هامفریز(۱۹۷۰)
خزانه مهارت های ذهنی
اشترن برگ(۱۹۸۰)
به هوش به عنوان اجزای عالیه، عملیاتی و کسب معلومات اشاره می کند و آن را به هوش کلامی، هوش کاربردی و هوش اجتماعی تقسیم می نماید.
گاردنر(۱۹۸۳)
به هفت نوع هوش اشاره کرده و معتقد است که انسان برای هر مسئله خاص هوش مربوط به آن مسئله را به کار می برد.
ترستون
هوش انواعی از استعدادهای روانی که شامل: استعداد عددی، درک روابط فضایی، درک معنای کلامی و حافظه، استدلال و ادراک می باشد
سطوح هوش
برای درک بهتر مفاهیم انواع هوش، می توان آنها را طبقه بندی کرد که انعکاسی از هوش چندگانه است. هوش جسمی[۵۲] : ابتدایی ترین کانون توجه بشر را به خود اختصاص داده است که شامل آگاهی جسمی و نحوه استفاده ی ماهرانه از آن می باشد.
هوش منطقی: هوش عقلا نی یا شناختی[۵۳] است. هوشی که در حال حاضر بیش از سایر هوش ها در سیستم های آموزشی مورد توجه قرار می گیرد.
هوش هیجانی: قابلیت هایی مانند درک عواطف شخصی، همدلی با احساسات دیگران و اداره کردن عواطف خود و دیگران را بیان می کند.
هوش معنوی[۵۴]: هدایت و معرفت درونی، حفظ تعادل فکری، آرامش درونی و بیرونی و عملکرد همراه با بصیرت، ملا یمت و مهربانی را شامل می شود.
هوش عقلانی به منزله دروازه برای ورود است. هوش هیجانی و هوش معنوی به هم مرتبط هستند اما در عین حال دو هوش متفاوت و جدا از هم به حساب می آیند. بهره مندی از حداقل هوش هیجانی می تواند شروع مناسبی را در سفرهای روحانی و معنوی فرد در پی داشته باشد، چرا که کمی خودآگاهی و همدلی برای شروع این روند لا زم است، اما به محض آغاز تمرینات معنوی، هوش معنوی خود می تواند در رشد هوش هیجانی نقش بسیار تقویت کننده و فعال کننده داشته باشد. از طرف دیگر رشد هوش هیجانی نیز می تواند در رشد و ارتقای هوش معنوی موثر باشد. در واقع هوش هیجانی و هوش معنوی تاثیری مستقیم و مثبت بر یکدیگر دارند و رشد و توسعه هر یک باعث پرورش وتوسعه دیگری می شود. باید دانست که کامپیوترها نیز از میزان هوش منطقی بالایی برخوردارند و اغلب حیوانات دارای هوش هیجانی بالا یی هستند اما این تنها انسان است که از هوش معنوی برخوردار است، هوشی تحول پذیر، توانایی ای که به او قدرت می دهد تا خلا ق باشد و قوانین و نقش ها را دستخوش تغییرات خودنماید، بتواند تحولا ت اساسی ایجاد کند و دنیای اطرافش را به بهترین شکل متحول سازد (ابراهیمی،۱۳۸۶). برای بررسی بهتر انواع هوش های مطرح شده
می توان الگویی ساده به دست داد که نشان دهنده ی ارتباط میان سطوح هوش باشد. شکل شماره ی ۱-۲، الگوی ارتباطی سطوح هوش را نشان می دهد.
شکل شماره ی ۱-۲ : الگوی ارتباطی سطوح هوش
ایده ی این الگو آن است که مانند نوزادان نخستین محور تمرکز انسان کنترل بدن است (هوش جسمانی). پس از آن مهارتهای زبان شناختی و درکی گسترش می یابد (هوش عقلانی). سپس مهارتهای ارتباطی اولیه در فرد رشد می کند(هوش هیجانی). هوش معنوی نیز هنگامی مهم می شود که فرد به دنبال هدف و معنا است. با توجه به سطوح مختلف هوش در بالا می توان دریافت که این سطوح تعاملی ویژه با یکدیگر دارند.فرد به بخشهای مهم و بنیادی هوش هیجانی نیاز دارد تا رشد معنوی او با موفقیت آغاز شود.
سازه های خود آگاهی هیجانی و هم دلی شالوده و پایه ای بسیار استوار برای ورود به هوش معنوی پی ریزی می کند. با این همه هنگامی که رشد معنوی آغاز شود بازخورد مثبت آن تقویت مهارتهای هوش هیجانی است و در یک چرخه تقویت بیشتر هوش هیجانی، تقویت بیشتر هوش معنوی را در پی دارد. این پیوند دوسویه به رشد و پرورش هر دو سطح هوش در فرد کمک می کند. چنین تعاملی میان همه ی سطوح هوش وجود دارد( صمدی، ۱۳۸۵).
اندازه گیری هوش
انواع مختلفی از آزمونهای هوشی وجود دارد که هر یک از آنها هوش را از زاویه ی جداگانه ای اندازه گیری کرده اند ، اکثر این آزمونها سعی میکنند استعدادهایی را اندازه بگیرند که میتوانند نتایج تحصیلی را بهتر منعکس کنند. از جمله تقسیمبندی آزمونهای هوش تقسیم بر اساس فردی یا گروهی بودن آزمونها است.
آزمونهای فردی هوش
اولین آزمون هوش که در مقیاس بسیار وسیع مورد استفاده قرار میگیرد، آزمون استنفورد- بینه است به طور خلاصه ، این آزمون از روی آزمونی که برای اولین بار در اوایل قرن ۲۰ به وسیله آلفرد بینه در فرانسه ساخته شده بود بوجود آمد. ترمن[۵۵](۱۹۱۶ )، آزمون بینه را در دانشگاه استنفورد آمریکا ، به منظور اندازه گیری هوش کودکان ۳ تا ۱۶ سال آمریکایی مورد تجدید نظر قرار داد و آن را آزمون استنفورد – بینه نامید. در میان انواع آزمونهای فردی هوش ، میتوان به آزمون وکسلر اشاره کرد. وکسلر(۱۹۳۷ )، بااستفاده از روشی متفاوت از روش ترمن ، آزمون هوشی تهیه کرد. ترمن سوالات آزمون استنفورد – بینه را بر اساس سن تنظیم کرده بود، اما وکسلر ، سوالات آزمون خود را بر اساس درجه دشواری تنظیم میکند. وکسلر ، در مجموع سه مقیاس فراهم میآورد: برای کودکان ۳ تا ۶ ساله ، برای کودکان ۵ تا ۱۵ ساله و بزرگتر . تفاوت دیگر بین آزمون استنفورد- بینه و آزمونهای و کسلر اهمیت دادن آنها به اندازهگیری استعدادهای کلامی است. آزمون استنفورد – بینه برای اندازهگیری استعدادهای کلامی تهیه شده است، در صورتی که مقیاسهای و کسلر طوری تهیه شدهاند که استعدادهای کلامی و غیر کلامی را بطور یکسان اندازه میگیرند (نصف کلامی و نصف غیر کلامی). دیدگاه وکسلر دو امتیاز دارد. میتوان استعدادهای کلامی و غیر کلامی را به طور جداگانه یا با هم اندازه گرفت. و افرادی هم که زبان آزمون را نمیدانند یا نمیتوانند حرف بزنند تحت آزمایش قرار گیرند. لزومی ندارد که قسمت کلامی آزمونها اجرا شود. زیرا هر آزمون فرعی نتایج مستقل فراهم میآورد.
آزمون گروهی هوش
امروزه اکثر آزمونهای هوش، آزمونهای گروهی است نه آزمونهای فردی. آزمونهای فردی برای تشخیص بسیار مفید هستند. زیرا بوسیله روانشناسانی بکار برده میشوند که نه تنها ، برای کنترل پاسخهای خوب و بد ،آموزش دیدهاند، بلکه درباره تفسیر ناکامیها ، دشواریهای هر دو موارد دیگر تجربه دارند. با این همه اجراتی آزمونهای فردی به زمان زیادی نیاز دارد (تقریبا بین یک تا دو ساعت) و مقرون به صرفه نیست. روانشناسان نیز باید سالها آموزش ببینند و تجربه کسب کنند تا بتوانند صلاحیت لازم برای اجرای آزمونهای فردی را به دست آورند. علاوه بر موارد بالا ، بزرگترین مساله در استفاده از آزمونهای فردی این است که رفتار آزمون دهنده ، نمیتواند در مورد همه آزمودنیها یکسان باشد. خستگی حاصل از آزمودن چند آزمودنی به دنبال یکدیگر ، دخالت عوامل بیرونی و حوادث غیر منتظره ، میتوانند توضیح دستورالعمل ، برخورد با آزمودنیها و تفسیر نتایج را تحت تاثیر قرار دهند. برای صرفه جویی در زمان و هزینه و برای ایجاد شرایط حتی الامکان یکسان برای همه آزمودنیها ، روانشناسان آزمون گروهی تهیه کردهاند. آزمون گروهی،آزمونهایی هستند که در هر نوبت روی تعداد زیادی از افراد به اجرا در میآید که از آن جمله می توان آزمون نظامی آلفا ، آزمونهای وابسته به فرهنگ کتل و آزمون ترسیم آدمک را نام برد(ابراهیمی،۱۳۸۵). جدول شماره ی ۵-۲، انواع آزمون هوش را نشان
می دهد. با توجه به این که تاکید این پژوهش بر هوش هیجانی است، در ادامه به این موضوع پرداخته می شود.
جدول شماره ی ۵-۲ : انواع آزمون هوش
انواع آزمون هوش
ویژگیها
آزمون فردی
آزمون استنفورد- بینه
آزمون وکسلر: بر اساس درجه دشواری تنظیم شده
در سه مقیاس به وجود آمده