۱٫در پژوهشی که توسط مرتضی شباهنگ که در سال ۱۳۹۳ انجام شده به بررسی ارتباط بین مهارتهای کارآفرینانه مدیران و اثربخشی سازمانی پرداخته شده ، این مطالعه به وضوح نشان می دهد که با آموزش مهارت های کارآفرینانه توسط مدیران میزان اثربخشی آنها در مدیریت سازمان خود افزایش می یابد.
۲٫در یک پژوهش که توسط سیدصالح مرادی و مهدی کلانتری در سال ۱۳۸۹ انجام شده است هدف اصلی این پژوهش شناخت تاثیر آموزش درس کارآفرینی بر امید به آینده شغلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بود.نتایج نشان داد که آموزش درس کارآفرینی در افزایش اعتماد به نفس، افزایش آگاهی و توانایی لازم، افزایش توانایی های خود اشتغالی، افزایش خلاقیت در زمینه های شغلی دانشجویان موثر است.
۳٫بررسی اثر آموزش های کارآفرینی بر ایجاد ویژگی های کارآفرینانه در دانشجویان دانشگاه ایلام” عنوان مقاله ای است که در سال ۱۳۹۰ در کنفرانس ملی کارآفرینی، تعاون، جهاد اقتصادی انتشار یافته است . این مقاله توسط نوید فلاح حق محمدی ، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه ایلام نوشته شده است . در این مقاله عنوان می شود که با توجه به رشد جمعیت جوان کشور و دانش آموختگان دانشگاهی که افزایش تقاضا برای کار را با خود به همراه داشته است و همچنین اثرات پررنگ بیکاری در جرایم و بزهکاری های جامعه، دولت ها را ناگزیر کرده تا به مقوله کارآفرینی توجه بیشتری کنند. زیرا این فعالیت ها در ایجاد اشتغال، رشداقتصادی، نوآوری و تولید دانش نقش بسزایی دارند. از آنجا که در کشور ما توجه به فعالیت های کارآفرینانه، بسیار نوپاست لذا آموزش های کاربردی کارآفرینی برای تغییر نگرش و ایجاد توانایی افراد و اشاعه فرهنگ آن الزامی است. اما این که چقدر این آموزش ها در ایجاد ویژگی های کارآفرینی موثراست، سوالی است که در کم تر پژوهش داخلی به آن توجه شده است .
-
- “بررسی نقش نظام مدیریت منابع انسانی در توسعه کارآفرینی سازمانی” عنوان پژوهشی است که در آبان ۱۳۹۱ توسط داود کیا کجوری، استادیار و عضو هیئت علمی و سحر جعفریان، دانشجوی کارشناسی مدیریت صنعتی در کنفرانس ملی کارآفرینی و توسعه ملی به چاپ رسیده است. در این پژوهش بیان میدارد که با توجه به جهانی شدن و گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی، راه حل های گذشته برای مسائل جاری و آینده کارگشا نیستند و باید به شیوه های جدید اندیشید، این امر در خصوص سازمان ها نیز صدق می کند. لذا باید به دنبال راهکارهای جدید سازمانی با ساختار های نوین بود. برای شناخت فرصتهای جدید و افزایش بهره وری نیاز مبرم به شناخت رابطه بین نظام مدیریت منابع انسانی وتوسعه کارآفرینی سازمانی درون سازمانها و نیز استراتژی های مهم نظام مدیریت منابع انسانی از قبیل آموزش، ارزیابی عملکرد، پاداش، حقوق و دستمزد و نگهداری احساس می شود . لذا مدیریت منابع انسانی نقش اساسی در این زمینه ایفا می نماید تا آنجا که می تواند مشوق و یا مانع کارآفرینی سازمانی شود.
مدیران نمی توانند انتظار نتایج عالی از کارکنان خود داشته باشند، مگر این که از طریق آموزش مناسب زمینه های ایجاد چنین نتایجی را در کارکنان خود ایجاد نمایند. مدیران همواره درگیر برنامه ها و استراتژی هایی هستند که نتایج و تاثیرات خود را به طور مستقیم و غیر مستقیم بر منابع انسانی می گذارند. بنابراین توسعه برنامه های کارآفرینی در سازمان ها بدون توجه به عامل انسانی، نظام مدیریت منابع انسانی و توسعه کار آفرینی سازمانی منجر به شکست خواهد شد. ارتباط بین نظام مدیریت منابع انسانی(آموزش، انگیزش، پاداش، استخدام، حقوق و دستمزد، نگهداری و ارزیابی عملکرد) و کارآفرینی سازمانی به وضوح نشان می دهد که به پژوهش های تجربی بیشتری نیاز است.
۵٫“تاثیر راهبردهای مدیریت منابع انسانی نوآورانه بر کارآفرینی سازمانی: تبیین نقش جو نوآوری” نوشته ی ابراهیم غلامشاهی و مهدی افخمی اردکانی و جبار باباشاهی نام پژوهش دیگریست که در سال ۹۲ درماهنامه توسعه کارآفرینی به چاپ رسیده است. در این مقاله بیان میدارد که حضور در محیط های پویا و رقابتی، سازمان ها را ملزم به نوآوری های مستمر می کند . نتایج پژوهش نشان میدهد که شکلگیری جو نوآوری، زمینه را برای کارآفرینی سازمانی فراهم میکند. همچنین بین آموزش نوآورانه، ارزیابی عملکرد نوآورانه و جبران خدمات نوآورانه با جو نوآوری رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد.
۶٫در پژوهشی که توسط خانم زهرا کماسی با عنوان بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر میزان آمادگی افراد برای ورود به کسب و کار در سال ۱۳۹۰ در دانشگاه سمنان انجام شده است نشان داده شده است که آموزش کارآفرینی بر میزان خلاقیت و نوآوری ، اعتماد به نفس ، ریسک پذیری ، مهرت های رهبری و مواردی از این دست تاثیر گذاشته و افراد برای شروع یک کسب و کار جدید کاملا آماده می شوند.
۷٫در پژوهشی با عنوان بررسی میزان تاثیر آموزش های دانشگاهی در افزایش فعالیت های کارآفرینی دانشجویان دانشگاه های پیام نور استان مازندران که توسط مهدی لطفی در سال ۱۳۸۸ انجام گرفته است و تحلیل داده ها نشان می دهد که آموزش های دانشگاهی بر فعالیت های کارآفرینی دانشجویان اثر مثبت داشته و آن را افزایش می دهد.
۲-۶-۲ پیشینه خارجی:
بررسی شکل گیری سرمایه انسانی در کارآفرینی: تجزیه و تحلیل نتایج آموزش کارآفرینی ” که نوشته ی مارتین و مک نالی است. تحقیق حاضر درصدد بررسی چگونگی ارتباط و نحوه تاثیرگذاری ابعاد عملکرد بالای منابع انسانی(انتخاب، آموزش، تحرک کارکنان، امنیت شغلی، طراحی شغل، پاداش، ارزیابی نتایج و مشارکت) بر کارآفرینی سازمانی (ریسک پذیری، فعالیت های پیشتازانه، نوآوری بالا و رقابت تهاجمی) با توجه به نقش و رفتار شهروندی سازمانی می باشد. این پژوهش نشان می دهد که عملکرد بالای منابع انسانی رابطه مثبتی با کارآفرینی سازمانی دارد و افرادی که دوره های سطح دانشگاهی را در زمینه کارآفرینی پشت سر گذاشته اند انگیزه های بالاتری برای شروع یک کسب و کارنسبت به آنهایی که دوره های کارآفرینی را نگذرانده اند دارند
آیا عملکرد بالای فعالیت منابع انسانی به کارآفرینی شرکت های بزرگ کمک می کند؟ ( نقش واسطه ای رفتار شهروندی سازمانی )” نام مقاله است نوشته ژانگ و همکاران که در سال ۲۰۰۸ در الزویر به چاپ رسیده است. این مطالعه مدل وسطهای را که در آن شیوههای منابع انسانی با عملکرد بالا بر کارآفرینی اثر میگذارد را از طریق رفتار شهروند سازمانی توسعه میدهد. در یک نمونه از ۱۳۹ شرکت بیوتکنولوژی کوچک تا متوسط در صنعت داروسازی، آنها متوجه شدند که شیوههای منابع انسانی با عملکرد بالا به طور مثبت با کارآفرینی سازمانی مرتبط است و این که این رابطه واسطهای است برای رفتار شهروند سازمانی کارکنان.
آموزش، اشتغال و کارآفرینی: یک تصویر کلی از چالش اشتغال جهانی” نام مقاله دیگریست نوشته ی مدرسه جهانی کسب و کار در ژوئن ۲۰۱۳٫ در این پژوهش بیان میدارد که عنوان مؤثرترین نیروی بالقوه ی اقتصادی در تاریخ جهان، به صورت « کارآفرینی » مقوله ی بحث برانگیزی از حدود سه دهه ی گذشته تاکنون ظهور یافته و مطرح شده است . هم گام و انجام شده « آموزش کارآفرینی » هم زمان با این مقوله، پیشرفت های مشابهی نیز در زمینه ی است. پیشرفت ها و فعالیت های اخیر که در برنامه های آموزشی کارآفرینی و ایجاد کسب وکارهای جدید انجام شده، بسیار چشمگیر و قابل توجه هستند.تعداد واحدهای آموزشی عالی (دانشگاه و دانشکده ه ا) که واحدهای درسی مربوط به را ارائه می دهند از چند واحد در سال ۱۹۷۰ میلادی به ۱۶۰۰ واحد « کارآفرینی » مقوله ی آموزشی در سال ۲۰۰۵ افزایش یافته است.اما این توسعه ی فوق العاده باعث ایجاد مشکل قانونی کردن و رسمیت دادن به این رشته از حیث علوم دانشگاهی و جامعه ی آکادمیک می شود. در حالی که برخی مراحل مربوط به فرایند قانونی شدن این رشته طی چند سال گذشته به اجرا درآمده است؛ هنوز هم مشکلات دیگری پیش روی آن قرار دارد در قرن ۲۱ را « آموزش کارآفرینی » این مقاله گرایش ها و چالش های موجود در زمینه ی بررسی می کند.
در پژوهشی که توسط کولورید و موون در سال ۱۹۹۷ انجام شده نشان داده است که افرادی که آموزش کارآفرینی دیده اند در کارهای تشخیص فرصت موفق تر از افرادی هستند که آموزش کارآفرینی نداشته اند.
در پژوهشی که توسط مارتین و همکارانشان در سال ۲۰۱۲ انجام شده نشان می دهد که ارتباط مثبت مهمی بین آموزش کارآفرینی و عملکرد های کارآفرینانه افراد مختلف وجود دارد. به عنوان مثال، گزارش شده است که افرادی که دوره های سطح دانشگاهی را در زمینه کارآفرینی پشت سر گذاشته اند انگیزه های بالاتری برای شروع یک کسب و کارنسبت به آنهایی که دوره های کارآفرینی را نگذرانده اند دارند
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
۳-۱ مقدمه
پژوهش یک روند هوشمندانه، هوشیارانه و سامانمند برای یافت، بازگویی و بازنگری پدیدهها، رخدادها، رفتارها و انگاشته ها است. پژوهش همچنین برای استفاده از پدیدههای موجود برای دست یافتن به راهکارهای عملی و فناوریها بهکار میرود. پژوهش و کنجکاوی ناشی از ذات بشر می باشد و میل به شناخت دنیای اطراف و تلاش انسان به پاسخ گویی به عجایب اطراف خود باعث دست یابی او به پاسخ مجهولاتی زیادی شده است.
از آغاز تاریخ بشر، انسان همواره درصدد پی بردن به قاعده و نظم موجود در پدیدهها و رویدادهای جهان اطراف خود بوده است. انسان از زمان تولد نسبت به محیط پیرامون خود کنجکاو بوده و تلاش کرده که پدیدههای پیچیده و دشوار زندگی خود را حل کند. خداوند حس چراجویی و جستجوگری را در وجود آدمی گذاشته تا به کمک آن بتوانند به سوالات و مجهولاتی که با آنها رو به رو هست پاسخ دهد و درصدد حل آنها برآید. این کنجکاوی که یکی از ویژگیهای فطری انسانهاست دو اثر مفید بر زندگی دارد:
نوعی احساس رضایت مندی و آرامش درونی پس از پاسخ گویی به مجهولات به انسان دست میدهد که زمینهی ادامه کنجکاوی را تقویت میکند.
کشف بسیاری از پدیدههای مجهول از نتایج حس کنجکاوی و پرسش گری انسان است. طوری که بسیاری از تغییرات محیط زندگی انسانها در گرو رشد و شکوفایی همین ویژگی انسانهاست. هر چه شیوه برآورده کردن حس کنجکاوی منظمتر و دقیقتر باشد، احتمال موفقیت نیز بیشتر است.
بطور کلی پژوهش فرآیندی است که از طریق آن می توان درباره ناشناخته ها به جستجو بپردازیم. غالب فعالیت های پژوهشی یک روش یا استراتژی را نشان می دهند که یگانه می باشند وشامل رویه های مشترک مانند بیان مسئله، روشهای جمع آوری اطلاعات، طبقهبندى، تجزیه و تحلیل و تفسیر دادهها، تدوین گزارش و اشاعه یافتهها می باشد
در این فصل به بررسی روش پژوهش ، طرح پژوهش ، فرضیات پژوهش، بیان جامعه آماری، نمونه آماری مد نظر، روش و ابزار جمع آوری داده ها و روش تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته ایم.
۳-۲ روش و نوع پژوهش
پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصیفی می باشد، پژوهش توصیفی شامل مجموعه روش هایی است که هدف آن ها توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسی است. اجرای پژوهش توصیفی می تواند شناخت بیشتر شرایط موجود و یا یاری رساندن به فرایند تصمیم گیری باشد.
تحقیق توصیفی یا غیر آزمایشی شامل ۵ دسته است: پیمایشی، همبستگی، پس رویدادی، اقدام پژوهی، بررسی موردی می باشد
پژوهش پیش رو از نظر روش، پیمایشی می باشد در پژوهش پیمایشی هدف بررسی توزیع ویژگیهای یک جامعه است و بیشتر تحقیق های مدیریت از این نوع می باشد. در پژوهش پیمایشی پارامترهای جامعه بررسی می شوند. در اینجا پژوهشگر با انتخاب نمونه ای که معرف جامعه است به بررسی متغیرهای پژوهش می پردازد. پژوهش پیمایشی به سه دسته تقسیم می شود:
روش مقطعی[۱۵]: گرد آوری داده ها درباره یک یا چند صفت در یک مقطع زمانی خاص
روش طولی[۱۶] : در بررسی پیمایش طولی، داده ها در طول زمان گردآوری شده تا رابطه بین متغیرها در طول زمان سنجیده شود.
روش دلفی[۱۷]: جهت بررسی دیدگاه های یک جمع صاحب نظر در مورد یک موضوع ویژه می توان از این تکنیک استفاده کرد.
پژوهش کنونی از حیث هدف، کاربردی است. پژوهش کاربردی پژوهشی است که با بهره گرفتن از نتایج تحقیقات بنیادی به منظور بهبود و به کمال رساندن رفتارها، روشها، ابزارها، وسایل، تولیدات، ساختارها و الگوهای مورد استفاده جوامع انسانی انجام میشود. هدف تحقیق کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. در اینجا نیز سطح گفتمان انتزاعی و کلی اما در یک زمینه خاص است.
۳-۳ متغیر های پژوهش
برای تعریف متغیرهای پژوهش باید بین تعریف عملیاتی اندازهپذیر و تعریف عملیاتی آزمایشی تفاوت قائل شد. در تعریف عملیاتی اندازهپذیر، عملیاتی که باید انجام پذیرد تا اندازهگیری مفهوم یا سازه میسر شود آشکار میشود. مثلاً هوش را میتوان چنین تعریف کرد که عبارت است از نمرهای که در آزمون تراز شده استانفورد ـ بینه بدست میآید. در تعریف عملیاتی آزمایشی به بیان پرداخته میشود که پژوهشگر باید به اجرا درآورد تا اینکه شرایط آزمایشی ظاهر گردد. مثلاً برای تعریف عملیاتی آزمایشی ناکامی میتوان ممانعت آزمودنی از نیل به مقصد معین را مورد نظر قرار داد.
تعریف عملیاتی باید طوری انجام پذیرد که، چنانچه هر پژوهشگری در شرایط مشابه به اندازهگیری سازه یا مفهوم مورد مطالعه بپردازد، نتیجه یکسانی بدست آید. به کمک تعریف عملیاتی مفهومها یا سازهها میتوان متغیرهای مورد مطالعه را به طریق عملی تعریف نمود و آنها را با پایایی بیشتری اندازهگیری کرد. برای این منظور، سلسله اقدامات مورد نظر در تعریف عملیاتی باید قابل تکرار باشد.
در اینجا به منظور روشنتر شدن مبحث متغیرها، بویژه در پژوهشهای توصیفی، تعریف جامعه آماری را مورد نظر قرار میدهیم. در تعریف جامعه آماری به این نکته اشاره میشود که افراد جامعه حداقل دارای یک صفت مشترک هستند. با توجه به این تعریف، هر صفت دیگری که از یک فرد به فرد دیگر جامعه تغییر کند را متغیر مینامیم. بنابراین متغیرها عبارتند از ویژگیهای افراد، اشیاء، واحدها و غیره که میتوانند مقادیر کیفی یا کمی اختیار کند. از جمله این مقادیر میتوان قد، وزن، بهره هوشی و امثال آن را نام برد.
در پژوهشهایی که با مشاهده متغیرها و تولید دادهها سروکار داریم باید متغیرها را نامگذاری کرد: این امر در آزمودن فرضیهها، به ویژه در پژوهشهای آزمایشی، باید رعایت شود. نامگذاری متغیرها با توجه به پنج دسته ذیل انجام می شود:
متغیر مستقل[۱۸]
متغیروابسته[۱۹]
متغیر تعدیل کننده[۲۰]
متغیر کنترل[۲۱]
متغیر مداخلهگر[۲۲]
متغیرهای پژوهش براساس نوع مقادیری که میتوانند اختیار کنند به دو دسته متغیرهای کمی و کیفی تقسیم میشوند اما انواع متغیرها براساس نقش آنها در پژوهش عبارتند از:
- متغیر مستقل: متغیر مستقل متغیری است که در پژوهشهای تجربی به وسیله پژوهشگر دستکاری میشود تا تاثیر( یا رابطه) آن بر روی پدیده دیگری بررسی شود.