در این قسمت، نظربه تبین موضوع مواردی از این انواع قیاس را متذکر خواهیم شد:
۱=اولویت عقلی:
«اولویت عقلی در مواردی است که فهم حکم توسط اولویت، نیازمند وجود مقدمهای عقلی است».[۴۲] این مقدمه عقلی، غالباً در مورد شناخت علت حکم است، به این ترتیب که، در موردی که حکم اصل مشخص باشد اما علت آن توسط شارع تصریح نشده است، مثلاً میدانیم که خوابیدن، وضو را باطل میکند اما نمی دانیم که علت این چیست.
«اگر عقل بطور قطعی دریابد که علت این امر احتمال حدث است، یعنی خواب از این جهت مبطل وضوست که شخص خوابیده احتمال دارد که حدثی از اوسر بزندواو متوجه نشود، به این تریتب میتوانیم این حکم را به بیهوشی نیز سرایت دهیم، چرا که احتمال حدث در مورد شخص بیهوش بسیار بیشتر از از شخص خوابیده است، از این رو بیهوشی به طریق اولی مبطل وضوست».[۴۳]
این اولویت از آنجا که با کمک مقدمه ی عقلی (کشف علت حکم توسط عقل)محقق شده است، اولویت عقلی نامیده میشود.
۲-اولویت عرفی:
اولویت عرفی آن است که:«اولویت، مفهوم عرفی از خود لفظ باشد؛ بگونهای که هرکسی که عارف به آن لغت باشد آن مفهوم را میفهمد؛ همچون آیه شریفه: فلا تقل لهما اف، که هرکسی از این آیه حرمت شتم وقتل وضرب را نیز در مییابد ومی داند که ذکر کلمه ی اف، صرفاً از این جهت است که: اف گفتن کمترین مرتبه ی تفجیر است».[۴۴]
اولویت عرفی در حقیقت جزء مدلولهای لفظی است[۴۵] ونوعی ظهور لفظی محسوب میگردد که مستفاد از لفظ است.
صاحب مصباح المنهاج نیز اولویت عرفی را آن اولویتی میداند که موجب ظهور کلام در عموم باشد:«… الاولویه العرفیه الموجبه لظهورالکلام فی العموم…) یعنی مثلاً در آن مثال قبلی کلمه ی اف به سبب اولویت عرفی وقراین محیط برکلام، ظاهر در تمامی موارد مورد اذیت وآزار پدر ومادر است واختصاص به کلمه اف ندارد.[۴۶]
ب- مفهوم اولویت وقیاس اولویت
یکی از مواردی که در کلمات برخی از دانشمندان علم فقه واصول، در مورد اولویت مشاهده میشود، تفاوت نهادن میان «قیاس اولویت» و«مفهوم اولویت» است.
«صاحب وقایه الاذهان پس از بیان حجیت مفهوم اولویت، شمردن آن را در زمره قیاس، غلط دانسته، چرا که مفهوم اولویت ظهور لفظی است که اقوااز ظهور آن در منطوق است واز همین روحتی کسانی که قیاس اولویت رامردود دانسته اند، مفهوم اولویت را پذیرفتهاند که از جمله این افراد، شریف مرتضی را میتوان نام برد
اگرچه برخی قیاس اولویت ومفهوم اولویت (یامفهوم موافقت )را به یک معنا دانسته اند: از جمله این افراد مرحوم مظفررا میتوان نام برد، «اما قیاس الاولویه فهونفسه الذی یسمی الموافقه…ویسمی فحوی الخطاب کمثال الایه الکریمه ولاتفل لهمااف…»۲، (یعنی اما قیاس اولویت پس آن ، همان چیزی است که مفهوم موافقت نامیده میشود. .. ونیز فحوای خطاب نامیده میشود مثل آیه کریمه ی «وبه آن دواف نگو») اما هم ایشان تصریح میکند که اعتبارآن از جهت قیاسی نیست بلکه از باب حجیت ظواهراست: «فهوحجه من اجل کونه ظاهراً من اللفظ لامن اجل…).[۴۷]
از همین رو در مواردی که اولویت ازچارچوب الفاظ ودلالت فحوی فهمیده نشود، معتبر نست ودر اصطلاح مفهوم نامیده نمی شود، بلکه از قیاس باطل محسوب میگردد.
از تتبع در کلمات علما وتصریح برخی از ایشان، بدست میآید که این دوتقسیم در حقیقت یک چیز هستند. مفهوم اولویت همان اولویت عرفی است واولویت عقلی همان قیاس اولویت میباشد.
در مورد حجیت دلیل اولویت اختلاف آراء زیادی به چشم میخورد وای بسا بسیاری از آنها ناشی از منقح نبودن اصطلاح اولویت باشد. برخی برحجیت آن ادعای اجماع کرده اند. شهید ثانی مینویسد: «مفهوم الموافقه حجه عندالجمیع لان الحکم فی لمسکوت عنه اولی به فی المنطوق ومن ثم نرده لوکان مساویاً».[۴۸]
(یعنی مفهوم موافقت نزد همه حجت است چراکه حکم در مورد مسکوت، سزاوارتر از منطوق است واز همین رواگر مساوی باشد آن را رد میکند).
ج -مفهوم موافقت
«مفهوم موافقت، به آن دسته از مفاهیمی اطلاق میگردد که حکم آن از نظر ایجاب وسلب موافق حکم منطوق است مثل همان جمله ی معروف «ولاتقل لهما اف» که دلالت بر«ولاتضربها» دارد. حکم منطوق حرمت اف گفتن است وحکم مفهوم، حرمت ضرب.
آیا مفهوم موافقت، معادل مفهوم اولویت است یا میان آن دوتفاوت است؟ میان اندیشمندان متاخر علم اصول، مشهور است که موافق اعم از مفهوم اولویت بوده ودر حقیقت، مفهوم اولویت یکی از اقسام مفهوم موافقت است، بنابراین نظر، مفهوم موافقت، به دوبخش مفهوم اولویت و مفهوم مساوات، تقسیم میگردد.
مفهوم اولویت در مواردی است که ثبوت حکم مذکور برای غیر مذکور اولی از ثبوت آن برای مذکور باشد. در مثال آیه تافیف اف گفتن حرام دانسته شده وثبوت این حکم، برای ضرب، اولی از ثبوت آن برای اف است. به تعبیر دیگر هنگامی که اف گفتن به والدین حرام باشد کتک زدن آنها به طریق اولی حرام است».
از جمله مثالهایی که حقوقدانان واصولیان معاصر در خصوص تخصیص عام با مفهوم موافق متذکر شدهاند ماده ۱۲۳۵ قانون مدنی است که درآن آمده است: ««مواظبت شخص موّلی علیه ونمایندگی قانونی او در کلیه امور مربوط به اموال وحقوق مالی او، با قیم است » بنابراین، قیم میتواند در کلیه امور مالی مولی علیه به نمایندگی از طرف او دخالت نماید اما در ماده ۱۲۴۱ ق.م میخوانیم: «این قیم نمی تواند غیر منقول مولی علیه را بفروشد ویا رهن بگذارد ویا معاملهای کند که در نتیجه آن خود مدیون مولی علیه شود، مگر اینکه با لحاظ غبطه وتصویب مدعی العموم. ..» بنابراین هبه اموال مولی علیه به طریق اولی شرائط ماده ۱۲۴۱ ق.م را لازم دارد،[۴۹] بر همین اساس است که باید گفت: « این مفهوم موافق، عموم ماده ۱۲۳۵ را تخصیص میزند، در نتیجه نمایندگی قیم در هبه اموال غیر منقول عام نیست، بلکه مشروط به شرایط یاده شده در ماده ۱۲۴۱ق.م است».[۵۰]
حتی بنابر قول بعضی حقوقدانان در بعضی موارد مفهوم موافق یک ماده ممکن است منطوق خود آن ماده را تخصیص زده باشد، فرضا معتقدند مفهوم موافق ماده ۷۷۲ ق.م. که عنوان نموده «مال مرهون باید به قبض مرتهن یا به تصرف کسی که بین طرفین معین میگردد داده شود، ولی استمرار قبض شرط صحت معامله نیست»با مفهوم موافق خود تخصیص خورده است بر این اساس است که میگویند مستفاد از ماده ۷۷۲ ق.م. این است که اقباض رهنیه مایۀ پیدایش وثوق برای مرتهن است اگر از راهی دیگر (غیر از اقباض) برای مرتهن، وثوق برتری حاصل شود بطریق اولی (اولویت مستفاد از منطوق ماده ۷۷۲) قابل ترتیب اثر خواهد بود مثلا ثبت عقد رهن در دفتر اسناد رسمی به مراتب بیش از اقباض رهنیه ایجاد وثوق برای مرتهن میکند نه دزد میتواند آنرا ببرد نه غاصب آنرا تصرف کند.لذا این مفهوم موافق (اولویت)اقتضاء میکند که در موارد ثبت سند رسمی رهن، اقباض ضرورت ندارد زیرا وثوقی برتر حاصل شده است پس ماده ۷۷۲ ق.م. مخصص است به وثیقهای که به موجب سند رسمی داده شده است.[۵۱]
بنابر آنچه ذکر شد، از آنجا که مفهوم موافقت واولویت از دلالتهای لفظی است، لذا باید معتقد بود به اینکه لفظ عام قانون اعسار در خصوص پذیرش اعسار از همه مدیونین، توسط مفهوم موافقت واولیت ماده ۲۶۹ قانون تجارت در خصوص برات و۳۰۹ در خصوص سفته تخصیص خورده است؛ در خصوص چک نیز نظربه عدم تصریح قانونگذار در ماده ۳۱۴ ق.ت. به مقررات پرداخت باید معتقد بودکه اگر صادر کننده ومدیون آن سند تاجر بود به استنادماده ۵۱۲ ق.آ.د.م. وماده ۳۳قانون اعسار، اعسار وی پذیرفته نخواهد شد ولی چنانچه تاجر نبوده مشمول عموم حکم قانون اعسار بوده واعسار وی از پرداخت محکومبه ناشی از چک در صورت استحقاق واثبات آن قابل پذیرش خواهد بود.
گفتار دوم:سندوانواع آن
الف-مفهوم سند
«سند»به مفهوم اعم، در لغت به«آنچه بدان اعتمادکنند» آمده است وبه مفهوم اخص ودر اصطلاح حقوقی «سند» عبارت است از هرنوشته که در مقام دعوا یا دفاع قابل استناد باشد»(ماده ۱۲۸۴ق.م.) بنابراین نوشته در صورتی سند شمرده میشود که بتواند در دادرسی دلیل قرار گیرد. سند«…نوشته، خط یا علامتی است که در روی صفحه نمایان باشد خواه از خطوط متداول باشد یا غیر متداول، مانند رمزها وعلاماتی که دویاچند نفر برای روابط بین خود قرار داده اند. صفحهای که نوشته برآن نمایان است فرقی نمی نماید که کاغذ یا پارچه باشد یا آن که چوب، سنگ، آجر، فلز ویا ماده دیگری خطی که برصفحه نمایان است فرقی ندارد که به وسیله ماده رنگی با دست نوشته شده یا ماشین کپی ویا چاپ شده باشد همچنانی که فرق نمی نمایدکه بر صفحه حک شده باشد یا آن که به وسیله آلتی برجستگی برصفحه ایجاد کرده باشند…).اگر چه سند معمولاً در اعمال حقوقی مانند عقود وایقاعات از قبیل بیع، اجاره، نکاح، طلاق، فسخ ورجوع نوشته میشود اما ممکن است در اعمال مادی و وقایع حقوقی، نیز نوشته شود همان گونه که تولد و وفات در اسناد سجّلی به وسیله ی ادارات ثبت احوال نوشته میشود. در هرحال، «نوشته »را علی القاعده در صورتی میتوان، به مفهوم اصطلاحی، سند دانست که از جمله دارای امضاء اثر انگشت ویا مهر شخصی باشد که سند به او نسبت داده میشود »[۵۲]
«بنابراین آنچه یک نوشته را متصف به سندمی کند، قابلیت استناد در مقام دعوی یا دفاع است. اگر نوشته فاقد این وصف باشد سند محسوب نمی شود. نوشته قابل اسناد نوشتهای است که غالباً از طرف اصحاب دعوی ویا یکی از ایشان صادر وتنظیم شده است. مگر در محدوده مواد ۱۲۹۰و۱۳۰۵ ق.م، لذا شهادت نامه که مبین اطلاع شخص ثالث در خصوص موضوع است به استناد ماده ۱۲۸۵ق.م سند محسوب نمی شود وفقط اعتبار شهادت را خواهد داشت. یعنی اخبار از حقی به نفع یکی از اصحاب دعوی وبه ضرر طرف دیگری میباشد»[۵۳]
ب-انواع سند
اسناد از جهات گوناگون قابل دسته بندی هستند، اما قانون مدنی اسناد را به دو دسته رسمی وعادی تقسیم کرده است (ماده ۱۲۸۶ قانون مدنی: سند بر دونوع است: رسمی وعادی)به موجب ماده ۱۲۸۷ ق.م «اسنادی که در اداره ثبت اسناد واملاک ویا دفاتر اسناد رسمی یا در نزد سایر مأمورین رسمی در حدودصلاحیت آنها وبر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشند رسمی است واز طرف دیگر به موجب ماده ۱۲۹۳ قانون مدنی «هرگاه سند به وسیله ی یکی از مامورین رسمی تنظیم اسناد تهیه شده لیکن مامور صلاحیت تنظیم آن سند را نداشته باشد ویا رعایت ترتیبات مقرره ی قانونی را در تنظیم سنده نکرده باشد سند مزبور در صورتی که دارای امضاء یا مهرطرف باشد عادی است » از سوی دیگرماده ۱۲۹۸ ق.م اظهار میدارد«غیر از اسناد مذکوره در ماده ۱۲۸۷ سایر اسناد عادی است » نتیجه میگیریم سندی که حتی یکی از ارکان سند رسمی را نداشته باشد اما دارای امضاء مهریا اثر انگشت طرف باشد عادی است.بنابراین علی القاعده تمامی اسناد تجاری سند عادی هستند جزء در مواردی که سند تجاری توسط مأمورین رسمی در حدود صلاحیت آنها تنظیم میشود، که در این خصوص سند تجاری صادر شده رسمی است، مثل موردی که فرضا اداره مسکن و شهر سازی محکومبه پرداخت مبلغی در حق محکوملهای شده و بابت محکومبه سفتهای در حق محکومله صادر کرده است یا به هر دلیل دیگر سند تجاری در حق شخصی صادر می کند، در این صورت، سند تجاری صادره نظر به اینکه توسط مأمورین رسمی و در حدود صلاحیت آنها صادر میشود رسمی میباشد، یا مانند چکهای بین بانکی، در فرض موردی که بانک ملی(چون یک بانک دولتی است)یک چکی در حق شخصی علیه بانکی دیگر صادر مینماید که در این صورت نیز چک صادر شده یک سند تجاری رسمی است نه عادی، لذا دیگر ادعای انکار یا تردید در مقابل آن قابلیت استماع ندارد.
۱- انواع سند رسمی
۱-۱- از حیث ماهیت:
یک- سند رسمی مدنی: تعهدات، عقودوتصرفات قانونی.
دو- سند رسمی عمومی: مانند دستورات وتصمیمات اداری ومعاملات.
سه- سند رسمی قضائی: مانند تصمیمات قضائی، دادنامه، قرارها، احکام.
چهار- سند رسمی ثبتی: مانند سند مالکیت که طی تشریفاتی در اداره ثبت اسناد املاک تنظیم میشود.
پنج- سند رسمی محضری:مانند اسنادی که در دفاتر رسمی وازدواج واطلاق تنظیم میشود.
شش- سند رسمی تجاری:سندی که توسط مأمورین رسمی در حدود صلاحیت آنها صادر میشود مثل چکهای صادر از طرف ادارات دولتی.
۲-۱- از حیث تنظیم:
۱-۲-۱-اسنادی که در اداره ثبت اسناد رسمی تنظیم میشود.
۲-۲-۱-اسنادی که در دفاتر اسناد رسمی تنظیم میشود.
۳-۲-۱-اسنادی که نزد سایر مأمورین رسمی تنظیم میگردد.
۳-۱- از حیث نوع استفاده وکاربرد:
۱-۳-۱-اسناد رسمی اثباتی:«preure precostiuee» این اسناد لازم الاجرا نیستند ولی قوه اجرایی دارند.(ماده ۵۰ آئین نامه ق. دفاتر اسناد رسمی ).
۲-۳-۱- اسناد رسمی اجرائی: صرفاً شامل اسنادی است که قوه اجرائی وامکان صدور اجرائیه را دارند، که اصطلاحاً اسناد لازم الاجراء نامیده میشوند.
۳-۳-۱-سند رسمی وثیقه: سندی است که موضوع آن رهن(رهن مدنی ویا معاملات باحق استرداد)ویا وثیقه حسن انجام کار ویا وثیقه برای اخذ وام وغیره است.[۵۴]
۲-انواع سند عادی:
۱-۲-عادی تجاری:
-به معنی عام عبارت است از هر سندی که در روابط تجاری بین تجار وسایر اشخاص مبادله میگردد.
که شامل: (دفاترتجاری، بارنامه، قبض انبار، اوراق بورس، اوراق مشارکت، اوراق قرضه، سهام و…) میباشد.
AGFI
GFI
RMSEA
P-VALUE
DF
CHI-SQUARE
عامل
۹۲/۰
۹۵/۰
۰۶۲/۰
۰۰۰۰۰/۰
۵۱
۲۸/۱۲۵
کارآفرینی استراتژیک
مدل فوق اندازه گیری تحلیل عاملی تائیدی مرتبه اول کارآفرینی استراتژیک
نمودار ۴-۱۰ مدل اندازه گیری ابعاد کارآفرینی استراتژیک درحالت تخمین استاندارد مرتبه اول
منبع: یافته های پژوهش
با توجه به نتایج زیر که از خروجی نرم افزار lisrel بدست آمده است برازش مناسب مدل را نتیجه میگیریم. مدل فوق اندازه گیری عناصر کارآفرینی استراتژیک را در حالت تخمین غیر استاندارد نشان میدهد. نتایج تخمین (قسمت زیرین شکل) حاکی از مناسب بودن مدل است. با توجه به خروجی لیزرل مقدار محاسبه شده برابر با ۲۸/۱۲۵ میباشد. پایین بودن میزان این شاخص نشان دهنده تفاوت اندک میان مدل مفهومی با دادههای مشاهده شده پژوهش است. همچنین مقدار RMSEA برابر با ۰۶۲/۰ می باشد. که نشان از خوبی برازش دارد. حد مجاز RMSEA ، ۰۸/۰ است؛ مشاهده میشود که این مقدار کوچکتر از این حد مجاز است که این مقدار نیز نشان از خوبی برازش دارد. هر چه این مقدار کمتر باشد مدل دارای برازش بهتری است. برازندگی مدل شاخصGFI و AGFI یعنی اندازه ای از مقدار نسبی واریانس ها و کورایانس ها است که به گونه ای مشترک بوسیله مدل توجیه میشود. هرچه این مقدار به یک نزدیکتر باشد برازش داده ها مناسب تر خواهد بود. این شاخص بستگی به حجم نمونه ندارد. این مقدار در اینجا برابر به ۹۵/۰ و ۹۲/۰ است که مناسب میباشد.
نمودار ۴-۱۱ مدل اندازه گیری ابعاد کارآفرینی استراتژیک درحالت عدد معناداری مرتبه اول
منبع: یافته های پژوهش
با توجه به نتایج فوق که از خروجی نرم افزار لیزرل بدست آمده است برازش مناسب مدل را نتیجه میگیریم. خروجی فوق قسمت معناداری ضرایب و پارامترهای بدست آمده مدل اندازه گیری عوامل مؤثر بر عناصر کارآفرینی استراتژیک را نشان میدهد. چنانچه عدد معناداری بزرگتر از ۲ یا کوچکتر از ۲- باشد رابطه موجود در مدل پژوهش معنادار خواهد بود. بنابراین مدل نشان میدهد که کلیه سوالات با شخصهای کارآفرینی استراتژیک دارای رابطه معنادار میباشند.
۴-۴-۲- تحلیل عاملی تائیدی مرتبه دوم ابعاد کارآفرینی استراتژیک:
در تحلیل عاملی تائیدی مرتبه اول از سوالهای پرسشنامه به ابعادکارآفرینی استراتژیک رسیدیم. در ادامه از تحلیل عاملی مرتبه دوم برای رسیدن به ابعادکارآفرینی استراتژیک استفاده شده است که شاخصهای برازش مدل نشان دهنده این است که مدل دارای برازش نسبتاً خوبی است زیرا کای دو به درجه آزادی آن کمتر از ۳ بوده، همچنین ARMSE نیز کمتر از ۰۸/۰ است.
نمودار۴-۱۲ مدل اندازه گیری ابعادکارآفرینی استراتژیک در حالت تخمین غیر استاندارد مرتبه دوم
منبع: یافته های پژوهش
با توجه به نتایج زیر که از خروجی نرم افزار لیزرل بدست آمده است برازش مناسب مدل را نتیجه میگیریم.
جدول ۴-۲۰ شاخص های مناسب بودن برازش مدل انداز گیر ی ابعادکارآفرینی استراتژیک در مرتبه دوم
AGFI
GFI
RMSEA
P-VALUE
DF
CHI-SQUARE
عامل
۹۲/۰
۹۵/۰
۰۶۳/۰
۰۰۰۰۰/۰
۵۱
۴۷/۱۲۸
کارآفرینی استراتژیک
۱-۴ اهداف تحقیق
بررسی عوامل موثر بر پیش بینی سود، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
بررسی نقش حاکمیت شرکتی بر پیش بینی سود، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
بررسی اثر مازاد جریان نقدآزاد بر پیش بینی سود، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
بررسی اندازه شرکت بر پیشبینی سود، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
۱-۵ فرضیه های تحقیق
فرضیه اول:
جریان نقدی آزاد مازاد با پیش بینی سود شرکتها رابطه مستقیم و معناداری دارد.
فرضیه دوم:
مکانیسمهای حاکمیت شرکتی با پیش بینی سود شرکتها رابطه معکوس و معناداری دارد.
فرضیه سوم:
اندازهی شرکت با قابلیت پیشبینی سود رابطه مستقیم و معناداری دارد.
۱-۶ روش تحقیق
تحقیق حاضر از لحاظ هدف تحقیق، یک تحقیق کاربردی میباشد زیرا به بررسی روابط متغیرها در بازار اوراق بهادار پرداخته است و بدنبال تبیین روابط و ارائه پیشنهادها جهت ارتقاء کارایی بازار میباشد. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است و در میان انواع تحقیقات همبستگی از لحاظ هدف جزء تحلیلهای رگرسیونی میباشد. ضمن اینکه رویکرد آن استقرایی، یعنی رسیدن از جزء به کل و از لحاظ نوع طرح تحقیق به جهت تکیه بر اطلاعات تاریخی، پس رویدادی است.
۱-۷ قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق شامل سه بخش زمانی، مکانی و موضوعی میباشد که هریک به تفکیک عبارتند از :
۱-۷-۱) قلمرو زمانی:
دوره زمانی انجام این تحقیق سالهای ۱۳۸۷هجری شمسی تا ۱۳۹۲هجری شمسی میباشد.
۱-۷-۲) قلمرو مکانی:
این تحقیق در میان شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار تهران انجام شد.
۱-۷-۳) قلمرو موضوعی:
این تحقیق مربوط به حوزه مالی و بازار سرمایه و تبیین رابطه جریانات وجه نقد آزاد، مکانیزم های حاکمیت شرکتی و اندازه شرکت بر پیش بینی درآمد است.
۱-۸ متغیرهای اصلی تحقیق
الف-متغیرهای وابسته:
قابلیت پیش بینی سود- earnings predictability :
تعریف مفهومی:
قابلیت پیش بینی سود، که گسترهی پیشبینی سرمایهگذاران در مورد درآمدهای آینده و یا جریان وجوه نقد آینده شرکت بر اساس اطلاعات درآمدی فعلی است، یکی از پراکسی و جایگزینهای کیفیت سود محسوب میشود. اگر سرمایهگذاران با کمک اطلاعات درآمد بتوانند عملکرد فعلی شرکتهای خاص را تجزیه و تحلیل نموده وچشمانداز آینده آن را بهتر برآورد نمایند گفته میشود اطلاعات درآمد از کیفیت بالایی برخوردار است (حسینی، ۲۰۰۹).
در این تحقیق از جریان وجه نقد عملیاتی که براساس داراییهای ابتدای دوره همگن شده است، برای عملیاتی کردن این متغیر استفاده میشود (احمدالدهماری و کونور اسحاق اسماعیل، ۲۰۱۳).
تعریف عملیاتی:
قابلیت پیشبینی سود تابعی است از اهرم مالی، اقلام تعهدی، نرخ بازده سرمایه گذاری، رشد دارایی ثابت، تغییر در وجه نقد عملیاتی، ارزش بازار شرکت، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، هزینه استقراض و توزیع نقدی سود بر سود و بازده غیرعادی سهام (بهرام فر وشمس عالم، ۱۳۸۳).
هرچه ضریب تعیین حاصل از رگرسیون سودهای آتی و سودهای تاریخی گزارش شده بالاتر باشد قابلیت پیشبینی سود بیشتر است (ثقفی و کردستانی، ۱۳۸۳).
ب-متغیر های مستقل:
حاکمیت شرکتی- corporate governance :
تعریف مفهومی:
اصطلاح حاکمیت شرکتی در اصل، کلمه یونانی “ Kyberman” به معنی راهنمایی کردن یا اداره کردن میباشد و از کلمه یونانی به کلمه لاتین به صورت “Gubernare” و فرانسه قدیم “Governer” تبدیل شده است. اما این کلمه به راه های مختلف توسط سازمانها یا کمیتهها مطابق علایق ایدئولوژیکی آنها تعریف شده است (ابو تپانچه[۱۷]، ۲۰۰۹). بررسی ادبیات موجود نشان میدهد که هیچ تعریف مورد توافقی در مورد حاکمیت شرکتی وجود ندارد. تعریفهای موجود از حاکمیت شرکتی در یک طیف وسیع قرار میگیرند. دیدگاههای محدود در یک سو و دیدگاههای گسترده در سوی دیگر طیف قرار قرار میگیرند.
حاکمیت شرکتی عبارت است از فرایند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منافع سهامداران (حساس یگانه، ۱۳۸۵).
حاکمیت شرکتی رویهها یا اقداماتی است که شرکتها از طریق آن اداره میشوند و بوسیله آن پاسخگوی سهامداران، کارکنان و جامعه میباشند (ابراهیم[۱۸]، ۲۰۰۴).
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، حاکمیت شرکتی(راهبردی) را به این صورت تعریف کرده است: “مجموعه ای از روابط بین مدیریت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر ذینفعان شرکت".
بانک جهانی نیز حاکمیت شرکتی را به این صورت تعریف میکند:” حاکمیت شرکتی به حفظ تعادل میان اهداف اجتماعی و اقتصادی و اهداف فردی و جمعی مربوط میشود. چارچوب حاکمیت شرکتی برای تقویت استفاده مؤثر از منابع و نیز پاسخگویی لازم به منظور نظارت بر آن منابع بوده و هدف آن، هم راستا نمودن هر چه بیشتر منافع افراد، شرکتها و جامعه می باشد.” (ابراهیم، ۲۰۰۴)
حاکمیت شرکتی مجموعهای از مکانیزمهای کنترلی درون شرکتی و برون شرکتی میباشد که تعادل مناسب میان حقوق صاحبان سهام از یک سو و نیازها و اختیارات هیئت مدیره را از سوی دیگر برقرار می کند و در نهایت این مکانیزمها اطمینان معقولی را برای صاحبان سهام و تهیه کنندگان منابع مالی و سایر گروههای ذینفع فراهم میسازند مبنی بر اینکه سرمایهگذاریشان با سود معقولی برگشت شده و مکانیزمهای ارزش آفرینی لحاظ خواهد شد (مشایخ و اسماعیلی، ۱۳۸۵).
تعریف عملیاتی:
حاکمیت شرکتی تابعی است از این عوامل، تعداد مدیران هیأت مدیره، نسبت (درصد) مدیران غیرموظف هیات مدیره به کل اعضای هیات مدیره، دوگانگی وظیفه مدیرعامل و مالکیت نهادی
نسبت (درصد) مدیران غیرموظف هیات مدیره به کل اعضای هیات مدیره ( BDIND )
تعریف مفهومی:
برای اندازهگیری درصد مدیران غیرموظف، درصد مدیران غیرموظف در هیات مدیره که شرکت در آن سال داشته است ملاک قرار خواهد گرفت (دکتر علی اسماعیل زاده مقری، دکتر محمد جلیلی و عباس زند عباس آبادی، ۱۳۸۹).
تعریف عملیاتی:
نسبت تعداد مدیران مستقل به تعداد کل مدیران هیأت مدیره
-
- تحلیل مسیر بوسیله نرمافزار آموس و شاخصهای برازندگی، برای آزمون فرضیههای اصلی تحقیق و تعیین نوع و شدت رابطه مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته.
3-8-1-ضریب آلفای کرونباخ[170]
همانطور که در قسمت پایایی و روایی نیز اشاره شد، ضریب آلفای کرونباخ روشی برای تعیین پایایی آزمون با تأکید بر همسانی درونی است و با بهره گرفتن از رابطه زیر محاسبه می شود. در این رابطه(3-2) rα ضریب پایایی کل آزمون، k تعداد سؤالات(بخشهای) آزمون، σ j2 واریانس نمرات سؤال(بخش) j و σ2 واریانس نمرات کل سؤالات(آزمون) میباشد.
(3-2)
3-8-2-شاخص KMO[171] و آزمون بارتلت[172]
در انجام تحلیل عاملی، ابتدا باید از این مسئله اطمینان حاصل شود که میتوان دادههای موجود را برای تحلیل مورد استفاده قرار داد. به عبارت دیگر آیا تعداد دادههای موردنظر(اندازه نمونه و رابطه بین متغیرها) برای تحلیل عاملی مناسب هستند یا خیر؟ بدین منظور از شاخص KMO و آزمون بارتلت استفاده میشود(مؤمنی و فعال قیومی، 1391، ص 193).
3-8-2-1-شاخص KMO
شاخصی از کفایت نمونهگیری است که کوچک بودن همبستگی جزیی بین متغیرها را بررسی میکند و از این طریق مشخص میسازد آیا واریانس متغرهای تحقیق، تحت تأثیر واریانس مشترک برخی عاملهای پنهانی و اساسی است یا خیر. این شاخص در دامنه صفر تا یک قرار دارد. اگر مقدار شاخص نزدیک به یک باشد، دادههای مورد نظر(اندزه نمونه) برای تحلیل عاملی مناسب هستند و در غیر این صورت(معمولاً کمتر از 6/.) نتایج تحلیل عاملی برای دادههای موردنظر چندان مناسب نمیباشند. این شاخص از رابطه(3-3) به دست میآید که در این رابطه rij ضریب همبستگی بین متغیرهای i و j، و aij ضریب همبستگی جزیی بین آنها است(مؤمنی و فعال قیومی، 1391، ص 193).
(3-3)
KMO=
3-8-2-2-آزمون بارتلت
این آزمون بررسی میکند چه هنگام ماتریس همبستگی، شناخته شده(از نظر ریاضی ماتریس واحد و همانی) است و بنابراین برای شناسایی ساختار(مدل عاملی) نامناسب میباشد. ماتریس همبستگی دارای دو حالت است(مؤمنی و فعال قیومی، 1391، ص 193):
حالت اول) زمانی که ماتریس همبستگی بین متغیرها، یک ماتریس یکه میباشد، در این صورت متغیرها ارتباط معناداری با هم نداشته و در نتیجه امکان شناسایی عاملهای جدید، بر اساس همبستگی متغیرها با یکدیگر وجود ندارد.
حالت دوم) زمانی که ماتریس همبستگی بین متغیرها یک ماتریس واحد و همانی نباشد، که در این صورت ارتباط معناداری بین متغیرها وجود داشته و بنابراین امکان شناسایی و تعریف عاملهای جدیدی بر اساس همبستگی متغیرها وجود دارد. اگر سطح معنیداری(sig) آزمون بارتلت کوچکتر از 5 درصد باشد، تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار(مدل عاملی) مناسب است، زیرا فرض یکه(واحد) بودن ماتریس همبستگی رد میشود.
3-8-3-مدل یابی معادلات ساختاری [173](SEM)
یکی از عمدهترین مشکلات، توجیه باورها و نظرهایی است که دربارهی روابط فرضی بین متغیرها با بهره گرفتن از دادههای غیرآزمایشی ارائه میدهند. مدل یابی معادلات ساختاری از جمله مدلهای آماری برای بررسی روابط خطی بین متغیرهای مکنون(مشاهده نشده) و متغیرهای آشکار(مشاهده شده) است. متغیرهای آشکار یا مشاهده شده به شکل مستقیم به وسیله پژوهشگر اندازهگیری میشود درحالیکه متغیرهای مکنون یا مشاهده نشده به شکل مستقیم اندازهگیری نمیشوند بلکه بر اساس روابط یا همبستگیهای بین متغیرهای اندازهگیری شده استنباط میشوند. مدل معادلات ساختاری دو مؤلفه دارد: مدل اندازهگیری که در آن متغیرهای مکنون پیشنهاد و از طریق تحلیل عاملی تأییدی آزمون میشود. مدل ساختاری که در آن متغیرهای مکنون و نیز متغیرهای مشاهده نشدهای که نشانگر متغیرهای مکنون است از یک راه منطقی با هم مرتبط میشود(هومن، 1384).
نرمافزار آموس[174] باEqs وحید قاسمی(1390) برای برآورد آزمون مدلهای معادلات ساختاری طراحی شدهاند. این نرمافزار با بهره گرفتن از همبستگی و کوواریانس بین متغیرهای اندازهگیری شده، میتواند مقادیر بارهای عاملی، واریانسها و خطاهای متغیرهای مکنون را برآورد و یا استنباط کند و از آنها میتوان برای اجرای تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی و نیز تحلیل مسیر استفاده کرد.
مدلیابی معادله ساختاری یک تکنیک تحلیل چند متغیری بسیار کلی و نیرومند از خانواده رگرسیون چندمتغیری است که به پژوهشگر امکان میدهد مجموعهای از معادلات رگرسیون را بهگونه همزمان مورد آزمون قرار دهد(هومن، 1384). مدلسازی معادله ساختاری بهعنوان یکی از پیشرفتهای روششناختی نویدبخش در علوم اجتماعی و رفتاری میتواند مدلهای سنتی را مورد آزمون قرار دهد و درعینحال امکان بررسی روابط و مدلهای پیچیدهتری مانند تحلیل عاملی(تأییدی) را فراهم آورد(بنتلر[175]،1980). در این تحقیق بسته به نیاز از کاربردهای این تکنیک در مقاصد زیر استفاده میگردد:
- تحلیل عاملی تأییدی و بررسی روایی سازه
- مدل یابی علی یا تحلیل مسیر
3-8-3-1-تحلیل عاملی
یکی ازمهمترین شیوههای تحلیل روایی سازه استفاده از تحلیل عاملی است. تحلیل عاملی نشان میدهد که سنجهها با چه الگویی مرتبط هستند که این ارتباط توسط بارهای عاملی ارائه میشود. در تحلیل عاملی باید سؤالاتی که برای ارزیابی یک صفت طرح شدهاند، دارای یک بار عاملی مشترک باشند. این شاخصها را عامل[176] مینامیم(نگهبان،1384). معمولاً در تحقیقات به دلایل مختلف با حجم زیادی از متغیرها روبرو هستیم. برای تحلیل دقیقتر دادهها و رسیدن به نتایج علمیتر و درعینحال عملیاتیتر، محققان به دنبال کاهش حجم متغیرها و تشکیل ساختار جدیدی برای آنها میباشند و بدین منظور از روش تحلیل عاملی استفاده میکنند. تحلیل عاملی سعی در شناسایی متغیرهای اساسی یا عاملها به منظور تبیین الگوی همبستگی بین متغیرهای مشاهده شده دارد. تحلیل عاملی نقش بسیار مهمی در شناسایی متغیرهای مکنون[177] یا همان عاملها از طریق متغیرهای مشاهده شده دارد. عامل، متغیر جدیدی است که از طریق ترکیب خطی مقادیر اصلی متغیرهای مشاهده شده برآورد میشود.
تحلیل عاملی دارای کاربردهای متعددی است که عبارتند از:
- کاهش داهها[178]
- شناسایی ساختار[179]
- سنجش اعتبار یک مقیاس یا شاخص و غیره.
تحلیل عاملی بر دو نوع است که شامل تحلیل عامل اکتشافی[180] و تحلیل عامل تأییدی[181] میباشد. در تحلیل عاملی اکتشافی محقق درصدد کشف ساختار زیربنایی مجموعه نسبتاً بزرگی از متغیرها است و پیشفرض اولیه محقق آن است که هر متغیری ممکن است با هر عاملی ارتباط داشته باشد. در تحلیل عاملی تأییدی پیشفرض اساسی محقق آن است که هر عاملی با زیرمجموعه خاصی از متغیرها ارتباط دارد. حداقل شرط لازم برای تحلیل عاملی تأییدی این است که محقق در مورد تعداد عاملهای مدل، قبل از انجام تحلیل، پیشفرض معینی داشته باشد. ولی در عین حال محقق میتواند انتظارات خود مبنی بر روابط بین متغیرها و عاملها را نیز در تحلیل وارد نماید.
تحلیل عاملی معمولاً دارای چهار مرحله میباشد:
- ماتریس ضرایب همبستگی تمام متغیرها محاسبه و از متغیرهایی که با سایر متغیرها همبستگی نشان داده بودند، اشتراک بدست میآید.
- از ماتریس همبستگی، عاملهایی استخراج میشود که متداولترین آنها عاملهای اصلی هستند.
- چرخش عاملها به منظور به حداکثر رساندن رابطه بین متغیرها و عاملها(عاملهای مورد نظر)، محاسبه نمره عاملها(بار عاملها) که مقدار آن باید بیش از 3/0(به اعتقاد بعضی صاحبنظران بیش از 4/0 باشد).
- برای آنکه بدانیم تحلیل عاملی در این بررسی مجاز است و تناسب نمونهگیری وجود دارد، آماره KMO(آزمون کفایت نمونهگیری) محاسبه میشود. این آماره شاخصی برای مقایسه مقادیر ضرایب همبستگی ساده و جزئی بر روی همه متغیرها است.
3-8-3-2-تحلیل عاملی تأییدی
این تحلیل اساساً یک روش آزمون فرضیه است، و بر این مفروضه متکی است که اندیشهای برای مؤلفه های یک متغیر مکنون وجود دارد و پژوهشگر به دنبال یافتن نشانگرها نیست. آموس این مطلب را که آیا نشانگرهایی که پژوهشگر برای معرفی سازه یا متغیر مکنون برگزیده است، واقعاً معرف آن است یا نه، میآزماید و گزارش میدهد که نشانگرهای انتخابی به چه دقتی معرف یا برازنده متغیر مکنون است. در حقیقت تحلیل عاملی تأییدی به بررسی این مطلب می پردازد که آیا داده های موجود با ساختار به شدت محدود شده پیشتجربی که شرایط همانندی را برآورده میسازد، برازش دارد یا نه.
تحلیل عاملی تأییدی ابزاری برای ارزشیابی ماهیت روابط میان متغیرها و تحقق روایی سازه است. بنابراین برای قبول روایی یک مدل و در نتیجه روایی نشانگرهای آن سازه، لازم است نشان دهیم که میان این نشانگرها هماهنگی و همسویی وجود دارد. تحلیل عاملی تأییدی احتمالاً مفیدترین روشی است که به برآورد پارامتر و آزمونهای فرضیه ها، با توجه به تعداد عاملهای زیربنایی روابط میان مجموعه نشانگرها میپردازد(هومن، 1384).
3-8-4-تحليل مسير[182] برقراري روابط علّی در مدل
در تحلیل رگرسیون، متغیرهای تحقیق همعرض هستند و فقط به تأثیر مستقیم متغیرها می پردازد و امکان محاسبه تأثیرهای غیرمستقیم ممکن نیست. تحلیل مسیر که برای نخستین بار از سوی سوول رایت[183] توسعه یافت، گسترش روابط رگرسیون و در حقیقت کاربرد رگرسیون چند متغیری در ارتباط با تدوین بارز مدلهای علی است و هدف آن به دست آوردن برآوردهای کمی روابط علی بین مجموعه ای از متغیرهاست. بوسیله تحلیل مسیر میتوان به مطالعه تأثیر مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر وابسته پرداخت و معمولاً آن را با نمودار مسیر نشان می دهند. بنابراین، نمودار مسیر[184] وسیلهای برای به نمایش در آوردن الگوی روابط علی در میان مجموعه ای از متغیرهاست(هومن، 1384). نمودارهاي مسير نقش اساسي در مدل یابی ساختاري دارند. معادلات ساختاري با يك نمودار مسير كه روابط نظري مورد آزمون را به نمايش ميگذارد، شكل ميگيرد. از معادلات ساختاري تعريف شده بر مبناي نمودار مسير، براي محاسبه چندين شاخص برازندگي بهره گرفته ميشود. بررسي پارامترهاي برآورد شده و شاخصهاي گوناگون برازندگي نشان ميدهد كه در مدل مورد مطالعه بايد چه تغييراتي انجام و در چه مواردي اصلاحات صورت گيرد؟ اصلاحات مدل بايد با احتياط صورت گرفته و از لحاظ نظري بامعنا باشد.
3-8-5-برازندگی مدل
دادههای خام قبل از آنکه به عنوان درونداد برنامه رایانهای به کار رود، معمولاً ابتدا به یک ماتریس کوواریانس یا همبستگی از روابط بین متغیرهای مشاهدهشده تبدیل میشود. اندازههای برازندگی برای یک مدل از طریق مقایسه ماتریس کوواریانس یا همبستگی از روابط بین متغیرهای مشاهده شده تبدیل میشود. اندازههای برازندگی از طریق مقایسه ماتریس کوواریانس برآورد شده برای جامعه با ماتریس کوواریانس نمونه که از روی دادهها محاسبه شده است به دست میآید(کنی[185]، 2001). هیچگاه پرسش این نیست که «آیا این مدل به گونه کامل برازش دارد؟»، بلکه پرسش حقیقی این است که «آیا این مدل به اندازه کافی برازش دارد که تقریب مفیدی برای واقعیت و یک تبیین مستدل و منطقی از روندهای موجود در داده ها باشد؟». بنابراین برازندگی به معنای تأیید یک مدل نیست، زیرا هرگز هیچ مدلی تأیید نمی شود و تنها می تواند رد شود(درصورتیکه با دادهها برازش نداشته باشد) یا عدم تأیید آن به نتیجه نرسد(برازش یابد). از سوی دیگر، یک برازندگی خوب نیز به معنای قدرت رابطه نیست. یعنی ممکن است متغیرهای موجود در مدل، همگی ناهمبسته باشند ولی مدل دارای برازندگی خوبی باشد(هومن، 1384).
برای اندازه گیری برازندگی مدل شاخص های متفاوتی وجود دارد. در این زمینه یک آزمون که مورد توافق همگان باشد وجود ندارد و در مقالات متفاوت شاخص های مختلفی ارائه شده است. بهطورکلی میتوان این شاخص ها را به صورت جدول 3-2 دستهبندی و معرفی کرد.
3-8-5-1-شاخص های مطلق
این شاخص ها به بررسی این موضوع میپردازند که واریانس خطای تبیین نشده که پس از برازش مدل باقی میماند قابل توجه است یا خیر. یا به عبارتی دیگر این شاخص ها درباره اینکه مدلهای برازشیافته تا چه حد به برازندگی کامل نزدیک است اطلاعات مناسبی فراهم می آورد.
مجذور کای(χ2) و نسبت χ2 / df : این شاخص ها به قدر مطلق پسماندها توجه دارد. باید یادآور شد که توزیع مجذور کای به گونه ای است که مقدار مورد انتظار آن برابر با درجه آزادی آن است. بنابراین، نسبت χ2 / df در یک برازش ایدهآل برابر با یک خواهد بود. اگر مقدار مجذور کای کمتر از سه برابر درجه آزادی(df) باشد یا به عبارتی دیگر نسبت χ2 / df کمتر از سه باشد برازش مناسب است.
(فورست، ۱۳۷۵: ۲۵ – ۲۴).
نخستین کشوری که واژه رمانس را با هویتی مشخص، پذیرا شد انگلستان بود و پس از آن به دیگر نقاط اروپا راه یافت.در آغاز این اصطلاح یادآور رمانسِهای شوالیهِگری قدیمی بود که در قرن هفدهم، عصر فرمانروایی خرد با داستانِهای باور نکردنی و غیر معقول رمانتیک یکسان است و دارای ارزش و اعتباری اندک است. پس از مدتی، همزمان با تغییر و تحول اوضاع انگلستان در اوایل قرن هجدهم، این اصطلاح از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار میِشود و اولین گرایشِهای هنرمندان به عصر الیزابت، اسپنسرو و رمانس و به طور کلی قرون وسطی آشکار میِشود. همچنین رویکرد جدیدی به طبیعت دارد یعنی جنگل، کوه، مناظر، سرزمینِهای بکر و دور_ افتاده.
زمینه پیدایش رمانتیسم: تحولات عظیم قرن هجدهم یعنی انحطاط نظام نئوکلاسیک پیامدهای عمیقی چون پرسشِها و تردیدهای عصر روشنگری را به همراه داشت که زمینه مناسبی را برای افکار و عقاید جدید فراهم کرد. “حسین پاینده” در مقالهِای به نام “ریشهِهای تاریخی و اجتماعی رمانتیسم“ نگاهی فهرستوار به برخی از مهمِترین رویدادهای دوره رمانتیسم و اندکی قبل و بعد از آن داشته است. که در این گفتار به خلا صهِای از این رویدادها اشاره میِکنیم:
«هر مکتب ادبی محصول تعامل تنشآمیز نیروهایی است که سر منشأ آنها را باید در پس زمینهِی تاریخی و اوضاع اجتماعی زمانهِی ظهور آن مکتب جستجو کرد. اگر مطابق آنچه عموما در کتب تاریخ ادبیات ذکر شده، فاصلهِی بین سالهای ۱۷۹۸م. تا ۱۸۳۲ م. را دورهِی رمانتیک محسوب کنیم، آن گاه باید گفت رمانتیسم مولود دورهای بس پر تلاطم و انقلابی است که در طی آن مبانی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی سبز فایل شکل گرفت.نگاهی فهرستوار به برخی از مهمِترین رویدادهای این دوره و اندکی قبل و بعد از آن، مبین سرعت و گستردگی تحولات عظیمی است که همهِی عرصههای زندگی انسان را در بر گرفته بود:
۱۷۵۰- بنیانگذاری متدیسم توسط جان وسلی.
۱۷۵۷- پیروزی نظامی ژنرال کلایو در جنگ پلاسی که منجر به استعمار هند توسط انگلیس شد.
۱۷۶۴- اختراع ماشین نخ ریسی.
۱۷۶۹- اختراع ماشین بخار.
۱۷۷۴- کشف اکسیژن.
۱۷۷۵- شروع جنگ استقلال در آمریکا.
۱۷۸۳- کسب استقلال آمریکا.
۱۷۸۵- اختراع ماشین بافندگی.
۱۷۸۹- آغاز انقلاب فرانسه.
۱۷۹۲- حملهِی مؤتلفین اروپایی به فرانسه؛قتل عام سپتامبر در پاریس.
۱۷۹۳- اعدام لویی شانزدهم و آغاز حکومت وحشت در فرانسه؛ شروع جنگ فرانسه و بریتانیا.
۱۷۹۹- به دست گرفتن زمان دولت توسط ناپلئون؛ سرکوب «انجمن خبرنگاران لندن» و غیر قانونی شدن اتحادیههای صنفی در انگلیس.
۱۸۰۴- امپراطور شدن ناپلئون و شروع جنگ در اروپا.
۱۸۰۶- قتل نخستوزیر انگلیس.
۱۸۱۴- اختراع لوکوموتیو.
۱۸۱۵- شکست ناپلئون در جنگ واترلو و پایان جنگ فرانسه و بریتانیا.
۱۸۱۹- قتل عام پترلو(در انگلیس)؛ محدود شدن آزادی بیان در مطبوعات و آزادی تجمعات سیاسی در انگلیس.
۱۸۴۸- وقوع انقلاب در فرانسه، ایتالیا و اتریش.
وقایع یاد شدهِی فوق به وضوح نشان میدهند که رمانتیسم در دوره و زمانهِی توفانی ظهور کرد که تحولات مهم علمی و اجتماعی و سیاسی، فرا رسیدن نظمی جدید را خبر میدادند. در این میان، سه انقلاب به ویژه تأثیر شگرفی بر اذهان عمومی باقی گذاشتند: انقلاب آمریکا، فرانسه و انقلاب صنعتی» (پاینده، ۱۳۷۳: ۱۰۱).
۲-۱-۵٫ اصول رمانتیسم
این مکتب به آزادی، شخصیت، هیجان و احساسِها، گریز و سیاحت و سفرهای جغرافیایی در آثار خود بسیار اهمیت قایل است. هنرمند در آن به کشف و شهود میِپردازد و به افسون سخن و به اهمیت کلمه بیِاندازه آگاه است. خلاصه این که نویسنده خود در جریان نوشتهِاش مداخله میِکند و به اثر خود جنبه شخصی و خصوصی میِدهد. ویکتور هوگوW.Hugu))، والتراسکات ((W0Scoutt، وردزورثW.Wordsworth) ، گوته (Goethe)، شیلر(Schiller)، پوشکین(Pouchkine)، و لرمانتوفLermantov))، از پیشوایان نخستین این مکتب هستند، از آثار معروف این مکتب میِتوان«نتردام دوپاری، بینوایان، تاراس بولبا، سه تفنگدار، زندانی قفقاز، فواره باغچه سرای، آیوانهو» را نام برد.
- آزادی: رمانتیسم «مکتب آزادی خواهی در هنر» است. از شعارهای پیروان این مکتب «آزادی اندیشه» و «آزادی بیان» است. در قرن هجدهم، تئاتر و شعر تابع قوانین سختی بود که از کلاسیکِِها به جا مانده بود، اما به عقیده رمانتیکِ ها، باید قوانین دست و پاگیر و خشک کلاسیک را از بین برد. ادبیات نباید برای بیان احساسات و عشق و علاقه نویسنده حد و مرزی قایل شود، تا اینِکه او بتواند بی قید و بند و با آزادی تمام سخن گوید.
- هیجان و احساسات: در این مکتب ابراز احساسات و هیجان یک اصل است. به عقیده آنان، عقل و منطق در هنر جایی ندارد و این احساس است که بر روح بشر تسلط دارد. بنابراین، باید احساسات و هوسِهای روح را در محدوده رعایت مسایل اخلاقی بیان کرد.
- شخصیت و فرد گرایی: گفتن از «خود» یکی از مشخصات بارز آثار ادبی رمانتیکِها، در قالب شعر یا رمان، استفاده مکرر از کلمات «من» و «خود» است. که به این وسیله رمانتیکِها میِخواهند خواننده را با عشق و علاقه، درد و دلتنگی، اضطراب و بطور کلی احساسات درونی خود آشنا کنند. آنان اوضاع و احوال و حالتِهای روحی خود را مانند درد دلی برای خواننده خود بیان میِکنند و باعث برانگیختن احساسات او میِشوند
- گریز و سفر: سفر واقعی یا خیالی، سفر تاریخی یا جغرافیایی، از نظر رمانتسیمِها به هرحال باید از زمان «حال» گریخت. باید از ناکامی، دلتنگی، اندوه و سرخوردگیِها فرار کرد. فرار به رؤیا، فرار به گذشته.
- کشف و شهود: رمانتیکِها به دنبال چیزهای ناشناخته و موضوعات جدید هستند. آنان با تصویرسازی در ذهن، کاوش در جهان رؤیا و کشف عصر فراموش شده، هنر خود را خلق میِکنند.
- افسون سخن: کلمه در ادبیات رمانتیک جایگاه خاصی دارد که فقط بیانگر یک مفهوم ساده نیست، بلکه لحن و آهنگی دارد؛ که بسیار ارزشمند است. دامنه معنایی کلمه، در ادبیات رمانتیک بسیار گسترده، وسیع، و غنی میباشد» (سید حسینی،۱۸۳:۱۳۸۴).
۲-۱-۵-۱٫ زمینهِها و جنبهِهای( اجتماعی_ فلسفی _ دینی)، رمانتیسم
علاوه بر اصولی که ذکر شد."مسعود جعفری” در کتاب “سیر رمانتیسم در اروپا"، ویژگیِها و جنبهِهای اجتماعی، فلسفی و دینی این مکتب را این گونه بیان کرده است:
* جنبهِهای اجتماعی
-طبیعت گرایی: این اصل یکی از اصول مکتب رمانتیسم است که وجوه آن عبارت است از:
توصیف طبیعت،بازگشت به کودکی و بدوی گرایی، رابطه انسان با طبیعت، نقد تمدن جدید.
-هیجان و احساسات: همدردی با محرومان – کارگران- زنان، درون مایهِی غم و اندوه، درآمیختگی مرگ و زندگی، انزوا طلبی،عشق و زیبایی.
*جنبه های فلسفی و دینی
کشف و شهود: دیدگاه های اعتقادی، رابطه انسان با خدا، عرفان، تأملات فلسفی.
- مذهب: دوران کلاسیسیم و قرن هجدهم، قرون عقل و منطق بود ولی در قرن نوزدهم رمانتیکِها به دین و مذهب روی میِآورند. رمانتیکِها برای جنبهِهای معنوی و روح انسان اهمیت زیادی قایل هستند.
۲-۱-۵-۲٫ مانیفست مکتب رمانتیک:
« قطعهِی ۱۱۶ آتنائوم نوشته فردریش شلگل به منزله ی مانیفست مکتب رمانتیک تلقی شده است بدین گونه که:
۱- شعر رمانتیک شعر جهانی و پیشرو است.
۲- رسالت آن فقط این نیست که همهِی انواع ادبی جداگانهِی شعر را از نو متحد کند و شعر را با فلسفه و فن بلاغت مربوط سازد.
۳- شعر رمانتیک میِخواهد و باید شعر و نثر را، قریحه و نقد را، شعر هنری و شعر طبیعی را گاهی درهم آمیزد و گاهی درهم ادغام کند، شعر را زنده و اجتماعی کند و زندگی و جامعه را شاعرانه.
۴- شعر رمانتیک همهِی آن چیزهایی را که شاعرانه است از وسیعِترین سیستم هنر گرفته که شامل هنرهای متعددی است تا آه و بوسه و نفس های یک «کودک – شاعر» در ترانهِای فاقد هنر.
۵- شعر رمانتیک میِتواند در آنچه به نمایش درمیِآید چنان مخفی شود که انسان تصور کند که هدف یگانه و نهایی آن تشخص دادن به فردیتِهای شاعرانه از انواع مختلف است. با این همه هیچ قالبی وجود ندارد که قادر به بیان کامل روح نویسنده باشد به طوری که فلان هنرمند که یگانه هدفش نوشتن یک رمان بوده ناگهان خود تصویر شده است.
۶- تنها شعر رمانتیک میِتواند، مانند حماسه، آیینه دنیایی باشد که همه را احاطه کرده و تابلو دوران باشد.
۷- و با این همه، هنوز میِتواند، در میانه، بین بازنموده و بازنماینده، بر بالِهای اندیشهِی شاعرانه آزاد از هر سود واقعی و آرمان موج بزند، و به این اندیشه قدرتی روز افزون بدهد و آن را مانند یک رشتهِی بی پایان از آیینهِها تکثیر کند.
۸- توانایی عالیِترین و کاملِترین ساخت را نه تنها از درون به سوی بیرون، بلکه در عین حال از بیرون به سوی درون دارد. به طوری که همهِی قسمتِهایی را که میِبایستی یک کل را در آفرینش بسازد، به یکسان متشکل میِکند. و از این طریق، دورنمای کلاسیسمی با رشد بی حد در برابرش گشوده است.
۹- شعر رمانتیک در میان هنرها به منزلهِی نکته و لطیفه است نسبت به فلسفه و به منزلهِی اجتماع روابط، دوستی و عشق در زندگی.
۱۰- اشکال دیگر شعر پایان یافتهِاند و حالا میِتوانند تشریح شوند.