۳-۱۰-۲پایایی ابزار سنجش ۱۸۸
۳-۱۱ قلمرو تحقیق ۱۸۹
۳-۱۱-۱قلمرو مکانی تحقیق : ۱۸۹
۳-۱۱-۲ قلمرو زمانی: ۱۸۹
۳-۱۱-۳ قلمرو موضوعی تحقیق : ۱۸۹
۳-۱۲ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در فاز کمی ۱۸۹
۳-۱۲-۱ ضریب همبستگی ۱۹۰
۳-۱۲-۲ تجزیه و تحلیل واریانس فریدمن ۱۹۰
۳-۱۲-۳ مدل معادلات ساختاری ۱۹۰
۳-۱۲-۴ ضرورت مدل معادلات ساختاری در پژوهش حاضر ۱۹۱
۳-۱۲-۵ مراحل مدل معادلات ساختاری ۱۹۱
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱ مقدمه فصل ۱۹۸
۴-۱-۱ مقدمه ۲۰۰
۴-۱-۲ نمونه تحقیق ۲۰۰
۴-۱-۳ مراحل تجزیه و تحلیل اطلاعات ۲۰۰
۴-۱-۳-۱ گام اول: کدگذاری باز ۲۰۱
۴-۱-۳-۲٫ گام دوم: کدگذاری محوری ۲۱۳
۴-۱-۳-۲-۱مقوله محوری ۲۱۳
۴-۱-۳-۲-۲شرایط علّی ۲۱۴
۴-۱-۳-۲-۳زمینه یا بستر حاکم ۲۱۵
۴-۱-۳-۲-۴شرایط مداخلهگر ۲۱۵
۴-۱-۳-۲-۵استراتژیها، کنش / کنش متقابل ۲۱۶
۴-۱-۳-۲-۶پیامدها و نتایج ۲۱۷
۴-۱-۳-۳ گام سوم: مرحله کدگذاری انتخابی (نظریهپردازی) ۲۱۸
۴-۱-۳-۴ مقایسه تئوری ارائه شده با ادبیات موضوع ۲۱۹
۴-۱-۳-۴-۱شرایط علّی: رویکرد ارزیابی ۲۲۱
۴-۱-۳-۴-۲مقوله محوری: ارزیابی عملکرد ۲۲۴
۴-۱-۳-۴-۲-۱ شاخصهای عملکرد در ارتباط با کیفیت ۲۲۵
۴-۱-۳-۴-۲ -۲ شاخصهای عملکرد در ارتباط با زمان ۲۲۵
۴-۱-۳-۴-۲-۳شاخص های عملکرد در ارتباط با هزینه ۲۲۶
۴-۱-۳-۴-۲-۴ شاخص های عملکرد در ارتباط با انعطاف پذیری ۲۲۷
۴-۱-۳-۴-۳زمینه (بستر حاکم): بستر ارزیابی ۲۲۸
۴-۱-۳-۴-۴شرایط مداخلهگر: عوامل سازمانی ۲۲۹
۴-۱-۳-۴-۵استراتژیها: استراتژی(الگو) های ارزیابی ۲۲۹
۴-۱-۳-۴-۶پیامدها: کارآیی و اثربخشی ۲۳۵
۴-۱-۴ جمعبندی و ارائه الگو ۲۳۶
۴-۲-۱ مقدمه ۲۴۰
۴-۲-۲ آمار توصیفی ۲۴۱
۲۴۱
۲۴۲
۲۴۳
۴-۲-۳ مدلسازی معادلات ساختاری(تحلیل عاملی تاییدی) ۲۴۴
۴-۲-۳-۱مدل اندازه گیری استراتژی ارزیابی عملکرد انسان محور با بهره گرفتن از تحلیل عاملی تاییدی ۲۴۴
۴-۲مدل اندازه گیری استراتژی ارزیابی عملکرد فرایند محور با بهره گرفتن از تحلیل عاملی تاییدی ۲۴۶
اکسیژن محلول و دما به طور معمول مهمترین متغیر ها در کنترل آبهای سطحی میباشند. اکسیژن محلول تأثیر بسیاری بر موجودات و گیاهان آبی دارد. آبزیان از جمله ماهیها برای ادامه ی زندگی خود به اکسیژن نیاز دارند. دو منبع مهم اکسیژن رسانی به محیطهای آبی یکی نفوذ اکسیژن اتمسفر به درون آب و دیگری انجام عمل فتو سنتز توسط گیاهان آبزی از جمله جلبکها میباشند.USEPA کمترین اکسیژن محلول در آب جهت زندگی گونههای آبهای شیرین را ۶٫۵ و جهت مرحلهی تخمریزی ۹٫۵ میلیگرم بر لیتر محاسبه کردهاست.
pH پایین موجب افزایش حلالیت مواد معدنی از جمله فلزات در آب و ایجاد سمیت برای آبزیان میگردد. افزایش قابلیت دسترسی زیستی بر فراوانی و تنوع ماکروبنتوزها موثر است (DeNicola, et al., 2002). علاوه بر آن کاهش مقدار اسیدیته سبب انحلال کلسیم از صدفهای سختپوستان و نرمتنان شده که این امر باعث تضعیف موجودات در مقابل صدمات فیزیکی میگردد .آبزیان در pH پایینتر از ۵/۴ توان ادامه زندگی ندارند. محیط اسیدی سبب اختلال در جذب یونها توسط ماهیها و آبزیان شده و تعادل بین یونهای سدیم، پتاسیم و کلراید را در خون موجود از بین میبرد. EPAبه منظور حفظ محیط زیست آبی دامنهی آن را بین ۵/۴ تا ۹ تعیین نمودهاست.
نیتروژن و فسفر مهمترین نوترینتها میباشند. همه موجودات زنده برای رشد به این مواد مغذی نیاز دارند. حضور این مواد در رودخانهها و دریاچهها برای تکمیل زنجیره غذایی ضروری است. افزایش میزان این مواد در آب، سبب ایجاد مشکلاتی برای آبزیان و تغییر در کیفیت آب میگردد، به همین علت نوترینتها به عنوان آلاینده آب مطرح میگردند.
توانایی آب برای هدایت الکتریسیته تابعی از توان یونی آب است. هدایت مخصوص در آبهای تازه بین ۱۰ تا ۱۰۰۰ میکروزیمنس بر سانتیمتر بیان می شود. اما در آبهای آلوده و آبهای پذیرنده روانابهای کشاورزی و صنعتی بیش از این خواهد بود.
اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی یک نمونهی آب، مشخص کننده مقدار اکسیژن مورد نیاز برای موجودات درون آب میباشد. و اندازهگیری آن میتواند کیفیت آب را مشخص کند. اگر BOD کم باشد، آب پاک و فاقد میکروارگانیزم میباشد.
اکسیژن مورد نیاز شیمیایی COD معیاری از غلظت کل موادآلی در آب است، که برابر مقدار اکسیژن مورد نیاز جهت اکسیداسیون موادآلی اکسید شونده با بهره گرفتن از یک عامل اکسید کننده قوی میباشند (Ramachandra and solanki, 2007). در جدول(۱-۳) حدود برخی از پارامترهای مؤثر بر کیفیت آب اعلام شده توسط سازمان سلامت جهانی و موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران نشان داده شده است.
جدول(۱-۳) سازمان سلامت جهانی(WHO) و موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران(ISIRI, 1998)
ایران | WHO | پارامترها | ||
خوب | قابل قبول | خوب | قابل قبول | |
۵/۸-۷ | ۲/۹-۵/۶ | ۵/۸-۷ | ۲/۹-۵/۶ | pH |
۵۰۰ | ۱۵۰۰ | ۵۰۰ | ۱۵۰۰ | TDS(mg/l) |
۰۰۳/۰ | Cd(mg/l) | |||
۰۵/۰ | ۰۱/۰ |
اطلاعات جمعیت شناختی ۴۵
جدول ۴-۱٫ ویژگیهای جمعیت شناختی شرکت کننده ها ۴۵
۴۶
فرضیه اول: میزان ولع القایی در مرحله پیش آزمون در مقایسه با مرحله پس آزمون،بعد از تحریک الکترکی مغز کاهش خواهد یافت. ۴۶
جدول ۴-۲٫ شاخص های توصیفی مربوط به میزان ولع ۴۶
جدول ۴-۳٫ نتایج آزمون اندازه گیری مکرر برای میزان ولع ۴۶
جدول ۴-۴٫ نتایج آزمون بنفرونی درون گروهی برای مقایسه میزان ولع در سه مرحله ۴۷
فرضیه دوم: خلق و خوی افراد وابسته به مت آمفتامین در مرحله پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون، بعد از تحریک الکتریکی مغز بهبود خواد یافت می شود. ۴۷
جدول ۴-۵٫ شاخص های توصیفی مربوط به مولفه های خلق و خو ۴۸
جدول ۴-۶٫نتایج آزمون اندازه گیری مکرر برای مولفه های خلق و خو ۴۸
جدول ۴-۷٫ نتایج آزمون بنفرونی درون گروهی برای مقایسه مولفه های خلق و خو در سه مرحله ۴۹
فصل پنجم ۵۰
بحث و نتیجه گیری ۵۰
۵۲
۵۳
جمع بندی ۵۴
محدودیت های پژوهش ۵۵
پیشنهاد های پژوهش ۵۵
پیوست ها ۵۶
الف)رضایت نامه ۵۶
ب) تصاویر مربوط به آزمون ولع القایی ۵۷
ج) پرسشنامه عاطف مثبت و عاطفه منفی ۵۸
۵۹
فهرست تصاویر
دستگاه تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز ۴۲
پد الکترود دستگاه تحریک فراجمجمه ای الکتریکی مغز ۴۳
سیستم تقسیم بندی بین المللی ۱۰-۲۰ ۴۴
شرکت کننده در دریافت تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز ۴۵
فهرست جدول ها
جدول ۱-۴٫ ویژگیهای جمعیت شناختی شرکت کنندهها ۴۶
جدول ۲-۴٫ شاخص های توصیفی مربوط به میزان ولع ۴۷
جدول ۳-۴٫ نتایج آزمون اندازه گیری مکرر برای میزان ولع ۴۷
جدول ۴-۴٫ نتایج آزمون بنفرونی درون گروهی برای مقایسه میزان ولع در سه مرحله ۴۷
جدول ۵-۴٫ شاخص های توصیفی مربوط به مولفه های خلق و خو ۴۹
جدول ۶-۴٫ نتایج آزمون اندازه گیری مکرر برای مولفه های خلق و خو ۴۹
جدول ۷-۴٫ نتایج آزمون بنفرونی درون گروهی برای مقایسه مولفه های خلق و خو در سه مرحله ۴۹
چکیده
هدف: وابستگی به مواد یک بیماری مغزی عود کننده و مخرب است که با روش های تحریک مغزی می توان از عود های مکرر و ولع مصرف پیشگیری کرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان به روش تحریک الکتریکی مغز با جریان مستقیم از روی جمجمه(tDCS) بر کاهش ولع مصرف مت آمفتامین و بهبود خلق و خو در افراد وابسته به مت آمفتامین بود. روش: بدین منظور ۸ نفر به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری ولع مصرف از آزمون کامپیوتری ولع القایی استفاده شد و همچنین به منظور اندازه گیری خلق و خو ،پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی(PANAS) مورد استفاده قرار گرفت. شدت جریان ۲ میلی آمپر به مدت ۲۰ دقیقه طی ده جلسه در ده روز متوالی به صورت تحریک آنودی به نقطه۳F (LDLPFC) وارد شد. برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از روش های آمار توصیفی، آزمون اندازه گیری مکرر و آزمون بنفرونی استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج این پژوهش در میزان ولع افراد وابسته به مت آمفتامین از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون کاهش معنادار مشاهده شد. بین مرحله پیش آزمون و پیگیری،پس آزمون و پیگیری در میزان ولع تفاوت معناداری مشاهده نگردید.در مولفه عاطفه مثبت و عاطفه منفی تفاوت معنادار بین مراحل آزمون مشاهده شد. در عاطفه مثبت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون؛پیش آزمون با پیگیری تفادت معنا داری دیده شد، به عبارتی عاطفه مثبت شرکت کنندگان بهبود معنادار داشته است. بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه مثبت تفاوت معنادار مشاهده نشد. نتایج برای برای عاطفه منفی نیز مشابه عاطفه مثبت بود. بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون؛پیش آزمون با پیگیری تفادت معنا دار مشاهده شد، به عبارتی عاطفه منفی شرکت کنندگان کاهش معنادار داشته است.بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه منفی تفاوت معنادار مشاهده نشد.نتیجه گیری: درمان بوسیله tDCS می تواند در کاهش ولع مصرف مت آمفتامین و همچنین بهبود خلق و خو در افراد وابسته به مت آمفتامین موثر واقع شود.
کلید واژه ها: ولع القایی، عاطفه مثبت و عاطفه منفی،مت آمفتامین،tDCS
فصل اول
مقدمه پژوهش
کشور ما از دیرباز با معضل سوء مصرف مواد و آسیب های جسمی و روانی و زیان های اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن دست به گریبان بوده است. اما امروزه با مشکل جدیدی در این حوزه روبه رو هستیم و آن تغییر الگوی مصرف مواد مخدر از مواد سنتی به مواد صنعتی است و این پدیده در نوع خود چالش های جدیدی را می طلبد . چر ا که مواد صنعتی بر خلاف مواد سنتی از مرز جغرافیایی مشخصی وارد کشور نمی شوند و لابراتورهای کوچک و ناامن خانگی به محل های ساخت و تولید این مواد تبدیل گشته اند (محمدی،۱۳۹۰).سوء مصرف مت آمفتامین یا شیشه که یک ماده صد در صد صنعتی است در کشور ما حدود یک دهه است که آغاز شده و مصرف آن در سال های اخیر رشد فزاینده ای در میان سوء مصرف کنندگان مواد داشته است. قیمت این ماده، در حال کاهش و مصرف آن رو به افزایش است(اختیاری،۱۳۸۸).مواد ارزان و مجاز موجود در بازار مثل، الکل ، بنزین، آستون، آمونیاک، نمک آشپزخانه، محلول های اسیدی باز کننده فاضلاب ها ، قرص های سرماخوردگی و یا هر داروی دیگرِ دارای افدرین [۱] یا سودوافدرین[۲] ، از مواد اولیه سازنده شیشه هستند که این امر خود باعث فراوانی تولید و در نتیجه افزایش مصرف این ماده شده است. لازم به ذکر است که با تغییرات اندک در میزان و نوع ترکیبات استفاده شده، می توان به انواع مختلفی از شیشه دست یافت(مهلینگ[۳]،۱۳۹۰).
آمفتامین ها و مت آمفتامین ها در بدن، سازوکار فعالیتی مشابهی دارند. هر دو موجب آزادسازی انتقال دهنده های مونوآمینی یعنی دوپامین، سروتونین و نوراپینفرین می شوند؛ و سطوح این مواد را در فضای برون سلولی افزایش می دهند(فترسون و لنتون[۴]،۲۰۰۴). مت آمفتامین ها به ویژه رهاسازی دوپامین را در استریاتوم[۵] افزایش میدهند. این بخش شامل هسته دمدار، پوتامن و استریاتوم بطنی و سرشار از گیرنده های دوپامینی است. استریاتوم بطنی دربردارنده هسته آکامبنس[۶] است که ناحیه های مورد توجه در مطالعه اعتیاد است. دوپامین به عنوان انتقال دهنده مسئول لذت در همه داروهای اعتیادآور،درنظرگرفته می شد (گاوو[۷] و همکاران،۲۰۰۳)؛و امروزه به عنوان انتقال دهنده مؤثر بر خواست انگیزشی دارو، درنظر گرفته می شود. خواست انگیزشی حالتی است که به مصرف دارو منجر میشود(سالامون[۸] و همکاران،۲۰۰۷).
ولع مصرف در پدیده بازگشت پس از درمان، حفظ موقعیت مصرف،و وابستگی به مواد نقش مهمی دارد. در فرایند درمان معتادان، پس از رسیدن به حالت پرهیز، میل شدیدی برای تجربه دوباره اثرات ماده روانگردان دیده می شود . بنابراین تشخیص و درمان این پدیده بالینی به عنوان یکی از عوامل شکست درمان دارای اهمیت است)آبرامز[۹]،۲۰۰۰).
بیان مسئله
در حال حاضر درمان اعتیاد،به عنوان خط اول دفاع در جنگ علیه بیماری های رفتاری مانند ایدز و هپاتیت و یکی از مهمترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می رود.(بزمی،۱۳۹۰).
طبق گزارش دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل متحد، ایران دارای بیشترین معتاد نسبت به جمعیت ،در بین کشورهای جهان است،که آمار داخلی معتادان از ۲میلیون تا ۴میلیون نفر متغیر می باشد.در طرح ملی شیوع شناسی مصرف مواد مخدر در بین شهروندان ایرانی که در سال ۱۳۹۰ توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی و با حمایت مالی دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر انجام شد،نتایج تحقیق نشان داد که میزان مصرف تریاک(اوپیوم[۱۰]) در این نمونه ۱۵۰۰۰ خانواری ۰۲/۵۲ بوده است که بعد از آن شیشه(مت آمفتامین) با ۲۲/۲۶ در جایگاه دوم قرار دارد(قنبری برزیان و همکاران۱۳۹۰).
در کشور ما میزان اعتیاد به مت آمفتامین به دلایل مختلفی رو افزایش است.یکی از این دلایل جمعیت حال حاضر ایران است که ۴۲% آن در بازه سنی ۲۰ تا ۴۰ سال قرار دارند.در چنین محیط جوان، رقابت جو و در حال توسعه ای مت آمفتامین می تواند جذابیت هایی داشته باشد.دلیل دوم سهولت بسیار زیاد در دسترسی به آن و نیز قیمت ارزان آن می باشد.(شریعتی راد،۲۰۱۳).
همچنین چون این ماده بیش از وابستگی جسمی دارای وابستگی روانی می باشد، ولع مصرف مواد عاملی مهم در تداوم و عود مصرف آن می باشد. ولع مصرف یکی از دلایل مهم لغزش در افراد پرهیزمدار می باشد و تا کنون داروی شناخته شده موثری برای کاهش ولع مت آمفتامین پیدا نشده است.
کاهش ولع مصرف از اهمیت بسزایی در کنترل معضل سو مصرف مواد برخوردار است. در حال حاضر کاهش ولع مصرف با بهره گرفتن از مداخلات دارویی و روانشناختی گوناگون،در جایگاه هسته مرکزی فعالیت پژوهشگرانی است که به دنبال بهبود بخشیدن به پیش آگهی درمان سومصرف مواد هستند.یافته های جدید در زمینه تکنیک های غیر تهاجمی تحریک مغزی نشان داده است که اینگونه مداخلات می توانند افق های جدیدی را در این حوزه باز نمایند.
تحریک با جریان مستقیم از طریق جمجمه[۱۱](tDCS)یک روش غیر تهاجمی[۱۲]، بدون درد و مطمئن تحریک مغزی است که قادر به تعدیل[۱۳] تحریک پذیری قشری[۱۴] است )فیل و زانگن،۲۰۱۰). و به عنوان درمانی برای اختلال های روانپزشکی بکار برده می شود.مطالعات انسانی و حیوانی نشان داده است که tDCS می تواند تحریک پذیری قشری را تعدیل کند؛تحریک آندی[۱۵] آن را افزایش می دهد در حالیکه تحریک کاتدی[۱۶] تحریک پذیری را کاهش می دهد.این اثرات درحین و بعد از تحریک اتفاق می افتد و به عواملی شامل مدت[۱۷] ،شدت[۱۸] و خط پایه تحریک پذیری قشری[۱۹] وابسته می باشد.اگرچه مکانیسم دقیق tDCS ناآشکار است،اما آن قادر است که بطور متفاوتی تحریک پذیری قشری و آتش نورونی خودانگیخته[۲۰] را تحت تاثیر قرار دهد و این تکنیک را به یک ابزار جذاب برای درمان بیماری های روانپزشکی تبدیل کند.برخی گزارشهای مثبت مبنی بر توانایی آن جهت درمان افسردگی و بیماری پارکینسون و اخیرا اعتیاد و بخصوص الکلیسم وجود دارد. tDCS جهت کاهش نشانه های القا کننده ولع برای غذا و الکل استفاده می شود(وینگ[۲۱] و همکاران،۲۰۱۳).
۱٫۶۰۲۲۴ ۱٫۸۴۰۹۰
۱٫۷۲۹۰۰
۱٫۶۱۸۸۷
۱٫۶۳۷۰۴
توجه شود که اگرچه ناحیه جوش به شدت خاصیت غیرایزوتروپی دارد اما برای راحتی کار، برای ناحیه جوش خاصیت ایزوتروپیک فرض می کنیم.
ازآنجا که اثرکشش درمدل سازی های این تحقیق غالب بوده وهیچ باربرداری نیزاعمال نمی شود، لذا درنظرگرفتن شرایط سخت شدگی ایزوتروپیک کافی بوده ونیازی به سخت شدگی سینماتیک نیست.
۴-۴- نمودارحد شکل دهی:
نمودارهای حدشکل دهی به صورت آزمایشگاهی وبا استفاده ازتست کشش کروی برای فلزات پایه بدست آورده شده اند. برای این کار، ازتست کشش کروی وبا کمک یک پرس هیدرولیک دوطرفه با ظرفیت ۵۰ تن استفاده شده است. سرعت سمبه برابر۵/۱ میلیمتربرثانیه بوده ونیروی نگه دارنده ورق ها طوری انتخاب شده اند که ورق را به طورکامل نگه دارد؛ این مقدارتقریبا برابر۲۰۰ کیلونیوتن بوده است. توجه شود که تنها برای سمبه از روان کننده WD-40 استفاده شده است. صفحه های مستطیلی با چند عرض مختلف از۲۵ میلیمترتا ۲۰۰میلیمتر(که به صورت بازه ۲۵ میلیمتری افزایش می یابد) آماده شده وطول همه برابر ۲۰۰ میلیمتر می باشد. ورق ها طوری جوش داده شده اند که جهت نورد درجهت ضلع طولانی تریعنی ۲۰۰ میلیمتر قرارگیرد. شبکه بندی های مربعی (۵/۲ میلیمتر در۵/۲ میلیمتر) برروی هرنمونه ورق تحت آزمایش کشیده شده اند. از آنجا که نمونه ۵۰۸۳-H18 بسیارشکننده است، نمودار حد شکل دهی آن تنها درشرایط نزدیک کرنش صفحه ای (با کرنش فرعی صفر) بدست آمده است[۷]. نتایج اندازه گیری شده ومحاسبه شده نمودارهای حد شکل دهی درشکل(۴-۴) نشان داده شده اند. اگرچه هردو مدل سختی ووس وهولومون دارای تقریب نموداری خوبی نسبت به تست کشش ساده درناحیه جوش ازخود نشان داده اند، اما نمودارهای حد شکل دهی محاسبه شده براساس این دومدل کاملا متفاوت می باشند واین به خاطراین است که محاسبات نمودارحد شکل دهی دربرگیرنده کرنش های بزرگی است که فراتر ازبازه کرنش محاسبه شده در تست کشش ساده می باشند. توجه شود که خطوط پررنگ نشان دهنده نمودارهای حد شکل دهی استاندارد مورد استفاده در مدل سازی المان محدود برای پیش بینی مکان اولین زوال والگوهای آن خواهد بود. نمودارهای حد شکل دهی استاندارد طوری انتخاب شده اند که شرط سازگاری را دربرگیرند.
(د)
(الف)
(ج)
(ب)
شکل (۴-۴): نمودارهای حدشکل دهی فلزات پایه وجوش های مربوطه: الف) ۶۱۱۱-T4 ب)
۵۰۸۳-H18 ج) ۵۰۸۳-O د) DP590 [7].
۴-۵- شبیه سازی تست کشش کروی:
یکی ازراهکارهای برآورد شکل پذیری ورق ها درتغییرشکل های دوبعدی، استفاده ازتست کشش کروی[۱۵۶] می باشد. دراین تحقیق، ابتدا شش نمونه ازورق های هم جنس جوش داده شده توسط جوش اصطکاکی را مورد ارزیابی قرارخواهیم داد. این نمونه ها به قرارزیر می باشند: ۶۱۱۱-T4 (SG,DG)، ۵۰۸۳-H18 (SG,DG)، AA5083-O (SG)، DP-steel(SG) که SG وDG به ترتیب نشان دهنده یکسان بودن ومتفاوت بودن ضخامت ورق های جوش داده شده به یکدیگر می باشند. این کارجهت تصدیق کردن روش المان محدود به کاربرده شده دراین تحقیق انجام شده است وهمانطورکه مشاهده خواهد شد، نتایج شبیه سازی شده با نتایج آزمایشگاهی مقایسه شده ومطابقت خوبی را نشان خواهند داد.اگرچه تست کشش کروی می تواند شامل شکل های مختلفی ازکرنش دومحوره باشد، اما دراینجا تنها یک نوع ازاین کرنش های دومحوره درنظرگرفته شده است که شامل ایجاد کرنش دومحوره نزدیک به بالانس[۱۵۷] است. به همین منظور ازورق های TWB مربعی با ابعاد ۲۰۰ میلیمتردر۲۰۰میلیمتر طبق شکل
(۴-۵- الف) استفاده شده است. البته همانطورکه دربخش خواص مکانیکی نیزاشاره شد، درفلز
۵۰۸۳-H18 بدلیل ترد بودن بیش ازحدماده وزوال زودرس آن دربسترنگه دارنده، ازابعاد ۲۰۰میلیمتر در۱۲۰میلیمترطبق شکل (۴-۵- ب) استفاده شده است. توجه شود که خط جوش درهمه نمونه ها موازی با جهت نورد ورق ها می باشند. سپس به هدف اصلی دراین تحقیق خواهیم پرداخت وآن بررسی زوال درTWB های غیرهم جنس می باشد که بدلیل نبود اطلاعات آزمایشگاهی، تنها به مدل سازی المان محدود آنها پرداخته شده است.
(ب)
(الف)
شکل (۴-۵): نمایی ازنمونه های مورد استفاده درتست کشش کروی [۱۰۱].
ازآنجا که دراین تحقیق قصد داریم درحدامکان مدل ها به واقعیت نزدیک باشند، شرایط اصطکاکی برآورد شده بین سطوح نیزدرنظرگرفته شده اند. بدلیل استفاده ازروان کننده، ضریب اصطکاک بین سمبه وورق ها برابر۰۸/۰ وبین نگه دارنده/ قالب وورق ها برابر۱۶/۰ درنظرگرفته شده است. البته درمورد فلزپایه ۵۰۸۳-H18 بدلیل استفاده ازسطح بسترمسطح به جای سطح بستردایره ای شکل، ازضریب اصطکاک ۲/۰ بین نگه دارنده/ قالب وورق ها استفاده شده است تا شرایط نگه دارندگی ورق به طورکامل ارضا شده باشد. جهت مدل سازی فرایند شکل دهی نیزفرض شده است که ورق ها وناحیه جوش همگی دریک سطح مرجع مدل سازی شوند وآن سطحی است که با قالب تماس دارد. جهت یکسان سازی درنتایج ظاهرشده، فرض شده است که حرکت سمبه درحین شکل دهی به صورت رابطه خطی قابل بیان باشد که زمان سپری شده درحل مسئله و ضریب ثابتی است.
جهت امرمدل سازی، چهارقطعه مورداستفاده درتست کشش کروی که شامل سمبه، نگه دارنده، قالب وورق خام می شود وتمامی ابعاد مورد نیازدرشکل (۴-۶- الف) داده شده است، طبق شکل (۴-۶- ب) سرهم بندی شده اند. بدلیل وجود تقارن درورق، تنها نصف آنها مدل سازی شده اند که این کاربه کاهش زمان صرف شده درنتایج کمک خواهد کرد.
(الف)
(ب)
شکل (۴-۶): نمایی ازمدل مورداستفاده درتست کشش کروی: الف) ابعاد مورد نیاز [۱۰۹] ب) مدل
سرهم بندی شده درنرم افزار.
سمبه، نگه دارنده وقالب بوسیله سطوح صلب تحلیلی مدل سازی شده اند تاهیچگونه تغییرشکلی درآنها پدیدارنشود وازالمان پوسته چهارگره ای کاهش یافته با پنج نقطه انتگرال گیری درامتداد ضخامت برای مدل سازی ورق ها استفاده شده است. شبکه بندی ورق ها به گونه ای انجام شده است که هرسه فاکتورهمگرایی، دقت وزمان صرف شده درحدامکان ارضا شده باشند. لذا ابتدا سطح ورق به گونه ای قسمت بندی شد که با هندسه مسئله سازگاری بهتری داشته باشد. برای این کار، ورق به سه قسمت درون ناحیه تحت تغییرشکل (ناحیه ۱)، ناحیه بستر نگه دارنده (ناحیه ۲) وناحیه خارج ازمحدوده شکل دهی (ناحیه ۳) مطابق شکل (۴-۷) تقسیم بندی شد.
میلیمتر
قصه تاریخچهای طولانی به بلندای زندگی انسان دارد و نمیتوان نقطهی آغازین دقیقی برای آن تصور کرد. به عبارت دقیقتر قصهها همزاد شور و شعور آدمی در ابتدای زنجیرهی حیات او هستند. با این حال «سابقهی قصههای مدون به حدود چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح میرسد»( زارعی، ۱۳۸۸: ۴۸). اغلب سرزمینهای با سابقهی طولانی فرهنگ و تمدن از دیرباز دارای قصه هستند؛ مثل ایران، هند، یونان و مصر.
شاید بتوان گفت که مصریها اولین ملتی هستند که قصه را به ادبیات جهان هدیه کردند. موضوع این قصهها متنوع است، از قصههایی دربارهی سحر و جادو و ارواح گرفته تا افسانههای تمثیلی و قصههای پرماجرا و عاشقانه. از ادبیات آشوری-بابلی، منظومهی حماسی گیلگمش به جا ماندهاست که قدمت آن به حدود دو هزار سال پیش از میلاد مسیح میرسد. هندیها نیز به ذخیرهی ادبیات داستانی جهان افزودهاند، بسیاری از قصههایی که در جهان پخش شده، اصل و بنیادی هندی دارد. در چین از هزار سال قبل و کمی بعد از میلاد مسیح، قصههایی در دست است از جمله قصهی « دیدار از سرزمین مستان» اثر وانگچی که تاریخ آن به ۶ قرن بعد از میلاد میرسد.
از ادبیات عربی در کتاب مقدس نیز قصههایی زیادی در دست است. در ادبیات یونانی، حماسهی ایلیاد و ادیسه از هومر و افسانههای تمثیلی ( فابل) که به ازوپ بندهای یونانی نسبت میدهند، مربوط به ۶ قرن پیش از میلاد مسیح است که در یونان رواج داشته و گفته میشود که این نوع قصههای عبرتآموز از شرق یعنی مصر و هند به یونان راه یافتهاست (نقل به تلخیص، همان).
قصهپردازی و داستانسرایی در ایران قدمتی دیرینه دارد؛ به گونهای که قدمت برخی از آنها مانند شاهنامه و خداینامه به قبل از اسلام میرسد. این هنر بعد از اسلام هم در میان ایرانیان رواج داشته و روز به روز تقویت شده است. « از طرفی به گواهی تاریخ، بخشی از سرگرمی شاهان شنیدن قصه بوده و شکلگیری قصههای هزار و یک شب در اعصار بسیار دور، وامق و عذرا ( بازمانده از عهد ساسانیان که احتمالا منشأ یونانی داشته است)، ورقه و گلشاه، ویس و رامین، امیر ارسلان و… بر همین اساس بودهاست»( رحمتی، ۱۳۸۴: ۱۰۵).
۲-۱-۲-تعریف قصه
معمولا به آثاری که در آنها تأکید بر حوادث خارقالعاده بیشتر از تحول و پرورش آدمها و شخصیتها باشد، قصه میگویند. « در قصه محور ماجرا بر حوادث خلقالساعه میگردد. حوادث، قصهها را به وجود میآورد و در واقع رکن اساسی و بنیادی آنها را تشکیل میدهد بیآنکه در گسترش و تحول قهرمانها و شخصیتهای شریر قصه نقشی داشتهباشد» (میرصادقی،۱۳۸۲: ۴۴).
۲-۱-۳- قصههای عامیانه
یکی از انواع قصه، قصههای عامیانه است. قصههای عامیانه، به قصههای کهنی گفته میشود که «به صورت شفاهی یا مکتوب در میان اقوام گوناگون از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاست. قصهی عامیانه انواع متنوعی دارد؛ از اساطیر، قصههای پریان و نیز قصههای مکتوبی که موضوعات آن از فرهنگ قومی گرفتهشدهاست» ( درویشیان،۱۳۷۹: ۲۸). این تعریف و دیگر تعاریف مشابه تمامی قصههای کوتاه و بلند عامیانه را در برمیگیرد. در این پایان نامه فقط قصههای کوتاهی که بنمایهی قومی و فرهنگی دارد و به گفتهی ویلیام هنوی مصداق کامل فولکلور هستند، مورد بررسی قرار میگیرد. « فولکلور روایی جدا از ضربالمثلها، تعویذها، بازیها و … است، در بردارندهی قصههای کوتاه با بنمایههای قومی و گونه های شخصیتی است که صرفنظر از مرزهای سیاسی و فرهنگی هر ملت خاص، در یک فضای وسیع جغرافیایی چهره مینماید»( هنوی، ۱۳۷۷: ۶۶). همانگونه که هنوی نیز به آن اشاره داشته، قصهها هیچگاه در یک مرز جغرافیایی قرار نگرفته و همیشه مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را درنوردیدهاند. دلیل قصههایی با مضمون مشابه در سرزمینهایی که حتی مشابهت فرهنگی نیز ندارند، همین مسأله است.
میتوان چنین ادعا کرد که مردم عوامی که هرگز راجعبه یکدیگر چیزی نشنیدهاند، یک وجه مشترک دارند و آن قصههای عجیب یا خندهآوری است که اگرچه گاهی ساختمان ظاهری آنها فرق میکند، ولی موضوع آنها همهجا یکی است؛ مثلاً قصهی « ماهپیشانی» ایرانی با کمی تغییر نزد فرانسویها، آلمانیها و ایرلندیها وجود دارد و از حیث موضوع، با قصهای نروژی نیز مشابه است»( حمیدی، ۱۳۸۴: ۹۲).
قصههای عامیانه مضامین متنوع و متعددی را در برمیگیرد؛ مضامینی چون عشق، عیاری، مذهب، اخلاق و… . برای بررسی بهتر این مضامین لازم است که هر یک در زیر مجموعهی عنوانی کلی مورد بررسی قرار گیرند. در این میان مضامین چالش برانگیزی نیز وجود دارند که نمیتوان آنها را در گروه یا عنوانی خاص منحصر کرد؛ مثل عشق. با توجه به گستردگی مفهوم عشق و جاری بودن آن نه تنها در همهی انواع ادبی بلکه در سرار جهان هستی، منحصر و محدود کردن آن در یک زیر مجموعهی خاص امری ناممکن به نظر میآید. با این حال در این پایان نامه با توجه به بافت قصهها و شباهت شیوه های عاشق شدن قهرمانان با داستانهای حماسی – اسطورهای، عشق را در زیر مجموعهی عناصر اساطیری مورد بررسی قرار دادهایم. البته این امر هرگز به این معنا نیست که عشق امری اسطورهای است؛ اما با توجه به تأثیر مستقیم و غیر مستقیم اسطورهها بر فولکلور و به ویژه قصههای عامیانه، به تسامح در این پایننامه چنین آوردهایم.
«مهمترین بنمایه و نیز زمینه های فولکلور را باید مانند حماسهها در اسطورهها جست. اسطوره از آنجا که ریشه و نیز محصول ناخودآگاه جمعی یک قوم و ملت است، نه تنها سرچشمهی زایای حماسهها و رویدادهای پهلوانی اسطورهای، حماسی، نیمه تاریخی و تاریخی است بلکه منشأ زایش افسانهها، قصهها، مثلها، چیستانها، آداب و مراسم اجتماعی، جشنها و … نیز هست. ریشهی هر کدام از بخشها و فروعات فولکلور را که بکاویم، سرانجام – مستقیم یا غیر مستقیم- به اسطوره میرسیم»( قبادی،۱۳۸۶: ۶۸).
محمد جعفر محجوب پا را از این فراتر نهاده و افسانهها را جزء کهنترین تراوشات ذهنی بشر دانسته و به نوعی آنها را به اساطیر پیوند داده است.
« اگر افسانه و داستان قدیمیترین اثر و کهنترین تراوش دستگاه ذهنی بشر نباشد، باری جزء کهنترین آثاری است که از اندیشه و تخیل بشر برجای مانده است. مسلما پیش از آنکه بشر وارد دوران تاریخی شود و روایتهای مهم زندگی خویش را به یاری نقوش و علائم قابل رؤیت بر جای گذارد، به مدتی دراز افسانهها را در نهانخانهی ضمیر و مخزن حافظهی خویش نگاه میداشت و دهان به دهان و سینه به سینه به اخلاف خویش میسپرد…. قدیمیترین سرگذشت خدایان و کهنترین توجهی که از کیفیت آفرینش و ایجاد طبیعت و انسان شده، به صورت افسانهها و اساطیر است»(محجوب،۱۳۸۳: ۱۲۱و ۱۲۲).
وی حتی معتقد است که بیشترین حجم شاهنامهی فردوسی از قصههای عامیانه و فرهنگ عوام تشکیل شده است و همین امر نزدیکی و پیوند ناگسستنی اساطیر و قصههای عامیانه را موجب شده است.
«تقریبا تمام شاهنامه به استثنای بخش تاریخی آن داستانهای عوامانه و از مقولهی فرهنگ عوامانه است. این داستانها در میان مردم پدید آمده و ذهن و ذوق مردم سادهی شهر و روستا ناسازیها و بیاندامیهای ان را به صلاح آوردهاند. سراپای داستان مال مردم و قهرمانان قوی پنجهی آن مخلوق مردم است» ( همان: ۸۰).
۲-۱-۴-ویژگی قصهها
قصه ویژگیهایی دارد که آن را از سایر انواع ادبیات داستانی متمایز میکند، میرصادقی در کتاب ادبیات داستانی خرق عادت، پیرنگ ضعیف و کلیگرایی را ویژگیهای اصلی قصه میداند که آن را از داستان کوتاه و رمان جدا میکند. «علاوهبر اینها ویژگیهای دیگری نیز در قصه وجود دارد، از جمله مطلقگرایی، ایستایی شخصیت، زمان و مکان فرضی، همسانی قهرمانها در سخن گفتن » (زرگرامینی، ۱۳۸۷ :۳۱-۳۲).
الف- خرق عادت
خرق عادت به معنای خلاف عادت، یعنی آنچه با محسوسات عقلی و تجربیات حسی مطابقت ندارد. در قصهها حیوانات و اشیاء با انسان حرف میزنند و انسان نیز با آنها همصحبت میشود، انسان به صورت درخت و حیوان در میآید و برعکس.
ب- پیرنگ ضعیف
قصهها پیرنگ ضعیف و ابتدایی دارند؛ یعنی روابط علی و معلولی در قصه وجود ندارد و حوادث از نظم منطقی برخوردار نیستند.
حوادث غیر عادی که در قصه اتفاق می افتد، شبکهی استدلالی قصهها را سست میکند و خواننده نمیتواند آنها را باور کند. شناخت انسان از مسائل در هر دوره پیرنگ داستانها را بهوجود آورده؛ یعنی حوادثی که امروزه پذیرفتنی نیست در گذشته باور کردنی و معقول بوده است و برعکس حوادثی که امروز به سادگی ممکن است در گذشته حتی قابل تصور نیز نبود( همان).
پ-کلیگرایی
قصه به شرح کلیات و احوال اکتفا میکند و به جزئیات وضعیت و موقعیتها، خصوصیات روحی و خلقی قهرمانها و شخصیتهای شریر توجهی نمیکند. شرح وقایع امور، کلی است. شاهی دو پسر دارد یکی خوب و یکی بد، دلیل خوب یا بد بودن پسرها دادهنمیشود.
ت-مطلقگرایی
یکی از مسائلی که میتوان گفت هستهی اصلی قصه را تشکیل میدهد، مطلقگرایی است. قهرمانهای قصه یا خوبند یا بد، حد میانی وجود ندارد. این مطلقگرایی به نوعی قصه را به اسطوره پیوند میدهد؛ چراکه نبرد پاکیها و پلیدیها اساس اسطورهها هستند. در قصه نیز نبرد قهرمان خوب با شخصیت شریر حوادث قصه را به وجود میآورد( نقل به مضمون، زرگرامینی،۱۳۸۷: ۳۱-۳۳).
ث-ایستایی
شخصیتهای قصهها ایستا و اغلب دارای ویژگیهای روحی ثابتی هستند. از اینرو شخصیتها در قصهها تحولی نمیپذیرند و در پایان قصه همانی هستند که در آغاز آن بودهاند. «این امر برعکس رمانها یا حتی برخی داستانهای کوتاه است، در آن نوع ادبیات داستانی شخصیتها در عین اینکه بر حوادث اثر میگذارند، خود نیز از حوادث تأثیر میپذیرند» ( همان).
ج-زمان و مکان
زمان و مکان در قصهها مشخص نیست، به زحمت میتوان دریافت که قصهها مربوط به چه زمانی و بازگو کنندهی وضع اجتماعی و سیاسی مردم کدام دوره هستند.
چ-همسانی قهرمانها در سخن گفتن
در قصهها، قهرمانها را نمیتوان از نحوهی مکالمه و سخن گفتنشان از همدیگر تشخیص داد. همهی شخصیتها به یک زبان حرف میزنند و اختلافی در نحوهی بیان و لحن صحبتشان نیست.
۲-۲- تقسیمبندی و طبقهبندی قصهها
اگرچه قصه و قصهپردازی در ایران دیرپاست، تاکنون به شکل جامع و همهجانبه طبقهبندی نشده، بیشتر پژوهندگان و قصهشناسان تنها از یک بعد به طبقهبندی دست زدهاند. اولین گامها را در جهت طبقهبندی داستانهای عامیانه، محمدجعفر محجوب برداشت. محجوب ضمن دشوار توصیف کردن طبقهبندی داستانها، آنرا بیشتر تابع سلیقهی تقسیمکننده میداند
تقسیمبندی داستانها و افسانههای کوچک و بزرگی که از قرون خالیه به ما رسیده است. چنانکه در بادی امر ممکن است در نظر آید کاری ساده و آسان نیست؛ زیرا آنها را میتوان از جهات گوناگون و با در نظرگرفتن مشخصات مختلف طبقهبندی کرد و چون تاکنون چنین کاری صورت نگرفته است، عیب و حسن هر یک از انواع طبقهبندیها به درستی روشن نیست؛ به علاوه این مسأله کاملاً نظری و تابع سلیقهی تقسیمکننده است و ممکن است هرکس به مقتضای ذوق خویش یک نوع تقسیمبندی را بپسندد و آن را بر نوع دیگر رجحان دهد (محجوب، ۱۳۸۳: ۱۷۳).
۲-۲-۱-آرای قصهشناسان معاصر ایرانی
محمد جعفر محجوب، قصهشناس و متخصص فرهنگ عامه، قصههای عامیانه را به هشت دسته تقسیم میکند:
۱-قصههایی که صرفاً زادهی تخیل داستان سرایان هستند و هیچگونه اصل و ریشهی تاریخی ندارند؛ مانند امیر ارسلان، ملک بهمن.
۲-قصههایی که ریشهی تاریخی یا حماسی دارند؛ اما به مرور ایام پیرایهها برآن بسته شده و رنگ تاریخی خویش را از دست دادهاند؛ مانند رموز حمزه، اسکندرنامه و… .
۳-قصههایی که قهرمانان آنها بزرگان دین هستند. اینگونه قصهها حاوی سرگذشتهای افسانهآمیز خاندان رسالت و کوشش آنها در راه اشاعه و ترویج دین مبین اسلام است؛ مانند خاورنامه.
۴-قصههایی که در اصل بر روی حوادث تاریخی دور میزند و نویسندهی آن، گاه به مقتضای تعصب دینی شاخ و برگی بدان افزوده و دلیری قهرمان را بیش از آنچه بوده، جلوه داده است؛ مانند مختارنامه.
۵-قصههایی که جنبهی عاشقانه یا جنبه های دیگری دارند. زمینهی اصلی این قصهها علاوه بر عشق عبارت است از نیکوکاری و احسان، انتقاد اجتماعی، بیان و اثبات بعضی اصول اخلاقی و جلوگیری از مفاسد؛ مانند الف لیله و لیله و سلیم جواهری.
۶-قصههایی که جانوران بازیگر صحنههای آن هستند؛ مانند چهل طوطی و خاله سوسکه.
۷-بعضی اوقات نیز حدیث یا روایتی دینی منشأ قصه قرار میگیرد؛ مانند عاق والدین.
۸-در میان قصههای عامیانهی ایرانی گاهی به آثار بزرگان و دانشمندان برمیخوریم؛ مانند “نان و حلوا” و “شیر و شکر” شیخ بهایی (نقل به تلخیص، محجوب، ۱۳۸۳: ۱۱۶-۱۱۷).
محجوب ضمن تأکید بر طبقهبندی داستانهای عامیانه، منطقیترین روش را روش موضوعی میداند؛ «از این حیث داستانها را به انواع زیر تقسیم میکند: ۱-عشقی، ۲-دینی و ملی، ۳-تاریخی، ۴-تخیلی، ۵-اعجاب برانگیز و خندهآور» (ذوالفقاری، ۱۳۸۸: ۲۸).
جمال میرصادقی در کتاب ادبیات داستانی، ادبیات داستانی را به انواع زیر تقسیم میکند: قصه، داستان کوتاه، رمان و رمانس. وی قصه را شامل انواعی میداند:
۱- اسطوره، قصهای دربارهی خدایان وموجودات فوق طبیعی که ریشهی اصلی آنها اعتقادات دینی مردم قدیم است و خاستگاه، آغاز زندگی، معتقدات مذهبی، قدرتهای مافوق طبیعی و اعمال قهرمانهای آرمانی را بیان میکند. در اسطوره اغلب به مظاهر طبیعت و رویدادها و آفتهای طبیعی، شخصیت انسانی داده شده و برای آنها ماجراهایی آفریده شده است.
۲-افسانهی تمثیلی، اغلب قصهی کوتاهی است دربارهی حیوانات که از آن با عنوان افسانهی حیوانات نیز یاد شده است. گاهی انسان و اشیاء نیز در افسانههای تمثیلی، شخصیتهای اصلی هستند.
افسانهی تمثیلی دارای دو سطح حقیقی و مجازی هستند. سطح حقیقی اغلب با حیوانات سروکار دارد و در آنها حیوانات چون انسان رفتار میکنند و سخن میگویند. سطح مجازی همیشه جنبهای از رفتار و کردار انسان را نشان میدهد. دو ویژگی مهم افسانهی تمثیلی جنبهی اخلاقی و پند و اندرز قصه و نقل افسانهای برای تجسم این منظور است.
۳-حکایت اخلاقی، نیز مثل افسانهی تمثیلی، اما شخصیتهای آن مردمانند. این حکایات قصههای ساده و کوتاهی است که حقیقتهای کلی و عام را تصویر میکند و در جهت تحکیم وتأیید قصد و غرضهای اخلاقی گسترش مییابد و این قصد و غرض معمولاً صریح و آشکار است.
۴-افسانهی پریان، قصههایی دربارهی پریان، دیوها، جنها، غولها و دیگر موجودات مافوق طبیعی و جادوگرانی است که حوادثی شگفتآور و خارقالعاده را میآفرینند و در زندگی افراد بشر اغلب از بدجنسی و گاه از مهربانی تغییراتی به وجود میآورند.
۵-افسانهی پهلوانان، قصههایی که در آنها از نبرد میان پهلوانان و قهرمانان واقعی، تاریخی و افسانهای صحبت میشود. این نوع افسانهها در میان جهان اسطوره و جهان علم، جهان خیال و جهان واقعی معلقند.(نقل به تلخیص، میر صادقی، ۱۳۷۵: ۱۰۹- ۱۰۶)
میرصادقی همچنین قصههای عامیانه را به دو گروه کوتاه و بلند تقسیم میکند و توضیحی در مورد بنمایههای قصههای بلند عامیانه میدهد؛ اما در مورد قصههای کوتاه سخنی ندارد.
فرد دیگری که در زمینهی طبقهبندی قصهها، نظراتی را مطرح کرده، روشن رحمانی، قصه پژوه تاجیکی، است. « وی در کتاب تاریخ نشر افسانههای مردم فارسی زبان و افسانههای دری، افسانهها در هشت دسته تقسیم میکند: ۱- سحرآمیز؛ ۲-مثلها؛ ۳-معیشت(نوول، رئال، واقعی، اجتماعی)؛ ۴-عشقی؛ ۵-سرگذشتی؛ ۶- هجوی؛ ۷- طنزی و ۸-تمثیلی»( ذوالفقاری، ۱۳۸۸: ۳۰).
۲-۲-۲-آرای قصهشناسان غیر ایرانی.
پژوهشگران غربی نیز به تقسیمبندی و طبقهبندی قصهها اقدام کردهاند که گاه کارشان برتر از ایرانیان بودهاست، از جملهی آنها میتوان به آنتی آرنه، تامپسون و مارزلف اشاره کرد.