۵۷/۲۸۱
۳۱/۵۳۶
۵۹/۵۳۶
۱
۱۰
۱۳
۹۴/۶۶۱
۷۹/۱۲۶۰
۴۵/۱۲۶۱
۱
۳۴
۱۴
همانطور که در جدول (۴-۴) مشاهده می شود، خالص پرداختی برخی از واحدهای تولیدی منفی میباشد، که به این معنی میباشد که این واحدهای تولیدی مبلغ دریافتیشان از هزینه های پرداختیشان بیشتر بوده و در مجموع مبلغی را منتفع شده اند.
همانطور که در فصل پیشین گفته شد، مبالغ پرداختی از سوی بهرهبردار مستقل سیستم به واحدهای تولیدی، با درجه رضایتشان به طور معکوس و با پیشنهاد خرید تعمیراتشان رابطه مستقیم دارد. بنابراین همانطور که در جدول (۴-۴) مشاهده می شود، واحدهای تولیدی با درجه رضایت پائینتر نسبت به بقیه، به نسبت سهم بیشتری را از مبالغ بازگشتی تصاحب کرده اند، تا به نوعی رضایت کمترشان بدینصورت جبران گردد.
فصل پنجم
نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات
۵-۱- نتیجه گیری
نگهداری و تعمیر یکی از مهمترین ابزار افزایش آمادگی تجهیزات سیستم تولید و انتقال و همچنین قابلیت اطمینان سیستم و در عین حال کاهش هزینه های بهره برداری، تعمیر و نگهداری سیستم میباشد. علاوه بر این، برنامه ریزی تعمیر و نگهداری منجر به کاهش خطاهای سیستم، افزایش عمر مفید مورد انتظار و بازدهی اقتصادی سیستم قدرت می شود. بنابراین شرکتهای برق به مسئله تعمیر و نگهداری تکیه می کنند تا تجهیزاتشان را تا جایی که امکان دارد در شرایط کاری خوبی حفظ نمایند.
شرکتهای برق به مدت چندین دهه به صورت انحصاری عمل میکردند. اما امروزه سیستمهای قدرت شاهد تجدید ساختار، مقررات زدایی و ایجاد بازار برق میباشند. این تجدید ساختار در صنعت برق، بیشتر جنبه های برنامه ریزی و بهره برداری آن را تحت تاثیر قرار میدهد، که برنامه ریزی تعمیر و نگهداری نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. تجدید ساختار در صنعت برق منجر به تفکیک در مالکیت و مدیریت قسمت های مختلف آن می شود. بنابراین اجزای جدیدی در سیستم قدرت به وجود میآیند. این اجزا علاوه بر اینکه دارای مالکیت مستقل میباشند، دارای منافع مستقل از هم نیز میباشند.
تجدید ساختار ، چالشهای جدیدی را برای بهرهبرداران سیستم قدرت در انتخاب راهکارهای برنامه ریزی عملیاتی مناسب برای تهیه برنامه زمانبندی تعمیر و نگهداری تجهیزات ایجاد نموده است. نکتهی مهم در محیط تجدید ساختار شده این است که بهرهبردار سیستم به دنبال افزایش قابلیت اطمینان سیستم میباشد و تولیدکنندگان به دنبال حداقل کردن هزینهها و حداکثر کردن سود خود میباشند. بنابراین باید در برنامه ریزی اهداف هر دو طرف در نظر گرفته شود.
به دلیل اهداف مختلف اجزای سیستم قدرت، مسئله تعمیر و نگهداری در شرایط بازار برق دارای ابعاد مختلفی میباشد. سه بعد اصلی این مسئله عبارتند از: زمانبندی تعمیر و نگهداری از دیدگاه تولیدکنندگان، هماهنگسازی زمانبندی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی توسط بهرهبردار مستقل سیستم و فرایند تسویهی بازار. این سه بعد را میتوان به ترتیب نشاندهنده سود تولیدکنندگان، امنیت سیستم و بیطرفی دانست.
در این نوشته، مدلی برای برنامه ریزی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی در شرایط بازار برق پیشنهاد گردیده است که بهدنبال بیشینه کردن رضایت تولیدکنندگان و حفظ کفایت سیستم در حد مطلوب میباشد. همچنین سعی شده است تا فرایند برنامه ریزی تعمیر و نگهداری به صورت عادلانه و بیطرفانه اجرا گردد.
بر طبق مدل ارائه شده، در ابتدا تولیدکنندگان سود انتظاری واحدهای تولیدی مدنظرشان را به ازای خروج برنامه ریزیشده در بازههای زمانی مختلف را بررسی می کنند، و براساس آن پیشنهاد خرید تعمیرات متناسب با هر بازه را تهیه مینمایند. همچین تولیدکنندگان در فرایند بررسی هزینه/فایده میتوانند خطراتی از قبیل خرابی غیرمنتظرهی واحدهای تولیدی را نیز در نظر بگیرند. شرکتهای تولیدی پس از تهیه پیشنهادهای خرید تعمیرات آن را به بهرهبردار مستقل سیستم ارائه می کنند. بنابراین بهرهبردار مستقل سیستم با توجه به پیشنهاد خرید تعمیرات، می تواند درجه رضایت واحدهای تولیدی به ازای خروج در بازههای مختلف را بسنجد.
بهرهبردار مستقل سیستم با حل مسئلهای چندهدفه، با اهداف بیشینه کردن رضایت تولیدکنندگان و کمینه کردن قدرت بازار و همینطور رعایت قید کفایت سیستم، به هماهنگسازی برنامه ریزی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی می پردازد. حل این مسئله یک جبهه از پاسخهای نامغلوب میباشد که مناسبترین آنها توسط فرایند الگوریتم ژنتیک انتخاب میگردد.
پس از تعیین مناسبترین طرح و ابلاغ آن به واحدهای تولیدی، بهرهبردار مستقل سیستم فرایند تسویهی بازار را اجرا می کند و تمام عواید حاصل از فرایند برنامه ریزی تعمیر و نگهداری طی فرآیندی عادلانه و غیرتبعیضآمیز به خود شرکتهای تولیدی اختصاص مییابد.
مدل پیشنهادی بر روی شبکه ۲۴ شینهی IEEE-RTS شبیهسازی گردید و نتایج بهدست آمده نشان دادند که مدل پیشنهادی می تواند به تعادل مناسبی بین رضایت تولیدکنندگان که مربوط به بخش اقتصاد سیستم و حفظ قابلیت اطمینان سیستم که مرتبط با امنیت سیستم است دست یابد.
۵-۲- ارائه پیشنهادات
در این نوشته مدلی برای برنامه ریزی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی، مبتنی بر پیشنهاد خرید تعمیرات و به منظور حفظ کفایت سیستم ارائه شد، برای ادامه این تحقیق، میتوان راههای پژوهشی زیر را پی گرفت:
- برنامه ریزی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی با در نظر گرفتن خروج اضطراری واحدها: روشی که در این نوشته پیشنهاد شده است، روشی چندهدفه به منظور حفظ کفایت سیستم و بیشینه کردن رضایت تولیدکنندگان میباشد. در مدل پیشنهادشده در این نوشته، در فرایند هماهنگسازی زمانبندی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی توسط بهرهبردار مستقل سیستم، از خروج اضطراری واحدهای تولیدی چشمپوشی شده است. در نظر گرفتن خروج اضطراری واحدهای تولیدی می تواند منجر به دستیابی به راه حلی منطبقتر با واقعیت شود.
- گسترش روشهای کاراتر برای پیشنهاد خرید تعمیرات از سوی واحدهای تولیدی: روشهایی که تاکنون برای تعیین پیشنهاد خرید از سوی واحدهای تولیدی معرف شده اند، روشهایی ساده و با در نظر گرفتن سادهسازیهایی برای راحتی کار بوده اند. شاید بهتر باشد که در زمینه پیشنهاد قیمتدهی واحدهای تولیدی در بازار تعمیرات، کار بیشتری شود و جوانب مختلف آن سنجیده شود.
- برنامه ریزی تعمیر و نگهداری ازدیدگاه واحدهای تولیدی براساس نظریه بازی: در محیطهای تجدید ساختار شده، برنامه ریزی رقبا می تواند سود یک شرکت تولیدی را تحت تاثیر قرار دارد. بنابراین توسعه روشهای مبتنی بر نظریه بازی می تواند به شرکتهای تولیدی در زمینه زمانبندی تعمیر و نگهداری کاراتر و تعیین پیشنهاد خرید تعمرات بهتر کمک نماید.
- هماهنگ کردن برنامه ریزی تعمیر و نگهداری تولید و انتقال با در نظر گرفتن قدرت بازار: گرچه از دیدگاه نظری میتوان برنامه ریزی تعمیر و نگهداری سیستم تولید و انتقال را به صورت مجزا انجام داد، اما در عمل نتایج این دو بر یکدیگر اثر می گذارد و بهتر است که روشهای کارآمدی به منظور هماهنگسازی تعمیر و نگهداری تولید و انتقال گسترش یابند. همچنین میتوان گفت که خروج خطوط انتقال بر قدرت بازار نیز موثر میباشد. بنابراین یافتن مدلی برای هماهنگسازی برنامه ریزی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی و خطوط انتقال به منظور کمینه کردن قدرت بازار، می تواند به بهرهبردار مستقل سیستم برای دستیابی به طرحی واقعبینانهتر کمک کند.
پیوست
نمای کلی الگوریتم ژنتیک
اصول پایهای الگوریتم ژنتیک بسیار عمومی است. بنابراین برای مسائل مختلف فاکتورهای مختلف زیادی وجود دارد که باید مورد بررسی قرار میگیرد. اولین سوال این است که یک کروموزوم چگونه است یا این که چه نوعی از کدگذاری انتخاب شود.
دو عملگر بسیار مهم و پایهای الگوریتم ژنتیک عملگرهای ترکیب و جهش میباشد. سوال بعد این است که برای ترکیب والدین به منظور ایجاد فرزندان جدید والدین چگونه انتخاب شوند این کار به روشهای مختلف می تواند صورت گیرد. اما ایده اصلی در تمام آنها این است که بهترین انتخاب شوند به امید که والدین بهتر باعث ایجاد فرزندان بهتر شوند. مسئلهای که در اینجا مورد سوال میباشد این است که جمعیت جدید تنها از طریق فرزندان جدید ایجاد شود. این فرایند منجر به حذف کروموزوم نسل قبل میگردد. برای جلوگیری از این پیشامد همیشه بهترین جواب نسل قبل از هر تغییری به نسل جدید منتقل میشوند.
کروموزوم
کروموزوم رشته یا دنبالهای از بیتها است، که به عنوان شکل کدشدهی یک جواب ممکن (مناسب یا نامناسب) از مسئله مورد نظر میباشد. هر بیت متغیر گسسته است که از یک مجموعه Q عضوی انتخاب می شود. چنانچه از کدگذاری دودویی استفاده می شود، هر بیت یکی یک از دو مقدار ۰ یا ۱ را خواهد پذیرفت.
تابع برازندگی
یکی از مراحل الگوریتم ژنتیک ارزیابی جوابهای بهدست آمده در هر مرحله است. در واقع ارزش جوابهای بهدست آمده در هر مرحله تعیین می شود. مناسب بودن یا نبودن جواب با معیاری مطابق تابع هدف سنجیده می شود. هرچه که یک جواب مناسبتر باشد، مقدار برازندگی بیشتری دارد که با بهره گرفتن از محدوده دانش مسئله به کار برده می شود. برای آنکه شانس بقای چنین جوابی بیشتر شود، احتمال بقای آن متناسب با مقدار برازندگی در نظر گرفته می شود. بنابراین رشتهای که برازندهتر است با احتمال بیشتری در تولید فرزندان شرکت می کند و دنبالههای بیشتری را به وجود می آورد. با ارزشترین جوابها در هر مرحله مانند قویترین موجودات در یک جمعیت میباشند. در تکثیر، رشته های با ارزش کمتر حذف میشوند و رشته های با ارزش بیشتر تاثیر بیشتری در تولید جمعیت بعدی خواهند داست.
عملگر ترکیب یا جا به جایی