جهت تعیین رابطه ی بین طرحواره های ناسازگار با ابعاد صمیمیت زناشویی ذوالفقاری و همکاران (۱۳۸۷) با انجام پژوهشی بر ۷۰ نفر (۳۵زوج) از زوجین شهر اصفهان نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار با ابعاد صمیمیت زناشویی همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد بدین معنا که هرچه طرحواره ها ناسازگارتر میشوند، صمیمیت زناشویی کاهش مییابد. این گروه از محقیقن در ارتباط با نقش طرحواره ها در تعارضات زناشویی نیز نشان دادند که بین طرحواره های ناسازگار با ابعاد تعارض زناشویی به غیر از جداکردن امور مالی از یکدیگری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بزازیان، بشارت و رجب (۱۳۸۹) در بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و ادراک بیماری با بهزیستی روان شناختی در رابطه با شاخص های سازگاری با بیماری های مزمن در یک نمونه ۳۰۰ نفری از بیماران عضو انجمن دیابت ایران با بهره گرفتن از مقیاس دلبستگی بزرگسال، مقیاس ادراک بیماری و زیر مقیاس بهزیستی روان شناختی پرسش نامه سلامت روانی نشان دادند که همبستگی پیرسون نشانگر رابطه ی معنادار بین متغیرهای پیش بین و ملاک بود. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد پاسخ عاطفی به بیماری پی آمدها، و سبک های دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی تبیین کننده واریانس بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به دیابت بوده است.
بشارت و شالچی (۱۳۸۶) در بررسی رابطه سبک های دلبستگی و مقابله با تنیدگی بر روی ۲۲۳ دانشجو با بهره گرفتن از فهرست دلبستگی بزرگسالان و مقیاس سبک های مقابله تهران مشخص کردند رابطه معنادار بین سبک های دلبستگی و راهبرد های مقابله با تنیدگی وجود دارد. همبستگی بین سبک های دلبستگی ایمن با سبک های مقابله هیجان محور مثبت و مسئله محور، مثبت بود، در حالی که با سبک منفی هیجان محور، همبستگی منفی به دست آمد. سبک دلبستگی اجتنابی با مقابله مسئله محور و سبک مقابله هیجان محور منفی و سبک دلبستگی دوسوگرا با سبک مقابله هیجان محور مثبت، همبستگی مثبت داشت. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابله ای تحت تاثیر سبک های دلبستگی قرار می گیرند.
بشارت، فرهادی و گیلانی (۱۳۸۵) در بررسی رابطه سبک های دلبستگی و احساس غربت با نمونه ۱۴۵ نفری از دانشجویان که با پر کردن مقیاس دلبستگی بزرگسال و پرسش نامه احساس غربت مورد ارزیابی قرار گرفتند، نشان دادند که بین سبک های دلبستگی و میزان احساس غربت رابطه معنی دار وجود دارد. دانشجویان دارای سبک دلبستگی ایمن کمتر از دانشجویان دارای سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا احساس غربت تجربه میکنند. سبک دلبستگی ایمن از طریق مکانیسم های « تنظیم عواطف» « ایمنی بخشی» و « جانشین سازی» روابط و پیوندهای عاطفی جدید به فرد کمک میکند تا در مواجهه با اضطراب و استرس جدایی از خانواده سازش یافته تر عمل کند و کمتر دچار احساس غربت شود.
بشارت، گلی نژاد و احمدی (۱۳۸۲) در بررسی رابطه سبک های دلبستگی و مشکلات بین شخصی با ۱۲۰ دانشجوی ساکن در خوابگاه های دانشگاه تهران و مقیاس سبک دلبستگی بزرگسال و مقیاس مشکلات میان فردی نتایج نشان دادند که آزمودنی های دارای سبک دلبستگی ایمن نسبت به آزمودنی ها دارای سبک دلبستگی ناایمن، مشکلات بین شخصی کمتری داشتند. هم چنین میزان مشکلات آزمودنی های دارای سبک دلبستگی اجتنابی از میزان مشکلات بین شخصی آزمودنی های دارای سبک دلبستگی دوسوگرا کمتر است. بشارت، شریفی، ایروانی (۱۳۸۰) در یررسی رابطه سبک های دلبستگی و مکانیسم های دفاعی در یک نمونه ۲۱۴ نفری از دانشجویان با بهره گرفتن از مقیاس دلبستگی بزرگسال و پرسش نامه سبک های دفاعی نشان دادند که بین سبک دلبستگی و سبک دفاعی رابطه معنی دار وجود دارد: آزمودنی های دارای سبک دلبستگی ایمن پیش از آزمودنی های دارای سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) از مکانیسم های دفاعی رشد یافته استفاده میکردند، آزمودنی های دارای سبک دلبستگی ناایمن پیش از آزمودنی های دارای سبک دلبستگی ایمن از مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و نورتیک استفاده میکردند و آزمودنی های دارای سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا پیش از آزمودنی های دارای سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی از مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و نوروتیک استفاده میکردند.
پژوهشی که توسط محمدزاده در سال (۱۳۹۱) صورت گرفته، مشخص کرد که افراد با سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی در مقایسه با افراد دارای سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی یا ایمن، خصیصه های مرزی شدیدتر را تجربه میکنند. نتایج به دست آمده از تحقیق محمدزاده نشان میدهد که روان رنجورخویی و روان پریشی گرایی بالا در کنار سبک دلبستگی اضطرابی، الگوی پیشنهادی احتمالی برای پیشبینی صفات مرزی است.
در پژوهشی با عنوان، بررسی رابطه سبک های دلبستگی و ابعاد شخصیت که توسط بشارت، کریمی و رحیمی نژاد (۱۳۸۵) انجام پذیرفته مشخص شد که بین سبک دلبستگی ایمن با برون گرایی، همسازی و وظیفه شناسی، بین سبک دلبستگی اجتنابی با نوروزگرایی، برون گرایی، تجربه پذیری، همسازی و وظیفه شناسی و بین سبک دلبستگی دوسوگرایی اضطرابی با نوروزگرایی ، برون گرایی، همسازی و وظیفه شناسی رابطه وجود دارد. .
برازنده (۱۳۸۵) در پژوهشی به « بررسی معیارهای ارتباطی و طرحواره های ناسازگار با سازگار زناشویی پرداخته است. در این پژوهش از میان شناخت واره های مرتبط با سازگاری زناشویی رابطه معیارهای ارتباطی و طرحواره های ناسازگار با سازگار زناشویی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از این است که معیارهای ارتباطی رابطه موارد در چهار حیطه مرزها، قدرت، سرمایه گذاری میانی و سرمایه گذاری عملی با ناسازگاری زناشویی رابطه دارد و سه طرحواره ناسازگار محرومیت هیجانی، انزوای اجتماعی و وابستگی / بی کفایتی با سازگاری زناشویی رابطه معنادار منفی داشتند.
بر اساس تحقیقی که در سال ۱۳۸۵ توسط اندروز و حمیدپور به منظور بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار، سبک های دلبستگی و رضایت زناشویی در زوجین انجام گرفت پس از مطالعه بالینی ساخت یافته به منظور اختلال بالینی در محورI و اختلال شخصیت در محورII در گروه نمونه زوجین پرسش نامه طرحواره ناسازگارتر باشند رضایت زناشویی کاهش مییابد و سبک دلبستگی ایمن با طرحواره های ناسازگار ارتباط معنی داری دارد.
در تحقیقی با عنوان « بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار و میزان صمیمیت زوجین پرسنل فولاد مبارکه اصفهان » که توسط عابدی در سال(۱۳۸۷) انجام گرفته نتایج زیر به دست آمده است.
الف) بین طرحواره های ناسازگار و صمیمیت رابطه وجود دارد. ب) ابعاد صمیمیت بین زنان و مردان رابطه منفی و معناداری وجود دارد یعنی هرچه طرحواره ها ناسازگارتر می شود صمیمیت کاهش مییابد. هم چنین یافته ها حکایت از آن دارند که حوزه محدودیت ها مختل مهم ترین پیشبینی کننده صمیمیت زناشویی میباشند و غیر از بعد صمیمیت جنسی برای سایر ابعاد صمیمیت زناشویی پیشبینی کننده معتبری است. طرحواره های مربوط به محدودیت های مختل که شامل استحقاق/ بزرگ منشی و خویشتن داری/ خود انضباطی ناکافی میباشند بیشترین نقش در عدم صمیمیت زناشویی ایفا میکنند.
“