روش استدلالی و تحلیل منطقی و عقلانی که از ویژگی تحقیقات کتابخانهای میباشد که در این تحقیق با بهره گرفتن از منابع و مطالعات کتابخانهای از جمله کتب، مقالات، پایاننامهها، کتابخانه الکترونیک، مطالب جمع آوری و مورد استفاده واقع گردیده است.
۱-۱-۹- محدودیتها و مشکلات
با توجه به کمبود کتب مرجع و مهم در خصوص مباحث فقهی، برای تهیه منابع سفرهایی را به شهر قم انجام داده و برای تهیهی منابع به مرکز فقهی اهل بیت (ع) و کتابخانه بزرگ فقهی آیتالله فاضل لنکرانی مراجعه نمودم. برای ترجمهی مطالب عربی نیز با سختیهایی مواجه شدم.
۱-۲- مفاهیم
۱-۲-۱- اقتصاد
اقتصاد از ریشهی قصد به معنای پیمودن راه میانه و دوری از افراط و تفریط در مسیر است. بنابراین: واژهی اقتصاد در زبانهای عربی معنای «میانهروی» و « اعتدال» دارد (کلینی ۱۳۷۸ق، ۱۷).
اقتصاد در معنای اصطلاحی آن که امروزه بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد و در مجامع علمی به کار برده میشود، علمی است که رفتار و روابط انسان را با اشیاء مادی مورد نیاز او که به رایگان در طبیعت مییابد مورد مطالعهی قرار میدهد (سانوئلین، ۱۳۴۳، ۶).
۱-۲-۲- نظام
نظام در تئوری عمومی نظامها به مجموعهای از اجزای به هم وابسته گفته میشود که در راه نیل به هدفهای معینی هماهنگاند (چالزوست، ۱۳۶۹، ۲۶).
۱-۲-۳- نظام اقتصادی
مجموعهای از الگوهای رفتاری است که شرکتکنندگان در نظام (مصرفکنندگان، تولیدکنندگان و دولت) را به یکدیگر و به اموال و منابع طبیعت پیوند میدهد و براساس مبانی مشخص در راستای اهداف معینی به صورت هماهنگ سامان یافته است (موسویان: ۱۳۷۹، ۱۲).
۱-۲-۴- نظام اقتصادی اسلامی
به مجموعهی نهادهای جهان شمول گفته میشود که با یکدیگر روابط خاص دارند و به صورت هماهنگ و منظم، براساس مبانی مکتبی و در جهت اهداف اقتصادی اسلام، سامان یافتهاند (تهرانی: ۱۳۷۸، ۴۶).
به تعبیر دیگر مجموعه اقدامات و تدابیری است که از اساس فکری و عقیدتی معینی نشأت میگیرد که ناشی از مشکلات و اوضاع اقتصادی است (بیآزارشیرازی، ۱۳۶۸، ۷۳)
شهید مطهری اگر چه تعریف معینی از نظام اقتصادی اسلام ارائه نمیدهد امّا بر مبنای تعریف ارائه شده در بحث تعریف مفاهیم اقتصادی، در کتاب «نظری به نظام اقتصادی اسلام» گفته است میتوان مؤلفهها و ارکان اصلی این تعریف را از برخی از مطالب ایشان بدست آورد.
«همان طور که نباید از هر راهی به دنبال ثروت بود، نباید سیستم اقتصادی به شکلی باشد که رشد و نمو را متوقف و فلج کند و جلوگیری نماید (مطهری: ۱۳۶۸، ۲۴).
فصل دوم
دیدگاههای اقتصادی اسلام
۲- نظام اقتصادی اسلام
در این مفهوم اختلافهای بسیاری وجود دارد. گرچه شهید صدر نظام اقتصادی را به صورت روش تعریف نکرده است، از برخی کلمات آن چنین استنباط میشود که از دیدگاه او بین نظام و مذهب اقتصادی تفاوت وجود دارد. «به نظر شهید صدر مذهب اقتصادی اسلوب و روشی است که جامعه از آن روش در حیات اقتصادی و حل مشکلات آن تبعیت میکند». (صدر، اقتصادنا، ص۳۵۹). و هر نظریهی اساسی در زندگی اقتصادی را که دربارهی اندیشهی عدالت اجتماعی است، در بر میگیرد. (همان، ۳۶۲).
در حالی که نظام مشتمل بر مرزبندی روابط بین مردم به تناسب شرایط زمانی و مکانی است. البته نظام روابط اقتصادی، بیتردید بر اساس اصول ثابت مذهب اقتصادی مرزبندی میشود.
پس از شهید صدر، برخی اقتصاددانان مسلمان، متوجه این تفکیک نشده و بین مفهوم نظام اقتصادی اسلام و مفهوم مذهب اقتصادی از دیدگاه شهید صدر تفاوتی قایل نشدند (نمازی، ۱۳۸۲، ۲۲۳).
دکتر سعاد ابراهیم صالح نیز بین مذهب اقتصادی و نظام اقتصادی اسلام تفاوت قایل است. به نظر وی مذهب اقتصادی شامل مبادی، قواعد و اصول عامهای است که در قرآن کریم و سنت نبوی وارد شدهاند و برای همهی زمانها و مکانها صلاحیت دارند و ثابت و تفسیر ناپذیرند. ولی نظام اقتصادی، مجموعهی عملیات، تطبیقات و تنفیذاتی است که با حفظ اصول مذهب و متناسب با هر عصر و مکان بوسیلهی جامعه پذیرفته میشود (به نقل از منذر، ۱۳۷۶).
دکتر منذر تحف اعتقاد دارد که هر نظام اقتصادی بر سه جزء مشتمل است: فلسفه اقتصادی و مجموعهای از مبادی و اصول و روش تحلیلی عملی که متغیرهای اقتصادی را مرزبندی میکند. به نظر وی اسلام هر سه جزء را ارائه کرده است. (منذر، ۱۳۷۶؛ ۹۴)
پروفسور خورشید احمد نظام اقتصادی اسلام را در بردارندهی هدفها، نگرشهای اخلاقی تعریف شده و الگوهای رفتاری برای عاملان اقتصادی و قوانین خاص، مقررات و تدبیرهایی که دولت آنها را اجرا میکند، میداند. (خورشید: ۱۳۷۴، ۲۷۰).
دکتر میرآخور میگوید: نظامهای اقتصادی اسلام عبارت است از مجموعهای از نهادها، شامل هنجارهای رفتاری رسمی و غیررسمی با قابلیت اجرا که خداوند متعال به عنوان شارع آنها را از رهگذر قواعد قرآنی وضع فرموده است. قواعدی که چارچوب اجرایی آنها را سنت حضرت پیامبر (ص) تعیین میکند و در وضعیتهای نوین از طریق اجتهاد تعمیم مییابند تا شامل تخصیص منابع کمیاب، تولید، تبادل کالاها و خدمات و توزیع درآمدها و ثروتها شوند (یوسفی، ۱۳۷۷، ۲۲۵).
اختلاف نظرها دربارهی مفهوم نظام اقتصادی اسلام، بیش از اینها است و بیان مشروح اختلافهای مزبور میتواند عنوان موضوع تحقیق و بررسی جداگانهای باشد. از آن چه نقل شد روشن میشود که در این مفهوم نیز اتفاق نظر وجود ندارد و این مفهوم در برگیرنده طیف وسیعی از برداشتها خواهد شد.
از این رو نظام اقتصادی اسلام را میتوان چنین تعریف کرد:
«نظام اقتصادی اسلام، مجموعهای از الگوهای رفتاری در روابط اقتصادی در سه حوزهی تولید، توزیع و مصرف است که از کتاب و سنت پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) و عقل استنباط میشود، الگوهای مزبور چگونگی پیوند شرکت کنندگان در نظام اقتصادی به یکدیگر و به منابع اقتصادی را تبیین کرده و براساس مبانی بینشی و اصول راهبردی معینی در جهت اهداف اقتصادی اسلام سامان یافتهاند. چون این مفهوم نقشی کلیدی در این تحقیق دارد لازم است در ابتدا توضیحات در مورد اجزای آن داده شود و سپس ویژگیهای نظام اقتصادی با مفهوم فوق بیان شود.
۲-۱- الگو در تعریف نظام اقتصادی اسلام
در علم اقتصاد، الگو عبارت است از: نمایش ساده چیزهایی که تصور میشود مهمترین عوامل مؤثر در رفتار مورد مطالعهاند. الگوهای اقتصادی معمولاً به زبان توابع، اتحادها و نمودارها نمایش داده میشوند. منظور از الگو همین مفهوم مصطلح در اقتصاد است. با این تفاوت که الگوهای مورد نظر، جنبهی دستوری دارد. این الگوها از منابع اسلامی به روش اجتهاد مصطلح همراه با تحلیلهای عقلی استنباط شده و در قالبهای علمی روز هر زبان توابع و نمودارها ارائه میشود.
الگوهای رفتاری، رابطه بین افراد و اموال و منابع اقتصادی را در سطح خرد و کلان بیان میکنند. برای نمونه الگوی مصرف، تولید، پسانداز و سرمایهگذاری فرد مسلمان یا جامعهی اسلامی، الگوهای رفتاری نامیده میشود، الگوهای روابط، رابطه بین شرکت کنندگان در یک نظام را با یکدیگر در سطح خرد و کلان بیان میکنند. برای نمونه الگوی خرید و فروش، اجاره، شرکت، قرض، مالیاتستانی و خدماتدهی دولت از این قبیلاند.
۲-۲- ویژگیهای نظام اقتصادی اسلام
۱- نظام اقتصادی اسلام نظامی دستوری
نظام اقتصادی را میتوان به دو قسم «تحقق یافته» و «دستوری» تقسیم کرد. نظام اقتصادی تحقق یافته، نظامی است که در خارج به صورت بالفعل وجود دارد، ولی نظام اقتصادی دستوری چنین نیست بلکه طرحی است که بوسیلهی یک مکتب بشری یا الهی برای تغییر و تنظیم واقع موجود به منظور حرکت در مسیر هدفهای مورد نظر آن مکتب تجویز میشود.
نظام اقتصادی اسلام نظامی دستوری است، یعنی الگوهای رفتاری و روابط در این نظام از متن آیات و روایات و با بهره گرفتن از تحلیلهای عقلی به دست میآید و از آنها برای تغییر و تنظیم واقع موجود استفاده میشود.
۲-نظامی مبتنی بر مبانی بینشی اسلامی
بیتردید هدفها، رفتارها و روابط اقتصادی از اعتقادات و ارزشهای پذیرفته شده شرکت کنندگان در نظام اقتصادی تأثیر میپذیرد. گرچه در تعریفهای نظام اقتصادی به این مطلب تصریح نشده ولی مورد قبول بیشتر اهل فن در این زمینه، به جز اثبات گرایان، است. الگوهای رفتاری و روابط و نیز هدفهای نظام اقتصادی اسلام هم بر جهانبینی و ارزشهای اسلامی مبتنی است. بناء امور مزبور بر مبانی بینش اسلامی موجب هماهنگی و سازگاری اعضاء و اجزاء و هدفهای نظام اقتصادی میشود.
علاوه بر این موجب میشود که بین نظام اقتصادی و سایر زیر نظامهای نظام عام زندگی (سیاسی، اجتماعی و… ) تضاد و تنافی نباشد. در حقیقت مبانی بینشی عام اسلامی زیر بنای مشترک همهی نظامهای اقتصادی اجتماعی و سیاسی است.
مطالعهی نظام اقتصادی اسلام با توجه به مبانی بینشی آن موجب میشود که نظام اقتصادی اسلام به عنوان یک جزء مستقل از سایر اجزای نظام عام اسلامی مورد مطالعهی واقع نشده و دغدغهای را که شهید صدر در این باره داشت مرتفع شود، زیرا: سایر اجزای نظام عام اسلامی نیز بر همین زیربنا استوار شدهاند.
منابع نظام اقتصادی اسلام
منابع استنباط نظام اقتصادی اسلام همان منابع فقه یعنی آیات و روایات وارده از پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) و عقل است، آیات و روایات به تناسب بحث به دو دسته تقسیم میشوند:
الف: آیات و روایاتی که موضوع آنها بینشها است مانند نصوصی که موضوع آنها خداوند و صفات او، انسان، دنیا، آخرت و روابط بین این امور است. نصوصی که به بیان مفاهیم ارزشی میپردازند.
مفاهیمی از قبیل: سعادت، مصلحت، عدالت، امنیت، رفاه، دنیا، مال، ثروت، سود، کسب، کار، فقر، غنی، زهد، تجمل و قناعت جزء این دسته از آیات و روایات به شمار میروند. این نصوص به تبیین صحیح ارزشها و تفکیک آن از ضد ارزشها میپردازند و روح حاکم بر رفتارهای انسان را بیان میکنند.
ب: آیات و روایاتی که موضوع آنها «منشها» است. رفتارها و روابط شرکتکنندگان در نظام، موضوع این نصوص است. این نصوص خود به دو دسته قابل تقسیم است.
۱- برخی از نصوص بیان کننده انگیزه و اهداف رفتارها و روابط اقتصادی مورد نظر اسلاماند.
۲- برخی دیگر، قواعد و حدود رفتارها و روابط اقتصادی را بیان میکنند. این نصوص که در قالب قضایای حقوقی و اخلاقی بیان میشوند، رفتارها و روابط انسانها را بر اساس بینشها و ارزشها به سمت هدفهای مورد نظر اسلام تنظیم میکنند.
قضایای عقلی به دو گروه مستقلات و غیر مستقلات تقسیم میشوند:
مستقلات عقلی قضایایی هستند که عقل مستقلاً و بدون استمداد از شرع به صحت آنها دست مییابد. در این قضایا عقل از بدیهیات و اولیات شروع کرده و با برهان به نتایج نظری میرسد.