فصل پنجم:
بحث و نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه
در این فصل براساس تحلیل هایی که در فصل چهارم انجام شده است به ارائه نتایج پرداخته می شود : هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار موفق BPR در بانک گردشگری است. متغیرها شناسایی و پس از توزیع پرسشنامه در بین کارشناسان و مدیران بانک ، ۴ عامل اصلی شناسایی گردید. در این فصل ضمن جمع بندی نتایج حاصل از تحلیل داده ها، پیشنهادها و محدودیتهایی که محقق در انجام تحقیق با آن مواجه بوده مطرح خواهد شد.پژوهش حاضر برای پاسخ دهی به سؤالات زیر بوده است : عوامل مؤثر بر استقرار موفق BPR کدامند و اولویت بندی این عوامل به چه صورت است؟ آیا وضعیت عوامل تعیین کننده استقرار موفقیت آمیزBPR در بانک گردشگری مطلوب است؟ برای پاسخ دهی به سه سؤال مذکور پرسشنامه ای با ۴۲ سؤال تهیه و تنظیم و بین۳۰۰ نفر از مدیران و کارشناسان به عنوان اعضای گروه نمونه توزیع و جمع آوری گردید که تأکیدی بر عوامل شناسایی شده بود. داده های حاصل از پرسشنامه از طریق تکنیک تحلیل عاملی تأییدی، مورد تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن استخراج ۴ عامل اصلی به عنوان عوامل مؤثر بر پیاده سازی موفق BPR در جامعه مورد مطالعه است.
۵-۲- خلاصه یافته ها و نتایج حاصل از پژوهش :
داده های حاصل از پرسشنامه از طریق تکنیک تحلیل عاملی تاییدی، مورد تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن استخراج ۴ عامل اصلی به عنوان عوامل مؤثر بر پیاده سازی موفق BPR در جامعه مورد مطالعه است، نتایج حاصل از این فرایند به شرح ذیل است :
براساس تحلیل عاملی تاییدی و رتبه بندی حاصل از تحلیل فریدمن عامل رهبری اثربخش با رتبه میانگین ۲٫۸۸ است و می توان چنین استدلال کردکه زیر عوامل های این عامل(درک و شناخت مدیریت ارشد، تعهد مدیریت ارشد، مدیریت دانش، منابع مالی کافی، استفاده از مشاوران مجرب، انسجام بین وظایف) بیشترین تأثیر را بر استقرار موفق BPR دارد.
عامل دوم که به عنوان عامل مدیریت تغییر با رتبه میانگین ۲٫۲۳ است و می توان چنین استدلال کردکه زیر عوامل های این عامل(ساختار کمتر بوروکراتیک، واگذاری اختیارات، فناوری اطلاعات، آمادگی برای تغییر) بر استقرار موفق BPR تأثیرگذار است.
سومین عامل، عامل مدیریت پروژه با رتبه میانگین ۲٫۹۷ به عنوان اولین عامل مؤثر و می توان چنین استدلال کردکه زیر عوامل های این عامل(شناخت تغییر، شفافیت در اجرای پروژه، جمع آوری اطلاعات کافی، روش شناسی مناسب، ارزیابی نتایج، خلاقیت در اجرای پروژه) بر استقرار موفق BPR تأثیرگذار است.
عامل چهارم، عامل منابع انسانی با رتبه میانگین ۱٫۹۳ است و می توان چنین استدلال کردکه زیر عوامل های این عامل(کاهش مقاومت کارکنان، توجه به ایده های کارکنان، مشارکت کارکنان، ایجاد انگیزش در کارکنان، دانش و توانمندی کارکنان،) بر استقرار موفق BPR کمترین تأثیرگذاری را دارد.در شکل ۱-۵ این عوامل نشان داده شده است.
درک و شناخت مدیریت ارشد، تعهد مدیریت ارشد، مدیریت دانش، منابع مالی کافی، استفاده از مشاوران مجرب، انسجام بین وظایف
شناخت تغییر، شفافیت در اجرای پروژه، جمع آوری اطلاعات کافی، روش شناسی مناسب، ارزیابی نتایج، خلاقیت در اجرای پروژه
مدیریت پروژه
رهبری اثربخش
۲٫۹۷ ۲٫۸۸
۲٫۲۳ ۱٫۹۳
منابع انسانی
مدیریت تغییر
ساختار کمتر بوروکراتیک، واگذاری اختیارات، فناوری اطلاعات، آمادگی برای تغییر
کاهش مقاومت کارکنان، توجه به ایده های کارکنان، مشارکت کارکنان، ایجاد انگیزش در کارکنان، دانش و توانمندی کارکنان،
شکل ۵ - ۱- عوامل مؤثر بر استقرار موفق BPR
متغیر شناخت و درک مدیریت ارشد با میانگین ۳٫۳۸۱۹ دارای میانگین بالاتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که مدیریت ارشد سازمان دارای شناخت و درک نسبتاً خوبی در اجرای پروژه BPR می باشد.
متغیر تعهد و پشتیبانی مدیریت ارشد با میانگین ۳٫۱۷۰۰ دارای میانگین نسبتاً بالاتر از میانگین نظری است و این، به معنای اینست که مدیریت ارشد از دید سازمان دارای تعهد و پشتیبانی نسبتاً خوبیست.
متغیر شناخت تغییر با میانگین ۲٫۹۲۲۳ دارای میانگین بالاتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان شناخت نسبتاً خوبی در اجرای پروژه BPR می باشد.
متغیر واگذاری اختیارات با میانگین ۲٫۸۰۸۳دارای میانگین پایین تر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که در اجرای پروژه مهندسی مجدد فرآیندها تفویض اختیارات در سازمان نسبتاً کم است.
متغیر روش شناسی مناسب با میانگین ۳٫۰۰۴۹ دارای میانگین بالاتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان در پیاده سازی پروژه بازمهندسی فرآیندها توجه نسبتاً زیادی به روش شناسی مناسب و مطلوب دارند.
متغیر فناوری اطلاعات مناسب با میانگین ۳٫۵۵۸۳ دارای میانگین بالاتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان در پیاده سازی پروژه بازمهندسی فرآیندها توجه نسبتاً بالایی به بکارگیری زیرساختهای الکترونیک و ابزارآلات فناوری اطلاعات دارند.
متغیر مقاومت کارکنان با میانگین ۲٫۷۱۹۵ دارای میانگین پایین تر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که کارکنان در اجرای پروژه BPR به میزان نسبتاً کمی مقاومت می کنند.
متغیر ساختار کمتر بروکراتیک با میانگین ۲٫۷۳۷۶ دارای میانگین پایینتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان به میزان نسبتاً کمی به ساختار مسطح و کمتر بوروکراتیک توجه دارند. .
متغییر دانش و توانمندی کارکنان با میانگین ۲٫۷۳۴۱ دارای میانگین پایینتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که کارکنان دانش و توانمندی نسبتاً کمی در قبال پروژه مهندسی مجدد دارند.
متغیر مدیریت دانش با میانگین ۳٫۰۱۹۹ دارای میانگین نسبتاً بالاتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان در اجرای پروژه BPR دانش را به میزان نسبتاً کمی درک می کنند.
متغیر مشارکت کارکنان با میانگین ۲٫۷۱۳۶دارای میانگین پایینتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که در اجرای پروژه BPR کارکنان مشارکت نسبتاً کمی دارند.
متغیر شفافیت در اجرای پروژه با میانگین ۲٫۶۶۷۵دارای میانگین پایینتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان در اجرای پروژه BPR به میزان نسبتاً کمی شفافیت دارند.
متغیر ایجاد انگیزش در کارکنان با میانگین ۲٫۸۵۶۸دارای میانگین نسبتاً پایینتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان در اجرای پروژه BPR به میزان نسبتاً کمی انگیزش دارند.
متغیر ایجاد انگیزش در کارکنان با میانگین ۲٫۸۵۶۸دارای میانگین نسبتاً پایینتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان در اجرای پروژه BPR به میزان نسبتاً کمی انگیزش دارند.
متغیر خلاقیت و نوآوری در اجرای پروژه با میانگین ۲٫۹۸۷۹دارای میانگین نسبتاً پایینتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان در اجرای پروژه BPR به میزان نسبتاً کمی خلاقیت صورت می پذیرد.
متغیر آمادگی برای تغییر با میانگین ۳٫۱۲۱۴ دارای میانگین نسبتاً بالاتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان آمادگی نسبتاً خوبی برای تغییرات ریشه ای در فرآیندهای کسب و کار دارند.
متغیر منابع مالی کافی با میانگین ۲٫۹۸۰۲ دارای میانگین نسبتاً پایینتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان بودجه نسبتاً کمی برای پیاده سازی BPR تخصیص می دهند.
متغیر استفاده از مشاوران مجرب با میانگین ۲٫۸۲۵۹دارای میانگین پایین تر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان در پیاده سازی BPR به میزان نسبتاً کمی از مشاوران مجرب استفاده می کنند.
متغیر منابع اطلاعاتی با میانگین ۲٫۹۱۴۶ دارای میانگین نسبتاً پایینتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان اطلاعات نسبتاً کمی را برای پیاده سازی BPR جمع آوری می کنند.
متغیر ارزیابی نتایج با میانگین ۲٫۹۴۰۶ دارای میانگین نسبتاً پایینتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که ارزیابی نتایج به میزان نسبتاً کمی در راستای پیاده سازی پروژه BPR صورت می پذیرد.
متغیر انسجام بین وظایف با میانگین ۳٫۰۰۵۰ دارای میانگین نسبتاً بالاتر از میانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان بین وظایف سازمانی انسجام نسبتاً بالایی را برقرار می کنند.
متغیر توجه به ایده کارکنان با میانگین ۳٫۰۵۵۸ دارای میانگین نسبتاً بالاتر ازمیانگین نظری است و این به معنای اینست که سازمان در اجرای پروژه BPR توجه نسبتاً خوبی به ایده کارکنان دارد
۵-۳-نتیجه گیری و بحث:
همانطور که یافته های پژوهش نشان داد، به طور کلی عوامل مؤثر بر استقرار موفقیت آمیزBPR را می توان به ۴ طبقه بندی تقسیم کرد. این عوامل عبارتند از : عامل مدیریت پروژه، رهبری اثربخش، مدیریت تغییر و منابع انسانی. حال با در نظر گرفتن این عوامل به مقایسه این تحقیق با تحقیقات دیگر پرداخته می شود.
در مطالعه هی در چین مشخص شد که حمایت مدیریت با ۹۵% از موافقت پاسخ دهندگان در بالای لیست است؛ رتبه دوم، بهبود ارتباطات بین فعالیتی، رتبه سوم ترکیب تیم پروژه بین واحدی و رتبه چهارم اهداف قابل سنجش BPR از عوامل موثر بر استقرار BPR است. در صورتی که با توجه به پاسخ سوال دوم پژوهش حاضر اولویت یکم تا چهارم عبارت است از: ۱) رهبری اثربخش ۲) عامل مدیریت تغییر ۳) عامل مدیریت پروژه ۴) عامل منابع انسانی.
نتایج این پژوهش از حیث تعداد عوامل مشابه تحقیق سونگ و گیبسون (۱۹۹۸) و کرو و همکاران (۲۰۰۲) است؛ ولی از حیث عنوان متفاوت است. سونگ و گیبسون با بررسی ادبیات موضوع و تحقیق در شرکتهای کره ای بیست متغیر موفقیت استقرار BPR را شناسایی کرده اند و آنها را در چهار گروه ۱) استراتژیک ۲) سازمانی ۳) متدولوژیک و ۴) تکنولوژیک / آموزشی دسته بندی کردند. کرو و همکاران (۲۰۰۲) نیز عوامل موفقیت BPR را در چهار گروه اصلی “رهبری یکسان نگر"، “همکاری در محیط کار"، “تعهد مدیریت ارشد” و “حمایت مدیریتی” گروه بندی کرده اند.
۵-۴- محدودیت های پژوهش
- محدودیت ذاتی پرسشنامه