کتابدار
Library Staff, Librarian, Library Employee, Information Professional, Information Staff, Library Professional,
در هر صورت، عباراتی که فراوانی بیشتری برای بیان هر کدام از مفاهیم را داشته اند در جدول فوق با قلم ضخیم نشان داده شده اند. یکی از نمونههای جستجویی که انجام شد، به صورت زیر بوده است:
("Quality of Work Life” OR QWL OR “Quality of Working Life” OR “Quality of Work-Life") AND ("Job Satisfaction” OR “Word Satisfaction” OR “Job-Related Satisfaction” OR “Work-Related Satisfaction") AND “in partial fulfillment of” AND site:edu AND filetype:pdf
در دستور جستجویی که در موتور جستجوی گوگل به شکل فوق انجام شد، هدف بازیابی پایان نامه هایی بوده است که به بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی در دانشگاه های ایالات متحده پرداختهاند.
۲-۵-۲٫ نتایج حاصل از جستجوی پیشینهها
منابع و نیروی انسانی یک سازمان، سرمایه مهمی برای آن سازمان محسوب می شود؛ از این رو، محققان بسیاری تا کنون تلاش کرده اند که متغیر کیفیت زندگی کاری –هم به صورت منفرد و هم به صورت ترکیبی با متغیرهای دیگر- را مورد بررسی قرار دهند. به طور کلی، تا کنون ارتباط کیفیت زندگی کاری با متغیرهایی از قبیل، رضایت شغلی، استرس شغلی، عملکرد سازمانی، تعهد سازمانی، و …
مهمترین حوزهای که تا کنون بیشتر به بررسی کیفیت زندگی کاری پرداخته است، حوزه مدیریت و سازمان است. اما، حوزه های دیگری نیز وجود دارند که به اهمیت این مسئله پی برده و اقدام به مطالعه کیفیت زندگی کاری در زمینه تخصصی خود کرده اند؛ برای مثال، حوزه هایی مانند روانشناسی، علوم تربیتی، مدیریت آموزشی، تربیت بدنی، پزشکی- مخصوصاً پرستاری، و … به این موضوع علاقه نشان دادهاند.
با وجود اهمیت بالای کیفیت زندگی کاری، تا کنون تحقیقات بسیار اندکی در حوزه کتابداری و اطلاعرسانی به بررسی این موضوع در میان کتابداران و متخصصان کتابداری و اطلاعرسانی پرداختهاند؛ در حالی که این موضوع سالهاست که در حوزه های دیگر به عنوان یک مسئله پژوهشی مورد مطالعه قرار گرفته است. به طور کلی، میتوان نتایج جستجو را در دو دسته طبقه بندی کرد: ۱) دستهی اول تحقیقاتی است که در رشته کتابداری و اطلاعرسانی به بررسی کیفیت زندگی کاری یا مسائل مرتبط با آن (از قبیل رضایت شغلی و استرس شغلی) پرداختهاند؛ ۲) و دستهی دوم تحقیقاتی هستند که به بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی کاری با دیگر متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش- رضایت و استرس شغلی- در رشته های دیگر (غیر از حوزه کتابداری) پرداختهاند در هر صورت، نتایج جستجوهای انجامشده در قالب دو بخش- پیشینه در داخل و پیشینه در خارج- در ادامه خواهد آمد
۲-۵-۳٫ پیشینه در داخل
همانطور که ذکر شد، تا کنون محققان بسیار کمی نسبت به بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی کاری و دیگر متغیرهای سازمانی توجه نشان دادهاند. مهمترین و جدیدترین پژوهش در این زمینه در سال ۱۳۹۰ توسط اسلامی (اسلامی، چاکلی، و زارعی، ۱۳۹۱) به انجام رسید. اسلامی (اسلامی، چاکلی، و زارعی، ۱۳۹۱) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود به بررسی رابطه میان کیفیت زندگی کاری با عملکرد مدیران کتابخانه های عمومی استان مازندران پرداخت. یافتههای حاصل از این پژوهش، که با بهره گرفتن از روش تحقیق پیمایشی به انجام رسیده بود، نشان داد که از دیدگاه مدیران کتابخانه های عمومی استان مازندران، سطح میانگین عوامل کیفیت زندگی کاری به ترتیب برای عامل وابستگی اجتماعی زندگی کاری، ۳٫۰۳۸۵؛ یکپارچگی و انسجام اجتماعی، ۲٫۲۹۸۱؛ محیط ایمن و بهداشتی، ۲٫۱۹۲۳؛ توسعه قابلیت های انسانی، ۲٫۱۱۹۲؛ قانونگرایی در سازمان، ۱٫۹۲۹۵؛ تأمین فرصت رشد و امنیت، ۱٫۸۷۰۲؛ و پرداخت منصفانه و کافی، ۱٫۴۹۳۶ است و تنها عاملی که در سطح متوسط قرار دارد عامل وابستگی اجتماعی زندگی کاری است. همچنین، تمامی عوامل شناخته شده کیفیت زندگی کاری بر عملکرد این مدیران مؤثر هستند که عامل محیط ایمن و بهداشتی بیشترین تأثیر و عامل وابستگی اجتماعی زندگی کاری کمترین تأثیر را بر عملکرد آنها دارد.
اما در یک نگاه گستردهتر، تا کنون پژوهشگران فراوانی مسئله رضایت شغلی (از قبیل: پایی و دیگران، ۱۳۸۳؛ عباسی، ۱۳۷۹؛ حریری و اشرفیریزی، ۱۳۸۸ الف؛ حریری و اشرفیریزی، ۱۳۸۸ ب؛ باقری، ۱۳۷۸؛ سلیمانی، ۱۳۷۹؛ کهن، ۱۳۸۴؛ اشرفیریزی و کاظمپور، ۱۳۸۸؛ اشرفیریزی، ۱۳۸۲؛ دریمنش، ۱۳۷۹؛ حریری، ۱۳۸۱؛ ترکیانتبار، ۱۳۸۳؛ کیلقاسمیپور، ۱۳۷۶؛ محمدزاده، ۱۳۷۸، محمودی، ۱۳۸۸) و همچنین استرس شغلی (از قبیل: بابالحوائجی و پاشازاده، ۱۳۸۹؛ شعاری، ۱۳۷۳؛ اشرفیریزی و کاظمپور، ۱۳۹۰؛ کاظمپور، ۱۳۸۸؛ خسروی، ۱۳۸۲) در کتابداران و کارمندان و مدیران کتابخانه ها را مورد بررسی و کنکاش قرار دادهاند. لازم به ذکر است که اکثر تحقیقات مذکور به صورت پایان نامه کارشناسی ارشد به انجام رسیده است.
باقری (۱۳۷۸) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود میزان رضایت کتابداران کتابخانه های تخصصی و دانشگاهی را مورد بررسی قرار داد و در نهایت به این نتیجه رسید که کلاً ۵۰ درصد از کتابداران از شغل خود رضایت دارند، این در حالی است که رضایت آنان از امکانات رفاهی و بهداشتی، امکانات آموزشی، ارتقاء شغلی، و نیز امنیت شغلی پایینتر از حد متوسط قرار دارد. عباسی (۱۳۷۹) نیز در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان “بررسی میزان رضایت شغلی کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل موثر بر آن” به این نتیجه رسید که میزان رضایت شغلی کتابدارانی که با امکانات رایانهای کار می کنند با آنهایی که از این امکانات استفاده نمیکنند تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین، این تفاوت در مورد کتابدارانی که تحت نظر مدیران متخصص کتابداری کار می کنند با آنهایی که از این امکان بهرهمند نیستند معنیدار است. همچنین، پژوهش محمودی (۱۳۸۸) بر روی کتابداران کتابخانه های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری شهر تهران نشان داد که میزان رضایت کتابداران از امکانات آموزشی، پژوهشی و ارتقا شغلی کمتر از حد متوسط (بر اساس طیف لیکرت) در حالی که بقیه مؤلفه ها (امکانات رفاهی و مادی، روابط انسانی، امنیت شغلی، پایگاه اجتماعی، سیاستها و خطمشی مدیریت، ماهیت کاری) بیشتر از حد متوسط بوده است. بنابراین فرضیه پژوهش او، مبنی بر رضایت شغلی بیش از ۵۰ درصد کتابداران کتابخانه های مورد مطالعه، مورد تایید قرار گرفت.
به علاوه، در پژوهش اخیر که توسط اشرفیریزی و کاظمپور (۱۳۸۸) انجام شد؛ محققان ضمن مطرح کردن رضایت شغلی به عنوان مسئلهای مهم و فراموششده در ادبیات حوزه کتابداری و اطلاعرسانی، پژوهشی با هدف بررسی مفهوم رضایت شغلی و اهمیت آن و همچنین عوامل مؤثر بر رضایت شغلی و در نهایت اثرات این متغیر در محیط کتابخانه را به انجام رساندند. محققان با اشاره به اهمیت روزافزون کتابخانه ها، و به خصوص کتابخانه های دانشگاهی، در دنیای امروز، شناخت و توجه به نیازهای کتابداران شاغل در این کتابخانه ها و تلاش در تأمین رضایت شغلی آنها تأثیر بسیاری بر کیفیت خدمات کتابخانهای خواهد داشت.
از طرف دیگر، بررسی موضوع استرس شغلی در کتابداران و کارمندان کتابخانه از موفقیت کمتری نسبت به رضایت شغلی برخوردار بوده و تحقیقات کمتری در این زمینه به انجام رسیده است. بابالحوائجی و کاظمپور (۱۳۸۸)، با هدف بررسی میزان استرس شغلی کتابداران و مدیران کتابخانه های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور در شهر تهران در سال ۱۳۸۸، پژوهشی در این زمینه با بهره گرفتن از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه بر روی ۱۰۳ نفر از کتابداران و مدیران کتابخانه های عمومی انجام دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که تنیدگی کلی استرس شغلی نمونه مورد بررسی در حد تنیدگی طبیعی بوده است، لذا استرس شغلی در نمونه مورد بررسی مشاهده نشده است و بیشترین میانگین ابعاد استرس شغلی مربوط به بعد بار کاری نقش، و کمترین میانگین ابعاد استرس مربوط به بعد محیط فیزیکی میباشد. همچنین، بین استرس شغلی و ویژگیهای جمعیتشناختی رابطه معناداری شناسایی نکردند.
در پژوهش دیگری در زمینه استرس شغلی، اشرفیریزی و کاظمپور (۱۳۹۰) به بررسی عوامل استرسزای شغلی کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پرداختند. در این مقاله، که از یک طرح پژوهشی با همین عنوان استخراج شده است، پژوهشگران به این نتیجه میرسند که اثرگذارترین عامل استرس زا، عدم حمایت سرپرستان، و کمترین تأثیر مربوط به مشخص نبودن گروه مخاطبین میباشد. سپس، آنها اظهار می کنند که رتبه بندی عوامل استرس زا در ابعاد چهارگانه لوتانس[۹۴] نشانگر آن است که بعد ساختهای سازمانی، بیشتری میانگین و بعد شرایط فیزیکی سازمان، کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است. اما، وجود رابطه معنادار میان ویژگیهای جمعیتشناختی و استرس شغلی، یکی دیگر از نتایج مهم این تحقیق بوده است.
صیامیان و همکارانش (۲۰۰۶) نیز در مقالهای به بررسی استرس و فرسودگی شغلی در کتابداران کتابخانه ها و مراکز اطلاعرسانی دانشگاهی مازندران پرداختند. نتایج این تحقیق، که بر روی نمونه ای ۳۰ نفره از کتابداران انجام شد، نشان داد که فرسودگی شغلی در میان کتابداران مناسب نیست و نیاز به تحقیقات و اقدامات جدی در این زمینه وجود دارد.
همانطور که در سطور فوق ذکر آن رفت، موضوع کیفیت کاری و ارتباط آن با دیگر متغیرهای سازمانی در حوزه های دیگر سالهای متمادی مورد بررسی قرار گرفته است. رضایت شغلی، استرس شغلی، عملکرد سازمانی، تعهد سازمانی، هوش هیجانی، مدیریت رضایت مشتری، بهرهوری کارکنان، سرمایه اجتماعی، سلامت سازمانی، میزان تمایل به ماندگاری در سازمان، فرسودگی شغلی، تابآوری، کمالگرایی، ویژگیهای جمعیتی، فساد اداری، توانمندسازی روانشناختی، اثربخشی کارکنان، جو سازمانی، و … متغیرهای مهمی هستند که رابطه آنها با کیفیت زندگی کاری در پژوهشهای مختلف مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتهاند. اما، در میان این متغیرها، عملکرد سازمانی کارکنان و مدیران متغیری است که موفقیت بیشتری برای بررسی کسب کرده است و اکثر محققان در حوزه های متفاوت به این مسئله توجه نشان دادهاند. اما به دلیل آنکه موضوع مورد بررسی پژوهش حاضر ارتباط کیفیت زندگی کاری با رضایت و استرس شغلی است، بنابراین به نتایج تعدادی از پژوهشهای مرتبط با این متغیرها، که خارج از حوزه کتابداری و اطلاعرسانی، به انجام رسیده است در ادامه اشاره خواهد شد.
ضابطیان (۱۳۹۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود به بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی کاری، استرس شغلی، و رضایت شغلی در داوران لیگ برتر پرداخت. در این پژوهش متغیرهای استرس شغلی و رضایت شغلی به عنوان متغیر مستقل و کیفیت زندگی کاری به عنوان متغیر وابسته مورد مطالعه قرار گرفتند. او پس از بررسی داده های گردآوری لشده مربوط به ۷۱ داور به این نتیجه رسید که رابطه خطی معکوس معنیداری بین استرس شغلی با رضایت شغلی (P= 0.032 و t= -2.19)، استرس شغلی با کیفیت زندگی کاری (P=0.001 و t=-6.12)، استرس شغلی با هرکدام از مؤلفه های کیفیت زندگی کاری (رابطه منفی)، و رضایت شغلی با تمام مؤلفه های کیفیت زندگی کاری (رابطه مثبت) وجود دارد. در نهایت او به این نتیجه میرسد که با کاهش استرس شغلی و افزایش سطح رضایت شغلی میتوانیم سطح کیفیت زندگی کاری را در داوران فوتبال افزایش دهیم.
فلاحی و همکاران (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه میان کیفیت زندگی کاری و کنترل شغلی و استرس شغلی با تعداد، شدت، و فراوانی بیماریهای جسمی در کارکنان” رابطه میان این متغیرها را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این پژوهش نشان داد که رابطه معناداری میان کیفیت زندگی کاری و کنترل شغلی و استرس شغلی با تعداد، شدت، و فراوانی بیماریهای جسمی وجود دارد. همچنین، طبق این تحقیق میان کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی و میان کنترل شغلی و استرس شغلی رابطه منفی معناداری مشخص شد.
کوهپیما (۱۳۹۰) موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد خود را به بررسی رابطه میان کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی در کارکنان شرکت سایپا (۳۴۰ کارمند) اختصاص میدهد و نتایج حاصل از پژوهش او- که از نوع کاربردی و توصیفی-پیمایشی بوده است- نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی در کارکنان شرکت سایپا رابطه معکوس و معناداری (r=-0.56 و p<0.01) وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام این تحقیق نشان داد که از میان مؤلفه های کیفیت زندگی کاری، به ترتیب مؤلفه های یکپارچگی و انسجام اجتماعی، توسعه قابلیت های انسانی، فرصتهای مداوم رشد و امنیت مداوم، و قانونگرایی در سازمان از بیشترین توان برای پیش بینی استرس شغلی در سازمان برخوردارند.
نارنجی ثانی (۱۳۸۷) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان “بررسی مقایسه ای رابطه بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی بین اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف” به این نتیجه رسید که میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که به ترتیب اولویتهای قانونگرایی در سازمان، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، و توسعه قابلیت های انسانی به عنوان ابعاد کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی همبستگی چندگانه دارد.
داوودی (۱۳۷۷) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود، که در رابطه با بررسی تأثیر کیفیت زندگی کاری بر رضایت شغلی در بین کارکنان عملیاتی شاغل در فولاد مبارکه بود، به این نتیجه رسید که مشارکت در تصمیم گیریهای مربوط به شرایط کاری و خود کار با رضایت شغلی رابطه مستقیم و متوسطی دارد و همچنین میان مشارکت در تصمیم گیریهای مربوط به شرایط کاری و خود کار با حوادث ناشی از شغل در بین کارکنان عملیاتی شاغل در فولاد مبارکه رابطه معنیداری حاصل نشده است.
در پژوهشی مشابه، عباسی گراوند (۱۳۸۹) به بررسی سهم کیفیت زندگی کاری و رضایتمندی شغلی کارکنان شرکت توزیع نیروی برق نواحی استان تهران در شادکامی آنان پرداخت. نتیجه این پایان نامه نشان داد که میان کیفیت زندگی کاری و رضایتمندی شغلی کارکنان با شادکامی آنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. در تحقیقی دیگر، تدینی (۱۳۸۸) با هدف بررسی رابطه رضایت شغلی و سلامت روان با کیفیت زندگی کاری در کلیه پرسنل بهداشت خانواده مرکز بهداشت کرج، و با بهره گرفتن از روش توصیفی به بررسی موضوع کیفیت زندگی کاری پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان میدهند که میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی و سلامت روان رابطه مثبت وجود دارد. یافتهها وابستگی سلامت روان و رضایت شغلی و همچنین عدم وابستگی میان کیفیت زندگی کاری و سن افراد را نشان میدهد. عدم وابستگی بین کیفیت زندگی کاری، رضایت شغلی، سلامت روان به وضعیت تأهل و وضعیت استخدام، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت، از دیگر نتایج این تحقیق بود. همچنین میان رضایت شغلی، سلامت روان، و کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت وجود دارد.
خاقانیزاده و همکاران (۱۳۸۷) در پژوهشی در رابطه با بررسی رابطه میان استرس شغلی و کیفیت زندگی کاری پرستاران شاغل در بیمارستانهای منتخب نیروهای مسلح، به این نتیجه رسیدند که بین استرس شغلی و کیفیت زندگی کاری رابطه معنادار و همبستگی معکوس وجود دارد. همچنین، در این تحقیق اکثر ابعاد کیفیت زندگی کاری با یکدیگر دارای همبستگی بوده اند و اکثر ابعاد استرس شغلی نیز با یکدیگر همبستگی مثبت دارند و تمامی ابعاد استرس شغلی دارای همبستگی منفی با کیفیت زندگی کاری میباشند. وجود همبستگی منفی میان سن و استرس شغلی، یکی دیگر از نتایج قابل ملاحظه این تحقیق بوده است. علاوه بر آن، ساعدی و همکاران (۱۳۸۹) در مطالعه ای در رابطه با ارتباط میان کیفیت زندگی کاری و سلامت سازمانی با خشنودی شغلی، به این نتیجه رسیدند که میان کیفیت زندگی کاری و خشنودی شغلی کارکنان زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. به علاوه، این معناداری در کلیه مؤلفه های خشنودی شغلی معنادار است.
در پژوهش اخیر که توسط قاسمیزاد، امیریانزاده، و باقری (۲۰۱۲) در رابطه با ارتباط میان کیفیت زندگی کاری مدیران و معلمان مدارس با رضایت شغلی و بهرهوری آنها انجام شد، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که رابطه معناداری میان رضایت شغلی و کارآمدی وجود دارد (r= 0.34)، همچنین آنها به این نتیجه رسیدند که ارتباط میان کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی (r=0.54) و همچنین کارآمدی (r=0.68) معنادار است.
۲-۵-۴٫ پیشینه در خارج
با کاوش در پیشینه های خارجی (انگلیسی زبان) نتایج قابل توجهی برای ترکیب کلیدواژههای مورد مطالعه پیدا نشد. در هر صورت، در زمینه کیفیت زندگی کاری کتابداران، تنها دو پژوهش یافت شد که اختصاصاً به این موضوع پرداخته بودند؛ در مقالهای، عبدالعزیز[۹۵] و همکاران (۲۰۱۱) پس از اشاره به اهمیت منابع انسانی و مسائل انگیزشی آنها در محل کار، به الزام توجه بیشتر سازمانها به بهبود شرایط کارکنانشان اشاره می کنند و کیفیت زندگی کاری را به عنوان ابزاری در خور توجه در این زمینه مطرح می کنند. در این تحقیق، که به بررسی رابطه میان متغیرهای کاری و غیر کاری با کیفیت زندگی کاری پرداخته شده بود، کتابداران کتابخانه های دانشگاهی دولتی در شهر کلانگ والی کشور مالزی به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شده بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که هم متغیرهای کاری (مانند بار کاری، شرایط محیطی کار) و هم متغیرهای غیر کاری (کیفیت زندگی خانوادگی، تعداد فرزندان، جنس، سن، و …) در تعیین کیفیت کاری کارمندان دخیل هستند و ارتباط میان آنها معنیدار است.
رینا[۹۶] (۲۰۰۹) در رساله خود برای اخذ درجه دکتری در رشته کتابداری و اطلاعرسانی از دانشگاه کالیکوت هند، به مطالعه موضوع میان متغیرهای جمعیتشناختی با کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی در ۳۰۰ متخصص کتابداری و اطلاعرسانی در ایالت کرالا در هند می پردازد. نتایج پژوهش رینا نشان داد که ۱) کیفیت زندگی کاری میان کتابداران و اطلاعرسانان زیاد نیست؛ ۲) در نمونه مورد بررسی استرس شغلی وجود ندارد؛ ۳) در تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که اختلاف معنیداری میان امتیاز کیفیت زندگی کاری سرپرستان و غیر سرپرستان وجود دارد. در حالی که اختلاف معناداری میان گروههایی که از لحاظ سن، جنسیت، وضعیت تأهل، تعداد فرزندان، زمینه تحصیلی، تجارب حرفهای، طیف حقوقی، تعداد سرپرستان، درگیری با ابزارهای فناوری اطلاعات، برنامه کاری، نوع کتابخانه، اندازه کتابخانه، و نوع مدیریت طبقه بندی شده بودند، مشاهده نشد؛ ۴) ارتباط معناداری میان کیفیت زندگی کاری و سه متغیر مستقل، از قبیل اندازه کتابخانه از لحاظ تعداد کتابها، تجارب حرفهای، و سمت شغلی کشف شد؛ ۵) ارتباط معناداری میان کیفیت زندگی کاری و سه متغیر مستقل، از قبیل اندازه کتابخانه از لحاظ تعداد کارمندان، سن، و درگیری با ابزارهای فناوری اطلاعات، وجود دارد؛ ۶) ارتباط میان کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی با بهره گرفتن از آزمون خی ۲ و و همبستگی پیرسون بررسی شد و مشخص شد که میان این دو متغیر رابطه معناداری وجود دارد.
در مقابل، با گسترده کردن دامنه جستجو به رضایت شغلی و کتابداران یا استرس شغلی و کتابداران تعداد زیادی پیشینه در این زمینه بازیابی شد؛ به عنوان مثال تنها در پایگاه اطلاعاتی اریک، برای ترکیب کلیدواژههای رضایت شغلی ("Job Satisfaction") و کتابداران ("Librarians")، تعداد ۹۵ رکورد بازیابی شده است، که نتایج تعدادی از این تحقیقات در ادامه خواهد آمد.
لینچ و وردین (۱۹۸۳) به مطالعه تفاوتهای رضایت شغلی در میان واحدهای کتابخانهای و گروه های شاغل در کتابخانه ها پرداختند. در این تحقیق، ارتباط میان جنسیت، سن، و برخی از ویژگیهای جمعیتشناختی نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که کتابداران خدمات مرجع از کتابداران فهرستنویس از شغلشان رضایت بیشتری دارند، در حالی که تفاوت معناداری میان سن و رضایت شغلی دیده نشد. همچنین میزان رضایت با میزان تجربه، پست شغلی، و سطوح مدیریتی بیشتر می شود.
نزوتی[۹۷] (۱۹۸۷) در پژوهشی به بررسی تطبیقی رضایت شغلی کتابداران در کشور نیجریه پرداخت. نتایج تحقیق او، که بر روی ۲۱۴ کتابدار (از ۳۴۲ پرسشنامه ارسالشده) در سطح ملی انجام شد، نشان داد که کتابداران از حقوق و مزایای دریافتی، محیط فیزیکی کار، و امکانات و فرصتهای پیشرفت رضایت اندکی دارند و بیشترین رضایت آنها مربوط به متغیرهای استقلال، فعلیت و امنیت شغلی است. در پژوهش دیگری در کشور نیجریه، اتوک[۹۸] (۱۹۸۹) رضایت شغلی کارمندان کتابخانهی دانشگاه کالابار را مورد بررسی قرار داد. هدف این مطالعه شناسایی عواملی بود که بر روی نگرشهای کتابداران تازه کار تأثیرگذار هستند. داده های این پژوهش از تعداد ۳۰ نمونه مورد بررسی گردآوری و تجزیه و تحلیل شد. نتایج این بررسی نشان داد که عواملی مانند میزان پرداختها، امنیت شغلی، میزان عدالت مدیران، شرایط کاری، و مشارکت در تصمیم گیری از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رضایت شغلی این کتابداران هستند. با تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که بسیاری از کتابداران از میزان حقوق دریافتی خود، شرایط کار، و فرصت استفاده از استعدادهای خود راضی نیستند.
ناوالانی[۹۹] (۱۹۹۰) تحقیقی در رابطه با اندازه سطح رضایت شغلی نیروی کار حرفهای و نیمهحرفهای شاغل در کتابخانه های دانشگاهی کشور هند انجام داد. ۲۱۶ مرد و ۱۳۷ زن از ۲۳ کتابخانهی دانشگاهی در این پژوهش شرکت کرده بودند که تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده نشان داد که اکثر کارمندان حرفهای با غالب نگرشهای شغلی خود راضی هستند، در حالی که اختلاف معناداری میان نگرشهای مردان و زنان وجود دارد. هارنستین[۱۰۰] (۱۹۹۳) نیز جهت تعیین اینکه آیا وضعیت دانشگاه و رتبه کتابداران بر رضایت شغلی آنها تأثیرگذار است یا نه، مطالعه ای بر روی ۶۰۰ کتابدار کتابخانه های دانشگاهی در ایالات متحده انجام داد. او به این نتیجه رسید که بزرگترین منبع رضایت شغلی در کتابداران ارتباط با کاربران، تعامل با همکاران، وظائف محوله، و تنوع شغلی است. فرصت رشد و ارتقاء، قدردانی از انجام کارها، و حقوق مزایا نیز از عوامل نارضایتی در میان این کتابداران تشخیص داده شد. پالمینی[۱۰۱] (۱۹۹۴) تأثیراتی که کامپیوتری شدن کتابخانه ها بر رضایت شغلی ۲۰۰ کارمند کتابخانه های دانشگاهی در ایالت ویسکانسین میگذارند را مورد بررسی و مطالعه قرار داد. پاسخهای داده شده به پرسشنامه نشان داد که بسیاری از کتابداران نهتنها با ویژگیهای شغلشان، بلکه همچنین با سؤالات بیشتری در مورد کتابخانه های دانشگاهی مواجه هستند.
کایا[۱۰۲] (۱۹۹۵) در مقاله خود در شصت و یکمین کنفرانس سالانه ایفلا، به موضوع رضایت شغلی کتابداران در کشورهای در حال توسعه پرداخت. او پس از مطرح کردن رضایت شغلی به عنوان یک معیار برای پایهگذاری یک ساختار سالم سازمانی در سازمانها، کتابخانه ها را به عنوان سنگ بنای جدانشدنی جوامع نشان میدهد و منابع انسانی کتابخانه ها را لازمه ارائه خدمات کارآمد در این نهادها میداند. از این رو، به عقیده او این سؤال که عناصر مادی و اخلاقی تا چه اندازه بر رضایت شغلی کتابداران تأثیرگذار هستند، مسئله مهمی است. او نهایتاً به این نتیجه میرسد که میزان رضایت شغلی کتابداران در کشورهای در حال توسعه پایینتر از کشورهای توسعه یافته است، و دلیل اصلی آن را عدم نیاز به اطلاعات در این کشورها و همچنین عدم توجه به کتابداران و متخصصان اطلاعرسانی میداند. همچنین، در کشورهای در حال توسعه نیاز مبرمی به اطلاعات وجود دارد و بنابراین به کتابدار هم نیاز هست، اما در کشورهای در حال توسعه وجود کتابداران الزامی به نظر نمیرسد و بنابراین دستیابی به رضایت شغلی تا حدی دشوار است.
کوئینیگ[۱۰۳] و همکارانش (۱۹۹۶) به بررسی ارتباط میان فرسودگی شغلی و رضایت شغلی در مدیران کتابخانه های دانشگاهی پرداختند. نتایج این پژوهش آن بود که در حقیقت ارتباط مثبتی میان رضایت شغلی و وضعیت دانشکده وجود دارد. لیکی و بارت[۱۰۴] (۱۹۹۷) در پژوهشی با عنوان “رضایت شغلی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی کانادا: پیمایش ملی"، رضایت شغلی نمونه ای ۷۳۸ کارمند کتابخانه را مورد ارزیابی قرار دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که کتابداران کتابخانه های دانشکدهای به نسبت سایر کتابداران رضایت بیشتری از شغل خود دارند، هر چند در برخی از ابعاد رضایت شغلی این مسئله صادق نیست. از طرف دیگر کتابدارانی که در سمتهای مدیریتی قرار دارند در اکثر ابعاد رضایت شغلی رضایت مناسبی دارند. رینن[۱۰۵] (۱۹۹۸) مطالعه ای در ارتباط با مقایسه میزان رضایت شغلی کتابداران شاغل در کتابخانه های ایالات متحده و دیگر کارمندان این کشور انجام داد. به طور کلی، نتایج پژوهش او عبارت بود از اینکه ۱) کارمندان جوانتر ناراضیتر از کارمندان سنین بالاتر هستند؛ ۲) کتابداران حرفهای بسیار راضیتر از کتابداران غیر-حرفهای به نظر میرسند؛ ۳) کارمندان با تجربه رضایت بیشتری از شغلشان دارند؛ و ۴) آنهایی که فاقد مسئولیتهای سرپرستی هستند رضایت کمتری از شغلشان دارند.
اِدم و لووال[۱۰۶] (۱۹۹۹) مطالعه ای بر روی ارتباط میان رضایت شغلی و تولیدات علمی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی در دانشگاه های نیجریه انجام دادند. در این پژوهش تعداد ۲۰۲ کتابدار به طور تصادفی از ۲۲ کتابخانهی دانشگاهی نیجریه انتخاب شدند. نتیجه رگرسیون چندگانه برای بررسی تأثیر رضایت شغلی بر میزان تولیدات علمی نمونه مورد بررسی نشان داد که از شش بعد مورد بررسی رضایت شغلی، تنها ۳ بعد بر تولیدات علمی کتابداران تأثیرگذار است. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که بعد رضایت ذاتی شغلی این کتابداران تأثیر بسیاری بر کیفیت تولیدات علمی آنها دارد. بی و وانیاما[۱۰۷] (۲۰۰۱)، با ورود تکنولوژیهای جدید به کتابخانه ها، تحقیقی را طراحی کردند که در آن به بررسی تأثیر خودکارسازی بر میزان رضایت شغلی کتابداران پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد که در کتابخانه مشکلات متعددی در ارتباط با آموزش و دسترسی به نظامهای خودکار وجود دارد. این در حالی است که نمونه مورد مطالعه به خودکارسازی به عنوان منبعی جهت بالا بردن رضایت شغلی در کارشان نگاه میکرده اند.
توگیا[۱۰۸] و همکارانش (۲۰۰۵) در تحقیق خود میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی یونان را مورد بررسی قرار دادهاند. آنها در این پژوهش شش بعد رضایت شغلی نمونه مورد بررسی را ارزیابی کردند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که کتابداران بیشترین میزان رضایت را از ابعاد “خود شغل” و “شرایط کاری” دارند و کمترین رضایت آنها مربوط به ابعاد “میزان پرداخت” و “فرصت ارتقاء” می شود. توپر[۱۰۹] (۲۰۰۸) در پژوهشی که در رابطه با بررسی میزان رضایت شغلی کتابداران و متخصصان اطلاعرسانی انجام داد، به این نتیجه رسید که کارمندان کتابخانه رضایت شغلی بسیار بالایی در مورد کارشان دارند. او همچنین خاطرنشان می کند که رضایت شغلی باید عامل کلیدی در استخدام نسل بعدی کتابداران به شمار آید. در پژوهشی که توسط کوزیک[۱۱۰] (۲۰۰۸) صورت گرفت، ۷۰ درصد از کتابداران کتابخانه های عمومی اظهار کرده بودند که آنها از شغلشان خیلی رضایت دارند یا رضایت دارند، و در مقابل تنها ۳۱ درصد گفته بودند که تا حدودی راضی هستند یا اصلاً از شغلشان رضایت ندارند. همچنین یکی دیگر از نتایج مهم این تحقیق آن بود که کتابداران با سابقه کاری بیشتر رضایت و تعهد بیشتری نسبت به شغل خود دارند، و ۸۷ درصد از آنها، این شغل را به عنوان شغلی مناسب برای انتخاب حین ورود به دانشگاه پیشنهاد کرده بودند. در سال ۲۰۰۸، نشریه کتابخانه های مدارس[۱۱۱] پیمایشی برخط در مورد رضایت شغلی کتابداران کتابخانه های مدارس و عمومی اجرا کرد و نظر این گروه را در مورد پرداختها، افزایش حقوق، فرصت ارتقاء، سطح رضایت شغلی، عوامل نارضایتی شغلی، چالشهای شغلی، و … جویا شد. نتایج این مقاله نشان داد که علیرغم وجود برخی مشکلات (مانند بارِ کاری و حقوقها) کتابداران رضایت مناسبی در مورد شغلشان داشتند و اکثر آنان اذعان کرده بودند که از اینکه این شغل را انتخاب کرده اند خوشحال هستند (کِنی[۱۱۲]، ۲۰۰۹).
بانگ در سال ۱۹۸۹، به مطالعه استرس شغلی در کتابخانه ها پرداخت و توانست نوشتهای نسبتاً جامع در این زمینه به رشته نگارش درآورد. او پس از اشاره به مفهوم استرس و ریشه های روانشناختی آن و همچنین ضرورت توجه به این مسئله در کتابخانه ها، به ذکر منابع استرس زا در کتابخانه ها می پردازد. این مقاله مورد استناد اکثر نوشته هایی قرار گرفته است که در رابطه با استرس در محیط کتابخانه ها تألیف شده اند. ناوی (۱۹۹۵) بر اساس مقاله فوقالذکر، موضوع استرس در کتابخانه ها را مطرح کرده و علاوه بر تعبیر جدید از منابع استرس زا، خود منابعی را نیز به فهرست بانگ اضافه می کند. لیم و تئو[۱۱۳] (۱۹۹۶) تفاوتهای جنسیتی استرس شغلی و استراتژی های مقابله با آن را در میان متخصصان فناوری اطلاعات در سنگاپور را مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش مشخص شد که زنان درجه بیشتری از میزان استرس شغلی را به نسبت مردان گزارش کرده اند. البته تفاوت جنسیتی معناداری برای استرس ناشی از کار در خانه مشاهده نشد. با توجه به استراتژی های مقابله با استرس، مشخص شد که زنان گرایش بیشتری به سرکوب احساسات خود دارند.
پول و دِنی[۱۱۴] (۲۰۰۱) به بررسی جنبه های تکنو-استرس کتابداران، با توجه به ورود تکنولوژیهای جدید به کتابخانه ها، پرداختند. تکنو-استرس به عنوان یک بیماری مدرن قلمداد می شود که به علت عدم توانایی افراد در استفاده کارآمد از فناوریهای نوین به وجود می آید. نتایج این پژوهش، که در ایالت فلوریدای ایالات متحده به انجام رسید، نشان داد که کارمندان به طور مثبت به تغییرات تکنولوژیکی پاسخ می دهند و استرس ناچیزی در این زمینه تجربه می کنند. هاریداسان و سلطان[۱۱۵] (۲۰۰۲)، در پژوهش خود میزان استرس شغلی تجربه شده توسط کارمندان کتابخانهی دانشگاه گوراخپور را مورد بررسی قرار دادند. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری لشده از ۶۲ کتابدار در کتابخانهی فوق نشان داد که زمانی که کتابداران با بار کاری، تضاد نقش، کاربران غیرمنطقی، و فشارهای سیاسی مواجه میشوند استرس زیادی را تجربه می کنند.
روترای و ستپاثی[۱۱۶] (۲۰۰۷) تلاشی در جهت ارزیابی استرس تجربه شده توسط متخصصان کتابداری و اطلاعرسانی در یک محیط کتابخانهی دیجیتالی انجام دادند. طبق پژوهش آنها استرس می تواند احساسات منفی/مثبتی در کتابداران خلق کند. تأثیر مثبت استرس منجر به آگاهی های جدید و القاء دیدگاه های نو می شود. در حالی که تأثیرات منفی ممکن است منجر به بی اعتمادی، ترک شغل، خشم، و افسردگی شود. استرس در محیط دیجیتالی می تواند شامل استرسهای تکنولوژیکی، استرس امنیت شغلی، و استرس مسائل فیزیکی شود. آجالا[۱۱۷] (۲۰۱۱) در پژوهشی با عنوان استرس شغلی در کتابداران و متخصصان اطلاعرسانی در یک کتابخانهی دانشگاهی در نیجریه، به بررسی و شناسایی محیطها و عوامل استرس زا در کتابخانهی دانشگاه ایبادان و چگونگی مقابله و مدیریت استرس در این گروه پرداخت. نتایج حاصل از پژوهش او نشان داد که با وجود توسعه روزافزون فناوریهای اطلاعاتی در حرفه کتابداری و اطلاعرسانی، خطر استرس شغلی در میان این گروه بیشتر شده است. او خاطرنشان می کند که نمیتوان به سادگی منابع و عوامل استرس زا را از محیط کتابخانه حذف کرد اما میتوان به شیوهای کارآمد آن را مدیریت کرد. از اقداماتی که میتوان در این راه انجام داد، ایجاد نظام مدیریت منابع انسانی مؤثر، داشتن یک درک درست از استرس شغلی و ایجاد یک فرهنگ حمایتی صحیح برای کارکنان است.
اما، در مقاله اخیر، فارلر و برودی پرستون[۱۱۸] (۲۰۱۲) به بررسی موضوع استرس ناشی از محیط کار در کتابخانه ها پرداختند. در این مطالعه موردی، که با کمک ابزار پرسشنامه و همچنین کاربرد روش مصاحبه میان کتابداران به انجام رسید، کتابداران اظهار کردند که تعامل با دانشجویان هم می تواند استرس زا و هم می تواند خوشایند باشد، که این امر وابسته به بافتی است که هر دو طرف در آن قرار میگیرند. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که نیاز به کنترل سر و صدا، اصلاح رفتار دانشجویان، و ایجاد تعادل بین نیازهای گروه های مختلف کاربران از منابع استرس زا در محیط کتابخانه به شمار میآیند. سرانجام، محققان به این نتیجه میرسند که استرس مثبت در کتابداران و کارمندان کتابخانه می تواند باعث تعامل بیشتر کتابداران با دانشجویان باشد و رضایت شغلی را افزایش دهد.
اما در حوزه های دیگر موضوع کیفیت زندگی کاری و رضایت یا استرس شغلی، تا حدود زیادی مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است؛ برای مثال، حسین و اسلام[۱۱۹] (۱۹۹۹)، با نگاهی به بررسی کیفیت کلی زندگی کاری، رضایت شغلی، و عملکرد پرستاران بیمارستانهای دولتی بنگلادش، مطالعه ای انجام دادند. در این تحقیق، میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی ارتباط معناداری یافت شد. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت زندگی کاری بیشترین تأثیر را بر عملکرد شغلی این پرستاران دارد، و البته پرستاران شیفت صبح از کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی بالاتری نسبت به پرستاران شیفت شب دارند. فوری[۱۲۰] (۲۰۰۴) در مطالعه ای که با هدف تعیین پیش بینی کننده های مؤثر بر رضایت شغلی انجام داد به این نتیجه رسید که میان رضایت شغلی و ابعاد کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین، فقدان تفاوت معنیدار میان رضایت کلی و میانگین رضایت در هر کدام از جنبه های کیفیت زندگی کاری یکی دیگر از نتایج این تحقیق بود. به نظر فوری (۲۰۰۴) جو سازمانی بیشترین تأثیر را بر میزان رضایت افراد دارند. طبق تحقیق او تفاوت معنیداری میان میزان رضایت افراد و کیفیت زندگی کاری افراد با ویژگیهای جعیتشناختی متفاوت وجود دارد. لاوری کی[۱۲۱] (۲۰۰۵) در پایان نامه خود، که با هدف بررسی رابطه بین متغیرهای رضایت شغلی، کیفیت زندگی کاری و علاقه به ترک شغل انجام داد، با تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از ۹۶۷ کارمند به این نتیجه رسید که میان رضایت شغلی و کیفیت زندگی کاری رابطه مثبتی وجود دارد. ریکوانا[۱۲۲] (۲۰۰۴) نیز به در مقالهای تحت عنوان “سرمایه اجتماعی، رضایت و کیفیت زندگی کاری در محل کار” انجام داد، که نتایج حاصل از داده های تجربی او نشان داد که میان سرمایه اجتماعی، رضایت شغلی، و کیفیت زندگی کاری رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین او به این نتیجه رسید که سرمایه اجتماعی بهترین پیش بینی کننده رضایت شغلی و کیفیت زندگی کاری در محل کار است. همچنین کشف رابطه معنیدار میان رضایت شغلی و کیفیت زندگی کاری، یکی دیگر از نتایج مهم این تحقیق بود.
هو[۱۲۳] (۲۰۰۶) در پژوهش خود با عنوان “رابطه کیفیت زندگی کاری، فشار شغلی، و رضایت شغلی بین مأموران تحقیق اداری” به بررسی متغیرهای مورد مطالعه پرداخت و در نهایت به این نتیجه رسید که، ۱) میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ ۲) مأموران در باره کیفیت زندگی کاری خود عقاید مثبتی دارند؛ ۳) مأموران از شغل خود ناراضیاند، اما در میزان رضایت شغلیشان از نظر ویژگیهای جمعیتشناختی تفاوتهایی وجود دارد؛ ۴) کیفیت زندگی کاری و فشار شغلی با هم رابطه معکوس دارند؛ ۵) بین فشار شغلی و رضایت شغلی نیز رابطه معناداری وجود دارد؛ و ۶) کیفیت زندگی کاری مأموران بر روی فشار و رضایت شغلی آنان مؤثر است. در پژوهش دیگری که در سال ۱۹۸۹ توسط بروس به انجام رسید، محقق پس از تجزیه و تحلیل داده های مربوط به ۶۴۶ پاسخدهنده به پرسشنامه به این نتیجه میرسد که توانایی کارکنان در برقراری توازن میان خانه و محیط کار بیشترین تأثیر را بر جوانب مختلف کیفیت زندگی کاری دارند. بروس (۱۹۸۹) چنین نتیجه میگیرد که بین حقوق منصفانه و کافی به عنوان یکی از جنبه های مهم کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. چیروز[۱۲۴] و همکاران (۲۰۰۶) در مطالعه خود در رابطه با ارتباط میان کیفیت زندگی کاری با متغیرهای مربوط به شغل در مدیران صنعت برق مناطق آزاد تجاری مالزی به این نتیجه رسیدند که سه متغیر رضایت شغلی، موفقیت شغلی و تعادل شغلی بر کیفیت زندگی کاری بیشترین تأثیر را دارند. همچنین، سطح رضایت نمونه مورد بررسی محققان از کیفیت زندگی کاری ۴۹٫۵۰% بوده است. به علاوه، هانیتا سارا سد و همکارانش (۲۰۰۸) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که درک کارکنان از کیفیت زندگی کاری مستقیماً به رضایت شغلی بستگی دارد.
۲-۶٫ جمعبندی فصل
هر پژوهشی بر مبنای نظریه ها و تئوریهایی استوار است که مبانی نظری آن پژوهش را تشکیل می دهند. یکی از مهمترین بخشهای هر پژوهش، بخش مبانی نظری و آن به شمار می آید. در این بخش ابتدا با ترسیم چارچوب نظری پژوهش حاضر، سعی بر توضیح و تبیین اجزای موضوع شد. کیفیت زندگی کاری و مسائل مربوط به آن، رضایت شغلی و دامنه آن، و استرس شغلی و انواع و ساختار آن، مورد بحث قرار گرفتند. با تشریح استراتژی های جستجو و نتایج حاصل از آنها، به توضیح ادامه بخش پرداخته، و در نهایت، محقق برخی از ادبیات و نوشتجات مرتبطی را که به نوعی به بررسی موضوع مشابه این پژوهش پیوند داشته اند- چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور- را ذکر کرده و نتایج بدست آمده از این تحقیقات را در این فصل آورده است.
فصل سوم: روش پژوهش
این فصل به ارائه اطلاعاتی در رابطه با روش بکار گرفتهشده در این پژوهش و همچنین دلایل انتخاب این روششناسی می پردازد. جامعه مورد بررسی و منابع گردآوری داده ها نیز ارائه شده است. ابزار گردآوری داده ها، شامل تصمیمات اتخاذ شده در رابطه با طراحی پرسشنامه و همچنین توزیع پرسشنامه نیز مورد بررسی قرار گرفته است. جزئیات پرسشنامه های مورد استفاده، دلایل انتخاب آنها، و روایی و پایایی این ابزارها از دیگر اطلاعات ارائه شده در این فصل است. از آنجایی که برای گردآوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه برخط استفاده شده است، بحث چگونگی انتخاب ابزار مناسب برای این کار و همچنین برخی از مزایا و معایب گردآوری داده از این طریق پیش کشیده شده است. درصد پاسخگویی به پرسشنامه ها، روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات، و همچنین مسائل اخلاقی مرتبط با پژوهش از دیگر مسائلی هستند که این فصل به آنها پرداخته است.