شکل ۴-۵ وابستگی فرکانس جذب انرژی پروب توسط ذره ۱.
مقادیر برای قسمت الف. ب. پ. ت. ث. ح. در واحد های فرکانس هستند.
برای ، یک پروفایل جذب نوعی همراه با جذب توان پروب ماکسیمم به ازای داریم که در آن انحراف بین فرکانس های نوسانگر و پروب است. اگر را به افزایش دهیم، شیب آشکار باریکی را در پروفایل جذب مشاهده خواهیم کرد. جذب صفر در فرکانس مرکز پروفایل نتیجه تداخل ویرانگر بین حالت های نرمال نوسانی سیستم است.
افزایش بیشتر فرکانس اتصالی به ظهور دو پیک در پروفایل جذب توان پروب منجر می شود که به وضوح برای ، در سیستم های اتمی این اثر را دو گانگی آتلر- تاونز می نامند.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که میزان اتلاف مرتبط با کاهش انرژی نوسانگر پمپی باید بسیار کوچکتر از باشد تا نوسان ذره ۱ را به طور همدوس تحریک کند. به عبارت دیگر با افزودن نوسانگر پمپی نباید افزایش قابل ملاحظه ای از اتلاف در سیستم وجود داشته باشد. برای مورد شرط قابل مقایسه با این است که میزان انتقال جمعیت از حالت پایه به حالت ناچیز باشد. در هردو موقعیت تجاوز از این شرط مشاهده شفافیت القا شده الکترومغناطیسی را تیره می سازد.
نتیجه مهم دیگر به دست آمده توسط این مدل کلاسیکی، بررسی پراکندگی نوسانگر جرمی مورد استفاده برای تحریک اتم است.در شکل واکنش پراکندگی را برای طراحی کرده ایم. این مقدار با موقعیتی که شفافیت القا شده آشکار تر بوده متناظر است و با توجه به آنچه در شکل دیده می شود پراکندگی مشاهده شده در فاصله فرکانسی که شفافیت القا شده در آن رخ می دهد نرمال بوده و یک شیب بسیار شدیدی دارد. این نتیجه با نتیجه گزارش شده در تشخیص تجربی شفافیت القا شده الکترومغناطیسی مطابقت دارد. همچنین یادآوری این نکته حائز اهمیت است که این پراکندگی نرمال بسیار شدید مسئول انتشار آهسته نور اخیراً مشاهده شده و فریز یک پالس نوری در یک رسانه اتمی است. بنابراین بایستی امکان مشاهده چنین اثرات پراکندگی با ملاحظه جذب در یک محیط متشکل از یک سری” مشابه های اتمی” مکانیکی وجود دشته باشد.
مدل نظری ما تنها مدل کلاسیکی نیست که پدیده های مانند را تحریک می کند. همان طور که قبلاً ذکر شد ، در مدل ما میدان پمپی با یک نوسانگر هماهنگ جایگزین شده است که یک توصیف مکانیک کوانتومی، میدان را برانگیخته می کند. در اکثر توصیفات نظری در رسانه های اتمی، میدان های پمپی و پروب کلاسیکی هستند. بنابراین مشابه کلاسیکی این توصیف فقط شامل یک نوسانگر خواهد بود. ( یک ذره با جرم ). در مدل اخیر، مشخص می شود که از تداخل ویرانگر بین نیرو های نوسانی تحریک کننده حرکت ذره ناشی می شود.
توان پروب جذب
انحراف در واحد فرکانس
پراکندگی
شکل ۴-۶ واکنش های الف. پراکندگی ب. جذبی ب توان پروب انتقال یافته به ذره ۱
برای در یکای فرکانس.
جذب
پراکندگی
شکل ۴-۷ نمودار ضرایب جذب و پراکندگی نرمال مربوط به (در حالت کوانتومی ).
۴-۳ پدیده های مانند در مدار های مزدوج الکترومغناطیسی
یک آزمایش برای مشاهده پیش بینی های بخش قبلی گرچه امکان پذیر است، اما سرراست نیست. با توجه به آن، ما از تشابه بین نوسانگر های مکانیکی و مدار های الکتریکی در اجرای یک آزمایش ساده استفاده می کنیم. مشابه الکتریکی سیستم شکل۴-۳، مدار نشان داده شده در شکل ۴-۸ است که در آن شبکه مداری شامل القاگر و خازن های و نوسانگر پمپی را القا می کند و مقاومت افت های مرتبط با آن نوسانگر را تعیین می کند. اتم با بهره گرفتن از مدار تشدیدی تشکیل یافته توسط القاگر و خازن های و مدل سازی شده است. مقاومت ، نشان دهنده افت تابشی ذاتی از تراز برانگیخته است. خازن که متعلق به هر دو شبکه مداری است، اتصال بین اتم و میدان پمپی را مدل سازی کرده و فرکانس رابی مرتبط با گذار پمپی را تعیین می کند. در این مورد، میدان پروب توسط منبع ولتاژ قابل تنظیم فرکانسی القا می شود.
شبکه مدار مورد استفاده برای مدل سازی اتم تنها یک فرکانس تشدیدی دارد که انرژی تراز اتمی برانگیخته را بیان می کند.یعنی زمانی که نیروی هماهنگ اعمالی مبتنی بر تشدید باشد، احتمال برانگیختگی این مدار به حداکثر خواهد رسید.چون در این مورد ما دو مسیر ممکن جهت انجام این برانگیختگی داریم، مشابه یک اتم سه ترازی گونه را بررسی می کنیم. به عبارت دیگر، نوسانگر متناظر با مشابه اتمی می تواند با ولتاژ اعمالی یا با اتصال به نوسانگر پمپی مستقیماً برانگیخته شود.
شکل ۴-۸ مدار الکتریکی به کار رفته برای بررسی شفافیت القا شده
در اینجا دوباره شفافیت القا شده با تحلیل وابستگی فرکانسی توان انتقال یافته از منبع ولتاژ به مدار تشدیدی بررسی شده است.رابطه بین توان انتقال یافته و ولتاژ به صورت زیر است:
(۴-۱۹)
که در آن و به ترتیب مبین نمایش های مختلط و هستند و خازن معادل ترکیب متوالی دو خازن و است.
(۴-۲۰)
مدار الکتریکی شکل ۴-۹ را که شامل القاگر ، مقاومت و خازن می باشد را در نظر بگیرید.
شکل ۴-۹ مدار ساده الکتریکی
اگر منبع ولتاژ وابسته فرکانسی به مدار اعمال شود، معادله حرکت سیستم به صورت
(۴-۲۱)
(۴-۲۲)
در رابطه فوق، میزان افت بار در مدار و است.
اگر ما و ( در مدل مکانیکی ) انتخاب کنیم و معادلاتی رابا استفاده از روابط قبلی برای جریان های و نشان داده شده در شکل (۴-۸) بنویسیم، سیستم معادلات دیفرانسیلی مزدوج زیر را برای بارهای الکتریکی و می یابیم:
(۴-۲۳)
(۴-۲۴)
در اینجا ( خازن معادل داده شده توسط ترکیب متوالی خازن های و است ) و است .این معادلات با بهره گرفتن از تناظر های نشان داده شده در جدول۲ و با معادله(۱) منطبق هستند.بنابراین هر دو مدل یکسانی را برای شفافیت القا شده توصیف می کنند.
جدول۱ . تناظر بین پارامترهای الکتریکی و مکانیکی آزمایش مشابه کلاسیکی پدیده