ب) در سرقت حدی و قطع عمدی عضو، حبس تعزیری درجه پنج یا شش.
پ) در جرائمی که مجازات قانونی آن ها شلاق حدی است سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش.
ت) در جرائم موجب تعزیر یک تا دو درجه پایین تر از مجازات جرم ارتکابی.
تبصره ۱- در مورد بند ( ت) این ماده مجازات معاون، از نوع مجازات قانونی جرم ارتکابی است؛ مگر در مورد مصادره اموال، انفصال دائم و انتشار حکم محکومیت که مجازات معاون به ترتیب جزای نقدی درجه چهار، شش و هفت است.
تبصره ۲- در صورتی که به هر علت قصاص نفس یا عضو اجراء نشود، مجازات معاون بر اساس میزان تعزیر فاعل اصلی جرم، مطابق بند ( ت) این ماده اعمال می شود.
در جرایم مستوجب تعزیر، مجازات معاون هم سنخ مجازات مباشر خواهد بود، با این وجود در مواردی که مجازات مباشر مصادره اموال، انفصال دادم و انتشار حکم محکومیت است، مجازات قابل اعمال بر معاون، جزای نقدی می باشد.
معاونت در جرم تهدید علیه بهداشت عمومی نیز می تواند صادق باشد. یعنی اگر شخصی فرد دیگری را ترغیب کند به یکی از مصادیق جرایم علیه بهداشت عمومی یا با اعمال نفوذ و فشار او را تهدید نماید یا با دادن وعده و وعید و مبالغ یا مزایایی او را تطمیع یا تحریک نماید معاون جرم قلمداد خواهد شد. به عنوان مثال اگر شخصی آب آلوده ای تهیه و فرد دیگری بدهد و او این آب را بین عموم توزیع نماید، فرد اول عنوان معاون در جرم تهدید علیه بهداشت عمومی را خواهد داشت، مطابق بند « ت » ماده ۱۳۷ قانون مجازات، مجازات معاون جرم تهدید علیه بهداشت عمومی که درجه شش است، یک تا دو درجه تقلیل می یابد و پایین تر می شود.
مبحث پنجم : تعدد جرم تهدید علیه بهداشت عمومی
ماده ۱۳۱- در جرائم موجب تعزیر هرگاه رفتار واحد، دارای عناوین مجرمانه متعدد باشد مرتکب به مجازات اشد محکوم می شود.
حکم تعدد جرم اختصاص به جرایم مستوجب تعزیر دارد؛ مواد بعد تکلیف تعدد جرم در مابقی جرایم را معین کرده است.هر گاه فعل مادی مرتکب جرم تهدید علیه بهداشت عمومی عناوین مجرمانه خاصی داشته باشد،مرتکب به اشد مجازات محکوم خواهد شد.
مبحث ششم: موقعیت جرایم تهدید علیه بهداشت از نظر مطلق و مقید بودن
معمولاً جرایم را از جهت تحقق نتیجه جرم به دو قسم تقسیم کرده اند.
۱- جرایمیکه تحقق آنها منوط و مقید به حصول نتیجه مورد نظر جرم است، این جرایم را جرایم مقید نامیده اند مانند جرم قتل که با سلب حیات از مجنی علیه تحقق مییابد.
۲- جرایمیکه تحقق آنها منوط به حصول نتیجه مورد نظر مجرم نیست به عبارت دیگر، قانون به نتیجه احتمالی جرم توجه نداشته و نفس عمل ارتکابی را بدون توجه به نتیجه آن جرم کامل دانسته است. این قبیل جرایم را جرایم مطلق نامیده اند. بنابراین جرایم مطلق آن دسته از جرایمند که صرفنظر از هدف و مقصودِ مرتکب و حتی قبل از حصول نتیجه مورد نظر ، مستحق مجازات جرم میباشند.
در جرایم مقید برای آن که وقوع جرم احراز شود باید اولاً حصول نتیجه احراز گردد ثانیاً رابطه علیت و سببیت بین عمل ارتکابی و نتیجه حاصله وجود داشته باشد. در مورد جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی باید به چند نکته مهم توجه داشت:
اوّل آنکه در جرایم تهدید علیه بهداشت، گاه حصول نتیجه و تحقق آن سالها به طول می انجامد؛ به عبارت دیگر بین فعل ارتکابی و حصول نتیجه آن ممکن است ماهها بلکه سالها فاصله باشد
دومین نکته ای که توجه به آن لازم است این است که گاهی در جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی احراز رابطه علیت و سببیت و به عبارت دیگر احراز عامل جرم بسیار مشکل است
و آخرین نکته این که اصولاً مقررات و جرایم بهداشتی برای حمایت از بهداشت، سلامت و تمامیت جسمانی افراد وضع و مقرر شده و هدف از آنها این است که از هر گونه رفتاری که سلامتی و بهداشت انسان را در معرض تهدید قرار میدهد و یا راه سودجویی و سوءاستفاده مالی در امور بهداشتی را هموار میکند جلوگیری نماید. با توجه به فلسفه و هدف وضع جرایم و مجازات های بهداشتی، درمانی و دارویی و با عنایت به نکات پیش گفته میتوان گفت به علت ویژگی ها و طبیعت خاص جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی و این که با سلامتی و تمامیت جسمانی انسان سروکار دارند و به منظور صیانت جامعه و انسان باید قایل به مطلق بودن این جرایم گردید و با آن بدون توجه به حصول یا عدم حصول نتیجه برخورد نمود. بعضی از نویسندگان با همین استدلال این نظریه را در مورد جرایم مربوط به محیط زیست انتخاب کرده و به مقید بودن این جرایم انتقاد کرده اند.
بخش سوم: مجازات جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی و مرجع رسیدگی کننده
در این بخش مجازات هایی که در قوانین مختلف آمده است و مرجع رسیدگی کننده مورد بحث قرار می گیرد.
فصل اول: مجازات جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی
ابتدا مجازات و انواع آن را تعریف می نماییم و سپس مجازات جرم تهدید علیه بهداشت عمومی مورد بررسی قرار می دهیم.
مبحث اول : تعریف مجازات و انواع آن در حقوق جزای ایران
جرم عملی است که برخلاف قوانین و مقرارت یک جامعه صورت می گیرد و مجازات در حقیقت عکس العمل جامعه در برابر جرم است. در این گفتار به تعریف مجازات و بیان انواع آن در حقوق ایران می پردازیم:
مجازات در لغت به معنای جزا دادن، پاداش و کیفر آمده است. در اصطلاح حقوق تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است .برخی از نویسندگان گفته اند: مجازات عبارت از تنبیه و کیفری است که بر مرتکب جرم تحمیل می شود. مفهوم رنج از مفهوم مجازات غیر قابل تفکیک است و در واقع رنج و تعب است که مشخصه حقیقی مجازات می باشد.[۱۴۳] برخی دیگر از نویسندگان در تعریف مجازات گفته اند: مجازات آزاری است که قاضی به علت ارتکاب جرم و به نشانه نفرت جامعه از عمل مجرمانه و مرتکب آن، برای شخصی که مرتکب جرم شده بر طبق قانون تعیین می کند.[۱۴۴] و به تعبیر دیگر: « مجازات عبارت است از عکس العمل اجتماعی به صورت رنج و تعب که بر بزهکار اعمال می شود . مجازات توأم با رنج و تعب است و همین خصوصیت باعث می شود تا مجازات، ماهیتاً از تدابیر پیشگیری از وقوع جرم و الزام به جبران ضرر و زیان در دعاوی حقوقی متمایز شود.»[۱۴۵] هدف اصلی از برقراری کیفر در جامعه مبارزه علیه بزهکاری و حفظ نظم و امنیت در جامعه است و به همین دلیل ابتداییترین جوامع نیز برای حفظ و صیانت جامعه و اجرای صحیح قانون متوسل به اعمال مجازاتهایی شدهاند. علاوه بر این، اصلاح بزهکار، حمایت از جامعه، ارعاب بزهکار و پیشگیری عمومی ونیر جلب رضایت مجنی علیه از دیگر اهدافی است که در مجازات های مختلف مد نظر قانونگذار می باشد.[۱۴۶]
واکنش دیگری که جامعه در برابر جرم اتخاذ می کند اقدامات تأمینی و تربیتی است. «اقدامات تأمینی عبارت است از تدابیری که برای مقابله با حالت خطرناک بزهکار به موجب حکم دادگاه اتخاذ می شود.حالت خطرناک نیز حالتی است که به دلیل اقتران عوامل جرم زا اعم از فردی و اجتماعی، نوعی حالت آمادگی برای ارتکاب جرم در بزهکار پدید آورده است.[۱۴۷]»
همان طور که گفتیم ویژگی رنج آوری مجازات باعث تمایز اساسی بین مجازات و اقدامات تأمینی میشود علاوه بر این هدف اساسی از اقدامات تأمینی، پیشگیری از جرم است و به صورتهای مختلف با بهره گرفتن از وسایل تربیتی، معاضدتی و درمانی و نیز از طریق بالا بردن سطح فرهنگ و آموزش و پرورش مردم و اصلاح بزهکار شرایط پیشگیری از جرم را فراهم می سازد.[۱۴۸]
معمولاً مجازات ها را به اعتبارات مختلف به انواعی تقسیم می کنند . بررسی انواع مجازات در جرایم بهداشتی، درمانی دارویی مستلزم آن است که به عنوان مقدمه، انواع مجازات و تقسیمات آن در حقوق جزای ایران مورد بررسی قرار گیرد.در این جا ما به سه تقسیم بندی که معمولاً در مورد مجازات مورد بحث قرار می گیرد اشاره می کنیم:
مبحث دوم : مجازات های تهدید علیه بهداشت عمومی
بخشی از مقررات جزایی حقوق آب عمدتاً به مباحث آلودگی آبها تعلق دارد هر چند این قوانین یک روند واحد را طی نکرده و در خصوص میزان مجازاتها روال متفاوتی دارند ولی وجود آنها فی نفسه حائز اهمیت است.
از طرفی اشکال عمده ای که می توان به روش قانونگذاری در این بخش اشاره کرد پراکندگی تدوین این مقررات است. متاسفانه قانونگذار در جاهای مختلف با اتخاذ روش های متفاوت به وضع قوانین جزایی آلودگی آب پرداخته است. و حتی در جاهایی که به ممنوعیت آلوده کردن آب اشاره کرده از وضع مجازات خودداری نموده ، بدین جهت قواعد مختلف جزایی که در قوانین و پراکنده می باشند ذکر می گردند :
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در قوانین خاص مقرراتی در خصوص آلودگی آب حسب مورد وضع می گشت ، ولی در تدوین مقررات جزایی پس از پیروزی انقلاب و در سالهای اخیر با جامع نگری بیشتری قواعد مربوط به آلودگی آب در قوانین مجازات اسلامی تدوین شد لذا در دو بخش قوانین ایران بررسی می گردد . قوانینی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تصویب شده اند عبارتند از :
قانون صید و شکار مصوب ۱۳۴۶
ماده ۱۲ قانون مذکور اشعار میدارد : « کسانی که مرتکب اعمال زیر گردیدند به حبس تأدیبی از یکماه تا سه ماه و یا به جزای نقدی از پنج هزار ریال تا بیست هزار ریال محکوم می شوند.
آلوده نمودن آب رودخانه ها ، دریاچه ها ، قنوات و برکه های و مردابها به موادی که موجبات از بین رفتن آبزیان را فراهم آورند.
در صورت تکرار جرائم پیش بینی شده در ماده ۱۲ به اشد مجازات محکوم خواهد شد. و در مورد جرائم مذکور در این قانون هر گاه عمل ارتکابی طبق سایر قوانین مستلزم مجازات شدیدتری باشد مرتکب به مجازات اشد محکوم خواهد شد. » [۱۴۹]
قانون حفاظت دریا و رودخانه های مرزی از آلودگی با مواد نفتی مصوب ۱۴/۱۱/۱۳۵۴
« طبق ماده ۲ قانون مرقوم « آلوده کردن رودخانه های مرزی و آبهای داخلی و دریای سرزمینی ایران به نفت یا هر نوع مخلوط نفتی خواه توسط کشتی ها و خواه توسط سکوهای حفاری یا جزایر مصنوعی ( اعم از ثابت یا شناور ) و خواه توسط لوله ها و تأسیسات و مخازن نفتی واقع در خشکی یا دریا باشد ممنوع است و مرتکب به حبس جنحه ای از شش ماه تا دو سال یا پرداخت جزای نقدی از یک میلیون ریال تا ده میلیون ریال یا به هر دو مجازات محکوم می گردد.
در صورتی که آلودگی بواسطه بی مبالاتی یا بی احتیاطی واقع شود. مجازات مرتکب حداقل جزای نقدی مذکور است.نیروی دریایی یا ژاندارمری بر حسب مورد به منظور جلب و دستگیری مرتکب و تنظیم صورتمجلس تشخیص میزان آلودگی در صورتی که وسیله آلوده کننده نفتکش باشدآنرا متوقف و در مورد منابع آلوده کننده از ادامه عملیات آنها جلوگیری می کنند. » [۱۵۰]
قانون آب و نحوه ملی شدن آن مصوب ۱۳۴۷
طبق ماده ۶۰ قانون مرقوم و مخصوصاً بند ۵ آن « هرکس عمداً آب رودخانه و انهار عمومی را جویبارها و مخازن و منابع و قنوات و چاه ها را با اضافه کردن مواد خارجی به نحو مندرج در ماده ۵۶ این قانون آلوده کند در مواردی که منبع آب به عنوان منبع آب آشامیدنی به کار می رود و مرتکب به موجب سایر قوانین مربوطه نیز مورد تعقیب کیفری قرار خواهد گرفت و به دو هزار تا پنج هزار ریال یا از دو ماه تا شش ماه حبس تأدیبی یا هر دو مجازات بر حسب مورد محکوم خواهد شد. »[۱۵۱]
علیرغم اهمیت آلودگی آبها و ضرورت توجه به این مهم متأسفانه در قوانین پس از پیروزی انقلاب اسلامی که به طور خاص برای بحث آب وضع شده تعیین مجازاتی نگردیده ولی با اشاره به این قوانین که بطور عام آلودگی را ممنوع دانسته میزان مجازاتی که در قانون مجازات اسلامی ذکر شده توضیح داده خواهد شد.
قانون توزیع عادلانه آب مصوب ۲۲/۱۲/۱۳۶۱
در این قانون در ماده ۴۶ صرفاً به ممنوعیت آلودگی آب اشاره شده است و در ماده ۴۵ که به مبحث جرائم و مجازاتها اختصاص یافته مجازاتی برای آلودگی آب مشخص نشده است.[۱۵۲]
قانون مناطق دریای جمهوری اسلامی ایران مصوب ۳۱/۱/۱۳۷۲
در این قانون در ماده ۶ اشاره ای کلی به آن دارد که « ایجاد هرگونه آلودگی محیط زیست دریایی برخلاف مقررات جمهوری اسلامی ایران جرم محسوب و مستوجب عقوبت جزایی و مسئولیت مدنی خواهد بود.
آیین نامه بهداشت محیط مصوب ۲۴/۴/۱۳۷۱
در این آیین نامه نیز به منظور جلوگیری از روند رو به رشد آلودگی منابع آبهای سطحی و زیرزمینی اعم از چاه ها ، رودخانه ها ، قنات ، چشمه و آب مصرفی شهرها و روستاها کمیته ای به نام حفاظت از منابع آب آشامیدنی زیر نظر استاندارد تشکیل خواهد شد. تا موارد نقص بهداشت و رفع آلودگی را رسیدگی نمایند.[۱۵۳]
قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵
در ماده ۶۸۸ آمده که : « هر اقدامی که تهدید علیه بهداشت عمومی شناخته شود از قبیل آلوده کردن آب آشامیدنی یا توزیع آب آشامیدنی آلوده ، ریختن مواد مسموم کننده در رودخانه ها و … جرم محسوب و مرتکبین چنانچه طبق قوانین چنانچه طبق قوانین خاص مشمول مجازات شدیدتری نباشند به حبس تا یکسال محکوم خواهند شد . تشخیص این امر با وزارت بهداشت و در مان و سازمان محیط زیست است.
ضمن آنکه تعریف آلودگی را در تبصره ۲ قانون مذکور بعمل آورده است.
نظریات انقلاب معمولاً بهگونه ای با نظریات جنبش اجتماعی تداخل پیدا می کنند. برای مثال تأکید تیلی بر بسیج منابع و نظریه دیویس در مورد بالا رفتن انتظارات و اعتراض در تحلیل جنبشهای اجتماعی نفوذ زیادی داشته است. اما دیدگاه هایی هستندکه در زمینه جنبشهای اجتماعی دارای اهمیت بیشتری هستندو در زیر به بررسی نظریات آنها می پردازیم :
۱-۲-۲- نیل اسملسر [۱۸]
اسملسر شش شرط برای جنبشهای اجتماعی تشخیص میدهد:
-
- زمینه ساختاری؛ شرایط کلی که مشوق یا مانع تشکیل انواع مختلف جنبشهای اجتماعی است. چنین شرطی زمینه مساعدی را برای توسعه برخی از انواع جنبش اجتماعی فراهم می کند اما بهتنهایی جنبش را به وجود نمیآورد.
-
- فشار ساختاری؛ تنشهایی از نوع نگرانی درباره آینده، اضطراب، ابهام و یا برخورد مستقیم هدفها که باعث ایجاد منافع متعارض در درون جامعه میگردد.
۳٫گسترش باورهای تعمیمیافته؛ جنبشها تحت تأثیر ایدئولوژیهای معینی که نارضایتیها را متبلور ساخته و راههای عملی رفع آنها را نشان میدهد شکل میگیرند.
-
- عوامل شتابدهنده؛ حوادث یا رویدادهایی که موجب می شود کسانی که در جنبش شرکت می کنند مستقیماً وارد عمل شوند.
-
- گروه هماهنگ؛ هیچ رویدادی به ظهور جنبش نمیانجامد مگر اینکه یک گروه هماهنگ بسیج شده برای عمل، رهبری و نوعی وسایل ارتباط منظم بین شرکتگنندگان همراه با پشتوانه مالی وجود داشته باشد.
-
- عملکرد کنترل اجتماعی؛ مقامات حاکم ممکن است با مداخله و تعدیل زمینه و فشار ساختاری به جنبش پاسخ دهند و بر پیدایش و توسعه آن تأثیرگذارند. .( گیدنز، ۱۳۷۶،۶۸۲-۶۸۱)
جدول شماره (۲) جنبش اجتماعی از نظر اسملسر
۲-۲-۲- آلن تورن [۱۹]
از نظر تورن جنبشهای اجتماعی اهمیتی را که در جوامع امروزی به فعالگرایی در دستیابی به اهداف داده می شود منعکس میسازند. جوامع امروزی با تاریخیت مشخص میشوند یعنی شیوه نگرشی که در آن از شناخت فرایندهای اجتماعی برای تغییر شکل شرایط اجتماعی استفاده می شود. تورن به درک اهدافی که جنبشهای اجتماعی دنبال می کنند و دیدگاه ها و عقایدی که در مقابله با آن فعالیت می کنند توجه داشت. از منظر تورن جنبشهای اجتماعی باید در یک میدان عمل مطالعه شوند. میدان عمل به ارتباطات بین جنبش اجتماعی و نیروها و عواملی اطلاق می شود که جنبش در برابر آنها قرار گرفته است. گفتگوی متقابل در میدان عمل می تواند به تغییر در شرایط جنبش شود مثل ترکیب و یکی شدن دیدگاه های طرفین و یا محو جنبش.( گیدنز، ۱۳۷۶، ۶۸۴-۶۸۳)
آلن تورن اصول سهگانهیی را برای موجودیت جنبشهای اجتماعی پیریزی کردهاست که عبارتند از:
۱- اصل هویت: یک جنبش اجتماعی باید از هویتی مشخص برخوردار باشد یعنی اینکه مشخص شود از چه افرادی تشکیل شده، سخنگوی چه افراد و گروههایی است و مدافع و محافظ چه منافعی است.
۲- اصل مخالفت: جنبش اجتماعی همیشه در برابر نوعی مانع یا نیروی مقاوم قرار دارد و پیوسته سعی در درهم شکستن دشمنانی دارد. بدون اصل مخالفت، ضدیت، جنبش اجتماعی نمیتواند وجود داشته باشد. اکثر جنبشهای اجتماعی همیشه با وضع موجود مخالفند و اهداف خود را با وضع موجود در تعارض میبینند.
۳- اصل عمومیت: یک جنبش اجتماعی به نام ارزشهایی برتر با ایدههایی بزرگ، فلسفی یا ایدههای مذهبی آغاز میگردد و کنش آن هم ملهم از تفکر و عقیدهیی است که تا حد امکان سعی در گسترش و پیشرفت دارد. دلایلی که باعث کنش یک جنبش اجتماعی میشود ممکن است به صورت منافع ملی، آزادی بشریت، رفاه و خوشبختی جمعی، حقوق انسانی، سلامت همگانی، خواست الهی و… باشد و اینها همان خصوصیاتیاند که «آلن تورن» آن را اصل عمومیت مینامد.( شرفی ، ۲۰۱۱)
جدول شماره ( ۳ ) اصول سه گانه آلن تورن
۳-۲-۲- تدا اسکاکپول ، با تاکید بر انقلاب های اجتماعی در فرانسه ، روسیه وچین معتقد است که انقلاب ها اجتماعی بوده و آنها را به عنوان استحاله های سریع و بنیادی دولت و ساختارهای طبقاتی تعریف می کند استحاله هایی که با شورشهای طبقاتی از بالا همراهند ، و به گونه جزیی از طریق این شورشها انجام می گیرند .بنابراین مبنای کار او نخست این که او چشم اندازی را پذیرفته که خودش آن را « چشم انداز ساختاری و غیر ارادی » می داند دوم آن که زمینه های بین المللی و تاریخ جهانی را موضوع خود قرار داده است وسوم تاکید او بر دولت به عنوان یک واحد بالقوه مستقل، بوده است .
او بر یک چشم انداز ساختاری برای تحلیل انقلاب ها ی اجتماعی و بر اهمیت عوامل فرا ملی یا بین المللی بیش از اندازه تاکید دارد همچنین بر آنچه که رهبران انقلاب در عمل انجام می دهند ، یعنی نبرد برای کسب قدرت سیاسی ، نیز تاکید می ورزد . ( ریتزر، ۱۳۸۰،۲۵۳-۲۵۴-۲۵۶)
۴-۲-۲- هانا آرنت، شکل گیری اجتماعات جدید به منظور جنبش اجتماعی چنین ترسیم می کند:
«زمانی که افراد پیوستگی گروهی خود را از دست می دهند، ذرّهای شدن افراد یا حس فقدان اجتماع به آنان دست می دهد.
ذرهای شدن موجب پیدایش حالتی در افراد میشود که آنان را آماده پذیرش ایدئولوژیهای جدید و نیز جستجوی جامعهای جدید به جای جامعه از دست رفته میکند.
توتالیتاریانیزم یا جامعه کاذب به وجود میآید که در آن گروهی از نخبگان بر جامعه سلطه کامل دارند».
جدول شماره ( ۴ ) جنبش اجتماعی از نظر آرنت
۵-۲-۵- ملوچی، جوامع پساصنعتی قبل از هر چیز به نشانه ها توجه می کنند به عقیده وی جنبش های اجتماعی نوین بر خلاف همتایان قرون گذشته شان معطوف به مبارزه بر سر تولید منابع مادی، توزیع شان یا جلوگیری از حقوق شهروندی به وسیله دولت ها نیستند بلکه معطوف به دسترسی به اطلاعات و بحث بر سر منابع سمبلیک نظیر زیباسازی خشونت در رسانه ها می باشند، جنبش های اجتماعی نوین قبل از هر چیز به مبارزه در حوزه فرهنگ توجه دارند. (رسانه ، ۱۳۹۰ )
۶-۲-۲- ماریو دیانی ، به عقیده وی جنبش های اجتماعی دارای چهار ویژگی می باشد:
۱-جنبش اجتماعی شبکه ای از تعاملات غیر رسمی بین تعداد متنوعی از افراد، گروه ها و سازمان ها می باشد.
۲- مزر بین شبکه ها یک جنبش به وسیله هویت جمعی خاصی تعیین می گردد که بین بازیگران درگیر در تعامل مشترک است.
۳- بازیگران جنبش های اجتماعی در برخورد های سیاسی و یا فرهنگی درگیرند، این موضوع بدان معناست که تغییرات اجتماعی را در سطح سیستمی یا غیر سیستمی افزایش می دهند یا با آن مخالفت دارند. ۴- یک جنبش اجتماعی شبکه ای از تعاملات غیر رسمی بین افراد ، گروه ها و یا سازمان ها که بر مبنای یک هویت جمعی مشترک در برخوردی سیاسی یا فرهنگی درگیرند.
جدول شماره ( ۶ ) ویژگی های جنبش اجتماعی از نظر دیانی
دیانی با توجه به این چهار ویژگی جنبش های اجتماعی را چنین تعریف می کند ، جنبش های اجتماعی ، شبکه ای تعامل غیر رسمی افراد ، گروه ها و سازمان ها درگیر در یک برخورد سیاسی یا فرهنگی مبتنی بر یک هویت جمعی مشترک. (رسانه ، ۱۳۹۰ )
۷-۲-۲- گی روشه ،استاد برجسته جامعهشناسی سیاسی در دانشگاه مونرآل کانادا، در تعریف جنبش اجتماعی میگوید: «جنبش اجتماعی عبارت است از سازمانی کاملا شکل گرفته و مشخص که به منظور دفاع یا گسترش یا دستیابی به هدفهای خاصی به گروه بندی و تشکل اعضا میپردازد و در صدد بر میآید تا عناصری را از جامعه تغییر دهد یا آنها را حفظ کند.» همه جنبشهای اجتماعی ویژگیهای خاص و مشترکی دارند که عبارتند از: مشخص بودن اهداف، داشتن برنامه اصولی برای نیل به اهداف و ایدئولوژی. عامل گردآوری اعضای جنبش اجتماعی، ایدئولوژی جنبش اجتماعی است. زیرا ایدئولوژی نه تنها وضع اجتماعی موجود را به باد انتقاد میگیرد، بلکه علاوه بر آن اهداف جنبش و روشهای نیل به آن را نیز مشخا و روشن میکند. آنچه اصولا جنبش اجتماعی را مشخص و بارز و برجسته میسازد، متقاضی و مدعی بودن آن است که سعی در شناساندن و پیروز گردانیدن ایدهها و منافع و ارزشهای معینی دارد و بدین منظور پیوسته سعی در افزایش اعضا و کوشش در جهت جلب توجه عامه و نیز برگزیدگان جامعه میکند. وسایلی که جنبشهای اجتماعی به آن متوسل میشوند، متفاوت است. بطوری که از تبلیغات ساده و تحت فشار قرار دادن افکار عمومی گرفته تا خشونت و تظاهرات خشونتآمیز، انهدام اموال دولتی، ترور و سرکوب مورد استفاده قرار میگیرد. ولی به هر حال صرفنظر از هدفها و وسایل مورد استفاده جنبش اجتماعی همیشه با یک اساس فکری جدید مشخص میشود. جامعهشناسان برای انجام تحقیق و پژوهش در زمینه جنبشهای اجتماعی میتوانند در یک مدت زمان طولانی آنها را بررسی یا حتی در این جنبشها شرکت نمایند. به علاوه پژوهشگران علوم اجتماعی و جامعهشناسان سیاسی اظهارات رسمی و غیررسمی اعضای جنبش و نقشهای اعضا را مورد بررسی قرار میدهند تا به اهداف و فرضیههایی که دارند، جامه عمل بپوشانند.( نامی،۱۳۸۴)
۸-۲-۲- دوناتلا دلاپورتا[۲۰] و ماریو دیانی [۲۱]
معتقدند که جنبشهای اجتماعی، شبکههایِ غیررسمیِ مبتنی بر اعتقادات مشترک و همبستگیهایی هستند که از طریق استفاده مداوم از اشکال گوناگون اعتراض حول موضوعات منازعهآمیز بسیج میشوند. آنها با تاکید بر ویژگیهای فوق، به دنبال آن هستند که جنبشهای اجتماعی را از دیگر اشکال عمل جمعی از قبیل احزاب، گروه های ذینفوذ، فرقههای مذهبی، وقایع اعتراضآمیز موردی، ائتلافهای سیاسی و… جدا کنند.( دلاپورتا و دیانی، ۱۳۸۳، ۳۳)
همچنین آنها معتقدند که چهار نظریه جنبش های اجتماعی را تئوریزه می کنند و آنها عبارتند از :
-
- « نظریه عمل جمعی » ، که توجه تحلیل گران را به عمل جمعی به مثابه فعالیتی معطوف به معنا جلب می کنند .
-
- « نظریه بسیج منابع »، که به اهمیت اجزاء عقلانی و استراتژیک پدیده ای به ظاهر غیر عقلانی تاکید می ورزند .
-
- « نظریه جنبش های اجتماعی جدید »،که مسائل مربوط به اهمیت دگرگونی های جوامع صنعتی و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار می دهند.
-
- « نظریه فرایند سیاسی »، که توجه خود رابرجنبش های اجتماعی به مثابه بازیگران اصلی جدید در تجمیع و نمایندگی منافع مختلف معطوف نموده است .( دلاپورتا و دیانی ، ۱۶و۱۷)
جدول شماره (۷ ) نظریات دوناتلا دلاپورتاو ماریو دیانی در خصوص جنبش اجتماعی
۹-۲-۲- چارلز تیلی : از جمله نظریه پردازان تاثیرگذار در زمینه مطالعات جنبش های اجتماعی به شمار می آید. مجموعه آراء وی در قالب نظریه هایی که تحت عنوان «بسیج منابع» شهرت یافته است، قابل دسته بندی هستند. همانگونه که خود در مقدمه کتاب از بسیج تا انقلاب اذعان می دارد، تلاش وی در جهت تدوین نظریه ای برای تبیین و توصیف «کنش های جمعی» هدف گیری شده است (تیلی ، ۱۳۸۵، ۱۷).
به عقیده وی، پدیده هایی همچون انقلاب ها، شورش ها، جنبش های اجتماعی، توطئه های سیاسی، و حتی بسیاری از کودتاها، انواع مختلفی از کنش های جمعی هستند که با هدف ایجاد تغییر یا ممانعت از تغییری در جامعه اتفاق می افتند. بدین منظور نظریه پردازی درباره کنش های اجتماعی برای نیل به شناخت درباره این پدیده ها بسیار ضروری است. مجموعه نظریه های نظام یافته تیلی در زمینه کنش جمعی را می توان در کتاب مشهور وی، «از بسیج تا انقلاب» جستجو کرد. وی در این کتاب نخست به ضرورت مطالعه جنبش های اجتماعی می پردازد و پس از آن مروری مفصل و نقادانه بر نظریه ها کلاسیک و متاخر ماقبل خود انجام می دهد. پس از آن اصول کلی نظریه کنش جمعی خود را مطرح می سازد و در ادامه کتاب به تشریح جزئیات آن می پردازد. (تیلی ، ۱۳۸۵، ۱۷)
همانگونه که اشاره شد، تیلی پیش از طرح چارچوب نظری خود، مروری منتقدانه بر نظریه های کلاسیک و متاخر پیش از خود دارد. در مورد نظریه پردازان کلاسیک، آراء مارکس، دورکهایم، وبر و میل را مورد بررسی قرار می دهد. تیلی منشاء کنش های جمعی را متاثر از مارکس، کشمکشی می داند که حول یک تضاد اجتماعی شکل می گیرد. در واقع، در سطح تبیینی، تیلی ریشه های ظهور کنش جمعی را از مارکس اقتباس کرده است. اما نقدی که بر مارکس وارد می داند، در مورد تشریح فرایند های درونی کنش های جمعی است که در چارچوب نظری مارکس کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به بیان دیگر، نظریه مارکس بیشتر کلان نگر است و از این جهت مورد نقد تیلی قرار دارد. مسئله ای که در آراء میل و وبر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. وبر، به تعاریف کنشگران دخیل در یک کنش جمعی توجه ویژه ای دارد و نظام باورهای درون یک جماعت را مسئله محوری کنش های جمعی آنان می داند. میل نیز به فرایندهای جزئی کنش های جمعی می پردازد؛ از نظر وی، کنش جمعی نتیجه پیگیری حسابگرانه منافع فردی است. اما در مورد دورکهایم، تفکیک کارکردگرایانه وضع عادی (نظم) از وضع غیر عادی (کشمکش و تضاد)، از نظر تیلی صحیح نیست، چراکه به نظر وی، کنش جمعی پدیده ای طبیعی است و در جریان زندگی روزمره اجتماعی جریان دارد.
در مورد متاخرین، نظریه پردازانی همچون هانتینگتون، چالمرز جانسون، و رابرت تد گر (که آنها متاثر از دورکهایم هستند)؛ مانکور اولسون، آنتونی اوبرشال، مایر زالد و جان مک کارتی (که ادامه دهندگان سنت میل قلمداد می شوند)؛ گاسفیلد (که تحت تاثیر وبر قرار دارد)، و مارکسیست ها (که تعبیراتی جدید از درون آراء مارکس وضع کرده اند)؛ دیگر نظریه پردازانی هستند که مورد نقد و بررسی تیلی قرار گرفته اند. در مجموع، می توان اذعان داشت به غیر از افرادی که تحت تاثیر دورکهایم قرار دارند، تیلی تلاش کرده است که از سایر نظریه پردازان متاخر برای تدوین چارچوب نظری خود بهره گیرد. بویژه باید به آراء مانکور اولسون و آنتونی اوبرشال در این خصوص اشاره کرد. مباحثی همچون «انتخاب عقلانی»، «نظریه بازی» و «کالای جمعی»، از جمله موضوعاتی هستند که تیلی در تدوین نظریه خود از آنها بهره جسته است. باید اذعان داشت که نظریه تیلی زمانی که مطرح شد توانست بسیاری از نظریه های ماقبل خود را تضعیف کند و تاثیر بسزایی در غلبه رویکرد بسیج منابع برای تحلیل کنش های جمعی و جنبش های اجتماعی بر جای گذارد.
الْمَسْکَنَهُ مِفْتَاحُ الْبُؤْس (مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۷۸، ص ۳۵۳)
«ناداری کلید بدبختی است.»
فقیر همواره دغدغهمند رفع نیازهای اساسی خود است؛ در پی لقمه نانی است تا سیر شود، دنبال سرپناهی است تا به آرامش و امنیت برسد و پوشاک و لباسی میخواهد که خود را بپوشاند. گاهی موفق میشود اما غالب اوقات ناکام میماند و همین امر باعث اندوه و نگرانی او میشود؛ کما این که امام صادق (ع) نیز در حدیثی فرمودهاند:
ثُمَ مَنْ قَدْ عَلِمْتُمْ فِی فَضْلِهِ وَ زُهْدِهِ سَلْمَانُ وَ أَبُوذَرٍّ رَحِمَهُمَا اللَّهُ فَأَمَّا سَلْمَانُ فَکَانَ إِذَا أَخَذَ عَطَاءَهُ رَفَعَ مِنْهُ قُوتَهُ لِسَنَتِهِ حَتَّی یَحْضُرَ عَطَاؤُهُ مِنْ قَابِلٍ فَقِیلَ لَهُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَنْتَ فِی زُهْدِک تَصْنَعُ هَذَا وَ أَنْتَ لَا تَدْرِی لَعَلَّک تَمُوتُ الْیَوْمَ أَوْ غَداً فَکَانَ جَوَابَهُ أَنْ قَالَ مَا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِی الْبَقَاءَ کَمَا خِفْتُمْ عَلَی الْفَنَاءَ أَمَا عَلِمْتُمْ یَا جَهَلَهُ أَنَّ النَّفْسَ قَدْ تَلْتَاثُ عَلَی صاحِبُها إِذَا لَمْ یَکُنْ لَهَا مِنَ الْعَیْشِ مَا تَعْتَمِدُ عَلَیْهِ فَإِذَا هِی أَحْرَزَتْ معیشتها اطْمَأَنَّتْ (حر عاملی، ج ۱۲، ص ۳۲۰؛ کلینی، ۱۴۰۷ ق، ج ۵، ص ۶۸)
«سلمان و ابوذر- رحمهما اللّه- از کسانی بودند که شما از فضیلت و زهد آنان آگاهید؛ همین سلمان چون سهم خود را از بیتالمال میگرفت، به اندازه قوت سال خود از آن برمیداشت و تا رسیدن سهم سال بعد آن را نگاه میداشت. به او گفتند: ای ابا عبد اللّه[۳۷]! تو با زهدی که داری چنین میکنی، و حال آنکه نمیدانی امروز خواهی مرد یا فردا؟ و او در جواب میگفت: چرا همان گونه که میترسید بمیرم، امید ندارید (فکر نمیکنید) زنده بمانم؟ مگر شما نادانان[۳۸] نمیدانید که نفس انسان اگر به داشتن وسیله معیشت خود مطمئن نباشد گرفتار پریشانی و اضطراب میشود، و چون وسیله معیشت داشت اطمینان خاطر پیدا میکند …»
۳-۲-۳- ذلت و خواری
حضرت علی (ع) میفرمایند:
اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِی بِالْیَسَارِ وَ لَا تَبْذُلْ جَاهِی بِالْإِقْتَارِ فَأَسْتَرْزِقَ طَالِبِی رِزْقِک وَ أَسْتَعْطِفَ شِرَارَ خَلْقِک وَ أُبْتَلَی بِحمدِ مَنْ أَعْطَانِی وَ أُفْتَتَنَ بِذمِّ مَنْ مَنَعَنِی وَ أَنْتَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ کُلِّهِ وَلِی الْإِعْطَاءِ وَ الْمَنْعِ- إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیر (صبحی صالح، ۱۴۱۴ ق، ص ۳۴۷)
«خدایا به توانگری، آبرویم را نگاه دار و به تنگدستی حرمتم را ضایع مکن تا از خلق محتاج تو، روزی خواهم و از خلق بدکردار تو عطوفت و مهربانی طلب کنم و به ستودن و مدح کسی که به من عطائی ارزانی داشته مبتلا شوم و به نکوهیدن کسی که بخشش خود را از من باز داشته فریفته گردم. در حالی که تو فوق اینها، صاحب بخشیدن و باز داشتن هستی.»
و باز میفرمایند:
مَنِ اسْتَغْنَی کَرُمَ عَلَی أَهْلِهِ وَ مَنِ افْتَقَرَ هَانَ عَلَیْهِم (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۶۹۱)
«هر که توانگر شود، نزد کسانش گرامی گردد و هر که نادار باشد، نزد آنان خوار است.»
مَن أظهَرَ فَقرَهُ أذَلَ قَدرَه (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۶۴۴)
«هر که فقر و ناداری خود را آشکار کند، آبروی خود را میریزد و خود را ذلیل می کند.»
الفَقیرُ فِی الوَطَنِ مُمتَهنٌ (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۳۳)
«فقیر در میهن خود حقیر است.»
الفَقیرُ حَقِیرٌ لا َسمَعُ کَلامَهُ وَ لایَعرِفُ مَقامَهُ لَو کانَ الفَقیرُ صادِقاً یَسمَونَه کَاذِباً وَ لَو کَانَ زَاهِداً یَسمَونَه جَاهِلاً (مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۷۲، ص ۴۷)
«فقیر حقیر است، به سخن او کسی گوش نمیدهد، و قدر او را هیچ کس نمیشناسد. اگر فقیر راستگو باشد او را دروغگو میخوانند، و اگر زاهد باشد نادان مینامند.»
انسانهای فقیر و نیازمند تحت تأثیر فشارهای فردی و خانوادگی و اجتماعی مجبور به انجام رفتارها و تمسک به هنجارهایی میگردند که با روح آزادگی و ارزشهای انسانی منافات دارد و موجب ذلت میگردد.
حضرت علی (ع) میفرمایند:
الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِه (عبده، ۱۳۹۱، ج ۳، ص ۱۵۲)
«فقر انسان زیرک را به هنگام بیان دلیل خویش لال میکند.»
اَلْفَقِیرُ حَقِیرٌ لَا یُسْمَعُ کَلَامُهُ (مجلسی، ۱۴۰۹ ق، ج ۷۲، ص ۴۷)
«انسان فقیر حقیر است، و کسی به سخن او گوش نمیدهد.»
متأسفانه بر خلاف سیره بزرگان دینیمان که همیشه رفتار نیکویی با فقرا داشتند و با روی باز با ایشان برخورد میکردند، بسیاری از مردم نگاهشان به ظواهر است و با کسی که سر و وضع مناسب و وضع مالی خوبی نداشته باشد برخورد خوبی ندارند. او را فراموش میکنند (الْفَقْرُ یُنسِی) (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۱۲) و در نظرشان خوار میگردد اگر چه از نزدیکان ایشان باشد. (مَنِ اسْتَغْنَی کَرُمَ عَلَی أَهْلِهِ وَ مَنِ افْتَقَرَ هَانَ عَلَی أَهْلِه) (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۲۹۰) وقتی هم فردی در چشم مردم حقیر و خوار شمرده شود در مقابل آنها احساس ضعف کرده و نمیتواند از حق خود در برابر آنها دفاع کند. کلامش شنیده نمیشود پس مقام او هم ناشناخته خواهد بود. (الفَقیرُ حَقِیرٌ لا َیُسمَعُ کَلامُهُ وَ لایُعرَفُ مَقامُه) (مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۷۲، ص ۴۷)
انسان فقیر حقیر است، و کسی به سخن او گوش نمیدهد. این کشته شدن برای آدمی سختتر از کشته شدن جسدی است، زیرا که پایگاه اصلی برای هر کس شخصیّت اجتماعی و مقام انسانی او است. و احساس عقده حقارت ناشی از فقر، این پایگاه و مقام را ویران میکند و از میان میبرد.
۳-۲-۴- بلا و گرفتاری
یکی دیگر از پیامدهای فقر بلا و گرفتاری است. امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند:
الْفَقْرُ مَعَ الدَّیْنِ الشَّقَاءُ الْأَکْبَر (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۲۸)
«فقر با بدهکاری، بزرگترین بدبختی است.»
إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَهَ (عبده، ۱۳۹۱، ج ۳، ص ۲۴۷)
«آگاه باشید! که فقر و فاقه از جمله بلاهاست.»
پس از این سخن چنین آمده است:
إِنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَهَ الْمَال (عبده، ۱۳۹۱، ج ۳، ص ۲۴۷)
«فراوانی مال از جمله نعمتهاست.»
و پیداست که این «فراوانی»، که امام (ع) آن را از جمله نعمتها میشمرد، رابطهای با فزونی تکاثری ندارد، چرا که آن فراوانی مالی که علاوه بر عقل و تجربه، تعالیم اسلامی نیز از آن نهی کرده است، فزونی همراه با تکاثر است. امام علی (ع) میفرمایند:
کَثرَهُ الماَلِ یُفسِدُ القُلُوبَ، وَ یُنسِی الذُّنُوبَ (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۲۴۴)
«فزونی مال دلها را تباه میکند و گناهان را از یاد میبرد.»
و در روایت دیگری میفرمایند:
ثَرْوَهُ الْمَالِ تُرْدِی وَ تُطْغِی وَ تَفْنَی (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۱۶۲)
«بسیاری مال انسان را به سقوط میکشاند، و سرکشی میآورد، و نابود میسازد».
پس بهتر است که این احادیث را پیوسته به یک دیگر (و به صورت یک منظومه مرتبط) فراگیریم، و درد فزونی مال را با انفاق آن در راه خدا درمان کنیم.
امام سجّاد (ع) در مناجاتشان اینگونه میفرمایند:
اللَّهُمَ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ الْمَعِیشَهِ مَعِیشَهً أَقْوَی بِهَا عَلَی جَمِیعِ حَاجَاتِی… مِنْ غَیْرِ أَنْ تُتْرِفَنِی فِیهَا فَأَطْغَی أَوْ تُقَتِّرَهَا عَلَی فَأَشْقَی (مجلسی، ج ۹۰، ص ۱۲)
«خدایا! از تو خواستار نیکوترین معیشتم: معیشتی که با آن توانایی بر طاعت تو پیدا کنم، و با آن به همه نیازمندیهایم برسم … بی آنکه سبب اتراف (رفاهزدگی) من شود و سر به طغیان بردارم، یا آن اندازه آن را اندک بدهی که گرفتار بدبختی شوم …»
امام باقر (ع) نیز در دعایشان به درگاه خداوند متعال عرضه میدارند:
أَسْأَلُکَ اللَّهُمَ الرَّفَاهِیَهَ فِی مَعِیشَتِی مَا أَبْقَیْتَنِی، مَعِیشَهً أَقْوی بِهَا عَلی طَاعَتِکَ، وَ أَبْلُغُ بِهَا رِضْوَانَکَ، … وَ لَاتَرْزُقْنِی رِزْقاً یُطْغِینِی، وَ لَا تَبْتَلِیَنِّی بِفقرٍ أَشْقی بِه (مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۹۷، ص ۳۷۹)
«خدایا! تا در دنیا هستم از تو معیشتی با آسایش مسألت میکنم: معیشتی که با آن قدرت بر طاعت تو پیدا کنم، و رضایت کامل تو را به دست آورم … و مرا چنان روزی مده که به طغیانم وادارد، و به فقر گرفتار مساز که بدبختم سازد.»
همانطور که در روایات بالا مشاهده میشود اصل فراوانی مال در کلام اهلبیت (ع) مذمت نشده بلکه رفاه طلبی، اتراف و مالی که انسان را از اطاعت الهی و بندگی خارج کند منظور است. لذا اگر فردی مال فراوانی به دست آورد ولی به حد کفاف زندگی کند و از مالش برای کارهای خیر مثل انفاق استفاده کند، بهرهمند از ثواب و خشنودی الهی نیز گشته و به نظر میآید آن فزونی مال که در روایت آمده «إنّ مِنَ النِّعَمِ سَعَهُ المالِ» همین مال است.
۳-۲-۵- ایجاد دشمنی و پرخاشگری در جامعه
امیرالمؤمنین (ع) در این زمینه میفرمایند:
فَإنَّ الفَقرَ… دَاعیِهٌ لِلمَقتِ (صبحی صالح، ۱۴۱۴ ق، ص ۱۶)
«به درستی که فقر باعث دشمنی و خصومت است.»
عَجِبتُ لِمَن لایَجِدُ قُوتَ فِی بیتِهِ کَیفَ لایَخرِجُ عَلی النّاسِ شَاهِراً سَیفِهِ (جرداق، ۱۹۳۷ م، ج ۴، ص ۶۲۸)
«در تعجبم از کسی که در خانهاش غذایی نیست و با شمشیر برهنه بر مردم خروج نمیکند.»
دارایی به عنوان یک تکیه گاه اجتماعی در برابر نیازها و مشکلات تلقی میگردد و طبعاً کسی که از این تکیه گاه بیبهره باشد، سعی میکند این خلأ را با تکیه بر دیگران جبران کند. اما این مسأله امر سادهای نیست و کمتر پیش میآید که افرادی پیدا شوند که کفالت این افراد را به طور تمام و کمال بر عهده بگیرند؛ به این علت تعامل فقرا با دیگران دچار مشکل میشود و ممکن است منجر به خصومت و دشمنی بین آنان هم بشود.
- MAPKs(i.e., ERK, JNK, & p38)، وقتی در معرض کادمیوم قرار می گیرند با حساسیت های مختلف فعال می شوند. اینکه مسیرهای سیگنالینگ در مواجه با فلزات سنگین یا منجر به حفاظت سلولها می شوند یا مرگ سلولی، هنوز کاملا شناخته نشده است. پروتئین کینازهای فعال کننده میتوژن (MAPKs)، مانند پروتئین کیناز تنظیم کننده سیگنال خارج سلولی (ERK)، c-Jun, JNK و p38، سبب انتقال سیگنالهای خارج سلولی به هسته می شود و نشان داده شده است که برای شرکت در زمینه های گوناگون از اعمال سلولی مانند رشد سلول، تمایز و آپوپتوز نقش دارند (شکل ۲۴).
مواجهه با کادمیوم، می تواند ERK, JNK و p38 MAPK را فعال کند و سبب القاء بیان ژنهای c-fos و c-jun اولیه جهت گسترش آپپتوز شود. با این حال به نظر می رسد که اعضای خانواده MAPK به طور متفاوت؛ بسته به فلز سنگین و نوع سلول در معرض، فعال می شوند. در نتیجه، پاسخ های سلولی مختلف ممکن است توسط الگوی مشخص از فعالیت MAPKs، ایجاد شود. MAPKs ممکن است یکی از مسیرهای مهم انتقال سیگنال سلولی باشد که تحت تاثیر آلودگی های زیست محیطی، از جمله فلزات سنگین، قرار می گیرد (۱۰۳).
شکل ۲۳: انواع مسیرهای سیگنالینگ MAPK.
- اثرات شبه استروژن کادمیوم و افزایش خطر سرطانهای وابسته به هورمون ناشی از در معرض کادمیوم قرار گرفتن در چندین مطالعه گزارش شده است. کادمیوم بر روی مسیرهای سیگنالینگ سلولی بویژه بر روی سیگنالینگ استروژن موثر است. Cd به طور قابل توجه ای بر فسفوریلاسیون کیناز و بیان ژن اثر می گذارد و فسفوریلاسیون ERK1/2 را به طور قابل توجه ای افزایش می دهد (۱۰۴).
- ساختارهای zinc-finger که در فاکتورهای رونویسی و پروتئین های ترمیم DNA یافت می شوند، واسطه های اتصال protein-protein و DNA-proteinمیباشند. در غلظت های پائین این فلزات(Cd,Ni,Co,Ars) مداخله در رونویسی DNA و ترمیم دیده شده است. واکنش یونهای فلزات سمی با دومین های protein متصل به z-f مشاهده شده است. اثرات مختلفی از جمله جابجایی z-f، تشکیل کمپلکس های ترکیبی، اکسیداسیون رزیدوهای سیتئین در دومین های متصل به فلز مشاهده شده است. تاخوردن نامناسب دومین های z-f با فقدان عملکرد درست protein همراه است. مختل شدن ساختارهای z-f ممکن است منجر به تداخل در پروسه های متعدد سلولی درگیر در بیان ژن، تنظیم رشد و حفاظت یکپارچه ژنومیک شود. همچنین این فلزات از طریق اثر بر روی فعالیت XPA و Fgp، دو پروتئین z-f موثر در ترمیم DNA باعث مهار ترمیم حذف نوکلئوتید و مهار ترمیم حذف باز می شوند (۱۰۵).
۲-۸-۳- نیکل
- یکی از مکانیسم های احتمالی آپوپتوز و سرطان های ناشی از نیکل، القاء ROS توسط ترکیبات نیکل است. ROS تولید شده در مسیرهای سیگنالینگ Akt (پروتئین کیناز B) درگیر است (شکل ۲۵).
Akt سرین/تره اونین کینازها، یکی از تنظیم کننده های اصلی عمل زنده ماندن سلول در پاسخ به تحریک فاکتور رشد است. اعتقاد عمومی بر این است که این کینازها از طریق فسفوریلاسیون و مهار تعدادی از پروتئین های تنظیم کننده آپتوز، ضد آپپتوز هستند. گزارش شده است که کیناز ۱ تنظیم کننده سیگنال آپپتوز (ASK1) توسط Akt در سرین ۸۳ فسفریله می شود و فعالیتش کاهش می یابد.
ASK1، یک سرین تره اونین کیناز است که به عنوان یک پروتئین کیناز کیناز کیناز فعال کننده میتوژن (MAPKKK)، در پروتئین کیناز c-Jun N-terminal kinase/stress-activated (JNK/SAPK) و آبشارهای سیگنالینگ p38 MAPK در ابتدا کشف شد. امروزه، تحقیقات اصلی بر Akt، بر نقش آن در پیشرفت رشد سلول فوکوس کرده است. در مورد عملکردش در آپپتوز سلولی شناخت کمی وجود دارد. مطالعات اخیر خاطر نشان کرد که نیکل القاء کننده ROS، Akt را فعال می کند، که از طریق فسفوریلاسیون Thr838، سبب فعال شدن ASK1 می شود که منجر به فعالیت پایین دست p38 MAPK شده و سرانجام سبب آپپتوز سلولی می شود(۱۰۷-۱۰۶).
شکل ۲۵: اثر نیکل بر مسیر سیگنالینگ.
- نیکل در انسان و حیوان یک سرطانزا می باشد که اثر اولیه شروع پروسه اش در گسترش سرطان ریه است. فلزات واسطه می توانند به DNA از طریق رادیکال های آزاد تولید شده توسط واکنش فنتون، آسیب برسانند.
پروتئین های انگشت روی به عنوان عوامل رونویسی ای که به طور خاص به توالی های کوتاه DNA متصل شده اند و کنترل رونویسی از تعدادی ژن را به عهده دارند، عمل می کنند.
آزمایشات نشان داده اند که فلزات مانند کبالت، کادمیم، مس، نیکل و آهن ممکن است به جای روی، در پروتئین انگشت روی جایگزین شوند. یک مکانیزم مهم سرطانزایی این فلز واسطه، افزایش پردازش اکسیداسیون احیاء سلولی توسط فلزات است. با جایگزینی اکسیداسیون احیای فلز به جای روی در پروتئین انگشت روی، انتظار تولید رادیکالهای آزاد است که ممکن است باعث تخریب DNA شود(۱۰۹-۱۰۸).
- اثر خارج سلولی نیکل که ممکن است در سرطانزایی آن نقش داشته باشد، تغییر در اتصال نرمال DNA-pr است. از آنجایی که تنظیم همانندسازی DNA و بیان ژن به تعاملات DNA-pr بستگی دارد، اثر نیکل در تغییر وسیع اتصال DNA-pr، ممکن است در تنظیم مداخله کند و منجر به فعالیت سرطانزایی ترکیبات نیکل شود(۱۱۰).
- فعالیت پایدار NF-kB بوسیله مسیرهای سیگنالینگ فعال شده توسط فلز، می تواند منجر به فرآیندهای التهابی مزمن و بیماری های مرتبط، از جمله سرطان شود. تولید TNF-a, IL-1 B, IL-6 و IL-8 به علت نقش مهم آنها در بیماریهای التهابی مزمن و بیماریهای اتوایمیون افزایش پیدا کرد و سرانجام سبب توسعه سرطان شد. نتایج به دست آمده نشان داد که روی، نیکل و کادمیوم به میزان قابل توجهی NF-kB را فعال می کنند و کموکین IL-8 را انتشار می دهند (۱۱۱).
- نیکل از طریق مسیرهای سیگنالینگ مختلف موجب بیان CCR7 (رسپتور کموکاین) در سلولهای دندرتیک انسان می شود. نیکل مستقیما بیان CCR7 را از طریق P38 MAPK و فعالیت JNK، فعال می کند(۱۱۲).
- مطالعات نشان داد که، بیان پروتئین c-Myc بوسیله یونهای نیکل درسلولهای اپیتلیال نایژه ای انسان غیر توموری(Beas-2B) و سلولهای کراتینوسایت T افزایش می یابد. مطالعات همچنین نشان داد که یونهای نیکل در سلولهای Beas-2B سبب القاء آپپتوز می شوند. از بین بردن c-Myc در سیستم سلولی موش، اهمیت نقش c-Mycرا در آپپتوزهای القاء شده توسط یون فلز نشان داد. یون نیکل c-Myc موجود در Beas-2B را از طریق مسیر MEK/ERK تنظیم می کند. در مجموع، نتایج نشان می دهد که القاء c-Myc طراحی شده توسط یون نیکل از طریق یک مسیر وابسته به ERK رخ می دهد و نقش بسیار مهمی در آپپتوز ناشی از نیکل در سلولهای Beas-2B دارد(۱۱۳).
۲-۸-۴- آلومینیوم
- به صورت مزمن در معرض آلومینیوم بودن، به طور قابل توجهی میزان فعالیت PKC و MAPK را کاهش می دهد و میزان بیان ERK1/2 و CaMKII را در هیپوکامپوس کم می کند، LTP ناحیه CA1 هیپوکامپال، سبب ترمیم توانایی های حافظه در موش ها می شود(۱۱۴).
- با بهره گرفتن از سلول های سالم تحریک شده توسط فلوراید، آلومینیوم سبب کاهش تشکیل اینوزیتول فسفات به صورت وابسته به دوز می شود. در سلول های digitonin permeabilized، تحریک با GTP غیر قابل هیدرولیز، تشکیل فسفات اینوزیتول نیز با افزایش دوز آلومینیوم مهار شد. مانند مسیر حدواسط Ca+2، آلومینیوم باعث کاهش آزاد شدن IP3 می شود. در نتیجه آلومینیوم به عنوان یک عنصر اساسی برای انتقال سیگنال همراه فسفواینوزیتید، عمل می کند(۱۱۵).
- آبشار سیگنالینگ فسفولیپید(شکل ۲۶) یک سیستم اصلی در ترانسداکشن سلولی است و با سایر مکانیسم های سیگنال ترانسداکشن قرابت دارد. این آبشار شامل تعامل بین تولید پیامبرهای ثانویه و پروتئین های مختلف مانند کانالهای یونی، پروتئینهای کینازی و پروتئینهای سیگنالینگ است. نتیجه این تعامل ها می تواند متابولیسم را تغییر دهد. فسفاتیدیک اسید(PA) در آبشارهای سیگنالینگ و همچنین در بیوسنتز فسفولیپید پیشگام است. طبق تحقیقات، آلومینیوم اثرات مهاری بر روی PA در نتیجه بر روی سیگنالینگ فسفولیپید دارد. مهمترین مسیرهای تشکیل PA در سیگنالینگ گیاهان، فسفولیپاز C (PLC)، دی اسیل گلیسرول کیناز (DGK) و فسفولیپاز D (PLD) است. تاثیر Al بیشتر بر روی مسیر PLC/DGK می باشد(۱۱۶).
شکل ۲۶: آبشار سیگنالینگ فسفولیپید.
۲-۹- پیشگویی ساختمان پروتئین ها
داشتن اطلاعات درباره جزئیات ساختمان سه بعدی یک پروتئین برای توسعه درک عملکرد آن ضروری است. متاسفانه در مقایسه با تعداد بسیار زیاد توالی های شناخته شده، ساختمان تعداد کمی از پروتئینها شناخته شده است. با رشد بیشتر شکاف بین توالی ها و ساختمان های شناخته شده، نیاز به توسعه روش های پیشگویی ساختمان که قابل اعتماد باشند افزایش یافته است، بویژه برای پروتئینهایی که تعیین ساختمان آنها به طریق تجربی ممکن نباشد و پروتئینی با توالی مشابه با آن که ساختمانش شناخته شده باشد نیز یافت نشود. بعلاوه روش های پیشگویی موفق، به روشن شدن رابطه بین توالی اسیدهای آمینه و ساختمان پروتئین ها کمک میکند و میتواند به طراحی پروتئینهای جدید و مهندسی آنها کمک کند.
۲-۹-۱- بررسی ساختار پروتئین ها
ساختارهای اول، دوم، سوم و چهارم پروتئین ها را می توان با روش های بیوانفورماتیک بدست آورد. ساختار دوم با روش CD و FTIRو ساختار سوم با روش اسپکتروسکوپی فلورسانس ذاتی، می تواند مشخص شود(۱۱۷).
۲-۹-۲- مطالعه ی ساختاری پروتئین ها
اغلب پروتئین ها دارای توالی متشکل از ترکیب بیست نوع ال-اسیدآمینه که در طبیعت یافت می شوند هستند. در این بین تنها سه اسید آمینه ی ضروری تیروزین، تریپتوفان و فنیل آلانین (شکل۲۷)، قادر به جذب انرژی فرابنفش در طیف الکترومغناطیسی می باشند و تا حد زیادی خواص منحصر به فرد اسپکترال پروتئین ها به این سه اسید آمینه نسبت داده شده است. این سه اسیدآمینه طول موج جذب و نشر متفاوتی دارند. تریپتوفان نسبت به تیروزین و فنیل آلانین خاصیت فلوئورسانس بیشتری دارد (جدول۲)، هرچند خواص فلوئورسانس تریپتوفان وابسته به محیط می باشد. به عنوان مثال زمانیکه قطبیت محلول کاهش پیدا می کند متعاقب آن طیف فلوئورسانس به سمت طول موج کوتاهتر شیفت می یابد و شدت نشر فلوئورسانس هم افزایش می یابد. این به این دلیل است که ریشه های تریپتوفان بیشتر داخل نواحی هیدروفوبیک پروتئین می شود و موجب ایجاد یک شیفت در طیف نشری می گردند. این پدیده در مطالعات دناتوراسیون پروتئین ها استفاده می شود (۱۱۸). بنابراین بر حسب تعداد این سه اسید آمینه و نیز محل قرار گیری آن ها در یک پروتئین، این سه اسید آمینه می توانند اطلاعاتی درباره ی ساختار پروتئین فراهم کنند. خواص اسپکترال این اسیدآمینه ها به طور خالص در محلول بررسی شده است. از این خواص طیفی برای تعیین ویژگی های جذبی پروتئین ها در حالت طبیعی و فولد شده در مقایسه با حالت غیرطبیعی و دناتوره شده در حضور گرما برای مشخص شدن میزان پایداری استفاده شده است (۱۱۹).
شکل ۲۷: ساختار شیمیایی اسیدآمینه های تیروزین، تریپتوفان و فنیل آلانین.
جدول۲: خصوصیات فلوئورسانس اسیدآمینه های آروماتیک.
۲-۹-۳- تکنیک های مطالعه ی ساختار پروتئین ها
۲-۹-۳-۱- تاخوردگی(FOLDING) پروتئین ها
برای اینکه یک پروتئین بتواند به درستی عملکرد های بیولوژیکی خود را انجام دهد باید پایدار و به خوبی فولد شده باشد. گرچه اطلاعات بسیاری درمورد کنفورماسیون و نحوه ی سنتز بیولوژیکی پروتئین ها موجود است اما با این حال در مورد ساختار آن ها و نیز نحوه ی فولد شدن پروتئین ها اطلاعات کمی وجود دارد. همچنین تعیین ویژگی های ساختاری پروتئینی که نیمه فولد شده یعنی زمانی که پروتئین در مرحله ی حدواسط در فرایند فولد شدن پروتئین ها قرار دارد برای درک مکانیسم فولدینگ اهمیت حیاتی دارد. به این دلیل که ماهیت تعاونی فرایند فولدینگ اجازه نمی دهد که پروتئین نیمه تاخورده در شرایط حد واسط بیشتر از چند دقیقه در شرایط تعادل و پایدار باقی بماند از این رو مطالعات کینتیکی برای تشخیص حد واسط ها نیاز است. با این حال نشان داده شده که تعدادی از پروتئین ها تحت شرایط دناتوراسیون قادرند پروتئین نیمه تاخورده ی مرحله ی حد واسط خود را به صورت پایدار نشان دهند. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این حد واسط ها که اصطلاحا کره ی مذاب نامیده می شوند در فرآیندهای کینتیکی قابل تشخیص هستند. با این حال بازهم جزئیات مولکولی آن ها را به سختی می توان به طور تجربی حتی در شرایط تعادل مشخص کرد. فقدان اطلاعات در مورد تشکیل حد واسط ها فرایند تاخوردگی مجدد پروتئین های دناتوره شده را به حالتی که از نظر عملکرد بیولوژیکی طبیعی است بسیار پیچیده می کند. پیچیدگی این فرایند در مورد مولتی دومین پروتئین بیشتر می باشد (۱۲۰).
۲-۹-۳-۲- مطالعه ی تاخوردگی(FOLDING) مولتی دومین پروتئین ها
آنالیز ژنوم گویای این مطلب است که بخش قابل توجهی از پروتئین ها بیش از یک دومین دارند. جزئی از پروتئین که دارای ساختار و عملکرد مجزا است و اغلب به صورت مجزا بیان می شود دومین نامیده می شود. برای مثال لایزوزیم با اینکه دو دومین ساختاری دارد اما به عنوان یک پروتئین تک دومین شناخته می شود، به این دلیل که هیچ یک از دومین ها به تنهایی پایدار نیستند. علاوه براین، این تعریف شامل پروتئین های ساخته شده از واحدهای تکراری کوچک که به تنهایی نمی توانند بیان شوند نمی شود. حدود ۴۰ تا ۶۵ درصد پروکاریوت ها حاوی پروتئین های چند دومینی می باشند که این درصد در یوکاریوت ها ۶۵ تا ۸۰ درصد است. در یک پروتئین مولتی دومین، دومین ها با یک اتصال دهنده ی کوتاه و ساختاری و یا یک اتصال دهنده ی بلند و انعطاف پذیر به هم مرتبط می شوند، همچنین خود این اتصال دهنده ها ممکن است در عملکرد پروتئین دارای نقش مهمی باشند. به طور کلی پیچیدگی فرایند آنفولدینگ در پروتئین هایی که بیش از یک دومین دارند دیده می شود. این پیچیدگی به این دلیل است که هر دومین می تواند به طور مستقل از دومین دیگر آنفولد شود. برای مطالعه ی دناتوراسیون و فولدینگ مولتی دومین پروتئین ها تکنیک های متفاوتی وجود دارد. طیف سنجی فلوئورسانس یک ابزار قابل اعتماد در مطالعه ی پروتئین هاست. این روش حساسیت و انتخاب پذیری بالایی دارد. تکنیک های دیگر شامل دورنگ نمایی حلقوی و روش پراکنـدگی دینامیـکی نور (DLS) و غیره می باشند (۱۲۲-۱۲۱).
۲-۹-۴- تکنیک فلوئورسانس اسپکتروسکوپی
برای اولین بار فلوئورسانس در اواسط قرن ۱۹ توسط سرجان فردریک ویلیام هرشل مطرح شد. فلوئورسانس در واقع شکل ویژه ای از لومینه سانس است. مشخصه ی آن آزاد شدن یک فوتون از مولکولی است که در حین انتقال از حالت برانگیخته به حالت پایه می رسد. این آزاد شدن انرژی با سرعتی معادل با s-1 ۱۰۸ رخ می دهد. انواع فرایند های فعال و غیرفعال سازی فلوئورسانس در شکل ۲۸ که دیاگرام جابلونسکی (Jablonski Diagram) گفته می شود، نشان داده شده است (این دیاگرام حالت های الکترونی مولکول، زیر حالت های ارتعاشی و انتقالات بین این حالت ها را نشان می دهد).
مراحل اصلی ذکر شده در نمودار به تفصیل در زیر آمده است:
مرحله ی جذب :(Absorption) جذب با تحریک بسیار سریع اتفاق می افتد ( ۱۵-۱۰ ثانیه). انتقالات جذبی از حالت پایه ارتعاشی در تراز الکترونی یکتایی پایه (S0) به ترازهای مختلف ارتعاشی در اولین و دومین حالت الکترونی برانگیخته ( S2و (S1 در شکل نشان داده شده است.
مرحله ی آسایش ارتعاشی :(Vibrational Relaxation) این فرایند نوعی آسایش غیرتابشی است. ملکول های موجود در حالت های ارتعاشی برانگیخته به سرعت انرژی اضافی ارتعاشی خود را از دست داده و به سطح ارتعاشی پایه در تراز الکترونی مربوطه می روند. انرژی در این حالت به صورت گرمایی یا حرکات ارتعاشی مولکول های حلال از دست می رود. به طور طبیعی آسایش ارتعاشی به صورت گام به گام اتفاق می افتد و شرط انتقال از تراز ابتدایی (νi) به تراز نهایی (νf) رابطه Δν=۱ می باشد. این بدان مفهوم است که براثر هر برخورد ملکول با ملکول های حلال، که منجر به غیرفعالسازی غیرتابشی می شود، مولکول برانگیخته یک کوانتوم انرژی ارتعاشی خود را از دست داده و صرفا انتقال به یک تراز انرژی پایین تر در مرحله رخ می دهد. مدت زمان انجام این فرایند ۱۰-۱۰ تا ۱۱-۱۰ ثانیه می باشد.
مرحله ی تبدیل درونی :(Internal Conversion) انتقال الکترون بین دو تراز الکترونی با چندگانگی اسپین یکسان است که به شیوه غیرتابشی صورت می گیرد. شرط انجام این فرایند همپوشانی نمودارهای انرژی پتانسیل دو تراز الکترونی است، به نحوی که انرژی حالت ارتعاشی پایین تر تراز الکترونی بالاتر و حالت ارتعاشی بالاتر تراز الکترونی پایین تر با هم برابر باشد. این فرایند می تواند بین دو حالت برانگیخته رخ دهد (S2→S1) و یا بین اولین حالت الکترونی برانگیخته و حالت الکترونی پایه (S1→S0) اتفاق بیافتد. مدت زمان انجام این فرایند بین حالت های الکترونی برانگیخته، ۱۲-۱۰ ثانیه است. تبدیل درونی از یک حالت برانگیخته الکترونی به حالت الکترونی پایه (S→S0) وابسته به نوع ملکول بوده ولی معمولا در صورتی که تفاوت انرژی زیادی بین S و S0 وجود داشته باشد، کارایی کمتری دارد. بنابراین هیچ گونه هم پوشانی بین چاه های انرژی پتانسیل دو حالت وجود نخواهد داشت. بعد از تبدیل درونی، انرژی اضافی به سرعت از دست رفته و مولکول در پایین ترین سطح ارتعاشی حالت الکترونی پایین تر قرار می گیرد.
مرحله ی فلوئورسانس: انتقال تابشی بین حالت های الکترونی با چندگانگی اسپین یکسان است. در مورد بیشتر مولکول ها، الکترون ها در حالت پایه جفت می شوند(با اسپین های مخالف)، بنابراین فلوئورسانس شامل یک انتقال یکتایی-یکتایی است. با توجه به این که تبدیل درونی به تراز S و آسایش ارتعاشی بعد از آن بسیار سریعتر از فلوئورسانس است، فلوئورسانس معمولا از پایین ترین تراز ارتعاشی S به حالت های ارتعاشی مختلف در تراز الکترونی پایه صورت می گیرد. بنابراین حتی اگر جذب به حالت های مختلف یکتایی برانگیخته صورت گرفته باشد تنها یک باند فلوئورسانس دیده می شود. به طور معمول مدت زمان فلوئورسانس ۶- ۱۰ ثانیه است. باندهای فلوئورسانس مولکولی عمدتا از خطوطی تشکیل شده که طول موج بلندتر یا فرکانس کمتری (انرژی کمتر) نسبت به باند جذبی خود دارند. شیفت به طول موج های بلندتر، شیفت استوک (Stokes Shift) نیز خوانده می شود.
مرحله ی تبدیل بیرونی :(External Conversion) نوعی آسایش غیرتابشی است که در آن حالت های برانگیخته انرژی اضافی خود را به سایر گونه ها (مثل حلال یا مولکول های حل شونده) می دهند. یکی از مکانیزم های تبدیل بیرونی، خاموشی برخوردی یا دینامیک (Dynamic or Collisional Quenching) است. در این نوع خاموشی، طی برخورد انرژی از گونه برانگیخته به سایر مولکول ها منتقل می شود. بنابراین سرعت خاموشی دینامیک با سرد کردن نمونه کاهش می یابد.
مرحله ی عبور بین سیستمی :(Intersystem Crossing) انتقالات جذبی از حالت های یک تایی به سه تایی ممنوع است. هر چند جذب ضعیفی در مورد برخی مولکول ها امکان پذیر است. تراز برانگیخته سه تایی همچنین می تواند از طریق انتقال الکترون از ترازهای یکتایی برانگیخته پر شود. به این فرایند، عبور بین سیستمی گفته می شود. این فرایند مشابه تبدیل درونی است، با این تفاوت که انتقال الکترون بین ترازهایی که چندگانگی متفاوت دارند انجام می شود. بعد از عبور بین سیستمی، مولکول با آسایش ارتعاشی به پایین ترین حالت ارتعاشی در تراز الکترونی که در آن قرار دارد می رود.
مرحله ی فسفرسانس: به طور معمول تراز های سه تایی که از الکترون پر شده اند به وسیله تبدیل بیرونی و یا عبور بین سیستمی به تراز الکترونی پایه غیرفعال می شوند .(T1→S0) تراز های سه تایی می توانند به وسیله نشر یک فوتون نیز غیرفعال شود. غیر فعال سازی تابشی بین حالت های الکترونی با چندگانگی متفاوت، فسفرسانس خوانده می شود. معمولا مدت زمان انجام فسفرسانس ۴-۱۰ثانیه می باشد. بیشتر بودن طول عمر فسفرسانس به دلیل غیرمجاز بودن آن به لحاظ اسپینی است (تغییر چندگانگی اسپین در خلال انتقالات از دیدگاه کوانتمی غیر مجاز است). بنابراین تنها زمانی که احتمال وقوع تبدیل بیرونی با سرد کردن نمونه کاهش یابد فسفرسانس رخ می دهد. طول موج فسفرسانس یک ترکیب مشخص معمولا بلندتر از طول موج فلوئورسانس است، به این دلیل که انرژی T1 از انرژی S1 کمتر است (۱۲۳).
نحوه رسیدگی به شکایات
سرعت تحویل
پاسخگویی به تلفن
خراب نشدن در هنگام تحویل
دقیق بودن اطلاعات
مؤدب بودن راننده
دقیق بودن صورتحساب
در دسترس بودن مسئول فروش
سرعت تحویل صورتحساب
آگاه بودن مسئول فروش
قابلیت پیگیری صورتحساب
قابلیت اطمینان/ پیگیری مسئول فروش
قیمت بازار
طراحی
هزینه تامین
مشتری گرایی
رعایت مسائل مربوط به محیط زیست
تابعیت شرکت
ویژگیهای مرتبط با ارزش مشتری در مورد یک محصول
همانگونه که از جدولهای فوق پیداست، یک “محصول” از مجموعه ای از ویژگی ها تشکیل شده است . تجزیه یک محصول به ویژگی های تشکیل دهنده آن و اندازه گیری عملکرد و اهمیت هر یک از این ویژگی ها ، سازمان را قادر به تعیین اقدامات لازم برای بهبود ارزش می سازد[۳].
برنامه CSM علاوه بر فراهم آوردن اطلاعاتی در مورد انتظارات مشتریان ، اهمیت و تحوه برآورده شدن آنها ، نظرات و ورودی های کیفی را از مشتریان وارد سازمان می کند. به واسطه این برنامه ، مشتری تبدیل به عضوی از فرآیندهای یادگیری و تصمیم گیری سازمان شده و از نظرات وی برای نوآوری در فرآیندها ، محصولات و یا حتی در تصمیمات مدیریتی استفاده می شود[۲].
برنامه CSM نه تنها به سؤال “چه کاری برای بهبود ارزش باید انجام شود؟” پاسخ
می دهد، بلکه به پاسخ دادن سؤال “چگونه می توان فرایند ها را بهبود داد؟” نیز کمک می کند. این امر نیازمند جمع آوری و استفاده از اطلاعات کمی و کیفی می باشد. برنامه CSM با شناسایی فعالیت های انجام شده در کلاس جهانی ، به فرایند الگو گیری نیز کمک
می کند[۲].
مطالعات مختلف ، نشان داده است که بین رضایت مشتری ، حفظ مشتری ، رضایت شعلی کارکنان و همچنین سودآوری یک شرکت ارتباط مستقیمی وجود دارد. سودآورترین شرکت ها ، معمولا آنهایی هستند که بیشترین سطح رضایت مشتری و کمترین نرخ از دست دادن مشتریان و کارکنان را دارند. مشتریان راضی ، کالاها و خدمات یک شرکت را به دیگران نیز توصیه نموده و این منبع بسیار با ارزشی برای جلب مشتریان جدید است [۳].
سودآوری، خروجی نهایی اندازه گیری و مدیریت رضایت مشتری است . پس از اینکه فرایند CSM یکبار اجرا شد و داده ها برای یک دوره زمانی جمع آوری شدند، می توان اثر رضایت مشتری را بر سودآوری ، سهم بازار و دیگر معیار ها سنجید[۳].
۲-۲-۶- فرآِیند اندازه گیری رضایت مشتری