« … وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ …»[۱۱۷]؛ و بر کسانی که روزه طاقت فرساست، کفارهای است که خوراک دادن به بینوائی است و هر کس به میل خود، بیشتر نیکی کند، پس آن برای او بهتر است.
در مورد اطعام به مساکین آیات زیادی داریم، مانند: سوره حج آیه ۲۲، یس آیه ۴۷، الحاقه آیه ۳۴، مدثر آیه ۴۴، انسان آیه ۸ ، فجر آیه ۱۸، بلد آیه ۱۴ و ماعون آیه ۳.
* عفت ورزیدن: در مورد خیر بودن عفت ورزیدن، آیاتی وجود دارد مانند: « … وَ أن یَستَعففن خَیرٌ لَهُنّ … »[۱۱۸] ؛ و عفت ورزیدن برای آنها بهتر است. وهمچنین آیه ۲۶ سوره قصص.
در چهار جای قرآن، خداوند مردم را به عفت ورزیدن دعوت کرده که این آیه یکی از آن موارد است.
قرآن در مورد پیرزنانی که به سنّ و سالی برسند که معمولا امیدی به ازدواج ندارند و به تعبیری جاذبه جنسی را کاملاً از دست دادهاند به شرط اینکه در صورت برداشتن حجاب، خود را زینت ننمایند، اجازه داده که لباسهای روئین خود را نپوشند، با این حال سفارش کرده که اگر عفت بورزند و خود را بپوشانند بهتر است، چون زن هر چه قدر جانب عفت و حجاب را رعایت کند، پسندیدهتر میباشد.
* عفو کردن: «وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِّلصَّابِرینَ»[۱۱۹]؛
و اگر عقوبت کردید، همانگونه که مورد عقوبت قرار گرفتهاید متجاوز را به عقوبت رسانید، و اگر صبر کنید البته آن برای شکیبایان بهتر است. آیه میفرماید: اگر خواستید مجازات کنید به همان اندازهای که مورد تجاوز قرار گرفتهاید، مجازات کنید و اگر صبر کنید و عفو نمایید، برای شما بهتر است. در مورد عفو کردن آیات زیادی داریم، مانند: سوره بقره: آیات ۱۰۹، ۱۷۸ و ۲۳۷ و آل عمران آیه ۱۳۴ و ۱۵۹ و نساء آیه ۱۴۹ و غیره.
* صبر کردن: در سه مورد قرآن صبر کردن را توصیف به خیر کرده است: سوره نحل آیه ۱۲۶، حجرات آیه ۵ و « … وَأَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»[۱۲۰]؛ و صبر کردن برای شما بهتر است؛ و خداوند آمرزنده مهربان است.
قرآن به جوانان سفارش میکند اگر شرائط ازدواج را دارند، ازدواج کنند و اگر شرائط مهیّا نیست، عفّت بورزند و صبر پیشه کنند. در مورد صبر آیات زیادی داریم، مانند: بقره: آیه ۴۵ و ۱۵۵ ، آل عمران: آیه ۱۴۶، ۱۸۶، ۲۰۰ ، حجرات: آیه ۴ و غیره.
* صداقت و راستگوئی: « … فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ»[۱۲۱]؛ قطعاً خیر آنان در این است که با خدا راست دل باشند.
منافقان نه تنها مردم را تشویق به جهاد نمیکردند، بلکه در تضعیف روحیه آنها سخت میکوشیدند. قرآن میفرماید: اگر فرمان جهاد قطعیت مییابد، به خدا راست گویند و از در صدق و صفا در آیند برای آنها بهتر است.
* صلح و آشتی کردن: « … وَ الصُّلحُ خَیرٌ … »[۱۲۲] ؛ سازش بهتر است.
بنای خانواده در اسلام بسیار ارزشمند است. قرآن میفرماید: هر گاه زنی احساس کند که شوهرش بنای سرکشی و اعراض دارد مانعی ندارد برای حفظ حریم زوجیت، از پاره ای از حقوق خود صرف نظر کند، و با هم صلح نمایند و برای تأکید موضوع میفرماید که در هر حال صلح کردن بهتر است.
* رجوع به خدا و پیامبر در منازعات:
« … فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا»[۱۲۳]؛ هر گاه در امری دینی اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز واپسین ایمان دارید، آن را به کتاب خدا و سنت پیامبر او عرضه بدارید، این بهتر و نیک فرجام تر است.
* عدالت: « … وَأَن تَقُومُواْ لِلْیَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِهِ عَلِیمًا»[۱۲۴]؛ به شما سفارش شده است که با یتیمان به عدالت رفتار کنید؛ و آنچه از نیکیها انجام دهید، خداوند از آن آگاه است. در آیات زیادی از قرآن سفارش به عدالت شده، من جمله: سوره نساء آیه ۵۸، مائده آیه ۸ ، أنعام آیه ۱۵۲، نحل آیه ۷۶ و غیره.
* پند پذیری:
« … وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا»[۱۲۵]؛ و اگر آنچه را بدان پنده داده میشوند به کار میبستند، قطعاً برایشان بهتر و در ثبات قدم ایشان مؤثّرتر بود.
* گفتار نیک و پسندیده: «قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَهٌ خَیْرٌ مِّن صَدَقَهٍ یَتْبَعُهَآ أَذًى وَاللّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ» [۱۲۶]؛ گفتار پسندیده در برابر نیازمندان و گذشت از اصرار و تندی آنان بهتر از صدقهای است که آزاری به دنبال داشته باشد.
*حکمت: «یُؤتِی الْحِکْمَهَ مَن یَشَاءُ وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا …»[۱۲۷]؛ خدا فیض حکمت را به هر که خواهد عطا کند و هر که را به حکمت و دانش رسانند به او خیر زیادی عطا شده است.
در تفسیر «حکمه» معانی زیادی ذکر شده از جمله: «معرفت و شناخت اسرار جهان هستی»، «آگاهی از حقایق قرآن»، «رسیدن به حقّ از نظر گفتار و عمل»؛ «معرفت و شناسائی خدا» و «نور الهی که وسوسههای شیطانی را از الهامات الهی جدا میسازد». و ظاهر این است که حکمت یک معنی وسیعی دارد که تمام این امور را شامل میشود و در اصل از مادّه «حَکم» (بر وزن حرف) به معنی منع گرفته شده است و از آنجا که علم و دانش و تدبیر انسان را از کارهای خلاف باز می دارد به آن حکمت گفتهاند.[۱۲۸]
حکمت عبارت است از قضایای حتمیّهای که مطابق با واقع باشد، یعنی به نحوی مشتمل بر سعادت بشر باشد، مثلاً معارف حقّه الهیه درباره مبدأ و معاد باشد، و یا اگر مشتمل بر معارفی از حقایق عالم طبیعی است، معارفی باشد که باز با سعادت انسان سر و کار داشته باشد، مانند حقایق فطری که أساس تشریفات دینی را تشکیل میدهد.[۱۲۹]
بعضی از معانی حکمت در روایات معصومین بیان شده، من جمله: اجتناب از گناهان، تفقه در دین، اطاعت از خدا و شناخت امام، شناخت اسلام، ترس از خدا.[۱۳۰]
۲ـ۲ـ۴. خیرات اقتصادی
یکی از مصادیق خیر در قرآن مال و ثروت میباشد. جلوه ایمان مؤمن و تقوای او موجب کسب حلال میشود و مال برایش مال التجاره آخرت میباشد.
«کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَکَ خَیْرًا الْوَصِیَّهُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ … »[۱۳۱] ؛ بر شما مقرّر شده است که چون یکی از شما را مرگ فرا رسد، اگر مالی جای گذارد، برای پدر و مادر و خویشاوندان به طور پسندیده وصیّت کند.
اسلام ثروت و سرمایه ای را که از طریق مشروع به دست آمده باشد و در مسیر سود و منفعت اجتماع به کار گرفته شود، خیر و برکت میداند و ذات ثروت را چیز بدی نمیداند. ضمناً این تعبیر اشاره لطیفی به مشروع بودن ثروت است، زیرا اموال نامشروعی که انسان از خود به یادگار میگذارد خیر نیست، بلکه شرّ و نکبت است.[۱۳۲]
«وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ»[۱۳۳] ؛ و راستی او سخت شیفته مال است.
مسلّماً اطلاق خیر بر مال به خاطر آن است که در حدّ ذات خود چیز خوبی است، و میتواند وسیله کسب انواع خیرات گردد، ولی انسان ناسپاس و بخیل آن را از اهداف أصلیش وا داشته، و در مسیر خودخواهی و خودکامگی به کار میگیرد.[۱۳۴]
آیات بالا در مورد خیر بودن أصل مال بود امّا مصادیق خیرات اقتصادی که در قرآن آمده بدین قرار است:
* پرداخت خمس:
«فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ ذَلِکَ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ …»[۱۳۵]؛ پس حق خویشاوند و تنگدست و در راه مانده را بده، این انفاق برای کسانی که خواهان خشنودی خدایند بهتر است.
علامه طباطبائی میفرماید: ظاهر آیه با قرائنی که در آن هست، این است که مراد از «حقّ» خمس است، و وظیفه دادن آن متوجه به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) و هر مسلمانی که مأمور به دادن خمس است، میباشد. اینها در صورتی است که آیه شریفه در مدینه نازل شده باشد و امّا در فرضی که مانند آیات دیگر، این سوره در مکه نازل شده باشد، آن وقت منظور از حقّ، مطلق إحسان خواهد بود، نه خمس.[۱۳۶]
* پرداخت زکات: در دو جای قرآن خیر بودن پرداخت زکات، آمده است: یکی سوره مزمّل، آیه ۲۰ و دیگری: «وَأَقِیمُواْ الصَّلاَهَ وَآتُواْ الزَّکَاهَ وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّهِ …»[۱۳۷] ؛ و نماز را به پا دارید و زکاه را بدهید؛ و هر گونه نیکی که برای خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا باز خواهید یافت.
امیر المؤمنین (علیه السلام):
«شرّ الأموال ما لم یخرج منه حقّ الله سبحانه»[۱۳۸]
بدترن اموال آن اموالی است که حق خدا (خمس ـ زکات) از آن خارج نشده.
* انفاق کردن: «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِیعُوا وَأَنفِقُوا خَیْرًا لِّأَنفُسِکُمْ …»[۱۳۹]؛ «تا میتوانید تقوای الهی پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که برای شما بهتر است.
همچنین آیه ۳۸ سوره روم و بقره آیه ۲۸۰ نیز بر خیر بودن انفاق دلالت میکند.
* قرض دادن: « … وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا …»[۱۴۰]؛ و وام نیکو به خدا دهید (در راه خدا انفاق نمایید) و هر کار خوبی برای خویشتن از پیش فرستید، آن را نزد خدا بهتر و با پاداشی بیشتر باز خواهید یافت.
در مورد قرض دادن در راه خدا آیاتی در قرآن وجود دارد، مانند: سورههای بقره آیه ۲۴۵، مائده آیه ۱۲ ، حدید آیه ۱۱ و ۱۸ و تغابن آیه ۱۷.
* اجتناب از کم فروشی:
« … فَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»[۱۴۱]؛ پس پیمانه و ترازو را کامل دهید، و اموال مردم را کم مدهید، و در زمین بعد از اصلاح آن فساد مکنید، این رهنمودها اگر مؤمنید برای شما بهتر است.
همچنین آیه ۸۴ سوره هود نیز بر خیر بودن اجتناب از کم فروشی دلالت میکند.
* منافع حلال: «بَقِیَّهُ اللّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ …»[۱۴۲]؛ اگر مؤمن باشید، باقیمانده حلال خدا برای شما بهتر است.
تعبیر به بقیه الله یا به خاطر آن است که سود حلال اندک، چون به فرمان خدا است «بقیه الله» است. یا این که، تحصیل حلال، باعث دوام نعمت الهی و بقای برکات میشود.
۲ـ۲ـ۵. شعائر الهی
شعائر جمع «شعیره» به معنی علامت و نشانه است، بنابراین «شعائر الله» به معنی نشانه های پروردگار است که شامل سرفصلهای آئین إلهی، برنامه های کلّی و آنچه در نخستین برخورد با این آئین چشمگیر است ـ و از جمله مناسک حجّ ـ میباشد که انسان را به یاد خدا میاندازد. نکتهای که قرآن در مورد شعائر الهی ذکر کرده، تعظیم آنها است و حقیقت تعظیم آن است که مقام و موقعیت این شعائر را در أفکار، اذهان، ظاهر و باطن بالا ببرند و آنچه در خور احترام و عظمت آنها است به جای آورند. تعظیم شعائر الهی باید از تقوای قلب سرچشمه بگیرد تا ارزش پیدا کند. «من یعظّم شعائر الله فإنّها من تَقوَی القلوب»[۱۴۳] هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد در حقیقت، آن حاکی از پاکی دلهاست.
تعظیم و بزرگداشت حقیقی از آن کسانی است که تقوای دل دارند، و میدانیم تقوا، روح پرهیزگاری و احساس مسئولیت در برابر فرمانهای الهی چیزی است که کانون آن قلب و روح آدمی است، و از آنجا است که به جسم سرایت میکند، لذا می توان گفت: احترام و بزرگداشت شعائر الهی از نشانه های تقوای دل است.[۱۴۴]
«وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ … »[۱۴۵]؛ و شتران فربه را در حجّ برای شما از شعائر الهی قرار دادیم، در آنها برای شما خیر است.
گوشت قربانی از شعائر الهی است که قرآن به خیر بودن آن اشاره میکند اولاً چون از آن به دیگران اطعام مینمایند و ثانیاً به خاطر این ایثار و گذشت و عبادت پروردگار، از نتایج معنوی آن بهرهمند خواهند شد و به پیشگاه خداوند تقرب پیدا میکنند.
آیه ۱۵۸ سوره بقره هم بر خیر بودن سعی بین صفا و مروه که از شعائر الهی هستند دلالت میکند.
۲ـ۲ـ۶. آخرت و پاداشهای الهی و نتیجه و آثار اعمال خوب انسان
قرآن آخرت را به عنون خیر معرفی میکند مانند سوره نمل آیه ۸۹ ، نساء آیه ۷۷، انعام آیه ۳۲، اعراف آیه ۱۶۹، نحل آیه ۳۰ و آیه: « … وَلَدَارُ الآخِرَهِ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ اتَّقَواْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ»[۱۴۶] و قطعاً سرای آخرت برای کسانی که پرهیزگاری کردهاند بهتر است.
طرح های پژوهشی انجام شده درباره تحلیل فلسفی آیات خیر وشر در قرآن کریم- فایل ...