نمودار۲- ۵. شبکه منابع و فعالیت های ناملموس
اندازه گیری
پس از شناسایی، باید معیارهایی را برای اندازه گیری منابع ناملموس توسعه داد. هم معیارها و هم منابع ناملموس را میتوان به روش های مختلفی تقسیمبندی نمود، ابتدا باید دو سطح تجزیه و تحلیل را از هم جدا نمود.
۱) سطح منابع ناملموس
٢ )سطح فعالیتهای ناملموس
در جدول ذیل ویژگیهای اصلی سیستم اندازه گیری آمده است.
جدول۲-۴. ویژگیهای اصلی سیستم اندازه گیری
سطح تجزیه و تحلیل | طبقه بندی سرمایه فکری | طبقه بندی معیارها(شاخص ها) |
منابع ناملموس فعالیت های ناملموس |
منابع ناملموس فعالیت های ناملموس |
شاخصها و معیارهای عمومی شاخصها و معیارهای خاص صنعت شاخصها و معیارهای خاص شرکت |
همانگونه که در جدول ۲-۴ اشاره شد، اجزای چهارگانه سرمایه فکری عبارتند از: سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه مشتری یا ارتباطی و سرمایه اتحاد استراتژیک. معیارها و شاخصهای جزء را نیز میتوان به سه دسته عمومی، خاص صنعت و خاص شرکت تقسیمبندی نمود. معیارهای خاص صنعت به فرآیندها و تعاریفی مرتبط است که خاص صنعت مربوط بوده و ممکن است به صنعتی ـ تولیدی، خدماتیها و یا بین این دو تعلق داشته باشد. از طرفی دیگر، شاخصهای خاص شرکت، مستلزم تعریفی از قبل تعیین شده توسط توسط شرکت میباشد. به عنوان مثال، معیارهایی که به توان بالقوه بالای کارکنان مربوطند نیازمند به تعریفی معین از «توان بالقوه بالای کارکنان» میباشد.
مدیریت منابع
پس از توسعه سیستم سنجش و اندازه گیری، ضروری است که مدیران ارشد شرکت نتایج را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند.
۲-۸. توانمندی تکنولوژی و اهمیت ارزیابی آن در واحدهای اقتصادی
طی دو دهه گذشته رشد تکنولوژی به ویژه تکنولوژی های جدید، عامل مهمی در ادغام بازارها و فرایند جهانی شدن بوده است. تکنولوژی در مفهوم اقتصادی، محصولی متکی بر شناخت و آگاهی، مبتنی بر تحقیق و توسعه، قابل داد و ستد در بازار و دارای ویژگیهای خاص به صورت یک محصول است که قیمت آن بر اساس تعامل عرضه و تقاضا تعیین میشود. (پائو و همکاران[۵۳]،۲۰۰۵)
توانمندی تکنولوژیکی که محور رقابت پذیری بنگاههای کلاس جهانی محسوب میشود، دو وجه تکنولوژی تولید و تولید تکنولوژی دارد. کسب توانایی در تحقیق و توسعه و گسترش آن، عنصر مهمی جهت رشد و انتشار تکنولوژی و دستیابی به بلوغ تکنولوژی خواهد بود. (بلالوک و گرتلر[۵۴]، ۲۰۰۹)
ارزیابی توانمندی تکنولوژی فرآیندی است که در آن سطح فعلی قابلیتها و توانایی های تکنولوژیک سازمان اندازه گیری میشود تا نقاط قوت و قابل بهبود سازمان شناسایی شده و همچنین با مقایسه توانمندیهای تکنولوژیکی سازمان با رقبا یا سطح ایدهآل، شکاف تکنولوژیکی شناسایی شود.
۲-۹. گسترش عملکرد کیفی تکنولوژی
رهبری در بازارهای جهانی متعلق به سازمانهایی است که نیازهای مشتریان یا فراتر از آن را تأمین نمایند. گسترش عملکرد کیفیت، روشی سیستماتیک جهت ترجمه صدای مشتری به الزامات فنی و اصطلاحات کاربردی و نمایش و مستندسازی اطلاعات ترجمه شده در شکل ماتریس است که در نهایت به ارتقاء کیفیت محصول میانجامد. (ایشی و همکاران، ۲۰۰۵)
گسترش عملکرد کیفیت تکنولوژی، نمونه تعدیل یافته و کاربرد جدیدی از ابزار گسترش عملکرد کیفی است که به کارگیری آن، سازمانها را قادر میسازد تا ضمن شناسایی تکنولوژی های موردنیاز جهت تولید محصول هم راستا با نیاز مشتری، ارزش هر یک از این تکنولوژیها را مشخص نمایند.
۲-۱۰. تحقیق و توسعه و مراحل اساسی آن
تحقیق و توسعه، به مجموع فعالیتهای بدیع، خلاق، نوآورانه، نظام یافته و برنامه ریزی شدهای که به طورکلی با هدف گسترش مرزهای شناخت علمی و گنجینه دانش انسان و جامعه انسانی و کاربرد این دانش در عرصه های گوناگون برای بهبود زندگی انسان و به طور خلاصه در جهت نوآوری و ایجاد فرآوردهها، فرآیندها، وسایل، ابزارها، نظامها، خدمات و روش های جدید صورت پذیرد، اطلاق میشود. (لوکاچ و همکاران[۵۵]، ۲۰۰۷)
امروزه فعالیتهای تحقیق و توسعه محرک و عامل اصلی توسعه صنعتی و اقتصادی کلیه بنگاهها شناخته شدهاند و یکی از عوامل مهم در تقویت توان تکنولوژیکی و رشد اقتصادی کشورها است. روشها و مکانیزمهای مختلفی برای توسعه تکنولوژی از طریق تحقیق و توسعه، مانند: تحقیق و توسعه داخلی، تحقیق و توسعه مشترک، قرارداد تحقیق و توسعه و برون سپاری تحقیق و توسعه وجود دارد. (پنان[۵۶]؛ ۱۹۹۶)
واحدهای وظیفهای، همانند واحدهای تحقیق و توسعه نیاز به استراتژی ویژه جهت پیشبرد اهداف و وظایف واحد خود دارند. این استراتژیها باید هماهنگ و همگام با استراتژیهای شرکت طراحی شوند. منظور از استراتژی، استراتژی وظیفهای تحقیق و توسعه است که ابعاد سهگانه: انتخاب تکنولوژی های مورد نیاز جهت توسعه، چگونگی توسعه این تکنولوژیها در شرکت و منبع یابی آ نها را پاسخگوست.
فرایند تحقیق و توسعه از چهار مرحله متمایز تشکیل شده است:
۱) تشخیص نیاز برای نوآوری یکی از انگیزههای اصلی تحقیق و توسعه است. پژوهش درباره آگاهیها و شناختهای موجود به منظور ارضای نیازهای خاص، به پیدایش ایده میانجامد؛ این رابطه را در اصطلاح کشش بازار مینامند.
۲) یافتن کاربردهای بالقوه برای یافتهها و آگاهیهای جدید، یکی دیگر از انگیزههای اصلی تحقیق و توسعه است. پژوهش درباره فعالیتهای کنونی به منظور معرفی آگاهی جدید، به پیدایش ایده یاری میدهد؛ این رابطه را فشار تکنولوژی مینامند.
۳) مهندسی(آفرینش، طراحی، تولید)
۴) بازاریابی(کاربرد اولیه و انتشار) ایده پدید آمده (برم و همکاران[۵۷]،۲۰۰۹)
۲-۱۱. اهمیت فرایند تحقیق و توسعه در واحدهای اقتصادی
امروزه بسیاری از شرکتها با چالشهایی در زمینه تقویت و افزایش توان رقابتپذیری خود برای بقا در محیط رقابتی کسب وکار مواجه شدهاند. در این میان، تنها شرکتهایی که از قابلیتهای کلیدی و مزیتهای نسبی بهره میجویند، توانستهاند موفقیت پایداری را کسب نمایند. در فرایند ایجاد مزیتهای رقابتی، فعالیتهای تدوین استراتژی تحقیق و توسعه نقش بسیار مهمی، ایفا مینماید. (ستوری و همکاران،۲۰۰۶)
در تدوین استراتژی تحقیق و توسعه، دو بعد کلیدی باید مدنظر قرار گیرد:
۱) انتخاب تکنولوژی؛ به معنی انتخاب تکنولوژیهایی جهت سرمایه گذاری
۲) روش توسعه تکنولوژی؛ به معنی انتخاب روش های تحقیق و توسعه به منظور توسعه تکنولوژی های انتخابی (چاتاوی و همکاران،۲۰۰۴؛ شارما،۲۰۰۳)
توجه به اینکه، فرایند برنامه ریزی استراتژیک تحقیق و توسعه، باید پیش از طراحی و توسعه محصول انجام پذیرد، تاکنون روش شناسی های ساختمند محدودی در این زمینه مورد استفاده قرار گرفته اند. علاوه بر این، امروزه اکثر شرکتهای کلاس جهانی، اهمیت در نظر گرفتن خواسته ها و نظرات مشتریان را در فرایند طراحی محصول درک نمودهاند؛ بنابراین اتخاد رویکرد کشش بازار جهت شناسایی روش های تحقیق و توسعه به منظور دستیابی به تکنولوژیهایی که نیازمندیها و خواسته های مشتریان را پوشش دهد، بسیار ضروری خواهد بود. (سچموچ،۲۰۰۷) در این رویکرد، بازار منبع ایدههایی است که به فعالیتهای تحقیق و توسعه جهت میدهد.
تکنیک گسترش عملکرد کیفیت یکی از ابزارهای سیستماتیک و مشتری محور جهت طراحی محصول است که نیازهای مشتریان را در سراسر دوره عمر محصول اعم از طراحی، توسعه، طرحریزی و تولید آن در نظر میگیرد. (ایشی و همکاران[۵۸]،۲۰۰۵)
۲-۱۲. نوآوری و ضروریات آن
در دنیای سراسر تحول امروز همراه با تغییر و تحولات بسیار زیاد فناورانه، که هر روزه بر زندگی انسانها تأثیر میگذارد، سازمانها و کشورها بدون تطبیق با محیط بیرونی و حرکت در راستای ایجاد ایدههای نو و تجاریسازی آنها نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند. بنابراین لازمه حضور مداوم سازمانها در بازار جهانی امروز، توسعه و بکارگیری ایدههای جدید و ایجاد بستری برای تولید دانش و بکارگیری عملی آن در بازار میباشد. در واقع نوآوری به عنوان پاسخی است که سازمانها در برابر تحولات و دگرگونی بازار ارائه میکنند تا در عرصه رقابت با دیگر شرکتها ضامن بقا و رشد آنها گردد. بنابراین تدوین سیاستهای مناسب برای نوآوری و پیروی از آنها سبب خواهد گشت تا ایجاد، توسعه و بکارگیری نورآوریها آسانتر گشته و در ارتباط و تعامل با عوامل درون سازمانی و برون سازمانی به بهترین ساختار نوآوری دست یافت.