهاد، تصمیم گیری و برنامه ریزی، اجرا و نظارت)، بر حسب موضوع و قلمرواجرایی(سیاسی، اقتصادی و اجتماعی)حایز اهمیت است.(طالب ۱۳۷۵)
۲-۱۷- موانع و محدویت های مشارکت مردم در توسعه شهری :
با توجه به اهمیت مشارکت مردم در توسعه شهری و تأکید برنامه ریزان و کارشناسان بر ضرورت به کارگیری توان مردم در این زمینه، مشارکت مردم همواره با موانع و مشکلات فراوانی روبروست. اگه ما مشارکت را به عنوان شیوه ای از زندگی شهروندی در نظر بگیریم و نیز آن را جزء مراحل تکامل شهروندی و شاخص توسعه بدانیم پس همگی حاضر خواهند شد تا بهایی را برای زندگی بهتر و شاداب تر و ارتقاء کیفیت زندگی خودشان در محیطی به نام شهر بپردازند. در محیط شهری مرتب در معرض تناقضها قرار داریم مثلاً ثروت و فقر، تجمل و سادگی، نظم و بی نظمی در جمع نظر اکثریت مهم می باشد و عده ای به اهدافشان نمی رسند. در نتیجه درگیری و تقابل بین گروه های مختلف باعث مشکلاتی در فرایند مدیریت و برنامه ریزی شهر می شود. که از جمله وظایف برنامه ریزان شهری بخصوص در زمینه مشارکت این است که این مسائل را شناسایی کرده و از مشکلات بعدی آن جلوگیری نمایند. از جمله مشکلات و موانع که بر سر راه مشارکت مردم قرار دارد شامل این موارد است:
الف : موانع و محدودیتهای مالی و اقتصادی :
۱-مشارکت در مواردی هزینه بر است و نیاز به سرمایه گذاری از ناحیه مشارکت کننده دارد. ضعف توان اقتصادی بخشی از مردم که مخاطبان اصلی هر برنامه و طرح مشارکت جویانه تلقی می شوند. فرصت مداخله و مشارکت آنها را در امور سلب می کند. در این صورت مشارکت مختص گروه هایی خاص می شود.
۲- محدودیت و کمبود منابع مالی شهرداری نیز مشارکت مردم و بخش های غیر دولتی را در اجرای طرح های توسعه شهری تحت تأثیر قرار می دهد. چون ایجاد زمینه برای مشارکت مردم، موکول به تأمین بخشی از هزینه ها از سوی شهرداری است.
۳- هزینه سرمایه گذاری بالای طرح ها، نبود استطاعت مالی و عدم اطمینان از بازپرداخت تسهیلات بانکی برای تأمین منابع سرمایه گذاری طرح ها.
۴- وجود هزینه های اقتصادی و اجتماعی در امر گرفتن تسهیلات بانکی و باز پرداخت آن.
ب : محدودیت های اجتماعی و فرهنگی :
ورود عرصه های جدید فناوری و تحولات اقتصادی و اجتماعی نوعی تحول در مناسبات اجتماعی و روابط اقتصادی پدید آورده است که اشکال سنتی مشارکت را تحت تأثیر قرار داده است و تنگناهایی را در این زمینه باعث شده است و موانع اجتماعی به شرح زیر را دامن زده است :
عدم آگاهی مردم نسبت به اهداف طرح ها و خصوصیات آن.
عدم آشنایی مردم با وظایف مدیریت شهری.
عدم اعتقاد به کار جمعی و گروهی.
سنت گرایی و ارزش گذاری روی عناصر قدیمی.
عدم اعتماد و احتیاط کاری.
نفع طلبی شخصی.
نبود تجربه های مشارکتی و داشتن تجارت منفی از مشارکت های مردمی در سایر طرح ها.
عدم استفاده مؤثر از وسایل ارتباط جمعی در جهت تجهیز منابع برای اعتلای روحیه مشارکت.
ج : محدودیتها و موانع ساختاری و عملی شامل :
وجود نظام برنامه ریزی متمرکز مانع تسهیل امر مشارکت است.
فقدان مدیریت هماهنگ شهری.
نامناسب بودن فناوری های نوین.
نبود ساختارهای محلی مناسب برای امور مشارکتی.
دیوان سالاری در شهرداری ها.
بافت و ساختار تشکیلاتی مدیریت شهری که اجازه مشارکت را نمی دهد.
تمرکز قدرت تصمیم گیری در مرکز و عدم مشارکت فعال مجموعه عوامل شهرداری.
۲-۱۸-سوابق مشارکت مردمی دربرنامه ریزی شهری :
طرح جامع شهری برای اولین بار برای شهر آمستردام ردسال ۱۹۳۴ تهیه گردید. از اوایل دهه ۱۹۴۰ در اروپا نظر خواهی از مردم برای تهیه طرحهای جامع شهری معمول شد. وبه این صورت انجام می شد که پس از تهیه طرح جامع شهری شهر مربوطه، طرح تهیه شده ردیکی از سالهای شهرداری یا مدارس بزرگ شهر در معرض نمایش و نظرخواهی قرار داده می شد. مردم می توانستند نظطرات خودرابه صورت کتبی به مسئولین امر منعکس نمایند ومسئولین امر درحد مقدورات پس از بررسی اصلاحات، انتقادات و پیشنهادات مردم، مواردرا در طرح منعکس می نمودند ودر واقع از سطحی از مشارکت تحت عنوان شیوه اطلاعات دهی ومشورت کردن استفاده می شد.
از اواخر دهه ۱۹۵۰ مفهوم مشارکت و توسعه مشانرکتی به منزله مفهومی مهم در مباحث توسعه اقتصادی وبه دنبال شکست برنامه های اقتصادی مطرح شد(مرادی،۱۳۸۰،ص۱۲).
در دهه ۱۹۶۰ به موازات عدم تحقق طرحهای شهری در اروپا وآمریکا نقدهای عمده ای از سوی افرادی چون دیویدوف، لیندبلوم وآتزیونی بر طرحهای جامع وارد شده وآنان مسئولیت شکست نسبی و دلیل عدم تحقیق این طرح ها را از یک سو به شیوه تهیه طرحها (که به صورت جامع و کلی نگریسته می شده) وازسوی دیگر به عدم دخالت مردم وتوجه به نیازهای مردمی می دانستند. لذا دراین دوران کماکان مشارکت مردمی درکلیه مراحل تهیه، بررسی واجرای طرحها، بهص ورت ضروری وجزء لاینفک از روند برنامه ریزی مطرح گردید وبه تدریج مسئله مشارکت مردمی به صورت قانونی والزامی در برنامه ریزی شهری غرب مطرح گردید.(مرادی،۱۳۸۰،ص۱۳)
در دهه ۱۹۷۰ با رکود اقتصادی وبحران انرژی درجهان، نخستین هدف توسعه انسان محور ددستیابی به نیازهای اساسی انسانی بودکه اهمیت مشارکت مردمی رادر همه سطوح از تصمیم گیری درتعیین اهداف وتعیین نیازها گرفته تا اجرا نظارت و ارزیابی برنامه ها را گوشزد می نمود.
دهه۱۹۸۰ دهه توسعه پایدار و حفظ زیست ومشارکت بوده است که مشارکت از آن جنبه ای که می تواند بر روی محیط زیست تاثیر گذاشته وتوسعه پایدار را قویت نمای مورد بررسی قرار گرفت. آخرین دهه قرن بیستم نیز دهه توسعه انسانی نامیده شد.(ارجمندنیا، ۱۳۸۰،ص۳۰)
امروزه مشارکت مردمی در جواعن نسبتاً مترقی به صورت نظرخواهی از نهادهای غیر دولتی وشهروندان درباره اهداف اصلی طرح، نظرخواهی درمورد مراحل مختلف تهیه، بررسی واجرای طرح، نظرخواهی در مورد محله ای خاص با موضوع خاص شهری ، جلب مشارکت عملی شهروندان(به صورتهای مشارکت خودانگیخته، مشارکت تعاملی، مشارکت عملکردی و یامشارکت بخاطر انگیزه مادی) مطرح می باشد.
۲-۱۹- شیوه های مشارکت مردمی:
تکنیکها و شیوه های مشارکت مردمی شامل مواردزیرمی باشد :
۲-۱۹-۱ شیوه های سازمان نیافته و نا منظم.
۲-۱۹-۲-شیوه های سازمان یافته و منظم.
۲-۱۹-۳- شیوه های فعال.
۲-۱۹-۴ شیوه های انفعالی.
این شیوه های مشارکت مردمی به شرح زیر است :
۲-۱۹-۱ شیوه های سازمان نیافته و نا منظم.
-
- ایراد اصلی نظریه ی فمنیسم مارکسیستی آن است که به اندازه ی کافی به شیوه های ستم مردان بر زنان و سودی که از کار رایگان خانگی زنان عاید مردان می شود، نمی پردازد.
-
-
- مارکس خود به جایگاه زنان در جامعه ی سرمایه داری توجهی نداشته است. بلکه هدف او رسیدن به توضیحی علمی برای بهره کشی نظام سرمایه داری از طبقه ی کارگر به قصد سرنگون کردن این نظام بود.مارکس با این اعتقاد که زنان باید تیماردار قلمرو خانگی باشند، نسبت به خانواده رویکردی طبیعت گرا اتخاذ کرد. در نظر او کارهای مزدی زنان و کودکان تهدیدی برای مردان کارگر به شمار می آمد و عقیده داشت سرمایه دارها از زنان و کودکان برای کاهش هزینه های تولید سوءاستفاده می کنند. . . در تحلیل مارکس، این واقعیت که زنان همواره در بقای اقتصاد خانوار نقش داشته اند، نادیده می ماند. . .آثار فردریش انگلس[۵۲۵] همکار مارکس، نقطه شروعی برای ایجاد یک نظریه ی موجه مارکسیست فمنیستی بوده است. وی می گوید خانواده برای رفع نیازهای نظام سرمایه داری و مشخصاً به دلیل خواست مردان برای انتقال میراث خویش به وارثان مشروع شکل گرفت. به نظر او مردان برای این کار می بایست با ازدواج، زنان را مهار می کردند. فمنیست های مارکسیست با دنبال کردن همین مسیر فکری نظریه یی پدید آورده اند که می کوشد توضیح قابل قبولی برای فرودستی زنان و شکل بهره کشی طبقاتی به دست دهد و بر حاشیه نشینی مسائل زنان در نظریه سنتی مارکسیستی غلبه کند.[۵۲۶]
-
-
- این نظریه، یک نظریه ی کمابیش انتزاعی است و به تجربیات هر روزه ی زنان در روابط شان با مردان اعتنایی ندارد.[۵۲۷]
-
- فمنیست های سوسیال
جریان فکری فمینیست های سوسیال پس از دهه هفتاد میلادی پدید آمد. اینان تلاش می کردند از ترکیب فمینیسم رادیکال و مارکسیست نوعی از فمینیسم جدید را پیشنهاد کنند که بر اساس آن عامل ظلم و ستم بر علیه زنان یعنی مرد سالاری و نظام سرمایه داری به عنوان دشمنان طبقه ی زنان مورد توجه قرار گیرد. به عبارتی دیگر سوسیال فمنیسم بسط و تکامل نظریه و عملی سیاسی است که بهترین دیدگاه های رادیکال فمنیسم و سنت مارکسیستی را با هم ترکیب می کند و هم زمان با آن از نارسایی های هر یک از آن ها پرهیز می نماید. به زعم آن ها ریشه ستم بر زنان در نظام اقتصادی سرمایه داری است که برای دوام خود به استثمار کارگان و به ویژه زنان نیاز دارد و معتقد است مالکیت ابزار تولید و شکل زندگی اجتماعی هر دو نیازمند دگرگونی بنیادی است.[۵۲۸]فمنیسم سوسیال سلطه مذکر را بخشی از پایه اقتصادی جامعه می داند. این نظریه اقتصاد را دربرگیرنده مسائلی چون بارداری و زایمان نیز می داند و بنابراین محو سلطه مذکر را مستلزم تغییر شکل در کل اساس اقتصادی جامعه می بیند و به این ترتیب برای رسیدن به هدف نه فقط تغییردر آموزش، کار، جنسیت یا سرپرستی از کودکان بلکه تغییر شکل همه این عرصه ها را ضروری می شمرد.[۵۲۹]در سوسیالیسم مالکیت خصوصی همسران نسبت به یکدیگر حذف می شود و زن وابسته به شوهر خود نیست. تساوی حق وراثت برای فرزندان مشروع و نامشروع، تربیت کودکان توسط جامعه می شود و وابستگی اطفال به پدر و مادر از بین می رود. آموزش و پرورش کلیه کودکان در مؤسسات ملی و با هزینه ملی[۵۳۰]انجام پذیرد. مهد کودک ها، کودکستان ها و غذاخوری های عمومی تأسیس شود و مهیا نمودن زمینه های لازم جهت قادر ساختن زنان به ایفای نقشی کامل در رسالت اقتصادی و سیاسیاز اهداف این گروه می باشد. فمنیست های سوسیالیست معتقدند جنسیت و طبقه و نژاد و سن و ملیت همگی می توانند علت ستم بر زنان باشند.[۵۳۱]
۴- ۱-دیدگاه فمینیست های سوسیالیست
خانواده سوسیالیستها در باره مسئله زن دو دستگاه فکری ارائه داده اند که تقریباً شباهت نزدیکی با یکدیگر دارد:
-
- آن دسته از نظریه پردازان سوسیالیستی که تمایل ندارند یا کمتر تمایل دارند که خانواده را به عنوان بنیانی ثابت و نهادی اجتماعی قلمداد کنند. اینان بیشتر به ارتباط و وابستگی انواع گوناگون سازمان های خانوادگی و ساختارهای اقتصادی و مالی توجه می کنند و گاه با دیدی انتقادی نسبت به نقش زن در خانواده برخورد می کنند.
-
- سوسیالیست هایی هستند که گرایش کمتری به مفاهیمی فلسفی همچون ذات و طبیعت از خود نشان می دهند. آنان تمایل دارند تا معیارهای فضیلت های اجتماعی مانند«انسانیت»و«فرهنگ»را جایگزین معیارهای ذاتی و طبیعی کنند.[۵۳۲]
افزون بر این گرایش ها، گروه های فمنیستی فراوان دیگری با اندیشه های متفاوت و راه بردهای گوناگون در جهت بهبود شرایط اجتماعی زنان و رفع ستم و تبعیض گام بر می دارند که بسته به خاستگاه تاریخی، جغرافیایی، ایدئولوژیک، اجتماعی یا فرهنگی خود با عناوین دیگری مانند پسا مدرن و اگزیستانسیالیست و صلح طلب و مسیحی و اسلامی و هوادار محیط زیست و . . . شناخته می شوند. البته در میان این گرایش های گوناگون مرزبندی محکمی وجود ندارد.
۴- ۲-نتایج جنبش های فمنیستی بر اساس زمان
جنبش های فمنیستی را بر اساس زمان چنین می توان تقسیم نمود:
۴- ۲-۱-دوره قبل از جنگ جهانی اول؛
-
- شورای بین المللی زنان به مبارزه برای به دست آوردن حقوق اقتصادی، خانوادگی و سیاسی زنان ادامه داد .
-
- تشکیل بخش های محلی در هر کشور
-
- در فرانسه، شورای ملی زنان فرانسوی در آوریل ۱۹۰۱حدود چهل انجمن و مؤسسه زنان را که بهبود وضع زن به لحاظ تربیتی، اجتماعی و اخلاقی را دنبال می کردند گرد آورد.
-
- زنان مبارز فرانسوی برای زنان کارگر متاهل، آزادی تصاحب مزد خودشان را در سال ۱۹۰۷ به دست آوردند.
-
- ورود زنان در سازمان های بزرگ اداری مانند شورایعالی، خدمات عمومی، پست و تلگراف و تلفن، کمیته وزارتی کار و زندان ها و غیره.
-
- برابری حقوق معلمین مرد و زن. معلمان زن پس از ده سال مبارزه شدید، به برابری حقوق با همکاران مرد خود دست یافتند.
-
- تأسیس بخشهای ملی در کشورهای غربی به منظور به دست آوردن حق رأی زنان
-
- به کار گماشته شدن تعداد زیادی از زنان در کارخانه های اسلحه سازی فرانسوی و انگلیسی، تا جانشین مردانی شوند که به جبهه های جنگ اعزام شده بودند. البته در این جا که ضرورت ایجاد می کرد دیگر حرفی از تمایز نقش های مردانه و زنانه نبود بلکه تسهیلاتی نیز برای نگهداری بچه ها بوجود آمده بود تا زنان بتوانند نقش حرفه ای خود را انجام دهند.
-
- در طول جنگ جهانی اول، فمنیست ها یک کنفرانس در لاهه ترتیب دادند. زنان آلمانی، بریتانیایی، اتریشی – مجارستانی و ایتالیایی برای محکوم کردن رنج و ستم رواداشته شده، بر زنان گرد هم آمدند و به مخالفت با خشونت کشورهایشان برخاستند و خود را خواهران یکدیگر دانستند و به یکدیگر یاری رسانده و همدردی خود را نسبت به هم ابراز داشتند و پیشنهاداتی در مورد صلح ارائه دادند.
-
- درسال ۱۹۱۸ اصل «کار مساوی،مزد مساوی » توسط فمنیست ها مطرح شد.
۴- ۲-۲-در فاصله بین دو جنگ
-
- زنان در ۲۱ کشور حق رأی به دست آوردند.
-
- سازمان های بزرگ زنان تمام همت خود را برای جلوگیری از جنگ و دفاع از حقوق زنان کارگر و زنان مصروف می داشتند؛ یعنی رفاه کارگران زن، کمک هزینه خانوادگی، برابری شرایط کار برای هر دو جنس، حق حفظ نام و ملیت برای زنان متأهل .
-
- ورود زنان در ادارات مرکزی
-
- برابری حقوق کارمندان زن پست و تلگراف و تلفن با مردان در سال ۱۹۲۷
سپس روشنفکران و سیاستمداران دریافتند هرگاه زنان بار وظایف تربیتی و خانه داری راعلاوه بر کار خارج از خانه بر عهده داشته باشند، به ناتوانی در انجام امور می رسند. لذا بازدهی کار پایین می آید. بدین خاطر پس از جنگ و بازگشت نیروی های مرد تصمیم گرفتند تسهیلات لازم برای زنان مانند مهد کودک ها را حذف نمایند تا به مفهوم ابزاری زن در خانواده تقدم بخشند. در جوامع آلمان، ایتالیا و اسپانیا مفهوم ابزاری زن به عنوان موجودی در خدمت شوهر و تولید فرزند پررنگتر گردید. حتی آلمان اولین کشوری بود که توسط قانون تمامی زنانی را که در مشاغل عمومی کار می کردند اخراج کرد و اقداماتی جهت دور ساختن دختران جوان از فرهنگ جامعه و وارد کردن آن ها در مدارسی که فقط به نقش خانه داری آنان توجه می شد، به عمل آورد.
اما کشورهای بزرگ هرگز نمی توانستند بدون مشارکت زنان به اشغال فاشیسم در اروپا پایان دهند. زنان در این مبارزه گاه بصورت ارتش منظم در جنگهای پارتیزانی در می آمدند و یا در تولید محصولات جنگی مشارکت انبوهی داشتند. در انگلستان و ایالات متحده به برکت بسیج زنان برای تولید در کارخانه های جنگ بود که مردان توانستند در جبهه های بسیار دور به نبرد خود ادامه دهند.
۴- ۲-۳-پس از جنگ(۱۹۶۵- ۱۹۴۵)در پایان دومین جنگ جهانی
-
- از زنان به خاطر سهم آنان در مقاومت در برابر فاشیسم و تولید اسلحه تجلیل به عمل آمد ولی زنان می باید به خانه ها بر گردند تا جایی برای مردان از جنگ بازگشته باز شود.
-
- در ایالات متحده جدالی برای باز گرداندن زنان به خانه در گرفت و در انگلستان و ایالات متحده، تمامی تجهیزات جمعی مانند مهد کودک ها، کودکستان ها و غذاخوری های مدارس و کارخانه ها را که به منظور تسهیل کار زنان ایجاد شده بود از میان بردند.
-
- رسانه های گروهی نیز تنها از نقش قهرمانانه مددکاران سخن می گفتند. اما زنان به مبارزات خود ادامه می دادند تا بتوانند حقوق از دست رفته خود را باز یابند.
-
- در این راه برخی نویسندگان به کمک آن ها شتافته و کتبی در احیاء حقوق زن تالیف نمودند؛ از جمله سیمون دو بووار در کتاب جنس دوم که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد بر این عقیده است که طبیعت محدود کننده نقش زنان نیست، بلکه مجموعه ای از پیش داوری ها و سنت ها و قوانین کهن که زنان کمابیش شریک در پیدایش آن بوده اند، موجب محدودیت آنان شده است. او از زنان می خواهد تا از این تابعیت که همواره قربانی آن بوده اند، دست بردارند و برای دستیابی به استقلال به کاری مشغول شوند.
تأسیس مرکز ترویج مسئولیت اجتماعی شرکت ها.
تاسیس بنیاد توانمند سازی منابع انسانی
رسانه ها
توجه روزنامه سرمایه به موضوع مسئولیت پذیری اجتماعی
مقالات علمی و آکادمیک در نشریه های مدیریتی کشور.
شرکتها
توجه شرکت ها به موضوع مسئولیت اجتماعی شرکت ها از زوایه مدل EFQM به دلیل رقابت برای کسب جایزه ملی تعالی سازمانی.
تدوین منشور اخلاقی از سوی شرکت های برتر ایرانی.
حرکت شرکت های برتر ایرانی به سمت رعایت حقوق مصرف کنندگان و مشتریان.
کسب گواهینامه استاندارد پاسخگویی اجتماعی توسط برخی شرکت ها
شرکت های ایرانی را در زمینه مسئولیت اجتماعی شرکت ها می توان به چهار دسته «حداقل مسئولیت»، «مسئولیت ناپذیر و غیرقانونی»، «راهبردی» و «ناقص» تقسیم کرد:
دسته اول: مسئولیت ناپذیر
شرکت های در این دسته از قانون و رسوم متعارف و استانداردهای عموماً پذیرفته شده، هرگز تبعیت نمی کنند. شرکت هایی که به قاچاق کالا مبادرت می ورزند و یا شرکت هایی که در صدد استثمار کارگران مهاجر هستند و اغلب از ضوابط قانونی مانند سلامتی و ایمنی، دستمزد و ساعات کار، تخطی می کنند، در این دسته جای دارند.
دسته دوم: دارای حداقل مسئولیت
شرکت های این دسته، دارای حداقل درگیری با قوانین دولتی و محلی هستند. به عبارت دیگر، این شرکت ها تا حدودی از قوانینی چون: ایمنی تولید، حداقل دستمزدها، فرصت های استخدام برابر، سلامتی کارگران و …سرپیچی می کنند و در صورتی که اجبار و الزام قوانین دولتی نباشد، این موارد را نه تنها رعایت نمی کنند، بلکه رعایت آن را هزینه ای اضافی برای خود می بینند. فراتر از این مخاصمه قانونی، آنها درگیر هیچ نوع فعالیتی نیستند که بشود اسم آن را مسئولیت اجتماعی گذاشت. به عنوان مثال، برخی شرکت های معدنی در این دسته جای دارند.
دسته سوم: ناقص
شرکت های این دسته به طور علنی با قوانین دولتی مخاصمه ندارند و در تعداد محدودی از فعالیت ها که در حوزه مسئولیت اجتماعی قلمداد می شوند، مشارکت دارند. برای مثال، این دسته از شرکت ها گاهی به مؤسسات خیریه کمک هایی می کنند، یا در فعالیت های اجتماعی مشارکت می کنند و یا یک مرکز نگهداری روزانه برای کودکان کارکنان شان تأسیس می کند، گاهی نیز کیفیت محصولات را ارتقاء می دهند و گواهینامه ایزو ۹۰۰۰ را دریافت می کنند.
مشارکت در فعالیتهای مسئولیت اجتماعی برای این شرکت ها بیشتر از آنکه یک استراتژی بلند مدت باشد، یک امر ناقص و موقتی است. آنها هرگز به شیوه ای منسجم و ارادی، اقداماتی را به عهده نمی گیرند و دراین امور پیش دستی نمی کنند. علاوه بر آن، تعهد اجتماعی این شرکت ها بسیار کم، تدریجی و غالباً ناشی از انگیزه هایی است. در بعضی از موارد، این انگیزه ها سود - محور هستند. به طور مثال، هنگامی که به منظور ارتقای مهارت کارگران، حقوق آن ها را افزایش می دهند، این انگیزه ها می توانند کاملا شخصی باشند، و یا مشارکت و همکاری با مؤسسه خیریه مورد دلخواه می تواند انگیزه ای کاملا شخصی محسوب شود. عمده شرکت های برتر ایرانی در این دسته جای دارند.
دسته چهارم: راهبردی
مشخصه این شرکت ها چنین است «موضع گیری نظام مند» در حوزه های متنوع برای عملکرد برتر، با انگیزه های راهبردی و یا ابزاری به این معنی که آنها مشخصا حوزه هایی را که معتقد ند باعث افزایش عملکرد مالی شرکت می شوند، تحت پوشش قرار می دهند. برای مثال، یک حوزه کلیدی که به وسیله اغلب شرکت های این دسته مورد هدف قرار گرفته، مسئله مدیریت منابع انسانی، افزایش قدرت انتخاب، نگهداری (کارکنان) و نظارت بر رقابت بین کارکنان می باشد. پاسخگویی به مشتریان، حوزه کلیدی بعدی است. این حوزه مسائلی چون نیازسنجی مصرف کنندگان، نظرسنجی های دوره ای در خصوص بازخورد محصولات بین مصرف کننده ها، حل سریع مشکلات مصرف کنندگان و معرفی خدمات ویژه و نیازهای اختصاصی را در بر می گیرد. کیفیت محصولا ت یا خدمات می تواند ح وزه بعدی باشد. در این مرحله متناسب با استراتژی شرکت، گواهی نامه های ایزو ۹۰۰۰ یا TQM دریافت می شود. هرچند که را پیدا می کند، ولی با دریافت این گواهی نامه می تواند شرکای قوی تری جذب کند. شرکت های واقع در این دسته اغلب دارای خط مشی های اخلاقی قوی هستند. آنها در جستجوی راه های سازگاری با محیط زیست از طریق برنامه هایی چون ایزو۱۴۰۰۰، برنامه های بازیافت، ایجاد راهکارهایی برای استفاده از ضایعات و توسعه بیشتر محصولات سبز می باشند. همکاری با محیط اجتما عی معمولاً یکی دیگر از اهداف است و صرفاً به معنی این نیست که شرکت همسایه، شهروند خوبی باشد، بلکه به معنی آماده سازی جامعه محلی برای جذب و نگهداری کارکنان خوب است. این گونه فعالیت ها می توانند دامنه متنوعی داشته باشند. برای مثال، اقدام هایی چون راه سازی، حل ترافیک، همکاری در ساخت مدارس و توسعه مراقبت های بهداشتی از این گونه اقدامات قلمداد می شوند .شرکت های این دسته معمولا از فعالیت های نوع دوستانه حمایت مادی می کنند.
در کشورهایی که ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ضعیفی دارند و دخالت گسترده و حضور حداکثری حکومت، حقوق مالکیت نامطمئن، تأسیسات زیر بنایی ضعیف و فساد در آن، به عنوان عمده ترین موانع فعالیت های اقتصادی به شمار می روند، به جرأت می توان گفت: سه عامل «فساد»، «تأسیسات زیر بنایی ضعیف» و «حقوق مالکیت نامطمئن» خود معلول ناکارا بودن حکومت هستند (برادران شر کاء، ۱۳۷۸، ۴۹)
۲-۳-۸ رابطه توسعه ی منابع انسانی[۱۰۳] در سازمان و مسئولیت پذیری اجتماعی
برای دستیابی به تغییر رفتار موفق در کارکنان سازمان شرایط اساسی ۵ گانه ای لازم است که مدل «خط لوله ی توسعه» نام گذاری شده است. این مدل ابزار مناسبی برای درک و تشخیص دلایل شکست برنامه های توسعه منابع انسانی در سازمان هاست و رهیافت روشنی در تاثیرات و شرایط توسعه منابع انسانی سازمانی به شمار می رود.
مرحله ۱ – نگرش عمیق[۱۰۴]: به معنی درک درستی از توانایی های افراد، تقاضای سازمان از افراد و نحوه نگرش سایر کارکنان به آنهاست. در واقع، در این مرحله به درک عمیق کارکنان نسبت به توانایی های شخصی خود و برداشت های دیگران از آن ها و ابتکارات سازمان نیاز است.
مرحله ۲- انگیزش[۱۰۵]: به این معناست که آیا کارکنان به سرمایه گذاری زمانی انرژی خود برای ایجاد تحول در رفتارهای شخصی و نهایتاً سازمانی علاقه دارند یا خیر.
مرحله ۳- توانایی ها[۱۰۶]: بدین معنا که آیا افراد سازمان با نحوه ی به دست آوردن مهارت ها و دانش مورد نیاز خود آشنایی دارند یا خیر.
مرحله ۴- تمرینات و تجربیات واقعی و عملی[۱۰۷]: این مرحله به مفهوم میزان دسترسی افراد به فرصتها و موقعیتهای استفاده از دانش عملی خود (که در محیط کار فراگرفته اند) و میزان تکامل یافتگی فرایند یادگیری آنهاست.
مرحله ۵- مسئولیت پذیری و پاسخ گویی[۱۰۸]: به معنای میزان درونی سازی دانش و مهارتهای کارکنان با هدف ارتقای عملکرد و دسترسی به نتایج می باشد.
شکل ۲-۲ مدل خط لوله ی توسعه منابع انسانی اجتماعی (منبع: استپ فارد، ۲۰۰۴)
مدل خط لوله ی توسعه عنوان می دارد، برای این که تحول واقعی و عمیقی رخ دهد، توسعه باید بتواند به حالت جاری و روان، در مسیر جریان پیدا کند و از این ۵ مرحله بگذرد. اگر در هر یک از این مراحل جریان توسعه متوقف شود، سازمان باید هزینه ی زیادی را برای وسعت و افزایش «قطر لوله»، و به عبارت دیگر، افزایش و تاکید بر آن بعد از توسعه در کارکنان صرف کند. در این مدل همچنین ذکر می شود که جریان توسعه نیروی انسانی زمانی که از این خط لوله عبور کند، در انتهای مسیر به دلیل تاثیرگذاری عمیق بر افراد از نظر نگرش ها، انگیزش کارکنان، توانایی ها و افزایش مسئولیت پذیری و پاسخ گویی اجتماعی آنان می تواند موجب تحولات عمیق در سطوح فردی، سازمانی و نهایتاً اجتماعی شود (حاجی کریمی، ۱۳۸۳؛ ۹۷-۱۱۵)
۲-۳-۹ انواع مسئولیت پذیری سازمانها
۱- مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها در محیط کار: این ویژگی عمدتاً فعالیت هایی نظیر بهبود عملکرد در محیط کار، راهبردهای مربوط به سلامت جسمی و فکری کارکنان، ایجاد حفظ تعادل در سطح کار و زندگی کارکنان، تامین امنیت شغلی کارکنان و همچنین راهبردهای مرتبط با یادگیری و توسعه نیروی انسانی در محیط کار را در بر می گیرد.۲-مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها در سطح جامعه: در این بحث مباحثی از قبیل سازمان های غیردولتی و عام المنفعه، رعایت حقوق انسانی تک تک افراد جامعه، مشتریان، کارکنان و گروه های ذینفع و همچنین گروه های غیرمنتفع از فعالیت سازمان مطرح می گردد. ۳- مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها در قبال محیط زیست و جهان: آلودگیهای زیست محیطی و توجه به مسائل اخلاقی و غیرمادی در این دسته مسئولیتهای سازمان می گنجد. (حاجی کریمی، ۱۳۸۳؛ ۹۷-۱۱۵)
۲-۴ پیشینه تحقیق
تحقیقات بسیاری در زمینه ترکیب مالکیت و مسئولیت پذیری اجتماعی چه در داخل و چه در خارج از کشور انجام گرفته است که در زیر به بعضی از آنها اشاره ایی مختصر می نماییم:
۲-۴-۱ مروری بر پژوهش های انجام شده در ایران
بهار مقدم و همکاران (۱۳۹۲) رابطه برخی از مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه با انتخاب ۹۳ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ۱۳۸۵-۱۳۸۹، مشخص شد که متغیرهای انتخاب شده مکانیزم های حاکمیت شرکتی به جزء مسئولیت دوگانه مدیر عامل در هیأت مدیره رابطه مثبت و معناداری با افشاء مسئولیت اجتماعی شرکت ها دارند و سطح افشاء در شرکت های انتخاب شده در سطح پایین است.
عرب صالحی و همکاران (۱۳۹۲) اقدام به بررسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. از اطلاعات ۵۹ شرکت در طول سال های ۱۳۸۹-۱۳۸۵ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که عملکرد مالی با مسئولیت اجتماعی شرکت نسبت به مشتریان و نهادهای موجود در جامعه ارتباط دارد. ولی عملکرد مالی با مسئولیت اجتماعی شرکت نسبت به کارکنان و محیط زیست رابطه معناداری ندارد. این پژوهش به مدیران کمک خواهد کرد تا سیاست های مؤثر مربوط به مسئولیت اجتماعی شرکت ها که برای دستیابی به عملکرد مالی بهتر آن ها در بلندمدت لازم است را توسعه دهند. همچنین بینشی را برای شرکت ها در زمینه نقش مسئولیت اجتماعی در کسب منافع آتی فراهم می نمایند.
قربانی و همکاران (۱۳۹۲) در پژوهشی که با عنوان بررسی رابطه بین مدیریت سرمایه فکری و نوآوری سازمانی در میان ۱۵۵ نفر از کارکنان بانک ملی ایران انجام دادند به این نتیجه دست یافتند که بین سرمایه
فکری با نوآوری سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحقیق آنها نشان داد که سرمایه فکری به طور غیر مستقیم بر عوامل شخصی و شغلی تأثیر می گذارد.
ذبیح منش (۱۳۹۱)، به بررسی رابطه بین سرمایه فکری و اجزای آن که شامل کارایی سرمایه مورد استفاده (کارایی سرمایه انسانی و کارایی سرمایه ساختاری) و افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی پرداخته است. نتایج نشان می دهد که سرمایه فکری، ارتباط معنی داری با افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی ندارد. با این حال، یکی از اجزای آن یعنی کارایی سرمایه به کار برده شده تأثیر قابل توجهی بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی داشت. در حالی که دو جزء دیگر سرمایه فکری یعنی، کارایی سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی هیچ تأثیر قابل ملاحظه ای نداشتند. نتایج پژوهش همچنین توانست ثابت کند که استنباط از مسئولیت های اجتماعی شرکتی هنوز در مرحله های قرار ندارد که در آن شرکت ها بتوانند مسئولیت اجتماعی شرکتی را به صورت داوطلبانه اجرا نمایند.
شربت اوغلی و همکاران (۱۳۸۹)، مسئولیت اجتماعی نزد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دادند. چارچوب کارول انتخاب و بر اساس آن پرسشنامه ای تهیه شد و برای همه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماری ارسال شد. تحلیل داده ها مبین این موضوع است که تعریفی که شرکت های ایرانی از مسئولیت اجتماعی دارند بیشتر به بعد حقوقی هرم کارول نزدیک است و اولویت بندی آن ها نیز با هرم کارول مطابقت دارد. همچنین شرکت ها در وهله ی اول به بعد اقتصادی و سپس اخلاقی و حقوقی و در انتها به بعد نوع دوستانه اهمیت می دهند. در این پژوهش، تفاوتهای بین بنگاه های تولید خدمات و کالا و بنگاه های بزرگ و کوچک در رابطه با یافته ها مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل های آماری حکایت از آن دارد که شرکت های تولیدی بیش از شرکت های خدماتی برای فعالیت های حقوقی و فعالیت های اخلاقی اهمیت قائل هستند.
مرتضوی و همکاران (۱۳۸۹)، به بررسی نقش تعدیل گری متغیر اهمیت مسئولیت اجتماعی بر رابطه بین ابعاد چهارگانه مسئولیت اجتماعی (کارکنان، مشتریان، دولت و ذینفعان اجتماعی و غیراجتماعی) شرکت های صنایع غذایی شهر مشهد پرداخته اند. در این راستا، صنعت مواد غذایی به عنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب گردید که با مشارکت ۱۰۵ عضو در قالب نمونه آماری و استفاده از پرسش نامه جهت جمع آوری داده ها انجام پذیرفت. پردازش حاصل از داده- ها با بهره گرفتن از مدل رگرسیون سلسله مرتبی حاکی از آن است که نقش تعدیلگری متغیر مورد مطالعه بر رابطه بین ابعاد چهارگانه مسئولیت اجتماعی(کارکنان، مشتریان، دولت و ذینفعان اجتماعی و غیراجتماعی) مورد تایید است، این یافته بدان معناست که تاکید بر اهمیت مسئولیت اجتماعی و رعایت آن از سوی سازمانها میتواند از کارکردی مثبت بر عملکرد سازمانها برخوردار باشد به نحوی که به طور معناداری تعهد سازمانی کارکنان را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
حسین رحمانسرشت، محمود رفیعی، مرتضی کوشا (۱۳۸۹)، در مقاله خود «مسئولیت اجتماعی؛ اخلاقیات فراسازمانی» نتیجه می گیرند که؛ هرچند هدف اصلی سازمانها، افزایش کارآیی و کسب سود است، ولی در عصر اطلاعات و جهانیسازی برای دستیابی به موفقیت، باید به انتظارات اجتماعی و احکام اخلاقی، واکنش مناسب نشان دهند و به بهترین شکل اینگونه انتظارات را با اهداف اقتصادی سازمان تلفیق کنند، تا دستیابی به اهداف بالاتر و والاتری را امکانپذیر سازند. رعایت اخلاق کسبوکار و مسئولیت اجتماعی از راه افزایش مشروعیت اقدامات سازمان، استفاده از مزایای ناشی از افزایش چندگانگی و افزایش درآمد، سودآوری و بهبود مزیت رقابتی موفقیت سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد. پایبندی رهبران و مدیران سازمانها به اصول اخلاقی، توجه به میزان مشروعیت اقدامات سازمان از نظر کارکنان، توجه و تأکید بر اصول اخلاقی جهانشمول، تدوین منشور اخلاقی سازمان، اقدامات متناسب و سازگار با خواست و حساسیتهای جامعه، برنامه های آموزش اخلاقیات برای مدیران و کارکنان، از جمله اقداماتی است که مدیران میتوانند در این زمینه انجام دهند.
۲-۴-۲ سابقه تحقیقات و مطالعات انجام گرفته در خارج