این سبک روز نامه نگاری که از آن، به نام روزنامه نگاری عامه پسند ذکر می شود، حاصل آن از بین بردن سرمایه عمر مخاطبان است، به طور مثال در اخبار ورزشی از نقل و انتقال ، خرید و فروش و قیمت بازیکنان جام باشگاههای اسپانیا، آلمان، انگلستان و…توسط باشگاه های آنان اطلاع رسانی می شود، این در حالی است که اینگونه اخبار برای بسیاری از مخاطبان بیهوده بوده، ولی در عین حال ممکن است عامه پسند هم باشد، روزنامه نگاری عامه پسند گرچه به دلیل لهوحرام نمی باشد اما در برخی موارد ذیل عناوین فقهی دیگر، از قبیل نشراکاذیب و اضرار و…. حرام می باشد.
مدح من لا یستحق المدح (ستایش ناروا) :
ادله حرمت مدح من لا یستحق المدح:
قرآن:
آیه ای که از قرآن کریم، شیخ مرتضی انصاری (ره) دلیل بر حرمت مدح من لا یستحق المدح ذکر کرده است این آیه شریفه می باشد:
« لا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار»[۲۱۶]
بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب می شود آتش شما را فرا گیرد.
این آیه شریفه ربطی به بحث مدح من لا یستحق المدح نداشته و دلالت بر حرمت آن نمی کند. و این آیه شریفه دلالت بر حرمت یاری دادن ستمگر دارد[۲۱۷].
روایات:
روایتی که شیخ مرتضی انصاری (ره) دلیل بر حرمت مدح من لا یستحق المدح ذکر کرده است این روایت نبوی می باشد:
از رسول اکرم صلوات الله علیه نقل شده است:
«هر کس صاحب دنیا را تعظیم کند و او را به خاطر طمع در داراییهای دنیایش دوست بدارد، خداوند بر او غضب می کند و درجه چنین شخصی همراه با قارون در تابوت از پایین قسمت دوزخ است.»[۲۱۸]
این روایت اولا ضعیف السند بوده و ثانیا دلالت بر حرمت مدح بر سلطان ستمگر می کند[۲۱۹].
از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در نکوهش چاپلوسی و مدح ناروا نقل شده است:
«به صورت چاپلوسان و مداحان خاک بپاشید».[۲۲۰]
همچنین از امیرمؤمنان علی علیه السلام درنکوهش مدح ناروا نقل شده است:
« بسیار ستایش کردن از افراد، چاپلوسی است که تکبر را سبب می شود و شخص را از عزت دور می سازد.».[۲۲۱]
این روایات نیز حرمت مدح من لایستحق المدح را ثابت نمی کنند.
مدح من لا یستحق المدح و آگهیهای تجاری:
اساس کار رسانههای دنیا را محور هایی تشکیل می دهد، که از طریق آن به پول و سرمایه بیشتری برسند و یکی از آن محورها، آگهیهای تجاری است. خریداران این آگهی ها نیز غالبا از اقشار مرفه جامعه هستند، مؤلف کتاب،انحصار رسانه ها در فصلی تحت عنوان((تنها خواست اقشار مرفه مورد نظر است))این مطالب را به زبان آمار و به طور مستند می آورد[۲۲۲].
گفته می شود مدح آگهیهای تجاری به نفع مصرف کننده تمام می شود،چون از این طریق فروش انبوه کالاها میسر بوده و فروش انبوه، تولید انبوه را به همراه می آورد، که هزینه تولید را کاهش می دهد.
متاسفانه عکس این گفته درست است. اقتصاددانان دراین مورد نیز با یکدیگر اختلاف نظر دارند، که بیشتر آنها به این نتیجه رسیده اند، که آگهی انبوه به جای کاهش قیمت ها، سبب تورم قیمت کالاها می شود[۲۲۳].
در سال ۱۹۴۰ مجله اسکوایر(squire)در یکی از مقالههای خود نوشت:
گیتار در مقایسه با پیانو ساز مناسب تری برای نواختن آهنگ ترانه ها محسوب می شود.
چند ماه بعد همین مجله با انتشار مقاله دیگری از بابت مقاله پیشین خود عذرخواهی نمود و نوشت:
ما تمامی آگهیهای مربوط به پیانو را از دست دادیم… بدین وسیله از تمامی تولید کنندگان پوزش می طلبیم و در نهایت نتیجه گیری نویسنده از وضعیت پخش آگهیهای تجاری در آمریکا دارد، این است که:
نتیجه به دست آمده از یک بررسی ده ساله که در فاصله سالهای ۱۹۷۴-۱۹۶۴ از سوی اتحادیه مؤسسات تبلیغاتی آمریکا صورت گرفته است نشان می دهد، که باور مردم به این مساله که آگهیهای تجاری به بهبود وضعیت کالاها و بالا بردن سطح زندگی مردم یا کاهش قیمت ها کمک می کند به نحو چشم گیری فروکش کرده است.
در مقابل، این احساس در میان مردم رشد کرده که آگهیهای تبلیغاتی، مردم را اغلب به خرید کالاهایی
مدح وتشویق می کنند که نیازی به آنها ندارند و بیشتر آگهیهای تجاری در واقع تحمیق مردم محسوب می شود[۲۲۴].
آگهیهای تجاری ذیل عنوان مدح من لایستحق المدح حرام نیستند ولی در برخی از موارد ذیل عناوین فقهی نشر اکاذیب، تغریر جاهل و اضرار قرار گرفته و حرام می باشند.
تغریر جاهل )فریفتن نادان):
مفهوم تغریر:
غرور، در لغت به معنای خدعه و تدلیس است، لذا در کتب لغت این واژه ها به یکدیگرتفسیر شده است،
در لغت و لسان روایات نیز همین معنا مقصود می باشد[۲۲۵].
هر گاه از شخصی عملی صادر گردد، که باعث گول خوردن شخص دیگری بشود، و ضرر و زیانی متوجه او گردد، شخص نخست ضامن است و باید از عهده خسارت وارده بر آید. شخص اول را “غار” و شخص دوم را “مغرور” می نامند.
نقش علم یا جهل فریبنده:
پرسشی که مطرح می شود این است که آیا علم فریبنده به حقیقت امر از عناصر تشکیل دهنده غرور است یا این که علم فریبنده موضوعیت ندارد؟
از نظر عرف و لغت، در دو واژه"خدعه” و “تدلیس"،علم معتبر است[۲۲۶].
با توجه به این که “غرور” به معنای خدعه است،لذا این معنا، در فریب کاری با علم و آگاهی ظهور دارد.
ادله حرمت تغریر جاهل:
روایات:
روایات زیادی در مواضع مختلف داریم،که دلالت بر حرمت تغریر جاهل، در حکم و موضوع میکند[۲۲۷].
در یکی از این روایات، فتوا دادن به غیر علم، حرام شمرده شده است:
از امام صادق (ع) نقل شده است:
((هر کس از مردم بدون علم و هدایت فتوا دهد، لعنت فرشتگان رحمت و عذاب بر اوست و وزر و سنگینی عمل عامل بر عهده مفتی می باشد و مفتی، مستحق عقوبت الهی و هلاکت ابدی میشود.))[۲۲۸]
فقط دو وجه برای این دو مورد مطرح می گردد:
اولی: افترای مفتی بر خداست، که این عمل ضرورتا از محرمات ذاتی و مبغوض درگاه الهی می باشد،که عقل و نقل نیز در حرمت این مورد با یکدیگر متحدند.
دومی:تغریر و تسبیب و القاء مسلمان در حرام واقعی است، و این مورد نیز در شریعت مقدس اسلام حرام می باشد.
یکی از روایات دیگری که دلالت بر حرمت تغریر جاهل می کند:
ثبوت وزر عمل مامومین است، که گناه مامومین بر عهده امام می باشد، آن هم در تقصیری، که از کوتاهی و تقصیر امام نشات گرفته است.[۲۲۹]
این مورد از لحاظ حکم و القاء جاهل در حرام واقعی دلالت بر حرمت تغریر جاهل می کند[۲۳۰].
تغریر جاهل و فریب افکار عمومی:
قدرت تاثیرگذاری بر افکار عمومی و تصمیمات اجتماعی قدرتی است، که خاص رسانه ها است و مانند سایر انواع قدرت وسوسه انگیز می باشد. بسیاری از صاحبان قدرت رسانه ای در پی کسب رضایت صاحبان قدرت سیاسی یا اقتصادی از روش های معمول غیر اخلاقی در رسانه ها همچون فریب افکار عمومی، برجسته سازی دروغین، غوغا سالاری، فضا سازی و …. برای دستیابی به اهداف خاص صاحبان قدرتهای یاد شده بهره می برند. نتیجه این اقدامات به ظاهر زیرکانه و به واقع خلاف اخلاق عرفی و حرفه ای، تاثیرگذاری و لو موقت بر افکار عمومی و جهت دهی به حرکات اجتماعی و سیاسی است، ولی سرانجام آن بی اعتباری و سلب اعتماد افکار عمومی از رسانه است.
منابع تحقیقاتی برای پایان نامه : احکام خبر و خبررسانی در فقه امامیه- فایل ۱۵