سبک مصاحبه بعد از ارزیابی
دستوری (شبیه به محاکمه)
گفت و گو
در صورتی که اهداف اساسی مرتبط با انجام ارزیابی در راستای رشد و توسعه بهبود عملکرد و فعالیتهای سازمان و افراد آن بوده و پدیده قضاوت و مچ گیری در آن جایگاهی نداشته باشد، سازمان ها خود به استقبال نظام ارزیابی می روند و به طور مستمر برای بهبود مکانیزم های آن تلاش مینمایند. برآیند این تلاش ها ایجاد خود ارزیابی در سازمانها است که پیامد وجود چنین نگرشی رشد توسعه عملکرد و نهایتاً تحقق سریعتر و بهتر اهداف سازمانی می باشد.
- اندازه گیری عملکرد
اندازه گیری عملکرد میزان اهمیت محصول، خدمات و فرآیندهای کاری را به صورت کمی بیان می کند. اندازه گیری عملکرد ابزاری است برای فهم عملیات، مدیریت و بهبود سازمان. اندازه گیری عملکرد در درک موارد زیر به ما کمک می کند :
- چقدر خوب کارها را انجام می دهیم؟
- آیا به اهداف خود رسیده ایم؟
- آیا مشتریان ما راضی اند؟
- آیا فرآیندهای ما تحت کنترل آماری قرار دارند؟
- آیا بهبود لازم است و در صورت مثبت بودن جواب در کجاست؟
با بهره گرفتن از اطلاعات مورد نیاز از این سیستم ما میتوانیم در زمان مورد نیاز تصمیم گیری درست انجام دهیم (بانکر، چانگ و پیزینی، ۲۰۰۴)[۴۵].
- شاخص های عملکرد
هر شاخص عملکرد از یک عدد و یک واحد اندازه گیری تشکیل شده است، عدد میزان اهمیت(مقدار) و واحد معنای آن عدد را به ما نشان می دهد و همواره به یک هدف متصل اند. شاخص ها می توانند توسط واحدهای یک بعدی مثل ساعت، متر، نانو ثانیه، دلار، تعداد گزارشات و … نشان داده شوند.
واحدهای اندازه گیری چند بعدی نیز مورد استفاده قرار می گیرند. اینها شاخص هایی هستند که به صورت نسبت دو یا چند واحد پایه بیان می شوند.
اکثر شاخص های عملکرد جزو یکی از ۶ گروه زیر قرار می گیرند:
- اثربخشی: میزان برآورد شدن نیازها توسط هر فرایند را نشان می دهد(آیا ما کار دستی انجام می دهیم؟)
- کارایی: میزان استفاده از منابع توسط هر یک از فرآیندها برای رسیدن به اهداف نهایی را نشان می دهد(آیا ما کارها را درست انجام می دهیم؟)