تخلفات در درون وزارتخانه ها
آخرین گزارش از عملکرد بودجهای دولت دهم نشان میدهد که در دولتهای نهم و دهم، وزراتخانههای آموزش و پرورش، ارتباطات و فنآوری اطلاعات، راه و شهرسازی، نفت، امور خارجه، بهداشت و درمان، کشور، ورزش و جوانان و معاونتهای برنامهریزی و نظارت راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی، شش ماهه اول سال ۹۲ را بدون تخلف نگذراندهاند. به گزارش سایت اقتصادنیوز، آنگونه که بررسیهای دیوان محاسبات نشان میدهد، میزان وصول درآمدهای اختصاصی وزارت آموزش و پرورش بر اساس قانون بودجه باید هزار و ۱۹۸ میلیارد و ۱۵۰ میلیون ریال باشد، اما در شش ماهه نخست سال ۹۲، تنها ۳۳۰ میلیارد و ۱۴۸ میلیون از این درآمد وصول شده است (دیوان محاسبات کشور، ۱۳۹۳: ۴۱).
علاوه بر این، کل اعتبارات هزینهای وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات ۸۷۴ میلیارد و ۳۷ میلیون ریال بوده که در شش ماهه نخست سال ۹۲ تنها ۳۰۳ میلیارد و ۳۹۸ میلیون ریال آن تخصیص یافته که معادل ۴۳ درصد اعتبار است(همان:۴۹).
بر اساس گزارش دیوان محاسبات، در شش ماهه نخست سال ۹۲ تنها ۳۹ درصد اعتبارات مصوب وزارت بهداشت و درمان عملیاتی شده است. درصد پرداختی به تخصیص در وزارت بهداشت در بخش اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای پنج درصد، اعتبارات هزینهای یک درصد و اعتبارات اختصاصی ۱٫۹۷ درصد بوده است. دیوان محاسبات این ارقام را ارقامی بسیار پایین و نگرانکننده عنوان کرده است که میتوانند تمامی برنامهریزیهای مربوط به بهداشت و سلامت عمومی را مختل کنند.(همان:۵۳)
پاداشهای میلیاردی به برخی نزدیکان دولت
فصل مشترک تمام گزارشهای دیوان محاسبات از تخلفهای بودجهای دولتهای نهم و دهم، مربوط به پاداشهای خارج از رویه این دولت به افراد خاص است. آنطور که دیوان محاسبات گزارش داده است، حکم بندی از قانون بودجه مربوط به تعیین سقف افزایش حقوق و مزایا و سایر پرداختیهای نقدی و غیر نقدی توسط هیات وزیران از سوی شرکتهای نفت ایران و ملی گاز ایران رعایت نشده است. پیش از این نیز این دیوان از پرداخت پاداشهای میلیاردی به برخی نزدیکان دولت و افراد خاص خبر داده بود. واریز نکردن بودجه ۵۵۰ میلیارد ریالی برای مقابله ریزگردها و همچنین تخلف دو باشگاه پرسپولیس و استقلال در واریز نکردن درآمد حاصل از فروش کالا و خدماتشان به حسابهای معرفی شده از سوی خزانه کل کشور، بخش دیگری از تخلف مالی دولت دهم است (همان: ۶۰و۶۱)؛ دولتی که خود را پاک دستترین و قانونمندترین دولت تاریخ ایران معرفی میکرد.
تخلفات سابقهدار دولت
در سالهای اخیر بودجه سلامت یکی از موارد مناقشه میان دولت و مجلس بوده است. اردیبهشت ماه سال ۹۲، پس از آنکه مشخص شد که رییس دولت دهم، مبلغ ۱۱۵۰ میلیارد تومان از بودجه بخش سلامت را به وزارت راه و شهرسازی داده، رئیس کمیسیون بهداشت مجلس از شکایت رسمی مجلس از دولت خبر داد. حسینعلی شهریاری این مصوبه را “تصمیمگیری شخصی رییس دولت” خوانده و در گفتوگویی بیان کرده بود که وزیران مربوطه از این مصوبه “اعلام بیخبری” کردهاند (ایلنا:۱۳۹۲). شهریاری اضافه کرده بود که در تحقیقات مجلس مشخص شده که بخشی از بودجه سلامت صرف “پراخت پاداش به پرسنل دستگاهها” شده است (همان). این نماینده مجلس دولت را متهم کرده بود که سلامت مردم را به شوخی میگیرد. اکبر رنجبرزاده، عضو کمیسیون بهداشت نیز برداشت بودجه سلامت از سوی دولت را برداشت از جیب مردم توصیف کرده و گفته بود که دولت باید پاسخگوی این انحرافات از قانون به مراجع نظارتی باشد (ایسنا،۱۳۹۲).
مجلس تاکنون گزارشهای مختلفی از تخلفهای مالی دولت و بیاعتنایی به قوانین را به قوه قضاییه ارجاع داده که این شکایات در اغلب موارد مسکوت مانده است. دیوان محاسبات در گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۹۰ اعلام کرد که “دولت دهم ۶۵ درصد از احکام بودجه را به طور کامل رعایت نکرده است” (دیوان محاسبات کشور،۱۳۹۲: ۸۱). آبان ماه سال ۱۳۹۱ نیز دادستان دیوان محاسبات اعلام کردکه “نزدیک به دو هزار پرونده از تخلفات دستگاههای اجرایی در اجرای بودجه سال ۱۳۸۹، در این نهاد نظارتی تشکیل شده است"(خبرگزاری فارس،۱۳۹۱).
اواخر اسفند ماه ۱۳۹۲ فاش شد که تنها در سال ۹۱ رانتی چند هزار میلیاردی در واردات خودرو به افرادی خاص داده شده است. روزنامه همشهری در گزارشی از این ماجرا نوشت: ” قصور دستگاههای اجرایی دولت دهم با صدور مجوز ثبت سفارش واردات و فروش موجب شکلگیری رانت حدود ۳۷ هزار میلیارد ریالی واردکنندگان متخلف و واسطههای بازار خودرو در سال ۱۳۹۱ شده است. این میزان رانت، کمی بیش از کل یارانه نقدی ۷۵میلیون ایرانی در هر ماه است."(روزنامه همشهری،۱۳۹۲: ۱۳)
احمد کریمی اصفهانی، دبیر کل جامعه بازار و اصناف هم که به جمعیت موتلفه اسلامی نزدیک است، در گفتوگویی با سایت آریا بیان کرد: “رییس دولتهای نهم و دهم نزدیک به دو هزار تخلف و موارد قانون گریزی داشته که با توجه به رسیدگی نکردن به تخلفات وی توسط دستگاه قضائی، میدان و بستر برای ورود متخلفان به عرصه سیاست آماده شده است” (کریمی اصفهانی،احمد،۱۳۹۲). محمد خوش چهره، از نمایندگان محافظه کار دوره هفتم مجلس نیز در گفتوگویی تاکید کرد: “در دولتهای نهم و دهم که با شعار پاکدستی سر کار آمده بود، عمق و دامنه فسادهای اقتصادی، از دولتهای پیش از آن بیشتر بود” (خوش چهره، محمد، ۱۳۹۲). روزنامه شرق نیز در گزارشی که فروردین ماه سال ۱۳۹۳ منتشر کرد، خبر داد که هزینه تحقیق و تفحص از ابعاد فساد دردولتهای نهم و دهم حدود دو میلیارد تومان خواهد بود. در این گزارش آمده بود: “اغلب تحقیق و تفحصهای این روزهای مجلس ریشه در ناکارآمدی دولتهای گذشته دارد، از تفحص درباره عملکرد دولت در ارتباط با برنامه چهارم توسعه گرفته تا تحقیق پیرامون امور مربوط به مناطق آزاد کشور و عملکرد شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران. یک سال از آغاز به کار مجلس نهم نگذشته بود که ۵۵ تقاضای تحقیق و تفحص از سوی هیات رئیسه مجلس اعلام وصول شد."(روزنامه شرق،۱۳۹۳: ۷). شرق اضافه کرده بود: “مروری بر محورها و دلایل برخی تحقیق و تفحصهای صورت گرفته در مجلس هشتم نشان میدهد که برخی نزدیکان رییس دولت، در راس نهادها، در تخلفهای مالی صاحب سبک بودهاند."(همان:۸)
این گزارش تاکید کرده بود: “وقتی فهرست متنوع تفحص در مجلسهای هشتم و نهم مرور میشود، گویی سازمان و نهادی نبوده که فرض فساد و تخلف مالی در آن وجود نداشته باشد."(همان:۸)
چندی پیش یکی از نمایندگان مجلس فاش کرد بابک زنجانی در اعترافات خود گفته است که گروهی از او حمایت میکردند و او تنها یکی از اعضای این گروه بزرگ بوده است. مدتی بعد غلامرضا تاجگردون، نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، درباره پرونده بابک زنجانی و ارتباط او با دولت سابق تاکید کرد: “بابک زنجانی مولود مستقیم دولتهای نهم و دهم است و برخی وزرای این دولتها موید و تایید کننده وی و کارهایش بودهاند.” (تاجگردون، غلامرضا،۱۳۹۳)
منابع پیوست ۲
ایسنا،۱۳۹۲،"گفتوگو با اکبر رنجبرزاده"، منتشر شده در: www.isna.ir در تاریخ ۱۴/۲/۹۲
۰۱۱۶/۰ ۸۰ /۱۴۴۱
۰۰۰۱/۰ ۶۵/۴
۰۰۰۱/۰ ۱۱/۸
۰۰۰۱/۰ ۷۳/۲۴۶۵
۰۰۰۲/۰ ۲/۸۵۵۰
D×SP
۱۲
۶۱۴۸/۰ ۴۰/۱۱۰۵
۲۳۶۳/۰ ۴۱۷/۲
۲۲۲۳/۰ ۲۸۲/۳
۵۱۰/۰ ۷۹/۸۳۸
۰۳۹۲/۰ ۱/۸۲۹۰
اشتباه فرعی
۳۰
۶۸/۳۳۰۵
۴۲۸/۴
۸۸/۵
۷/۲۲۱۱
۵۴/۹۴۰۵
ضریب تغییرات (درصد)
۲/۲۸
۰۳/۱۱
۷۶/۱۲
۲۷/۱۵
۴۷/۱۵
اعداد توان در بالا و سمت راست هر کدام از مجموع مربعات، سطوح احتمال خطا را نشان میدهد
۴-۳-۲ غلظت نیتروژن در دانه
جدول تجزیه واریانس نشان داد که کاربرد فسفر و تاریخ کاشت تاثیر معنیداری بر غلظت نیتروژن در دانه داشت (جدول ۴-۷). این در حالی ست که اثر متقابل معنیدار نشد.
اثر تاریخ کاشت بر درصد نیتروژن دانه
وقوع تنش گرمای آخر فصل باعث افزایش درصد نیتروژن دانه شد (شکل ۴-۱۲) به طوری که کمترین مقدار این صفت (با میانگین، ۱۵/۳ درصد) مربوط به تاریخ کاشت اول (۱۰ مهر) و بیشترین مقدار آن ( بامیانگین، ۷۹/۳ درصد) متعلق به تاریخ کاشت آخر (۱۰آذر) بود. یعنی با تنش گرما، غلظت نیتروژن دانه افزایش پیدا کرد با توجه به اینکه مواد آلی نیتروژنه، اولین موادی هستند که در دانه ذخیره میشوند، هر عامل محیطی (مثل گرمای زیاده از حد و تنش رطوبت) که رسیدن دانه را تسریع کند، همراه با کوتاهتر کردن مدت انتقال مواد فتوسنتزی، موجب تشکیل دانههای چروکیده میشود و درصد نیتروژن افزایش پیدا میکند (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۸۰). در این مورد ساتوره و اسلافر (۱۳۸۴) معتقدند که با افزایش دما، تجمع پروتئین و نشاسته کاهش مییابد اما با توجه به اینکه حساسیت تجمع پروتئین به دما کمتر از نشاسته میباشد لذا دماهای بالا در طی دوره پرشدن دانه موجب کاهش بیشتر درصد نشاسته و افزایش درصد پروتئین دانه میشود.
شکل۴-۱۲ اثر تاریخ کاشتهای مختلف بر غلظت نیتروژن دانه باقلا
اثر کود فسفر بر درصد نیتروژن دانه
در دسترس بودن فسفر، باعث افزایش تثبیت نیتروژن شده و عملکرد دانه افزایش مییابد به طوری که با افزایش فسفر تا سطح ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار غلظت نیتروژن (با میانگین ۳/۴درصد) نیز افزایش پیدا کرد و کمترین مقدار نیتروژن در تیمار شاهد (بدون مصرف فسفر) بدست آمد (شکل ۴-۱۳). نیتروژن یکی از اجزای اصلی ترکیبات آلی از پروتئین تا نوکلئیک است سهم تثبیت زیستی نیتروژن در فراهم ساختن نیتروژن برای گیاهان قابل ملاحظه است. الیور و همکاران[۵۸] (۲۰۰۲) گزارش کردند یکی از مکانیسمهای احتمالی این است که میکروارگانسیمهای حل کننده فسفات با انحلال فسفات نامحلول و افزایش مقدار فسفر در دسترس برای باکتری هم زیست، باعث افزایش تثبیت نیتروژن در گرههای ریشهای و در نتیجه افزایش رشد گیاه و به خصوص بخش هوایی آن شده است که با وجود فسفر کافی و ATP فراوان تأمین میشود. بنابراین فراهمی فسفر با تأثیر مثبت بر تثبیت نیتروژن سبب افزایش پروتئین نیز میشود. از طرفی کاهش در ساخته شدن RNA ناشی از کمبود فسفر، روی ساخته شدن پروتئین تأثیر میگذارد (سالاردینی و مجتهدی، ۱۳۶۷). به طور کلی میتوان گفت فسفر باعث افزایش سیستم ریشهای باقلا میشود و توانایی ریشه را برای جذب بیشتر نیتروژن بهبود میبخشد در نتیجه میزان این عنصر با کاربرد فسفر افزایش مییابد.
شکل۴-۱۳ اثر سطوح مختلف کود فسفر بر غلظت نیتروژن دانه باقلا
۴-۳-۳ غلظت نیتروژن در برگ
نتایج تجزیه واریانس دادهها در جدول ۴-۷ گویای تأثیر معنیدار سطوح تاریخ کاشت و کاربرد مقادیر مختلف فسفر بر نیتروژن برگ و عدم تأثیر متقابل تیمارهای آزمایشی بر این شاخص میباشد.
اثر تاریخ کاشت بر درصد نیتروژن برگ
طبق نتایج مقایسه میانگین بیشترین و کمترین مقدار نیتروژن برگ به ترتیب در تاریخ کاشت آخر (۱۰آذر) و تاریخ کاشت اول (۱۰ مهر) به مقدار ۴ و ۱۲/۳ حاصل شده است (شکل ۴-۱۴). افزایش درصد پروتئین برگ نیز همانند محتوی قند برگ یکی از صفات سازگار به تنش (سرما و گرما) محسوب میگردد و در کاهش خسارت ناشی از تنش دمای بافتهای گیاهی نقش دارد (کرپسی و همکاران، ۲۰۰۴). به نحوی که مشاهده شد در تاریخ کاشت ۲۵ مهر و ۱۰ آذر محتوای پروتئین برگ نیز افزایش یافت. که این نشان دهنده برخورد گلدهی گیاه به دماهای پایین در اواسط بهمن ماه بود (تاریخ کاشت ۲۵ مهر ) و دماهای بالا در اواخر اسفند (تاریخ کاشت ۱۰ آذر) بود. با توجه به همبستگی مثبت بین محتوای نسبی آب سلول، پایداری غشا و نیتروژن برگ میتوان گفت، کاهش محتوای نسبی آب در باقلا باعث بسته شدن روزنهها شده و با کاهش تعرق گیاه، قدرت خنککنندگی آن نیز کاهش مییابد، این افزایش دمای کانوپی نهایتا به افزایش دمای داخل سلولی گیاه و خسارت به تمامی اجزای آن مخصوصا سیستم غشایی یعنی مهمترین قسمت فعال سلول میشود. علاوه بر این، با کاهش فعالیت فتوسنتزی گیاه و افزایش تنفس نوری، متابولیسم نیتروژن که وابسته به انرژی حاصل از فتوسنتز و میزان تولید کربوهیدراتها است، مختل میگردد و نهایتا به کاهش محتوای کلروفیل و همچنین پروتئینهای محلول برگ از جمله آنزیم روبیسکو منجر میشود.
شکل ۴-۱۴ اثر تاریخ کاشت بر غلظت نیتروژن برگ باقلا
اثر فسفر بر درصد نیتروژن برگ
نتایج مقایسه میانگین نشان داد، بیشترین مقدار نیتروژن در تیمار کودی ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار (با میانگین ۰۸/۴ درصد) بدست آمد. اما بین سطوح کودی صفر، ۵۰ و۱۵۰ اختلاف معنیداری مشاهده نشد. (شکل ۴-۱۵). فسفر باعث بهبود سیستم ریشه و توسعه رشد گیاه شده و جذب آب و عناصر غذایی را بهبود میبخشد. در نتیجه میزان فتوسنتز و تولید مواد حاصل از فتوسنتز افزایش یافته و این موضوع سبب بالا رفتن وزن خشک کل گیاه میگردد. از آنجایی که مقدار ازت کل گیاه با وزن خشک کل گیاه همبستگی مثبت دارد، لذا مقدار ازت کل گیاه نیز افزایش مییابد (شیرانیراد و همکاران، ۱۳۷۹). برخی تحقیقات نشان داده که رابطه مثبتی بین تجمع نیتروژن و میزان استفاده از کود فسفره وجود دارد (والیو و همکاران[۵۹]، ۲۰۰۴). بنابراین فسفر علاوه بر ایفای نقش مهمی که بر عملکرد کمی علوفه و بذر میکند میتواند با افزایش جذب عناصری مانند نیتروژن باعث بالا رفتن عملکرد کیفی علوفه شود.
کرایب پس از پرداختن به رویکرد تجربی گرا و رویکرد های تفسیری، پرسشی را مطرح می کند که قابل تامل است او می پرسد آیا بین دو رویکرد تفسیری و تجربه گرا آنقدر ناسازگاری هست که گاه ادعا می شود یا نه، یک روش بررسی آنها این است که استفاده دورکیم از آمار و مسلم گرفتن واقعیت های اجتماعی(پوزیتیویسم) و جامعه به مثابه هستی هایی فراتر از فرد صرفا ما را به نیمه راه می رساند. بیشتر بودن خودکشی در جوامع پروتستان نیازمند تبیین است و باید با فرایندهای فرد گرایانه و تفسیری پر شود(کرایب،۱۳۸۴: ۱۷۳).
ما نیز در این پژوهش از برخی باورهای هر دو رهیافت تجربه گرا و تفسیری استفاده می کنیم. پژوهش حاضر از سویی یک پژوهش تجربی است. تحقیق تجربی اجتماعی عبارت است از ثبت و ضبط و تعبیر نظام دار واقعیت های اجتماعی، ثبت و ضبطی که بر اساس نظریه انجام می شود. در واقع تحقیقات تجربی اجتماعی شامل آن بخش از از احکام نظری است که بتوان آنها را در تجربیات عینی مورد آزمایش قرار داد. مواردی نظیر رفتارهای قابل مشاهده انسانها، اطلاعاتی درباره تجربه ها، موضع گیری ها، ارزشها و مقاصد در زمره عینیت ها و یا واقعیت های اجتماعی هستند(اتسلندر، ۱۳۷۱ک ۱۷-۱۶).
اما درک جامع و کامل واقعیت های اجتماعی از طریق اندامهای حسی غیر ممکن است. همواره فقط بریده ها یا اجزایی از این واقعیت قابل ثبت و ضبط است . این بریده ها زمانی دارای معنی و مفهوم هستند که بر اساس یک نظام و بر مبنای یک نظریه گردآوری شده باشند. هدف نهایی تمامی این فرایند خلق شناخت های جدید است( همان). در واقع همانگونه که روند پژوهش نشان می دهد، در این پژوهش از روش قیاسی استفاده می شود. به این گونه که با بهره گرفتن از نظریه های مختلف، چارچوب نظری برای تبیین گرایش به دموکراسی تدوین شده است. سپس با بهره گرفتن از مفاهیم و فرضیه های مندرج در نظریه ها به مشاهده واقعیت “گرایش به دموکراسی” می پردازیم.
همانگونه که کرایب می گوید کار پژوهش اجتماعی با ارائه آمار درباره یک واقعیت های اجتماعی تمام نمی شود . پس از جمع آوری اطلاعات و آمار می بایست با بهره گرفتن از رویکرد تفسیری به فهم معنای کنش افراد و چرایی آن پرداخت. این پژوهش نیز تلاش می کند با بهره گرفتن از آمار و آزمون نظریه ها به چرایی و تبیین کنش سیاسی(گرایش به دموکراسی) از سوی افراد جامعه آماری مورد نظر بپردازد. در واقع این پژوهش دموکراسی را مفهومی بیرونی و غیر قابل تغییر به معنای دورکهایمی نمی داند. در هر جامعه ای ممکن است گرایش به دموکراسی ویژگیها و معانی خود را داشته باشد. که از طریق روش های تجربی قابل شناخت است و پس از ان یافته های این پژوهش ما را در تحلیل و فهم کنش سیاسی گرایش به دموکراسی افراد و تفاوت های آن کمک می کند.
با توجه به رویکرد روش شناختی فوق روش پیمایش به عنوان روش تحقیق پژوهش انتخاب شد. دواس روش پیمایشی را با مجموعهای از اطلاعات سازمانیافته و منظم، که میتوان آن را «ماتریس دادهها» نامید، تعریف می کند. تحقیق پیمایشی با مشاهده تغییر صفت در واحدهای تحلیل و دنبال کردن تغییرات دیگری که با آن همبسته است، در پی درک علل پدیده است. بدین لحاظ هدف این روش استنتاج روابط علی است که از مقایسه دقیق ویژگیهای متفاوت واحدهای تحلیل به دست میآید؛ همچون تأثیر پایگاه طبقاتی بر نحوه رأی دادن (دواس، ۵:۱۳۷۶). پیمایش روشی برای به دست آوردن اطلاعاتی درباره دیدگاهها، باورها، نظرات، رفتارها یا مشخصات گروهی از اعضای یک جامعه آماری از راه انجام تحقیق است (ببی، ۱۷:۱۳۸۴).
در این پژوهش به دو دلیل از روش پیمایش برای جمع آوری داده ها استفاده شده است: اول آنکه موضوع پژوهش یعنی گرایش به دموکراسی شامل اکثر افراد جامعه می شود. لذا منطق روش شناسی ایجاب می کند، روشی انتخاب شود که قابلیت مطالعه با جامعه آماری بالا و جمعیت نمونه نسبتا بزرگ را داشته باشد. پیمایش مطالعه ای است در مورد جمعیت نمونه نمایا، که معرف کل جامعه آماری است. روش پیمایش امکان مقایسه بین گروه های اجتماعی مختلف که دارای سرمایه های اقتصادی، فرهنگی و دینی متفاوت هستند را فراهم می کند. تا بتوان در نهایت تیپولژی خاصی از افراد جامعه در میزان گرایش به دموکراسی ترسیم کرد.
دوم آنکه در این پژوهش مشاهده واقعیت در سطح خرد با مراجعه به افراد جامعه به عنوان کنشگران اجتماعی صورت می پذیرد و این در روش پیمایش قابل حصول است. طبق تجربه های علمی موجود روش پیمایش برای مطالعه و سنجش گرایشها و نگرشها در سطح وسیع نسبت به سایر روشها مناسب ترین است. پیمایش می تواند پاسخ به دو سوال اصلی پژوهش حاضر را که توصیفی و تبیینی هستند امکان پذیر سازد. در سطح توصیف هدف نشان دادن تصویری از چگونگی جامعه اماری به لحاظ میزان گرایش به دموکراسی است. و در سطح تبیین تلاش برای یافتن ارتباط بین میزان گرایش به دموکراسی و عوامل اجتماعی یا همان متغیر های مستقل پژوهش می باشد. در ادامه فصل مراحل اجرایی روش پیمایش برای مطالعه گرایش به دموکراسی و عوامل اجتماعی آن آورده می شود.
مفهوم سازی:
مفاهیم در تحقیقات تجربی اجتماعی بر اساس توافق محققان پایه گذاری می شوند. محققان باید در هر مورد، جداگانه تصمیم گیری کنند که آیا این مفهوم از دیدگاه نظری مفید و از نظر تجربی قابل استفاده است یا نه؟. مطلب مهم در این مرحله، مشخص کردن و تعیین ابعاد مفهوم است. این امر از یک سو شامل ابعاد مفهومی است- چه چیز در نظریه به وسیله این مفهوم نشان داده می شود و از سوی دیگر شامل ابعاد واژه در واقعیت است(اتسلندر،۱۳۷۱ :۲۷-۲۴ ). بنا به سنتی که که دورکیم پایه گذارد، استدلال شده است که چون مفاهیم سنگ بنای زیرین نظریه هستند، باید با دقت و انسجام تعریف شوند. بی دقتی زبان عادی باید با کاربرد فنی مفاهیم و عملیاتی سازی جبران شود. مفهوم پردازی پالایش و مشخص ساختن مفاهیم انتزاعی است(بلیکی،۱۳۸۴: ۱۷۵).
عملیاتی سازی:
عملیاتی سازی برای تغییر شکل زبان نظری به مفاهیم تجربی مورد استفاده قرار می گیرد. این کار با مشخص کردن رویه هایی انجام می گیرد که توسط آنها مفهوم نظری اندازه گیری خواهد شد(بلیکی،۱۳۸۴: ۱۷۶).آزمایش یک فرضیه با واقعیتهای اجتماعی مستلزم انتقال یا برگرداندن آن به مراحل کاربردی تحقیق یعنی عملیاتی سازی است. منظور از عملیاتی سازی آن گروه از عملیات تحقیقاتی است که به کمک آن ها بتوان مشخص کرد که آیا و در چه حد محتوای منظور شده به وسیله این مفهوم در واقعیت پیش می آید(اتسلندر،۱۳۷۱: ۲۸ ).
شاخص سازی:
فرایند شاخص سازی بر مبنای ابعاد تعیین شده در مرحله عملیاتی سازی صورت می پذیرد. و اعتبار و پایایی شاخص مورد بررسی قرار می گیرد.
تعریف نظری و عملیاتی گرایش به دموکراسی
تعریف نظری گرایش به دموکراسی
برای تعریف گرایش به دموکراسی لازم است نگاهی گذرا به تعاریف دموکراسی داشته باشیم. تعریف گرایش به دموکراسی بسته به تعریف نظری دموکراسی، متفاوت است. تعاریف متعددی از دموکراسی وجود دارد. مثلا وبر کلیت جمعیت را جاهل و غیر عقلانی می دانست او عقیده داشت مردم نسبت به مسائل سیاسی بی علاقه و نا آگاهند. همچنین از نظر وبر دموکراسی مشارکتی با آرمان مشارکت اکثر مردم نمی تواند در جوامع وسیع و پیچیده تحقق یابد. مع هذا دموکراسی از نظر وبر مهم بود اساسا به این دلیل که انتخابات باعث محک خوردن رهبران کاریزماتیک خواهد شد که قرار است اداره مردم را به دست گیرند. دموکراسی از نظر وبر نه چندان حکومت مردم بلکه بیشتر حکومت نخبگان است از این رو او به تحلیل دموکراسی نمایندگی می پردازد. زیرا به هر حال دموکراسی تنها شیوه ای است که به وسیله آن می توان خانه سخت و فولادی قدرت بوروکراتیک مدرن را در هم شکست(نش، ۱۳۸۰ :۳۰ ).
دید گاه های نخبه گرا در نظریه های دموکراسی متاثر از وبر هستند و دموکراسی را بیشتر در سطح نخبگان تعریف می کنند . شومپیتر دموکراسی را رقابت بین احزاب سیاسی تعریف می کند که اعضای نخبه شان با آرا معامله می کنند. در این دیدگاه بیشتر گرایش به دموکراسی نخبگان اهمیت دارد تا گرایش مردم. گرایش مردم به دموکراسی در این دیدگاه محدود به مشارکت در انتخاباتی است که نخبگان کاندید آن هستند(نش، ۱۳۸۰ :۳۲ ).
دید گاه های کثرت گرا توجه بیشتری به گرایش مردم به دموکراسی داشته اند. در نگرش کثرت گرایی شهروندان فعالانه در سیاست مشارکت می کنند. موضوع سیاست و دموکراسی از نظر این گروه رقابت گروه های ذینفعی است که هیچیک نمی توانند به طور کامل بر دیگران مسلط شوند، چرا که همه آنها به منابع متفاوتی دسترسی دارند. کثرت گرایان جدید به طور کامل پیش فرضهای نظریه نخبگان را تایید نمی کنند. در عوض آنها استدلال می کنند که نخبگان نه متحد و یکپارچه هستند و نه قادرند شهروندان را جهت پذیرش حکومت شان فریب دهند. نخبگان تا زمانی وجود دارند که در خدمت گروه های ذینفع باشند(نش، ۱۳۸۰ :۳۶ ).
کثرت گرایان در فهم سیاست به عنوان یک مساله اساسی برای زندگی اجتماعی و پدیده ای مستقل از دولت با جامعه شناسی پسا مدرن تا اندازه ای هم عقیده هستند. از نظر آنها جامعه متشکل از طیف متنوعی از گروه های خود تعین بخش است که موجودیت، هویت و قدرت شان را مدیون فرایند های سیاسی در سطح دولت نیستند(نش، ۱۳۸۰ :۳۶ ). اما نزد کثرت گرایان نیز تا جایی که بر خورد ها در سطح دولت باشد به عنوان پدیده هایی سیاسی تلقی می شوند و این متفاوت از جامعه شناسان معاصر است که سیاست را خارج از دولت نیز تعریف می کنند(نش، ۱۳۸۰ :۳۷ ).
طبق تعاریف فوق دموکراسی از نظر کثرت گرایان علاوه بر مشارکت مدارا نیز می باشد چرا که در یک دیدگاه تکثر گرا باید گروه های مختلف سیاسی با عقاید متفاوت شانس فعالیت داشته باشند. و در این شرایط گرایش به دموکراسی با مشارکت و مدارا تعریف می شود. در واقع باید افراد و گروه ها حقوق سیاسی مخالفان خود را بپذیرند.
مدارا نسبت به مخالفین سالها است که به عنوان بخش اساسی در سیاستهای دموکرات پذیرفته شده است. نظریه پردازان رهیافت توسعه انسانی و فرهنگ سیاسی بر مدارا نسبت به آزادی انتخاب تمر کز دارند. از این منظر، جنبه لیبرال دموکراسی مهم ترین جنبه است، زیرا آزادی های مدنی و سیاسی، افراد را برای اعمال انتخاب های آزاد در فعالیت های خصوصی و عمومی محق می کند. آزادی های مدنی و سیاسی ، شهروندان را برای انجام انتخاب های مستقلانه در شکل دهی به زندگی شان قدرتمند می سازد. در کل تاریخ، مطالبه آزادی های مدنی و سیاسی انگیزه عمده ای برای مردم جهت نزاع برای دموکراسی یا جستجوی استقلال سیاسی فراهم کرده است(ولزل و اینگلهارت، ۱۳۸۹ : ۲۳۷).
فعالیت توده در جنبش های لیبرال و مبارزات آزادیخواهانه ، عنصر اساسی دموکراتیک شدن است. آزادی های مدنی و سیاسی به عنوان چارچوب انتخابی برای گذران زندگی مبتنی بر ارزش های فردی تعریف می شوند. حق رای بخش مهمی از داستان است، البته تنها بخشی از آن ، پس صرف تمرکز بر آن مناسب به نظر نمی رسد. دموکراسی انتخاباتی به آسانی می تواند با پنهان نمودن کاستی های عملی و شدت آزادی های مدنی و سیاسی ، مورد سوء استفاده قرار گیرد. در ساختار رسمی دموکراسی انتخاباتی، مکانیسم های اقتدار گرایی می توانند روند اتفاقات را تعیین کنند، همچنانکه این قضیه در مورد تعدادی از دولت های جدا شده از شوروی صدق می کند. قدرت مردم تنها در حق رای خلاصه نمی شود. بلکه مجموعه ای از آزادیهای سیاسی و مدنی نظیر آزادی بیان نیز باید مورد توجه قرار گیرد(ولزل و اینگلهارت، ۱۳۸۹ : ۲۳۸).
مشارکت، مدارا و آزادیهای مدنی ویژگیهای عمومی دموکراسی در اغلب مناطق در دنیای معاصر هستند. اما آنچه در کشورهای با سابقه اقتدار گرایی باید در نظر گرفته شود متفاوت است. گرایش به دموکراسی در این کشورها باید در مقایسه با نقطه متقابل خود یعنی اقتدار گرایی سنجیده شود. چرا که اقتدار گرایی سالها جزء خصلت و فرهنگ آنان شده است.
اینگلهارت نیز در پژوهش تجربی اخیر خود فرضیه ای را در رابطه با اقتدار گرایی و دموکراسی مطرح کرده است. بر اساس رهیافت فرهنگ سیاسی اینگلهارت، ارزشهای ابراز وجود منشا دموکراسی است. او فرضیه ای با نام سازگاری را به فرضیه های پیشین خود افزوده است مبنی بر اینکه هر چه عدم سازگاری میان ارزشهای توده و نهاد های سیاسی بیشتر باشد، رژیم بی ثبات تر خواهد بود. ناسازگاری میان عرضه و تقاضا های فرهنگی برای دموکراسی می تواند در هر دو مورد دولت های اقتدار گرا و دموکرات رخ دهد. اگر گذار به دموکراسی یا جهت مخالف آن از منطق تز سازگاری پیروی کند، محقق می تواند دگرگونی در جهت مخالف دموکراسی را با کاهش مازاد عرضه نهادی آزادی انتظار داشته باشد. برعکس، اگر عامه مردم در دولت های اقتدار گرا بر ارزش های بقا تاکید کنند و تقاضای اندکی برای ارزشهای ابراز وجود موجود باشد این دولت ها از ناسازگاری کمتری برخوردار هستند. از نظر اینگلهارت تاکید عموم جامعه به هر کدام از ارزشهای دوگانه بقا و یا ابراز وجود می تواند با گرایش بیشتر به یکی از تقابل های دو گانه دموکراسی یا اقتدار گرایی همراه باشد(ولزل و اینگلهارت، ۱۳۸۹ : ۲۵۰).
گرایش به دموکراسی از منظر لیبرال اینگلهارت تقاضا برای مبارزه با اقتدار گرایی و داشتن آزدیهای مدنی نظیر آزادی بیان است. اینگلهارت و ولزل انتقاد از اقتدار گرایی را از عناصر ضروری فرهنگ مدنی حامی دموکراسی می دانند(ولزل و اینگلهارت، ۱۳۸۹ : ۳۳۵). رابرت دال نیز در کتاب درباره دموکراسی یکی از دلایل گرایش به دموکراسی را جلوگیری از شیوه حکمرانی اقتدار گرایانه تعریف می کند(دال،۱۳۷۸ : ۵۹ ).
هابرماس و گیدنز در رهیافت سیاست های رهایی بخش خود تلاش دارند با شیوه دموکراسی بر اقتدار گرایی فائق آیند. در واقع مخالفت با اقتدار گرایی بخشی از تئوری گرایش به دموکراسی آنان است. گیدنز معتقد است نظریه دموکراسی باید به سمت و سوی سیاست های رهایی بخش حرکت کند. این نظریه بیش از هر چیز منعطف به آزاد سازی افراد و گروه ها از قید و بند های اقتدار گرایانه است. این سیاست متضمن دو عنصر عمده است: تلاش برای گسیختن غل و زنجیر های بر جای مانده از گذشته به قصد تغییر و تبدیل رفتار ها و کردار ها و تلاش برای در هم شکستن سلطه نا مشروع بعضی افراد یا گروه ها بر دیگران(گیدنز،۱۳۸۲: ۲۹۵). این سیاست معمولا خواستار لغو استثمار و نابرابری و اقتدار گرایی است. و بر اولویت اصول اساسی عدالت، برابری و مشارکت تاکید می ورزد(گیدنز،۱۳۷۸: ۲۹۸). گیدنز یکی از وجوه تلاش برای گسترش دموکراسی را با مقابله با قتدار گرایی تعریف می کند. لیپست نیز دموکراسی و اقتدار گرایی را در مقابل یکدیگر مطالعه می کند . کسانی که نمره کمی از دموکراسی به دست می آورند در مقابل به اقتدار گرایی گرایش بیشتری نشان می دهند(لیپست،۱۳۸۳ : ۵۴). این نوع تحلیل به وسیله گار تبدیل به سنجه قابل قبولی در مطالعات سنجش دموکراسی شده است. گار دموکراسی را با سنجه دموکراسی منهای اقتدار گرایی می سنجد. به این معنی که نمره اقتدار گرایی از دموکراسی کم می شود تا نمره نهایی دموکراسی به دست آید(لفت ویچ،۱۳۷۸: ۷۱).
تعریف محقق از گرایش به دموکراسی با توجه به مباحث فوق در این پژوهش میزان مدارای سیاسی ، اثر بخشی سیاسی و مخالفت با نگرشهای اقتدار گرایی، مشارکت سیاسی و اعتراض به اقتدار گرایی تعریف می شود. بنابراین در ادامه برای سنجش گرایش به دموکراسی لازم است مولفه های آن تعریف و نحوه سنجش آنها مشخص شود، که ذیلا به آن می پردازیم.
تعریف عملیاتی گرایش به دموکراسی:
هرگرایشی (Disposition ) شامل دو بخش نگرشی و رفتاری یا آمادگی برای عمل می باشد. نگرش آمادگی ذهنی فرد است که بعضا بر اثر تجربه به دست آمده و بر واکنشهای افراد در برابر تمامی شرایطی که به آن مرتبط است تاثیری هدایت بخش و پویا دارد(ساروخانی،۱۳۷۰: ۴۷). نگرش ساخت ذهنی در شخصیت است که فرد را در رویارویی با مسائل و وقایع آماده می کند. این نگرشها ناشی از گذشته افراد و تجربیات مختلف زندگی آنان است(محسنی،۱۳۷۹: ۱۹ ). نگرش در بر گیرنده منظومه ای از سوگیریهای نظام شخصیت کنشگر نسبت به پدیده های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی است(چلبی،۱۳۸۱: ۱۶۶).
بعد نگرشی با مولفه های سوگیری فرد نسبت به مدارای سیاسی، مخالفت با اقتدار گرایی، و اثر بخشی سیاسی، سنجیده می شود. و بعد رفتاری با تعهد و آمادگی افراد برای انجام رفتار های دموکراتیک شامل مولفه های مشارکت سیاسی و آمادگی عمل به منظور اعتراض به اقتدار گرایی تعریف می شود.
بعد نگرشی گرایش به دموکراسی:
تعریف نظری و عملیاتی مدارای سیاسی
منظور از مدارا Tolerance))، احترام گذاشتن به هویت، عقاید و رفتار دیگران و شناسایی حقوق رسمی افراد و گروه ها برای داشتن عقاید مخالف است. به عبارت دیگر مدارا عملی است که به مردم اجازه می دهد عقاید یا ویژگی های دیگران را دوست نداشته باشند یا حتی از آنها متنفر باشند اما بدون اقدام به جنگ آزاردهنده علیه آنان. در واقع مدارا به معنی احترام گذاشتن، پذیرش و درک غنای فرهنگ ها، و اشکال و شیوه های انسان بودن می باشد، که به وسیله آگاهی،گشودگی،ارتباط و آزادی اندیشه، وجدان و عقاید پرورش می یابد. مدارا هماهنگی در عین تفاوت است، که نه تنها یک وظیفه اخلاقی به شمار می رود بلکه یک نیاز قانونی و سیاسی می باشد. فضیلتی که فرهنگ صلح را جایگزین فرهنگ جنگ می نماید.
مدارا تفاوت را ممکن میکند و تفاوت مدارا را واجب میسازد. والزر تعریفی پیوستاری از مدارا ارائه می دهد که می تواند ما را در سنجش آن یاری کند. مدارا اگر به منزله یک نگرش یا حالت روحی دریافت شود، توصیفگر شماری امکانات بالقوه خواهد بود. یکی از این معانی ممکن که نشان از مبادی مدارای دینی در سدههای شانزدهم و هفدهم دارد، صرفاً پذیرش حاکی از تسلیم و رضای تفاوت است به منظور حفظ آرامش و صلح. اما میتوان به دنبال زنجیره یا پیوستاری بنیادیتر گشت. دومین نگرش ممکن بیاعتنایی بیاختیار و بیدردسر نسبت به تفاوت است: «هرکه خواهد گو بیا و هرکه خواهد گو برو». سومین نگرش نتیجه نوعی خویشتنداری اخلاقی است. نوعی به رسمیت شناختن اخلاقی آنکه دیگران حقوقی دارند، حتی اگر از آن حقوق به شیوههای ناپسندی استفاده کنند. چهارمین، بیانگر گشودگی در برابر دیگران، کنجکاوی، شاید حتی اشتیاقی توأم با احترام به شنیدن و آموختن از آنان است. و آخرین نقطه این پیوستار، صحهگذاری پرشور و شوق بر تفاوت است، که تصدیقی زیباشناختی خواهد بود اگر تفاوت را به منزله بازنمودی از گستردگی و گونهگونی آفرینش کردگار یا جهان طبیعت بشماریم یا تصدیقی کارکردی خواهد بود. اگر تفاوت را بهسان براهین چند فرهنگینگر لیبرالی، شرط لازم بالیدن و رشد آدمی انگاریم که برای افراد آدمی، چه مرد و چه زن، گزینشهایی را میسر میسازد که به خودمختاری آنان ارزش و معنا میبخشند(والزر، ۳۸۳: ۱۵-۱۴).
تمایل به گفت و گو از مراحل پایانی پیوستار والزر است. و معادل واژه دیالوگ(dialogue) به معنی همپرسه دو یا چند نفر و به طور مشخص به معنی مبادله و مباحثه برای دستیابی به تفاهم و یا شناخت متقابل آمده است. به این ترتیب دیالوگ در مقابل مونولوگ(monologue) به معنای تنها سخن گفتن قرار میگیرد. دیالوگ آنچنان که سقراط میگوید محصول توجه آدمی به این نکته است که نمیداند و نیاز به گفتوگو دارد تا معرفت خویش را تعالی بخشد. افلاطون نیز هنر گفتوگو را تنها راه رسیدن به زیبایی مطلق و وقوف به حقیقت میداند. محصول یک گفتوگوی پرثمر تنها مبادله اطلاعات نیست، بلکه نتیجه آن تغییر در واقعیات موجود و خلق واقعیتهای نو و از همه مهمتر وفاق بیشتر است(رهبر، ۱۳۸۵: ۱۹۷). دیوید بوهم دیالوگ را فرایندی می داند که در ارتباط خود با خود یا با افراد یا محیط او شکل می گیرد. هیچ هدفی را دنبال نمی کند اما نتیجه ای را به بار می آورد که حاصل آن درک و فهم تازه برای کسانی است که در جریان این فرایند قرار می گیرند. جریانی از این معنی است که در جمع ما، در بین ماو در درون ما جاری می شود. مفهوم آن است که سیر و جریانی از معنی که در همه گروه روان شده و منجر به پیدایش نوعی فهم تازه می شود . چیزی که بدیع و خلاقانه است و همین معنای مشترک است که چسب یا سیمانی می شود که افراد و جوامع را به یکدیگر می چسباند(بوهم، ۱۳۸۳ :۹۳). هابرماس گفت و گو را درون کنش ارتباطی تعریف می کند. غایت کنش ارتباطی هابرماس، دستیابی به تفاهم ارتباطی است. و یکی از عناصر مهم این کنش، عنصر گفتار است. در موقعیت گفتاری آرمانی تنها استدلال برتر پیروز می شود. تنها استدلالهایی که از مباحثه (گفت و گو) پیروز بیرون بیایند حقیقت دارند. هابرماس به حقیقت توافقی و عقلانیت گفت و گویی رها از سلطه اعتقاد دارد(ریتزر، ۱۳۷۹ : ۲۱۳).
طبق نظر آگیوس، آمبرو سویچ ویژگیهایی را می توان برای مفهوم مدارا مشخص کرد: مدارا به عنوان احترام و پذیرش تنوعات فرهنگ های اطراف و شیوه های متفاوت انسان بودن تعریف شده است. ماهیت مدارا در این است که مردم حق دارند بر اساس باورهایشان رفتار کنند، حتی زمانی که دیگرانی وجود دارند که با آنچه آنها فکر میکنند مخالف اند. مدارا به معنی سازش، بخشش یا تشویق رفتار منفی نیست. در اصل مدارا یک نگرش فعال بر اساس به رسمیت شناختن حقوق و آزادی های همگانی بشر است. مدارا به عنوان مسئولیتی است که در ایجاد حقوق بشر، پلورالیسم، دموکراسی و حاکمیت قانون اثر می گذارد. مفهوم مدارا شامل طرد جزم اندیشی و مطلق گرایی و تائید استانداردهای حقوق بشر است(شارع پور،۱۳۸۸: ۱۷ ).
وگت مدارا را به سه دسته تقسیم می کند که با یکدیگر همپوشی دارند: مدارای سیاسی، اخلاقی و اجتماعی. منظور از مدارای سیاسی، مدارا نسبت به اعمال افراد در فضای عمومی یا احترام به آزادی های مدنی دیگران است. به عبارت دیگر مدارای سیاسی به خودداری ارادی فرد در مواجه با عمل افراد در فضای عمومی زندگی اشاره دارد که مورد علاقه و توافق نباشد. منظور از مدارای اجتماعی مدارا نسبت به حالت های مختلف انسان بودن است، چه ویژگیهایی که از هنگام تولد همراه است مانند رنگ پوست و جنسیت و چه آنهایی که در طول زندگی از طریق فرایند اجتماعی شدن کسب می شوند مانند زبان صحبت کردن. مدارا شامل نگرش منفی نسبت به دیگران و حمایت از حقوق و آزادیهای آنها به طور همزمان است. اگر این دو به طور همزمان ارائه نشوند، مدارا وجود ندارد(فلیپس به نقل از شارع پور،۱۳۸۸: ۷).
مدارای سیاسی در این پژوهش با گشودگی افراد نسبت به تکثر عقاید سیاسی و در نظر گرفتن حقوق برابر سیاسی برای گروه های سیاسی متفاوت تعریف می شود.
تعریف عملیاتی:
مدارای سیاسی با مولفه های اعتقاد به حقوق مدنی همه افراد نظیر آزادی بیان، حق اعتراض و حق فعالیت سیاسی تعریف می شود.
گویه های زیر برای سنجش مدارای سیاسی انتخاب شده اند. برخی گویه ها از طرف فارنن در طرح دموکراسی و اقتدار گرایی مورد استفاده قرار گرفته است(Farnen,2000:30):
۱- اجازه نقد حاکمیت سیاسی از سوی افراد جامعه
۲- آزادی مطبوعات در نوشتن مطالب و اخبار
۳- حق ابراز نظر برای مخالفان حکومت
۴- حق برابر افراد و گروه های مختلف برای فعالیت سیاسی
تعریف نظری و عملیاتی مخالفت با اقتدار گرایی
لیپست معتقد است مفهومی که از دیرباز در مقابل شخصیت دموکراتیک قرار داشته است، مفهوم شخصیت اقتدارگرا است، مفهومی که اشاره به مجموعهای از ویژگیها، از جمله تسلیم به مرجع قدرت، سلطه بر فرودستان و سنتپرستی افراطی است. بر طبق تحقیق کلاسیک تئودور آدورنو (در شخصیت اقتدارطلب، ۱۹۵۰) و همکارانش که واضع این مفهوم بودند، اشخاص اقتدارگرا به احتمال قوی افرادی متعصب و نژادپرست و به طور کلی متحجرتر از دیگرانند. اقتدارگرایان اساساً افرادی ضعیف و وابستهاند که جهان را مکانی بسامان میدانند تا احساس ایمنی شخصی کنند. محققان توجه بیشتری به اقتدارگرایی جناح راست (فاشیسم) داشتهاند تا به اقتدارگرایی جناح چپ (کمونیسم)(لیپست،۱۳۸۳: ۷۸ ). میلبرانت نشان داد کسانی که رتبه بالاتری بر طبق مقیاس F (شخصیت اقتدار گرای آدورنو) دارند به مشارکت سیاسی کمتری میپردازند تا آنان که رتبه پایینتری دارند. آنها سلسله مراتب را میپسندند. آنها به محل کار، خانواده و انجمن دموکرات علاقه ندارند(همان).
ویژگیهای بارز شخصیت اقتدار گرا و قوم محور عبارتند از: انعطاف ناپذیری، سرسختی، تصلب، این باور که تنها یک راه درست وجود دارد، عدم اعتقاد به استدلال و مباحثه، ستایش از والدین و اطاعت محض از رهبران. بر همین اساس آدورنو و همکارانش نتیجه می گیرند که مهم ترین و قطعی ترین دستاورد پژوهش شخصیت اقتدار گرا عبارت است از نشان دادن همخوانی نزدیک در نوع رویکرد و نگرشی که یک شخص در حوزه های مختلف می تواند داشته باشد، از خصوصی ترین روابط خانوادگی و رفتار های جنسی گرفته تا روابط با دیگر افراد، به طور اعم، با مذهب و با فلسفه اجتماعی و سیاسی(نوذری،۱۳۸۴: ۲۳۷).
- بین متغیر مهارت های ارتباطی در حالت موجود و مطلوب، تفاوت معناداری وجود دارد.
- بین متغیر مهارت های شغلی در حالت موجود و مطلوب، تفاوت معناداری وجود دارد.
- بین متغیر دانش در حالت موجود و مطلوب، تفاوت معناداری وجود دارد.
- بین متغیر بینش در حالت موجود و مطلوب، تفاوت معناداری وجود دارد.
- بین متغیر قانون گرایی در حالت موجود و مطلوب، تفاوت معناداری وجود دارد.
۱-۷- مدل مفهومی تحقیق
رضایتمندی شهروندان
دوره های آموزشی استانداردسازی و تعالی رفتار
شکل ۱-۱- مدل مفهومی تحقیق
۱-۸- تعریف نظری و عملیاتی متغیرها
۱-۸-۱- تعاریف نظری
رضایتمندی: به حالتی گفته می شود که تمایلات محرک شهروند به هدف رسیده باشد، به عبارت دیگر رضایت مندی اقدامی است که فرد هنگام رسیدن به آرزوهایش تجربه می کند یا یک واکنش شناختی است که فرد هنگام ارضاء نیازهایش اعلام می کند (شعاری نژاد، ۱۳۷۸).
رضایت مندی: حالتی است که انسان احساس می کند که فرآورده ها با نیاز هایش مطابقت دارد (حسینی مقدم، ۱۳۸۶).
رفتار: پاسخی که هر جاندار به محرک و نیازهای بیرونی یا درونی می دهد (غفاری، ۱۳۷۶).
رفتار: جمع کارهایی که از موجود زنده سر می زند (عظیمی ۱۳۶۳).
در این پایان نامه منظور از رفتار برخورد و عملکرد کارکنان پلیس راهنمایی و رانندگی در مواجه با شهروندان می باشد.
آموزش: تجربه ای است مبتنی بر یادگیری که به منظور ایجاد تغییرات نسبتاً ماندگار در فرد صورت می گیرد تا وی بتواند خود را برای انجام کار بهبود بخشد (شیمون، ۱۳۸۰: ۲۴۸).
استاندارد سازی: هر کاری که طبق اصول منظم و مرتب انجام شود، نظم و قانون.
تعالی: بلند شدن، برتر شدن، بلند پایه شدن، حق تعالی، ایزد.
۱-۸-۲- تعاریف عملیاتی
رضایتمندی: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل پرسشنامه محقق ساخته رضایتمندی شهروندان با ۱۲ سؤال و در شش بعد کسب می نماید.
مهارت های اجتماعی: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل سؤالات ۱ و ۲ کسب می نماید.
مهارت های شغلی: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل سؤالات ۳ و ۴ کسب می نماید.
بینش: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل سؤالات ۵ و ۶ کسب می نماید.
مهارت های ارتباطی: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل سؤالات ۷ و ۸ کسب می نماید.
قانون گرایی: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل سؤالات ۹ و ۱۰ کسب می نماید.
دانش: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل سؤالات ۱۱ و ۱ کسب می نماید.
دوره های استاندارد سازی و تعالی رفتار: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل پرسشنامه های محقق ساخته استاندارد سازی و تعالی رفتار با ۲۰ سؤال و در شش بعد کسب می نماید.
مهارت های اجتماعی: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل سؤالات ۱ تا ۴ کسب می نماید.
مهارت های شغلی: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل سؤالات ۱۵ تا ۱۷ کسب می نماید.
بینش: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل سؤالات ۹ تا ۱۱ کسب می نماید.
مهارت های ارتباطی: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل سؤالات ۵ تا ۸ کسب می نماید.
قانون گرایی: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل سؤالات ۱۲ تا ۱۴ کسب می نماید.
دانش: عبارت است از امتیازی که پاسخگو از تکمیل سؤالات ۱۸ تا ۲۰ کسب می نماید.
۱-۹- روش تحقیق
روش تحقیق در این پایان نامه از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی است، هدف این نوع تحقیق آزمون مفاهیم نظری و استفاده از نتایج تحقیقات در موقعیت های مسائل واقعی و حل مشکلات ملموس به منظور بهبود و به کمال رساندن رفتارها، روشها، ابزارها، وسایل، تولیدات، ساختارها و الگوهای مورد استفاده جوامع انسانی انجام میشود و نتایج این تحقیق عینی و مشخص میباشد و به کاربست این نتایج (به کارگیری آن ها) در حل مسائل و مشکلات خاص در جامعه منتهی می گردد. در واقع، هدف تحقیق کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. همچنین این تحقیق از نظر روش گردآوری اطلاعات یک تحقیق توصیفی از نوع تحقیق پیمایشی است.
۱-۱۰- جامعه و نمونه آماری و روش نمونه گیری
جامعه آماری شامل گروهی از افراد است که یک یا چند صفت مشترک دارند که این صفت مورد نظر محقق می باشد و امکان دارد برای مطالعه انتخاب شوند. معمولاً هر پژوهشی، جامعه مورد بررسی یک جامعه آماری است که پژوهشگر مایل است درباره صفت متغیر واحدهای آن به مطالعه بپردازد.
جامعه آماری این پژوهش دو گروه می باشد: ۱) ادارات پلیس راهنمایی و رانندگی در استان سمنان که خود دارای هشت شهرستان سمنان، شاهرود، دامغان، گرمسار، مهدی شهر، آرادان، میامی و سرخه است؛
۲) کلیه شهروندان در هشت شهرستان استان سمنان.
برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده می کنیم و برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران با جامعه محدود استفاده می نماییم.
۱-۱۱- روش و ابزار گردآوری اطلاعات
جمع آوری داده ها در این تحقیق ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی است.
۱- مطالعات کتابخانهای: روش های کتابخانه ای در تمامی تحقیقات مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق نیز محقق برای جمع آوری ادبیات و سوابق موضوع از منابع فارسی و لاتین کتابخانهای، مقالات، کتاب های مورد نیاز و نیز از شبکه جهانی اینترنت استفاده و نتایج مطالعات خود را در ابزار مناسب اعم از فیش، جدول و فرم، ثبت و نگهداری کرده و در پایان کار نسبت به طبقه بندی و بهره برداری از آن ها اقدام نموده است.
۲- تحقیقات میدانی: روش های میدانی به روش هایی اطلاق می گردد که محقق برای گردآوری داده ناگزیر است به محیط بیرون برود و با مراجعه به افراد یا محیط و نیز برقراری ارتباط با واحد تحلیل یعنی افراد (در این پژوهش)، اطلاعات مورد نیاز خود را جمع آوری کند.
ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه می باشد.
منبع: (گزارش سالیانه مجمع اقتصاد جهانی،۲۰۱۴-۲۰۱۳)
در گزارش رقابت جهانی ۲۰۰۴-۲۰۰۳ میلادی صادرات منابع طبیعی ( به خصوص نفت و گاز) اثر مستقیم مثبتی را بر رشد و ترقی کشورهای صاحب منابع غنی طبیعی داشت. اما در طی سالهای اخیر کاشف به عمل آمده که نه تنها صادرات منابع نفتی اثر منفی بر رشد و ترقی کشورها گذاشته، بلکه اثرات منفی را بر کیفیت نهادی این کشورها وارد کرده است. کشورهایی نظیر قطر و امارات که از کشورهای بزرگ صادرکننده نفت و گاز هستند مدتی است که میزان وابستگی اقتصاد و رقابتپذیری خود را به منابع نفت و گاز در عرصه جهانی کم کرده اند. (مهدی زاده، ۱۳۹۰: ۱۴۴)
ج- شاخص های اجتماعی
از دهه ۱۹۸۰ به بعد، کشورهای خاورمیانه نسبت به مناطق دیگر جهان از بالاترین رشد جمعیت برخوردار بوده اند. در نیمه نخست دهه ۱۹۸۰ خاورمیانه رشد جمعیت ۲/۳ درصدی را تجربه کرده است که این میزان در آسیای شرقی ۵/۱ درصد، آمریکای لاتین ۲/۲ درصد و اقیانوسیه ۴/۲ درصد بوده است. (الحمش،۱۳۷۹: ۱۱۲)
نکته قابل توجه آنکه بیش از ۶۰ درصد جمعیت منطقه، زیر ۲۵ سال دارند مضافاً اینکه بخش قابل توجهی از این جمعیت بخاطر برخورداری از آگاهی سیاسی و تحصیلات بالای دانشگاهی یا متوسطه مطالبات جدی اقتصادی- اجتماعی و سیاسی از نظام سیاسی داشته اند. درصد باسوادی این کشورها عمدتا بین ۸۰ تا ۹۲ درصد بوده است. این جمعیت، تا حد زیادی حکومتهای خود را به دلیل براورده نشدن بخش مهمی از مطالبات اقتصادی- اجتماعی و نیز مطالبات سیاسی فاقد مشروعیت و ناکارآمدی میدانند و رهبران سیاسی را در راستای آرزوهای سیاسی خود تلقی نمیکنند. (سردارنیا، ۱۳۹۲: ۲۵۲)
در یک تقسیم بندی از کشورهای عرب منطقه به سه دسته فقیر، متوسط و ثروتمند، آمار نشان می دهند که ۵/۴۵ درصد از این جمعیت در پنج کشور فقیر مصر، سومالی، موریتانی، سودان و یمن زندگی می کنند، ۳۸ درصد در کشورهای با سطح متوسط درآمد در مراکش، اردن، تونس، الجزایر و سوریه (درآمد سرانه بین ۶۷۰ تا ۲۷۰۰دلار) و ۱۴ درصد جمعیت در کشورهای ثروتمند همچون عربستان، عمان، قطر، کویت، بحرین، امارات متحده عربی و رژیم اشغالگر قدس ( با درآمد سرانه بین ۲۷۰۰ تا ۷۵۱۰ دلار) زندگی می کنند. (الحمش، ۱۳۷۹: ۱۱۷) نیمی از جمعیت اعراب در زیر خط فقر زندگی می کنند و این امر، چالش بزرگ سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی در این منطقه بوده است.
گفتار دوم: شاخص های حکمرانی در کویت
کشورکویت با ۹/۲ میلیون نفر جمعیت در شمال شبه جزیره عربستان و شمال غربی خلیج فارس قرار دارد. تاریخ بنای کویت به شیخ برّاک بن غریر آلحمید، شیخ قبیله بنیخالد و حاکم امارت احساء میرسد که در اواخر سال ۱۱۱۰ هجری قلعهای را با نام کوت برای ذخیره آذوقه و همچنین انبار کردن اسلحه بنا کرد که بعدها نام کویت از آن گرفتهشد و سپس این شهر در عهد شیخ سعدون بن محمد آلحمید به خاندان آل صباح بخشیده میشود. در ۱۷۶۰ خاندان صباح این امیرنشین را ایجاد کرد که تا امروز دوام داشته است، هر چند کویت از ۱۸۹۹ تا ۱۹۶۱ تحت الحمایه بریتانیا بود . در ۱۹۳۸ نفت کشف شد و از ۱۹۴۶ به طور تجاری تولید گردید. در ۱۹۶۱ عراق قصد تسخیر کویت را داشت، ولی اعزام سربازان بریتانیایی به خلیج فارس مانع تهاجم عراق شد. در ۲ اوت ۱۹۹۰، عراق به رغم به رسمیت شناختن استقلال این امیر نشین در ۱۹۶۳ – به کویت حمله کرد.
در ۸ اوت ، صدام حسین ، رئیس جمهور عراق ، اعلام کرد که کویت استان نوزدهم عراق است . عراق علی رغم درخواستهای مکرر سازمان ملل متحد از عقب نشینی امتناع کرد و در ۱۶ ژانویهی ۱۹۹۱ جنگ برای بیرون راندن نیروهای عراقی از کویت (جنگ دوم خلیج فارس) آغاز گشت، در ۲۴ فوریه ، نیروهای ائتلافی برای آزاد سازی کویت از سلطه عراق وارد خاک این امیرنشین شدند. کویت ، در نبردی که طی آن نیروهای عراقی تار و مار شدند ، ظرف ۱۰۰ ساعت آزاد گشت . آشکار شد که این کشور را نیروهای اشغالگر عراقی ویران کرده اند . پس از آزادسازی کویت ، فشار برای اصلاحات قانون اساسی فزونی یافت، و قانوناساسی ، که از ۱۹۶۸ به حالت تعلیق درآمده بود ، در ۱۹۹۲ دوباره برقرار شد.
موقعیت ژئوپلیتیکی کویت و واقعشدن آن در نهاییترین نقطه شمال غربی خلیج فارس و قرارگرفتن این کشور کوچک میان سه قدرت بزرگ منطقه، یعنی جمهوری اسلامی ایران، عربستان و عراق از لحاظ جغرافیایی اهمیت خاصی به آن بخشیده است. در میان شش کشور شورای همکاری خلیج فارس کویت نزدیکترین مرز آبی را با ایران دارد.
موقعیت جغرافیایی کویت و هم مرزی با کشورهای بزرگ منطقه، مشکل بقا و امنیت را به صورت بزرگترین و مهمترین مشکل مبتلا به کویت درآورده است. کویت همواره از «محاصره ذهنی» یا احساس خفگی ناشی از محیط پیرامونی رنج برده است. به همین دلیل همیشه تلاش کرده است میان نیروهای خارجی نوعی موازنه برقرار کند.
فرضیهای که همواره مطرح است این است که کشورهایی که از نظر مساحت جغرافیایی یا جمعیتی کوچک قلمداد میشوند در صحنه جهانی و روابط بینالملل نقش مهمی ایفا نمیکنند و در سیاست جهانی نقش ثانوی و حاشیهای دارند. تاثیرگذاری کشورهای کوچک در عرصه های منطقهای و جناحبندیهای سیاسی بیش از تاثیرگذاری آن در مقیاس جهانی است. بنابراین حداکثر کاری که از این قبیل کشورها ساخته است این است که نقش مذاکره کننده، برقرارکننده توازن و میانجی را بازی کنند. امروزه تقابل نقشها و توازن در نقشها در خلیج فارس رفته رفته جایگزین تقابل قدرت می شود، همین مساله می تواند جایگاه کشورهایی مانند کویت را برجسته تر سازد، زیرا در این نوع توازن، قدرت نرم جایگزین قدرت سخت میگردد و این همان ویژگی است که کشوری مانند کویت برای ارتقای جایگاه خود می تواند از آن بهره برداری نماید. (دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ۱۳۹۰: ۱۱-۱۲)
حکومت کویت پادشاهی و حاکم آن امیری است که توسط اعضای مذکر و بالغ خاندان سلطنتی انتخاب میگردد. حکومت در کشور کویت و در خاندان «آل صباح» موروثی بوده و ولیعهد باید ظرف یکسال پس از تعیین امیر، با پیشنهاد وی و تصویب مجلس امت، از میان افراد صلاحیتدار همین خاندان، انتخاب شود. نخست وزیر و معاونان وی را امیر انتخاب می کند و شورای وزیران پس از معرفی از سوی نخستوزیر، به تایید امیر میرسند و او فرمان تشکیل کابینه را صادر می کند. نمایندگان مجلس با رأی مردم و مقامات عالی قضایی از سوی امیر انتخاب میشوند. امیر همچنین در مقام فرمانده کل قوا مقامات عالی قضایی را بر میگزیند.
نظام حکومتی کویت از سه قوه مقننه، مجریه و قضاییه تشکیل شده و مطابق قانون اساسی این سه قوه از یکدیگر تفکیک شده اند، اما در عمل امیر کویت در هر سه قوه اعمال نفوذ می کند. وی ریاست قوه مجریه را بر عهده دارد، ضمن انکه در قوه مقننه و مجلس امت نقش ریاست را ایفا می کند، افزون بر آن، احکام قضایی با نام وی صادر می شود، از این رو در عمل نوعی اختلاط قوا در نظام حکومتی این کشور وجود دارد.
در نظام سیاسی و حکومتی کویت، امیر شخص اول مملکت محسوب می شود. وی همچنین ریاست کشور، ریاست قوه مجریه و فرماندهی کل قوا را بر عهده دارد. افزون بر آن حق انحلال مجلس و اعلان جنگ تدافعی داشته، می تواند در امور مجلس دخالت کند. لازم به ذکر است تصمیم گیرنده نهایی در امور مملکتی و سیاست گذاریهای دولت، شخص امیر است، اما مجلس امت نیز در این میان نقش مهمی ایفا می کند که از جمله می توان به تصمیم گیریهای مهم، تصویب و بررسی قوانین و لوایح، رد فرمانهای صادر شده از سوی امیر، استیضاح وزیران دولت و دادن رای عدم اعتماد به وزرای دولت اشاره کرد. (میررضوی و احمدی لفورکی، ۱۳۸۳: ۳۶۰- ۳۶۱)
بانک جهانی حکمرانی خوب را در بر اساس شش شاخص در کشورهای جهان بررسی می کند. جدول زیر وضعیت این شاخص ها را در کشور کویت نشان میدهد. (امتیاز بیشتر نشان دهنده وضعیت بهتر میباشد.)
جدول ۳-۷، شاخص های حکمرانی خوب در کشور کویت توسط بانک جهانی (۲۰۱۲)
شاخص
امتیاز (۵/۲- تا ۵/۲)
رتبه برحسب درصد
کنترل فساد
۱۶/۰-
۱/۵۳
کارایی دولت
۰۷/۰-
۱/۵۱
ثبات سیاسی و عدم خشونت
۱۷/۰
۶/۵۲
کیفیت تنظیم کنندگی
۰۴/۰-
۱/۵۲
حکومت قانون
۳۸/۰
۰/۶۳