۴-۲۹٫ جدول : آنالیز واریانس سرمایه اجتماعی و نوع شغل………………………………………………………۱۰۷
۴-۳۰٫ جدول : توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب درآمد ماهیانه………………………………………..۱۰۸
۴-۳۱٫ جدول : آنالیز واریانس سرمایه اجتماعی ودرآمد ماهیانه………………………………………………… ۱۰۸
۴-۳۲٫جدول : رابطه بین سرمایه اجتماعی و کنترل اجتماعی……………………………………………………..۱۰۹
۴-۳۳٫ جدول : رابطه بین سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی……………………………………………………۱۰۹
۴-۳۴٫ جدول : رابطه بین سرمایه اجتماعی و مشارکت اجتماعی………………………………………………..۱۱۰
۴-۳۵٫ جدول : رابطه بین سرمایه اجتماعی و انسجام اجتماعی…………………………………………………..۱۱۰
۴-۳۶٫ جدول : رابطه بین سرمایه اجتماعی و روابط اجتماعی……………………………………………………۱۱۱
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
۴-۱٫نمودار : سن پاسخ دهندگان……………………………………………………………………………………………۸۶
۴-۲٫نمودار : جنس پاسخ دهندگان…………………………………………………………………………………………۸۷
۴-۳٫نمودار : پاسخ دهندگان به تفکیک تاهل…………………………………………………………………………..۸۸
۴-۴٫نمودار : پاسخ دهندگان به تفکیک قومیت………………………………………………………………………..۸۹
۴-۵٫ نمودار : پاسخ دهندگان به تفکیک تحصیلات………………………………………………………………….۹۱
۴-۶٫ نمودار : پاسخ دهندگان به تفکیک وضعیت اشتغال…………………………………………………………..۹۲
۴-۷٫نمودار : پاسخ دهندگان به تفکیک نوع شغل…………………………………………………………………….۹۳
۴-۸٫ نمودار : پاسخ دهندگان به تفکیک درآمد ماهیانه………………………………………………………………۹۴
۴-۹٫نمودار : پاسخ دهندگان به تفکیک وضعیت مسکن……………………………………………………………۹۵
فهرست شکل ها
عنوان صفحه
۲-۱ .شکل: نظریه جیمز کلمن………………………………………………………………………………………………۲۴
۲-۲ .شکل: مدل نظری تحقیق………………………………………………………………………………………………۷۲
چکیده
هدف از این تحقیق ،بررسی میزان سرمایه اجتماعی بین حاشیه نشینان شهر اهواز است .که با بهره گرفتن از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد۴۰۰نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شده اند .واحد تحلیل ، فرد است .روش گردآوری اطلاعات به صورت پیمایشی می باشدکه برای اندازه گیری متغیرها و گردآوری اطلاعات از» پرسشنامه محقق»استفاده شده است.در گردآوری داده ها از روش میدانی و پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است .پس از بررسی اعتبار و روایی پرسشنامه ، با بهره گرفتن از نرو افزار spssتجزیه و تحلیل گردیده اند .جهت بررسی معنی داری بین متغیرها و آزمون های همبستگی نا پارامتریک که برای متغیرهای کمی ،کاربرد دارند، فرضیات آزمون شده به تحلیل پرداخته شد.نتایج نشان گر آن است که متغیرها ،عدم امکانات رفاهی ،فقر ،عدم شغل نامناسب ،جنگ تحمیلی ، فقدان نهادهای سازمان یافته نقش مهمی درشکل گیری حاشیه نشینی در شهرستان اهواز داشته اند .بین متغیرهای وابسته رابطه مثبت و مستقیم مشاهده گردیده است .
واژگان کلیدی : سرمایه اجتماعی – اعتماد – مشارکت – حاشیه نشینی اهواز
۱-۱٫ مقدمه
۱-۲٫ بیان مسئله و اهمیت موضوع
۱-۳٫ اهداف تحقیق
۱-۴٫ توصیف منطقه مورد مطالعه
۱-۵٫ شرح مفاهیم و اصطلاحات
۱-۶٫ مشارکت
۱-۷٫ پایگاه اقتصادی و اجتماعی
۱-۸ . کاربرد نتایج تحقیق
کلیات تحقیق
۱-۱٫مقدمه
امروزه در کنار سرمایه های انسانی ، مالی و اقتصادی ، سرمایه دیگری بنام سرمایه اجتماعی مورد بهره برداری قرار گرفته است.این مفهوم به پیوندها ، ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد.که با خلق هنجار ها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود. سرمایه اجتماعی به عنوان یک اهرم ، مورد اقبال فراوان نیز واقع شده است .در دیدگاه های سنتی مدیریت توسعه سرمایه های اقتصادی ،فیزیکی و نیروی انسانی مهمترین نقش را ایفا می کردند.اما در عصر حاضر برای توسعه بیشتر از آنچه به سرمایه اقتصادی، فیزیکی و انسانی نیازمند باشیم به سرمایه اجتماعی نیازمندیم .زیرا بدون این سرمایه استفاده از دیگر سرمایه ها به طور بهینه انجام نخواهد شد.در جامعه ای که فاقد سرمایه اجتماعی کافی است سایر سرمایه ها ابتر می مانند و تلف می شوند.از این دو موضوع سرمایه اجتماعی[۱] به عنوان یک اصل محوری برای دستیابی به توسعه محسوب شده و مدیرانی موفق قلمداد می گردند که بتوانند در ارتیاط با جامعه به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتر نائل گردند. پیچیدگی زندگی در جوامع مدرن امروزی باعث شده تا روابط اجتماعی و میزان و چگونگی مشارکت افراد در شبکه های جمعی بر کم و کیف تمامی فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی اثرگذار باشد. در این میان سرمایه اجتماعی یکی از مولفههای اصلی است. سرمایه اجتماعی مفهومی انتزاعی، ترکیبی، پیچیده و بینرشتهای است و کاربرد گستردهی آن در مدیریت شهری، اقتصاد، رفتار سازمانی، سیاست، بهداشت عمومی، جرم شناسی، توسعه روستائی، حکمرانی خوب، برنامه ریزی شهری، و … نشاندهنده پتانسیل بسیار زیاد آن جهت تحلیل پدیده های گوناگون در جامعه است. یکی از این پدیده ها، حاشیهنشینی میباشد که به اعتقاد برخی محققان آپاندیسیت اغلب شهرهای جهان و از جمله ایران محسوب میگردد. حاشیهنشینی که در مقیاس وسیع و معنای مدرن محصول شرایط پس از انقلاب صنعتی در کشورهای صنعتی اروپا و امریکا بوده است سبب مهاجرتهای وسیع از نقاط روستائی و شهرهای کوچک به مراکز صنعتی و رشدیافته گردید و این امر زمینه را برای پیدایش اولین حاشیهها فراهم ساخت. در ایران نیز پس از ورود و استقرار سرمایهداری وابسته، پدیده حاشیهنشینی بوجود آمد و رشد آن عمدتأ از سال ۱۳۲۰ به بعد شدت یافت (زاهد ، زاهدانی ، ۱۳۶۹). رشد قارچ گونه حاشیه هاعلاوه بر برهم زدن فضای کالبدی شهرها، زمینه بروز انواع مسائل و آسیبهای اجتماعی در شهرها را فراهم می کند که یکی از دلایل بروز این مسائل کمبود سرمایه اجتماعی در اینگونه محلات میباشد. بعنوان نمونه رابرت پاتنام[۲] در مقالهای تحت عنوان “جامعه برخوردار، سرمایه اجتماعی و زندگی عمومی” بیان می کند که یکی از دلایل عدم موفقیت دولت آمریکا در احیای محلات فقیرنشین، فرسایش سرمایه اجتماعی در این مناطق است. وی همچنین معتقد است که بخشی از مشکل سیاهپوستان و لاتینیتبارهای مناطق داخلی شهر این است که آنها از «ارتباطات» به معنای واقعی بیبهره اند (پاتنام، ۱۳۸۴). همچنین از نظر وی در محلههایی که سرمایه اجتماعی شکل میگیرد، مسائل اجتماعی مثل اعتیاد، جرم و غیره کمتر است؛ به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی در سطح محله، افزایش امنیت محله و کاهش جرایم را در پی خواهد داشت (باستانی، ۱۳۸۷). در واقع سرمایه اجتماعی از طریق اجزای خود همچون «اعتماد، مشارکت، شبکه های اجتماعی و …» می تواند باعث کاهش این مسائل و مشکلات در محله گردد. چراکه حضور افراد حاشیهنشین در شبکه های پیچیده جامعه مدرن و نیز مشارکت سازمان یافته و خودانگیخته آنها می تواند روند توسعه محلی را تسهیل نمایند. به عبارت دیگر هر چقدر اعضاء یک جامعه خاصی همچون حاشیهنشینان در شبکه روابط اجتماعی حضور بیشتر و پر رنگتری داشته باشند و در عین حال این حضور توأم با اعتماد و مشارکت آگاهانه باشد، می تواند موجب رشد و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و کالبدی محله گردد. اما به اعتقاد بسیاری از محققان در مناطق حاشیهنشین ما با عدم مشارکت ساکنین روبرو هستیم که وضعیت نامطلوب اقتصادی و تحرک بالای جمعیت از جمله دلایل این امر میباشد که پیامد آن می تواند فرسایش سرمایه اجتماعی را سبب گردد: با نگاهی به مناطق حاشیه پی میبریم که الگوی سکونتی ساکنان این مناطق عمدتاً غیردائم و موقتی است که این خود از عواملی است که تقویت کننده حس عدم تعلق به محله و عامل تشدید کننده عدم تمایل به مشارکت است. در زمینه شغل و درآمد اکثر افراد در وضعیت نامطلوب اقتصادی بسر میبرند که این خود عامل دیگری در عدم مشارکت است (نقدی،۱۳۸۶).
بنابراین از آنجا که فرسایش سرمایه اجتماعی در این مناطق محروم می تواند باعث انواع آسیبها و مسائل اجتماعی از قبیل اعتیاد، فروش و مصرف مواد مخدر، الکل ، فساد و فحشا، فقر،بیکاری، دعوا و درگیری، قمار و … گردد و همچنین باعث عدم موفقیت برنامه های عمرانی دولت جهت بهبود وضعیت کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دولت شود، لذا افزایش این نوع سرمایه در این محلات می تواند آسیبها را کاهش دهد و دولت را در جهت عملی کردن برنامه ها یاری رساند. بنابراین این تحقیق به بررسی میزان سرمایه اجتماعی مناطق حاشیه شهر اهواز می پردازد.
با توجه به اینکه اهواز یکی از کلانشهر های کشور و دومین شهر بزرگ با جمعیت حاشیه نشین کشور است ( یک سوم جمعیت کشور)و جمعیت بالقوه و باالفعل می تواند مسائل اجتماعی فراوانی را دامن زند، امیدآن میرود این تحقیق بتواند راه کارهای نوینی را پیش روی برنامه ریزان قرار دهد.
۱-۲٫بیان مساله و اهمیت موضوع
بعد از جنگ جهانی دوم یکی از مهمترین مسایل اجتماعی کشورهای در حال توسعه، رشد و توسعه ی شتابان و ناهمگون شهرنشینی بوده است. بدیهی است که رشد انفجاری شهرنشینی و در پی آن رشد پدیده ی حاشیه نشینی، برآیند مهاجرت های مداوم داخلی، یعنی از روستاها به شهرها است که بازتاب اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی آن رشد گروه ها و جوامع حاشیه نشین است که در مناطق مختلف کلان شهرها به شکل های گوناگون آلونک نشینی، زاغه نشینی، کپرنشینی و حلبی آباد ها و غیره بروز می کند. آنچه اهمیت مطالعه این موضوع را می رساند، مهاجرت طبقه ای از جامعه روستایی است که از لحاظ سرمایه، تحصیلات و درآمد در سطح پایینی قرار دارند و با توجه به این شرایط، در محیط شهری آسیب پذیر خواهند بود. علاوه بر این، گروه مهاجر شیوه ی از زندگی را بوجود می آورند که نسبت به سه شیوه ی رایج زندگی یعنی شهری، روستایی و ایلاتی متفاوت است. بعلاوه مهاجران جدید با توجه به ویژگی های اجتماعی و اقتصادی خاص خود، بافت فیزیکی معینی را نیز به وجود می آورند (حسین زاده دلیر، ۱۳۷۰: ۶۴). در شیوه جدید زندگی ( زندگی حاشیه نشینان)، خانواده نیز دارای میزان اهمیت، شکل و چارچوب خاصی است.
دراین مناطق یا سرمایه اجتماعی هنوز شکل نگرفته است و یا در سطح خاص گرایانه و درون گروهی (وجه منفی) وجود دارد . این سرمایه اجتماعی خاص گرایانه نه تنها نقشی در توسعه مناطق نخواهد داشت ، بلکه در اکثر موارد خود به عنوان مانعی برای توسعه همه جانبه محسوب می شود . بنابراین باتوجه به اهمیت سرمایه اجتماعی درکاهش مسائل وآسیب های اجتماعی وهمچنین توسعه همه جانبه این مناطق دراین پژوهش سعی شده است که ضمن مروری بر مسئله حاشیه نشینی و آمارهای مربوط به آن در جهان و به ویژه در ایران، به نقش سرمایه اجتماعی در کاهش معضل حاشیه نشینی و آسیب های اجتماعی ناشی از آن پرداخته شود.