۲-۳-۱۶- مواد معدنی:
بعضی از گیاهان از نظر مواد معدنی فقیر هستند مانند دم اسب (Eruisetum arvense) که مقدار زیادی سیلیس دارد. گل قاصدک (Taraxacum officinale) دارای مقادیر زیادی پتاسیم میباشد و بر خلاف دیگرگیاهان مدر که باعث خارج شدن مواد معدنی از بدن میشود به بقای بالای پتاسیم در بدن کمک میکند (زارعزاده، ۱۳۸۳).
امروزه تأکید اصلی و هدف اختصاصی متخصصین فارماکوگنوزی[۱] بر روی حفظ و توسعه استعدادهای ژنتیکی تولید مواد مؤثره دارویی گیاهان عالم است و نه فقط روی موجودیت خود گیاهان دارویی که مورد توجه عامه مردم قرار دارد. از طرفی در دنیای امروز کاربرد گیاهان دارویی به صورت فرآوری شده مقرون به صرفه می باشد زیرا اثر شفابخشی ماده مؤثره دارویی گیاهان نیز بیشتر می شود و به طور غیرمستقیم گیاهان دارویی طبیعت و ذخایر دارویی از دستبرد مصارف حاد عمومی مصون می ماند( امید بیگی، ۱۳۷۴و صمصام شریعت،۱۳۷۵).
۲-۴- ویژگی های گیاهان دارویی
۱- گیاه دارویی سه جنبه کاربردی دارند: طبی، ادویه ای و عطری. برخی دو یا هر سه جنبه را دارند.
۲- این گیاهان مواد زیستی مخصوص فعال و مفیدی را با مقادیر بسیارکم (معمولاً کمتر از یک درصد) در خود ذخیره میکنند. به بیان دیگر ماده دارویی غالباً از پنج یا شش گروه ترکیبات اصلی سازنده گیاه نیست، بلکه از ترکیبات فرعی آن است که نقش مستقیم آنها در حیات گیاه روشن نبوده و متابولیتهای ثانوی نام دارند. به طور کلی نظر بر این است که تولید متابولیتهای ثانوی برای تنظیم سازگاری گیاه نسبت به عوامل نامساعد و تنشهای محیط زندگی صورت گرفته و به منزله به کار افتادن یک نوع جریان دفاعی در جهت استمرار تعادل فعالیتهای حیاتی به حساب می آید.
۳- معمولاً بخشهای خاصی از گیاه (ریشه، برگ، گل، دانه، میوه و …) از لحاظ تولید ماده مؤثره مورد نظر است نه همه گیاه.
۴- گیاهان دارویی مورد عمل در کشاورزی ممکن است هم محصولات زراعی و هم محصولات باغی را شامل گردد.
۵- محصولات دارویی در مقایسه با محصولات معمولی زراعی و باغی گستره مصرف نسبتاً محدودتری دارند و محدوده کشت کمتری را به خود اختصاص میدهند.
۶- یک محصول دارویی معین ممکن است از چند گیاه و از اندامهای مختلف گیاهی حاصل شود.
۷- محصولات دارویی هم با افزایش عوامل حاصلخیزی، به زراعی و به نژادی و هم با تهییج های غیر طبیعی (ایجاد استرس) افزون میشوند. بسته به مورد برای تعالی تولید، تلفیق بهینه ای از هر دو ضرورت مییابد (امیدبیگی،۱۳۷۴).
۲-۵- ویژگی های گیاه ماریتیغال
خارمریم یا Silybum marianum L. (Syn. Carduus mariauus Lکه با نام های عمومی Milkthistle ، Silybe و Mutterdistel نیز معروف است یکی از راستههای بزرگ گیاهان راسته گل استکانی(Campanulales) هاست که دارای دو تیره است تیره گل استکانی و تیره کاسنی (Composite) (دوازده امامی و حسینی، ۱۳۸۸).
۲-۵-۱- گیاهشناسی ماریتیغال
ماریتیغال، گیاهی است یکساله، که در آب و هوای گرم با خاک سبک شنی میروید. ریشه این گیاه مستقیم، به رنگ روشن و دارای انشعابهای زیادی میباشد. ساقه آن نیز مستقیم است و انشعابهای زیادی دارد. ارتفاع ساقه متفاوت بوده و بین ۱۵۰ تا ۲۵۰ سانتیمتر است. برگها پهن و شکنندهاند و اوایل رویش به شکل روزت روی زمین قرار میگیرند. دمبرگها بلند، بیضی شکل و خاردار میباشند. وجود لکههای سبزرنگ کلروفیلدار و سفیدرنگ که بر اثر ایجاد فاصله بین غشاء و سلولهای کلروفیلدار مزوفیل ایجاد شده به ظاهر برگ حالتی شبیه به سنگ مرمر میدهد. حاشیه برگها خاردار بوده و کاپیتولها به شکل بیضی و تا حدودی تخم مرغی شکل هستند. قطر آنها بین ۵ تا ۸ سانتیمتر است. گلهای لولهای به رنگ بنفش تیره بوده و به ندرت سفیدرنگ میباشند. قسمت خارجی کاپیتولها برجسته و پولک مانند است و از تعداد زیادی زواید خار مانند تشکیل شدهاند. میوه (دانه) به شکل تخم مرغ، به طول ۸ میلیمتر و ضخامت ۴ میلیمتر است. رنگ آن عموماً قهوهای تیره است، اما قسمت تحتانی آن به رنگ قهوهای روشن مشاهده میشود. وزن هزاردانه آن ۲۳ تا ۳۱ گرم است. این گیاه به حالت خودرو در کنار جاده های متروک، اراضی بایر و حدود خارجی زمینهای زراعی میروید. برگهای این گیاه بزرگ با کناره های منقسم، دندانه دار، خاردار و به رنگ سبز شفاف است. خارهای نازک و ظریف راس دندانه های برگ این گیاه، رنگ زرد و ظاهر مشخص در مقابل رنگ سبز پهنک نشان میدهد ضمناً چون کناره رگبرگهای آن لکههای سفید وجود دارد، مجموعاً باعث میشود که توجه به مشخصات برگ، باعث سهولت تشخیص آن از گیاهان دیگر این تیره گردد. هر کاپیتول حدود ۱۰۰ دانه دارد و هر گیاه بین ۱۰ تا ۵۰ کاپیتول ایجاد مینماید. رنگ پوشش غشایی بذر بستگی به وضعیت آب و هوایی در مرحله گلدهی دارد. وقتی هوا سرد و بارانی باشد ممکن است دانه ها بدون رنگ شوند. برگهای تازه روییده از بذر (لپه) از یک دوم تا سه چهارم اینچ پهنا و سه چهارم تا یک اینچ درازا دارند. علی رغم اینکه دانه این گیاه حاوی روغن زیادی است و معمولاً قوه نامیه دانه های روغنی کم است ولی برجستن بعضی از گزارشها بذر ماریتیغال میتواند تا ۹ سال در خاک باقی بماند هرچند درصد جوانهزنی از هر سال تا سال دیگر حدود ۵۰% کاهش مییابد (سید شریفی، ۱۳۸۶؛ قهرمان، ۱۳۶۲).
۲-۵-۲- منشأ و پراکندگی جغرافیایی
این گیاه در بعضی از مناطق ایران به صورت خودرو میروید. اطراف مزارع و جادهها و کنار زمینهای بایر در جنوب کشور بیشتر وجود دارد. خار مریم بومی جنوب اروپا، منطقه مدیترانه و شمال آفریقا است در تمام مناطق ایران میروید و امروزه نیز در جلگه های هموار این نواحی (صفحات دارای اقلیم معتدل شبه مدیترانه ای در فلات ایران) کشت می شود. ماریتیغال در مناطق مختلف کشور ایران مانند چالوس، رودبار، گنبد کاووس و نوده (ارتفاعات ۱۵۰ تا ۲۰۰ متری) و در مازندران در مناطق کلاردشت و بابل (ارتفاعات ۴۵ متری) امارت در دره هراز (ارتفاعات ۵۰۰ متری)، مغرب ایران، آذربایجان در منطقه دشت مرغان. کرمانشان در منطقه کوه نوه و لرستان در باغ سهراب در ارتفاعات ۸۵ متری و خوزستان در مناطق حمیدیه، شوس و رامهرمز و در استان فارس در مناطق فارس در مناطق کازرون، بوشهر و برازجان، ممنی، جهرم و زرین دشت، بصورت خودرو می رویند این گیاه در سطوح وسیعی همه ساله در کشورهای آلمان، اطریش، رمانی و غرب آفریقا کشت میشود. آلمان یکی از تولیدکنندگان عمده دارو از این گیاه است (آزاد بخت، ۱۳۷۸).
۲-۵-۳- سیتوژنتیکی ماریتیغال
Kamel (2004) و Ghffari (1989) تعداد کروموزوم پایه در گیاه ماریتیغال را ۲n=34 گزارش نمودند. Asghari و همکاران (۲۰۰۲) نشان دادند که کروموزومهای این جنس از نوع متاسنتریک، سابمتاسنتریک و آکروسنتریک بوده و بر اساس موقعیت سانترومر شامل شش جفت کروموزوم متاسنتریک و ده جفت سابمتاسنتریک و یک جفت آکروسنتریک بودند. این گیاه متعلق به زیر قبیله Carduinae از قبیله Cardueae می باشد. تعداد کروموزوم در جنس Crisium، Onopordum و Notobasis تقریباً ۲n=34 می باشد. تعداد کروموزوم در S. marianum بیشتر به جنسهای Onopordum و Notobasis در زیر قبیله Carduinae نزدیکتر است این جنسها از لحاظ ضخامت کروموزومی و مقدار کلی کروماتین مشابه هستند (Krasnikov et al., 2003).
۲-۵-۴- ترکیبات شیمیایی
اعضای مختلف این گیاه دارای تانن، نوعی ماده تلخ، یک نوع زرین و دانه آن نیز دارای یک ماده روغنی، آمیدن و مواد آلبومینوئیدی می باشد. مواد مذکور در آلبومن دانه، واقع در زیر پوسته خارجی آن وجود دارد. از این نظر برای درمان بیماریها مصرف دانه آن توصیه گردیده است. طبق بررسیهای انجام شده برگهای این گیاه دارای مادهای به نام کنی سین cnicine است و دانه های آن دارای مادهای به نام تیرامین (tyramine) است .تیرامین (تیروزامین Tyrosamine، اوته رامین Uteramine ، توکوزین Tocosine، سیستوژن Systogene) به فرمول C18H11NO و به وزن مولکولی ۱۸/۱۳۷ است. تیرامین از تیروزین، بر اثر جدا کردن کربوکسیل (Carboxyl) از آن بدست می آید. علاوه بر Silybum marianum در اعضای گیاه دیگری به نام Viscum albun و در بافتهای حیوانی که پوسیدگی و عفونت حاصل کرده باشند، همچنین در پنیر کهنه و ارگو (ergot) یافت میشود. تیرامین به حالت متبلور در بنزن یا الکل بدست میآید. در گرمای ۱۴۵ درجه ذوب می شود. هر گرم آن در ۹۵ میلیلیتر آب ۱۵ درجه و ۱۰ میلیلیتر آب جوش محلول است. در بنزن و گزیلن نیز به مقدار کم حل میشود. کلریدرات آن به فرمول C18H11No.Hcl در مخلوط الکل و اتر به حالت متبلور بدست میآید. نقطه ذوب آن گرمای ۲۶۹ درجه است در آب حل میشود و محلول حاصل، واکنش خنثی دارد. از میوه Silybum marianum مادهای به نام سیلی مارین (Silymarin) به فرمول C25H22O10 و به وزن مولکولی ۴۳/۴۸۲ (شامل سه ایزومر اصلی به نام های سیلی بین (Silibin) سیلی دیانین (Silydianin) و سیلی کریستین (Silychristin) استخراج گردیده است. سیلی مارین نیز ممکن است در تمام اعضای گیاه یافت شود اما غلظت آن در میوه بذور بیشتر است. سلی مارین غیرقابل حل در آب میباشد بنابراین نمی توان آنرا به عنوان یک داروی خوردنی تجویز کرد به همین خاطر آنرا به فرمهای مختلف از کپسول درآوردهاند. در صورتی که از راه زبانی خورده شود جذب فعال آن کم بوده و حدود ۲۳ تا ۴۷% است. در انسانها و حیوانات بیشترین سطوح بلاسمایی از یک دوز خوردنی بین ۴ تا ۶ ساعت انجام می گیرد. سیلی مارین بیشتر از راه صفرا جذب و میزان کمتری از راه ادراری جذب میشود. میانگین دوام و پایداری آن ۶ تا ۸ ساعت است (گلی، ۱۳۸۶؛ رهنما، ۱۳۸۶ و زارع زاده، ۱۳۸۳).
۲-۵-۵- خواص درمانی
استفاده از این گیاه، مدتها به علت عدم تشخیص آن از گونه های مشابه، بین مردم معلوم نبوده است. Gerad State در گیاهنامه خود در سال ۱۵۹۷ بیان میکند که خار مریم بهترین درمان کننده بیماریهای مالیخولیایی است. از قرن ۱۶ میلادی به بعد، مصرف آن در تغذیه و درمان بیماریها بین مردم رایج گردید بهطوریکه از برگهای سبز آن به صورت خام در تهیه سالاد استفاده بعمل آمد و ریشه آن نیز در تهیه اغذیه (راگو) و مربا به کار برده شد. ریشه و اعضای هوای این گیاه، طعم تلخ و اثر اشتهاآور، مقوی و مقوی معده و مدر دارند. از این جهت در طب عوام از آنها پیوسته در مداوای بیماریهای طهال و کبد، درمان یرقان، یبوستهای مزمن، دفع رسوبات و سنگهای صفراوی، اشکال وقوع حالت قاعدگی و غیره استفاده به عمل آمده است. در معالجه تشمع کبدی و بطور کلی نارسانی اعمال کبد مفید واقع میشود. بررسیهای W.Bohn در سال ۱۹۲۷ نشان داد که مصرف فرآوردههای این گیاه در درمان بیماریهای کبدی که به صورت یرقان بروز نموده باشد و همچنین در رفع دردهای مربوط به طهال (Sptenalgie) اثر مفید ظاهر میکند (زارعزاده، ۱۳۸۳).Dr. H. Leclere و همکارانش در سالهای ۱۹۳۹ و ۱۹۳۸ میلادی نشان دادند که فرآورده های دانه این گیاه در درمان پایین بودن دائم فشارخون، رفع سردردهای یک طرفه (Migraines) و کهیر ناشی از آنافیلاکسی، بیماریهای کبدی و عدم ترشح و دفع صفرا یا خستگی های ناشی از کار زیاد، سل ریوی مخصوصاً در مرحله پیشرفته بیماری، اختلالات هضمی، فراخ شدن مرفی سیاهرگهای یک عضوی، انبساط و کشیدگی دردناک سیاهرگهای درون جمجمه، دریا گرفتگی و بروز عوارض ناشی از مسافرت با قطار یا اتومبیل و یا نظیر آن، اثرات مفید ظاهر مینماید.از محاسن فرآورده های این گیاه آن است که هیچگونه مسمومیتی ندارد و میتواند بطور مداوم مصرف شود. بررسیهای مختلف نشان داده است که جوشانده و تنطور حاصلی از دانه این گیاه اثر بندآورنده خون ظاهر می نماید. همان طور که گفته شد دانه های ماریتیغال حاوی فلاونوئیدهای ارزشمندی مانند سیلی بین، سیلی کریستین و سیلی دیانین است که مجموع آنها تحت عنوان سیلیمارین شناخته میشود. این مواد نقش عمده در درمان بیماریهایی چون سیروز کبدی دارند و محافظت کننده کبد در مقابل بعضی از عوامل مسموم کننده مانند الفا- آمانتین (Amantin- ) و فلوئیدین (Phelloidin) نیز می باشد. در اثر تحریک کنندگی سیلی بینین و سیلی کریستین از بذور گیاه ماریتیغال بر روی بعضی از سلولهای کبدی در یک نوع میمون آفریقایی نشان داد که در این سلولها، بیوسنتز پروتئین، DNA و آنزیم لاکتاک دی هیدروژناز به عنوان پارامترهایی که فلاوونئیدها میتوانستند بر آنها تأثیرگذار باشند انتخاب شدند. تأثیر تحریک کنندگی فوق العاده سیلی بین روی این پارامترها بیشتر در سلولهای Vore اتفاق افتاد که ایزوسیلی بین سیلی دیانین در این سلولها غیرفعال ظاهر شدند. در این آزمایش ثابت شد که اگر سلولهای کبدی بوسیله Vincristin, Cisplatin, Paracetamol صدمه ببینند، دادن سیلی بین قبل و بعد از صدمه شیمیایی بوسیله این مواد در سلولهای کلیوی میتواند از تأثیر مسموم ضدکلیوی خودداری کند پس سیلی بین برای سلولهای کلیوی نیز میتواند به عنوان یک محافظت کننده عمل کند (سنجری وهمکاران، ۱۳۹۱؛ زارع زاده، ۱۳۸۳ و Malekzadeh و همکاران، ۲۰۱۱).
از پژوهشهای دیگر در زمینه خواص درمانی گاه ماریتیغال می توان به موارد ذیل اشاره نمود (فلاح حسینی و همکاران، ۱۳۸۳) :
در گیاه ماریتیغال ترکیبات فعال بیولوژیکی بی نظیری کشف شده است. حدود ۶۰ سال است که از این بررسیها میگذرد و در طی این مدت، بسیاری از بیماریها درمان شدهاند. داروهایی که هم اکنون در بازار وجود دارد شامل Silymarin, Legalon Carsyl, Silymar, Silybor است که این داروها اکثراً برای تنظیم محافظت کننده های کبدی تجویز می شوند. فراوردههای ذکر شده در بسیاری از جاهها نیز به عنوان مراقبت کننده های کبدی، سیروز کبدی، بیماریهای دیگر کبدی و سیستم هاضمه تجویز می شود. مواد مؤثر برای تنظیم کردن کبد (سیلی مارین) بیشتر خرج فعالیتهای سمزدایی و حالت ضداکسیدشدگی می شود که مواد اضافه را به سمت غشای تثبیت کننده کیسه صفراوی هدایت می کنند و باعث می شوند متابولیسم کبدی به حالت نرمال درآید. در این بررسی که روی موش مورد آزمایش قرار گرفت، جهت آزمایش داروی جدید که از گیاه ماریتیغال بدست آمده است به نام های Extractun silybifludum (عصاره آیکی) و Silybochol را به مرحله اجرا درآورد. ccl4 در موشها باعث مسموم شدن کبد شده و باعث نقص کبدی می شود. با دادن عصاره آبکی، فعالیت سموم ضدکبدی در کبد افزایش یافت و باعث طولانی تر شدن خواب موشها گردید و تغییر محافظت کنندگی از Silbochol روی کبد موشهایی کم با ccl4 تحت تأثیر قرار گرفته شده بود بوسیله افزایش چربی Proxidation به مرحله اثبات درآمد و باعث بهبود کبد و دفع سموم کبدی گردید. در این بررسی آمده شده که اصلی ترین فلاوونئید سیلی مارین است، آشکارترین خاصیت آن اثر ضداکسیدکنندگی LDL را دارد و همچنین سیلی کریستین و سیلی دیانین بیشتر به عنوان Proxidant هستند و نمی توانند به طور قابل ملاحظه ای در کاهش ضداکسیدکنندگی LDL نقش داشته باشند. در داروهای حاضر بیشتر غلظت مواد موثره که بیشتر به نام سیلی مارین مطرح می شوند ۴۰% است که برای تهیه این داروها دوز ۲۵-۲۰ mg/kg از سیلی بین دوآن وجود دارد (فلاح حسینی، ۱۳۸۳). در یک بررسی موارد استفاده از سیلی مارین بصورت زیر ذکر شده است:
۱- رفع مسمویتهای ناشی از قارچ Amanita phalloide این جنس بصورت گسترده ای در اروپا و امریکای شمالی پخش شده است. این قارچ حاوی دو نوع سم کبدی خیلی قوی هستند. Phaloidin, Amantina بلعیدن یا خوردن اتفاقی این قارچ که تقریباً سالیانه ۶۰ نفر در آمریکا و اروپا گزارش شده است نزدیک به ۳۰% تلفات دارند. در موش بعد از خوردن این سم اگر در دقایق اولیه به آنها سیلمارین بدهند ۱۰۰% موثر است. این بررسی روی گروهی سگ که این قارچ را خورده بودند نیز انجام شد و دیده شد که سگهایی که سیلیمارین دریافت نکردند با مسمومیت کبدی روبرو شدند و مردند و آنهایی که از ۵ تا ۲۴ ساعت بعد از خوردن این سم به آنها سیلیمارین داده شده با مرگ و میر ۳۰ درصدی روبرو شدند و در زمان ۳۶ ساعت بعد از خوردن سم مرگ و میر در آنها ۵۰% افزایش یافت.تأثیر حفاظت کنندگی کبدی در انسان بعد از بلعیدن Amanita با بررسیهایی نشان داده شده است. در یک مطالعه از هر ۱۸ نفر فرد مسموم همگی بعد از دریافت سیلی مارین زنده ماندند. نویسندگان این بررسی عقیده دارند که غلظتهایی از سیلیمارین در ۴۸ ساعت بعد از خوردن Amanita تأثیر زیادی روی جلوگیری از صدمه کبدی دارد. در سال ۱۹۹۵ یک جمعیت ۴۱ نفره که Amanita خورده بودند به علت دریافت نکردن سیلی مارین همگی مردند. در یک گزارش در سال ۱۹۹۶ یک خانواده چهار نفره که Amanita خورده بودند، هر چهار نفر با وجودی که در روز سوم سیلی مارین دریافت کردند زنده ماندند پس این گزارش بیان کرده است که در مورد مسمومیت ناشی از قارچ جنس Amanita در انسان تا چهار روز بعد از مسموم شدن اگر سیلی مارین دریافت شود، مسمومیت رفع می شود (فلاح حسینی، ۱۳۸۳)
۲- بعنوان محافظت کننده کبدی
الف) Hepatoprotection هپاتیت (التهاب کبدی) Hepatitis طبق این بررسی، سیلی مارین بعنوان درمان کننده هپاتیت های حاد و مزمن موثر اعلام شده است. در هپاتیهای حاد ویروسی، سیلی مارین زمان گسترش ویروس را کمتر کرده است و همچنین میزان بیلی روبین (رنگدانه ای است که از انحطاط هموگلوبین ایجاد می شود) و ترانس امیناسوس (آنزیمهای کالیزکننده انتقال گروه آمین از یک مونتدال دیگر) را کمتر کرده است. در بیمارانی که هپاتیت مزمن داشتند مقدار ۴۲۰ میلی گرم از سیلین مارین در روز به مدت ۶ ماه بهبود آنزیمهای هپاتیت را نشان داد.در یک بررسی در ایتالیا روی ۲۰ بیمار که هپاتیت حاد فعال داشتند میزان ۴۲۰ میلی گرم در روز از سیلی بین فسفاتیدیل کولیل به مدت ۷ روز به بیماران داده شد و طی آن آنزیمهای هپاتیت (AST, ALT, GGT) فسفاتهای آلکالین و تمام بیلی روبینها کاهش یافتند (فلاح حسینی، ۱۳۸۳)
ب) بیماریهای کبدی و سیروز الکلیک Alcoholic hepatopathy and Cirrhosis در یک بررسی در یکی از بیمارستانهای فنلاند، یک بیمار با مقدار آنزیمهای هپاتیت بالا (به علت مصرف زیاد الکل) mg/day420 از سیلی مارین را دریافت کرد که آنزیمهای کبدی (ALT, AST, GGT) بعد از چهار هفته در او کاهش یافت.در یک بررسی در مجارستان، ۳۶ بیمار که بیماریهای کبدی الکیکی قدیمی داشتند با دادن ۴۲۰ میلی گرم در روز از سیلی مارین، آنزیمهای کبدی (ALT, AST, GGT) و تمام بیلی روبین در این بیماران کاهش یافت و در بافت برداری از بافتهای کبدی بعد از ۶ ماه از درمان، پتپیداز (دیاستازی است که به عنوان کاتالیزور در هیدرولیز کردن پروتئین ها موثر است) و پروکولاژن III (از بافتهای فیبری فعال) در آنها کاهش یافت و باعث بهبود بافتهای کبدی این بیماران شد (فلاح حسینی، ۱۳۸۳)
پ) افزایش کلسترول خون Hypercholesterolemia در یک بررسی روی رژیم غذایی حیوانات، سیلی مارین همراه با یک رژیم غذایی افزایش دهنده کلسترول خون، باعث افزایش سطح HDL کلسترول خون و کاهش کلسترول صفرا وافزایش کل کلسترول شد (فلاح حسینی، ۱۳۸۳).
ت) درمان سیروز Psoriasis سیلی مارین در کبد اجازه دفع اندوتوکسین را میدهد بنابراین می تواند جلوی AMP phosphodisterase و سنتز leukotriens را بگیرد پس در درمان سیروز کبدی بسیار موثر است (فلاح حسینی، ۱۳۸۳).
ث) درمان سرطان پروستات Prostate cancer برسیها نشان داه اند که سیلی مارین قابلیت تکثیر سلولها را کاهش می دهد و سطح های (PSA) آنتی ژن پروستات و تفاوت سلولها را افزایش می دهد. از angiogenesis (ایجاد عروق در دوران رشد جنینی) و رشد تومورهای پروستات انسانی را کم می کند (فلاح حسینی، ۱۳۸۳)
۲-۵-۶- نیازهای اکولوژیکی
ماریتیغال گیاهی مدیترانهای است که در طول رویش به هوای گرم و آفتاب فراوان نیاز دارد. بذرها در دمای ۸ تا ۱۰ درجه سانتی گراد جوانه میزنند، ولی درجه حرارت مطلوب برای جوانه زنی بذر، بین ۱۸ تا ۲۰ درجه سانتیگراد است. ماریتیغال را در هر نوع خاک میتوان کشت کرد. خاکهای کاملاً شنی و عمقی از مواد و عناصر غذایی، برای کشت این گیاه مناسب نیستند و باعث کاهش عملکرد می شوند. (امیدبیگی، ۱۳۸۴) بذور ماریتیغال تا ۹ سال می تواند در زیر خاک زنده بماند. اپتیمم جوانهزنی زمانی اتفاق میافتد که بصورت متناوب دانه یک دوره ۱۶ ساعته را در دمای ۱۵-۲ درجه سانتیگراد و سپس یک دوره ۸ ساعته را تحت دمای ۳۰-۱۰ درجه سانتیگراد بگذراند. پراکنده شدن بذر بیشتر به واسطه وجود زائده کرک مانند بر روی بذر توسط باد صورت میگیرد. بذر این گیاه از طریق مخلوط شدن با بذرهای دیگر گیاهان و به کمک آب و گل فراوردههای کشاورزی، وسایل نقلیه و نیز حیوانات پراکنده میشوند. شروع جوانهزنی این گیاه همزمان با شروع بارندگی در آبان و آذر میباشد. و در اواخر اردیبهشت تقریباً تمام بوتهها دانه ها را تولید نموده و خشک می شوند. در جنوب استان فارس نیز این گیاه بصورت خودرو بوده و تا اواخر بهار یا اوایل تابستان دانه ها رسیده و خشک میشوند. نیاز غذایی این گیاه نسبت به دیگر گیاهان زراعی که بوده و با بارندگی اندک (حدود ۲۴۰ میلی متر) چرخه زندگی خود را به پایان میرسانند بنابراین میتوان این گیاه را به صورت دیم در مناطقی مثل خوزستان، فارس، اهواز مناطقی که شرایط آب هوایی مانند مناطق یاد شده دارند امکان پذیر است. این گیاه یکی از گیاهان مهم تأمین کننده دانه گرده برای زنبورعسل است. در مناطق سردسیر بهترین تاریخ کاشت اوایل بهار میباشد و تیرماه امکان برداشت دانه وجود دارد. یکی از نکات مهم در ارتباط با این گیاه زمان برداشت است زیر اگر برداشت به موقع صورت نگیرد دانه ها به علت داشتن پاپوس توسط باد پراکنده می شوند. دوره رویش ماریتیغال، بین ۱۱۰ تا ۱۴۰ روز ا ست، چنانچه بذرها اوایل بهار کاشته شوند پس از ۸ تا ۱۰ روز جوانه میزنند. در ایران، اولین گلها ۷۵ تا ۸۰ روز پس از سبز شدن دانه یعنی اواخر بهار ظاهر می شود.۷۰ تا ۸۰% کاپیتولها روی شاخه های فرعی این گیاه بوجود میآیند (امیدبیگی، ۱۳۸۴).
۲-۵-۷- کاشت ماریتیغال
اگرچه ماریتیغال را میتوان با بیشتر گیاهان به تناوب کاشت ولی گیاهان وجینی برای این کار مناسبترند این گیاهان نه تنها خاک را فقیر نمیسازند بلکه چنانچه بقایای گیاهی آنها به خاک برگردانده شود مقدار زیادی مواد آلی به خاک افزوده میشود. مزرعه پس از برداشت گیاهان وجینی معمولاً عاری از علفهای هرز میشود و چون ماریتیغال به اکثر علفکشها حساس است نیازی به مبارزه شیمیایی با علف هرز نخواهد بود. همچنین بعد از برداشت گیاهان وجینی، برای آماده ساختن زمین فرصت کافی خواهد بود. باقی ماندن ماریتیغال برای مدت نسبتاً طولانی در زمینهایی که در آنها کشت میگردد، آنها را به علف هرز منطقه مبدل میکند. این گیاه را می توان حداقل ۲تا ۳ سال در یک زمین کاشت. کاشت ماریتیغال از طریق بذر و به صورت ردیفی (به وسیله ردیف کار غلات) در زمین اصلی انجام میگیرد. برای هر هکتار زمین، ۱۰ تا ۱۲ کیلوگرم بذر نیاز است. تعداد ۱۰ تا ۱۲ بذر در هر متر طولی مناسب است. برای سهولت در برداشت مکانیکی، بهتر است گیاهان به صورت نواری کشت شوند یعنی پس از هر ۴ تا ۵ ردیف در فاصلهای به اندازه ۱۲۰ تا ۱۵۰ سانتیمتر خالی بماند و در تمام زمین به همین شکل عمل شود. پس از کشت، انجام غلتک مناسب و آبیاری کافی، باعث تسریع و هماهنگی در رویش بذر می شود (امید بیگی، ۱۳۸۴). Omer و همکاران (۱۹۹۳) فاصله کاشت روی ردیف را ۵۰ سانتیمتر را مورد بررسی قرار دادند و نتیجه گرفتند که فاصله کاشت ۵۰ سانتیمتر هرچند عملکرد دانه به خاطر کاهش تراکم بوته در واحد سطح به میزان ۴/۷ تا ۸/۷ درصد کاهش می یابد ولی به علت دریافت نور بیشتر توسط گیاه در این فاصله کاشت، میزان مواد موثره دارویی در دانه افزایش می یابد.. با افزایش تراکم عملکرد بتدریج افزایش و پس از عبور از تراکم مناسب کاهش مییابد. قلی بیگیان و همکارن (۱۳۸۷) طی یک آزمایش در ایران اثر سطوح مختلف کود نیتروژن بر عملکرد کمی و کیفی ماریتیغال را مورد بررسی قرار داد و مشاهده نمود که با افزایش مقدار کود نیتروژن مقدار سیلی مارین دانه اندکی کاهش پیدا می کند، ولی افزایش عملکرد دانه ناشی از کاربرد کود نیتروژن بقدری بود که براحتی کاهش سیلیمارین دانه جبران گردید و عملکرد سیلی مارین در واحد سطح نیز افزایش یافت. در این آزمایش حداکثر مقدار سیلی مارین در واحد سطح از بکار بردن ۲۰۰kg نیتروژن در هکتار بدست آمده بود.
۲-۵-۸- داشت ماریتیغال
بذرها پس از ۸ تا ۱۰ روز سبز میشوند. وقتی گیاهان ۴ تا ۵ برگی شدند، علفهای هرز بین ردیفها و گیاهان را باید با دست (در سطوح کوچک) یا به وسیله ماشین (کولتیواتور) وجین کرد. وقتی ارتفاع گیاهان به ۳۰ تا ۴۰ سانتیمتر رسید، باید وجین علفهای هرز را تکرار کرد و پس از ۳ تا ۴ هفته سومین و آخرین برداشت علفهای هرز را انجام داد. پس از آن نیازی به وجین علفهای هرز نیست، زیرا گیاهان به سرعت رشد میکنند و مانع گسترش علفهای هرز میشوند.چنانکه گفته شد، ماریتیغال به بسیاری از علفکشها حساس است، از این رو مبارزه شیمیایی با علفهای هرز این گیاه باید با دقت کامل انجام گیرد و در انتخاب نوع علفکش، غلظت و زمان کاربرد آن باید دقت نمود. تحقیقات اخیر نشان میدهد که استفاده از علفکش اولیترف به مقدار ۵/۲ تا ۴ لیتر در هکتار و فلوبالکس به مقدار ۵/۲ تا ۳ کیلوگرم در هکتار قبل از کاشت بذر، نتایج مطلوبی در از بین بردن علفهای هرز دارد. پس از کاشت و قبل از رویش آنها نیز میتوان از علفکش بوویلان به مقدار ۳ تا ۴ لیتر در هکتار استفاده کرد. این علفکشها را به هیچ عنوان نباید پس از رویش گیاه به کار برد. آفات در طول رویش گیاهان ممکن است صدمات زیادی به محصول وارد کنند. از این آفات میتواند از نوعی سرخرطومی گرده خوار نام برد. برای از بین بردن این آفات، می توان از آفت کش وفاتوکس به مقدار ۳ تا ۵/۳ کیلوگرم در هکتار استفاده نمود. سفیدک سطحی یا پودری، از بیماریهایی است که در آن قارچ عامل سفیدک به صورت لکه های سفیدرنگی در سطح ساقه و برگ ظاهر میشود و اواخر فصل به صورت لکه های قهوهای دیده می شود. میوه گیاهان مبتلا به این قارچ، پوک میشوند. میتوان از قارچکش سولفوره یا قارچکشهای مناسب مانند آفاگون یا تریفمین در زمان مناسب، برضد این بیماری استفاده نمود (امید بیگی، ۱۳۸۴)
۲-۵-۹- برداشت ماریتیغال
تحقیقات انجام شده در ایران، نشان میدهد در کشت بهاره میوه ها از اوایل تابستان بتدریج میرسند. هنگام رسیدن میوه ها، گلچهها خشک میشوند و تارهای بلند و سفید رنگ (پاپوسها) ظاهر میگردند. رنگ میوه های رسیده، قهوهای و براق است. میوه های رسیده به سهولت از گیاه جدا و به اطراف پراکنده میشوند. کاپیتولها معمولاً در یک مرحله برداشت میشوند. اواخر تیر- اوایل مرداد، زمان مناسبی برای برداشت محصول است. چون ماریتیغال برگهای بزرگ و انبوهی دارد و اطراف برگها را تیغهای فراوانی پوشانده است، کار برداشت کاپیتولها با دست، بسیار مشکل ساز است. در سطوح کوچک، کاپیتولها را میتوان با داس برداشت کرد، اما در سطوح وسیع کشت، برداشت محصول فقط با ماشینهای مخصوص امکان پذیر میباشد. پس از جمعآوری میوه، آنها را خشک و تمیز و در مکان مناسب نگهداری می کنند. عملکرد ممکن است بین ۲/۱ تا ۲ تن در هکتار باشد (امیدبیگی، ۱۳۸۴).
۲-۶- اهمیت کودهای آلی
به هر نوع ماده معدنی یا آلی یا بیولوژیک که دارای عناصر غذایی باشد و باعث بالا بردن حاصلخیزی خاک و همچنین با تیمار گیاهی باعث افزایش عملکرد کیفی و کمی محصول شود کود اطلاق میشود. کاربرد روز افزون کود های شیمیایی باعث بروز خسارات جبران ناپذیر زیست محیطی، بهداشتی و اقتصادی شده است. این معایب کود های شیمیایی و هزینه های بالای تولید آن ها باعث توجه به استفاده از کودهای آلی و دامی گردیده است (آستارایی و کوچکی ،۱۳۷۵). کودهایی که منشأ طبیعی دارند کودهای آلی گفته میشود. از این روش بعنوان روش صحیح حاصلخیزی خاک و تغذیه گیاه یاد میشود که ضمن حفظ محیط زیست، افزایش کیفیت آب، کاهش فرسایش و حفظ تنوع زیستی، کارایی نهادهها را افزایش میدهد. بیش از ۶۰ درصد خاک های ایران کمتر از ۱ درصد ماده آلی دارند. یک راه حل برای افزایش مقدار موادآلی خاکهای زراعی کشور استفاده از کودهای آلی از قبیل کود حیوانی، کود سبز و ورمی کمپوست می باشد. منابع کود آلی از جمله کود دامی، کمپوست حاصل از زباله شهری و ورمی کمپوست دارای ارزش تغذیه ای فراوانی برای محصولات زراعی بوده و مصرف آنها گامی موثر در روند توسعه کشاورزی پایدار و حفظ محیط زیست می باشد. (Saleh Rastin, 2001).
منظور از کود دامی یا حیوانی مجموعهای از مواد بستری، ادرار و مدفوع گاو، گوسفند، مرغ یا هر حیوان دیگری است که از محل نگهداری آنها به دست میآید. درصد مواد غذایی کود حیوانی و کیفیت فیزیکی آن به عواملی مثل نوع حیوان، کیفیت مواد بستری، میزان پوسیدگی کود، تغذیه دام، میزان سدیم و مقدار بذر علفهای هرز، اسپور قارچها، لارو و تخم حشرات، شن و خاک بستگی دارد.. درصد ازت کود گاوی بیشتر از کود گوسفندی و مرغی است. ولی درصد فسفر و پتاسیم کود مرغی از کود های گاوی و گوسفندی بیشتر است. همان گونه که ذکر شد درصد مواد غذایی کودها به اغذیه دامها بستگی دارد. مثلاً چنانچه جیره غذایی یک دام از نظر یک عنصر ضعیف باشد کود حاصله نیز بالطبع از نظر آن عنصر ضعیف خواهد بود. بنابراین چون میزان عناصر غذایی موجود در کود دامی ثابت نیست، و همانگونه که در بالا اشاره گردید از دامی به دامی دیگر و از جیره غذایی به جیره غذایی دیگر تفاوت می کند، این امر کارشناس را در جهت اعمال یک مدیریت کودی صحیح دچار سردرگمی مینماید چرا که در مدیریت تغذیه، یک کارشناس با اجزاء و واحدهای کوچکی مانند درصد و حتی پی پی ام (قسمت در میلیون ) عناصر غذایی سروکار دارد و ثابت نبودن میزان عناصر غذایی در یک کود مسلماً نمیتواند یک برنامه کودی صحیح را ایجاد کند. از مهمترین مزایای کودهای دامی: ظرفیت نگهداری آب در خاک را افزایش میدهد. که این امر در مواقع کم ابی کمک شایانی خواهد نمود، نفوپذیری آب در خاک را بهبود میبخشد، کود حیوانی آب درون خاک را بنحوی با ذرات خاک متصل نموده و از تبخیر و نفوذ آن جلوگیری کرده و آماده برای جذب گیاه میسازد و همین امر سبب جلوگیری از فرسایش نیز میگردد، کود حیوانی عملیات زراعی را آسان نموده و زمین را برای گاو رو نمودن بهبود میبخشد، در خاکهای شنی سبب اتصال بهتر ذرات در خاک گشته و در خاکهای رسی سبب افزایش پروزیته و نفوذپذیری خاک میگردد، کودهای حیوانی به علت داشتن ماده آلی سبب بهبود هوادهی خاک میگردند و کربن دی اکسید و اسیدهای آلی و موادغذایی موجود در خاک را آماده برای جذب گیاه مینماید، میزان جذب حرارت در خاک تیره بیشتر از خاکهای روشن بوده و به همین لحاظ کودهای حیوانی کمک زیادی در گرم شدن زمین و نهایتاً رشد بیشتر گیاه میگردند، این کودها قدری خاصیت قلیائی دارند که به مرور با مصرف کودهای حیوانی PH خاک افزایش مییابد و باعث افزایش میکرو اورگانیسمها گردیده که باعث افزایش فعالیت بیولوژیکی خاک میگردند. از مهمترین معایب کودهای دامی: فراوانی ترکیبات آلی ازتدار ساده کود حیوانی تازه، بسیار مساله ساز است. تجزیه سریع این مواد موجب آزاد شدن گاز آمونیاک و تجمع آن در مجاورت ریشه ها گردیده و موجب مسمومیت گیاه میشود. زیادی املاح نمکدار در کود نیز میتواند از طریق ایجاد پتانسیل اسمزی و یا مسمومیت مستقیم گیاه مساله ساز باشد (آستارایی و کوچکی ،۱۳۷۵). در جدول ۲-۱ میزان شوری برخی از کودهایی را که کشاورزان در باغات و مزارع خود استفاده مینمایند ذکر شده است:
۲-۱- جدول میزان شوری برخی از کودهای دامی ( Autoun ,1982 )