<p>درمان به شیوه شناختی، مستلزم صرف وقت زیاد بیمار در خارج از درمانگاه روان درمانی است. بدین لحاظ در پایان هر جلسه تکالیف و تمریناتی برای بیمار مشخص می گردد. بیمار باید به تمریناتی بپردازد که نشانه های باورهای غیر منطقی او را دگرگون می سازد. راهی برای این کار، تهیه جدولی است که شناخت های منفی در یک ستون و واکنش های منطقی در ستون دیگر آن درج شود. جدول شماره یک(در صفحه بعد) نمونه ای از جدول مورد نظر را به نمایش گذاشته است .<sup>[۱۲۵]</sup><br /><a href="https://nefo.ir/"><img class="alignnone wp-image-63″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/THESIS-PAPER-10.png” alt="پایان نامه - مقاله - پروژه” width="328″ height="116″ /></a></p><p> </p><table><tbody><tr><td colspan="3″><strong>جدول شماره ۱</strong></td></tr><tr><td>گرفتاری</td><td>دلایل بیمار</td><td>روش درمانی
۲-۵-۸٫ عضله نعلی
این عضله زیر عضله دوقلو قرار دارد و سطح مقطع فیزیولوژیکی آن بزرگتر از همه عضلات ساق پا میباشد. سطح مقطع فیزیولوژیکی آن تقریبا دو برابر عضله دو قلو میباشد، بدون شک همانند عضله دوقلو یک پلنتار فلکسور قوی میباشد. با سطح مقطع بزرگ خود نیروی قابل توجهی ایجاد می کند. هر دو عضله دوقلو و نعلی طی فاز استانس راه رفتن فعال می باشند، هرچند که فعالیت عضله نعلی زودتر شروع می شود، اما فعالیت عضله دوقلو بیشتر طول میکشد (مدت طولانی تر فعال میباشد). هر دو عضله در حرکت به سمت جلو در فاز استانس نقش دارند، اما طی زیر مرحله مید استانس عضله نعلی به کاهش شتاب ساق هنگامی که بدن به سمت جلو سر میخورد در حالی که پاها روی زمین ثابت هستند کمک می کند. این عضله همانند عضله دوقلو در سر متحرک خود توسط تاندون آشیل دارای بازوی گشتاور اینورتوری کوتاهی میباشد. بهعلاوه این نکته که عضله نعلی در اینورژن عقب پا نقش دارد (Oatis, 2009). ضعف این عضله باعث کاهش قابل توجهی در قدرت پلنتار فلکشن پا دارد که با اختلالاتی در حرکت همراه می شود. ضعف این عضله توانایی کنترل ساق پا هنگامی که بدن رو به جلو سر میخورد را مختل می کند و همچنین امکان دارد منجر به دورسی فلکشن بیش از حد شود. بهعلاوه فرد دارای عضله نعلی ضعیف، در اواخر مرحله استانس به سختی روی جلوی پا حرکت می کند و در نتیجه ممکن است عمل بلند شدن پاشنه با تاخیر انجام گیرد. ضعف عضلات پلنتار فلکسور در نیمه آخر فاز استانس هنگام راه رفتن بهوسیله غلتیدن نا کافی پا و اغلب تاخیر در بلند شدن پاشنه آشکار می شود (Oatis, 2009).
۲-۵-۹٫ عضله نازک نئی طویل
بهخاطر طول درازش در قسمت خارجی ساق پا لمس می شود. عمل اصلی این عضله اورژن پا میباشد، بازوی گشتاوری اورتوری آن حدود ۱ تا ۳ سانتیمتر و سطح مقطع فیزیولوژیکی آن از نازکنئی کوتاه، بزرگتر است. مطالعات مربوط به اجساد نشان داد که این عضله دارای بازوی گشتاوری پلنتار فلکسوری میباشد. این بازوی گشتاوری به طور قابل توجهی کوتاهتر از بازوی گشتاوری پلنتار فلکشن تاندون آشیل است. بهنظر می رسد در پا نقش ثانویهای در عمل پلنتار فلکشن مچ پا داشته باشد. بهوسیله پلنتار فلکشن اولین استخوان کف پایی و میخی نقش مهمی در پایداری جلوی پا ایفا می کند. هر چند این نقش غالبا نادیده گرفته می شود، این عمل هنگام راه رفتن مشهود است. هنگامی که پا بهوسیله فعالیت عضله نعلی در فاز مید استانس بدن روی پا حرکت می کند به منظور پایداری جلوی پا فعال می شود (Oatis, 2009). ضعف این عضله با ضعف در عمل اورژن پا همراه است بنابراین عضلات اینورتور پا به ویژه درشت نئی خلفی پا را به سمت عمل اینورژن یا اینورژن به همراه پلنتار فلکشن، سوق میدهد وممکن است سبب ایجاد دفورمیتی واروس یا اکواینوس واروس[۲۶] می شود (Oatis, 2009).
۲-۶٫ کف پای صاف
کف پای صاف طبق تعریف عبارت است از:
*ازبین رفتن قوس طولی داخلی پا که باعث تماس کناره داخلی پا با زمین می شود را کف پای صاف میگویند (اعلمی هرندی، ۱۳۸۳).
*فرد دارای صافی کف پا شخصی است که فاقد قوس طولی داخلی فرم یافته میباشد، که این حالت وضعیت بالینی ویژهای است که در آن با مشاهده کلینیکی قوس داخلی پا روی زمین صاف شده و روی زمین کاملا مینشیند یا نزدیک به حالت تمام نشسته روی سطح نمایان می شود (Jacobs, 2010). کف پای صاف می تواند هر دو پا و یا اینکه فقط یک پا را تحت تاثیر قرار دهد و نه تنها بار اعمال شده بر پا را افزایش میدهد، بلکه باعث بههم خوردن عملکرد طبیعی پا می شود. در نتیجه افراد دارای صافی کف پا به هنگام ایستادن طولانی مدت احساس رنجش می کنند و به هنگام راه رفتن الگوی مشخص مربوط به خود را به نمایش میگذارند. علایم مرسوم کف پای صاف شامل التهاب نیام کف پایی، شلی رباطها، خستگی سریع پاها، درد به هنگام تحت فشار قرار گرفتن و بیثباتی قسمت داخلی ساختار پا میباشد. با گذشت زمان بارگیری اضافی که ناشی از صاف بودن قوس طولی داخلی میباشد، به نواحی بالاتر مثل زانو، ران، لگن، پایین کمر و تنه انتقال پیدا می کند. بنابراین این ناهنجاری به عنوان فاکتور همکار و موثر در شرایط درمانی، شامل آسیب شناسی اسکلتی - عضلانی اندام تحتانی مثل التهاب نیام کف پایی، التهاب عضله درشت نئی قدامی، استرس فراکچر استخوانهای کف پایی، تندونیت آشیل و سندروم درد مفصل کشکی رانی شناخته می شود (Chen et al., 2010; Haendlmayer and Harris, 2009; Hunt and Smith, 2004). عارضه کف پای صاف در نتیجه ترکیب چندین عامل آناتومیکی به وجود می آید. در این عارضه پرونیشن بیش از حد و یا افزایش اورژن در مفصل ساب تالار مشاهده می شود. پاشنه نسبت به استخوان قاپ به حالت چرخش خارجی و والگوس قرار میگیرد. استخوان ناوی در جهت پشت پا به سمت خارج نسبت به استخوان قاب به آرامی جابجا می شود. این جا به جایی هم عامل ایجاد کننده پای صاف و هم نتیجه بیومکانیکی کف پای صاف از عوامل دیگر است. تشخیص این عوامل آناتومیکی مخصوصا هنگام جراحی مشخص می شود (Haendlmayer and Harris, 2009). ارزیابی طبیعی بودن قوس طولی داخلی بسیار مهم است. به هنگام تولد نوزادان عموما با وضعیتی متولد میشوند که پاشنه پای آنها در وضعیت چرخیده به خارج بوده و پای آنها بدون حضور قوس طولی داخلی میباشد. قوس طولی داخلی تا حدود سنین ۲-۳ سالگی توسعه نمییابد، بنابراین زمانیکه کودکان شروع به ایستادن با نشان دادن حالت پای صاف می کنند، این وضعیت بهعنوان وضعیتی طبیعی در نظر گرفته می شود. چالش موجود تشخیص کف پای صاف منعطف[۲۷] از کف پای صاف سخت[۲۸] میباشد (Jacobs, 2010).
۲-۷٫ انواع کف پای صاف
۲-۷-۱ کف پای صاف منعطف
کف پای صاف منعطف فاقد علایم بالینی میباشد. این نوع پا در بسیاری از نژادها و قومها رایج میباشد. همچنین صافی کف پا می تواند با دیگر شرایط موروثی و شلی مفصلی نژادی در ارتباط باشد. در طی یک مطالعه آیندهنگر ۲۵ ساله رز و همکاران[۲۹] (Roze et al, 1985)، نشان دادند که قوس کف پای کودکان در طول زمان به طور پیشرونده توسعه پیدا می کند، بنابراین قوس طولی داخلی پای کودکان دارای پای پهن و صاف در دوران پیش دبستانی بدون آنکه به درمان و جراحی نیاز داشته باشند با گذشت زمان به قوس طبیعی تبدیل می شود. آزمایش برای تشخیص پای صاف منعطف باید مربوط به شرایط پویا و دینامیک باشد، نه شرایط ایستا و استاتیک، زیرا در این آزمایشات متخصصین به دنبال عملکرد پا هستند. پراستفادهترین آزمایش برای این منظور تست باز کردن انگشت شست پا (تست جک)[۳۰] میباشد که در این آزمون از فرد خواسته می شود تا انگشت شست پای خود را اکستنشن دهد یا اینکه در وضعیت ایستاده روی نوک انگشتان پا قرار بگیرد (شکل ۲-۷). در این وضعیت پاسخ پا به گونه ای است که قوس داخلی پا نمایان می شود، پاشنه به وضعیت واروس در می آید و ساق چرخش خارجی پیدا می کند. اگر این علایم به هنگام انجام آزمون ظاهر شد، صافی کف پای فرد از نوع منعطف میباشد (Jacobs, 2010).
شکل ۲- ۶٫ تست جک برای تشخیص کف پای صاف منعطف.
اختلالات راه رفتن و استقامت پایین از ویژگی های این نوع صافی کف پا هستند. یافته های مبتنی بر آزمایش نشان دهنده سر بر جسته استخوانهای قاپ، چرخش سطح داخل پاشنه به خارج و سفتی تاندون آشیل میباشد. سایر یافته ها در زمینه آسیب شناسی پاهای صاف شامل اورژن بیش از حد پاشنه، ناپایداری مفصل قاپی-ناوی، تاندون آشیل سفت و کوتاه و اختلالات راه رفتن می باشد. طی سالیان متمادی گستره وسیعی از تمرینات اصلاحی، استفاده از توکفشی و پا پوشهای متنوع برای درمان صافی کف پا تجویز شده است. اما ونگر و همکاران[۳۱]، طی مطالعه ای نشان دادند که پای صاف منعطف کودکان با گذشت زمان بهبود پیدا می کند. استفاده از تمرینات اصلاحی، توکفشیهای مختلف و کفشهای طبی روند طبیعی این بهبود را تغییر نمیدهند(Wenger et al., 1989). در بین افراد دارای بینظمیهای ارتوپدیکی، صافی کف پا با چاقی در رابطه است. بهطوریکه چاقی یکی از عوامل ایجاد کف پای صاف میباشد (Jacobs, 2010).
جدول ۲-۱ عوامل ایجاد کف پای صاف در گروه های مختلف سنی.
۲-۷-۲٫ کف پای صاف غیر منعطف(سخت)
این نوع صافی کف پا یکی از یافتههای پاتولوژیک است که در آن قوس داخلی پا هرگز ظاهر نمی شود، خواه فرد روی نوک انگشتان پای خود ایستاده باشد و یا انگشت شست پای خود را اکستنشن کرده باشد. دلیل ایجاد این عارضه باید شناسایی شده و برای درمان آن اقدامات لازم را انجام داد. دلایل ایجاد این ناهنجاری شامل بینظمیهای آناتومیکی از قبیل بد جوش خوردگیهای استخوانهای کف پایی یا شرایط دردناک ناشی از اسپاسمهای عضلانی مانند عفونت های عضلانی و آرتریت جوانان میباشد. بنابراین برای رسیدگی و شناسایی کامل به این عارضه باید از اشعه ایکس، سی تی اسکن و آزمایش خون استفاده کرد تا تعیین کنیم که چه نوع درمان برای این عارضه مناسب میباشد. برای درمان این عارضه نمی توان از تمرینات اصلاحی یا استفاده از وسایل کمکی مانند کفش و توکفشی استفاده کرد و درمان این عارضه شامل درمان دارویی و جراحی میباشد (Jacobs, 2010).
۲-۸٫ عوارض ناشی از صافی کف پا:
فقدان حالت فنری پا که باعث ایجاد عدم مهارت و کشیدن پا به زمین به هنگام راه رفتن می شود.
فقدان عمل متناسب جذب شوک و بارگیری، که پا را نسبت به زخمها و آرتروز مستعد می کند.
وارد آمدن فشار به عروق و اعصاب کف پا: فشار وارده به محل ارتباط اعصاب کف پایی داخلی و خارجی سبب درد های عصبی در ناحیه جلوی پا می شود. فشار وارده بر عروق ممکن است سبب پارگی عروق انگشتان شود.
خستگی زودرس.
استهلاک و از بین رفتن سریعتر کفش: به علت وارد شدن فشار های اضافی بر برخی قسمت های کفش، کفش از سمت داخلی بد شکل شده و سریعتر خراب می شود.
تاثیرات ثانویه روی زانو و کمر: این افراد معمولا دچار دردهای قسمت داخلی زانو (به علت کشیدگی بافت های نرم) و درد در قسمت خارجی زانو (به علت فشرده شدن استخوان ها روی هم و همچنین درد کمر می شوند.
درد قسمت داخلی و خارجی مچ پا.
درد قسمت داخلی و خارجی زانو.
کوتاهی ظاهری پا در سمت صاف شده.
افتادگی لگن در سمت صاف شده.
انحراف طرفی ستون فقرات.
درد لبه داخلی پا.
افزایش آسیب پذیری پا.
استرس فراکچر درشت نی.
۲-۹٫ راه رفتن
۲-۹-۱٫ اصطلاح شناسی راه رفتن
زمان و مسافت دو پارامتر اصلی حرکت هستند، و اندازه گیری این متغیرها یک توصیف پایهای از راه رفتن فراهم می کند. متغیرهای زمانی[۳۲] شامل زمان استانس[۳۳]، زمان حمایت یک گانه[۳۴] و دو گانه[۳۵]، زمان نوسان[۳۶]،زمان استپ[۳۷]و استراید[۳۸]، کدنس[۳۹] و سرعت میباشد (Drillis,1985; Finley,1970; Goodwin,1968). متغیرهای مسافت[۴۰] شامل طول استراید[۴۱]، طول[۴۲] و پهنای استپ[۴۳]، و زاویهی پنجه پا[۴۴] میباشد. این متغیرها، از تحقیقات پیشین در طی ۳۰ سال گذشته مشتق شده است، که اطلاعاتی ضروری برای راه رفتن فرد را فراهم می کند و باید برای توصیف راه رفتن در نظر گرفته شوند (Finley,1970). محققان مشخص کرده اند که تفاوتهای چشمگیری در ویژگیهای استپ و استراید بین افراد و حتی بین تلاش های مختلف از یک فرد وجود دارد Owings,2004; Lemke et al,2000) Chen et al,2003;). علیرغم این اختلافات طبیعی، این ویژگیها به ما این امکان را میدهد که تفاوتهای بین افراد بیمار و سالم را تشخیص دهیم (Wall,2000).
به طور کلی راه رفتن یعنی بازیابی سطح اتکای جدید برای جلوگیری از سقوطهای پی در پی. هدف از راه رفتن انتقال بدون خطر و کارآمد بدن روی زمین در مسیرهای افقی و مسطح، رو به بالا (سراشیبی) و رو به پایین (سرازیری) میباشد. زمانیکه فرد راه میرود، حرکت او به صورت حرکتی انتقالی مشاهده می شود که حاصل حرکات چرخشی اندامهای مختلف بدن میباشد. تعریف گیت، آسانتر از تعریف راه رفتن نمی باشد. بسیاری از لغت نامه ها از آن بهعنوان واژهای در ارتباط با حرکت اسبها میپردازند، که اینگونه قابل فهم میباشد؛ از آنجا که حیوانات چهار پا دارای حرکات طبیعی از قبیل یورتمه، چهار نعل، تاختن و … میباشند و اغلب این لغات برای حرکت حیوانات چهار پا بهجای یکدیگر به کار برده میشوند، بسیاری از مردم تمایل دارند که کلمات گیت و راه رفتن را بهجای یکدیگر بهکار ببرند. با این حال بین مفهوم واژه های راه رفتن و گیت تفاوت وجود دارد. واژه گیت، روش، شیوه و سبک راه رفتن را بیان می کند، این موضوع در حالی است که راه رفتن، به بیان عمل و انجام فعل حرکت کردن، می پردازد. بنابراین، برای صحبت کردن در مورد تفاوت در راه رفتن دو نفر تجزیه و تحلیل گیت تفاوت را بهتر و محسوستر بیان می کند تا تجزیه و تحلیل راه رفتن. در واقع گیت به توصیف نحوه راه رفتن فرد می پردازد (Whittle, 2007). برای اینکه بدن انسان بدون خطر حرکت کند، سیستم کنترل عصبی-عضلانی باید فرایند جذب شوک را به طور مناسبی انجام دهد تا از واماندگی و نگهداری تعادل اندام فوقانی جلوگیری نماید تا مسیر مورد نظر به طور امن و بدون خطر طی شود (Winter, 1991).
۲-۹-۲ بیومکانیک راه رفتن
راه رفتن به چند مرحله تقسیم شده است تا توصیف، فهمیدن، و آنالیز رویدادهایی که رخ میدهد امکان پذیر شود. یک چرخه راه رفتن فاصله بین دو رویداد موفق از یک اندام است، به برخورد اولیه[۴۵] پا با سطح اتکا، برخورد پاشنه[۴۶] یا ضربه پاشنه[۴۷] گفته میشود. در طی یک چرخه راه رفتن هر پا از دو مرحله اصلی عبور میکند: مرحله استانس[۴۸]، هنگامی که قسمتی از پا در تماس با سطح است، که حدود ۶۰% چرخه راه رفتن را تشکیل میدهد و مرحله نوسان[۴۹]، هنگامی که پا در تماس با سطح نیست، که ۴۰% باقیمانده را تشکیل میدهد (شکل۲-۸) (Neumann, 2002 ; Levangie & Norkin,2005;Oatis,2009). راه رفتن فعالیتی عضلانی و مستمر است که در آن نیروها بین بدن انسان و زمین منتقل می شود. تغییرات در راستای این نیروها و مبادلات انرژی در مفاصل مختلف و حرکات مختلف چرخشی مفاصل در راه رفتن باعث ایجاد و تولید حرکت می شود که این حرکات به طور متناوب بوده و ما را به هدف مورد نظر میرساند.آغاز راه رفتن را میتوان بهعنوان فعالیتی کلیشهای توصیف نمود که شامل یکسری وقایع یا توالیای از وقایع میباشد که از آغاز حرکت تا شروع چرخه راه رفتن اتفاق میافتد. آغاز راه رفتن در وضعیت ایستاده قائم و بدون حرکت، با فعالیت عضله درشت نئی قدامی و پهن خارجی همراه با مهار عضله دوقلو شروع می شود. انقباض درونگرای دوطرفه عضله درشت نئی قدامی (اعمال کشش روی استخوان درشت نی) منجر به تولید گشتاور در صفحه ساجیتال شده که بدن را از مفصل مچ به سمت جلو میکشد. در ابتدا مرکز فشار به سمت عقب و خارج سمت پاییکه برای برداشتن اولین گام آماده می شود (به حالت نوسان آماده می شود)، تغییر مکان میدهد، یا به سمت عقب و داخل پایی که به حالت اتکا باقی میماند تغییر مکان میدهد (Hesse et al., 1997). دقیقا همزمان با انقباضات عضله درشت نئی قدامی و پهن خارجی، در مفصل ران ابداکشن اتفاق میافتد و با ایجاد یک گشتاور در صفحه فرونتال، بدن به سمت اندام تکیهگاه سوق پیدا می کند (Hesse et al., 1997). مطابق با نظر Elbe و همکاران مفصل زانو و مفصل ران سمت اندام تکیهگاه چند درجهای (۳-۱۰ درجه) خم شده و در این وضعیت مرکز فشار به طرف جلو و داخل اندام تکیهگاه حرکت می کند (Elbe et al., 1996). این جابجایی مرکز فشار به سمت قدامی و داخلی، اندام در حال نوسان را آزاد نموده تا اینکه بتواند از زمین جدا شود. فعالیت راه رفتن با بلند شدن اندام نوسان کننده از زمین آغاز شده و با برخورد پاشنه با زمین پایان میپذیرد. کل زمان مرحله آغاز راه رفتن حدود ۶۲/۰ ثانیه طول میکشد (RLA, 2001). افراد سالم ممکن است راه رفتن را با با پای چپ یا راست آغاز کنند که این امر تغییری در الگوی راه رفتن ایجاد نخواهد کرد.مطابق با نظر وینتر (Winter, 1991)، بههنگام راه رفتن ۵ عمل اصلی داریم که ما را در فرایند حرکت رو به جلو کمک می کنند که شامل موارد زیر میباشند:
-
- حفظ اتکاء سر، تنه و بازوها؛ یعنی جلوگیری از کولاپس اندام تحتانی.
-
- حفظ پاسچر قائم و تعادل بدن.
-
- کنترل مسیر حرکت پا؛ یعنی هنگام حرکت پا در فضا، پا به صورتی ایمن از زمین دور نگهداشته شود و موقع تماس اندام با زمین، پاشنه و انگشتان به ملایمت پایین آورده می شود.
-
- تولید انرژی مکانیکی جهت حفظ یا افزایش سرعت حرکت رو به جلوی بدن.
-
- جذب انرژی مکانیکی به منظور جذب شوک و ثبات و یا کاهش سرعت حرکت رو به جلوی بدن
مرکز توانبخشی ملی Rancho Los Amigus سه وظیفه اصلی حین راه رفتن برشمرده است:
</td></tr><tr><td>۱- ناخشنودی</td><td>- از چیزی لذت نمی برم .<br />دلیلی برای شادی نمی بینم .<br />کار و فعالیت بی معناست .</td><td>یادداشت لحظات خوش زندگی<br />مقابله با افکار ضد شادی<br />در نظر گرفتن معنا برای هدف ها .</td></tr><tr><td>۲- مبالغه درباره فشارها، گرفتاریها و توقعات</td><td>به شدت زیر فشار هستم.<br />آن قدر کار دارم که به هیچ کدام از آن ها نمی توانم برسم.</td><td>تصمیم گیری درباره مساله.<br />الف) کارهایتان را فهرست کنید.<br />ب) اولویت ها را در نظر بگیرید.<br />ج) کارهای انجام شده را در نظر بگیرید.<br />تصویر کردن موفقیتهای گذشته در ذهن.<sup>[۱۲۶]</sup></td></tr></tbody></table><p>۲-۳٫ شباهتها و تفاوتهای درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری الیس و شناخت درمانی بک<br />شباهتهای بسیاری بین این دو نظریه ( عقلانی-هیجانی-عاطفی الیس و شناخت درمانی بک) وجود دارد. بسیاری از فرض های اساسی آن ها شبیه هم دیگر هستند. این دو نظریه به شیوه های مختلفی یک دیگر را کامل می کنند. هر دو نظریه ، اظهار می دارند که در فرایند تفکر افراد، اختلال وجود دارد؛ و این امر باعث عدم انطباق آن با واقعیت بیرونی می شود. حوزه های این باور ها خیلی شبیه به هم هستند. آن ها، همگی بر ارزش گذاردن روی شخص و دیگران و یا بر بد جلوه دادن، تاکید دارند.<br />تفاوت این دو رویکرد، در تاکید آن ها بر رابطه درمانی است." الیس"، درمان گر را در درجه اول آموزگار می داند و تصور نمی کند رابطه شخصی و صمیمانه با درمان جو ضرورت داشته باشد. شیوه الیس، رهنمودی، چالشی و مستقیم است. درمان گر، مراجع را بدون شرط می پذیرد، اما می کوشد تا نقش حامی والدگونه را ایفا نکند. در مقابل"بک"، تاکید می کند که کیفیت رابطه درمانی، برای کار بست درمان شناختی اهمیت دارد. مشاوره موفقیت آمیز، به خصوصیات خوشایند درمان گر مانند صمیمیت واقعی، همدلی صادقانه، پذیرش بدون قضاوت و توانایی ایجاد اعتماد در درمان جو متکی است.<sup>[۱۲۷]</sup><br />۲-۴٫ نقد و بررسی مبنای فلسفی نظریه "الیس" و "بک" با آموزه های دینی<br />از آن جایی که زیر بنای فکری و فلسفی دو نظریه روان شناس آمریکایی"آلبرت الیس" و "آرون بک" به فلسفه رواقی و به خصوص حوزه اخلاقی این مذهب بر می گردد، لذا این ضرورت احساس می شود که قبل از نقد و بررسی تطبیقی تحریف های شناختی و باورهای غیر منطقی از منظر قرآن، به برخی امور اخلاقی این مذهب اشاره ای داشته باشیم و بعد به فراخور گنجایش، آن را با آموزه های دین اسلام مقایسه کنیم.<br />۲-۴-۱٫ مبانی نظری امور اخلاقی رواقیون<br />رواقیان را از آن رو رواقی گفته اند که حوزه (درس فلسفه) ایشان در یکی از شهرهای شهر آتن، منعقد می شد.<sup>[۱۲۸]</sup> مذهب رواقی به علت تاریخ طولانی آن و رخ دادن دگرگونی هایی در نظریات رواقیون، به سه دوره تقسیم شده است: رواقیون قدیم(قرن چهارم قبل از میلاد)، رواقیون متوسطه(قرن دوم و سوم قبل از میلاد) و رواقیون امپراتوری روم(متاخر)تقسیم می شود؛ که این سه حوزه در برخی اصول با هم متفق و در برخی از اصول عقاید رواقی، مختلف القول هستند و هر چه به نهایت این مکتب نزدیک تر می شویم؛ گرایش به تعالیم اخلاقی و تاکید بر جنبه عملی فلسفه بیشتر نمایان می گردد.<sup>[۱۲۹]</sup> برخی اصولهای نظری مشترک اخلاق این فلسفه عبارت است از این که:<br />انسان، عالم صغیر است و جسم و روح او پاره ای از عالم کبیر می باشد؛ و لذا انسان به ناچار باید از قوانین طبیعت پیروی کند(شعار مشهور رواقی، زندگی بر وفق طبیعت است و معتقد هستند که هر چیزی بالضروره مطیع قانون طبیعت است) و چون در عالم کبیر، طبیعت محکوم به عقل کل<sup>[۱۳۰]</sup> است که داخل وجود اوست؛ انسان هم باید عقل را حاکم بر اعمال خود بداند. پس عمل نیک و فضلیت آن است که با عقل سازگار باشد؛ <sup>[۱۳۱]</sup> بنابراین، انسان باید نفسانیات را که از حکم عقل منحرف می شوند از خود دور کند و سکون خاطر را رها ننموده و تاخیر به خود راه ندهد. اگر چنین کرد و نفس را مغلوب عقل نمود، فاعل مختار خواهد بود(بنا بر نظر رواقیان، هیچ فعلی فی نفسه شر و مستوجب توبیخ نیست؛ آنچه فعل را شر می سازد، قصد و نیت، یعنی وضع اخلاقی فاعلی است که فعل از او سرمی زند). لذا آنان معتقد هستند که امور خارجی در آزادی و اختیار و خوشی و سعادت انسان تاثیری ندارد و خوشی، امری درونی است یعنی به خرسندی خاطر است و هر چه خود را از علائق بیشتر رهایی دهد، وارسته تر خواهد بود؛ و اهتمام در وارستگی و آزادی چنان برای انسان واجب است که جهت استخلاص از قیود و ناملایمات به خودکشی هم اگر محتاج شود، باک نیست.<strong> </strong>رواقیان، جز به پیروی طبیعت(رواقیون، علم و ادراکات را مستقیما ناشی از حس و حواس ظاهری می دانستند،) یا عقل هیچ امر دیگری را قابل اعتنا و اندیشه نمی دانستند<sup>[۱۳۲]</sup> و بر آن بودند که باید به عقل اکتفا کرد، عقل را جانشین هر امر دیگری ساخت، ماسوای آن را بیرون راند و فضیلت را تنها در عقل دانست.<br />اپیکتتوس<sup>[۱۳۳]</sup>( در حدود ۵۰-۱۳۸ میلادی ) ، فیلسوف حوزه رواقی متاخر، بر این عقیده بود که ماهیت خیر و شر (امور) در طرز تلقی اراده قرار دارد و اراده است که در اختیار آدمی قرار می گیرد، زیرا اراده می تواند بر خود تسلط یابد، اما هیچ چیز دیگری نمی تواند بر آن مسلط شود. احساس اختیار در آیین اپیکتتوس، با ذوق دینی مقارن بود؛ یعنی انسان را به سبب ارتباط خاص او با خدا مختار می شمرد. می گفت انسان بدان سبب مختار است که از جمله اجزاء اصلی طبیعت که سائر اجزاء جملگی برای آن ها پدید آمده است، به شمار می آید و چون جزء اصلی است مانند اجزاء دیگر تنها به منزله یکی از آثار صنع خدا نیست، بلکه قطعه ای از خداست و از همین رو نخواسته که انسان را تابع خود نگه دارد، بلکه او را به او واگذاشته است. بنابراین،سعادت نیز از نظر اپیکتتوس، وابسته است به اراده فرد، اندیشه های فرد درباره اشیاء و استفاده هایی که فرد از اندیشه های خود می کند.<sup>[۱۳۴]</sup><br />نقد و بررسی کلی اصول اخلاقی مکتب رواقیون با آموزه های دین اسلام، از حوزه این پایان نامه خارج است و پایان نامه دیگری را می طلبد. اما آن چه بیشتر از همه در این مکتب جلوه نمایی می کند، عقل و اراده است که بنا بر گفته آنان به تنهایی می تواند سعادت فرد را فراهم آورد. بنابراین، به فراخور گنجایش، اشاره ای مختصر به دو مبحث(عقل و اراده) در آموزه های دین اسلام می شود:<br />۲-۴-۲٫ جایگاه عقل و اراده در آموزه های دین اسلام<br />در فرهنگ قرآن، عقل به منزله چشم دیگری است که مایه بصیرت نفس، نسبت به حقایق برتر است؛ اما در فرهنگ اهل طبیعت، عقل به منزله عینک و یا سمعک برای چشم و گوش مادی است؛ یعنی عقل هرگز حقیقت جدیدی را ادراک نمی کند، بلکه همان ابزار مادی، تنها واسطه و وسیله ای برای ادراک بهتر امور مادی است بدون آن که حقیقتی، افزون بر آن چه از طریق حس تحصیل شده، کشف کند. قرآن کریم در موارد گوناگون، مجادلات مدعیان اصالت ماده را با انبیاء بازگو کرده و روش و شیوه اندیشه و شناخت آنان را که روش و شناختی حسی است، مشخص می سازد. در سوره مبارکه "جاثیه" نیز به نقل از کسانی که معتقد هستند جز زندگی دنیوی چیزی نیست و جز روزگار، مبدا فاعلی دیگری آن ها را نمی میراند، آمده است:<br />"وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ ما کانَ حُجَّتَهُمْ إِلاَّ أَنْ قالُوا ائْتُوا بِآبائِنا إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ"(سوره جاثیه،آیه۲۵)؛ و هنگامى که آیات روشن ما بر آنها خوانده مىشود، دلیلى در برابر آن ندارند جز اینکه مىگویند: «اگر راست مىگویید پدران ما را (زنده کنید) و بیاورید (تا گواهى دهند).<br />یعنی کفار توجه نداشتند که زندگی مردگان آن ها که مورد ادعای پیامبران است، مربوط به آخرت یعنی نشئه ای که قابل احساس مادی نیست، خواهد بود. لذا قرآن کریم، درباره شناخت و علم این گروه می فرماید:<br />"یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَهِ هُمْ غافِلُونَ"(سوره روم، آیه ۷)؛ آنها فقط ظاهرى از زندگى دنیا را مىدانند، و از آخرت (و پایان کار) غافلند!<br />لذا، کفار تنها به حس و روش حسی در شناخت قایل هستند و عقل را چیزی جز وسیله ادراک بهتر حواس نمی دانند. در سوره مبارکه "نجم" نیز ضمن فرمان اعراض از این گروه به اندکی و خردی علم و محدوده دانش آنها اشاره نموده و می فرماید:<br />" فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاهَ الدُّنْیا(۲۹) ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ …."(۳۰)( سوره نجم ، آیات ۳۰-۲۹)؛ حال که چنین است از کسى که از یاد ما روى مىگرداند و جز زندگى مادى دنیا را نمىطلبد، اعراض کن! این آخرین حدّ آگاهى آنهاست.<br />و در واقع، این افراد به دلیل محدودیت در دانش است که وقتی کلام از قیامت به میان می آید، خواهان مشاهده حسی آن هستند و وقتی سخن از پروردگار می رود، طالب دیدار مادی او می شوند<sup>[۱۳۵]</sup> و هنگامی که کلامی از وحی و نبوت مطرح می شود، به دنبال احساس ظاهری ملائکه یا دریافت اوراق وحی توسط همگان<sup>[۱۳۶]</sup> و لااقل اشراف طایف و مکه<sup>[۱۳۷]</sup> هستند.<sup>[۱۳۸]</sup></p>