این گروه سعی دارد در انتخابات ها شرکت کنند. دکترآتاخان ابیلف از تالش پژوهان و فعالان حقوق بشر تالش در سال های بعد از ۲۰۰۵ قصد داشت به عنوان نماینده وارد مجلس آذربایجان شود اما نه تنها به او این اجازه داده نشد بلکه کسوت استادی خود را از دست داد و وی را مجبور به مهاجرت کردند ،در مهاجرت هم در مسکو مورد ضرب و شتم نیروهای وابسته به حکومت آذربایجان قرار گرفت و عاقبت ناچار به فرار به هلند گشت. هر پنج سال که انتخابات پارلمانی برگزار می شود یک یا دو نماینده تالش نیز وارد مجلس می شوند اما قدرت سیاسی معطوف به مسائل تالش ندارند. هلال محمداف از سران جمهوری تالش مغان و از رهبران ائدولوژیک تالش نیر بعد از جریان تالش مغان مسیر مبارزات مسالمت آمیز را با قصد مشارکت در انتخابات ریاست جموری انتخاب کرد که این مسیر عاقبت به زندان ختم شد .
۴-۱۲-۶-۲-گروهی که معتقد به کار صرفا علمی و فرهنگی اند
قطعا پرفسور نوروز علی محمداف را باید در این گروه ارزیابی کرد وی یکی از معتبرترین زبان شناسان و اساتید دانشگاه در آذربایجان بود که همیشه زاویه خود را با جریان های سیاسی تالش حفظ می کرد و به کار علمی مشغول بود اما پس از شرکت در همایش فرهنگ و تمدن تالش در ایران در سال۸۳ مورد اتهام پوچ جاسوسی برای ایران قرار گرفت و زندانی و عاقبت بر اثر سوء تغذیه و شکنجه در زندان جان خود را از دست داد.
۴-۱۲-۶-۳-گروهی که مختاریت فرهنگی می خواهند
تالش های مهاجر در مسکو خود مختاری فرهنگی دارند. البته آن نیز سازمانی بدون حمایت دولتی است. درون آذربایجان گروهی خواهان حمایت دولت از زبان و فرهنگ تالش اند ، تدریس تالشی در مدارس، تاسیس تلوزیون تالشی و رسمی شدن زبان تالشی در مناطق تالش از خواسته های آن هاست که دولت بر آن وقعی نمی نهد.
۴-۱۲-۶-۴-گروهی که مختاریت سیاسی می خواهند
این گروه عملا در جریان جمهوری خود مختار تالش مغان شکست سختی را تجربه کرد بنابراین گروهی برای همیشه از فعالیت در راه تالش دست کشید، گروهی به فعالیت فرهنگی روی آورد گروهی با اعتراض به برخورد باکو با تالش مواضع شان رادیکال تر گشت و اکنون به چیزی کمتر از استقلال راضی نیستند. اما هستند کسانی که هنوز از خودمختاری در ترکیب آذربایجان سخن می گویند.
۴-۱۲-۶-۵- گروهی که استقلال کامل می خواهند
این گروه اکنون بیشتر در مهاجرت های سیاسی و کاری به سر می برند و در سایت ها و رسانه ها مواضع خود را اعلام می کنند در داخل آذربایجان کمتر جرات دارند بگویند اما هستند کسانی که در داخل آذربایجان ابایی از مطرح کردن آن ندارند مانند جهانگیر خانسوارف لنکرانی( ۹۰ ساله) که دکترای جغرافیا است و می گوید تالش باید دولت مستقل داشته باشد.
۴-۱۳-روابط تالشان تالش شمالی با ملل دیگر
۴-۱۳-۱-رابطه با ترک ها:
بین تالش ها و ترکهای آذربایجان در سطوح عمومی، رابطه معمولی ای برقرار است مردم هم مراوده و ازدواج دارند.این رابطه ای است که به طور مثال بین ارامنه و ترک ها به هیچ روی وجود ندارد و نوعی تنفر و رنجش عمیق به دلیل جنگ قره باغ بین آن ها وجود دارد.اما نوعی رقابت محسوس بین تالش های در جستجوی هویت که معتقدند حاکمیت تنها از ترکها حمایت می کند با ترک ها وجود دارد این رقابت آن جا که ترک ها تمایلات پان ترکیستی از خود نشان دهند بیشتر بروز می یابد.ضدیت بین سیاسیون پان ترک با سیاسیون تالش بسیار عمیق است .
۴-۱۳-۲-رابطه با یراز ها:
غیر از ترک های آذربایجانی یراز ها و گرازها هم دو گروه دیگر ترکند یراز ها ترک هایی هستند که از ارمنستان به آذربایجان آمده اند.نامشان برگرفته از حروف اول یروان(ایروان پایتخت ارمنستان) و حروف اول آذربایجان است. رابطه دیگر بومیان در کلِ آذربایجان با آن ها گرم نیست چون نفوذ آن ها را در حاکمیت زیاد می بینند دشمنی ارمنی ها با یرازها کمتر به نظر می رسد.
۴-۱۳-۳-رابطه با گرآزها:
گرازها ترک هایی هستند که از گرجستان به درون آذربایجان آمده اند که نامشان با همان قاعده ساخته شده است.رابطه بومیان با آن ها بهتر است شاید به دلیل اینکه هنوز همچون یراز ها در حاکمیت نفوذ ندارند.
۴-۱۳-۴-رابطه با کرد ها
سیاست دولت آوردن کردها از ترکیه و عراق به آذربایجان است چندین هزار کرد از این کشورها آورده
شده است.یکی از دلایل این کار بر هم زدن ترکیب جمعیتی جنوب آذربایجان است که محدوده ی قوم تالش است.کردها را به لریک، ماسالون،لنکران آورده و اسکان داده اند و ارتباط خوبی بین آن ها با بومی ها برقرار نیست. یک ایده توسط گروه های اپوزسیون حاکمیت مطرح می شود که می گوید: پان ترکیسم ماسک ایدئولوژیک است زمانی خواهد رسید که پروسه های که پشت این ماسک پیش می رود آشکار می شود مانند ازدیاد کردها؛ آن ها می گویند کردها در حاکمیت نفوذ دارند و حاکمیت بین سه دسته تقسیم گشته است. کردها، یرازها ونخجوانی ها .
۴-۱۳-۵-رابطه با ارامنه
رابطه تالش ها با ارامنه در زمان بحران قره باغ خوب نبود چون تالش ها در جبهه آذربایجان با ارامنه بر سر قره باغ در جنگ بودند. اکنون پس از بیست سال از آن واقعه چرخش قابل توجه ای در میان سران و سیاسیون تالش شمالی در رابطه با ارامنه ایجاد شده است و این پاسخی است به دست دوستی ای که ارامنه دراز کردند.منافع ومقاصد مشترک سیاسی آن ها را به هم نزدیک می کند. در لایه مردمی ارامنه نه تنها احساس بدی نسبت به تالش ها ندارند بلکه آن ها را همچون خود قربانی پان ترکیسم می بینند.احساس مردم تالش نسبت به ارامنه هنوز تحت تاثیر جنگ قره باغ و تبلیغات ضد ارمنی دولت باکو است. اما چرخشی که در رهبران تالش نسبت به ارامنه ایجاد گشته است به همراه اقدامات ارمنستان در تاسیس رادیو تالشستان و کرسی تالش شناسی در دانشگاه شرق شناسی ایروان رفته رفته احساسات دوستانه را میان تالشان و ارامنه برمی انگیزد.
عکس۴-۵- علی اکرم همت اف در کنفرانس ارمنستان
ماخذ: سایت تالش پرس
۴-۱۳-۶-رابطه با روسها
در حال حاضر رابطه تالش ها با روسها بسیارخوب است غیر آن جوانانی که تحت تاثیر تبلیغات ضد روسی آذربایجان اند. اغلب آن دست از خانواده هایی که فرزندانشان در روسیه مشغول به کارند و از آن جا برای خانواده خود پول می فرستند به دلیل اینکه معیشت و درامد خود را از روسیه می بینند و نه از آذربایحان رابطه خوبی با روس ها دارند. مهاجران تالش در روسیه که بین پانصد هزار نفر تا یک ملیون نفرند به دلیل چند دهه سکونت در آنجا روسیه را وطن دوم خود می دانند.
۴-۱۳-۷-رابطه با آوارها و لزگی ها
به دلیل اینکه آوارها و لزگی ها نیز اقلیت های قومی ای هستند که حقوق خود را از دست رفته می بینند سیاسیون ور هبران آن ها و تالشان مقصد را یکی می بینند. بدلیل نداشتن مرز مشترک زیستی مردم با یکدیگر کنش و واکنشی ندارند.
۴-۱۳-۸-رابطه با تات ها:
رابطه تالش ها با تات ها خوب است و خود را همزبان و برادر می بینند و خویشاوندی قومی حس می کنند.
۴-۱۳-۹-رابطه با ایرانی ها:
رابطه عمومی تالش ها با ایرانی ها بر مبنای تاریخ و علایق و مذهب مشترک خوب است هستند کسانی که تحت تاثیر پان ترکسیم و تبلیغات ضد ایرانی حکومت باکو به جمع شهروندانی که با ایران ضدیت دارند پیوسته اند و در مقابل در جریان گروه های شیعی تالش ها کسانی هستند که ایران را مهد اسلام شیعی و کشوری ایده آل می دانند.اما عموما بیشتر مردم علایق فرهنگی دارند برخی از آن ها از ایران به دلیل عدم حمایت از جمهوری تالش مغان دلگیرند.اما رهبران تالش همیشه بر پیوند تاریخی با ایران تاکید داشته اند و همیشه چشم امید به یاری ایرانیان داشته اند.
۴-۱۳-۱۰-رابطه با تالش های ایران
تالش های تالش شمالی رابطه بسیار خوبی با تالشان ایران دارند و جدای روابط ایلی و خویشاوندی در نواحی مرزی وجود علایق قومی مشترک و پیشینه قومی و تاریخی مشترک بر این پیوند می افزاید.
۴-۱۳-۱۱-رابطه با گیلک های ایران
تالش های تالش شمالی با اینکه به دلیل فاصله با گیلک ها مراوده ای ندارند اما تصور بسیار خوبی از آن ها دارند و آن ها را برادران خونی خویش می دانند .و حتی بسیاری از آن ها مرزی بین گیلک و تالش قائل نیستند و این دو قوم را از هم تمیز نمی دهند و هر دو را یکی می دانند.در فضای اینترنتی آهنگ های گیلکی را در کنار آهنگ های تالشی به اشتراک می گذارند و نوعی امنیت خاطر از این همسایه قدیمی در جنوب دارند که در شمال از آن محرومند.
۴-۱۴-ورزش در تالش شمالی
تالش های تالش شمالی بیشتر در کشتی فرنگی فعالند و تالش های تالش جنوبی در کشتی آزاد تالش های شمالی در این ورزش قهرمان در سطح شوروی سابق و مسابقات جهانی نیز داشته اند و در تالش جنوبی نیز فردین معصومی قهرمان وزن ۱۲۰ کیلو جهان گشت. کشتی تالشی در آن سو ازبین رفته اما در تالش جنوبی همچنان وجود دارد.در تالش جنوبی روزگار خوشی را که تالش ها با درخشش چوکای تالش در قلعه عقابها(لقبی که روزنامه نگاران به تالش و ورزشگاه پوریای ولی دادند) تجربه کردند امروز تالشان تالش شمالی با تیم خزر لنکران تجربه می کنند. تالش ها این تیم را کاسپی لانکون (کاسپین لنکران )می نامند.این تیم که مبارز منسیم اف آن را از نظر مالی تامین می کند بسیار درخشیده است.و نماد هویت ملی تالش ها گشته است به طوری که در ورزشگاه هایی که مسابقه دارد تالش ها با شعارهای تالشی مانند «تالشیمون هستیمون کاسپس لانکونی پشتیمون»(تالشیم ،هستیم ،حامی کاسپی لانکونیم) از این تیم حمایت می کنند.حتی مطبوعات ترکیه از این تیم به عنوان تیم محبوب تالش ها یاد می کنند. گروه فولکلور«هوون» که از ۵ پیرزن تالش تشکیل گشته است نیز یک ترانه برای تیم کاسپی لانکون خوانده اند.
راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره تحلیل جغرافیای سیاسی شباهتها و تفاوت های قوم ...