جدول ۴-۷: شاخص های کلی برازش الگوهای اندازه گیری………………………………………………………………………….. ۷۵
جدول ۴-۸: نتایج تحلیل عاملی تاییدی…………………………………………………………………………………………………………. ۷۶
جدول۴-۹: شاخص های کلی برازش تحلیل مدل معادلات ساختاری………………………………………………………….. ۸۱
جدول ۴-۱۰: ضریب رگرسیونی (نتیجه آزمون فرضیه ها)……………………………………………………………………………. ۸۲
جدول ۴-۱۱: نتایج آزمون میانگین عامل ها………………………………………………………………………………………………….. ۸۴
جدول ۴-۱۳: نتایج آزمون میانگین مدیریت داش بر اساس جنسیت……………………………………………………………. ۸۶
جدول ۴-۱۴: نتایج آزمون میانگین توانمندی فناوری اطلاعات بر اساس جنسیت………………………………………. ۸۷
جدول ۴-۱۵: نتایج آزمون میانگین چابکی بر اساس سطح تحصیلات………………………………………………………….. ۸۸
جدول ۴-۱۶: نتایج آزمون میانگین مدیریت دانش بر اساس سطح تحصیلات……………………………………………… ۸۸
جدول ۴-۱۷: نتایج آزمون میانگین توانمندی فناوری اطلاعات بر اساس سطح تحصیلات………………………….. ۸۹
جدول ۴-۱۸: نتایج آزمون میانگین چابکی بر اساس سن……………………………………………………………………………… ۸۹
جدول ۴-۱۹: نتایج آزمون میانگین مدیریت دانش بر اساس سن…………………………………………………………………. ۹۰
جدول ۴-۲۰: نتایج آزمون میانگین توانمندی فناوری اطلاعات بر اساس سن……………………………………………… ۹۰
جدول ۴-۲۱: نتایج آزمون میانگین چابکی بر اساس سابقه…………………………………………………………………………… ۹۱
جدول ۴-۲۲: نتایج آزمون میانگین مدییت دانش بر اساس سابقه……………………………………………………………….. ۹۱
جدول ۴-۲۳: نتایج آزمون میانگین توانمندی فناوری اطلاعات بر اساس سابقه…………………………………………… ۹۲
جدول ۴-۲۴: نتایج آزمون ال اس دی چابکی بر اساس سابقه……………………………………………………………………… ۹۲
جدول ۴-۲۵: نتایج آزمون ال اس دی توانمندی فناوری اطلاعات بر اساس سابقه………………………………………. ۹۳
جدول ۴-۲۶: خلاصه نتایج پژوهش……………………………………………………………………………………………………………….. ۹۴
چکیده
سازمان چابک به عنوان پارادایم قرن ۲۱ طرفداران بسیاری دارد و به یک استراتژی موفقیت آمیز در بازارهای رقابتی با تغییرات سریع نیازهای مشتریان، تبدیل شده است. یکی از حوزه هایی که می تواند تاثیرات فراوانی از این فناوری بپذیرد، چابکی سازمان است. از اینرو این تحقیق بدنبال ارزیابی تاثیر فناوری اطلاعات و مدیریت دانش بر قابلیت های چابکی و تعیین رابطه آن با چابکی سازمان میباشد تا با تعیین سطح چابکی سازمان با توجه به این تاثیر، سازمان ها را به شناخت راه حلهایی برای بیشینه کردن سود سرمایه گذاری هایشان و بهره برداری بیشتر از فناوری اطلاعات جهت رسیدن به چابکی و بهبود مزیت رقابتی قادر سازد. با توجه به ادبیات و پیشینه پژوهش سه فرضیه مطرح و مورد آزمون قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش را کارکنان مجتمع های بیمه پارسیان در تهران تشکیل می دهند. این پژوهش در بهار سال ۱۳۹۳ و در استان تهران انجام گردیده است. با توجه به اینکه جامعه مورد مطالعه محدود می باشد، به همین دلیل از جدول مورگان برای تعیین حجم نمونه استفاده خواهد شد. بنابراین جدول نمونه مورد نیاز برابر با ۲۸۰ نفر تعیین شد. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه های استاندارد جمع آوری گردید. که روایی صوری آن توسط اساتید و پایایی آن توسط ضریب آلفا کرونباخ که بالاتر از ۷۵/۰ (۸۸/۰) بود، مورد تایید واقع شد. داده ها توسط نرم افزار spss 18و Amos 20 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فناوری اطلاعات و مدیریت دانش بر چابکی سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد.
واژگان کلیدی: فناوری اطلاعات، توانمندی فناوری اطلاعات، چابکی.
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱مقدمه
این پژوهش به بررسی تأثیر توانمندی فناوری اطلاعات بر چابکی سازمانی با در نظر گرفتن متغیر میانجی مدیریت دانش پرداخته است. در این فصل به ذکر کلیات پژوهش پرداخته و ضمن بیان مسأله و اهمیت و کاربرد موضوع، فرضیههایی که در این پژوهش مورد بررسی و آزمون قرار میگیرد ذکر شده است. همچنین قلمرو پژوهش از منظر موضوعی، زمانی، مکانی نیز مشخص شده است.
۱-۲- شرح و بیان مسأله
یکی از بزرگترین مشکلات سازمان ها در محیط کسب و کار امروز پویایی، غیر قابل پیشبینی بودن و خصمانه بودن محیط است(الماحمید[۱]، ۲۰۰۸). بدین دلیل شرایطی به وجود آمده است که غفلت، بیتوجهی به این تغییرات هرسازمانی را از رقابت حذف خواهدکرد و بقای آن را با خطر مواجه خواهد ساخت، بنابراین هر سازمانی که بدنبال فعالیت مفید و پر بازده و البته رقابتی است و به دنبال آنست که در این محیط پیچیده حیات مستمر داشته باشد، بایستی هم از تغییرات محیط و فعالیت های رقبا و تحولات جدید غافل نباشد و هم اینکه خود در صدد دستیابی به مزیت های رقابتی باشد تا بتواند از سایر رقبا پیش بیفتد. در چنین وضعیتی، بسیاری از این واحدها در اولویتهای کسب وکار و دیدگاه های استراتژیک خود تجدید نظر کرده و تأکید خود را بر سازگاری با تغییرات محیط کسب وکار و پاسخ سریع به نیازهای بازار و مشتری از طریق روش های نوین همکاری قراردادهاند. این وضعیت بحرانی باعث شده است که الگوها، مدلهای سنتی و اولویتهای کسب وکار گذشته کارآیی خود را برای رویارویی با چالشهای سازمانی و محیطی از دست داده است. در حال حاضر یکی از راههای پاسخگویی به این شرایط محیطی چابکی است. در واقع چابکی، به عنوان پارادایم جدیدی برای مهندسی سازمان ها و بنگاه های رقابتی است (شهایی،۱۳۸۷). چابکی را توانایی بقا و پیشرفت در یک محیط بسیار رقابتی با تغییرات مستمر و غیرقابل پیش بینی، به وسیله واکنش سریع و مؤثر نسبت به تغییرات و همچنین ایجاد محصولات و خدمات بر اساس خواست مشتری تعریف کرده اند. برخی دیگر از تعاریف چابکی عبارتند از: توانایی پاسخ گویی سریع به تغییرات بازار، به عنوان جزء کلیدی در موفقیت و بقای بنگاهها در بازار (ویند و همکاران[۲]، ۲۰۱۱).
ژانگ و شریفی( ۲۰۰۰) قابلیت های چابکی را به چهار دسته به عنوان: پاسخگویی، شایستگی، انعطاف پذیری وسرعت تقسیم بندی کرده اند. اخیراً لین و همکاران[۳] (۲۰۰۶) با پیروی از دسته بندی ژانگ و شریفی قابلیت هایی را با نام های مشابه معرفی نمودند.
همه تعاریف چابکی بر سرعت و انعطاف پذیری به عنوان نشانه های اصلی یک سازمان چابک تأکید دارند(گانا سکاران و همکاران[۴]، ۲۰۰۸). مشخصهای دیگر از چابکی با اهمیت یکسان ، پاسخگویی مؤثر برای تغییر و عدم اطمینان است. برخی نویسندگان اظهار داشتند که پاسخگویی به تغییر در روش های جداگانه و شناسایی و تفسیر مزایای تغییرات، فاکتورهای اساسی در چابکی هستند . مؤلفه مشترک دیگر برآمده از تعریفهای چابکی، کیفیت بالا و تولیدات با درجه سفارشی سازی بالاست(چالز و همکاران [۵]، ۲۰۱۰).
با توجه به اهمیت روز افزون چابکی و قابلیت های آن در سازمان شناسایی عوامل موثر بر آن از اهمیت زیادی برخوردار است. با مرور ادبیات چابکی مدیریت دانش و فناوری اطلاعات از جمله عواملی است که بر قابلیت های چابکی تاثیرگذار است. سازمان جهت دستیابی به چابکی باید دانش صحیح را به اندازه کافی، در زمان صحیح و از افراد مناسبی کسب نمایند. به اعتقاد باومن ( ۲۰۰۲)، پورتال های سازمانی (ترکیب) با ایجاد دانش و هم چنین تبادل اطلاعات بین افراد در سازمان (بیرونی سازی) به انتشار دانش مبادرت میورزند و زمینه دستیابی به چابکی درونی را فراهم میآورند. در همین راستا، گلدمن وهمکاران(۱۹۹۵) بیان می کنند که مدیریت دانش با هموار کردن تأثیرگذاری افراد و اطلاعات بر سازمان، یکی از پایه های چهارگانه چابکی را ایجاد مینماید. محرکهای چابکی بیانگر ویژگیهای محیط کسب و کار خارجی است که با تغییرات متلاطم و غیر قابل پیش بینی همراه است. این محرکها می تواند شرکت را به تجدیدنظر در استراتژی کنونی خود وادارد و در نتیجه زمینه ساز چابکی و منطبق با استراتژی های آن باشد. تواناییهای استراتژیکی همچون پاسخگوئی، شایستگی، سرعت انتقال و انعطاف پذیری مهمترین ویژگیهای سازمان چابک به شمار میآیند که منجر به رویارویی موفقیت آمیز سازمان با تغییرات میشوند. قابلیت های چابکی به وسیله مهیاکننده های چابکی به دست میآیند. مهیاکنندههای چابکی نیز خود شامل چهار بخش سازمان، تکنولوژی، افراد و نوآوری میباشد.
مدیریت دانش، ابتکاری تازه برای تبدیل الگوهای نظام اطلاعاتی از رویکرد پردازش داده و ارائه اطلاعات به رویکرد گردآوری و استفاده از دانش در سازمانها است که از بکارگیری تحصص و مهارت انباشته در ذهن و زوایای پنهان افراد تا تبدیل آنها به منابع مکتوب و مدون را شامل می شود(مختاری و یمینی فر، ۱۳۸۳:۱۸). در این پژوهش مطابق با ادبیات نظری سه مرحله اصلی برای مدیریت دانش در نظر گرفته شده است که عبارتند از: تولید دانش، انتقال دانش، تدوین و ذخیره سازی دانش.
تولید دانش به فرایند کسب دانش از داخل و خارج سازمان اشاره دارد(مک کان و بوکنر[۶] ، ۲۰۰۴).
انتقال دانش(تسهیم دانش) به فرایند توزیع و پخش دانش میان واحدها و افراد سازمان برای ترویج افکار جدید اشاره دارد. در نهایت تدوین و ذخیره دانش یک جنبه بسیار مهم در مدیریت موثر دانش است. دانش موجود باید ذخیره ، تدوین وساختارمند شود، پس از آن می تواند مجددا مورد استفاده قرار گیرد(چوی و همکاران[۷] ، ۲۰۰۸).
همان طور که ذکر شد مدیریت دانش به عنوان مجموعه ای از فعالیتهای مرتبط با تولید، تدوین و انتقال دانش و ذخیره دانش تعریف شده است و نقش اصلی تکنولوژی اطلاعاتی دراین رابطه تسریع انتقال دانش است. فناوری اطلاعات شاخهای از فناوری است که با بهره گرفتن از سخت افزار، نرم افزار و شبکه افزار، مطالعه و کاربرد داده و پردازش آن را در زمینه های ذخیرهسازی، دستکاری، انتقال، مدیریت، کنترل و دادهآمایی خودکار امکان پذیر میسازد(فتاحیان و مهدوی نور، ۱۳۸۳). امروزه با افزایش نرخ تغییر، نقش فناوری اطلاعات عمیقتر شده است. با این وجود فناوری اطلاعات باعث افزایش هزینه های ثابت می شود اما بدون آن نیز سازمانها به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی نداشته و بدون داشتن اطلاعات مورد نیاز شرکت ها نمی توانند به خوبی عمل کرده و از فرصتهای رقابتی استفاده کنند. شرکتها باید بتوانند از فناوری اطلاعات برای به دست آوردن اطلاعات مفید برای تصمیم گیری استفاده نمایند. این پژوهش توانمندی فناوری اطلاعات را در چگونگی استفاده سازمان از این فناوری جهت بدست آوردن و مدیریت اطلاعات اثربخش در نظرگرفته است. در این مطالعه سه بعد برای توانمندی فناوری اطلاعات در نظر گرفته شده که عبارتند از : دانش فناوری اطلاعات، فناوری اطلاعات عملیات، و زیرساخت های فناوری اطلاعات. این ابعاد ظرفیت سازمان را برای درک و استفاده موثر از این فناوری جهت مدیریت اطلاعات از بازار و مشتری نشان میدهد. دانش فناوری اطلاعات به عنوان میزانی که شرکت دارای بدنهای از دانش فنی در مورد عناصری مانند سیستم های کامپیوتری است، تعریف می شود (لوپز و همکاران[۸]،۲۰۰۹).
عملیات فناوری اطلاعات؛ این مفهوم اشاره به روش ها و فرآیندها و تکنیک های مرتبط به فناوری اطلاعات است که ممکن است مورد استفاده قرار گیرد (لوپز و همکاران، ۲۰۰۹).
زیرساختهای فناوری اطلاعات اشاره به مصنوعات، ابزار و منابعی دارد که منجر به اکتساب، پردازش، ذخیره سازی، انتشار و استفاده از اطلاعات می شود. با توجه به این تعریف، زیرساختهای فناوری اطلاعات شامل عناصری از قبیل سخت افزار، نرم افزار و کارکنان پشتیبانی است(لوپز و همکاران، ۲۰۰۹).
با توجه به مطالب فوق توانمندی فناوری اطلاعات از طرفی می تواند تسهیل کننده فرآیندهای مدیریت دانش باشد، همچنین فناوری اطلاعات درشکل های متفاوتش (اینترنت، اینترانت، تجارت الکترونیک، کسب و کار الکترونیک و…) مفهوم چابکی را پشتیبانی کند(فتحیان و فکری[۹]، ۲۰۰۶). با توجه به اهمیت موضوع و مرور ادبیات نظری پژوهش بدین ترتیب این پژوهش قصد دارد تا تأثیر توانمندی فناوری اطلاعات بر چابکی سازمانی با در نظر گرفتن متغیر میانجی مدیریت دانش در مجتمعهای بیمهای پارسیان در تهران بررسی نماید. بنابراین سه سوال در اینجا مطرح است: تا چه حد توانمندی فناوری اطلاعات بر مدیریت دانش تاثیر دارد؟ تا چه حد شناخت توانمندی فناوری اطلاعات بر چابکی سازمان تاثیر دارد؟ تا چه حد مدیریت دانش بر چابکی سازمان تاثیر دارد؟
۱-۳- اهمیت و ارزش پژوهش
دنیای امروز، دنیای سازمانی است و تغییر ، تحول، بالندگی و بهبود سازمانها از بزرگترین خوصیات سازمانها و موسسهها در حوزه رقابتی امروز است، که بهبود کیفیت زندگی مردم را به همراه خود دارد. هر سازمانی نیازمند تغییرات برنامه ریزی شده است؛ این تغییرات اقدامی منظم برای تجدید ساختار سازمان به روشی است که بتواند با شرایط در حال تغییر محیط خارجی خود هماهنگ شود و به هدفهای جدید دست یابد. این کار مشکل و پر هزینه است، ولی چنین تغییراتی از آن نظر اهمیت دارد که به سازمان کمک می کند خود را با تغییراتی که در سازمان و محیط رخ میدهد و تهدید کننده بقای آن است وفق دهد؛ چرا که پویایی و استمرار حرکت سازمان ها در گرو این تغییرات و انعطاف لازم درباره هر یک از عملیاتها مبتنی بر اهداف سازمان است. در نتیجه، سرعت پاسخ گویی و انعطاف پذیری جز الزامات اساسی سازمانهای فعلی است و به منظور بقای حیات خود باید از چنین ویژگی هایی برخوردار باشند.
چابکی سازمانی به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند رقابتی شناخته می شود که توانایی پاسخگویی در محیطهای با عدم قطعیت و تغییرات بالا را داراست. از آنجا که کارکنان و دانش و مهارت آنان سرمایه اصلی هر سازمان محسوب می شود، میتوان انتظار داشت که در ایجاد سازمان چابک نیز کارکنان دانشگر مهمترین نقش را ایفا کنند. علاوه بر این، فراهم آوردن بستر مناسب جهت فعالیت کارکنان دانشگر نیز در شکست یا موفقیت یک سازمان چابک نقش به سزایی دارد. در این میان شناسایی عوامل اثرگذار بر چابکی حائز اهمیت است.
۱-۴- اهداف پژوهش
-
- شناخت تأثیر توانمندی فناوری اطلاعات بر مدیریت دانش.
-
- شناخت تأثیر توانمندی فناوری اطلاعات بر چابکی سازمان.
-
- شناخت تأثیر مدیریت دانش بر چابکی سازمان.
در شکل گیری یک سازمان چابک عوامل متعددی از جمله فرهنگ یادگیری اثرگذار است. فرهنگ سازمانی پایه و اساس ارزشهایی است که چرایی و چگونگی فعالیت در سازمان را مشخص می کند و فرهنگ یادگیری اشاره به شرایط و ویژگیهای سازمانی دارد که زمینه و بسترهای لازم فکری و اجتماعی را برای انجام فرایندهای یادگیری در سازمان فراهم میسازد. یافتههای یکی از پروژه های انجام شده در موسسه ای تی کرنی، حاکی از آن است که ۹۹ درصد مؤسسات چابک در زمره آن دسته از سازمانهایی قرار میگیرند که در حوزه فرهنگ و ارزشهای سازمان، بیشترین عملکرد و فعالیت را داشته اند. مهارت و تنوع دانش از ویژگیهای اصلی افراد چابک محسوب میشوند. یکپارچگی و به جریان انداختن این دانش در سراسر سازمان، چالشی است که مدیریت دانش به دنبال پاسخگویی به آن است. تحقیقات پیشین رابطه مثبت مدیریت دانش و چابکی سازمانی را تأیید می کنند. به طوری که داو، مدیریت دانش را یکی از دو مؤلفه اصلی چابکی میداند. هم چنین به اعتقاد باومن( ۲۰۰۲) ، پورتال های سازمانی با ایجاد دانش و تبادل اطلاعات بین افراد در سازمان (بیرونی سازی) و هم چنین با انتشار دانش، زمینه دستیابی به چابکی درونی را فراهم می آورد.
کاربرد فناوری اطلاعات در چابکی، بهبود عملیات تجاری است. فناوری اطلاعات توانمند ساز و تسهیل کننده چابکی میباشد. اساس و بنیان سازمان چابک در یکپارچگی سیستم اطلاعاتی، تکنولوژی، افراد، فرایندهای تجاری و تجهیزات در سازمان هارمونیک برای پاسخگویی سریع به اتفاقات و تغییرات محیط است. چابکی از سازمان می خواهد تا با ادغام فناوری و کارکنان با زیر بنای ارتباطی عجله و شتاب کند تا به نیازهای متغییر مشتریان در محیط بازاری که دارای تغییرات مدام و پیش بینی نشده است واکنش نشان دهد.