۳-۹-۱. آمار توصیفی ۸۸
۳-۹-۲. آمار استنباطی ۸۸
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها ۹۰
۴-۱. مقدمه ۹۱
۴-۲. تحلیل توصیفی دادهها ۹۱
۴-۳. تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیهها ۹۶
۴-۳-۱. آزمون فرضیهها ۹۶
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادها ۱۱۱
۵-۱. مقدمه ۱۱۲
۵-۲. نتایج به دست آمده ازآمار توصیفی ۱۱۳
۵-۳. نتایج به دست آمده از آمار استنباطی ۱۱۳
۵-۴. نتایج آزمون فرضیات تحقیق و مقایسه نتایج با پیشینه تحقیق ۱۱۳
۵-۴-۱. نتایج آزمون فرضیات اصلی تحقیق ۱۱۳
۵-۴-۱-۱. نتایج آزمون فرضیه اصلی اول ۱۱۳
۵-۴-۱-۲. نتایج آزمون فرضیه اصلی دوم ۱۱۴
۵-۴-۱-۳. نتایج آزمون فرضیه اصلی سوم ۱۱۴
۵-۴-۱-۴. نتایج آزمون فرضیه اصلی چهارم ۱۱۵
۵-۴-۱-۵. نتایج آزمون فرضیه اصلی پنجم ۱۱۵
۵-۴-۲. نتایج آزمون فرضیات فرعی تحقیق ۱۱۶
۵-۴-۲-۱. نتایج آزمون فرضیههای فرعی اول و فرعی پنجم ۱۱۶
۵-۴-۲-۲. نتایج آزمون فرضیههای فرعی دوم و فرعی ششم ۱۱۶
۵-۴-۲-۳. نتایج آزمون فرضیههای فرعی سوم و هفتم ۱۱۶
۵-۴-۲-۴. نتایج آزمون فرضیههای فرعی چهارم و هشتم ۱۱۷
۵-۵. مدل نهایی تحقیق ۱۱۷
۵-۶. پیشنهادها و محدودیتهای تحقیق ۱۱۸
۵-۶-۱. محدویتهای تحقیق ۱۱۸
۵-۶-۲. پیشنهادای کاربردی ۱۱۹
۵-۶-۲-۱. پیشنهادهای مرتبط با فرضیه اصلی ۱و۲ (تاثیر بازاریابی رابطه مند بر وفاداری مشتری و رضایت مشتری) ۱۱۹
۵-۶-۲-۲. پیشنهادهای مرتبط با فرضیه اصلی ۳ و ۵ (تاثیر رضایت مشتری بر وفاداری مشتری و تاثیر رضایت مشتری بر حفظ مشتری) ۱۱۹
۵-۶-۲-۳. پیشنهادهای مرتبط با فرضیه اصلی ۴ (تاثیر وفاداری مشتری بر حفظ مشتری) ۱۲۰
۵-۶-۲-۴. پیشنهادهای مرتبط با فرضیه فرعی اول و پنجم( تاثیر اعتماد بر وفاداری مشتری و رضایت مشتری) ۱۲۰
۵-۶-۲-۵. پیشنهادهای مرتبط با فرضیه فرعی دوم و ششم(تاثیر تعهد بر وفاداری مشتری و رضایت مشتری) ۱۲۱
۵-۶-۲-۶. پیشنهادهای مرتبط با فرضیه فرعی سوم و هفتم (تاثیر مدیریت ارتباطات بر وفاداری مشتری و رضایت مشتری) ۱۲۱
۵-۶-۲-۷. پیشنهادهای مربوط با فرضیه فرعی چهارم و هشتم (تاثیر مدیریت تعارض بر وفاداری مشتری و رضایت مشتری) ۱۲۲
۵-۶-۳. پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی ۱۲۳
منابع و مآخذ ۱۲۴
الف) منابع فارسی ۱۲۵
ب) منابع انگلیسی ۱۲۷
پیوستها ۱۳۰
چکیده انگلیسی ۱۵۸
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول (۲-۱) انواع وفاداری ۵۷
جدول (۲-۲) ابعاد وفاداری ۵۹
جدول (۲-۳) تحقیقات داخلی انجام شده در زمینه حفظ مشتری ۷۰
جدول (۲-۴) برخی تحقیقات خارجی انجام شده در زمینه حفظ مشتری ۷۱
جدول (۳-۲) منابع، شاخصها و سوالات پرسشنامه ۸۵
جدول (۳-۳) جدول پایایی سوالات پرسشنامه ۸۷
حملونقل
۰.۱۹۸۸
-
-
-
-
۰.۰۰۰۶۷۵۹۵۰
۰.۱۹۹۵
۴۳۳۷۴۷.۳۱
کالا و خدمات
۰.۹۴
۰.۰۰۱۶۷۱۵
۰.۱۲۷
۰.۱۳۹۸۶۱
-
۰.۰۰۳۷۱۴۹۴۹
۱.۲۲
۲۶۵۲۴۸۹.۸۴
مسکن
۰.۱۹۵۳
-
-
-
-
۰.۰۰۳۹۲۸
۰.۱۹۹۳
۴۳۳۳۱۲.۴۷
جمع
۱.۳۵۲۵
۰.۰۲۹۸۷۱۵
۰.۱۲۷۶۶۵۳
۰.۱۳۹۸۶۱
۰.۸
۰.۰۰۸۳۲۱
۲.۴۶۶۸
۵۳۶۳۲۴۷.۴۹
جدول شماره ۱۴ : ردپای بومشناختی شهرستان اصفهان (هکتار)
منبع نگارنده
در اینجا مساحتهای اختصاص دادهشده به ردپای هر یک از این بخشهای مصرفی را بر روی نقشههای GIS نمایش داده می شود. همانطور که در نقشه شماره ۵ نشان دادهشده است برای تأمین غذای مصرفی شهرستان اصفهان به مساحتی بیش از مساحت این شهرستان نیاز است. و ردپای غذای مصرفی شهرستان اصفهان نقاط دیگری از استان اصفهان را، نظیر شهرستان شهرضا، دهاقان، مبارکه، فلاورجان، برخوار، اردستان و نائین را نیز در برمیگیرد.
نقشه شماره ۵: ردپای بخش غذای مصرفی در شهرستان اصفهان
منبع: نگارنده
در نقشه شماره ۶ مساحت اختصاص دادهشده به ردپای بخش حملونقل نمایش دادهشده است. بر اساس اطلاعات این نقشه، ردپای ساکنین شهرستان اصفهان در بخش حملونقل فقط در محدوده این شهرستان واقعشده است.
نقشه شماره۶: ردپای بخش حملونقل در شهرستان اصفهان
منبع: نگارنده
در نقشه شماره ۷ مساحت اختصاص دادهشده به ردپای بخش کالا و خدمات ساکنین شهرستان اصفهان نمایش دادهشده است. همانطور که مشاهده می شود بخش کالا و خدمات مساحت بیشتری را نسبت به بخشهای دیگر به خود اختصاص داده است، که علاوه بر شهرستان اصفهان بخشهایی از شهرستانهای دیگر استان اصفهان نظیر شهرستان شهرضا، دهاقان، مبارکه، فلاورجان، برخوار، خمینیشهر، اردستان و نائین و بخشهایی از استانهای فارس و یزد را نیز شامل می شود.
نقشه شماره ۷: ردپای بخش کالا و خدمات در شهرستان اصفهان
منبع نگارنده
در نقشه شماره ۸ مساحت اختصاص دادهشده به ردپای بخش مسکن ساکنین شهرستان اصفهان نمایش دادهشده است. همانطور که مشاهده می شود بر اساس اطلاعات این نقشه، ردپای ساکنین شهرستان اصفهان در بخش مسکن فقط در محدوده این شهرستان واقعشده است.
۲-۱۱ پیشینه پژوهش
۲-۱۱-۱ پیشینه داخلی پژوهش
جعفرزاده، اسفیدانی (۱۳۸۳) پژوهشی با عنوان وضعیت زنان در اشتغال و مدیریت مطالعه موردی ایران به انجام رسانیدند. امروزه مدیریت زنان نه تنها در کشورهای در حال توسعه، که در کشورهای توسعهیافته نیز از مقولههای مهمی است که مورد توجه صاحبنظران علوم مختلف قرار گرفته است و در سطح جهانی نیز سازمانهای بینالمللی توجهی ویژه به جایگاه زنان در کشورهای مختلف دارند. از این رو، همواره مقوله زنان و به ویژه مشارکت آنان در تصمیمگیریها و مشاغل سطوح عالی مورد توجه بوده است.
یکی از شاخصهای مهمی که به عنوان معیار توسعه جنسیتی و نیز توانمندسازی زنان مورد توجه قرار میگیرد، میزان مشارکت زنان در تصمیمگیریهای کلان کشور، و همچنین حضور آنان در پستهای مدیریتی است. علیرغم، برنامهریزیهایی که در این حوزه انجام شده است حضور زنان در پستهای مدیریتی هنوز چشمگیر نیست و به نظر میآید که زنان در مسیر پیشرفت شغلی خود در سطوح مدیریتی با مسائل و مشکلات زیادی روبه رواند که این موضوع نه تنها در کشورهای در حال توسعه، که در کشورهای توسعهیافته نیز هنوز در حد یک مسئله باقی مانده است و صاحبنظران نتوانستهاند آن گونه که باید و شاید پاسخی برای آن بیابند.
صفری و فروغی ابری (۱۳۸۹) پژوهشی با عنوان سقف شیشهای و راههای شکستن آن برای زنان در ایران به انجام رسانیدند. سقف شیشهای، مجموعهای از نگرشها و تعصبهای منفی است که مانع از آن میشود تا زنان و سایر گروههای اقلیت، از سطحی معین در سلسله مراتب سازمانی بالا روند. مدیریت فردا بر دوش زنان و مردان خود باور است و در این میان خودباوری، نیازی مبرم برای زنان است تا این سقف شیشهای را بشکنند.
امروزه برنامه ریزان در سطح خرد و کلان به اهمیت نقش زنان در پیشبرد اهداف جامعه واقف شدهاند. با این حال شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه همچنان علایقی را در سطح جامعه به نمایش میگذارد که مانع ارزش گذاری واقعی فعالیت زنان در جامعه میشود . باور غلط به برتر بودن جنس مذکر نسبت به مونث از جهت قدرت مدیریتی، گرایش به مردسالاری در انتصاب مدیران، باور به اینکه زنان در موضع تصمیمگیری محتاطانهتر عمل میکنند، باور به عاطفیتر و احساسیتر بودن و … از باورهایی هستند که در این زمینه تأثیر میگذارند. هدف از نگارش این مقاله بررسی وضعیت سقف شیشهای برای زنان در ایران و راههای شکستن آن است. نتایج بدست آمده بر اساس مطالعات کتابخانهای حاکی از آن است که از نظر کمی حدود ۰۸/۳۲ درصد از شاغلان مشمول قانون استخدام کشوری را زنان تشکیل میدهند. نحوه توزیع زنان در وزارتخانهها بدین گونه بوده است که ۳۶/۷۲ درصد در وزارت آموزش و پرورش، حدود ۶/۱۶ درصد در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و حدود ۰۴/۱۱ درصد در سایر وزارتخانهها به کار اشتغال دارند (سالنامه آماری کشور، ۱۳۸۳). نتایج نشان دهنده فقدان تنوع مشاغل قابل دسترسی و نبود امکان تحرک شغلی برای زنان است.
یزدخواستی، میرزائی و فتحی (۱۳۸۸) پژوهشی به عنوان مطالعهی نگرش شاغلان سازمانهای دولتی استان آذربایجان شرقی نسبت به تصدی پستهای مدیریتی توسط زنان به انجام رسانیدند.
چگیده: یکی از مباحث مطرح در حوزهی توسعه، میزان مشارکت فعال زنان در عرصههای مختلف اجتماع از جمله در تصمیمگیریهای کلان جامعه است. نابرابریهای جنسیتی به ویژه در حوزه مدیریتی سبب شده تا آن گونه که شایسته است از نیروی بالقوه زنان استفاده نشود، البته این نابرابریها با توجه به سطح توسعه کشورها متفاوت است. در تحقیق حاضر به منظور تبیین نابرابریهای جنسیتی نظریههایی گوناگون ارائه، اما بر نظریه نئوکلاسیک بیشتر تأکید میشود. بر اساس این نظریه مسئولیتهای خانوادگی زنان، ویژگیهای جسمی و جنسیتی آنان و شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه و سازمانها باعث ایجاد نابرابریهای جنسیتی و تداوم آنها میشود. در نتیجه، نگرش مثبت نسبت به واگذاری مشاغل مدیریتی به زنان وجود ندارد. این پژوهش با هدف محوری « شناخت نگرش شاغلان سازمانهای دولتی استان آذربایجان شرقی به موضوع مدیریت زنان» و به شیوهی پیمایشی و با نمونهی ۴۰۸ نفر انجام میشود. مهمترین نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که موانع نامریی و به تعبیری « سقف شیشهای » به گونهای محسوس در سازمانهای مورد مطالعه وجود دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که به ترتیب؛ پذیرش باورها و کلیشههای مربوط به « ویژگیهای جسمی و جنسیتی زنان»، « مسئولیتهای خانوادگی»، «وضعیت اجتماعی حاکم بر جامعه و سازمانها» و سپس متغیرهای « سطح تحصیلات»، « تعداد اعضای خانوار» و « سن » مهمترین عوامل مرتبط با نگرش جامعهی آماری مورد مطالعه نسبت به تصدی پستهای مدیریتی توسط زنان است.
فشاری و شیبانی (۱۳۸۰) در پژوهشی به این نتیجه رسید ه اند که تقسیم سنتی کار در خانواده، که خود ناشی از گرایش های فرهنگی جامعه است، و نیز حاکمیت این تقسیم به جای تقسیم مشارکتی، باعث شد هاست که تابع عرض هی کار زنان، بی ثبات تر از مردان باشد؛ از طرفی افزایش تعداد فرزندان، وجود فرزندان در سنین پایین، و عدم دسترسی به خدمات مکمل کار خانه، در بی ثبات تر شدن تابع عرض هی کار زنان بی تأثیر نبود ه و باعث گرایش آنان به سمت مشاغل متناسب با تابع عرضه کار خانه، برای مقابله با عوامل بی ثباتی شد ه است(به نقل از سید جوادین و همکاران ، ۱۳۸۶).
زاهدی(۱۳۸۲) در پژوهش خود عوامل فرهنگی ، مانند پوشش و هنجارهای فرهنگی اجتماعی را در عدم دست یابی زنان به پست های مدیریتی مهم یافت هاست . وی مسئولیت های خانوادگی، عوامل سازمانی، مانند سیاست های منابع انسانی و قوانین و مقررات دست یابی به مشاغل مدیریتی، و عواملی فردی چون مهارت ها و تمایلات فردی را نیز موانعی مهم در ارتقای شغلی زنان می داند.
۲-۱۱-۲ پژوهش های خارجی
عدم توفیق زنان در دستیابی به سطوح عالی مدیریت را در اصطلاح سقف شیشه ای می گویند این اصطلاح اولین بار در سال ۱۹۸۶ به وسیله مجله وال استریت جو زنان به کار رفت این اصطلاح در سال ۱۹۹. برای اشاره به تعداد اندک زنان و اقلیتها در اداره و سازمانهای بخش دولتی و خصوصی بکار رفت و گاهی نیز برای اشاره به شکاف عمیق دستمزد در سطوح بالای توزیع درآمدهای به کار رفته است و همچنین لازم به ذکر است که در سال ۱۹۸۷ سورسیون و همکارانش از اولین کسانی بود که از این اصطلاح استفاده کردند. سقف شیشه ای بیان می کند که زنهای کارمند اغلب در بدست آوردن سیستمهای حساس تمایل دارند ولی وقتی به آن نزدیک می شوند شکست می خورند و ایجاد سرخوردگی روحی می شوند که متصور می شوند که یک سقف کاذب شیشه ای وجود دارد که این مانع نشانه تبعیض در راه تلاش یک پرسنل زن نسبت به مرد برای رسیدن به اهداف عالی مدیریتی در سازمانها می باشد. (میرغفوری ۱۳۸۵)
برگمن، رایت، کارلسن، ۱۹۹۶ در پژوهشی تحت عنوان (ارزیابی فرهنگ سازمان کار زنان) مشکلات ۴۴۰ نفر از زنان شاغل در دانشگاه بیمارستان و محیطهای صنعتی بررسی شده نتایج این تحقیق نشان داد زنانی که در محیط های مردانه تر اشتغال دارند بیشتر از بقیه زنان کار می کنند و این نشانگر این است که از نگرش جنسیتی رنج می برند، که در نتایج تحقیق با عنوان (توانایی زنان در جامعه دانشگاهی) نشان می دهد که علی رغم تعداد بالای زنان در بخش های سرپرستی دانشگاه و در مرتبه استادی، معمولاً اکثر این زنان در حاشیه قرار دارند؛ اکثر آنها استخدام نیستند، در رشته هایی محدود و با دستمزدهایی کمتر از مردانی که در موقعیت های مشابه آنها هستند، خدمت می کنند (کلارک، ۱۹۹۸)
تدرو و روهادس (۱۹۹۹) پژوهشی معطوف به بررسی کیفی تجارب ۳۰ نفر از زنان شاغل در دانشگاه مید وست که دارای سمت های اجرایی رده بالا بودند انجام رسانیدند . محور اصلی این تحقیق بررسی مسائل مربوط به رهبری، فرهنگ سازمانی و نقش جنسیت در امور اجرایی دانشگاه بود. نتایج نشان داد زنانی که در دانشگاه دارای سمت های اجرایی رده بالا هستند؛ از نظر الگوی رهبری و قواعد رفتاری و انتظارت تشکیلاتی تحت تاثیر مردان هستند. ۹ نفر از زنانی که دارای رتبه های شغلی بالا بودند اظهار کردند با تقلید از رفتار همکاران مرد توانسته اند جا پای آنان بگذارند. این قبیل زنان به سبک های ارتباطی غیرفردی، سلسله مراتب تشکیلاتی، کارایی و بهره وری بیشتر توجه داشته اند (تدرو و روهادس ۱۹۹۹).
ستلز و همکارانش (۲۰۰۶) در مقاله ای را به عنوان« وضعیت زنان در علوم دانشگاهی» در مورد ۲۰۸ نفر از اعضاء هیئت علمی دانشگاه مید وسترن تحقیق کردند. نتایج بدست آمده نشان داد دانشمندان زن هرگز وضعیت برابری با دانشمندان مرد نداشتند. زیرا جنبه های ساختاری محیط علمی برای آنها فرصت های کمتر و موانع بیشتر فراهم کرده است. (جانعلی زاده چوب بستی و همکاران ۱۳۷۸: ۱۰۴)
از نظر وی دانوف(۱۹۸۹)خصایص ساختار خانوادگی باعث اشتغال ذهن به فعالیت های خانوادگی و اتلاف انرژی در روابط خانوادگی می شود زمان صرف شده در کارهای خانوادگی و به ویژه ه ساعت هایی که با فعالیت های مربوط به مراقبت از فرزندان پیوسته است ، احتمال دخالت با ساعت های کار را بالا می برد و به افزایش بار اضافی نقش و تهی سازی انرژی فرد کمک می کند؛ از سوی دیگر زنانی که شوهران شان ساعت های طولانی کار می کنند، سهم بیش تری از فعالیت های خان هداری و مراقبت از کودک را ب ر عهده می گیرند و در نتیجه برای هماهنگ سازی برنام هی زمانی کار با وظایف خانوادگی شان دچار مشکل می شوند و این مسئله احتمال دست یابی به پست های بالاتر را برای آنان کاهش می دهد. محرک های تنش زای خانوادگی، که شامل تنش های والدینی و تنش های ازدواج است، مستقیماً به تعارض کار و مسائل خانوادگی مربوط است و از آن جا که زنان به طور سنتی، به دلیل عدم پاسخ به تقاضاهای نقش خانوادگی مجازات های سنگین تری را متحمل می شوند، وجود این محرک های تنش زا در نقش خانوادگی زندگی فرد می تواند به تندخویی، احساس خستگی، و دل مشغولی با مشکلات موجود در حوز ه آن نقش منجر شود و در نهایت افزایش افسردگی و ناراحتی روحی را پدید آورد(به نقل از سید جوادین و همکاران ، ۱۳۸۶).
در بررسی زنان شاغل در پستهای مدیریتی در ۱۰۰۰ شرکت عضو فورچون[۵۱] عاملهای بازدارنده دستیابی زنان به پستهای مدیریتی چنین شمرده شده است (کاتالیست[۵۲]، ۲۰۰۳).
نداشتن تجربه مدیریتی زنان ، نبود یا کمبود الگوهای مدیران موفق زن در سازمانها، ـ نرمش ناپذیری در برنامههای کاری زنان به سوی مشکلات برآمده از مسائل خانهداری، نبود مدیریت راه پیشرفت برای زنان در سازمانها، نپذیرفتن زنان به سان همکار در گروههای کاری از سوی مردان، کمیاب شمردن موقعیتهای زنان در سازمانها و ناتوانی زنان در انجام کارهایی که نیازمند دوری از خانواده است.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۳-۱ مقدمه
رعایت اخلاق حرفهای، در هر نوع فعالیتی، به ویژه در یک پژوهش، با اهمیت است. اگر چه، رعایت مسایل اخلاقی بیشتر در قسمت روش انجام کار مطرح است، اما بایستی در تمامی مراحل تحقیق، مدّنظر پژوهشگر قرار گیرد. پژوهشگر باید توجه داشته باشد که اعتبار دستاوردهای تحقیق، بهشدت تحت تاثیر روشی است که برای تحقیق خود برگزیده است (خاکی، ۱۳۷۸، ۱۵۵). گاهی فرضیات و نظریههای مطرحشده درست است ولی روش آزمون و اعتباریابی آنها، نادرست به کار میرود(میرزایی اهرنجانی، ۱۳۸۵، ۱۰۲). بر این اساس، در این پژوهش تلاش شده تا ضمن تهیه طرح تحقیق[۵۳] و تنظیم مراحل تحقیق، ابزار مناسبی برای گردآوری داده ها طراحی شود. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش های آمار توصیفی (میانگین و درصد فراوانی) و استنباطی استفاده شده است بهطور خلاصه در این فصل به موضوعات زیر پرداخته میشود:
-
- روش تحقیق؛
-
- جامعه آماری؛
-
- ابزار گردآوری اطلاعات؛
-
- روایی و پایایی پرسشنامه؛
-
- روش تجزیه و تحلیل داده ها
نمودار (۳-۱) طرح تحقیق
منبع: صفرزاده، ۱۳۸۴
۳-۲ روش تحقیق
روش تحقیق، عبارت از یک روش گام به گام، منطقی، منظم و دقیق، برای شناسایی مشکلات، گردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها و استنباط معتبر از آنها است. از این رو، تحقیق علمی صرفاً مبتنی بر تجربه یا برداشتهای شخصی و درک مستقیم نیست؛ بلکه هدفمند و دقیق است (سکاران، ۱۳۸۱، ۶). تحقیق حاضر با توجه به هدف پژوهش به منظور شناسایی علل عدم ارتقای شغلی بانوان در پستهای اختصاصی در سازمان های دولتی شهرستان ساوه توصیفی – پیمایشی استکه به توصیف رابطه بین متغیرهای ما می پردازد.
۳-۳ جامعه آماری
جامعه آماری، به کل افراد گروه، وقایع یا چیزهایی اشاره دارد که محقق میخواهد به تحقیق درباره آنها بپردازد؛ به طوری که حداقل در یک صفت مشترک باشند (سکاران، ۱۳۸۱، ۲۹۴). جامعه آماری در تحقیق حاضر شامل کلیه زنان شاغل در سازمان های دولت شهرستان ساوه می باشد. که این سازمان ها شامل سازمان تامین اجتماعی، سازمان بنیاد مسکن، شبکه بهداشت، سازمان تاکسی رانی ، ثبت اسناد، ثبت احوال و بهزیستی می باشند.روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقهای میباشد به این صورت که به شیوه طبقهای از بین زنان شاغل در سازمانهای دولتی شهرستان که مجموع آنها ۱۷۰ نفر میباشد نمونه انتخاب شد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد افراد نمونه ۱۰۲ نفر منظور شد. یه دلیل عدم تکمیل یکی از پرسشنامهها تعداد نمونه در بخش تجزیه و تحلیل دادهها ۱۰۱ نفر منظور گردید.
۳-۴ روش تعین حجم نمونه
برای تعیین حجم نمونه از روش تعیین حجم نمونه با بهره گرفتن از فرمول کوکران استفاده شد .
فرمول مناسب برای n، چنین است:
n: تعداد افراد نمونه آماری
ξ: بازده قابل تحمل از برآورد پارامتر موردنظر
P: نسبت موفقیت در جامعه (۶/۰)
Z: مقدار متغیر نرمال متناظر با سطح اطمینان در اینجا ۹۵% (۱-α) است (۹۶/۱).
α: سطح خطا ( ۱/۰=α).
N: حجم جامعه (۱۷۰).
با توجه به فرمول فوق و تعداد حجم جامعه تعداد افراد نمونه ۱۰۱ نفر محاسبه شد.
۳-۵ نمونه آماری و روش نمونه گیری
گروه نمونه، مجموعه کوچکی از جامعه آماری است مشتمل بر برخی از اعضا که از جامعه آماری انتخاب شدهاند. بهعبارتی گروه نمونه، یک مجموعه فرعی از جامعه آماری است که با مطالعه آن، محقق قادر است نتیجه را به کل جامعه آماری تعمیم دهد (سکاران، ۱۳۸۱،ص ۲۹۵).
بررسی پیشینه روان درمانی بیانگر اینست که بیشتر روان درمانگر در کار با کودک بازی و وسایل هنری را پیشنهاد کرده اند، زیرا که به عنوان وسیله ای برای تعامل است و یک شکل ارتباط مناسب برای گروه های سنی کودکان فراهم میکند. هدف عمده در هنر درمانی خواه در گروه یا فردی فراهم آوردن تسهیلات، تحرک خلاقیت،کمک به کودکان برای پیشرفت و سازگاری بهتر با دنیای اطراف وتغییر در الگوهای رفتاری آنان میباشد. اسکیف وهیوت دلایل عمده ارجاع کودکان به هنر الگوهای رفتاری آنان میباشد. اسکیف و هیوت دلایل عمده ارجاع کودکان به هنر درمانی گروهی را زیر بیان میکنند.
الف)هنردرمانی گروهی با افزایش قوه ابتکار وبه صورت تفریحی قادر است بازداری فعال کودکان را برای مهار رفتارهای خطر جویانه به آسانی افزایش دهد.
ب) وسیلهای هدفمند وتخیلی برای بیشتر کودکان است که با بهره گرفتن از وسایل هنری میتواند از آن به عنوان الگویی برای یکپارچه سازی استفاده کنند.
ج) فرصت بودن بخشی ازیک گروه،با فرهنگ خودشان را برای کودک فراهم می کند،که وابسته به شرکت همه اعضای گروه است وتجربه رشد هیجانی کودکان را به برای آنها یی که تجربیات خوبی در خانواده ویا کلاس درس نداشتند، پدید میآورد.
د)کودکانی که نسبت به بودن با بزرگسالان رغبتی نشان نمی دهند می توانند پس خوراند بیشتری از همسالان گرفته وگروه را محیط اجتماعی راحتی برای درمان بیابند.
ه) کودکانی که ترسیدهاند احساسات خصمانه آنها غیر قابل قبول باشد،گروه را جایگاه محکمتری نسبت به وضعیتهای درمان دو نفری خواهند یافت.
اسکیف (۱۹۹۸) در کتاب خود در باره دختر هفت سالهای به نام مری مینویسند که پنج خواهر وبرادر داشت این دختر دو بار شاهد بریدن مچ دست مادرش برای خودکشی بود و تقریباً قادر به هیچ گونه عملکردی در مدرسه نبود و هیچ ارتباطی نیز با آموزگارش برقرار نمیکرد. دختر هفت ساله دیگری به سارا در این گروه بود به خاطر رفتارهای پرخاشگرانه اش تحت روان درمانی قرار گرفته بود.
در یکی از جلسات در حالی که مری از بودن در گروه مضطرب می رسد و از اینکه کاری انجام دهد، خوداری میکرد. سارا مقداری چسب و شن را در درون ظرفی با یکد دگر مخلوط کرد و در حالی که دستانش بسیار کثیف شده بود از آنچه انجام داده بود با خنده صحبت میکرد. در همین موقع مری جلو رفت و در کمال آرامش دستان آلوده او را در دست گرفت وسپس به سمت چند کاغذ رفت عکس دستش را روی آنها کشید و دور آنها را برید، چنین به نظر میرسید که این عمل او مستقیماً با تلاش مادرش برای خودکشی مربوط می شد سپس دستهایی را که از کاغذ بریده بود به هوا ریخت. پس از آن همه اعضای گروه این را به عنوان یک موضوع پذیرش او از طرف گروه موجب شد که وی خود را بخشی از آن بداند و تغییرات محسوسی در وی پدید بیاید.
پاین[۸۱] (به نقل از ویلیامز ووود ۱۹۷۳، ۱۷۴) هنر را یک تجربه لذت بخش همگانی و یک نوع بسط خود میداند که مهمترین ومناسب ترین پاداش را فراهم می کند در حالی که در همان زمان ممکن است در خدمت دیگر عملکردها[۸۲] باشد.تجارب خلاق موجبات رها شدن تجارب انعطاف ناپذیر را فراهم کرده و باعث پرورش یکپارچه سازی واقعیت اکنون وتجربه گذشته میگردد.
دنی[۸۳] (۱۹۷۲) اظهار میکند که هنر در یک محدود وسیع رفتاری شامل تخلیه هیجانی، افزایش ارتباط موثر، افشاگری و تغییراتی در نگرش و رفتار گشته و در شش زمینه اکتشاف، ایجاد تفاهم، ادراک خود، آشکارسازی احساسات درونی، ارتباط درون - فردی در جهان خودش، بسط مییابد.
بسیاری از کودکان معلول، تاخیرات ویژه رشدی دارند سبب هنر ودیگر فعالیتهای خلاقیت آمیز میتوانند تاثیر ویژهای روی آنها بگذارند.
روبین ۱۹۷۵ (به نقل از وبلیامز ۱۹۷۷، ۲۱۵) پس از کارهای گستردهای که با تعداد زیادی کودکان معلول انجام داد،بیان کردکه کودکان میتوانند از تجربیات هنری بهره بسیاری ببرند که به طور خلاصه شامل موارد زیر میگردند:
- تجربه های هنری وسیلهای برای کشف و دریافت لذت موجود در محیط اطراف
- راهی برای کنترل وتسلط یابی بر روی چیزها
- وسیله ای برای تجربه موفقیت آمیز و پیشرفت مهارتها
- ابزاری برای خود آگاهی واعتماد به نفس
- وسیله ای برای پالایش وبیان احساسات
- راهی برای کسب ترتیب از گم گشتگی
- وسیله ای برای بسط دادن دنیای حقیقی
- و راهی برای خلاقیت هستند.
موریشما[۸۴] ۱۹۷۵ در آموزش عملی به کودکانی که دارای ناتوانی ذهنی بودند، مشاهده کرد که لذت درونی، در انجام تکالیف هنری برای ذاین کودکان مهمتر از تقویتهای بیرونی بود واین خود به نیازهای انگیزشی در جهان خصوصی کودک تکیه دارد.
گارترومیلر[۸۵] (۱۹۷۵ به نقل از ویلیامز۱۹۷۷، ۱۷۶) در یک برنامه تجربی که برای هشت کودک در سنین ۱۱-۷ سال با دو خط پایه طراحی کردند به تحقیق در مورد این فرض پرداختند که فعالیتهای هنری قادرند رشد،آگاهی ادراکی ومهارتهای حرکتی کودکان دارای ناتوانی یادگیری باشند. نتیجه برنامه تجربی ۶ هفته ای آنها که به وسیله آزمون ادراک بینایی فراستیک اندازه گیری شد تفاوت معنیداری را نشان داد (ویلیامزووود ۱۹۷۷، ۱۹۹).
۲-۶- موسیقی و نقاشی
برای کودکان کودکستانی میتوان موسیقی و نقاشی را با هم ترکیب کرد. موسیقی نیز مانند رنگ برای بچّهها گیرا است.
زیرا ریتم آن را فوزی حس میکند. قلم مو نیز ریتم مخصوص به خودش را دارد. همچنان که موسیقی رنگ خود رادارد. میتوان بچههای کوچک را عادت دادتا با گوش دادن و حسکردن موسیقی نقاشی کنند و یا با تعقیب حرکات موسیقی ارزش خط ورنگ را بفهمند. در واقع موسیقی می تواند ریتم بین خط و هماهنگی رنگ ها را روشن کند (صرافان ۱۳۸۷، ۱۷۶).
در بخشی از انجیل آمده که اشاره به داوود نبی که درآن زمان برای درمان افسردگی پادشاه زمانه خود را با موسیقی درمان کرد.بیش از ۲۵ سال پیش افلاطون گفت بگذاریم هنرمندان ما زیبایی واقعی را که در دل طبیعت نهفته است ببیند تا با هنر بتوانیم جوانانمان را در دست سلامت بنشانیم و زیبایی و تاثیر آن از طریق چشم وگوش مانند نسیمی که سلامت رااز بهشت به هدیه می آورد بر ما بنشیند در زمان رسانس از موسیقی درمانی برای درمان ناشنوایان، عقب مانده ذهنی، بیماری جسمی حاد و مشکلات رفتاری شدید استفاده میکردند (بیرشک ۱۳۷۹، ۱۹۶).
۲-۶-۱ ریتم یا آهنگ ترسیم
ریتم یا آهنگ ترسیم نیز باید مورد توجه قرار گیرد. غالباً مشاهده میشود که کودک در یک شخص یا از شخص دیگر، به تکرار خطوط قرنیهای (خطها یا نقطه ها به عنوان مثال)،
می پردازد. این تمایل به تکرار ریتمی، کهگاهی تا حد رفتار قالبی واقعی پیش می رود،در تضاد با نقاشی آزاد که بابع تخیّل است، قرار میگیرد و دقیقاً به این معناست که آزمودنی بخشی از حالت طبیعی وارتجالی خود را از دست داده است وزیر قواعد تحمیل شده زندگی میکند. در مواقعی که چنین وضعی صراحتاًمشاهده گردد،می توان فرضیه وجود یک روان آزردگی و یا لااقل وجود خصیصههای وسواسی را عنوان کرد (دادستان و منصور ۱۳۸۷، ۱۷۴).
مددی (۱۳۷۹) در یک پژوهش، نقاشی درمانی را در مورد بیست نفر از کودکان دارای اختلا لات و مشکلات هیجانی در طی ۲۴ جلسه ۶۰ دقیقه ای به کار گرفت. موضوع نقاشی برای این کودکان آزاد بوده و هر کودک موضوع دلخواه خود رابه تصویر میکشید، از آزمون بندر گشتالت به عنوان آزمون، پس آزمون، استفاده شده و نتایج کاملاً آشکار ی در بهبود مشکلات هیجانی این کودکان مشاهده شده است.
۲-۷- نظریه های مختلف در مورد سلامت روان
۲-۷-۱ نظریه فروید
به عقیده فروید مردم به درجات مختلف روان نژند هستند وسلامت روانی یک آرمان است نه یک هنجار آماری (هوگان[۸۶] ۱۹۷۶، ۷۷).
طبق نظریه فروید ویژگیهای خاص برای سلا مت روانی ضرورت دارد نخستین ویژگی خود آگاهی است یعنی هر آنچه که ممکن است در ناخودآگاه موجب مشکل شود بایستی خود آگاه شود و خود آگاهی حقیقی ممکن نیست مگر اینکه کنترل غیر واقعی وغیر ضروری یا زیاد از حد (من برتر) در هم شکسته شود به نظریه خود آگاهی عنصر اصلی (ولی نه عنصر کافی)، سلامت روان است (کورسینی[۸۷] ۱۹۷۳، ۱۹۶).
فروید بیگانگی منطقی از علاقه مندی ها واشتیاق های عمومی را معیار نهایی سلامت روانی می داند. (گداستنیک[۸۸] ۱۹۳۹، ۱۹۵).
۲-۷-۲ نظریه موری
به عقیده موری[۸۹] (۱۹۳۸) فرد سالم از ساختار روانی خودش آگاهی لازم را دارد همچنین وی در عین اینکه بین نیازهای مختلف اش تعارضی ندارد از انواع نیازها نیز به نحو مقتضی استفاده میکند. در انسان سالم بهنجار بین (من برتر) و (من آرمانی) فاصله زیاد وجود ندارد موری عقیده دارد که انسان سالم ابتدا (نهاد)سپس (من برتر) و آنگاه (من) به ترتیب نقش عمده را در کنترل رفتار ایفا میکنند و با نظارت خردمندانه (من) ومواظبت (من برتر) تکانههای (نهاد) به صورت قابل ارضاء میشوند. به عقیده موری تمام انسا نها با شدّ ت وضعف متفاوت دچار «عقیده» هستند. اما فقط عقیدههای افراطی و شدید، موجب نا بهنجاری وبیماری میشوند. موری معتقد است که تخیّل و خلا قیّت مهمترین ویژگی سلامت روان هستند (گداستنیک[۹۰] ۱۹۳۹، ۱۹۵).
۲-۷-۳ نظریه آدلر[۹۱]
بنا بر نظریه آدلر فرد بر خوردار از سلامت روان شناختی، توان و شهامت یا جرات عمل کردن را برای نیل به اهدافش دارد. چنین فردی جذاب و شاداب است و روابط اجتماعی سازنده ومثبتی با دیگران دارد. افراد سالم به عقیده آدلر از مفاهیم و اهداف خودش آگاهی دارد و عملکرد او مبتنی بر نیرنگ و بهانه نیست. افراد دارای سلامت روان مطمئن و خوش بین است و ضمن پذیرفتن اشکالات خود درنظریه آدلر از توان خود اقدام به رفع آنها میکنند (کورسینی۱۹۷۳، ۱۹۶).
۲-۷-۴ نظریه مزلو
به عقیده مزلو[۹۲] (۱۹۶۸) افرادبرخوردار از سلامت روان، نیازهای سطوح پایین را برآورده کردهاند و اختلال روان شناختی ندارند و میدانند ومی دانند که هستند؟ و به کجا میروند. ادراک افراد سالم از واقعیّت صحیح است آنها جهان را به صورت عینی ادراک می کنند. این افراد خود انگیختهی سالم و طبیعی هستند و عواطف خود را صادقانه وبدون رنجش دیگران نشان میدهند.
۲-۷-۵ نظریه فروم
فروم (۱۹۶۸) معتقد است که انسان دارای سلامت روان کسی است که عمیقاً عشق می رزد، آفرینشگر است و فورت تعقّل و فرد را در خودش کاملاًپرورانده است.
خودش و جهان را به شکل عمیقی ادراک می کند. احساس درست پایداری دارد، با جهان پیوند دارد و در آن ریشه و اصالت ندارد و حاکم برسر نوشت خویش است. فروم انسان سالم را دارای جهت گیری بارور میداند، یعنی آن نوع جهت گیری که در آن خود قادر است تمام استعدادهای بالقوه خویش را به کار گیرد (کورسینی۱۹۷۳، ۱۹۶).
۲-۷-۶ نظریه روان تحلیل گری
فروید که یکی از قدیمیترین نظریهها رادر مورد پرخاشگری ارائه کرده است، اساساًچنین رفتارهایی را غریزی میداند. فروید در نوشته های خود ریشه های رفتار انسانی را چه مستقیم از غریزه زندگی[۹۳] میداند که انرژی آن از لیبیدو[۹۴] تامین میگردد و در جهت افزایش و یا تولید مجدد زندگی است. به نظر فروید غریزه دیگری به نام غریزه مرگ وجود دارد که هدف آن پایان زندگی ونابودی است. تمام رفتارهای انسان از تلفیق این دو غریزه وتنش دائمی بین آنها نشأت می گیرد. اگر غریزه مرگ مهار نشود. منجر به خود ویرانی میگردد، بنابراین در طی مکانیزمهای دیگر مانند جابجایی،انرژی غریزه مرگ به خارج هدفگیری میشود. به نظر فروید پرخاشگری نه تنها فطری است بلکه غیر قابل اجتناب نیز هست و اگر پرخاشگری به سوی دیگران برون ریزی نشود موجب خود ویرانگری ومرگ خویشتن می گردد (بارون[۹۵] ۱۹۸۵، ۱۹۹).
۲-۷-۷ نظریه رفتار شناسی فطری
به نظر لورنز[۹۶] پرخاشگری در ابتدا از یک غریزه مبارزه جویی نشأت میگیرد که انسان در این احساس با بسیاری از حیوانات شریک است و در طی دوره تکامل گسترش مییابد. لورنز معتقد است انرژی پرخاشگری خود به خود در جاندار به طریقی مستمر و به میزان ثابت تولید میگردد و به مرور زمان ذخیره میشود و فراخوانی اعمال پرخاشگرانه به کمک الف- مقدار انرژی پرخاشگرانه ذخیره شده به حضور و قدرت محرکهای راه اندازی پرخاشگری در محیط بی واسطی میسر می گردد.هر چقدر میزان انرژی ذخیره شده بیشتر باشد. محرکها ضعیف تر نیز برای راه اندازی پرخاشگری کافی هستند. لورنز نثل فروید پرخاشگری را غیر قابل اجتناب و تا حد زیادی ریشه آن را در نیروهای فطری میداند (بارون ۱۹۸۵، ۱۷۷).
۳۹/۱
۴۰/۰
۳۱/۰-
توجه: حجم نمونه در تمام گروه های آزمایشی ۲۰ نفر بود.
در بخش تحلیل اکتشافی دادهها آمارههای توصیفی مربوط به عملکرد آزمودنیها در هر یک از آزمونهای دانش قبلی، یادسپاری و انتقال و همچنین دشواری و تلاش ذهنی در طی یادگیری و آزمونها گزارش میگردد. در ابتدا عملکرد آزمودنیها را در آزمون دانش قبلی مورد بررسی قرار میدهیم. آمارهای توصیفی مربوط این آزمون در جدول ۴-۱ گزارش شده است. همانطور که ملاحظه می شود تفاوت چندانی بین میانگینهای گروه های کاربندی مختلف در دانش قبلی به چشم نمیخورد. لازم به یادآوری است که در پژوهش حاضر اطلاعات افراد با دانش قبلی پایین مد نظر قرار گرفت، زیرا مطالعات مختلف نشان دادهاند اصول چندرسانهای در مورد افراد با دانش قبلی پایین صادق خواهد بود نه برای افراد با دانش قبلی بالا (کالیوگا و همکاران، ۱۹۹۸، ۲۰۰۰ ؛ مهیر، ۲۰۰۱).
در خصوص عملکرد آزمودنیها در یادسپاری و انتقال، مقایسه میانگینها نشان میدهد که دانشآموزان گروه گفتاری نسبت به دانشآموزان گروه متنی در آزمونهای یادسپاری و انتقال نمره های بالاتری به دست آوردهاند (جدول ۴-۱). همچنین دانشآموزان سیستم- سرعت در هر دو سطح (گفتار و متن) در طی یادگیری دشواری بیشتری را تجربه کردهاند، امّا گروه های گفتاری نسبت به گروه های متنی در طی یادگیری تلاش ذهنی بیشتری را صرف کردند.
دانش آموزان گروه متنی نسبت به دانشآموزان گروه گفتاری آزمون یادسپاری را دشوارتر یافتند، اما گروه های یادگیرنده سرعت در هر دو سطح (گفتار ومتن) تلاش ذهنی نسبتاً بیشتری را در آزمون یادسپاری صرف کردند. همچنین گروه های سیستم- سرعت نسبت به گروه های یادگیرنده- سرعت دشواری بیشتری را در آزمون انتقال داشتند، اما گروه های متنی نسبت به گروه های گفتاری در همین آزمون تلاش ذهنی بیشتری را صرف کردند.
تحلیل ها در سطح توصیفی بار دیگر برای آزمون دانش قبلی در جدول (۴-۱) نشان دادند که توزیع نمرههای این آزمون برای سه گروه به غیر از گروه سیستم سرعت گفتار دارای کجی منفی میباشد. در حالی که شاخص کشیدگی برای اکثر گروه ها به غیر از سیستم سرعت ، مثبت میباشد. در دشواری دانش قبلی ملاحظه شد فقط گروه سیستم- سرعت گفتار دارای کجی منفی میباشد، شاخص کشیدگی نیز در هر چهار گروه منفی است اما در تلاش ذهنی در طی یادگیری، توزیع نمرهها برای گروه های متنی دارای کجی مثبت و برای گروه های گفتاری دارای کجی منفی است همچنین شاخص کشیدگی فقط برای گروه سیستم- سرعت گفتار مثبت میباشد. با بررسی همان جدول (۴-۱) برای آزمون یادسپاری، دشواری و تلاش در یادسپاری ملاحظه شد توزیع نمرههای آزمون یادسپاری در تمام گروه ها دارای کجی مثبت میباشد. و به غیر از یک مورد (یادگیرنده سرعت گفتار) بقیه گروه ها کشیدگی مثبت دارند، اما در دشواری در یادسپاری دو گروه یاد گیرنده- سرعت دارای کجی منفی و دوگروه سیستم- سرعت دارای کجی مثبت میباشند و اکثر گروهها دارای کشیدگی مثبت میباشند. در تلاش در یادسپاری فقط گروه سیستم- سرعت متن دارای کجی مثبت و گروه یاد گیرنده- سرعت متن دارای کشیدگی مثبت میباشند، در نهایت با مشاهده جدول (۴-۱) برای گروه های کاربندی در آزمون انتقال، دشواری و تلاش در انتقال ملاحظه شد توزیع نمرات آزمون انتقال در همه گروه ها دارای کجی مثبت است و به غیر از گروه سیستم سرعت گفتار بقیه گروه ها کشیدگی منفی دارند. در دشواری و تلاش انتقال تمام گروه ها به غیر از سیستم- سرعت گفتار دارای کجی منفی میباشند، اما در دشواری انتقال فقط گروه یادگیرنده سرعت گفتار کشیدگی مثبت دارد. در حالی که در تلاش انتقال هر دو گروه یادگیرنده سرعت کشیدگی مثبت و هر دو گروه سیستم سرعت کشیدگی منفی دارند. در کل هیچ یک از شاخصهای کجی و کشیدگی برای هیچ یک از گروه ها در آزمون دانش قبلی، یادسپاری و انتقال، دشواری و تلاش هر یک از آنها مقدار قابل ملاحظهای نبود، که نشان میدهد توزیع دادهها (به غیر از کشیدگی عملکرد در انتقال) از حالت نرمال خارج نشدند.
برآورد سطح دشواری سوالها
در پژوهش حاضر دو آزمون یادسپاری و انتقال برای اندازهگیری کمیت و کیفیت یادگیری دانشآموزان از تکلیف یادگیری مورد استفاده قرار گرفتند. شاخص دشواری با بهره گرفتن از نسبت پاسخهای درست در هر سوال محاسبه شد. یعنی شاخص دشواری ۱ مشخص خواهد کرد که صد در صد دانشآموزان به درستی پرسشها را پاسخ دادهاند در حالیکه شاخص دشواری ۰ نشان خواهد داد که هیچ کدام از دانشآموزان پاسخ درست را نمیدانستند. بنابراین هرچه شاخص دشواری بالاتر باشد، پرسش راحتتر بوده و بالعکس (هسلر و همکاران، ۲۰۰۷). جدول ۴-۲ شاخصهای دشواری محاسبه شده را نشان میدهد.
جدول ۴-۲
تحلیل سطح دشواری سؤالهای آزمونهای یادسپاری و انتقال
شاخص
سوال یادسپاری
سؤال۱ انتقال
سؤال۲ انتقال
سؤال۳ انتقال
سؤال۴ انتقال
آزمون انتقال
میانگین
۸۶/۳
۲۱/۰
۳۴/۰
۰۳/۰
۳۵/۰
۹۹/۰
سطحدشواری
۲۰/۰
۰۷/۰
۱۲/۰
۰۱/۰
۱۲/۰
۰۸/۰
در جدول ۴-۲ مشاهده میشود که میزان سطح دشواری سوالها بسیار پایین است، که حاکی از دشواری بودن سؤالها برای افراد شرکتکننده در مطالعه حاضر است. سطح دشواری سوال یادسپاری کمی بالاتر از بقیه است، امّا باز هم از حد متوسط پایینتر قرار دارد. در بین سوالهای انتقال سوال ۳ نسبت به سایر سوالها دشوارتر است. با در نظر گرفتن نتایج حاصل از برآورد سطح دشواری آزمونها در هر دو آزمون برای اندازهگیری میزان یادگیری دانشآموزان آزمونهای دشواری به نظر میرسند. دلایل که ممکن است این دشواری را تبیین کنند عبارتند از شیوه مرسوم آموزش و نوع سوالهای آزمونهای پیشرفت تحصیلی. به هر حال، دشواری آزمونها یاد شده میتواند نتایج آزمونهای آماری را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین نتایج تحلیلهای آماری باید با احتیاط تفسیر شوند.
تحلیل تأییدی داده ها
عملکرد در آزمون دانش قبلی
به منظور بررسی تفاوت چهار گروه در دانش قبلی از آزمون تحلیل و اریانس (ANOVA) یک راهه استفاده شد. نتایج آزمون لوین حاکی از برقراری مفروضه همگنی واریانسها در بین چهار بود،ns ؛ ۱ >(76، ۳)F . به طور متوسط، دانش قبلی دانشآموزان پایین (۸۱/۱=SD و ۵۸/۴=M) بود و هیچ تفاوت معناداری بین گروه ها با توجه به دانش قبلی وجود نداشت،ns ؛ ۱ >(76، ۳)F. بر این اساس، میتوان اظهار داشت که گروه های کاربندی از لحاظ دانش قبلی معادل بودند و نتایج سایر آزمونهای آماری تحت تأثیر این متغیر مزاحم نیست. همچنین همبستگی بین عملکرد در پیش آزمون دانش قبلی و نمره ترکیبی آزمونهای یادسپاری و انتقال در پس آزمون معنادار نبود (ns ؛۰۷/۰=r). بنابراین، دانش قبلی در تحلیلهای بعدی مد نظر قرار نگرفت.
زمانهای توقف بین قطعهها