میزان فروش
تعداد پرسنل
حجم معاملات
خرید سبد کالا
تعداد دفعات معامله
نام تجاری
رضایت مشتریان
خصوصیات واسطه از نظرمساحت انبار
امکان جذب عاملین فروش جدید
خصوصیات واسطه از نظرتعداد دفعات معامله
خصوصیات واسطه از نظرتعداد حجم معامله
خصوصیات واسطه از نظرتعداد مرجوعی
۳-۶- انتخاب مدل مناسب جهت اندازه گیری کارایی
تا کنون بخشی از مدلDEA معرفی شدند. تنوع مدل های DEA به دلیل گسترش ابعاد تئوری و عملی این موضوع زیاد است. از این رو انتخاب مدل جهت اندازه گیری کارایی واحد های تصمیم گیرنده یکی از مسائل بسیار مهمی است که بایستی درست انتخاب گردد، وشامل انتخاب مدل های متفاوتی به جهت وابسته بودن نتایج به مدل می باشد. در این راستا چهار معیار مطرح می شوند که بسیار سودمند می باشند.
۱) شکل مجموعه امکان تولید[۲۸]: مدلCCR مبتنی بر بازده به مقیاس ثابت است که بر مرز کارایی تحمیل گردیده است. در صورتی که در مدل BCC برای مرزهای مورد نظربازده به مقیاس متغیر فرض شده است، یعنی بازده به مقیاس صعودی یا نزولی.
۲)مدل های با ماهیت ورودی یا خروجی، کدام انتخاب شوند؟ اشاره گردید که در مدل های CCR مقدار کارایی چه در ماهیت ورودی وچه در ماهیت خروجی یکسان می باشد ودر مدلBCC متفاوت می باشد یکی ازمهمترین اهداف DEA عبارت است از تصویر نمودن واحد های تصمیم گیرنده ناکارا روی مرز کارا که تصویرCCR برای ( ) به صورت ( ) از این نوع می باشد. همان طوری که گفته شد درسه جهت می توان این کار را صورت داد که عبارتند از:
الف. در ماهیت ورودی. در مدل CCR تصویر چنین خواهد بود ( )
ب. در ماهیت خروجی. در مدل CCR تصویر چنین خواهد بود ( )
ج. در ماهیت ترکیبی. که تصویر در مدل CCR عبارت است از( ( +۱)و ( -۱))
در هر صورت باید توجه داشت که مقدار کارایی در مدل CCR چه در ماهیت ورودی وچه در ماهیت خروجی مساوی هستند ولی در مدل BCC این مطلب صادق نیست. در مدل های CCR وBCC در ماهیت های مختلف و جهت های متفاوت مقدار کارایی شعاعی متفاوت می باشد ودو نوع ناکارایی ظاهر می گردد. مثلاً در مدل، ( -۱) مقدار ناکارایی تکنیکی و مثبت بودن متغیرهای کمکی نشان دهنده ناکارایی ترکیبی می باشد.
۳) پایداری مدل ها: همانطوریکه ملاحضه نمودید بعضی از مدل ها نسبت به تغییر واحد پایدار[۲۹] می باشند وبرخی نسبت به انتقال پایدار[۳۰] هستند. بر حسب داده هایی که در اختیار می باشد واهداف مورد نظر می توان از مدل های مناسب استفاده کرد. مثلاً اگر داده ها منفی باشند از مدل هایی استفاده می گردد که در مقابل انتقال پایدار هستند.
۴) انتخاب ورودی ها و خروجی ها و تعداد آن ها: انتخاب ورودی ها و خروجی ها یکی از مسایل بسیار مهم است. چه ورودی ها و چه خروجی هاانتخاب شوند؟ آنچه مسلم است وقتی منظر ارزیابی عوض شود نوع ورودی و خروجی تغییر می کند. انتخاب ورودی و خروجی در رابطه با یک مدل بیشتر یک هنر است که با انتخاب هنرمندانه می توان نتایج قابل اطمینان به دست آورد. اما تعداد ورودی ها و خروجی ها به تجربه ثابت شده که بایستی خیلی کمتر از تعداد واحد های تصمیم گیرنده مورد ارزیابی باشند در این مورد رابطه ( s+m)3 n معرفی شود، که در آن n تعداد واحد های مورد ارزیابی، m تعداد ورودی ها و s تعداد خروجی ها می باشد. البته روابط دیگری نیز معرفی شده اند ولی هیچیک مبنای استدلال ریاضی ندارد و مبتنی بر تجربه کاریران می باشد.
بنابراین با توجه به داده های تحقیق جهت ارزیابی عملکرد بانک ابتدا نمرات کارایی برای کلیه شرکتها با بهره گرفتن از مدلهای حالت BCC- و CCR با دو گرایش نهاده محور و ستاده محور محاسبه می شود تا مدل مطلوب جهت ارزیابی عملکرد شرکتها به دست آید.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل دادهها
۴-۱- مقدمه
پس از آنکه محقق دادهها را گردآوری، استخراج و طبقه بندی نمود و جدول فرصتها فراوانی و نسبتهای فرصتها را تهیه کرد، مرحله جدیدی از فرایند تحقیق که به تجزیه و تحلیل دادهها معروف است، آغاز شود. درمرحله تجزیه و تحلیل، نکته مهم این است که محقق باید اطلاعات و دادهها را در مسیر هدف، پاسخگویی به سؤال یا سؤالات تحقیق و نیز ارزیابی فرضیههای خود جهت داده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. (حافظ نیا ، ۱۳۸۲ : ۱۰۲)
مهمترین عامل تعیینکننده نحوه تجزیه و تحلیل، الگوی تحلیلی ساخته شده توسط محقق و روش انتخابی تجزیه و تحلیل است. الگوی تحلیلی که روش انتخابی برای تجزیه و تحلیل با توجه به آن انتخاب میشود، مشخص میکند چه اطلاعاتی و چگونه تجزیه و تحلیل شوند. روش یا روشهای تجزیه و تحلیل تحقیق با توجه به اهداف، فرضیهها و الگوی تحلیلی آن انتخاب میشوند. در ضمن به کارگیری ابزار مختلف در تجزیه و تحلیل نیز میتواند در دقت کار روش تجزیه و تحلیل مؤثر باشد. یعنی ضمن استفاده از بهترین روش، باید آن را همراه مناسبترین ابزار به کار برد، زیرا انتخاب روش و ابزار از اهمیت ویژهای برخوردار است و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل، به طور کامل به روشها و ابزار بستگی دارد. (عزّتی،۱۳۸۶ : ۷۴)
اما یکی از مهمترین اصول در ارزیابی کارایی واحدهای اقتصادی انتخاب درست مدل ارزیابی و تعیین صحیح نهادهها و ستادههای آن می باشد.لذا بنا به اهمیت موضوع، در بخش اول این فصل، ابتدا مدلهای استفاده شده در این تحقیق را بیان داشته و سپس نهادهها و ستادههای دخیل در کارایی شرکتها معرفی می شود. سپس نتایج حاصل از تخمین کارایی شرکتها به روش DEA، با گرایش نهاده مدار و ستاده مدار را ارائه می شود.
۴-۲- مدل های تحلیل پوششی دادهها
DEA یک روش برنامه خطی ناپارامتری بوده که تابع تولید مرزی و یا مرز کارایی را برآورد میکند. روش DEA نیاز به هیچگونه فرم تابع خاصی (از جمله معادله رگرسیون یا تابع هزینه و درآمد) ندارد و علاوه بر این غیرآماری است و به هیچگونه آزمون آماری برای تخمین دادهها نیاز ندارد و به همین دلیل یک روش ناپارامتری نامیده می شود. تکنیک DEA تمام دادهها (ارقام و اطلاعات) را تحت پوشش قرار می دهد و به همین علت تحلیل فراگیر داده ها نامیده می شود. سیستم روش ناپارانتری DEA، از ایده فارل نشات میگیرد. به طور کلی اندازهگیری کارایی به وسیله دو مدل قابل انجام است: مدل CCR و BCC