واژگان کلیدی:
مدیریت دانش [۱]، عملکرد نوآورانه[۲]، نوآوری در محصول[۳]، نوآوری رفتاری[۴]، نوآوری استراتژیک[۵]، نوآوری فرایندی[۶]
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
در محیط کسب و کار امروزه نوآوری امکان انطباق سریع با تغییرات را فراهم می آورد و در یافتن محصولات و بازارهای جدید به سازمان کمک میکند تا با این روش از خود در مقابل ناپایداریهای محیطی محافظت کنند. از سوی دیگر اگر سازمان نتواند دانش کارکنانش را مدیریت کند نمی تواند به نوآوری دست یابد. مدیریت دانش یک راه خوب برای استفاده بهینه از دانش کارکنان و تشویق آنان به عملکرد نوآورانه و تسهیل فرایند نوآوری است. سازمانها می بایست قابلیت ایجاد دانش برای حداکثرسازی رقابت و موفقیت استراتژیک را داشته باشند. دانش مانند هر منبع دیگری در بقاء و موفقیت سازمان در بازار جهانی، حیاتی و سرنوشت ساز است. مدیریت دانش ابزار مهمی است که سازمان ها ازطریق آن بهتر می توانند دانش و اطلاعات را مدیریت کنند. بسیاری از سازمان ها هنوز فعالیت مدیریت دانش را به طور رسمی و آگاهانه مورد بررسی قرار نداده اند به دلیل اینکه مفهوم مدیریت دانش و اهمیت آنرا درک ننموده اند.
این پژوهش قصد دارد تا تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآورانه را بررسی نماید.
۱-۱- بیان مسئله
در زمان حاضر که مدیران و رهبران سازمانها با موقعیت جدید و تغییرات فزایندهای در امور مواجه هستند، تنها سازمانهایی به توفیق دست خواهند یافت که بتوانند با بهره گیری از نوآوری کارکنانشان، به مواجهه سریع و خلاقانه با شرایط جدید بپردازند. در سالهای اخیر مدیریت دانش به یک موضوع مهم و حیاتی تبدیل شده است. جوامع علمی و تجاری هر دو براین باورند که سازمانهای دارای قدرت دانشی می توانند برتریهای بلند مدت خود را در عرصه های رقابتی حفظ کنند. چشم اندازهای رقابتی سازمانها نشان دهنده تاثیرات این دیدگاه در عرصه های استراتژیک سازمانهاست و اگر سازمانی به راحتی نتواند شکل صحیح دانش را در جایگاه مناسب آن تشخیص دهد در عرصه های رقابتی با مشکل مواجه خواهد شد. براساس دیدگاه یاد شده و با توجه به اهمیت انرژی در قرن بیست و یکم، ضرورت توجه به مدیریت دانش در عرصه انرژی انکار ناپذیر شده است. با استقرار صحیح و کامل مدیریت دانش در سازمان میتوان نوآوری کارکنان را ارتقاء داد. این تحقیق در نظر دارد با بررسی تاثیر مدیریت دانش بر نوآوری، نگرش جدیدی در مدیریت منابع انسانی ایجاد نماید.
۱-۲- اهمیت موضوع
محیط بیرونی سازمانها به دلیل افزایش عوامل غیرقابل پیش بینی به مراتب پیچیده تر از گذشته شده است. بنابراین با توجه به روابط پیچیده در دنیای معاصر، ادامه فعالیتهای سازمان با روند موجود بسیار دشوار است. نوآوری باعث میشود که سازمان انعطافپذیری لازم را در مواجهه با تغییرات محیطی به دست آورد. لذا شناسایی عوامل مرتبط با نوآوری از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین انجام تحقیقی که به بررسی این عوامل بپردازد ضرورت پیدا میکند. . یکی از مفاهیمی که در عرصه مدیریت ظهور پیدا کرده است مدیریت دانش می باشد. مدیریت دانش با هدف کسب ، حفظ و تسهیم دانش کارکنان سازمان تلاش می کند تا سازمان همیشه به روز باشد و نسبت به تغییرات سریع محیطی انعطاف پذیر باشد. از طرفی مدیریت دانش با تسهیل گردش دانش کارکنان سازمان می تواند زمینه ساز افزایش نواوری و عملکرد نوآورانه کارکنان سازمان گردد. تحقیق پیش رو سعی در بررسی تاثیر مدیریت دانش بر نوآوری دارد.
۱-۳- اهداف تحقیق
هدف اصلی
بررسی تاثیر مدیریت دانش برعملکرد نوآورانه سازمانی
اهداف فرعی
۱- بررسی تاثیر مدیریت دانش برنوآوری در محصول
۲- بررسی تاثیر مدیریت دانش برنوآوری رفتاری
۳- بررسی تاثیر مدیریت دانش برنوآوری فرایندی
۴- بررسی تاثیر مدیریت دانش بر نوآوری استراتژیک
اهداف کاربردی
تمامی بانکهای دولتی و خصوصی کشور و همچنین تمامی سازمان هایی که در حوزه مدیریت دانش فعالیت میکنند، میتوانند از نتیجه این تحقیق استفاده نمایند.
۱-۴- سؤالهای تحقیق
در این تحقیق قصد بر آن است که تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآورانه مورد شناسایی قرار گیرد.بنا بر این سؤالات تحقیق را می توان در قالب موارد زیر بیان نمود.
الف) آیا مدیریت دانش بر عملکرد نوآورانه کارکنان بانک مهر اقتصاد تاثیرمعنی داری دارد؟
ب) آیا مدیریت دانش بر نوآوری در محصول بانک مهر اقتصاد تاثیر معنی داری دارد؟
ج) آیا مدیریت دانش برنوآوری رفتاری کارکنان بانک مهر اقتصاد تاثیر معنی داری دارد؟
د) آیا مدیریت دانش بر نوآوری فرایندی بانک مهر اقتصاد تاثیر معنی داری دارد؟
ه) آیا مدیریت دانش بر نوآوری استراتژیک بانک مهر اقتصاد تاثیر معنی داری دارد؟
۱-۵- فرضیه های تحقیق
H1 :مدیریت دانش بر عملکرد نوآورانه کارکنان بانک مهر اقتصاد تاثیر معنی داری دارد.
H2 :مدیریت دانشبر نوآوری در محصول بانک مهر اقتصاد تاثیر معنی داری دارد.
H3 :مدیریت دانش بر نوآوری رفتاری کارکنان بانک مهر اقتصاد تاثیر معنی داری دارد.
H4 :مدیریت دانش بر نوآوری فرایندی بانک مهر اقتصاد تاثیر معنی داری دارد.
H5 :مدیریت دانش برنوآوری استراتژیک بانک مهر اقتصاد تاثیر معنی داری دارد.
۱-۶- تعریف واژهها و اصطلاحات فنی و تخصصی(به صورت مفهومی و عملیاتی با استناد به منابع کاربردی)
تعاریف مفهومی
مدیریت دانش:مدیریت دانش شامل فرایندهای برنامه ریزی وکنترل برای نیل به هدف های سازمانی است .مدیریت دانش فرایند موثر دانش در برآورده کردن نیازهای داخلی در شناسایی کردن و بررسی دارایی دانش اکتسابی برای توسعه فرصتهای جدید می باشد.مدیریت دانش فرآیندی است که سازمانها به واسطه آن توانایی تبدیل داده به اطلاعات واطلاعات به دانش را پیدا کرده وهمچنین قادرخواهند بود دانش کسب شده را به گونه ای موثردرتصمیمگیریهای خود به کارگیرند.
نوآوری: نوآوری ،عملی کردن اندیشه های نو و بدیعی است که از خلاقیت ناشی می شود. متخصصان مدیریت، نوآوری را مترادف با ابداع میدانند ومعتقدند نوآوری فرایند پایانی خلاقیت و به عبارتی جلوه و نمود بیرونی آن میباشد که به صورت یک محصول یا تولید بدیع وتازه آشکار میشود.
ابعاد نوآوری: نوآوری در محصول: این نوع نوآوری، به محصولات و یا خدمات جدید یا ارتقاء محصولات یا خدمات قبلی می انجامد. این نوع نوآوری پرکاربرد ترین و رایج ترین نوآوری می باشد که می تواند بسیار سودمند برای سازمان باشد.
نوآوری فرایندی: این نوع نوآوری بر بهبود اثربخشی و کارایی تاکید می ورزد و با بهبود در فرایند و با ایجاد روش و فرایند جدید و نوین و یا تغییر در فرایند، سبب بهتر شدن جریان کار، ارتقا، بهبود محصول و خدمات و در نهایت پیشرفت سازمان می گردد
نوآوری استراتژیک: نوآوری استراتژیک ظرفیتی برای تصورمجدد مدل موجود صنعت است به روشی که ارزش های جدیدی را برای مشتریان ایجاد می کند و ثروت و دارایی جدیدی را برای همه ذینفعان از طریق اختراع یک محصول یا خدمت تعریف مجدد فضای بازار یا طراحی مجدد مرزهای صنعت تولید میکند.( هامل:۱۹۹۸)
تعاریف عملیاتی
مدیریت دانش: تعریف عملیاتی این بعد ، از مجموع نمرات کارکنان در گویه های ( ا الی ۳۲) بدست می آید و با شاخصهای که در گویه های ۱ تا ۳۲ تعریف شده اندازه گیری می شود.
عملکرد نوآورانه: تعریف عملیاتی این بعد ، از مجموع نمرات کارکنان در گویه های ( ۳۳ الی ۴۶) بدست می آید و با شاخصهای موجود در گویه ها اندازه گیری می شود.
ابعاد نوآوری:
نوآوری در محصول: سؤالات ۳۳ تا ۳۷ و ۴۵
نوآوری رفتاری: سؤالات ۳۸ تا ۴۱
نوآوری فرایندی: سؤالات ۴۲ و ۴۶
نوآوری استراتژیک: سؤالات ۴۳ و ۴۴
نوآوری در محصول: تعریف عملیاتی این بعد، از مجموع نمرات کارکنان در گویه های (۳۳،۳۴،۳۵،۳۶،۳۷،۴۵) بدست می آید.
تورش تصدیق و تایید نوعی از ادراک انتخابی است که ایده هایی را تایید می کند که در راستای تصدیق باورهای ما باشد و آن هایی را که باورهای ما را تصدیق نمی کنند کم ارزش می پندارد.
۸-۲-۲-۵-۲)تورش موفقیت منتسب به خویش[۹۹]
این تورش که یکی از عوامل خود فریبی سرمایه گذاران در بازارهای سرمایه می باشد، ناشی از نظریه نسبیت در روانشناسی می باشد. در این نظریه ، افراد رویداد هایی را که معتبر بودن اعمال آنها را تایید می کند به توانایی های مالی خود و رویداد هایی را که اعمال آنها را تایید نمی کنند ، به شانس و اقبال بد خود و عوامل بیرونی نسبت می دهند(مهرانی و نونهال نهر ، ۱۳۸۷).
۹-۲-۲-۵-۲)تورش ابهام گریزی[۱۰۰]
زمانی که توزیع احتمال مبهم باشد افراد علاقه ای به قمار ندارند. در کل ، افراد در موقعیت های مبهم درنگ می کنند ، که این درنگ و به نوعی سردرگمی ، به ابهام گریزی افراد اشاره دارد.
۱۰-۲-۲-۵-۲)تورش تازه گرائی[۱۰۱]
تورش تازه گرائی تمایلی است که افراد را وا می دارد تا اتفاقات و مشاهدات اخیر را بیشتر از اتفاقات و مشاهدات قدیمی تر مورد تاکید قرار دهند (مونتایر[۱۰۲] ، ۲۰۰۳).
۱۱-۲-۲-۵-۲)تورش شکل یا چارچوب گرائی[۱۰۳]
تورش چهارچوب گرائی تمایل تصمیم گیرندگان را برای نشان دادن عکس العمل متفاوت به وضعیت های یکسان با زمینه های مختلف به خاطر زمینه خاص هر کدام نشان می دهد.
۱۲-۲-۲-۵-۲)تورش نمایندگی[۱۰۴]
برای اینکه انسان ها بهتر بتوانند از تجربیات زندگی خود معانی مورد نظر را استخراج کنند ، تمایلی درونی دارند تا افکار و موضوعات مختلف را در ذهن خود طبقه بندی کنند. وقتی انسان با پدیده ای جدید مواجه می شود که برای آن گروهی در ذهن خود در نظر نگرفته است ، این پدیده جدید را وارد بهترین گروه ممکن می کند ، و بر اساس آن گروه به این پدیده معنی می بخشد(کانمن و همکاران ، ۱۹۸۲). افرادی که دچار تورش نمایندگی می باشند از طریق این گروه های محدود در ذهن خود به تجزیه و تحلیل اتفاقات پیرامون خود می پردازند. مشکل این تورش در اینجاست که باعث می شود تا افراد فهم نادرستی از عضو جدید داشته باشند و بر اساس همین درک نادرست تصمیم های خود را برای این عضو جدید می گیرند.
۱۳-۲-۲-۵-۲)تورش تکیه کردن (لنگر انداختن)[۱۰۵]
این نظریه بیانگر این است که افراد برای شروع فرایند تصمیم گیری و تجزیه و تحلیل از بخش خاصی از اطلاعات استفاده می کنند و برای پیش بینی خود اطلاعات موجود را بر اساس آن تعدیل می کنند (مهرانی و نونهال نهر ، ۱۳۸۷).
۱۴-۲-۲-۵-۲)تورش توهم کنترل[۱۰۶]
این تورش را به وفور می توان در کازینوهای لاس وگاس پیدا کرد. هر جای که مشتریان به خیال اینکه می توانند نتیجه را کنترل کنند و یا روی آن تاثیر بگذارند در قمار شرکت می کنند و در آخر سر متوجه می شوند که این جریان خارج از کنترل آن ها بوده است. حتی دیده شده است که بعضی از افراد فکر می کنند با انداختن تاس به سبکی خاص می توانند نتیجه ی آن را تحت کنترل داشته باشند.
۳-۲-۵-۲)تورش های گروه ترجیحی[۱۰۷]
این گروه از تورش ها به گرایشات نادرست تصمیم گیرنده به شرایطی خاص اشاره دارد. این نوع گرایش می تواند هم جنبه روانی و شخصی داشته باشد و هم جنبه اکتسابی داشته و برگرفته از شرایط حاکم بر فضای اقتصادی باشد که فرد در آن اقدام به سرمایه گذاری می نماید (پمپین ، ۲۰۰۶). در ادامه تورش های این گروه معرفی خواهند شد:
۱-۳-۲-۵-۲)تورش توزین غیر خطی احتمالات[۱۰۸]
بر اساس این تورش سرمایه گذار درصدهای احتمالی پایین را بیشتر از آنچه که هست و درصدهای احتمالی بالا را کمتر از آنچه که هست تفسیر می کند و اینکه در بررسی نوسانات ، احتمال را در بازه های پایین و بالا بیشتر می داند تا در بازه های متوسط.
۲-۳-۲-۵-۲)تورش ابهام درروند تغییرات ارزش
سرمایه گذارانی که دچار این تورش هستند به جای اینکه بر روی سرمایه پایانی خود تمرکز کنند بر روی نوسانات آن متمرکز هستند و اینکه چه مقدار پول از دست داده اند و چقدر کسب کرده اند. برای مثال ممکن است در یک بازه زمانی خاص سرمایه گذار تعداد زیادی ضرر کوچک و تعداد کمی سود کلان ببرد که در کل سود او افزایش یابد اما اگر او فقط متمرکز به این نوسانات باشد ممکن است که فکر کند در حال ضرر کردن است.
۳-۳-۲-۵-۲)تورش استفاده از نقطه خرید به عنوان نقطه مرجع[۱۰۹]
سرمایه گذارانی که دچار این تورش هستند ، قیمت خرید سهم را به عنوان نقطه مرجع حساب و کتاب در نظر می گیرند و از طریق این نقطه مرجع تصمیم می گیرند که آیا سهام خود را بفروشند یا نه. این تورش باعث می شود که عموماً در هنگام فروش سهام ، سهامی را بفروشند که در حال افزایش قیمت است تا افت قیمت.
۴-۳-۲-۵-۲)تورش تمایل به دیدگاه کوتاه مدت به جای بلند مدت[۱۱۰]
داشتن دید بلند مدت به سرمایه گذاران کمک می ک
ند تا بهتر بتوانند با توجه به تغییرات ارزش سهام در گذشته ، تغییرات ارزش آن ها را در زمان حال تجزیه و تحلیل کنند و در نتیجه با دید بازتری ریسک را پذیرا باشند.
۵-۳-۲-۵-۲)تورش تمایل به تکرار ریسک[۱۱۱]
سرمایه گذارانی که عادت به تکرار ریسک داشته باشند بهتر می توانند از موقعیت های ریسکی آینده استفاده کند و هرچه تعداد ریسک بیشتر باشد احتمال ضرر در آن کمتر است. سرمایه گذارانی که بیشتر ریسک می کنند تجربه بالاتری دارند که می توانند در آینده از آن استفاده کنند و بالعکس.
۶-۳-۲-۵-۲)تورش چارچوب گرایی بسته[۱۱۲]
این تورش بدین معنی است که سرمایه گذاران معمولاً ریسک را جدا از سایر عوامل بررسی می کنند. برای مثال عموماً سرمایه گذاران به سود قطعی کم در مقابل سود ریسکی زیاد و به ضرر با ریسک زیاد نسبت به ضرر قطعی با ریسک کم تمایل دارند.
۴-۲-۵-۲)تورش گروه پدیده های غیر عادی (رفتار اقتصادی)[۱۱۳]
تورش های قرار گرفته در این بخش عموماً به واسطه محیطی که تصمیم گیرنده یا سرمایه گذار در آن قرار دارد ایجاد می شود. به عبارتی دیگر سرمایه گذار اثر محیط را در تصمیم گیری خود به اشتباه وارد می نماید و تحت تاثیر محیط پیرامون خود (اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و …) تصمیماتی را به اشتباه اتخاذ می نمایند (ریتر ، ۲۰۰۳). در ادامه به تورش های این گروه اشاره شده است:
۱-۴-۲-۵-۲)تورش اثر سوء جای گیری (اثر تمایلی)[۱۱۴]
نگهداری سهام در زیان و فروش زود هنگام سهامی که در ناحیه سود قرار دارد از جمله رفتارهای رایج سرمایه گذاران است.
۲-۴-۲-۵-۲)تورش تعلق خاطر[۱۱۵]
اگر یک دارایی یا سهامی را برای مدت زیادی داشته باشیم، نسبت به آن تعلق خاطر پیدا خواهیم کرد. فروش خانه ، اتومبیل و حتی سهامی که مدت زیادی در تملک ماست کار مشکلی است.
۳-۴-۲-۵-۲)تورش ترجیحات با خطای محدودیت در زمان[۱۱۶]
افرادی که دچار این تورش هستند برای زمان حال ارزش بیشتری در مقایسه با زمان آینده قایل می شوند.
۴-۴-۲-۵-۲)تورش سرمایه گذاری لحظه ای[۱۱۷]
سرمایه گزاری احظه ای به این معنی است که سرمایه گذاران تمایل زیادی برای خرید سهامی دارند که طی ۳ تا ۱۲ ماه گذشته سود داشته اند و همچنین فروش سهامی که طی همین دوره ضرر داشته است.
۵-۴-۲-۵-۲)تورش رفتار جمع گرایی[۱۱۸]
رفتار جمعی در بازار مالی زمانی رخ می دهد که سرمایه گذاران تحت تاثیر تصمیمات سایرین قرار گیرند و در این فرایند با نادیده گرفتن باورهای شخصی و اطلاعات خود به تقلید از سایرسرمایه گذاران می پردازند. به عبارت دیگر سرمایه گذار تنها بر مبنای رفتار کل بازار نسبت به معامله سهام تصمیم گیری می کنند(خداپرست و همکاران ، ۱۳۹۰).
۶-۴-۲-۵-۲)تورش سفسطه هزینه های واقع شده[۱۱۹]
کسانی که دچار این تورش هستند زمانی که هزینه ای را برای موضوعی می پردازند حتی اگر بعد از آن تمایلی به آن موضوع نداشته باشند به خاطر این حس که فکر می کنند به نقطه ی غیر قابل بازگشت رسیده اند مراحل هزینه کردن را ادامه می دهند.
۵-۲-۵-۲)تورش های گروه رفتار مکاشفه ای[۱۲۰]
کانمن و تیورسکی (۱۹۸۳،۱۹۷۴)، در تقسیم بندی خود از تورش ها گروهی را تحت عنوان رفتارهای مکاشفه ای ارائه دادند و در توضیح این گروه بیان کردند : «زمانیکه افراد در شرایط ابهام در پی تصمیم گیری یا قضاوت هستند از تئوری آماری پیش بینی تبعیت نمی کنند و شانس خود را محاسبه نمی کنند بلکه تنها به چند رفتار مکاشفه ای اکتفا می کنند که گاهی برای آنان سود بخش و گاهی هم زیان ده می باشد.» در ادامه به تورش های این گروه اشاره می شود:
۱-۵-۲-۵-۲)تورش نظریه انتظارات[۱۲۱]
فصل يازدهم- دولت عليه مختار است كه يك نفر كميسر معين نمايد كه آن كميسر طرف شور صاحب امتياز و مدير آن شركتها خواهد بود و محض خير اين تأسيس هرگونه اطلاعات مفيد داشته باشد به آنها داده همه نوع راهنمائي به آنها خواهد كرد و محض حفظ حقوق دولت متفقاً با صاحب امتياز هر گونه تفتيش كه مفيد بداند به عمل خواهد آورد. حقوق و مشاغل كميسر دولتي صريحاً در نظامنامه شركتي كه تشكيل شود معين خواهد گرديد. صاحب امتياز همه ساله ابتدا از تاريخ تشكيل شركت اول به مبلغ هزار ليره انگليسي به كميسر دولتي حق خواهد داد.
فصل دوازدهم- عمله و فعله كه در تأسيسات فوق كار ميكنند بايد رعيت اعليحضرت شاهنشاه باشند باستثناي اجزاي علمي از قبيل مدير و مهندس و عماق و مباشرين.
فصل سيزدهم- در تمام جاهايي كه مدلل شود كه اهالي محليه حالا از نفت آنجا منتفع مي شدند شركت بايد به آنها مجاناً همين مقدار نفت را كه اهالي سابقاً جمع مي كردند حلا هم بدهد اين مقدار به اظهار خود آنها و به تصديق حكومتي محليه معين خواهد شد.
فصل چهاردهم- دولت عليه متعهد مي شود كه اقدامات لازمه در حفظ امنيت و اجراي مقصد اين امتياز و اسباب و آلات و ادوات مذكوره در فوق به عمل آورد و كذالك نماينده ها و اجزاي علمي و وكلاي شركت را در تحت حمايت مخصوصه خود گيرند و چون دولت عليه اين تكاليف خود را ادا كرد صاحب امتياز و شركتهاي تشكيل شده ديگر به هيچ اسم و رسم حق مطالبه خسارت از دولت عليه ندارند.
فصل پانزدهم- بعد از انقضاي مدت معينه اين امتياز تمام اسباب و ابنيه و ادوات موجوده شركتي به جهت استخراج و انتفاع معادن متعلق به دولت عليه خواهد بود و شركت حق هيچ گونه غرامت از اين بابت نخواهد داشت.
فصل شانزدهم- اگر در مدت دو سال از تاريخ اين امتياز نامه صاحب امتياز نتواند شركت اولي مذكوره در فصل هشتم را تأسيس نمايد اين امتياز از درجه اعتبار به كلي ساقط است.
فصل هفدهم- در صورتي كه ما بين طرفين متعاهدين منازعه و اختلافي در تأويل و ترجمه اين امتياز نامه و كذالك در باب حقوق و مسئوليت طرفين مشاجره اتفاق افتد حل مشكل و مسئله در تهران به دو حكم رجوع خواهد شد و آن دو حكم به توسط طرفين معين خواهند شد و نيز آن دو حكم قبل از مبادرت به مرافعه حكم ثالث را معين خواهند كرد. حكم آن دو حكم و يا در صورتي كه حكمين مزبورين متفق نشوند، حكم حكم ثالث قطعي خواهد بود.
فصل هجدهم- اين امتياز نامه در دو نسخه به فرانسه نوشته شده و به همان مضمون به فارسي ترجمه شده است. و اگر اختلافي در مضمون اين امتيازنامه ما بين دو زبان حاصل شود متن فرانسه اولويت دارد و به آن متن بايد رجوع كرد.
ملاحظه شد. صحيح است في شهر صفر اودئيل در صاحبقرانيه 1319
امتيازنامچه موم و نفت طبيعي معدني است كه به شرف امضاي مقدس سركار بندگان اعليحضرت اقدس همايون شاهنشاهي رسيده است- علي اصغر محل مهر اتابك اعظم.
اين امتيازنامه موم و نفت معدني كه به شرف امضاي مبارك اعليحضرت اقدس همايون شاهنشاهي روحنا فداه رسيده است در وزارت امور خارجه دولت ايران ثبت شد در سال 1892 في 9شهر صفرالمظفر اودئيل محل مهر مشيرالدوله.
اين امتيازنامه كه در دو نسخه به فرانسه نوشته و به فارسي ترجمه شده و مبادله گرديده است هر دو به دستخط مبارك شاهنشاهي روحنا فداه موشح و به دستخط و مهر حضرت اشرف اتابك اعظم و خط و مهر جناب مشيرالدوله وزير امور خارجه مزين شده اند في 9 شهر صفر المظفر اودئيل 1319 نظام الدين وزير معادن محل مهر و امضا
بند 5- اجرای کودتای انگلیسی سوم اسفند و انحطاط دودمان قاجار:
“كودتاي سوم اسفند 1299 و آمدن رضاخان نتيجه مستقيم ادامه سياست ناواقعگراي قرن نوزدهمي حكومت بريتانيا و گل سرسبد آن قرارداد 1919 در ايران پس از جنگ جهاني اول بود، ايراني كه مليگرايي تازهاي در آن عميق ريشه دوانيده بود” (غنی، 1377: 13) .
انگلستان، در راستای احصاء منافع خود در ایران، نیازمند ابزارهایی بود. شاید بتوان ابزارهای بریتانیا در جهت منافعش را به انسانی و غیرانسانی تفکیک نمود. مهمترین ابزارهای انسان محور بریتانیا، مزدوران و افراد مورد وثوق آنان که در راس آن، رضاشاه و دیگرعمال وی بودند رامی توان نام برد و ابزارهای غیر انسانی(مادی محور) بریتانیا را عوامل اقتصادی- تجاری، ارتباطی، فرهنگی ونظامی شکل می دهند که همگی این ابزارها، ماحصلی جز بحران های سیاسی دامنه دار برای ایرانیان به همراه نداشته است. در بررسی روند کودتای سوم، استفاده از روش تاریخی نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. از آنجا که در فاصله دو زمان مشخص در گذشته و حال، رویدادهایی به وقوع پیوسته و ابزارهایی تکمیل گشته است، بنابراین تلاش در روش تاریخی معطوف به این نکته است که حقایق به وقوع پیوسته را از طریق جمع آوری اطلاعات، ارزشیابی و بررسی صحت و سقم این اطلاعات، ترکیب دلایل مستدل و تجزیه و تحلیل آنها، بهصورتی منظم و عینی ارائه شود و نتایج پژوهشی قابل دفاع را در ارتباط با فرض یا فرضهای ویژه تحقیق نتیجه بگیرد. موضوع مهمی که در این بخش مورد توجه است در وهله نخست انگلیسی بودن کودتای سوم اسفند1299 از سوی رضاخان بوده و در مرحله بعد انطباق این موضوع با تحلیل سه گانه دوس سانتوس-ساندرز- برچر مورد نظر می باشد.
با شروع جنگ اول جهانی در دوران قاجار و بالتبع تاثیرات دامنه دار آن و نیز حضور نیروهای متفقین درایران، شرایط سیاسی، اقتصادی، امنیتی کشورمان نسبت به قبل نابسمان تر گشت، به نحوی که ایران بیشتر بازیچه پروژه های نظامی ابرقدرت ها، به خصوص بریتانیا بود تا برنامه های اقتصادی، کشاورزی و توسعه (کدی، 1381: 129). درواقع، جنگ جهانی اول قدرت های بزرگ و درگیر در ایران را با اوضاعی متفاوت مواجه نمود. از سویی امپراتوری عثمانی را چندتکه و روسیه تزاری را دستخوش انقلابی کمونیستی نموده بود، لذا برنده بزرگ این جنگ در واقع بریتانیا بود(الهی،1369: 20). همچنین ازیک سو، بریتانیا به علت مخالفت افکار عمومی و نیز هزینه های بالای اداره کشور های تحت الحمایه، دیگر قادر به اداره مستقیم این جوامع نبود و از سویی دیگر هرگز خواهان ازدست دادن منافع عظیم این کشور ها که سالیان متمادی بر آن استیلا داشت، نبود.
همچنین اقدام مذکور از سوی انگلستان، در عمل به معنای باز شدن پای رقبا به این مناطق بود، در نهایت بریتانیا خواهان حفظ این مناطق، این بار به صورت غیر مستقیم بود(ملایی توانی،1388: 6) بریتانیا متعهد شده بود تا نیروهای خود را از منطقه خارج کند(آیرونساید،1363: 75) لذا جهت رفع نگرانی ها مبنی بر جایگزین شدن کمونیست ها در ایران (معتضد،1377: 152 و همچنین، میروشینکوف،1377: 78) و همچنین از کودتای ایرانیان ملی گرا که پیشینه ضدامپریالیستی و ضد انگلیسی محسوسی دارند نیز جلوگیری نماید، نکته ای که نورمن، وزیرمختار بریتانیا در تهران، در مکاتباتش با لردکرزن[17] به صراحت آن را بیان می دارد(کسروی،1371: 126 و همچنین مومن، 1388: 597) و نیز از وحشت احمد شاه نیز سخن می آورد که با خروج نیروهای انگلیسی از ایران، وی نیز به بهانه معالجه به اروپا می گریزد(انچافسکی، 1356: 94) .
جالب آنکه بریتانیا بیش از وقوع کودتا از سوی دیگر نیروهای فعال در ایران، نگران خروج احمدشاه از ایران بود. در واقع برای انگلستان محرض شده بود که وقوع کودتای محتمل با خروج احمدشاه به قطعیت می رسد لذا در مکاتبات وزیر مختار بریتانیا داریم “من همچنان از اینکه شاه را از نرفتن از ایران منصرف کنم می ترسم، اگر وی ایران را ترک کند، الزاما باید یکی از درباریان را بجایش نشاند، در غیر اینصورت باید منتظر شکل گیری ایران جمهوری باشیم"(لوسوئر،1368: 106). ذکر این نکته در اینجا لازم است که شرایط سیاسی، امنیتی و اقتصادی ایران در آن برهه کاملا مساعد و پذیرای کودتا بود. به نحوی که اگر بریتانیا با آن سرعت و شتاب کودتا را اجرا نمی نمود احتمال وقوع کودتا از سوی ملی گرایان از یک سو و نیز شوروی به عنوان قدرت نوپا ازسوی دیگر بود. در واقع شوروی در آن دوران علاقه زیادی برای صدور انقلاب به شرق داشت و اوضاع متشنج ایران کمونیست ها را بسیار ترغیب نمود تا به نحوی پس از انگلیسی ها زمام امور را در ایران بدست گیرند تا جایی که آنها ایران را “کانال سوئز صدور انقلاب قلمداد می نمودند"(بهار،1357: 86). مدیریت بحران بریتانیا در این زمان بر طبق نظریه مایکل برچر، از طریق بزرگنمایی بلشویسم[18]، صورت گرفت بدین صورت که بریتانیا درصدد بود تا احمد شاه، درباریان و سیاستمداران ایرانی را به خود وابسته نموده و زمینه پذیرش کودتا را فراهم آورد که این سیاست در مورد شاه و درباریان به شدت موثر واقع شد تا جایی که نظر مساعد آنان را در مورد وقوع کودتا گرفتند(کاظم زاده،1383: 174-182).
البته انگلیسی ها برای جلب نظر شاه وحامیان وی در ایران به رویکردهای همیشگی خود در ایجاد التهاب و بحران روانی متوسل گردیدند. بریتانیا در اولین خود شایعه تخلیه اتباع انگلیسی را از این پخش نمود و در وهله بعد با انتقال بانک شاهنشاهی به بوشهر و در نهایت به وحشت افکنی سایر سفارت خانه ها پرداخت(عظیمی،1374: 356-388). سفارت های فرانسه و آمریکا را نیز به مغلوب بازی های سیاسی بریتانیا شده و به تخلیه اتباع خود از ایران مبادرت نمودند. حتی وزیر مختار بریتانیا در ایران دچار ترس عمیقی شد تا اینکه لرد کرزن، بازیگردان اصلی کودتا در مکاتبه ای وی را از این برنامه مطلع نمود (منشور گرگانی،1368: 77). بدین ترتیب شاه قاجار و درباریان ودیگر سیاستمداران، مطیع سفارت انگلستان شده و جهت جلوگیری از جمهوری شدن ایران، همراه با سیاست بریتانیا شدند. بریتانیا نیز با آشنایی کامل از روحیات احمدشاه و مطلع نمودن وی از عواقب خروج نیرو های انگلیسی از ایران، وی را متقاعد نمودند که پانصد تن از نیروهای مستقر قزاق در قزوین را به تهران فراخوانده و آنها را جهت تشکیل یک دولت مقتدر مرکزی دعوت به همکاری نماید(هاشم زاده محمدیه، 1371: 29). درواقع احمد شاه یقینا از وقوع کودتا کاملا باخبر بود، اما هنگامی که به جای پانصد نیروی قزاق، 2500 تن از آنان وارد تهران می شوند متوجه خسران عظیم شد (امینی، 1381: 26) لذا دستور به بازگشت نیروهای قزاق می دهد ولی زمانی این دستور به قزاق ها رسید که آنان در حوالی تهران قرار داشتند. انگلیسی ها نیز شاه را مطمئن نمودند که این اقدام در جهت استحکام حکومت قاجار می باشد. علاوه بر شاه که مسکوت مانده بود، دیگر نیروها و سیاسیون نیز به نحوی نتوانستند اقدامی انجام داده و یا بایکوت شدند.
از طرفی دیگر، بریتانیا از مدت ها قبل افرادی نظیر سپهسالار تنکابنی، رضاخان میرپنج، عبدالله خان امیرطهماسبی، نصرت الدوله فیروز، فضل الله خان ماژور، امیر موثق و سرانجام محمدصادق خان سردار مخصوص را جهت فرماندهی نظامی این کودتا مد نظر داشتند اما به نحوی هریک یا خودداری نمودند ویا نتوانستند نظر بریتانیا را در انجام فرماندهی بخود جلب نمایند. سرانجام، رضاخان میرپنج و سید ضیاءالدین طباطباییِ روزنامه نگار، در راستای مطامع و احصاء منافع بریتانیا، فرماندهی سیاسی ونیز فرماندهی نظامی این کودتا را عهده دار شدند. رضاخان، افسر جسور و بی باک به علت توانایی های نظامی اش مورد نظر بریتانیا و شخص ژنرال آیرونساید قرار گرفته بود. هنگامی که انگلیسی ها پی بردند وی در برکناری و کودتا علیه رهبر قزاق ها، پالونیک کولژره[19]، بسیار توانمند نشان داد، مهره نظامی خود را در راستای هدایت و اجرای کودتا با فرماندهی رضاخان برگزیدند (آیرونساید،1363: 79 و همچنین فردوست، 1379: 142) از سویی دیگر، سید ضیاءالدین طباطبایی، نیز شهره گرایش به بریتانیا بود. از یک طرف، وی سابقه اشرافی نداشت که این می توانست عامل عوام فریبانه مناسبی برای مردم باشد و از سویی دیگر توانایی های روزنامه نگاری و انقلابی مساعدی نیز داشت. درواقع سید ضیا، از همان ابتدا باسفارت بریتانیا در تهران مراوداتی داشت به نحوی که بعدها نویسنده فرانسوی در کتاب خود موسوم به انگلستان در ایران، وی و دیگر کودتاچیان پیرو سیاست انگلستان را “ارواح گناهگار بریتانیا” لقب می دهد(فربد،1383: 2).
بدین ترتیب، نیروهای قزاق فاتحانه و با برخوردی بسیار ناچیز وارد تهران شدند. جالب آنکه در اولین بیانه صادر شده از سوی کودتاچیان داریم"تنها به این دلیل به تهران آمدیم تا معنی واقعی سرپرستی از حکومت، آن هم حکومتی که فقط در فکر ایران و برای ایران است را معنا نمائیم. حکومتی که تنها ناظر بر فقر و بدبختی و فلاکت ممکلت خود نباشد” (بهار،1357: 108 و همچنین، عظیمی، 1374: 396-414) کودتاچیان در اولین اقدام خود شروع به دستگیری سران جمهوری خواه نمودند. به نحوی که تعداد آنان تا روزپنج اسفند، یعنی دو روز پس از کودتا به 400 نفر رسید، در حالیکه با بررسی سوابق بازداشت شده ها، یا همگی به نحوی با آموزه های سوسیالیستی در ارتباط بودند و یا مخالفین رژیم های سرمایه داری همانند بریتانیا قلمداد می شده اند(دولت آبادی،1387: 229) دیپلماسی بریتانیا، با مهارت تمام و برنامه ریزی شده این کودتا را تهیه، هدایت و اجرا نمود. احمد شاه قاجار که تا قبل از کودتا به شدت از سوی انگلستان جهت سفر به اروپا منع می شد، پس از کودتا نیز در فکر رفتن به فرنگ و به بهانه معالجه بود که این بار بریتانیا با سعه صدر از خواسته وی حمایت نمود، چراکه دیگر برنامه های بریتانیا در ایران جهت احصاء منافعش به بار نشسته بود(کاظم زاده،1383: 194-199).
پس اگر بخواهیم روند کودتا را به ترتیب تبیین نمائیم می توان روال آن را این گونه بیان نمود :
پس از پایان جنگ جهانی اول انگلیسی ها مجبور به تخلیه نیروهای خود از ایران شدند و از دیگر سو نیازمند جانشینی مطمئن در ایران بودند تا اولا منافع انگلستان را بهتر از قبل تطمیع نموده و ثانیا نفوذ کمونیست های شوروی را در ایران مصون بدارند و هم از پیدایش رژیم طرفدار شوروی در ایران جلوگیری کنند. لذا به شیوه های مختلف سعی در تحت الحمایه قرار دادن غیرمستقیم ایران برآمدند. بریتانیا ابتدای کار را با امور اقتصادی نظیر قرارداد 1919 آغاز نمود، اما عدم تصویب و اجرای نهایی آن طرح و اجرای کودتا را در ذهن آنان تداعی نمود. طراحی و زمینه سازی کودتا در حدود یک سال به طول انجامید. پس از سقوط کابینه مشیرالدوله از یک سو و نیز اخراج افسران روسی از نیروهای قزاق از دیگر سو و نهایتا جایگزین و جانشین شدن افسران و مشاوران انگلیسی در امور ایران، زمینه های کودتا هر روز پررنگ تر و برجسته تر می شد. نهایتا با انتخاب نیروهای کودتا که خود شامل نیروهای نظامی و نیروهای سیاسی می شد، مرحله اجرای کودتا نیز به عمل آمد. در واقع، انگلستان با بزرگ نمایی خطر کمونیسم و احتمال حمله قریب الوقوع بلشویست های شمال، زمینه های ذهنی پذیرش کودتا را در احمد شاه و درباریانش تداعی نمود و هنگامی که احمدشاه از تداوم حکومت قاجار ناامید شد جمله مشهور خود را اینگونه بیان نمود:
“من کلم فروشی در فرنگ را به حکومت در ایران ترجیح می دهم”
به نظر می رسد نقض حاکمیت سیاسی ایران در این برهه زمانی از سوی بریتانیا بیش از همه معطوف به بی کفایتی شاهان قاجار بوده باشد، در واقع برای بریتانیا مسجل شده بود که دیگر احمدشاه توان تامین خواسته های بریتانیا را ندارد و از دیگر سو خطر روس های تزاری در شمال نوعی تسهیل کننده و تسریع کننده وقوع این کودتا محسوب می شود، لذا بریتانیا از فقدان موارد سه گانه فوق، کودتای 1299 را که از مدت ها قبل طراحی نموده بود، به مرحله اجرا درآورد.
اکنون با بهره گرفتن از سطح تحلیل سه گانه دوس سانتوس- ساندرز- برچر سعی در تحلیل کودتای سوم اسفند 1299 داریم. واقعیت اینست که بریتانیا با آگاهی از بحران و خطر روزافزون کمونیسم، منافع خود در ایران را بیش از پیش با خظر مواجه دید. لذا در راستای مدیریت بحران کمونیسم، به مهمترین ابزار ممکن متوسل گردید. طراحی کودتای سوم اسفند. در این میان، و درراستای هرچه بهتر اجرا شدن کودتا، ابزارهایی نیز مورد نیاز بریتانیا قرار داشته است که در نهایت رضاخان میرپنج فرماندهی نظامی کودتای مذکور را عهده دار می شود و در ان میان بحران های سیاسی متعددی در ایران اعم از گسترش هرج و مرج، بی ثباتی های سیاسی متعدد و بروز نا آرامی ها و خشونت های مختلف ایجاد می شود. در واقع مدیریت بحران کمونیسم از سوی بریتانیا در ایران با بهره گرفتن از کودتایی صورت پذیرفت که بیشترین تضرر سیاسی آن متوجه ایران بوده است.
سند تاریخی این دستورات به شرح زیر است:
حکم میکنم:
ماده اول ـ تمام اهالی شهر طهران باید ساکت و مطیع احکام نظامی باشند .
ماده دوم ـ حکومت نظامی در شهر برقرار و از ساعت هشت بعداز ظهر غیر از افراد نظامی و پلیس مأمور انتظامات شهر کسی نباید در معابر عبور نماید .
ماده سوم ـ کسانیکه از طرف قوای نظامی و پلیس مظنون به مخل آسایش و انتظامات واقع شوند فوراً جلب و مجازات سخت خواهند شد.
ماده چهارم ـ تمام روزنامجات و اوراق مطبوعه تا موقع تشکیل دولت بکلی موقوف و بر حسب حکم و اجازه که بعد داده خواهد شد باید منتشر شوند.
ماده پنجم ـ اجتماعات در منازل و نقاط مختلفه بکلی موقوف در معابر هم اگر بیش از سه نفر گرد هم باشند با قوة قهریه متفرق خواهند شد .
ماده ششم ـ تمام مغازههای شراب و عرق فروشی تئاتر و سینما تلگرافها و کلوپهای قمار باید بسته شود و هر مست دیده شود بمحکمه نظامی جلب خواهد شد.
ماده هفتم ـ تا زمان تشکیل دولت تمام ادارات و دوائر دولتی غیر از اداره ارزاق تعطیل خواهد بود ـ پستخانه تلفون خانه هم مطیع این حکم خواهند بود .
ماده هشتم ـ کسانیکه در اطاعت از مواد فوق خودداری نمایند به محکمه نظامی جلب و بسختترین مجازاتها خواهند رسید .
ماده نهم ـ کاظمخان بسمت کماندانی شهر انتخاب و معین میشود و مأمور اجرای مواد فوق خواهد بود.
بحران سیاسی | تاثیر انگلیس | تطبیق با نظریه دوس سانتوس | تطبیق با نظریه ساندرز | جامعه شناسی تاریخی |
۹
Accuprocess
۱۰
Adonis
شکل ۳-۳ نشان دهنده ساختار شبکه عصبی مصنوعی در جهت ارزیابی کارایی نرم افزارهای مورد بررسی BPMS میباشد:
شکل ۳-۳- مدل شبکه عصبی انتخاب BPMS
فصل چهارم
نتایج تحقیق
۴-۱- مقدمه
روند فعلی و رو به رشد در عرصه فنآوری شرکتها، ظهور مجموعه نرمافزارهای کاربردی است. این استراتژی توسط شرکتهایی مثل [۵۴]SAP، IBM[55]، BEA[56]و ORACLE[57]دنبال می شود. مجموعه نرمافزارهای کاربردی به همراه سرویس نرمافزار، پورتال شرکت، هوشمندی کسبوکار، مدیریت فرایند کسبوکار، یکپارچهسازی نرمافزار و توسعه خدمات سرویسدهی ارائه می شود. این شرکتهای بزرگ نرمافزاری اجزاء لازم برای پیادهسازی BPMS را فراهم میسازند. برخی از آنها، بهخصوص IBM، کارهای قابل توجهی در زمینه یکپارچهسازی این اجزاء با نرمافزارBPMS انجام دادهاند .مجموعه نرمافزارهای کاربردی نیروی قدرتمندی در بازار است؛ چراکه این استراتژی باعث کاهش هزینه برای مشتریان می شود و نقشهی راهی در زمینه تکنولوژی ارائه میدهد]۱۵[. ادغامها و تثبیتهای بسیاری در زمینه نرمافزار، توسط فروشندگان مختلف به وجود آمده است تا بتوانند به جمعآوری مجموعه ای از قابلیت های درست نرمافزار مدیریت فرایند کسبوکار دست یابند. بازار BPMS بسیار قوی عمل می کند، چرا که در سال ۲۰۰۸ حداقل ۱۵ عرضهکننده این نرمافزار برای دستیابی به سهم بازار بیشتر به رقابت پرداختند. در این مرحله، فروشندگان پلت فرمهایی مانند IBM، ORACLE،SAP، SoftwareAG، بهترین پروژه های اتوماسیون فرایند را مخصوصاً در زمینه پروژه های یکپارچهسازی نرمافزارهای سازمانی انجام دادند و فروشندگان کوچکتر، بیشتر در زمینه گردش کار متمرکز شدند و با این حال، حدود نیمی از سهم بازار را تشکیل دادند]۳۸،۳۹،۵۶[.
در این فصل، ابتدا ویژگیهای چند نرمافزار مختلف در زمینه مدیریت فرایند کسبوکار، از جمله: Oracle، AuraPortal، Bizagi،Software AG ،Tibco ،Bonitasoft ،Appian ، Signavio،Accuprocess ، Adonis میپردازیم و پس از آن، با کمک شاخص هایی که در فصل ۳ به آنها اشاره شد، به بررسی این نرمافزارها و قابلیت های آنها میپردازیم.
۴-۲- [۵۸]ORACLE
شرکت اوراکل یک شرکت چندملیتی فنآوری رایانهای مستقر در ایالات متحدهی آمریکا میباشد. این شرکت متخصص، در حال توسعه و بازاریابی سیستمهای سختافزاری و نرمافزاری برند خود (به ویژه سیستمهای مدیریت پایگاه داده) میباشد. اوراکل دومین سازندهی نرمافزار، از لحاظ درآمد، بعد از مایکروسافت است. این شرکت همچنین ابزارهایی برای توسعه پایگاه داده و سیستمهای نرمافزاری مانند برنامه ریزی منابع سازمانی، مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت زنجیره تأمین میباشد. شرکت اوراکل خانوادهای از محصولات نرمافزاری با عنوان میانافزارها تولید می کند، که از جمله آنها میتوان، سرور برنامه های کاربردی، سیستم های یکپارچه، مدیریت فرایند کسبوکار ، تعامل با کاربر، مدیریت محتوا، مدیریت هویت و هوش کسبوکار را نام برد.
شرکت اوراکل، محصولات اصلی برای مدیریت فرایند کسبوکار و اتوماسیون فرایند کسبوکار ، از طریق محصولات از پیش یکپارچه شده مانند: ابزار مدلسازی برای تحلیلگران کسبوکار ، ابزارهای توسعهدهنده برای یکپارچهسازی سیستم، ابزار نظارت بر فعالیتهای کسبوکار مانند داشبورد مدیریتی، و تعامل با کاربران برای انجام فرایند ها، فراهم می کند. Oracle BPM Suite و Oracle BPA Suite، کاملترین بستههای نرمافزاری در صنعت محصولات BPM ، برای ارائه فوری و تأثیرگذار نرخ بازگشت سرمایه، ارائه خدمات به مشتریان، برتری عملیاتی و ارائه ارزش کسبوکار به معماری سرویسگرا میباشند.
بستهی جامع و یکپارچهBPM شرکت اوراکل، بهره،وری بیشتر ، میدان دید بهتر از فرآیندها و چابکی بیشتر را نسبت به هر مجموعه دیگر از محصولات برای طیف وسیعتری از فرآیندها ایجاد می کند. کاربران میتوانند به سرعت، فرآیندها را برای بهینهسازی و اتوماسیون، مدلسازی نمایند. صاحبان فرایند دید و کنترل بهتری ازعملکرد فرآیندها را میتوانند از طریق هشدارها، KPI ها و داشبورد مدیریتی به دست آورند. راه حلهای جدید و نوآوریها از سرعت بیشتری برخوردار میشوند. زبان مشترکی برای تحلیلگران کسبوکار و متخصصان IT برای همکاری در اجرای فرآیندها ایجاد می شود. مرزهای بین برنامه های کاربردی، سیستمها، و مردم با پشتیبانی از طیف گستردهای از فرآیندهای انسان محور و سیستم محور، حذف میشوند]۵۸[. از جمله خدماتی که شرکت اوراکل ارائه میدهد:
پشتیبانی محصولات: با شناسایی مشتریان خود و حمایت از حقوق آنها (که معمولاً از طریق وب در دسترس مشتریان قرار میگیرد).
بهروزرسانی سیستم: از سال ۲۰۰۵، شرکت اوراکل محصولات خود را هر سه ماه بهروزرسانی می کند.
خدمات ابری اوراکل
خدمات مشاوره و خدمات تخصصی و فنی کسبوکار
خدمات مالی
پشتیبانی آنلاین و تحت وب
آموزشگاه اوراکل برای آموزش بستههای نرمافزاری و تجارت و صدور گواهینامه های دوره های آموزشی
۴-۳- AuraPortal[59]
یک سیستم مدیریت فرایند کسبوکار درجه یک، بدون شک، یکی از با ارزشترین دارایی های هر سازمان به شمار میرود، چراکه این سیستم بازده فوق العادهای را در سازمان با گسترش و بهینهسازی ساختاری خود فراهم می کند و باعث می شود، انطباق سریع با تغییرات درونی و بیرونی ایجاد شود. در میان سیستمهای مدیریت فرایند کسبوکار موجود در بازار بین المللی،AuraPortal BPM بهعنوان یکی از بهترین محصولات در نظر گرفته می شود که به دلیل توانایی در طراحی، پیادهسازی، ارزیابی و مدیریت تمام فرآیندهای سازمان با بالاترین عملکرد میباشد. AuraPortal، اجازه میدهد تا توسط ابزارهای مدلسازی بدون نیاز به برنامه نویسیهای پیچیده، مدلها ایجاد گردند.
از این رو، زمان و هزینه مؤثر کاهش مییابد که در نهایت منجر به بهبود مستمر فرآیندهای سازمان میگردد. مدلسازی فرایند درAuraPortal ، بر اساس BPMN 2.0 انجام می شود. در واقع مدلسازی برای هر کلاس از فرایند، ایجاد می شود، مانند چرخهی فروش که از عملیات فروش گوناگونی تشکیل می شود. مدلسازی فرایند کسبوکار در دو مرحله انجام میگیرد:
مرحله ۱:
یک نمودار با بهره گرفتن از ماژولهای فرایند و خطوط اتصال آنها که نشاندهنده جریان عمل فرایند میباشد، رسم می شود. این محصول از دو ابزار مدلسازی جاوا و Visio-MSاستفاده می کند. مزایای استفاده از این ابزار رسم نمودار، عبارتند از:
کاربر پسند بودن
استفاده از BPMN
مدلسازی در زمان بسیار کوتاه
سازگار با تمامی مرورگرها و سیستمهای عامل
بدون نیاز به برنامه های شخص ثالث
بررسی خطاها به طور خودکار
مرحله ۲:
هنگام ذخیرهسازی نمودارها، سیستم خطاها را بررسی می کند و کاربر را آگاه میسازد و تنها اگر نمودار عاری از هر خطایی باشد ذخیره می شود. اجزاء مدلسازی نرمافزار در سه بخش، گروهبندی میشوند:
شناسایی: نام، توضیحات، نوع عملکرد
اجرا: عملیات فعال، غیر فعال، فرآیندهای مشترک ،کاربران، مسئولان، دستورالعملها، متن، قانون کسبوکار، فرمها
تقویم مرجع و کنترل مدت زمان: وظایف سیستم، رویدادها، نقاط کنترل
AuraPortal ، نرمافزاری است مبتنی بر وب برای شرکت هایی که شامل مجموعه ای از برنامه های ضروری برای یکپارچهسازی سازمان هستند.
۳- نکته سوم در سخن شیخ طوسی این است : وقتی که رشوه دادن حلال است، و شخص می تواند برای بدست آوردن حقش رشوه بدهد، تخصیص بر حکم کل رشوه است به عبارت دیگر؛ به نظر شیخ طوسی خروج این امر از تحتِ کلمه رشوه از باب تخصیص است.
نظر شهید ثانی: « و تحرم الرشوهُ بضم الراء و کسرها و هو اخذه مالاً من أحدهما أو منهما من غیر هما علی الحکم أوالهدایه إلی شیءِ من وجوهه سواءٌ حکم لباذلها بحقِّ أم باطلِ و علی تحریمها اجماع المسلمین، و عن الباقر علیه السلام ” إنّه الکفر بالله و رسوله” و کما تحرم علی المرتشی تحرم علی المعطی؛ لإعانته علی الإثم و العدوان، إلا أن یتوقّف علیها تحصیل حقّه، فتحرم علی المرتشی خاصّه ( فتجب إعادتها) مع وجودها ، و مع تلفها المثل أو القیمه».
شهید ثانی در شرح لمعه، رشوه را به دو وجه (با ضمه و کسر راء) ذکر کرده است و وجه سوم ( با فتح راء) را بیان نکرده.
و در تعریف رشوه می فرماید: رِشوه یا رُشوه آن است که قاضی از دو طرف نزاع یا یکی از آنها یا از غیر آنها مالی بگیرد و در عوض آن، میان آنها حکم کند و یا یکی از دو طرف را بر راهی از راه های حکم، راهنمایی کند. و فرقی نمی کند که حکمی که به نفع رشوه دهنده صادر می شود، حق باشد یا باطل. گرفتن رشوه به اجماع مسلمین ( اعم از شیعه و سنّی ) حرام است. از امام باقر علیه السلام روایت شده که :« رشوه در حکم کفر به خدا و رسول اوست.» همانگونه که گرفتن رشوه بر گیرندۀ آن حرام است، دادن آن بر دهنده اش نیز حرام است. زیرا رشوه دهنده با این کار به گناه و عدوان کمک می کند، مگر این که رشوه دهنده، برای رسیدن به حقّ خود چاره ای جزء رشوه دادن نداشته باشد، که در این صورت، تنها رشوه گیرنده مرتکب فعل حرام می شود. ( در صورت رشوه گرفتن ) اگر عین رشوه باقی باشد ( واجب است آن را به صاحبش برگرداند،) و اگر تلف شده باشد، ضامن مثل یا قیمتش می باشد. ( شهید ثانی، ۱۳۸۸، ج۵، ص۱۷۲ )
صاحب مسالک می گوید : « اتّفق المسلمون علی تحریم الرشوه علی القاضی و العامل » همه مسلمانان بر حرمت رشوه هم برای قاضی و هم برای عامل اتفاق نظر دارند. ( ثانی، ۱۴۱۳ه.ق، ج۱۳، ص۴۱۹ ).
رشوه، گرفتنِ مال از سوی حاکم برای قضاوت است.
همچنین معتقدند مطلقاً رشوه حرام است چه به نفع رشوه دهنده و چه به ضرر او، چه به باطل که در هر صورت حرام است. بر اساس این تعریف رشوه به غیر مورد حکم صدق نمی کند بلکه محدود به مورد قضاوت می شود و نمی توان آن را به سایر موارد تعمیم داد. امّا در جای دیگر عامل مسلمین را بر قاضی افزوده است که بیانگر تعمیم رشوه بر سایر موارد است. ( ثانی ،۱۴۱۳ه.ق، ج۱۳، ص۴۱۹ ).
صاحب شرایع می نویسد:
” هرگاه کسی رشوه را به این جهت بپردازد که قاضی را وادار سازد تا به نفع وی حکم باطل کند، رشوه، برگیرنده حرام است و دهنده نیز معصیت کار است. اما اگر رشوه را می پردازد که قاضی حق او را استیفاء کند و اگر نپردازد حقش را ضایع خواهد نمود گناهکار نیست.
صاحب جواهر بر حرمت رشوه در اسلام ادعای اجماع محصل و منقول کرده است و می گوید، همه مسلمانان بر حرمت رشوه هم برای قاضی و هم برای عامل اتفاق نظر دارند. ( نجفی ، بی تا، ج ۲۲، ص ۱۴۶).
در مبانی تکمله المنهاج آمده است: «الرشوه : هی ما یبذل للقاضی لیحکم للباذل بالباطل ، أو لیحکم له حقّا کان أو باطلاً و یدلّ علی حرمتها مضافاً إلی اجماع المسلمین قوله تعالی و لا تأکلو أموالَکُم بَینَکُم بِالباطِلِ و تُدلُوا بِها إلی الحُکّامِ لِتأکُلُو فَریقاً مِن اموالِ الناسِ بِالأثمِ و أنتم تَعمَلونَ.»". و تَحرمُ الرشوه علی القضاء و لا فرق بین الآخذ و الباذل. رشوه ( مال یا پولی ) است که به قاضی داده می شود که به نفع بذل کننده به باطل یا به حق داوری کند ، دلیل بر حرمت رشوه علاوه بر اجماع مسلمین و تعدادی از روایات آیه شریفۀ ۱۸۸ بقره می باشد.پس خود نیز چنین فتوا می دهد : ” رشوه در امر قضاء حرام است ، و در این حرمت تفاوتی میان اخذ ( گیرنده) و یا بذل کننده (دهنده رشوه) وجود ندارد. یعنی هم راشی فعل حرام انجام داده است و هم مرتشی و ظاهرآً مبنای این فتوا روایاتی است از قبیل ” الراشی و المرتشی کلا هما فی النار ” و یا ” النبّی صلّی الله وآله قال :« لعن الراشی و المرتشی » ( خوئی ، بی تا ،ج ۴۱،ص۸).
امام خمینی قدس سره در کتاب تحریرالوسیله می فرماید :
رشوه در صورتی که هدف آن، حکم باطل دادن به سود رشوه دهنده باشد حرام است ، ولی اگر کسی احساس کند که دست یابی به حقوق حقه اش بدون رشوه ممکن نیست، در این صورت اعطای رشوه بر این شخص جایز و برگیرنده حرام است . اما پرداخت رشوه برای احقاق حق در صورتی که صدور حکم متوقف بر آن بر آن نباشد بعضی از فقیهان ، فتوا بر جواز داده اند لکن احوط حرمت است ، بلکه حرمت آن خالی از قوت نیست. در هر صورت بر گیرنده رشوه واجب است آن مال را به صاحبش برگرداند. در وجوب استرداد فرقی نیست که گیرنده به عنوان “ارتشاء” گرفته باشد یا به عنوان، هبه یا بیع محاباتی و مانند اینها پذیرفته باشد. (امام خمینی ، بی تا ، ج ۲ ، ص ۴۰۶).
با توجه به اقوال فقها اختلاف فقها در معنای رشوه روشن می شود. بعضی از آنان، آن را کلمۀ عام و گسترده می دانند که شامل تمام موارد و مصادیق می گردد. مثل تعریف ابن اثیر که می گوید: “الوصله الی الحاجه بالمصانعه؛ با تبانی به حاجت رسیدن".
عمومیت آن، چنان است که شامل هر وسیله ای می شود که با آن، از طریق تبانی به حاجت می رسند، چه در مورد قضاوت قاضی باشد یا غیر آن و چه به حق برسند یا به باطل چه با پرداخت مال باشد یا غیر مال. ( ابن اثیر ، بی تا، ج ۲ ، ص ۲۲۶)
امّا در مقابل علمایی هستند که رشوه را اختصاص به مورد قضاوت می دهند و بر غیر آن تسرّی نمی دهند. هم چنین در این بین نظریات میانه ای وجود دارد که محدودۀ مشمول رشوه را کم یا زیاد می کنند. با این بیان می توان گفت: در معنای رشوه، سه قول کلّی وجود دارد که عدّه ای آن را عام و بعضی آن را مختص به مورد قضاوت قاضی، و بعضی دیگر به معنای جعل قاضی می دانند مثل محقق ثانی و مقدّس اردبیلی (مقدس اردبیلی، ۱۳۷۸، ج۱۲ ، ص۴۸).
۲-۲- ادّلۀ حرمت رشوه
حرمت رشوه از جمله مواردی است که هم در قرآن کریم و هم در احادیث و روایات و نیز در منابع فقهی گوناگون و نیز در مبانی عقلی از آن یاد شده است شیخ اعظم انصاری رحمه اللّه در مکاسب می فرماید : الرشوه حرامٌ و فی جامع المقاصد و المسالک أن علی تحریمها اجماع المسلمین و یدلّ علیه الکتاب و السّنه . همان طور که از عبارت شیخ به دست می آید، از سه دلیل کتاب، سنّت و اجماع برای حرمت رشوه استفاده شده است که البتّه نامی از دلیل عقل برده نشده و صاحب جواهر نیز به این سه دلیل اشاره فرموده است. ( انصاری۱۴۱۱،ج۱، ص۱۱۸ ).
شاید علت اینکه نامی از عقل برای اثبات حرمت رشوه برده نشده، روایات وارده از معصومین علیهم السلام است؛ زیرا در قرآن کریم واژۀ رشوه و حتّی از مادّۀ “ر ش و” هیچ کلمه ای وجود ندارد؛ امّا بعضی از مفسران کلمۀ “سُحت” را در آیۀ ۴۲ سورۀ مائده و “إدلاء” را در آیه ۱۸۸ سوره بقره دالِ بر رشوه و حرمت آن دانسته اند.
امّا در مورد اجماع که بعضی از علما آن را ادعاء کرده اند باید گفت: با توجّه به دلیل و نصّ که بر حرمت رشوه دلالت دارند دیگر اجماع جایگاه خاصّی نخواهد داشت؛ زیرا اجماع در مرتبۀ متأخر از قرآن و سنّت قرار دارد و در صورت نبودن دلیلی از کتاب و سنّت نوبت به اجماع می رسد و دربارۀ عقل نیز با وجود فقدان دلیلی در مورد اجماع نوبت به عقل می رسد و عقل در مرتبۀ متأخر قرار دارد.(مظفر،۱۳۸۸، ج۲، ص۱۸۳).
اینک هر یک از دلایل اربعه را به طور جداگانه بر اساس اهمیت و اعتبار هر کدام نسبت به دیگری قرار می دهیم.
۲-۲-۱- قرآن
و امّا از نظر کتاب: آیاتی دالّ بر تحریم رشوه است که از جملۀ آنها آیات ذیل است:
آیۀ اوّل: قوله تعالی: ( وَلا تَأکُلُو أموالَکُم بَینَکُم بِالباطِلِ وَ تُدلُوا بِها إلی الحُکّامِ لِتَأکُلُوا فَریقاً مِن أموالِ النّاسِ بِالإثمِ وَ أنتُم تَعلَمُونُ).
و داراییهایتان را میان خودتان به ناروا نخورید، و ( قسمتی ، از آن را به عنوان رشوه یا هدیه ) به حکومت گران ( بیدادگر، مدهید تا با فشار آنان ) بخشی ار دارایی مردم را به گناه بخورید ؛ با اینکه خودتان هم می دانید که حق شما نیست. ( سوره بقره/ ۱۸۸).در این آیه خداوند مسلمین را بر حذر می دارد از این که دعاوی خود را به محکمه بکشانند تا بدین وسیله زمینه جهت فعل حرام که همان رشوه باشد فراهم شود. در این آیه نهی مقتضی تحریم است و آیه در مورد هر مالی که به باطل گرفته شود و از جمله “رشوه” عمومیت دارد.درباره معنای این عبارت بین مفسران دو دیدگاه کلی وجود دارد بعضی ها مثل شیخ طوسی معتقد است : مراد این است که نباید داوری و قضاوت را نزد حاکمان ظلم و جور برده تا به ناحق حکم نشود؛ امّا بعضی دیگر از علما معتقدند: که نباید به حاکمان رشوه داد، که حق را باطل کنند و اموال مردم را به ناحق بخورند. ( طوسی، ۱۳۸۷ه.ق ، ج ۸ ،ص ۱۵۰ ).
در تقسیر مجمع البیان آمده است :
«باطل» : در برابر حق است و «حَکَم»: داور ، قاضی به کسی که میان طرفین کشمکش و درگیری حکم می کند و «تدلو» : بدهید و بیندازید.
قرآن شریف دربارۀ این آیه روی یکی دیگر از آفتهای اجتماعی انگشت می نهد و می فرماید : « لا تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل» . دارائیهای خود را به ناروا و ستم نخورید. به اعتقاد شیخ طبرسی، آنچه آمده است هر کدام نمونه ای از خوردن مال مردم از روی ستم و بیداد است؛ « و تدلوا بها إلی الحکام». و بخشی از آن مال حرام را به عنوان رشوه یا با نام فریبنده هدیه و پیشکش ، به حاکمان ندهید. از این رو باید در انتظار کیفر سخت حرام خوارگی خویش باشید. ( طبرسی، ۱۳۷۵، ج۲، ص۶۷۷).
در کتاب شریف تفسیرالمیزان بعد از شرح و توضیح کلمات “أکل” ، “مال” ، “بین” و “باطل” و رابطۀ آنها با یکدیگر، دربارۀ کلمۀ “إدلاء” آمده است ؛ ” إدلاء” که مصدر ” تدلوا” است به معنای در چاه کردن دلو» برای کشیدن آب است و منظور از آن در آیه مبارک رشوه دادن به حاکمان و نیز این کنایه لطیفی است که حکم مورد نظر رشوه دهنده را به منزله آب ته چاه قلمداد کرده که به وسیله دلو رشوه، کشیده می شود. “فریق” قسمت جدا شده از چیزی است. ایشان همچنین اضافه می کند: دربارۀ کلمه “تدلوا” از نظر ادبی دو احتمال وجود دارد: یکی آن که عطف بر “تأکلو” و مجزوم به نهی باشد. در این صورت، جملۀ اخیر، مستقلاً از رشوه دادن نهی می کند. احتمال دیگر آن که در محل نصب بوده و عامل نصب “أَن"، مقدر باشد و “واو” بیش از آن هم برای عطف نبوده، بلکه به معنای “مع” باشد. تقدیر آن چنین می شود: “مُعُ أن تُدلوا"! بنابراین، همۀ آیه روی هم رفته، یک کلام (جمله) است که برای یک منظور بیان شده و آن نهی از این است که رشوه دهنده و رشوه گیرنده با هم سازش کنند و اموال مردم را به ناحق بخورند. ( طباطبایی ۱۳۸۷ ، ج ۳ ، ص ۷۱ ).
آیۀ دیگری که در اثبات حرمت رشوه مورد استفادۀ علما قرار گرفته آیۀ ۴۲ سوره مبارکه مائده است که می فرماید: آیه دوّم: قوله تعالی: ( سمّاعُونَ لِلکَذِبِ أکّالوُنَ لِلسُّحتِ) به دروغ گوش فرا می دهند و حرام می خورند. ( سوره مائده / ۴۲).
سحت، که در لغت به معنی استیصال (از ریشه کندن است) در روایت نبوی به رشوه در حکم تفسیر شده است « السحّت هوالرشوه فی الحکم » در روایتی علوی که محقق اردبیلی آن را « غیر ظاهر الصحه و السند» و مشتمل بر معدودی از مکروهات دانسته چنین تفسیر شده « هو الرشوه فی الحکم و مهر البغی و کسب الحجام و عسیب الفحل و ثمن الکلب و ثمن الخمر و ثمن المیته و حلوان الکاهن و الاستعمال فی المعصیه » و در روایتی از امام صادق علیه السلام « إن السحت انواع کثیره فاما الرشا فی الحکم فهو الکفر بالله» انواعی برای آن قائل شده است، به حکم مذمتی سخت که از آکل آن شده و از سیاق آن ظاهر می باشد به حرمت محکوم است.( شهابی، بی تا، ج۲، ص۱۰۲ )
در عیون اخبار الرضا از امام رضا (ع) به نقل از امیرالمؤمنین (ع) در تفسیر آیه شریفه أَکّّالُون لِلسُّحت نقل شده که فرمود : فیِ قَولِ اللهِ عِزَّ وَ جَلَّ أَکّالوُنَ لِلسُّحتِ قالَ هُوَ الرَّجُلُ یَقضیِ لِأَخِیهِ الحاجَهَ یَقبَلُ هَدِیَّتهُ.آن مردی است که حاجت برادرش را برآورده می کند سپس هدیه او را قبول می کند.( مجلسی دوم، بی تا، ج۱۰۱، ص۲۷۳).
مفسرین “أکّالوُنَ لِلسُّحتِ” را به رشوه خواران تشبیه کرده اند. حسن بصری گوید: بنی اسراییل چنین بوده اند هنگامی که دو نفر از آنان به نزد حاکم می آمدند یکی از آن دو در آستینش رشوه بود، که آستینش را می گشود، قاضی کلام او را شنیده و به نفع او حکم می کرد و خداوند با عزت و جلال، این آیه را فرو فرستاده برای آشنایی بیشتر با معنای آیۀ شریفه، به بررسی معنای “سُحت” می پردازیم: سحت مصادیق بسیاری دارد که از جملۀ آنها رشوه در حکم است و سپس به آیۀ شریفه ” فیسحتکم بعذاب” ( سوره طاها ، آیه ۶۱ ) اشاره می کند و می گوید: در این آیه “یسحتکم” به معنای “شما را هلاک می کند” است. ( حیان ، ۱۳۶۲ ، ج ۱ ، ص ۵۳ ).
کلمه سُحت با اشتقاقات آن چهار بار در قران به کار رفته است. یک بار به صورت فعل مضارع و سه بار به صورت السُحت، که هر سه بار در سورۀ مبارکۀ مائده آیات ۴۲، ۶۲ و ۶۳ آمده و در همۀ موارد بعد از أکل بیان شده است. از ان جایی که مال حرام با “أکل” همراه است و در مورد مصرف یا تحت تصرّف قرار می گیرد، دانشمندان آن را به معنای حرام می دانند و با توجه به روایات فراوانی که از ائمۀ اطهار علیهم السلام در تفسیر این آیه شریفه به ما رسیده سحت را به معنای رشوه دانسته و یا حداقل آن را یکی از معانی و مصادیق مهم سحت ذکر می کند. ( صداری،۱۳۸۶، ص۳۴۶ ).
مفسران قرآن نیز در تفسیر این آیۀ سحت را به معنای رشوه می دانند؛ مثلاً صاحب مجمع البیان ذیل این آیۀ شریفه می فرماید: کلمۀ سحت به دو صورت قرائت شده است، السُحت با ضم سین و حاء که قرائت مکّی، بصری و …؛ امّا این سحت به معنای استیصال و هلاکت است. ( طبرسی، ۱۳۷۵، ج ۱، ص ۱۹۶ ).
سپس خداوند، یهودیان را با این اوصاف، توصیف می کند که سخنان دروغ را می شنوند و می پذیرند و مال سحت یا حرام را می خورند. دربارۀ علّت تَسمیه حرام به سحت ، سه قول را ذکر می کند:
قول زجاج: بدین سبب حرام را سحت نامیدند که عذاب و نابودی را به دنبال دارد.
قول حیائی: به این علّت که هیچ برکتی در مال حرام نیست و موجب هلاکت و نابودی انسان است.قول خلیل: بدین دلیل که حرام خواری، کار قبیح و زشتی است که موجب ننگ و عار است مثل بهای فروش سگ ، خمر و … پس مروّت را از انسان زایل می کند.
با توجه به این مطالبی که از تفسیر مجمع البیان ذکر شد جای هیچ شکی باقی نمی ماند که حداقل یکی از مصادیق مهم سحت ، رشوه است که آن را از خصوصیات یهود می داند و با بهره گرفتن از روایاتی که در تفسیر این آیه آمده رشوه در حکم کفر به خداوند بیان شده است.نکتۀ دیگری که از عبارات تفسیر مجمع البیان به دست می آید این است که هر جا کلمۀ رشوه را بیان می کند قید “فی الحکم” را نیز بعد از آن ذکر می کند که بیانگر این است که رشوه تنها در مورد قضاوت و داوری جریان دارد. ( طبرسی، ۱۳۷۵ ، ج ۱ ، ص ۲۸۲).
علامۀ طباطبایی نیز در ذیل این آیۀ شریفه به بحث و بررسی کلمۀ سُحت می پردازد و می فرماید: در مفردات راغب سُحت که به معنای پوستی است که کنده می شود… سَحَت و أسحَت هر دو به معنای متعدّی “هلاک کردن” استعمال می شوند و سحت که به معنای کار حرامی است که باعث ننگ صاحب آن است نیز از همین باب، یعنی متعدّی است، که گویا دین و شرافت او را از بین می برد.
(أَکّالوُنَ لِسُحتِ)، یعنی چیزی که دینشان را از بین می برد و می خورند و پیامبر (ص) فرمود: هر گوشتی که از سحت یا حرام بروید، آتش بدان سزاوارتر است. رشوه هم نیز سحت نامیده شده است. پس هر مالی که از حرام به دست می آید سحت نام دارد و سیاق این آیۀ شریفه می رساند که منظور از سحت، همان رشوه است و با ذکر این ویژگی روشن می شود که علمای یهود، گروهی از خود را به نزد پیامبر اکرم (ص) فرستادند و آنان در این بین رشوه ای گرفته بودند تا حکم خدا را تغییر دهند و چون ممکن بود حکم آنان، باعث ضرر بعضی از آنها گردد، با رشوه دادن جلوی ضرر خود را گرفتند. ( طباطبایی، ۱۳۸۷ ، ج ۵ ، ص ۳۷۰ ).
آیۀ سوم: آیه ۶۲و۶۳ از سورۀ مائده می فرمایند: «و تری کثیراً مِنهُم یُسارِعوُنَ فِی الاِثمِ وَ العُدوانِ وَ اَکِلِهُم السُّحتَ لَبِئسَ ماکانوُا یَعمَلوُنَ. لَو لا یَنهاهُمُ الربانِیُّون و الاَحبارُ عن قَولِهِمُ الاِثمَ وَاَکِلِهمُ السُّحتَ لَبِئسَ ماکانوُا یَصنَعوُنَ.»
اگر علمای نصاری و یهود پیروان خود را از گفتار زشت و خوردن حرام باز ندارند (بلکه با ملّت خود در رشوه خواری و حرامخوری شرکت کنند) آنها هم عمل بسیار زشت مرتکب می شوند.
ظاهراً مقصود از “اثم ” در آیه ” گناه ” است در اینجا از آیه بعدی که می فرماید ” عن قَولِهِمُ الاِثمَ وَاَکِلِهمُ السُّحتَ"استفاده می شود، که مراد گفتن مطالبی است که در معارف دین موجب کفر و فسق می شود و بنابراین می توان گفت گناهان سه گانه ای که در آیه اسم برده شده است گناهانی است که نسبت به سایر گناهان زبانی و عملیشان کلی تر است. چون آنان هم مرتکب به گناهان زبانی و هم گناهان عملی اند مقصود از گناهان عملیشان یا همان تعدی نسبت به مؤمنین است و یا گناهانی است که بین خود و خدای خود دارند، مانند خوردن اموال مردم به باطل و سحت، مثل رشوه و ربا و نظائر آنها. و آیه شریفه آنگاه به مذمت رذایل آنها می پردازد و می فرماید:« لَبِئسَ ماکانوُا یَصنَعوُنَ» پس به دنبال آن، علمای آنان یعنی ربّانیین و احبار را توبیخ می کند و به این جرمشان مؤاخذه می نماید که آنان حضور داشتند و آلودگی ها و گناهان ملّت را می دیدند و می توانستند ایشان را راهنمایی نموده و از منکر نهی شان نمایند و لیکن نکردند.آیه ۶۳ سوره مائده نیز مانند آیه قبلی “عدوان” را همراه “اثم” ذکر نکرده که بتوان استفاده کرد که«اثم و عدوان» هر دو یکی و عبارتست از تجاوز قول به نسبت حدود خدای سبحان. که منظور همان در حکم است."سحت” به ضم"س” بر وزن “جفت” در اصل به معنای جدا کردن پوست و نیز به معنی شدت گرسنگی است، پس به مال حرام و نامشروع مخصوصاً رشوه اطلاق شده است. مال مسحوت؛ یعنی برده شده و از بیخ کنده شده است، چون مال حرام و رشوۀ برکت و صفا را از جامعه انسانی می برد، همانگونه که کندن پوست درختان، سبب از بین رفتن طراوت و پژمردگی آن می شود. ( طباطبایی، ۱۳۸۷ ، ج ۱۰ ، ص ۲۰۹ ).
خلاصه و نتیجه بحث
با توجّه به این که تفاسیر قرآن از جنبه های مختلفی آیات قرآن را تفسیر و تشریح می کنند، هدف ما از ذکر آنها این است که اگر چه دیدشان نسبت به آیات قرآت متفاوت است، ولی در عین حال همۀ آنها در این که آیات مذکور دربارۀ رشوه است، اتفاق نظر دارند؛ مثلاً در بیان معنای سحت با توجّه به عمومیّت آن که مصادیق متفاوتی دارد و به معنای حرام است، اجمالاً در این که حداقل یکی از معانی آن رشوه است اتفّاق دارند. و از آن جایی که این آیات صفت زشت و ناپسند حرام خواری را از ویژگی های یهودیان ذکر می کند مسلمانان را از این عمل زشت باز داشته و دستور به اجتناب از آن داده است. بنابراین به طور خلاصه از مجموع آیاتی که در این باره ذکر گردید، حرمت رشوه استفاده می شود.
۲-۲-۲- سنت (احادیث و روایات)
دومین دلیلی که علما برای اثبات حرمت رشوه از آن یاد می کنند سنّت است و به نظر می رسد یکی از مهمترین دلایل برای این امر روایاتی هستند که از پیامبر(ص) نقل شده است و بعضی از این روایات نصّ بر حرمت رشوه اند و چنان صراحت دارند که هیچ گونه احتمال خلاف در آن داده نمی شود و جای هیچ گونه شک و شبهه ای باقی نمی گذارد.
از آن جا که شیعه امام را خلف صالح پیامبر و جانشین بر حقّ او می دانند و بر عصمت آنها اتفاق نظر دارند، دایرۀ سنّت را گسترش داده و شامل قول و فعل و تقریر ائمه اطهار می دانند کما اینکه در اصول فقه مظفّر نیز این مطب ذکر شده است. ( مظفر، ۱۳۸۸ ، ج ۲ ، ص ۱۱۰ ).
اگر به روایاتی که در این زمینه وارد شده مراجعه کنیم درمی یابیم که آنها به صراحت بر حرمت رشوه دلالت دارند و خود کلمۀ رشوه و مشتقّات آن که در قرآن نیامده، در روایات فراوان ذکر شده اند.
و امّا از نظر سنّت: روایات بیشماری بر حرمت رشوه دلالت دارند.