Merck (آلمان)
HPLC
مایع
استونیتریل
*نمونههای حقیقی از منابع زیر تهیه شدند:
نمونههای آب شامل نمونه آب لوله کشی از آب لوله کشی آزمایشگاه شیمی وآب چاه دانشگاه آزاد تهران مرکز دانشکده علوم پایه واقع در شهرک غرب تهران گرفته شد. نمونه پلاسما نیز از پلاسما اینجانب که در آزمایشگاه بیمارستان لاله تهران نمونه برداری شده است.
۳-۲ انتخاب طول موج ماکسیمم جذبی در ناحیه UV داروی پنتوپرازول
ابتدا برای ساختن mL100 محلول مادر µgmL-1 ۱۰۰ ، مقدار g010/0 از داروی پنتوپرازول سسکوهیدرات سدیم با ترازوی آنالیتیکال به دقت وزن شد و با آب مقطر ۲ بار تقطیر به حجم رسید. سپس با بهره گرفتن از محلول مادر یک محلول به حجم mL 100 با غلظت µgmL-1 ۱ ساخته و طیف این محلول در ناحیه طیفی nm 400-200 توسط اسپکتروفوتومتر UV-Vis گرفته شد. طیف حاصل از محلول µgmL-1 ۱ درشکل (۳-۱) نشان داده شده است
شکل (۳-۱) طیف UV-Vis محلول آبی µgmL-1 ۱ داروی پنتوپرازول سسکو هیدرات سدیم
طبق طیف نشان داده شده در شکل(۳-۱) nm 290 برای داروی پنتا پرازول وجود دارد. در این تحقیق از طول موج nm 290 به عنوان طول موج ماکسیمیم جذبی داروی پنتوپرازول استفاده شده است.
۳-۳ مشخصه یابی نانو ذرات اکسید آهن
در این تحقیق از نانو ذرات اکسید آهن ( ) بهبود یافته توسط ستیل تری متیل امونیوم برماید استفاده شده است. برای تهیه نانو اکسیدآهن بهبود یافته توسط ستیل تری متیل امونیوم بروماید ، مقدار g6/0 از جاذب توسط ترازوی آنالیتیکال وزن شده و mL5 محلول ستیل تری متیل امونیوم بروماید (W/V) %2/0 به آن اضافه شد. سپس به مدت ۵ دقیقه روی همزن هم زده شد. سپس به منظور خشک شدن ذرات، به مدت ۲۴ ساعت در دمای محیط نگه داشته شد. سپس از این ماده به عنوان نانو جاذب بهبود یافته استفاده شد .
۳-۳-۱ تصاویر SEM نانو ذرات مغناطیسی Fe3O4
در این تحقیق از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مدل ۳۲۰۰ EM ساخت شرکت KYKY برای بزرگنمایی و تعیین اندازه ذرات نانو استفاده شده است. تصاویر SEM با بزگنمایی ۲۰۰۰۰ برابر و ۴۰۰۰۰ برابر مربوط به نانو ذرات مغناطیسی قبل و بعد از بهبود سازی سطح با CTAB در شکلهای (۳-۲) تا (۳-۵) نشان داده شده است. همچنین تصاویر SEM برای تعیین اندازه ذرات نانو قبل و بعد از بهبود سازی سطح در شکلهای (۳-۶) و (۳-۷) نشان داده شده است.
شکل (۳-۲) تصویر SEM مربوط به نانوذرات مغناطیسی Fe3O4 خالص با بزرگنمایی ۲۰۰۰۰ برابر
شکل (۳-۳) تصویر SEM مربوط به نانوذرات مغناطیسی Fe3O4 بهبود یافته با CTAB با بزرگنمایی ۲۰۰۰۰ برابر
شکل (۳-۴) تصویر SEM مربوط به نانوذرات مغناطیسی اکسید آهن خالص با بزرگنمایی ۴۰۰۰۰ برابر
شکل (۳-۵) تصویر SEM مربوط به نانوذرات مغناطیسی اکسید آهن بهبود یافته با CTAB با بزرگنمایی ۴۰۰۰۰ برابر
شکل (۳-۶) تصویر SEM مربوط به نانوذرات اکسید آهن خالص با اندازه ذرات مارک دار شده
شکل (۳-۷) تصویر SEM مربوط به نانوذرات اکسید آهن بهبود یافته با CTAB با اندازه ذرات مارک دار شده
با توجه به اینکه تغییر قابل ملاحظه در اندازه ذرات حاصل نشده است، می توان نتیجه گرفت که بهینه سازی با CTAB به صورت فیزیکی (جذب سطحی) بوده است .
۳-۳-۲- پراش پرتو X (XRD)
پراش پرتوX (XRD) نانوذرات اکسید آهن گرفته شد. هدف ازانجام آزمایش XRD تعیین نوع فازهای تشکیل دهنده نمونه های معدنی و زمین شناسی ازلحاظ کیفی است (آنالیز کیفی).
نتایج مربوط به طیف XRD در شکل های (۳-۸) و (۳-۹) نشان داده شده است.
شکل (۳-۸) طیف XRD مربوط به نانوذرات اکسید آهن خالص
شکل (۳-۹) طیف XRD مربوط به نانوذرات اکسید آهن بهبود یافته با CTAB
این دستگاه با ولتاژ حدود ۴۰ کیلو ولت و جریان حدود ۳۰ میلی آمپر کار می کند. زاویه روبش دستگاه و تیوب اشعه ایکس استفاده شده: تیوپ Cu با می باشد.
همان طور که در تصاویر مربوطه مشاهده می شود، طیف XRD جاذب قبل و پس از بهینه شدن با CTAB دارای ۵ پیک مشابه با پیک های می باشد. می توان نتیجه گرفت که بهینه سازی با CTAB به صورت فیزیکی (جذب سطحی) بوده است.
۳-۴ روش کار
در ابتدا این تحقیق از نانو ذرات مغناطیسی Fe3O4 خالص به عنوان جاذب برای استخراج و پیشتغلیظ داروی پنتوپرازول استفاده شد. ابتدا اثر pH برای تعیین شرایط بهینه با بهره گرفتن از این نانو ذرات بررسی شد. در این آزمایش ابتدا برای ساختن mL100 محلول مادرµgmL-1 ۱۰۰، مقدار g010/0 از داروی پنتوپرازول با ترازوی آنالیتیکال به دقت وزن شد و با آب مقطر ۲ بار تقطیر به حجم رسید. سپس با بهره گرفتن از این محلول مادر، ۱۱ محلول به حجم mL50 و غلظت µgmL-1 ۱ ساخته شده، به درون ارلنهای mL50 منتقل شدند و pH آنها با بهره گرفتن از محلولهای اسید کلریدریک رقیق و سود رقیق در گستره ۱۲-۲ تنظیم شد. سپس به هر کدام از ارلنها، مقدار g1/0 جاذب اضافه شد. سپس به مدت ۱۰ دقیقه در حمام اولتراسونیک، قرارداده شد. سپس ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده، محلول رویی دکانته شد. mL5 متانول (حلال) به ذرات جامد اضافه شد و مجدداً به مدت ۱۰ دقیقه در حمام اولتراسونیک، قرارداده شد؛ ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده و محلول داخل ارلنها را دکانته کرده، سپس طیف همهی محلولها پس از تصحیح خط پایه در محدوده ی nm400-200 با دستگاه UV-Vis ثبت شد. سپس مقدار سیگنال جذبی هر محلول در طول موج nm290 خوانده شد.
نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد، استفاده از نانو ذرات مغناطیسی Fe3O4 خالص به عنوان جاذب برای استخراج و پیش تغلیظ این دارو مناسب نمیباشد، و با توجه به ساختار داروی پنتاپرازول ، باید سطح این نانوذرات بهبود داده شود. برای انجام کار، از سورفاکتانت کاتیونی ستیل تری متیل امونیوم بروماید به عنوان ماده بهبود دهنده سطح این نانو ذرات استفاده شده است. ادامه کار نیز از نانو ذرات بهبود داده شده با CTAB استفاده شد.
۳-۴-۱ اثر pH
با بهره گرفتن از این محلول مادر، ۱۱ محلول به حجم mL50 و غلظت µgmL-1 ۱ ساخته شده، به درون ارلنهای mL50 منتقل شدند و pH آنها با بهره گرفتن از محلولهای اسید سولفوریک رقیق و سود رقیق در گستره ۱۲-۲ تنظیم شد. سپس به هر کدام از ارلنها، مقدار g1/0 جاذب و mL 5 از محلول (W/V) %2/0 CTAB اضافه شد. سپس به مدت ۱۰ دقیقه در حمام اولتراسونیک، قرار داده شد. سپس ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده، محلول رویی دکانته شد. mL5 متانول (حلال) به ذرات جامد اضافه شد و مجدداً به مدت ۱۰ دقیقه در حمام اولتراسونیک، قرارداده شد؛ ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده و محلول داخل ارلنها را دکانته کرده، سپس طیف همهی محلولها پس از تصحیح خط پایه در محدوده ی nm400-200 با دستگاه UV-Vis ثبت شد. سپس مقدار سیگنال جذبی هر محلول در طول موج nm290 خوانده شد.
۳-۴-۲ اثر مقدار سورفکتانت (CTAB)
با بهره گرفتن از محلول مادر، ۷ محلول با حجم mL 50 و غلظت µgmL-1 ۱ ساخته شد و با بهره گرفتن از محلول سود رقیق در pH بهینه تنظیم شدند. مقدار g1/0 از جاذب به همه محلولها اضافه شد. به منظور بررسی اثر مقدار سورفکتانت CTAB به هر کدام از ارلنها مقادیر mL7-1 از محلول (W/V) %2/0 CTAB اضافه شد، سپس به مدت ۱۰ دقیقه درالتراسونیک قرار داده شد. بقیه مراحل همانطور که در مرحلهی قبل توضیح داده شد انجام شده و طیف همهی محلولها پس از تصحیح خط پایه در محدوده ی nm400-200 با دستگاه UV-Vis ثبت شد. سپس مقدار سیگنال جذبی هر محلول در طول موج nm290 خوانده شد.
۳-۴-۳ اثر زمان استخراج
با بهره گرفتن از محلول مادر، ۹ محلول به حجم mL50 و غلظتµgmL-1 ۱ ساخته شده، به درون ارلنهای mL50 منتقل شدند و pH آنها با بهره گرفتن از محلول سود رقیق روی ۱۰ تنظیم شد. سپس به هر کدام از ارلنها مقدار g1/0 جاذب و mL5 از محلول (W/V) %2/0 CTAB اضافه شد. سپس برای ارزیابی زمان بهینه استخراج، هر محلول به مدت زمانهای ۱۵-۵/۰دقیقه در حمام اولتراسونیک، قرارداده شد. سپس ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده، محلول رویی دکانته شد. بقیهی مراحل همانطور که در مراحل قبل توضیح داده شد، انجام شده و طیف همهی محلولها پس از تصحیح خط پایه در محدودهی nm400-200 با دستگاه UV-Vis ثبت شد. سپس مقدار سیگنال جذبی هر محلول در طول موج nm290 خوانده شد.
۳-۴-۴ اثر مقدار جاذب
با بهره گرفتن از محلول مادر، ۶ محلول به حجم mL50 و غلظت µgmL-1 ۱ ساخته شده، به درون ارلن های mL50 منتقل شدند و pH آنها با بهره گرفتن از محلول سود رقیق روی ۱۰ تنظیم شد. برای بررسی مقدار بهینه جاذب، به هر کدام از ارلنها مقادیر g15/0-05/0 جاذب و mL 5 از محلول (W/V) %2/0 CTAB اضافه شد. سپس به مدت ۷ دقیقه در حمام اولتراسونیک، قرارداده شد. سپس ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده، محلول رویی دکانته شد. mL5 متانول (حلال) به ذرات جامد اضافه شد و مجدداً به مدت ۱۰دقیقه در حمام اولتراسونیک، قرارداده شد. ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده، محلول داخل ارلنها را دکانته کرده، سپس طیف همهی محلولها پس از تصحیح خط پایه در محدودهی nm400-200 با دستگاه UV-Vis ثبت شد. سپس مقدار سیگنال جذبی هر محلول در طول موج nm290 خوانده شد.
۳-۴-۵ اثر نوع حلال
با بهره گرفتن از محلول مادر، ۳ محلول به حجم mL50 و غلظتµgmL-1 ۱ ساخته شده، به درون ارلنهای mL50 منتقل شدند و pH آنها با بهره گرفتن از محلولهای سود رقیق روی ۱۰ تنظیم شد. سپس به هر کدام از ارلنها مقدار gr07/0 جاذب و mL5از محلول (W/V) %2/0 CTAB اضافه شد سپس به مدت ۷ دقیقه در حمام اولتراسونیک، قرارداده شد. سپس ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده، محلول رویی دکانته شد. به طور جداگانهmL5 متانول، mL5 استونیتریل و mL5 اتانول به ذرات جامد اضافه شد و مجدداً به مدت ۱۰ دقیقه در حمام اولتراسونیک، قرارداده شد. ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده، محلول داخل ارلنها را دکانته کرده، سپس طیف همهی محلولها پس از تصحیح خط پایه در محدوده ی nm400-200 با دستگاه UV-Vis ثبت شد. سپس مقدار سیگنال جذبی هر محلول در طول موج nm290 خوانده شد.
۳-۴-۶ اثر مقدار حلال
با بهره گرفتن از محلول مادر، ۸ محلول به حجم mL50 و غلظتµgmL-1 ۱ ساخته شده، به درون ارلنهای mL50 منتقل شدند و pH آنها با بهره گرفتن از محلول سود رقیق روی ۱۰تنظیم شد. سپس به هر کدام از ارلنها مقدار g07/0 جاذب و mL5از محلول (W/V) %2/0 CTAB اضافه شد. سپس به مدت ۷ دقیقه در حمام اولتراسونیک، قرارداده شد. ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده، محلول رویی دکانته شد. برای برسی حجم بهینه حلال واجذبی، به ذرات جامد متانول (حلال) در حجمهایmL 8-1 اضافه شد و مجدداً به مدت ۱۰ دقیقه در حمام اولتراسونیک، قرارداده شد شد. ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده، محلول داخل ارلنها را دکانته کرده، سپس طیف همهی محلولها پس از تصحیح خط پایه در محدودهی nm400-200 با دستگاه UV-Vis ثبت شد. سپس مقدار سیگنال جذبی هر محلول در طول موج nm290 خوانده شد.
۳-۴-۷ اثر زمان واجذب
با بهره گرفتن از محلول مادر، ۹ محلول به حجم mL50 و غلظتµgmL-1 ۱ ساخته شده، به درون ارلنهای mL50 منتقل شدند و pH آنها با بهره گرفتن از محلول های سود رقیق روی ۱۰ تنظیم شد. سپس به هر کدام از ارلنها، مقدار g07/0 جاذب وmL5 از محلول (W/V) %2/0 CTAB اضافه شد. سپس به مدت ۷ دقیقه در حمام اولتراسونیک ، قرارداده شد. ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده، محلول رویی دکانته شد. mL1 متانول (حلال) به ذرات جامد اضافه شد. برای ارزیابی زمان بهینه واجذبی، هر محلول به مدت زمانهای ۱۵-۵/۰ دقیقه در حمام اولتراسونیک، قرارداده شد ، ذرات جامد ته نشین شده را با آهن ربا جدا کرده، محلول داخل ارلنها را دکانته کرده، سپس طیف همهی محلولها پس از تصحیح خط پایه در محدودهی nm400-200 با دستگاه UV-Vis ثبت شد. سپس مقدار سیگنال جذبی هر محلول در طول موج nm290خوانده شد.
۳-۴-۸ اثر حجم محلول