در رابطه با نقش تراکم کلاس (تعداد دانش آموزا در کلاس) بطور کلی مطالعات نشان می دهند که در کلاس های کم تراکم موفقیت دانش آموزان بیشتر نیست، مگر آن که تراکم کلاسی کمتر از ۱۵ نفر باشد که در این صورت امکان آموزش انفرادی فراهم می شود. همچنین می توان اظهار داشت که میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کشورهای صنعتی در کلاس های بیش از ۴۵ نفری و در کشورهای در حال توسعه در کلاس های بیش از ۵۵ نفری کاهش می یابد. جالب توجه است که در مقایسه تطبیقی انجام شده بین دانش آموزان پایه پنجم ۱۵ کشور کره با تراکم ۶۰ نفر در کلاس و ژاپن با ۴۲ دانش آموز در کلاس رتبه اول را بدست آورده اند (ایا [۶۴], ۱۹۸۸) بنابراین آنچه در پیشرفت دانش آموزان نقش مهمی ایفا می کند، تراکم کلاسی نیست بلکه آن چیزی است که در کلاس اتفاق می افتد. در مورد کلاس های با تراکم بیش از ۶۰ دانش آموز در کلاس هیچ گونه مطالعهای در دسترس نیست و به نظر میرسد که عدد ۶۰ را بتوان به عنوان تراکم حداکثر به حساب آورد البته مشروط بر آن که اتاق درس به اندازه کافی برای آن تعداد دانش آموزان بزرگ باشد و معلم قبلاً با شیوه تدریس در این گونه شرایط آشنا شده باشد.
یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که معلمین معمولاً برای تدریس در کلاسهای با تراکم متوسط آماده میشود. باید توجه داشت که اگر تراکم کلاسی بالا رود، معلمین باید آموزشهای لازم را برای تدریس در کلاسهای با تراکم بالا ببینند. همچنین باید انگیزه کافی برای حضور آنها در کلاس های پر تراکم به وجود آید که به سادگی ممکن نیست.
استفاده از مدارس دو شیفت و سه شیفت این امکان را میدهد که بدون افزایش هزینهای سرمایهای بتوان از تعداد بیشتری دانش آموز ثبت نام کرد. در صورتی که معلمین فقط در یکی از نوبتها تدریس کنند به نظر میرسد اینکه دانش آموز در کدام نوبت در مدرسه حضور یابد، تأثیری در پیشرفت تحصیلی وی نخواهد داشت. البته بسیاری از معلمان برای بدست آوردن درآمد بیشتر در دو نوبت (گاهی در دو مدرسه متفاوت) تدریس میکنند از والدین نیز ترجیح میدهند فرزندان آنها در نوبت اول که هوا خنک تر است و کودکان آماده ترند، به مدرسه بروند. گرچه در بسیاری از کشورها مدارس بصورت دو یا چند نوبتی در آمده اند، به نظر میرسد که تأثیر چندانی بر نتایج نداشته است. جمع آوری اطلاعات بیشتر در این زمینه بسیار مفید خواهد بود.
مدارس شهری و روستایی:
در بسیاری از کشورها، بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مناطق شهری و روستایی اختلاف زیادی مشهود است و به ندرت ممکن است این اختلاف به نفع مناطق روستایی باشد، مگر در مقایسه با مناطق پست حومه شهرهای بزرگ که ممکن است از کیفیت پایین برخوردار باشند. در بقیه موارد این مناطق روستایی هستند که از وضعیت بدتری نسبت به مناطق شهری برخوردارند.
در این خصوص باید توجه کرد که تخصص نابرابر منافع بین مدارس مختلف در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آن مدارس مؤثر است. اطلاع از نسبت تعداد میز و نیمکت به ازای هر دانش آموز تعداد تخته سیاه قابل استفاده به ازای هر اتاق درس، تعداد اتاق های درس با کف خشتی، چوبی، سیمانی تعداد روشنایی به ازای هر اتاق درس، تجهیزات مورد نیاز برای آموزش عملی علوم (ویا حتی در کشورهای غنی تر، فضای آزمایشگاه و کاربرد آنها به ازای هر دانش آموز) و… با بهره گرفتن از نتایج سرشماری به سادگی میسر است.
وقتی دستیابی به این گونه اطلاعات اساسی در سطح ناحیه، منطقه یا کشوری ممکن نباشد به ناچار باید حداقل هر چند سال یکبار این گونه اطلاعات جمع آوری شود. میتوان در جایی که سرشماری صورت نمیگیرد. این گونه اطلاعات را با بهره گرفتن از روش نمونه گیری به دست آورد داده باید تجزیه و تحلیل شوند و اقدامات مناسب برای هر چه بیشتر بر قرار کردن برابری بین مدارس انجام گیرد. از انجمنهای محلی نیز میتوان در این زمینه کمک خواست. از سیاست ملی هند در این مورد میتوان بسیاری مطلب آموخت. تسهیلات اساسی نظیر دو اتاق نسبتاً وسیع تخته سیاه، نقشه، نمودار و دیگر مواد آموزشی برای همه مدارس ابتدایی باید فراهم گردد.
مشکلات ویژهای در مدارس مناطق دور افتاده وجود دارد. مدارس در این گونه مناطق اغلب کوچک هستند و گاهی فقط یک معلم دارند که باید شش پایه دوره ابتدایی را به تنهایی تدریس کند. در چنین شرایطی باید آموزشهای لازم به معلمین داده شود و در این زمینه کشورهای در حال توسعه می توانند از تجربیات کشورهای پیشرفته استفاده کنند. مشکل دیگر جذب معلمین برای کارکردن در مدارس روستایی (اغلب دور افتاده) و نگهداری آنها در این گونه مناطق است (چیوور[۶۵]۱۹۸۸).
عدم تمایل معلمین آموزش دیده برای رفتن و ماندن در مناطق روستایی به خوبی آشکار است. کیفیت معلمین مناطق روستایی با میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ارتباط دارد. پاداش نقدی و تأمین مسکن رایگان که می تواند پرهزینه باشند همیشه کافی نیستند
نقش مدیر مدرسه نیز بسیار حائز اهمیت است. فولر[۶۶] (۱۹۸۶) نشان داده است که نقش مدیر مدرسه اغلب با نوع مدرسه (نظری، حرفه ای) و فرهنگ محیط در ارتباط است. آموزش رسمی مدیران مدارس پس از انتخاب آنها به این سمت، اثرات مثبتی بر نحوه اداره مدرسه داشته و باید احتمالاً بخشی از آموزش ضمن خدمت یا از طریق کار تلقی شود. هزینه این آموزش از طریق کار ناچیز است مگر برای گروهی که در رابطه با محتوای این دوره و تهیه مواد آموزشی مورد نیاز فعالیت می کند. محتوای آموزشی این دوره ها باید به صورت ملی تهیه شوند و در هنگام بررسی محتوای چنین دوره هایی در دیگر کشورها به ویژه کشورهای صنعتی باید دقت کامل مبذول گردد.
در مناطقی که بیشتر والدین بی سواد یا کم سواد هستند، مدیران مدارس می توانند برنامه هایی را برای والدین تهیه کنند و از این طریق در رفتار والدین تغییر ایجاد کنند. برای نمونه به آنها بیاموزند که فرزندان خود را مجبور کنند تا درس ها را برای آنان بخوانند، یا به والدین آنچه را که آموخته اند تعریف نمایند. چنین برنامه هایی اثرات بسیار شگفتی بر پیشرفت دانش آموزان به ویژه دانش آموزان پایه های دوم و سوم که از نظر خواندن ضعیف هستند داشته باشد ( ساودیسیوی و همکاران[۶۷]۱۹۸۲ ).
اقدامات زیادی در این زمینه صورت گرفته که ارزش ثبت و خلاصه کردن را دارد. در تمامی این اقدامات نقش مدیران مدارس توجه بوده است.
آموزش از راه دور
وقتی از برنامههای آموزشی از راه دور و استفاده از رادیو یا وسایل ارتباطی دیگر به عنوان یک وسیله تکمیلی برای آموزش در کلاس درس استفاده شود، در بالا بردن پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می تواند مؤثر باشد. (مکننی[۶۸],۱۹۸۲)
تولید اولیه برنامههای درسی پرهزینه است. لیکن هزینه سرانه به ازای هر دانش آموز کم خواهد بود. همان گونه که مکننی تأکید میورزند، ضرورت است که هر یک از عناصر مورد آزمایش قرار گیرند و در صورت ضرورت قبل از اجرای برنامه تجدید نظر لازم در آنها صورت گیرد. وقتی تمرینها خیلی به سرعت و بدون اجرای آزمایشهای لازم شود، تأخیری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نخواهد داشت و هزینه های اولیه تولید به هدر خواهد رفت.
آمادگی:
دانش آموز باید از لحاظ جسمی ، عاطفی ،عقلی و…رشد کافی کرده باشد تا بتواند به خوبی یاد بگیرد ویادگیری زمانی برایش سودمند خواهد بود که از هرنظرآمادگی لازم را داشته باشد.آمادگی یک فرد در زمینه های مختلف متفاوت است .
انجام تکالیف درسی و کار در خانه است، امروز از انجام تکالیف درسی در خانه به عنوان یک عامل تکمیل کننده و تقویت کنندۀ کار در مدرسه یاد می شود و چنا نچه این امر که مکمل یادگیری در مدرسه و تمرین در خصوص آموزش های مدرسه ای و هم چنین انتقال و تعمیم مواد درسی فرا گرفته شده به جامعه و دنیای عملی است که دانش آموز با آن سر و کار دارد، به خوبی انجام پذیرد، قادر است یادگیری را تکمیل و پیشرفت تحصیلی را مطلوب نماید انجام تکالیف که با نظر دبیران و معلمان انجام می پذیرد قصد دارد کارآیی و توانایی دانش آموزان را در مواد و متئنی که در آموزشگاه فرا گرفته اند با کار عملی توسط آنان مورد ارزیابی قرار دهد. بنابراین اولا تکالیف باید توسط خود دانش آموزان انجام شود تا میزان توانایی و کارآیی آنان روشن شود و چنان چه نقطۀ ضعف و کاستی خاصی در آن مادۀ درسی دارند، مرتفع گردد.
ثانیا معلمین گرتمی باید تکالیف را با دقت مورد بررسی قرار دهند و دانش آموزان بدانند که تکالیفشان مورد بررسی قرار می گیرد تا تلاش و تکاپوی لازم به انجام رسانند بعضی از خانواده ها برای دلسوزی و کمک به فرزندان، تکالیف فرزندان را خود انجام می دهند که این امر هم خود اتکایی و استقلال فرزندان را مخدوش می نماید و هم اجازه نمی دهد وضعیت تحصیلی و کاستی های مربوط به فرزندان روشن شود. از سوی دیگر دبیران و معلمان در بررسی تکالیف دانش آموزان( که می تواند به علت محدود بودن وقت کلاس به صورت تصادفی و هر بار در مورد تکالیف عده ای از دانش آموزان انجام پذیرد) انتظار نداشته باشند که همۀ تکالیف به خوبی و صد در صد بر طبق نظر آن ها انجام شده باشد و با برخورتدی تشویق کننده نسبت به انجام تکلیف و به نوعی مطلوب نقاط مشکل دار تکالیف را روشن و دانش آموز را به عنایت برای رفع آن مشکلا ت تشویق نمایند یاد آوری این نکته ضروری است که نحوۀ برخورد دبیران و معلمان با تکالیف دانش اموزان نقش بسیار موثری در انجام تکالیف خود دانش آموزان، خود اتکایی و استقلال آنان و در نتیجه پیشرفت تحصیلی آنها خواهد داشت خانواده های گرامی هم باید با اطلاع از وضعیت تحصیلی فرزند خود و آگاهی از چگونگی کمک به او که در سایۀ همکاری و هم آهنگی با مربیان انجام خواهد گرفت، بستر و فضای لازم را برای انجام تکالیف فراهم کنند و به جای دخالت و یا انجام تکالیف فرزند، فقط نظارت و مساعدت لازم را برای انجام کار توسط خود او به عمل آورند. یاد آوری این نکته نیز ضروری است که اولا فرزندان ما باید از برنامه ای معین برای کار تحصیلی در خانه برخوردار باشند که بر اساس آن انجام وظیفه کنند و ثانیا نباید بیش از دو تا سه ساعت برای فرزندان دبستانی و راهنمایی و بیش از ۴ ساعت برای فرزندان دبیرستانی انتظار کار و انجام تکالیف درسی از آن داشته باشیم و حتما باید به برنامۀ اوقات فراغت نیز توجه لازم را مبذول کنیم همان طوری که در شاخص سوم ملاحظه می شود علاوه بر انجام تکالیف درسی کار در خانه هم بر پیشرفت تحصیلی و ذهنی فرزندان ما تاثیر دارد. این امر از آن جا ناشی می شود که کار در منزل برای فرزندان ما نوعی گذراندن اوقات فراغت به شمار می آید و معمولا از انجام کار، به خصوص اگر مورد علاقه آنان باشد، لذت می برند. چنان که می دانیم اوقات فراغت و گذراندن صحیح آن توسط فرزندان باعث خلاقیت، سرور و نشاط آنان می شود.
انگیزش و تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی:
به کرات دیده شده است که دانش آموزانی وجود داشتهاند که از لحاظ توانایی و استعداد یادگیری بسیار شبیه هم بوده اما در پیشرفت تحصیلی تفاوتهای زیادی با هم داشتهاند این جنبه از رفتار آدمی به حوزه انگیزش مربوط میشود.
انگیزش به حالتهای درونی ارگانیسم که موجب هدایت رفتار او به سوی نوعی هدف میشود، اشاره میکند.
بنابراین، انگیزش، عامل فعال ساز رفتار انسان است و از جمله عواملی است که میتواند در میزان پیشرفت تحصیلی تاثیربه سزایی داشته باشد.انگیزه پیشرفت باعث میگردد که کار دشوار با موفقیت به انجام برسد و همچنین باعث تسلط یافتن، دستکاری کردن و انتظام بخشیدن اشیا، آدم ها و افکار میگردد. پژوهشهای انجام گرفته حاکی از آنند که افراد دارای انگیزش پیشرفت زیاد در انجام کارها از جمله یادگیری بر افرادی که از این انگیزه بی بهره اند، پیشی میگیرند. روانشناسان و محققان تربیتی، تحقیقات زیادی در رابطه با انگیزش و پیشرفت تحصیلی انجام دادهاند که در اینجا به تعداد معدودی از آنان اشارهای خواهد شد.
مککلهلند[۶۹] نخستین کسی بود که با همکارانش دربارهی ماهیت و اندازهگیری انگیزهی پیشرفت مطالعه کرد. وی شرایط اجتماعی را در ایجاد انگیزهی موفقیت دخیل میداند که برخی از آنها عبارتند از: ۱ـ آموزش در خانواده: مککلهلند مهمترین آموزش را در خانواده، آموزشی میداند که صفاتی نظیر استقلال فردی، کنترل خویشتن، بلندپروازیهای خاص و اعتمادبهنفس را در کودکی تقویت نماید. بهنظر وی، درجهی انگیزهی موفقیت، یکبار برای همیشه در کودکی ثابت میشود و پس از آن دیگر تغییری نمیکند. ۲ـ طبقهی اجتماعی والدین: بهنظر مککلهلند، طبقهی اجتماعی، انگیزهی موفقیت را تحت تأثیر قرار میدهد و این انگیزه در طبقهی متوسط بیشتر از سایر طبقات است. ۳ـ تحرک اجتماعی: در افراد و گروههایی که گرایش به تحرک اجتماعی دارند، انگیزهی موفقیت بیشتر دیده میشود. ۴ـ ایدئولوژی: عامل دیگری که مککلهلند به آن توجه داشته، تأثیر تعییر ایدئولوژی بر انگیزهی موفقیت است. وی این مسأله را در زمینهی پیدایش مذهب جدید، ایدئولوژی مذهبی بازسازیشده، ناسیونالیسم و… مطرح میکند (روشه، ۱۳۷۰). رینگنس[۷۰] (۱۹۶۵) در مطالعهای به بررسی تفاوتهای پیشرفت میان دانش آموزان دارای هوشبهر یکسان پرداخت. وی در این مطالعه ۳۰ دانش آموز پسر کلاس نهم که دارای هوشبهر ۱۲۰ یا بالاتر و دارای میانگین درسی در حدود ۱۵ یا بالاتر بودند مورد مطالعه قرار داد. این گروه دانش آموزان از لحاظ پیشرفت افرادی (بیش آموز) بودند و همچنین گروهی دیگر از دانش آموزان (کم آموز) که از لحاظ هوشبهر، جنسیت، سن، مدرسه و حجم درس ها، با گروه اول مشابه بودند ولی میانگین درسی آنها ۱۲ یا کمتر بود، انتخاب کرد. رینگنس با بهره گرفتن از پرسش نامه های مختلف انگیزش و مصاحبه، به تعیین میزان انگیزش هر دو گروه اقدام نمود. معلوم شد که دانش آموزان بیش آموز در مقایسه با دانش آموزان کم آموز به منظور یادگیری، انگیزه بیشتری برای ایجاد ارتباط و طرح دوستی با همکلاسی خود، داشتند (حیدری، ۱۳۷۵). میچل و پیاتکوفسکا[۷۱] (۱۹۷۴) نتایج و یافته های تحقیق فوق را مورد تایید قرار دادند. آنها به این نتیجه دست یافتند که کم آموزها دارای عادات تحصیلی ضعیف تر و مهارت های کمتری هستند و پشتکار کمتری به یادگیری می پردازند و در نهایت از بازده تحصیلی کمتری برخوردارند. بنابراین از بیش آموزی و کمآموزی به عنوان اصطلاحات توجیه کننده انگیزش یا موفقیت استفاده بردند (سیف، ۱۳۶۸). آکوروگلو و والبرگ[۷۲] (۱۹۷۹) ضریب همبستگی بین اندازه های انگیزش و پیشرفت تحصیلی حاصل از پژوهش های انجام شده را در مورد ۶۳۷۰۰۰ دانش آموز کلاس اول تا کلاس ۱۲ بررسی کردند و نشان دادند که میانگین ضرایب همبستگی موجود برابر ۰/۳۴+ است. این نتیجه بیانگر آن است که بین دو متغیر، رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. یعنی با افزایش انگیزش دانش آموز، میزان پیشرفت تحصیلی بالا خواهد رفت. بلوم (۱۹۸۲) نیز رابطه بین انگیزش (ویژگی های ورودی عاطفی) و پیشرفت تحصیلی را با ضریب ۰/۵۰+ گزارش داده است (حیدری، ۱۳۷۵).
انگیزش نه تنها در مراکز صنعتی موجب پیشرفت میشود در امر تعلیم و تربیت هم تاثیر بیشتری دارد انگیزش پیشرفت قادر است دانش آموزان را برای درس خواندن بر انگیزد و در حقیقت نشان داده شده است که انگیزه پیشرفت میتواند یادگیری را تسهیل بخشد، افرادی که دارای انگیزه پیشرفت بیشتری هستند با کوشش و جدیت بیشتری به امر تحصیل پرداخته اند. این افراد در هر جا و در هر سازمانی مشغول به کار شوند موجب پیشرفت آن سازمان میگردند. لذا یکی از کارهای اساسی مراکز صنعتی و آموزشی این است که چنین افرادی را شناسایی کرده و در پست ها خاص و حساس قرار دهند ( فرد رمزی، ۱۳۷۷ ).
راهکارهای ایجاد انگیزه و انگیزش در دانش آموزان و تأثیر آن در پیشرفت تحصیلی:
طرح مطالب درسی به صورت پرسش های جالب : مطلب یا موضوعی را که میخواهیم کودک و نوجوان یادبگیرد، به صورت پرسش یا پرسش هایی روشن و جالب که آنها را به فعالیت ذهنی و پویندگی ترغیب نماید، مطرح کنیم. باید تلاش نمود تا در دانش آموزان احساس نیاز به وجود آید .
دانش آموزان در اثر شکست در درسی نسبت به آن نگرش منفی پیدا میکنند باید به آنها کمک کرد تا با کسب موفقیت در درس جدید، به تصویری مثبت از توانایی خود دست یابند زیرا یادگیری همراه با موفقیت به ایجاد انگیزه منجر می شود .
تجربه و تماس مستقیم با مطالب درسی: سعی نمایید تا دانش آموزان آنچه را که میخواهند یادبگیرند با آن تماس پیدا نموده و تجربه مستقیم و عملی داشته باشند.
اهداف آموزشی مورد انتظار از دانش آموزان را در آغاز درس برای آنها بازگو نمایید. اهداف باید روشن و متناسب با توانایی دانش آموزان باشد .
اجرای نقش : بهتر است در زمینه برخی از موضوعات ازجمله تاریخ ، ادبیات ، دینی و … دانش آموزان را تشویق نماییم تا موضوع مورد نظر را به صورت نمایش در آورند. اجرای نمایش در تفهیم مسائل تربیتی و اخلاقی بسیار مفید و مؤثر میباشد .
در شرایط مقتضی و مناسب از تشویق های کلامی استفاده کنید . مثلا“ خوب ، آفرین ، مرحبا و …
باید شرایطی فراهم شود تا دانش آموز موفقیت خود را احساس کند زیرا هیچ چیز همانند خود موفقیت به موفقیت کمک نمیکند .
تکالیف ارائه شده نه باید بسیار مشکل باشد و نه ساده ، از ارائه تکالیف یکنواخت باید پرهیز کرد و به عبارتی تکالیف باید خاصیت برانگیختگی داشته باشند .
مشخص کردن نحوه انجام کار برای یادگیرنده: کاری را که دانش آموز قرار است انجام دهد باید دقیقا“ مشخص شود .
تبادل نظر با دانش آموزان در باره مشکلات درسی و شرکت دادن آنها در طرح نقشه های کار و فعالیت.
استفاده از نمرات و آزمون ها برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان.
۱۲-علاقمندی یاددهنده به موضوع: دربسیاری از مواقع مشاهده میکنیم که بی علاقه بودن یادگیرندگان به موضوعی خاص ناشی از علاقه مند نبودن والدین و مربیان آنهاست . معلمی که در زنگ انشاء، ورقه های ریاضی را تصحیح می کند یا در ساعت ورزش به بافندگی مشغول می شود، عملا“ به یادگیرندگان می گوید که برای این فعالیت ارزش قائل نیست.
۱۳- مطالب آموزشی را باید از ساده به دشوار ارائه کرد. می توان با فعال سازی دانش آموز به هنگام تدریس در او ایجاد انگیزه نمود.
۱۴- به وضع جسمانی دانش آموزان و وضع ظاهری کلاس باید توجه نمود. کلاس درس را باید از نظر ظاهری و روانی تبدیل به محیطی امن و آرام نمود.
۱۵- از مقایسه نمودن دانش آموزان با یکدیگر خودداری نمایید.
۱۶- قدردانی از کار دانشآموز او را به کوشش و تلاش بیشتر و دلبستگی به درس وادار خواهد نمود.
۱۷- برقراری ارتباط بین مطالب درسی با واقعیات زندگی در ایجاد انگیزه مؤثر می باشد.
۱۸- بلافاصله دانشآموز را از میزان پیشرفت در کارش مطلع نمایید. آگاهی از نتیجه کار در هر مرحله از آموزش، دانشآموز را از عملکرد خود آگاه نموده و باعث می شود تا به تقویت نقاط مثبت و اصلاح نقاط ضعف و منفی خود بپردازد.
۱۹- استفاده از علائق یادگیرنده: مربیان و والدین میتوانند با شناسایی علائق دانشآموز از آن استفاده مطلوب نمایند.
۲۰- مقابله با بازدارنده های عاطفی و هیجانی که موجب دلسردی و کاهش علاقه دانش آموز به درس و تحصیل می شود. مثلا“ معلمی ممکن است از دانش آموز توقع زیاد داشته باشد و یا پس از ورود به کلاس به هیچ دانش آموزی اجازه ورود ندهد و یا تکالیف سنگین تعیین کند، زیاد درس بدهد، سخت نمره دهد و گاهی تبعیض روا دارد.
۲۱- انگیزش از راه سرمشق گیری: معلم در این شیوه از شخصیتی خاص تمجید و تجلیل نموده و او را یک نمونه و سرمشق ارزشمند و قابل احترام معرفی می کند و دانش آموزان نیز از طریق همانند سازی با آن به درس و مدرسه علاقه مند می شوند.
۲۲- تحریک حس کنجکاوی دانش آموزان
۲۳- آموزش برنامه ریزی به دانش اموزان از طریق رفتار و گفتار و کردار خود در کلاس درس و ارائه نظرات مشورتی به آنها درتهیه برنامه.
۲۴- در آمیختن درس با تفریح و بازی دانش اموزان را به یادگیری بیشتر علاقه مند می سازد (مردمحمد سالخی۱۳۸۵).
هوش و تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی:
راهنمای نگارش مقاله با موضوع رابطه مهارت های ارتباطی و اخلاق حرفه ...