<p>درمان به شیوه شناختی، مستلزم صرف وقت زیاد بیمار در خارج از درمانگاه روان درمانی است. بدین لحاظ در پایان هر جلسه تکالیف و تمریناتی برای بیمار مشخص می گردد. بیمار باید به تمریناتی بپردازد که نشانه های باورهای غیر منطقی او را دگرگون می سازد. راهی برای این کار، تهیه جدولی است که شناخت های منفی در یک ستون و واکنش های منطقی در ستون دیگر آن درج شود. جدول شماره یک(در صفحه بعد) نمونه ای از جدول مورد نظر را به نمایش گذاشته است .<sup>[۱۲۵]</sup><br /><a href="https://nefo.ir/"><img class="alignnone wp-image-63″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/THESIS-PAPER-10.png” alt="پایان نامه - مقاله - پروژه” width="328″ height="116″ /></a></p><p> </p><table><tbody><tr><td colspan="3″><strong>جدول شماره ۱</strong></td></tr><tr><td>گرفتاری</td><td>دلایل بیمار</td><td>روش درمانی
(۵-۱-۱۴)
(۵-۱-۱۴)
در معادلۀ (۵-۱-۱۴) نرخ رشد تولید داخلی سرانه، لگاریتم نسبت سرمایهگذاری خصوصی به تولید، لگاریتم نسبت سرمایهگذاری دولتی به تولید، لگاریتم حاصل ضرب متوسط سالهای تحصیل نیروی کار در تعداد شاغلین، لگاریتم شاخص نااطمینانی سیاستهای دولت که در فصل چهارم نحوۀ ساخت این شاخص توضیح داده شد، نرخ رشد صادرات نفت و گاز سرانه به صورت دلاری میباشد.
۵-۲ متغیرهای مدل رشد اقتصادی
۵-۲-۱ نسبت سرمایهگذاری خصوصی به تولید ناخالص داخلی
در تمام مدلهای رشد اقتصادی، سرمایهگذاری به عنوان عامل اصلی تأثیرگذار بر رشد اقتصادی است. مسلماً سرمایهگذاری خصوصی هدفی جز کسب سود از طریق تولید و ارائۀ خدمات ندارد. امروزه به خوبی روشن است که در سطح کلان تمرکز سرمایه از یک سو بر تقاضا اثر میگذارد و از سوی دیگر از طریق افزایش کارآیی و بهبود ظرفیتهای تولیدی به افزایش تولید منجر میشود، به این دلیل افزایش تمرکز سرمایه در راستای رشد بلندمدت اقتصادی ضروری است.
در مدلهای طرف تقاضای اقتصاد، سرمایهگذاری به عنوان یک عامل تزریقی به اقتصاد با یک ضریب افزایش منجر به افزایش تقاضا در اقتصاد میشود. بنابراین در شرایط رکود اقتصادی یک افزایش در سرمایهگذاری از طریق تقاضای اضافی که در اقتصاد ایجاد میکند باعث افزایش تولید به میزان بیش از تقاضا برای کالای سرمایهای میشود. همچنین در شرایط اشتغال کامل افزایش تقاضا از طریق بالابردن ظرفیتهای تولیدی منجر به افزایش تولید میشود.
به علت وجود انگیزههای متفاوت در سرمایهگذاریهای عمومی و خصوصی ما آنها را در معادلۀ رشد جدا آوردهایم. از نسبت سرمایهگذاری ناخالص خصوصی به تولید در معادلۀ رشد استفاده میکنیم. این متغیر به صورت نسبت بوده و بسته به حجم اقتصاد معنی میدهد. اگر نسبت فوق در جامعه افزایش یابد به مفهوم افزایش سرمایهگذاری به نسبت تولید در اقتصاد میباشد.
بر اساس مبانی نظری قوی و شواهد آماری، نسبت سرمایهگذاری خصوصی به تولید ناخالص داخلی به عنوان متغیر مستقل وارد معادلۀ رشد اقتصادی میشود. در نمودار(۵-۲-۱) روند این متغیر در دورۀ مورد بررسی نشان داده شده است.
نمودار(۵-۲-۱) لگاریتم نسبت سرمایهگذاری بخش خصوصی به تولید ناخالص داخلی
۵-۲-۲ نسبت سرمایهگذاری دولتی به تولید ناخالص داخلی
دیدگاههای متفاوتی نسبت به تأثیر سرمایهگذاری دولتی بر رشد اقتصادی وجود دارد. بر اساس دیدگاه کلاسیک سرمایهگذاری های دولت دخالت در اقتصاد محسوب شده و میتواند باعث انحراف منابع اقتصادی از تخصیص بهینه خود براساس مکانیزم بازار شود. در دیدگاه دیگری که نسبت به سرمایهگذاری دولتی وجود دارد اعتقاد بر این است که سرمایهگذاریهای دولت در زیرساختهای اقتصادی مانند: شبکۀ راهها، حمل و نقل، اسکلهها و بندرگاهها …. میتواند شرایط را برای سرمایهگذاری و تولید بیشتر بخش خصوصی در اقتصاد ایجاد کند و به عنوان مکمل سرمایهگذاری بخش خصوصی رشد اقتصادی را افزایش دهد. از آنجا که انگیزۀ سرمایهگذاری دولت در زمینۀ تولید کالاها و خدمات متفاوت از انگیزۀ بخش خصوصی است، اگر سرمایهگذاریهای دولت در بخشهای اقتصادی به عنوان رقیب بخش خصوصی وارد شود مسلماٌ از کارآیی کمتری برخوردار خواهد بود.
سرمایهگذاری دولتی از بعد تقاضا نیز قابل بررسی است. در شرایطی که اقتصاد در رکود باشد افزایش هزینههای عمرانی دولت میتواند به عنوان یک منبع تزریقی باعث افزایش تقاضا و به تبع آن افزایش تولید و رونق در جامعه شود. اما این هزینههای سرمایهگذاری زمانی که اقتصاد در اشتغال کامل باشد منجر به افزایش تورم در جامعه میشود.
در این رساله برای یافتن اثر سرمایهگذاری دولتی بر رشد اقتصادی از نسبت سرمایهگذاری ناخالص دولتی به تولید ناخالص داخلی به عنوان متغیر مستقل استفاده شده است. هر چه این نسبت در جامعه بالاتر باشد یعنی به طور نسبی منابع بیشتری از جامعه توسط دولت جهت سرمایهگذاری استفاده میشود و هر چه این نسبت کمتر باشد یعنی منابع آزاد جامعه جهت تولید بر اساس مکانیزم بازار بیشتر خواهد بود. در نمودار(۵-۲-۲) روند این متغیر در دورۀ مورد بررسی نشان داده شده است.
نمودار(۵-۲-۲) لگاریتم نسبت سرمایهگذاری بخش دولتی به تولید ناخالص داخلی
۵-۲-۳ متوسط سطح تحصیلات نیروی کار
تقریباٌ تمام اقتصاد دانان جدای از مکتب فکریشان به اهمیت سرمایه انسانی به عنوان عاملی مهم در رشد اشاره دارند. تئوریهای سنتی رشد بر این نظرند که افزایش سرمایه انسانی باعث افزایش بهرهوری و در نتیجه تولید مادی میشود. به عبارت دیگر سرمایه انسانی به طور غیرمستقیم رشد اقتصادی را متأثر مینماید. در تئوریهای جدید رشد و هم چنین شواهد تجربی اخیر با گنجاندن سرمایه انسانی در تابع تولید به بررسی تأثیر مستقیم سرمایه انسانی بر رشد میپردازند. به خاطر تعریف وسیع سرمایه انسانی متغیری که بتواند به صورت کامل نشان دهندۀ میزان سرمایه انسانی به صورت کمی باشد وجود ندارد.
لذا در مطالعات تجربی، معیارهای متفاوتی جهت بررسی کیفیت نیروی انسانی و یا سرمایه انسانی به کار گرفته میشود، که متداولترین آنها عبارتند از: نرخ ثبتنام در سطوح مختلف تحصیلی، نرخ باسوادی، تعداد متخصصان، مهندسان و تکنسینها، هزینههای آموزشی افراد در سطوح مختلف آموزشی، مخارج جاری دولت روی آموزش عالی و متوسط سالهای تحصیل نیرویکار.
در این مطالعه ما از حاصل ضرب متوسط سالهای تحصیل نیرویکار در تعداد شاغلین که شاخصی از نیروی کار باکیفیت میباشد استفاده کردهایم . در نمودار(۵-۲-۳) روند این متغیر در دورۀ مورد بررسی نشان داده شده است.
نمودار(۵-۲-۳) لگاریتم حاصلضرب نیرویکار در متوسط تحصیلات شاغلین
۵-۲-۴ نرخ رشد صادرات نفت و گاز
وجود رشد صادرات نفت و گاز در رگرسیونهای رشد اقتصادی مربوط به ایران از یک پشتوانۀ نظری قوی برخوردار است. در کشورهای صادر کنندۀ نفت، میزان ارزش صادرات نفت و گاز متغیری برونزاست که ارزش تولید ناخالص ملی را تحت تأثیر قرار میدهد. افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی درآمد ارزی ناشی از صادرات در این کشورها را افزایش میدهد. افزایش در درآمدهای ارزی کشور قابلیت دسترسی به منابع اولیۀ وارداتی و کالاهای سرمایهای با تکنولوژی بالا را افزایش میدهد و زمینۀ رشد بالاتر را در کشور فراهم میآورد.
بیتوجهی به صادرات نفت و گاز و لحاظ نکردن آن در رگرسیونهای مربوط به رشد اقتصادی در کشورمان میتواند در برآورد پارمترهای رگرسیون تأثیر سویی داشته باشد. بنابراین در این رساله برای برآورد بهتر ضرایب موردنظر در معادلۀ رشد، نرخ رشد صادرات نفت و گاز سرانه (برحسب دلار) را به عنوان متغیر توضیحی وارد معادلۀ رشد میکنیم. در نمودار(۵-۲-۴) روند این متغیر در دورۀ مورد بررسی نشان داده شده است.
نمودار(۵-۲-۴) نرخ رشد صادرات نفت و گاز سرانه(دلاری)
۵-۲-۵ نااطمینانی سیاستهای اقتصادی دولت
متغیرهای که در ساخت شاخص نااطمینانی سیاستهای اقتصادی دولت به کار گرفته شدهاند عبارتند از: مخارج دولت، مالیات، حجم نقدینگی و حاشیۀ نرخ ارز، این متغیرها تحت کنترل دولت هستند و نوسان و بیثباتی در آنها از طریق افزایش نااطمینانی در جامعه، شفافیت محیط اقتصادی که جهت برنامهریزیهای بلندمدت لازم است را مختل کرده و رشد اقتصادی را محدود میکنند.
در هر جامعهای نیاز اولیه برای رشد پایدار وجود محیط امن و باثبات اقتصادی است؛ نااطمینانی حاصل از نوسان سیاستهای اقتصادی دولت این شرط اولیۀ رشد اقتصادی را مختل میکند.
همچنان که در فصل چهارم توضیح داده شد برای دستیابی به شاخصی که نمایندۀ ناطمینانی سیاستهای اقتصادی دولت باشد با استفاده از الگوهایARCH و GARCH و همچنین روش رگرسیون عناصر دورانی برای وزندهی، واریانسهای چهار متغیر سیاستگذاری را ترکیب شده است.
۵-۳ بررسی پایایی متغیرها
در دو دهۀ اخیر حجم قابل توجهی از مطالعات اقتصادسنجی به محققان هشدار داده است که قبل از هر گونه مطالعۀ رگرسیونی باید ویژگی دادههای سری زمانی مورد استفاده در مطالعه به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد و سپس با روشهای مناسب معادلات مورد نظر برآورد گردد.
لذا در این مطالعه جهت برآورد معادلات، ابتدا به بررسی پایایی متغیرها میپردازیم. جهت بررسی پایایی متغیرهای مورد استفاده در تحقیق، آنها را به روش آزمون دیکی- فولر تعمیم یافته[۴۲](ADF)آزمون میشود تا وضعیت پایایی این متغیرها جهت بررسی اثرگذاری سیاستهای دولت بر متغیر رشد اقتصادی مشخص شود.
متغیرهایی که در معادلات رشد اقتصادی به کار رفتهاند عبارتند از:
-
- لگاریتم نسبت سرمایهگذاری خصوصی به تولید ناخالص داخلی( )
-
- لگاریتم نسبت سرمایهگذاری دولتی به تولید ناخالص داخلی ( )
-
- رشد تولید ناخالص داخلی سرانه به صورت لگاریتمی( )
-
- لگاریتم حاصلضرب نیرویکار در متوسط سالهای تحصیل نیرویکار به عنوان شاخصی از سرمایه انسانی با کیفیت
-
- نرخ رشد صادرات نفت و گاز واقعی سرانه( )
-
- لگاریتم شاخص ترکیبی نااطمینانی سیاستهای دولت( )
آزمون دیکیفولر تعمیم یافته برای بررسی پایایی تمامی این متغیرها با استفاده از نرم افزار Eviwesانجام شد. نتایج کامپیوتری به دست آمده توسط نرم افزار Eviwes که در جدولهای۵-۱ تا ۵-۶ پیوست۱ گزارش شده است. خلاصۀ نتایج حاصل از بررسی پایایی متغیرها با توجه به آزمون دیکی فولر تعمیم یافته در جدول(۵-۳-۱) گزارش شده است.
جدول(۵-۳-۱) نتایج پایایی متغیرها بر اساس آزمون دیکی فولر تعمیم یافته
متغیر | تفاضل مرتبه صفر |
در معادلۀ (۵-۱-۱۴) نرخ رشد تولید داخلی سرانه، لگاریتم نسبت سرمایهگذاری خصوصی به تولید، لگاریتم نسبت سرمایهگذاری دولتی به تولید، لگاریتم حاصل ضرب متوسط سالهای تحصیل نیروی کار در تعداد شاغلین، لگاریتم شاخص نااطمینانی سیاستهای دولت که در فصل چهارم نحوۀ ساخت این شاخص توضیح داده شد، نرخ رشد صادرات نفت و گاز سرانه به صورت دلاری میباشد.
۵-۲ متغیرهای مدل رشد اقتصادی
۵-۲-۱ نسبت سرمایهگذاری خصوصی به تولید ناخالص داخلی
در تمام مدلهای رشد اقتصادی، سرمایهگذاری به عنوان عامل اصلی تأثیرگذار بر رشد اقتصادی است. مسلماً سرمایهگذاری خصوصی هدفی جز کسب سود از طریق تولید و ارائۀ خدمات ندارد. امروزه به خوبی روشن است که در سطح کلان تمرکز سرمایه از یک سو بر تقاضا اثر میگذارد و از سوی دیگر از طریق افزایش کارآیی و بهبود ظرفیتهای تولیدی به افزایش تولید منجر میشود، به این دلیل افزایش تمرکز سرمایه در راستای رشد بلندمدت اقتصادی ضروری است.
در مدلهای طرف تقاضای اقتصاد، سرمایهگذاری به عنوان یک عامل تزریقی به اقتصاد با یک ضریب افزایش منجر به افزایش تقاضا در اقتصاد میشود. بنابراین در شرایط رکود اقتصادی یک افزایش در سرمایهگذاری از طریق تقاضای اضافی که در اقتصاد ایجاد میکند باعث افزایش تولید به میزان بیش از تقاضا برای کالای سرمایهای میشود. همچنین در شرایط اشتغال کامل افزایش تقاضا از طریق بالابردن ظرفیتهای تولیدی منجر به افزایش تولید میشود.
به علت وجود انگیزههای متفاوت در سرمایهگذاریهای عمومی و خصوصی ما آنها را در معادلۀ رشد جدا آوردهایم. از نسبت سرمایهگذاری ناخالص خصوصی به تولید در معادلۀ رشد استفاده میکنیم. این متغیر به صورت نسبت بوده و بسته به حجم اقتصاد معنی میدهد. اگر نسبت فوق در جامعه افزایش یابد به مفهوم افزایش سرمایهگذاری به نسبت تولید در اقتصاد میباشد.
بر اساس مبانی نظری قوی و شواهد آماری، نسبت سرمایهگذاری خصوصی به تولید ناخالص داخلی به عنوان متغیر مستقل وارد معادلۀ رشد اقتصادی میشود. در نمودار(۵-۲-۱) روند این متغیر در دورۀ مورد بررسی نشان داده شده است.
نمودار(۵-۲-۱) لگاریتم نسبت سرمایهگذاری بخش خصوصی به تولید ناخالص داخلی
۵-۲-۲ نسبت سرمایهگذاری دولتی به تولید ناخالص داخلی
دیدگاه های متفاوتی نسبت به تأثیر سرمایهگذاری دولتی بر رشد اقتصادی وجود دارد. بر اساس دیدگاه کلاسیک سرمایهگذاری های دولت دخالت در اقتصاد محسوب شده و میتواند باعث انحراف منابع اقتصادی از تخصیص بهینه خود براساس مکانیزم بازار شود. در دیدگاه دیگری که نسبت به سرمایهگذاری دولتی وجود دارد اعتقاد بر این است که سرمایهگذاریهای دولت در زیرساختهای اقتصادی مانند: شبکۀ راه ها، حمل و نقل، اسکلهها و بندرگاهها …. میتواند شرایط را برای سرمایهگذاری و تولید بیشتر بخش خصوصی در اقتصاد ایجاد کند و به عنوان مکمل سرمایهگذاری بخش خصوصی رشد اقتصادی را افزایش دهد. از آنجا که انگیزۀ سرمایهگذاری دولت در زمینۀ تولید کالاها و خدمات متفاوت از انگیزۀ بخش خصوصی است، اگر سرمایهگذاریهای دولت در بخشهای اقتصادی به عنوان رقیب بخش خصوصی وارد شود مسلماٌ از کارآیی کمتری برخوردار خواهد بود.
سرمایهگذاری دولتی از بعد تقاضا نیز قابل بررسی است. در شرایطی که اقتصاد در رکود باشد افزایش هزینه های عمرانی دولت میتواند به عنوان یک منبع تزریقی باعث افزایش تقاضا و به تبع آن افزایش تولید و رونق در جامعه شود. اما این هزینه های سرمایهگذاری زمانی که اقتصاد در اشتغال کامل باشد منجر به افزایش تورم در جامعه میشود.
در این رساله برای یافتن اثر سرمایهگذاری دولتی بر رشد اقتصادی از نسبت سرمایهگذاری ناخالص دولتی به تولید ناخالص داخلی به عنوان متغیر مستقل استفاده شده است. هر چه این نسبت در جامعه بالاتر باشد یعنی به طور نسبی منابع بیشتری از جامعه توسط دولت جهت سرمایهگذاری استفاده میشود و هر چه این نسبت کمتر باشد یعنی منابع آزاد جامعه جهت تولید بر اساس مکانیزم بازار بیشتر خواهد بود. در نمودار(۵-۲-۲) روند این متغیر در دورۀ مورد بررسی نشان داده شده است.
نمودار(۵-۲-۲) لگاریتم نسبت سرمایهگذاری بخش دولتی به تولید ناخالص داخلی
۵-۲-۳ متوسط سطح تحصیلات نیروی کار
تقریباٌ تمام اقتصاد دانان جدای از مکتب فکریشان به اهمیت سرمایه انسانی به عنوان عاملی مهم در رشد اشاره دارند. تئوریهای سنتی رشد بر این نظرند که افزایش سرمایه انسانی باعث افزایش بهره وری و در نتیجه تولید مادی میشود. به عبارت دیگر سرمایه انسانی به طور غیرمستقیم رشد اقتصادی را متأثر مینماید. در تئوریهای جدید رشد و هم چنین شواهد تجربی اخیر با گنجاندن سرمایه انسانی در تابع تولید به بررسی تأثیر مستقیم سرمایه انسانی بر رشد میپردازند. به خاطر تعریف وسیع سرمایه انسانی متغیری که بتواند به صورت کامل نشان دهندۀ میزان سرمایه انسانی به صورت کمی باشد وجود ندارد.
لذا در مطالعات تجربی، معیارهای متفاوتی جهت بررسی کیفیت نیروی انسانی و یا سرمایه انسانی به کار گرفته میشود، که متداولترین آنها عبارتند از: نرخ ثبتنام در سطوح مختلف تحصیلی، نرخ باسوادی، تعداد متخصصان، مهندسان و تکنسینها، هزینههای آموزشی افراد در سطوح مختلف آموزشی، مخارج جاری دولت روی آموزش عالی و متوسط سالهای تحصیل نیرویکار.
در این مطالعه ما از حاصل ضرب متوسط سالهای تحصیل نیرویکار در تعداد شاغلین که شاخصی از نیروی کار باکیفیت میباشد استفاده کردهایم . در نمودار(۵-۲-۳) روند این متغیر در دورۀ مورد بررسی نشان داده شده است.
نمودار(۵-۲-۳) لگاریتم حاصلضرب نیرویکار در متوسط تحصیلات شاغلین
۵-۲-۴ نرخ رشد صادرات نفت و گاز
وجود رشد صادرات نفت و گاز در رگرسیونهای رشد اقتصادی مربوط به ایران از یک پشتوانۀ نظری قوی برخوردار است. در کشورهای صادر کنندۀ نفت، میزان ارزش صادرات نفت و گاز متغیری برونزاست که ارزش تولید ناخالص ملی را تحت تأثیر قرار میدهد. افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی درآمد ارزی ناشی از صادرات در این کشورها را افزایش میدهد. افزایش در درآمدهای ارزی کشور قابلیت دسترسی به منابع اولیۀ وارداتی و کالاهای سرمایهای با تکنولوژی بالا را افزایش میدهد و زمینۀ رشد بالاتر را در کشور فراهم میآورد.
بیتوجهی به صادرات نفت و گاز و لحاظ نکردن آن در رگرسیونهای مربوط به رشد اقتصادی در کشورمان میتواند در برآورد پارمترهای رگرسیون تأثیر سویی داشته باشد. بنابراین در این رساله برای برآورد بهتر ضرایب موردنظر در معادلۀ رشد، نرخ رشد صادرات نفت و گاز سرانه (برحسب دلار) را به عنوان متغیر توضیحی وارد معادلۀ رشد میکنیم. در نمودار(۵-۲-۴) روند این متغیر در دورۀ مورد بررسی نشان داده شده است.
نمودار(۵-۲-۴) نرخ رشد صادرات نفت و گاز سرانه(دلاری)
۵-۲-۵ نااطمینانی سیاستهای اقتصادی دولت
متغیرهای که در ساخت شاخص نااطمینانی سیاستهای اقتصادی دولت به کار گرفته شدهاند عبارتند از: مخارج دولت، مالیات، حجم نقدینگی و حاشیۀ نرخ ارز، این متغیرها تحت کنترل دولت هستند و نوسان و بیثباتی در آنها از طریق افزایش نااطمینانی در جامعه، شفافیت محیط اقتصادی که جهت برنامهریزیهای بلندمدت لازم است را مختل کرده و رشد اقتصادی را محدود میکنند.
در هر جامعهای نیاز اولیه برای رشد پایدار وجود محیط امن و باثبات اقتصادی است؛ نااطمینانی حاصل از نوسان سیاستهای اقتصادی دولت این شرط اولیۀ رشد اقتصادی را مختل میکند.
همچنان که در فصل چهارم توضیح داده شد برای دستیابی به شاخصی که نمایندۀ ناطمینانی سیاستهای اقتصادی دولت باشد با بهره گرفتن از الگوهایARCH و GARCH و همچنین روش رگرسیون عناصر دورانی برای وزندهی، واریانسهای چهار متغیر سیاستگذاری را ترکیب شده است.
۵-۳ بررسی پایایی متغیرها
در دو دهۀ اخیر حجم قابل توجهی از مطالعات اقتصادسنجی به محققان هشدار داده است که قبل از هر گونه مطالعۀ رگرسیونی باید ویژگی داده های سری زمانی مورد استفاده در مطالعه به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد و سپس با روش های مناسب معادلات مورد نظر برآورد گردد.
لذا در این مطالعه جهت برآورد معادلات، ابتدا به بررسی پایایی متغیرها میپردازیم. جهت بررسی پایایی متغیرهای مورد استفاده در تحقیق، آنها را به روش آزمون دیکی- فولر تعمیم یافته[۴۲](ADF)آزمون میشود تا وضعیت پایایی این متغیرها جهت بررسی اثرگذاری سیاستهای دولت بر متغیر رشد اقتصادی مشخص شود.
متغیرهایی که در معادلات رشد اقتصادی به کار رفتهاند عبارتند از:
-
- لگاریتم نسبت سرمایهگذاری خصوصی به تولید ناخالص داخلی( )
-
- لگاریتم نسبت سرمایهگذاری دولتی به تولید ناخالص داخلی ( )
-
- رشد تولید ناخالص داخلی سرانه به صورت لگاریتمی( )
-
- لگاریتم حاصلضرب نیرویکار در متوسط سالهای تحصیل نیرویکار به عنوان شاخصی از سرمایه انسانی با کیفیت
-
- نرخ رشد صادرات نفت و گاز واقعی سرانه( )
-
- لگاریتم شاخص ترکیبی نااطمینانی سیاستهای دولت( )
آزمون دیکیفولر تعمیم یافته برای بررسی پایایی تمامی این متغیرها با بهره گرفتن از نرم افزار Eviwesانجام شد. نتایج کامپیوتری به دست آمده توسط نرم افزار Eviwes که در جدولهای۵-۱ تا ۵-۶ پیوست۱ گزارش شده است. خلاصۀ نتایج حاصل از بررسی پایایی متغیرها با توجه به آزمون دیکی فولر تعمیم یافته در جدول(۵-۳-۱) گزارش شده است.
جدول(۵-۳-۱) نتایج پایایی متغیرها بر اساس آزمون دیکی فولر تعمیم یافته
متغیر | تفاضل مرتبه صفر |
</td></tr><tr><td>۱- ناخشنودی</td><td>- از چیزی لذت نمی برم .<br />دلیلی برای شادی نمی بینم .<br />کار و فعالیت بی معناست .</td><td>یادداشت لحظات خوش زندگی<br />مقابله با افکار ضد شادی<br />در نظر گرفتن معنا برای هدف ها .</td></tr><tr><td>۲- مبالغه درباره فشارها، گرفتاریها و توقعات</td><td>به شدت زیر فشار هستم.<br />آن قدر کار دارم که به هیچ کدام از آن ها نمی توانم برسم.</td><td>تصمیم گیری درباره مساله.<br />الف) کارهایتان را فهرست کنید.<br />ب) اولویت ها را در نظر بگیرید.<br />ج) کارهای انجام شده را در نظر بگیرید.<br />تصویر کردن موفقیتهای گذشته در ذهن.<sup>[۱۲۶]</sup></td></tr></tbody></table><p>۲-۳٫ شباهتها و تفاوتهای درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری الیس و شناخت درمانی بک<br />شباهتهای بسیاری بین این دو نظریه ( عقلانی-هیجانی-عاطفی الیس و شناخت درمانی بک) وجود دارد. بسیاری از فرض های اساسی آن ها شبیه هم دیگر هستند. این دو نظریه به شیوه های مختلفی یک دیگر را کامل می کنند. هر دو نظریه ، اظهار می دارند که در فرایند تفکر افراد، اختلال وجود دارد؛ و این امر باعث عدم انطباق آن با واقعیت بیرونی می شود. حوزه های این باور ها خیلی شبیه به هم هستند. آن ها، همگی بر ارزش گذاردن روی شخص و دیگران و یا بر بد جلوه دادن، تاکید دارند.<br />تفاوت این دو رویکرد، در تاکید آن ها بر رابطه درمانی است." الیس"، درمان گر را در درجه اول آموزگار می داند و تصور نمی کند رابطه شخصی و صمیمانه با درمان جو ضرورت داشته باشد. شیوه الیس، رهنمودی، چالشی و مستقیم است. درمان گر، مراجع را بدون شرط می پذیرد، اما می کوشد تا نقش حامی والدگونه را ایفا نکند. در مقابل"بک"، تاکید می کند که کیفیت رابطه درمانی، برای کار بست درمان شناختی اهمیت دارد. مشاوره موفقیت آمیز، به خصوصیات خوشایند درمان گر مانند صمیمیت واقعی، همدلی صادقانه، پذیرش بدون قضاوت و توانایی ایجاد اعتماد در درمان جو متکی است.<sup>[۱۲۷]</sup><br />۲-۴٫ نقد و بررسی مبنای فلسفی نظریه "الیس" و "بک" با آموزه های دینی<br />از آن جایی که زیر بنای فکری و فلسفی دو نظریه روان شناس آمریکایی"آلبرت الیس" و "آرون بک" به فلسفه رواقی و به خصوص حوزه اخلاقی این مذهب بر می گردد، لذا این ضرورت احساس می شود که قبل از نقد و بررسی تطبیقی تحریف های شناختی و باورهای غیر منطقی از منظر قرآن، به برخی امور اخلاقی این مذهب اشاره ای داشته باشیم و بعد به فراخور گنجایش، آن را با آموزه های دین اسلام مقایسه کنیم.<br />۲-۴-۱٫ مبانی نظری امور اخلاقی رواقیون<br />رواقیان را از آن رو رواقی گفته اند که حوزه (درس فلسفه) ایشان در یکی از شهرهای شهر آتن، منعقد می شد.<sup>[۱۲۸]</sup> مذهب رواقی به علت تاریخ طولانی آن و رخ دادن دگرگونی هایی در نظریات رواقیون، به سه دوره تقسیم شده است: رواقیون قدیم(قرن چهارم قبل از میلاد)، رواقیون متوسطه(قرن دوم و سوم قبل از میلاد) و رواقیون امپراتوری روم(متاخر)تقسیم می شود؛ که این سه حوزه در برخی اصول با هم متفق و در برخی از اصول عقاید رواقی، مختلف القول هستند و هر چه به نهایت این مکتب نزدیک تر می شویم؛ گرایش به تعالیم اخلاقی و تاکید بر جنبه عملی فلسفه بیشتر نمایان می گردد.<sup>[۱۲۹]</sup> برخی اصولهای نظری مشترک اخلاق این فلسفه عبارت است از این که:<br />انسان، عالم صغیر است و جسم و روح او پاره ای از عالم کبیر می باشد؛ و لذا انسان به ناچار باید از قوانین طبیعت پیروی کند(شعار مشهور رواقی، زندگی بر وفق طبیعت است و معتقد هستند که هر چیزی بالضروره مطیع قانون طبیعت است) و چون در عالم کبیر، طبیعت محکوم به عقل کل<sup>[۱۳۰]</sup> است که داخل وجود اوست؛ انسان هم باید عقل را حاکم بر اعمال خود بداند. پس عمل نیک و فضلیت آن است که با عقل سازگار باشد؛ <sup>[۱۳۱]</sup> بنابراین، انسان باید نفسانیات را که از حکم عقل منحرف می شوند از خود دور کند و سکون خاطر را رها ننموده و تاخیر به خود راه ندهد. اگر چنین کرد و نفس را مغلوب عقل نمود، فاعل مختار خواهد بود(بنا بر نظر رواقیان، هیچ فعلی فی نفسه شر و مستوجب توبیخ نیست؛ آنچه فعل را شر می سازد، قصد و نیت، یعنی وضع اخلاقی فاعلی است که فعل از او سرمی زند). لذا آنان معتقد هستند که امور خارجی در آزادی و اختیار و خوشی و سعادت انسان تاثیری ندارد و خوشی، امری درونی است یعنی به خرسندی خاطر است و هر چه خود را از علائق بیشتر رهایی دهد، وارسته تر خواهد بود؛ و اهتمام در وارستگی و آزادی چنان برای انسان واجب است که جهت استخلاص از قیود و ناملایمات به خودکشی هم اگر محتاج شود، باک نیست.<strong> </strong>رواقیان، جز به پیروی طبیعت(رواقیون، علم و ادراکات را مستقیما ناشی از حس و حواس ظاهری می دانستند،) یا عقل هیچ امر دیگری را قابل اعتنا و اندیشه نمی دانستند<sup>[۱۳۲]</sup> و بر آن بودند که باید به عقل اکتفا کرد، عقل را جانشین هر امر دیگری ساخت، ماسوای آن را بیرون راند و فضیلت را تنها در عقل دانست.<br />اپیکتتوس<sup>[۱۳۳]</sup>( در حدود ۵۰-۱۳۸ میلادی ) ، فیلسوف حوزه رواقی متاخر، بر این عقیده بود که ماهیت خیر و شر (امور) در طرز تلقی اراده قرار دارد و اراده است که در اختیار آدمی قرار می گیرد، زیرا اراده می تواند بر خود تسلط یابد، اما هیچ چیز دیگری نمی تواند بر آن مسلط شود. احساس اختیار در آیین اپیکتتوس، با ذوق دینی مقارن بود؛ یعنی انسان را به سبب ارتباط خاص او با خدا مختار می شمرد. می گفت انسان بدان سبب مختار است که از جمله اجزاء اصلی طبیعت که سائر اجزاء جملگی برای آن ها پدید آمده است، به شمار می آید و چون جزء اصلی است مانند اجزاء دیگر تنها به منزله یکی از آثار صنع خدا نیست، بلکه قطعه ای از خداست و از همین رو نخواسته که انسان را تابع خود نگه دارد، بلکه او را به او واگذاشته است. بنابراین،سعادت نیز از نظر اپیکتتوس، وابسته است به اراده فرد، اندیشه های فرد درباره اشیاء و استفاده هایی که فرد از اندیشه های خود می کند.<sup>[۱۳۴]</sup><br />نقد و بررسی کلی اصول اخلاقی مکتب رواقیون با آموزه های دین اسلام، از حوزه این پایان نامه خارج است و پایان نامه دیگری را می طلبد. اما آن چه بیشتر از همه در این مکتب جلوه نمایی می کند، عقل و اراده است که بنا بر گفته آنان به تنهایی می تواند سعادت فرد را فراهم آورد. بنابراین، به فراخور گنجایش، اشاره ای مختصر به دو مبحث(عقل و اراده) در آموزه های دین اسلام می شود:<br />۲-۴-۲٫ جایگاه عقل و اراده در آموزه های دین اسلام<br />در فرهنگ قرآن، عقل به منزله چشم دیگری است که مایه بصیرت نفس، نسبت به حقایق برتر است؛ اما در فرهنگ اهل طبیعت، عقل به منزله عینک و یا سمعک برای چشم و گوش مادی است؛ یعنی عقل هرگز حقیقت جدیدی را ادراک نمی کند، بلکه همان ابزار مادی، تنها واسطه و وسیله ای برای ادراک بهتر امور مادی است بدون آن که حقیقتی، افزون بر آن چه از طریق حس تحصیل شده، کشف کند. قرآن کریم در موارد گوناگون، مجادلات مدعیان اصالت ماده را با انبیاء بازگو کرده و روش و شیوه اندیشه و شناخت آنان را که روش و شناختی حسی است، مشخص می سازد. در سوره مبارکه "جاثیه" نیز به نقل از کسانی که معتقد هستند جز زندگی دنیوی چیزی نیست و جز روزگار، مبدا فاعلی دیگری آن ها را نمی میراند، آمده است:<br />"وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ ما کانَ حُجَّتَهُمْ إِلاَّ أَنْ قالُوا ائْتُوا بِآبائِنا إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ"(سوره جاثیه،آیه۲۵)؛ و هنگامى که آیات روشن ما بر آنها خوانده مىشود، دلیلى در برابر آن ندارند جز اینکه مىگویند: «اگر راست مىگویید پدران ما را (زنده کنید) و بیاورید (تا گواهى دهند).<br />یعنی کفار توجه نداشتند که زندگی مردگان آن ها که مورد ادعای پیامبران است، مربوط به آخرت یعنی نشئه ای که قابل احساس مادی نیست، خواهد بود. لذا قرآن کریم، درباره شناخت و علم این گروه می فرماید:<br />"یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَهِ هُمْ غافِلُونَ"(سوره روم، آیه ۷)؛ آنها فقط ظاهرى از زندگى دنیا را مىدانند، و از آخرت (و پایان کار) غافلند!<br />لذا، کفار تنها به حس و روش حسی در شناخت قایل هستند و عقل را چیزی جز وسیله ادراک بهتر حواس نمی دانند. در سوره مبارکه "نجم" نیز ضمن فرمان اعراض از این گروه به اندکی و خردی علم و محدوده دانش آنها اشاره نموده و می فرماید:<br />" فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاهَ الدُّنْیا(۲۹) ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ …."(۳۰)( سوره نجم ، آیات ۳۰-۲۹)؛ حال که چنین است از کسى که از یاد ما روى مىگرداند و جز زندگى مادى دنیا را نمىطلبد، اعراض کن! این آخرین حدّ آگاهى آنهاست.<br />و در واقع، این افراد به دلیل محدودیت در دانش است که وقتی کلام از قیامت به میان می آید، خواهان مشاهده حسی آن هستند و وقتی سخن از پروردگار می رود، طالب دیدار مادی او می شوند<sup>[۱۳۵]</sup> و هنگامی که کلامی از وحی و نبوت مطرح می شود، به دنبال احساس ظاهری ملائکه یا دریافت اوراق وحی توسط همگان<sup>[۱۳۶]</sup> و لااقل اشراف طایف و مکه<sup>[۱۳۷]</sup> هستند.<sup>[۱۳۸]</sup></p>