۵-۶استانداردسازی راه ورود به بازارهای جهانی |
صنایع دستی تلفیقی از هنر، صنعت و فرهنگ هر کشور است که در بستر تاریخ بهترین پاسبان و حافظ هویت ملی آن کشور به شمار میرود. چشماندازهای سازمان میراث فرهنگی همسو با سیاستهای کلان نظام و با رویکرد جهانی شدن و شناساندن فرهنگ ایرانی با محوریت فرهنگ اسلامی، نیاز مبرم به حفظ منابع فرهنگی که بخش اعظم آن صنایع دستی است، وجود دارد.
یکی از راهکارهای اساسی برای حفظ صنایع دستی کشور استانداردسازی است که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به کمک استانداردسازی میتوان به بهترین شیوه، عملکرد فعلی خود را مستندسازی کرد و برای طراحی و بهبود مستمر کیفیت تولیدات صنایع دستی بستری مناسب فراهم آورد.استانداردسازی یکی از اصلیترین نیازها برای رسیدن به اهداف کلی و کلان حوزه معاونت صنایع دستی است.تجربه نشان داده است که در عمل برخی از کشورها و بهویژه کشورهای در حال توسعه به عللی چون ناآگاهی افراد در مورد استاندارد، توافق نداشتن با استاندارد، ناتوانی در تطبیق دادن خود با تغییرات سریع و کنار آمدن با پیامدهای ناشی از تغییرات، نبود مزیت ویژه در بازار در قبال اجرای استاندارد و بالاخره برخوردار نبودن از امکانات یا توانایی لازم، به اجرای استانداردها تمایلی نشان نمیدهند.
بنابراین لازم است در کشور ما نیز به این عوامل توجه شود و موسسه استاندارد با مشارکت دستگاههای مسئول به از میان برداشتن عوامل کاربرد نداشتن استانداردها اقدام کند. هدف از استانداردسازی دستیابی به درجه مطلوبی از نظم در یک زمینه معین است. اهداف استانداردسازی مناسب بودن کالاها، خدمات و فرایندها، کنترل گونههای مختلف، قابلیت تغییرپذیری و سهولت در ارتباطات را شامل میشود که با دستیابی به تمام یا برخی از این اهداف، استانداردسازی از مردم و محیط زیست حمایت میکند و موجب صرفه جویی کلی در مواد، انرژی و کاربرد نیروی انسانی میشود.
استانداردسازی یک فعالیت علمی و اقتصادی است که نمایانگر تلاش آگاهانه جامعه و مبتنی بر همکاری تمام طرفهای ذینفع و ذیربط از طریق فرایند اجماع است. ایجاد رویههای اصولی برای ارزیابی مطابقت محصول با استاندارد مانند نمونهبرداری، آزمایش و معیارهای انطباق ضروری می کند.(یگانه،۱۳۷۹).
در حال حاضر با ورود صنایع دستی غیر استاندارد ،چالشی در مسیر رشد و توسعه صنایع دستی بومی احساس میشود که استانداردسازی و در پی آن ارتقای سطح کیفی محصولات بومی، یکی از راهکارهای اساسی برای مقابله با این چالش و رسیدن به جایگاه واقعی در جهان به شمار میرود.
استانداردسازی صنایع دستی مانند استانداردسازی محصولات صنعتی نیست، بلکه با تدوین یک آییننامه، تنها مراحل تولید، ابزار تولید، نحوه بستهبندی، شرایط کارگاهی و مواد اولیه با هدف حفظ و ارتقای کیفیت محصول، قانونمند میشود.
هدف از استانداردسازی حذف کارگاههای سنتی و یا روشهای سنتی نیست، بلکه تنها میتوان از مزیت تولید انبوه بر اساس یک دستورالعمل واحد به منظور ورود بیشتر به بازارهای جهانی استفاده کرد.
محصولات صنایع دستی حفظ و پاسداشت میراث معنوی است البته با در نظر داشتن جایگاه تاریخی رشتههای بومی. بنابراین با انجام فعالیت استانداردسازی میتوان کمک زیادی به حفظ این ارزشها کرد و گامی بلند در مسیر حفظ اصالتها و فرهنگهای دیرینه برداشت. با استانداردسازی محصولات صنایع دستی میتوان مصرفکننده داخلی و خارجی را مطمئن ساخت که آنچه خریداری کرده اصل و مرغوب است و از آن مهمتر اصیل و فرهنگی است و این اقدام از فروش کالاهای نامرغوب و تقلبی نیز جلوگیری میکند.در نتیجه، استانداردسازی راهی است برای معرفی، حفظ و تثبیت هرچه بهتر جایگاه صنایع دستی در جهان
استانداردسازی،کیفی سازی محصولات صنایع دستی از تولید تا مصرف را مهیا می کند. به منظور آشنایی، اداره کل استاندارد و تحقیقات صنعتی با بخش های مختلف اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری نشستهایی برگزار کردند و زوایای همکاریهای دوجانبه دو دستگاه را بررسی نمودند. به گزارش امور فرهنگی و ارتباطات اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، در این نشستها با بیان اهمیت استانداردسازی رشته های صنایع دستی در ارتقای کیفیت تولید ،رشد صادرات، تامین سلامتی و رفاه مصرف کنندگان و همچنین ایجاد ارزش افزوده بیشتر صنایع دستی ، بر نقش استانداردسازی در جهت کیفی سازی محصولات صنایع دستی از مرحله ی تولید تا مصرف تاکید می شود. به همت کارشناسان معاونت صنایع دستی، به ویژگیهای استاندارد سازی اشاره و تدوین پیشنویس استانداردهای هنرهای سنتی و صنایع دستی در دست انجام است واین موضوع می تواند گامی در جهت جلب رضایتمندی بازارهای هدف داخلی و خارجی باشد.
۵-۷به رسمیت شناختن پتانسیل گردشگری
امروزه بسیاری ازکشور دنیا درآمدی جز از طریق جذب گردشگر ندارند، آمارهای رو به افزایش گردشگری و درآمد میلیارد دلاری حاصل از گردشگری در سالهای آتی که به بالاترین میزان خواهد رسید.« به طورکلی به رسمیت شناختن پتانسیل صنعتگران کمک به توسعه اقتصادی، ایجاد شغل و درآمد، کمک به فقر روستایی، کاهش فاصله درآمدی بین مناطق شهری و روستایی، حفاظت از میراث فرهنگی جوامع محلی و حمایت از افزایش محیط زیست (استفاده بهتر از مواد طبیعی، رنگ و منابع تجدیدپذیر)، سرمایه گذاری اندک و بهره برداری بالا را به همراه خواهد داشت». (باربر و دیگران، ۲۰۰۶، ۱۷).
مشکل بخش گردشگری مشکل نگاه و بینش و عقلانیت است ما باید این مشکل را در سطوح کلی کشور حل کنیم. بسیاری گردشگری را باعث خدشه بر دین و فرهنگ و آیین و مذهب دانسته اند. اگر مشکلات فکری و بینشی برطرف شود، مزیت ما از این بخش افزایش خواهد یافت. میتوان، گردشگری در راستای آیین و مذهب باشد. دو میلیارد مسلمان در جهان زندگی میکنند که از این تعدد ۲۰۰ میلیون شیعه است و وجود مبارک امام هشتم و خواهر ایشان پتانسیل مناسبی است که ما روی این مزیت فرآوری نکردهایم چراکه اگر یک فرد شیعه سه روز در مشهد بماند میتواند چند روز دیگر هم برای گردش در سایر مناطق وقت بگذارد. ما باید گردشگری مذهبی را در کشور توسعه دهیم. در این زمینه سالانه میتوانیم میلیونها گردشگر از کشورهای همسایه مثل عراق جذب کنیم. چراکه مردم عراق اردات خاصی به امام رضا (ع) دارند و اگر حتی بر روی کشورهای اسلامی متمرکز شویم، سالانه میلیونها توریست وارد کشورمی شود. مزیت دیگر در این است که هفت منطقه آزاد در هفت اقلیم و آبو هوای مختلف وجود دارد که گردشگر خارجی برای ۱۴ روز اقامت در آن ویزا نمیخواهد و از این ویژگی میتوان به نحو مطلوب استفاده کرد.
آمارها و گفته های دست اندرکاران گردشگری تأیید می کند که نگرش گردشگران نسبت به ایران پس از بازدید از کشورمان به طور کلی تغییر می کند، بنابراین ورود هر گردشگر خارجی به ایران بسیار ارزشمند است.
به گزارش توریست نیوز به نقل از روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سید رضا صالحی امیری رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران در دیدار معاون گردشگری از کتابخانه ملی با اشاره به اهمیت حضور گردشگران خارجی در ایران و تأثیر شگرف این حوزه در اصلاح تصویر کشورمان گفت: وی افزود: متأسفانه تصویری که از ایران نزد جهانیان وجود دارد به هیچ وجه شایسته ملت ما نیست و ما وظیفه داریم با ابزار فرهنگی این تصویر را اصلاح کنیم.
برای رسیدن به این مقصود نیازمند تعامل و همکاری همه دستگاهای فرهنگی و تاثیرگذارهستیم. برخی باورها و اعتقادات ما ایرانیان برای گردشگران خارجی جذاب است و ما آمادگی کامل داریم تا با بهره گرفتن از ظرفیت عظیم حضور صاحبنظران و نخبگان ملی، زمینه مواجهه کشورمان را با گردشگران را در سطوح مختلف فراهم کنیم. برای تأمین محتوای تورهای فرهنگی هیچ مشکلی نداریم. برگزاری تورهای فرهنگی ویژه گردشگران داخلی و خارجی با هدف معرفی پیشینه غنی تاریخی و فرهنگی کشور گامی موثر در ارتقا فکری و فرهنگی گردشگری در داخل کشور و گردشگران خارجی است.
۵-۸بازاریابی و ایجاد علاقه در مصرف کننده
تولیدات صنایع دستی ما از طریق رسانه ها معرفی نمیشوند و بر ضرورت استفاده از آنها تأکید نمی شود و از طرفی مصرف کننده نیز نیازی به تهیه آنها نمیبیند. مراحل پذیرش یک کالا توسط مشتری عبارتند از، آگاهی از وجود کالا، علاقه مندی و ایجاد علاقه در مصرف کننده، ارزیابی محصول از طرف مشتری، استفاده از محصول و در نهایت پذیرش محصول. (حسینی ۱۳۸۳) این مراحل حتما باید به ترتیب و با برنامه طی شوند تا صنایع دستی ما به آرامی جای خود را در بازارهای داخلی و جهانی بیابد.
کیفیت یکی از برنامه های بهبود بهرهوری، ارتقای کیفیت محصولات است و کیفیت بالاتر، شرط لازم وکافی برای ارتقای بهرهوری محسوب می شود. همان گونه که فعالیتهای اقتصادی پیوسته در حال توسعه است، انتظارات و نیازمندیهای مشتریان نیزدر حال دگرگونی است. افراد همواره خواهان کیفیت بهتر هستند. امروزه اداره یک فعالیت اقتصادی، بیشتر به مسابقه کیفیت شباهت دارد و تسامح در کیفیت، به منزله نفی در بقا و تداوم فعالیتهای اقتصادی است
راهکار حضور رقیبان توانا بر ارتقاء کیفیت و بهبود محصولات مینای نقاشی تاثیرگذار است.
۵-۹ حضور مؤثر رقیبان در ارائه کیفیت بهتر
نقش دیگر رقیبان، ارائه نمودن سطح کیفی محصولات صنایع دستی کشور به مخاطبان داخلی و خارجی است. کیفیت، همواره یکی از پارامترهای بسیار تأثیرگذار در انتخاب مشتریان است و همیشه از محصولات با کیفیت به نیکی یاد می شود. کیفیت برای مخاطب اطمینان ایجاد می کند و او را به خرید مجدد ترغیب مینماید. از دیگر مزایای ارائه یک کالای با کیفیت ایجاد بازار دائمی برای آن است. کیفیت بالا باعث ایجاد منزلت برای محصولات صنایع دستی در ذهن مخاطبان داخلی و خارجی می شود. یکی از راهکارهایی که در کشور برای متمایز کردن محصولات صنایع دستی با کیفیت و با اصالت نسبت به سایر محصولات می توان بکار گرفت ، استفاده از نشان و مهر سنت و اصالت بر روی این محصولات میباشد که می تواند به عنوان یک پیام تبلیغی نیز از آن استفاده شود. اگر تبلیغات صنایع دستی به شکلی تأثیرگذار انجام شود می تواند نام و نشان معتبری برای صنایع دستی ایران در داخل و خارج از کشور ایجاد نماید. فرایند جایگاهیابی و نهادینه شدن این نام و نشان حتی می تواند در ارائه و معرفی هویت ملی کشور ما نیز تأثیر بهسزایی داشته باشد. ضرورت این مسأله وقتی آشکارتر و نمایانتر می شود که سهم و جایگاه عمده ایران در فرهنگ و هنر و تمدن جهان را مشاهده نمائیم. سابقه و پیشینه غرورآفرین فرهنگ و تمدن ایرانی که بدون شک محصولات صنایع دستی تأثیر فوقالعادهای در شکل گیری، رشد و توسعه ان داشته اند، لزوم فعالیت تبلیغی و ترویجی متمرکز در این حوزه را ثابت می کند. بنابراین حضور رقیبان، موجب بالا رفتن کیفیت و حتی ارائه اثر هنری با کیفیت در حکم تبیلغی در جهت رونق بخشی آثار هنری و حتی بیان هویت ملی است.
سوال اساسیتر آنکه اصولا در بخش صنایع دستی جهانی رقیب ما کیست؟ ما ممکن است در صنایع دستی تخصصی و منحصر به فرد، کالایی را بعنوان رقیب نداشته باشیم، اما در فضایی تجاری، رقیبان سرسختی داریم که توانسته اند سهم زیادی را از سبد خرید مصرف کنندگان به خود اختصاص دهند. رقیب ما در صنایع دستی، آن کشور، برند یا شرکتی است که مبلغی را که مصرف کننده خواهان هزینه آن برای خرید صنایع دستی بوده را به خود اختصاص میدهد و ما را در حاشیه تعریف می کند.مطلوب ما آن است که بتوانیم خرید صنایع دستی را برای خریدار به عادت تبدیل کنیم و اگر این کار را بکنیم به هدف خود رسیدهایم.
ما در ابتدا که کسی کالای مارا نمیشناسد باید یک نوع قیمت و در مراحلی که محصول ما وارد رقابت شدید شده قیمتی دیگر و در اوج تقاضای مصرف کننده قیمتی معقول در نظر بگیریم و این یعنی انعطافپذیر بودن سیستم قیمت گذاری . همخوانی اشیائی داخلی با فرهنگ و تمدن کشور، راحتتر میتوان ارتباط برقرار کرد. خالصسازی قیمت برای ایجاد محرکی در مصرف کننده و استفاده از قیمتهای پایین در مراحل اولیه لازم و ضروری خواهد بود. اما به تدریج میتوان قیمت را ارتقاء داد. کمکردن قیمت یک محصول زمانی معنی میدهد که هدف، گسترش بازار برای خریداران جدیدی باشد که نمی توانند در قیمت بالاتر خرید کننداما در بازارهای جهانی قضیه فرق می کند. در اینجا قیمت براساس رقابت و کیفیت تعیین می شود. برخی شرکتها بعنوان رهبران قیمت مطرح هستند و ما مجبوریم از نحوه قیمت گذاری آنان تبعیت کنیم. تا مراحلی که خودمان بتوانیم رهبری بازار را به دست گیریم.
ما میتوانیم از یک مجموعه قیمت گذاری استفاده کنیم به این ترتیب که گاه از قیمتهای پایین و در جایی دیگر به صورت قیمت گذاری قسطی استفاده کرد. فروش دو یا چند کالا در یک بسته و در نظر گرفتن تخفیفات مقداری، نقدی، فصلی و یا جغرافیایی از دیگر ابزارهای در دست برای پویایی نحوه قیمت گذاری در بازارهای جهانی هستند.
۵-۱۰حضور کارشناسان در ارتقاء کیفیت و بهبود محصولات
صنایع دستی در همه جا حضور دارد. از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب، از کویر تا کوه، از سیاهچادرهای عشایری تا خانههای ساده روستائیان، از کارگاههای ابتدایی و قدیمی واقع در کوچه پس کوچههای شهر تا فرهنگسراهای شهرهای بزرگ و از قبل از تاریخ تا امروز.سخن از صنایع دستی است. صنایعی که روح خود را از هنر وام گرفتهاند و جسمشان ارتباطی نزدیک با صنعت دارد و همین ویژگی است که صنایع دستی را به طور اعم و به طور اخص به عنوان یک رشته دشوار کرده است. چرا که عدهای از اساتید و صاحبنظران، این رشته را از دید هنر بررسی میکنند و عدهای دیگر آن را به عنوان یک صنعت میبینند و بالاخره عدهای نیز معتقدند که صنایع دستی تلفیقی از هنر و صنعت است و حتی بعضی از استادان و کارشناسان میگویند علت اینکه نمیتوان رشته فوق را به درستی تعریف کرد عنوان نامناسب این رشته است و باید به جای صنایع دستی عنوان دیگری را برای این رشته انتخاب نمود.رشته صنایع دستی رشتهای است که در آن هنر و کاربرد در کنار هم قرار دارند؛ یعنی برخلاف هنر محض مثل هنر نقاشی که کاربرد روزمره ندارد در این رشته ساخت وسایل هنری که کاربرد روزمره نیز داشته باشند، مورد توجه است. برای مثال میتوان به ساخت یک کاسه زیبا یا کیف زیبا اشاره نمود. کارشناسان این رشته که شامل ۲۴ گروه بزرگ انواع صنایع دستی ایران که خود، شامل ۱۵۲ شاخه میشود، تنها قادرخواهند بود اطلاعات کارشناسانه و تخصصی را در یک شاخه به دست آورند و با پرداختن به یکی از گرایش های صنایع از نظر اجرا و تئوری، صاحب تخصص شده و مهارتهای لازم را برای تولید و ارزش گذاری آثار صنایع دستی در گرایش انتخابی خود به دست میآورند.
بزرگترین سرمایه هر فرد برای ورود به این رشته عشق و علاقه است. همچنین باید پایمردی و حوصله لازم را برای آموختن صنایع دستی داشت و در طراحی بخصوص طراحی سنتی قوی و با نقوش سنتی آشنا بود. همچنین یک کارشناس صنایع دستی لازم است با فرهنگ و سنت قدیم کشور و ماشینها و ابزار جدید آشنا شود و در نتیجه به طرحهایی ارائه شده که هم اصالت بومی و هم نوآوری هنری داشته باشد توجه نماید. و در نهایت آشنایی با ادبیات کهن و نو ایران برای کارشناسان این رشته یک ضرورت است، زیرا هنر ما ارتباط تنگاتنگ با ادبیاتمان دارد و هیچ هنرمند ایرانی نمیتواند با ادبیات ایران بیگانه باشد. گفتنی است کارشناسان صنایع دستی باید از آمادگی و توانایی بالایی ار نقد هنری برخوردار باشند.
کارشناسان این رشته میتوانند اطلاعات و تخصص خود را در سازمانهایی مثل سازمان میراث فرهنگی، سازمان صنایع دستی ایران، اداره کل صنایع دستی در وزارت جهاد کشاورزی، سازمان ایرانگردی و جهانگردی، اداره کل موزهها و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط کارهای پژوهشی، تحقیقاتی یا کارشناسی گسترش دهند. در این صورت کارشناسان صنایع دستی به دو صورت میتوانند فعالیت کنند؛ یکی نظارت بر ساخت آثاری که جنبه موزهای و تزئینی دارد و یا تولید صنایعی که کاربرد داشته و البته جنبه هنری نیز داشته باشد و کارهای پژوهشی که به منظور نقد و توسعه صنایع دستی صورت میپذیرد. هرچند که تاکنون به حضور کارشناسان بیتوجهی شده است. برای مثال کارشناسی، درباره فروش و بازاریابی و توسعه و … غالب صنایع دستی که در ایران ساخته و به فروش میرسد، وجود ندارد. اما نیاز به کارشناسان ایرانی صنایع دستی و زمینه تحقیق و پژوهش ، کاملاً احساس میشود.
۵-۱۱ناشناخته بودن صنایع دستی در ایران و بازار های جهانی
در حال حاضر کالاهای ایران در بخش صنایع دستی در سطح جهان ناشناخته هستند و در بازارهای بین المللی حضور محسوسی ندارند، در داخل کشور نیز گرایشی قوی به این صنایع و هنرها نشان داده نمی شود. اما صنایع دستی ایران با طیف گسترده قابلیت تطبیق با فرهنگهای سایر ملتها را دارد و براساس یک برنامه منظم و راهبردی نفوذ به سایر ملتها وفرهنگها ممکن است. علیرغم آنکه ممکن است با کشور مقصد از لحاظ اجتماعی، فرهنگی و مذهبی اختلافاتی داشته باشند، هنرمندان میتوانند با راهبری متخصصین حوزه های دیگر و شناخت جوامع حتی با وجود دو فرهنگ کاملا متضاد، به خوبی نیازهای ملل دیگر را با گسترش محصولات صنایع دستی ایران برآورده کنند. به عنوان مثال برنامه ریزان صنایع و منسوجات دستی میتوانند، بازارهای کشورهای مسلمان را مورد توجه قرار دهند. میتوان با علم به چندوجهی بودن سفر حج و دانستن نحوه خرید زائرانی که به عربستان رفتهاند، محصولاتی ارزان و کاربردی را تولید کرد.
در ایران حدود ۲۵۰ هنر با صنعت با نام صنایع دستی ثبت شده، هرچند بعضی از آنها فراموش شده و یا در حال فراموشی هستند. «بدیهی آنکه اگر کالا یا محصولی فروش نکند سیستماتیک از بازار حذف می شود» (اسفرجانی، ۳۶٫۱۳۸۷) این خطری است که بسیاری از تولیدات صنایع دستی ما را تهدید می کند تا جایی که بسیاری از شاخه های صنایع دستی مثل مخمل برجسته منسوج شده و یا مانند زری در حال منسوج شدن هستند.
۵-۵-۲مزایای پیادهسازی برند در صنایع دستی
در ایران هنوز سرمایه گذاری عمیقی در حوزه برندسازی صنایع دستی صورت نگرفته و کارکردهای جدیدی برای محصولات دستساز تعریف و باز نشده است،
برند تضمین اصل بودن محصولات صنایع دستی ایران، کیفیت مورد انتظار را داشتن و عاملی جهت سادهکردن انتخاب در خرید برای مشتریان است. در حوزه صنایع دستی، ایجاد برند برای یک گروه محصول اعمال شود، پس از شهرت آن برند را، به سایر محصولات تعمیم داد. به طور مثال فعالیت خود را در حوزه مینا آغاز نموده و پس از کسب شهرت، محصولات فلزی دیگر چون قلمزنی را تحت پوشش برند خود قرار داد. ارزشهای ذهنی حاصل از برند، باعث ایجاد هویت برای مخاطب و تعلق خاطر می شود.