هر چه روش های به کار گرفته شده توسط معلم جذابیت و تنوع داشته باشد ، بیشتر باعث جذب انگیزه ، علاقه و دقت فراگیران خواهد شد. استفاده از روش هایی که یکنواخت و خسته کننده باشند ، مانع از موفقیت روش در دستیابی به هدف می گردد ، زیرا یادگیران ، مدام در تلاش برای رهایی از شرایط حاصل و فرار از خستگی ناشی از آن هستند.
۶-۲-۶-تناسب روش با توانائیها و ویژگی های یادگیرنده:
در تمامی مراحل تدریس ، یادگیرنده از جمله عوامل اساسی هستند که بایستی مورد توجه جدی قرار گیرند ، روش تدریس نیز نبایستی به گونه ای باشد که خارج از سطح درک و فهم و توان یادگیری، یادگیرنده باشد در انتخاب و روش بایستی سطح معلومات یادگیرنده و سن و قابلیت های مربوطه به مراحل رشد یادگیرندگان مورد توجه قرار گیرد.
۶-۲-۷-تناسب با شرایط و امکانات محیطی و مالی:
شرایط و امکانات محیط معمولاً نحوه آموزش و انتخاب روش های تدریس را تحت تاثیر قرار می دهد (میرزا بیگی ، ۱۳۸۰: ۲۷۴).
در استفاده از هر روش بایستی امکانات محیطی و مالی توجه کرد که آیا امکان پرداخت هزینه های ناشی از اجرای روش وجود دارد ، آیا محیط مناسبی برای اجرای هر روش وجود دارد؟ آیا محدودیتی بر سر اجرای روش وجود ندارد؟
به طور مثال : برای اجرای آموزش ارزش ها از طریـق روش قرار گرفتن در محیط ارزشی ، مربـی
بایستی به این نکته توجه نماید که آیا امکان پرداخت هزینه ها از طرف مدرسه و یا احیاناً اولیاءِ فراگیران وجود دارد؟ یا این که آیا در یک کلاس پر جمعیت می توان از یک روش خاص مثلاً بحث گروهی استفاده کرد؟
۶-۲-۸-کمک به فراگیران در انجام فعالیت و ایجاد تفکر:
روش ها باید به گونه ای تدارک دیده شوند که فراگیران را به اندیشه و فعالیت وادار نماید و منجر به پویایی فراگیر گردد؛ زیرا روش هایی که توان به فعالیت واداشتن فراگیران را نداشته باشند خیلی زود منجربه ایجاد خستگی و کسالت آن ها می گردند و از طرفی عدم انجام فعالیت و یا تفکر توسط فراگیر، مانع از توجه به جریان آموزش و در نتیجه عدم جذب عمیق مطالب می شود.
۶-۲-۹-تناسب روش با محتوا:
یکی از مسائلی که بین برنامه ریزان آموزشی مورد تاکید قرار می گیرد« رابطه محتوا و روش ارائه آن »است. باید بین محتوا و روش ارائه آن ،هماهنگی عملی وجود داشته باشد. به عبارتی هر محتوایی با هر روشی قابل انتقال نخواهد بود. از طرف دیگر توجه بیش از حد به محتوا یا روشِ ارائه آن موجب نادیده گرفتن یکی از آن هاست به عنوان یک اصل توجه افراطی به هر کدام می تواند اثر بخشی برنامه آموزشی را زیر سئوال ببرد(عزیزی ، ۱۳۸۷ :۶۳ ).
-ارائه روش آموزش ارزش ها:
۶-۳-روش پله کانی آموزش ارزش ها:
روشی که محقق در این تحقیق جهت آموزش ارزش ها ارائه نموده است روش جدیدی است با عنوان «روش پلهکانی آموزش ارزش ها» این روش، خود از سه مرحله اصلی تشکیل شده است که عبارتند از:
الف ).مرحلهی قبل از آموزش: این مرحله تحت عنوان مرحلهی «آمادگی و آگاهی» نسبت به ارزش ها نامیده میشود و در آن مربی با بیان هدف و طی مراحل شناخت با توضیح و تبیین ارزش ها و ضد ارزش ها، زمینه و آمادگی لازم را در متربی ایجاد کرده و آگاهی او را نسبت به مقولهی ارزش ها بالا میبرد.
ب ).مرحلهی آموزش: این مرحله تحت عنوان مرحلهی «پایه گذاری» شده است که در این مرحله محقق به ارائه انواع روشهای آموزش ارزش ها میپردازد. و مربیان ائم از رسمی یا غیر رسمی میتوانند از هر یک از این روشها یا ترکیبی از چند روش جهت آموزش ارزش ها استفاده نمایند.
پ ).مرحلهی بعد از آموزش: این مرحله تحت عنوان مرحلهی «پرورش» نام گذاری شده است. در این مرحله مربی سعی میکند تا با ایجاد بینشی عمیق، متربی را از سطحی نگری دور ساخته و با مهارتهای لازم، قدرت تشخیص آنها را در جهت ایجاد تمایز میان ارزش ها، ضد ارزش ها و شبه ارزش ها بالا برد.
پس از طی شدن مرحلهی سوم میتوان امید پیدا کردکه متربی به سمت درونی شدن ارزش ها پیش رفته است.
غزالی معتقد است که هر فرد با فرد دیگر متفاوت است. همان گونه که اجسام و ابدان مردم از لحاظ مزاج متفاوتند و نمیتوان همه آنها را با یک روش و دارو درمان نمود؛ بدینسان نفوس از لحاظ طبایعشان مختلف هستند. درمان چنین نفوس مختلفی با یک روشی از تمرین و ریاضت اکثر این نفوس را گرفتار هلاک و نابودی میسازد (عثمان، ترجمه حجتی، ۱۳۶۱: ۳۳۹).
لذا در مرحلهی آموزش، انتخاب روش صحیح، بر حسب موقعیت، توان، تفاوتهای فردی و سن متربی از اهم و اجبات میباشد. اگر به کارگیری مراحل یا دشده توسط مربی (پرورش دهنده روح) را به کار یک طبیب (پرورش دهنده جسم) تشبیه کنیم میتوان مراحل فوق الذکر را تحت عنوان تشخیص، درمان و ارائه راهکارهایی جهت پیشگیری از ابتلاء مجدد بیان نمود.
در این جا به تشریح مراحل یاد شده پرداخته می شود:
۶-۳-۱-مرحله اول:مرحله قبل ازآموزش (مرحله آمادگی وآگاهی):
در زمینه آموزش ارزش ها مربی بایستی ذهن متربی را از عوامل نادرست پاک نموده و زمینه را
برای آموزشی مناسب فراهم سازد و متربی را آمادهی آموزش نماید. این مرحله نیز ،مراحل دیگری را در بر میگیرد که به شرح زیر میباشند:
الف.تعیین هدف:
موسوی لاری( ۱۳۷۶: ۱۲۱ - ۱۲۰) معتقد است که آن چه آدمی را به سوی مقام والای خود میکشاند و در نتیجه به رشد شخصیتش می انجامد، داشتن هدفهای ارزنده در زندگی است، هر چه هدفها عالیتر باشند، شخصیت آدمی رشد بیشتری خواهد یافت. «آلپورت» روانشناس معروف آمریکایی میگوید: «مقاصد»، صفات ویژه و پیچیده شخصیت به شمار میروند، داشتن قصد و نیت نشان دهندهی اولین روشی است که هر فرد برای راهنمایی خود در آینده در نظر میگیرد. مقاصد و نیتهای فرد، محرکات را به نفع خود گلچین میکنند، نوع انتخاب و گزینش را معلوم مینمایند، موارد نهی شده و ممنوع را مشخص میکنند و در جریان رشد، اثرات بسیاری را بر جای میگذارند. تعیین هدف از دو جهت حائز اهمیت است:
۱-به عنوان نقشه ی کار برای مربی در جهت تأمین لوازم و پیشبرد فعالیت براساس برنامهای منظم و حساب شده.
۲- وضوح هدف برای متربیان. مربی باید بداند که متربیان را تا کجا میخواهد برساند؟ و از چه راهی باید به این مقصد دست یابد؟ لوازم مورد نیاز برای حرکت چیست؟ و موانع احتمالی موجود در راه کدامند؟ مشخص شدن هدف برای متربی و یادآوری آن برای خود مربی میتواند بهترین انگیزه و محرک حرکت باشد.
یزدی( ۱۳۸۱: ۵۳) میگوید پیگیری و دنبال کردن هر هدفی بر دو رکن اساسی استوار است:
۱- آگاهی و اطمینان از وجود آن
۲- امکان دسترسی و باور آن.
به طور مثال برای استخراج یک گنج نهفته و پنهان دو چیز لازم و ضروری است اول اینکه باید خارجاً گنجی وجود داشته باشد و انسان از وجود آن آگاه و مطمئن باشد. دوم اینکه دسترسی به آن را در حیطهی قدرت خویش دانسته و تحصیل آن را باور نموده و آن را امکان پذیر بداند.
این مطلب عیناً در مورد احیاء استعدادهای درونی و تربیت انسان قابل انطباق است. مربی برای متربیان روشن میکند که هدف او از آموزش ارزش ها، مزین ساختن آنها به ارزش های والای دینی و اخلاقی میباشد، تا در پرتو به کارگیری این ارزش های جاودان و نمودار کردن آنها در رفتار فردی یا جمعی خود، به سوی اهداف عالی حیات که همانا دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی و رسیدن به درجهی قرب الهی در سایه سار عبودیت و بندگی خالصانه میباشد حرکت کند و حقیقتاً شایستهی مقام خلیفه الهی گردد و این میسر نمیشود مگر با کسب فضائل و دوری از رذایل.
ب .ایجاد عشق و علاقه و انگیزه نسبت به وصول هدف:
وقتی متربی به اهمیت یک ارزش پی برده و از نقش آن در زمینه حفظ و دوام زندگی از جنبههای
فردی و اجتماعی آگاهی یابد کمترین انگیزهای، قادر است او را به پایبندی به آن ارزش ترغیب و
تشویق کند (رهنما، ۱۳۸۸).
رسیدن به هدف منوط به فراهم نمودن وسایل و ملزومات مورد نیاز، رفع موانع احتمالی و ایجاد انگیزه و شوق جهت نیل به هدف در متربی میباشد. به نظر میرسد که عامل سوم یعنی ایجاد انگیزه به حدی میتواند مهم و قابل توجه باشد که خود میتواند راهگشای حصول به دو مورد نخست باشد.
علوی( ۱۳۸۸: ۱۰۵) معتقد است برای این که شاگرد نقش مهمی را در جریان یادگیری به عهده گیرد، باید علاقمند به امور یادگیری باشد. رغبت و علاقهی شاگرد کوشش او را برمیانگیزد و او را تحریک میکند تا در مقابل محیط عکس العمل مناسب نشان داده و خود را بهتر با موقعیتهای جدید سازش دهد بنابراین معلم باید علاقه و رغبت شاگردان را نقطه شروع کار خود قرار دهد. حضرت امیر المؤمنین میفرمایند:
«دلها میلی دارند و اقبالی و ادباری، کوشش کنید دلها را از ناحیه میل آنها پرورش بدهید، آنها را به زور وادارشان نکنید؛ زیرا که قلب اگر مورد اکراه و اجبار قرار گیرد، کور میشود یعنی خودش واپس میزند.»
آموزش ارزش ها در حقیقت بیدار کردن عشق و علاقه و انگیزه برای رسیدن به هدف برتر یعنی قرب و رضای الهی در سایه عمل به ارزش های والای انسانی است. عشق و میل به وجود برتر ولایزال الهی چون شعلهی افروختهای است که راه را در تاریکی مینمایاند و سراپای وجود آدمی را به التهاب و عطش و خواستن و حرکت کردن وا میدارد.
یک مربی ماهر بایستی هدف را چنان بیان نماید که متربی رسیدن به آن را عین نیاز خود بداند.
علوی( ۱۳۸۴: ۶۷) به نقل از شعبانی بیان میکند که در صورتی که هدفهای تربیتی انعکاسی از احتیاجات و تمایلات شاگردان باشد و به طور مشخص و واضح بیان شوند به افزایش انگیزه شاگردان کمک میکند.
از آنجایی که تمایلات فطری متربی نیز همسو با هدف یاد شده میباشد ؛ لذا انگیزه خارجی ایجاد
شده توسط مربی و انگیزه درونی موجود در متربی بهترین عامل سوق دهنده حرکت و فعالیت در جهت کسب ارزش های والای انسانی میباشند.
پ .شناخت متربی و تعیین نقطه شروع:
بهترین و مطمئنترین راه برای حصول به یک هدف تربیتی، شناخت متربی و تشخیص میزان آمـادگی یا معلومات قبـلی وی میباشد ، کشـف این موضوع به مربی کمک میکند تـا بتـواند بـه
راحتی موقعیت فعلی متربی را تشخیص داده نقطهی شروع آموزش را تعیین کند.
+۱۳.۴
-۲۹.۸
۵۰
-.۴۵
-۲۹.۵
-۲۹.۹
۷۰
-۱۶.۴۲
-۱۳.۴
-۲۹.۸
۱۰۰
با توجه به نتایج جدول (۴-۸)، افزایش دما تأثیر چندانی برروی انرژی آزاد گیبس جانشینی کل ندارد ولی به طور کلی میتوان گفت که در دمای بالاتر سهم واندروالس کاهش مییابد و سهم الکتروستاتیک افزایش مییابد.
۴-۵-۶- فرایند ۶ : واکنش جانشینی یک مولکول مهمان هیدروژن سولفید به جای یک مولکول متان در قفس کوچک هیدرات گازی sI
(۶L-CH4,2S-CH4) → (۶ LCH4+1S-CH4,1SH2S )
نمودار برای واکنش جانشینی یک مولکول مهمان هیدروژن سولفید بهجای یک مولکول متان در قفس کوچک هیدرات گازی sI، در شکل (۴-۱۴) نشان داده شده است با انتگرالگیری از سطح زیر منحنی مقدارG ∆ محاسبه شده این واکنش جانشینی برابر با +۲۷.۶۷۴۹۰ بهدست آمده است.
شکل ۴- ۱۴- نمودار برحسب λ در واکنش جانشینی یک مولکول مهمان هیدروژن سولفید به جای یک مولکول متان در قفس کوچک هیدرات گازی sI در دمای ۵۰ کلوین
۴-۵-۷- فرایند ۷: واکنش جانشینی دو مولکول مهمان هیدروژن سولفید به جای دو مولکول متان در قفس کوچک هیدرات گازی sI
(۶L-CH4,2S-CH4) → (۶ LCH4+2S-H2S )
نمودار برای واکنش جانشینی دو مولکول مهمان هیدروژن سولفید بهجای دو مولکول متان در قفس کوچک هیدرات گازی sI، در شکل (۴-۱۵) نشان داده شده است با انتگرالگیری از سطح زیر منحنی مقدارG ∆ محاسبه شده این واکنش جانشینی برابر با -۲۲.۴۸۴۷۵ بهدست آمده است
شکل ۴- ۱۵- نمودار برحسب λ در واکنش جانشینی دو مولکول مهمان هیدروژن سولفید به جای دو مولکول متان در قفس کوچک هیدرات گازی sI در دمای ۵۰ کلوین
۴-۶- محاسبهی خواص ساختاری و ترمودینامیکی
در این تحقیق، خواص ساختاری که شامل تابع توزیع شعاعی و خواص ترمودینامیکی که شامل وابستگی دمایی حجم، ضریب انبساط گرمایی خطی و ضریب تراکم پذیری همدما در هیدرات گازی sI یکتایی و هیدرات گازی sI دوتایی (متان+هیدروژن سولفید) بررسی شده است که در بخشهای بعدی به طور مفصل بیان شده است.
۴-۶-۱- تابع توزیع شعاعی
تابع توزیع شعاعی[۶۸]، نشان دهنده توزیع اتمها در اطراف یک اتم است. به طور اختصاصیتر، این تابع متناسب با احتمال یافتن دو اتم که در فاصلهی r±Δr قرار دارند،است. در شکل (۴-۱۶) توزیع اتمها در اطراف یک اتم نشان داده شده است. تابع توزیع شعاعی، مهمترین و آسانترین روش برای تصور تابع توزیع موضعی است[۱۷].
RDF تابع مفید در مکانیک آماری میباشد و با بهره گرفتن از این تابع میتوان خواص ترمودینامیکی را با فرض تقریب جمعپذیر جفتگونه محاسبه نمود. بهعلاوه، شکل RDF می تواند راهنمای خوبی برای تشخیص حالت ماده و سامانه مدل مربوطه باشد[۱۷]. RDF یک مایع در شکل (۴-۱۷) نشان داده شده است[۲۲].
شکل ۴- ۱۶- نمودار توزیع اتمها در اطراف یک اتم
شکل ۴- ۱۷- نمودار RDF برحسب r برای یک مایع [۲۲]
مولکولها در یک ساختار جامد در یک شبکه آرایش یافتهاند و اصطلاحاً گفته می شود که دارای نظم بلند بُرد میباشند، یعنی اساساً در یک فاصله نامحدود موقعیت مولکولها نسبت به یک مولکول دلخواه تغییر نمیکند.
فاز مایع فقط نظم کوتاهبرد را با چند پیک که تقریباً به اندازه یک قطر مولکولی فاصله دارند، نشان میدهد. در حالت مایع، پیکهای RDF، که نشاندهنده نظم موضعی میباشند، به پوستههای کئوردیناسیون ارتباط دارند.
از آنجا که مکان اتمهای منفرد بهعنوان تابعی از زمان در محاسبات دینامیک مولکولی وارد میشوند، RDF را میتوان به آسانی از مسیرهای دینامیک مولکولی با بهره گرفتن از معادله (۴-۱۷) بهدست آورد:
(۴-۱۷)
که N(r,Δr)، تعداد اتمها در پوستهی کروی به شعاع r و ضخامت Δr میباشد. ρ چگالی عددی است، ))؛ N تعداد کل اتمها و V(r,Δr) حجم پوستهی کروی میباشد. اگر میانگین زمانی را روی M گام زمانی بنویسیم، خواهیم داشت:
(۴-۱۸)
نمودار تابع توزیع شعاعی برای بررسی همبستگیهای مختلف بین اتمها از روی داده های فایل RDFDATA که یکی از فایلهای خروجی شبیهسازی است، رسم می شود.
نمودارهای تابع توزیع شعاعی RDF برای سامانههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است که این سامانههای مختلف شامل :
هیدرات گازی sI متان با مدل TIP4P آب
هیدرات گازی sI متان با مدل SPC/E آب
هیدرات گازی sI هیدروژن سولفید با مدل TIP4P آب
هیدرات گازی sI دوتایی (متان+هیدروژن سولفید) که در هر قفس بزرگ یک مولکول مهمان هیدروژن سولفید و در هر قفس کوچک یک مولکول مهمان متان قرار دارد (۶LH2S , 2SCH4) که از مدل TIP4P آب استفاده شده است.
۵- هیدرات گازی sI دوتایی (متان+هیدروژن سولفید) که در هر قفس بزرگ یک مولکول مهمان متان و در هر قفس کوچک یک مولکول مهمان هیدروژن سولفید قرار دارد (۶LCH4 , ۲S H2S) که از مدل TIP4P آب استفاده شده است.
نمودار تابع توزیع شعاعی برای هیدرات گازی sI متان با مدل TIP4P آب برای اتم کربن مولکول متان در قفس بزرگ (Cl) با اتم اکسیزن آب هیدرات (OW) [RDF(Cl-OW)] و برای اتم کربن مولکول متان در قفس کوچک (Cs) با اتم اکسیزن آب هیدرات (OW) [RDF(Cs-OW)] به ترتیب در شکلهای (۴-۱۸) و (۴-۱۹) نشان داده شده است.
شکل ۴- ۱۸- RDF برای اتم کربن متان در قفس بزرگ (Cl) و اتم کربن متان در قفس کوچک (Cs) با اتم اکسیژن آب (OW) در دمای K50 با مدل TIP4P
شکل ۴- ۱۹- RDF برای اتم کربن متان در قفس بزرگ (Cl) و اتم کربن متان در قفس کوچک (Cs) با اتم اکسیژن آب (OW) در دمای K 275 با مدل TIP4P
شکلهای (۴-۱۸) و (۴-۱۹) نشان میدهد که افزایش دما باعث می شود پیکها کمی پهنتر شود و در قفسها کوچک مولکول متان در فاصله کمتری نسبت به اتمهای اکسیژن آب قرار دارد، همچنین پیکهای RDF مربوط به قفسهای کوچک منظمتر و تیزتر از قفسهای بزرگ هستند که این به دلیل تحرک کمتر مولکول متان در قفس کوچک نسبت به قفس بزرگ است.
نمودار تابع توزیع شعاعی برای هیدرات گازی sI متان با مدل SPC/E آب برای اتم کربن مولکول متان در قفس کوچک (Cs) و در قفس بزرگ (Cl) با اتم اکسیزن آب (OW) برای دمای ۵۰ کلوین در شکل (۴-۲۰) و برای دمای ۲۷۵ کلوین در شکل (۴-۲۱) نشان داده شده است
شکل ۴- ۲۰- RDF برای اتم کربن متان در قفس بزرگ (Cl) و اتم کربن متان در قفس کوچک (Cs) با اتم اکسیژن آب (OW) در دمای K50 با مدل SPC/E
به نظر مالک، پدر و اجداد ابی و امّی در صورتی که از مال فرزند بدزدند، محکوم به حد نمی شوند. از میان فقهای شیعه ابو الصلاح مادر را به پدر ملحق دانسته است، علامه حلّی در کتاب «مختلف الشیعه» اظهار می دارد که بر عقیده ابو الصلاح ایرادی نیست چون مادر نیز یکی از ابوین ….است و مادر و پدر هر دو در احترام شریک می باشند.
در این که قانون ما به پیروی از نظر اکثریت فقهای شیعه ما در را از چنین حکمی برخوردار نکرده است تردیدی وجود ندارد که شاید این کار با توجه به موظّف نبودن مادر به نفقه دادن به فرزند خود و در نتیجه عدم ایجاد این شبهه که مال ربوده شده از خود مادر نشات گرفته است توجیه پذیر باشد.[۱۶۱]
بند ششم:عدم ارتکاب سرقت در سال قطحی
تمام مذاهب اسلامی معتقدند در صورت سرقت طعام در سال قحطی حدی بر سارق آن نیست.[۱۶۲]
دلیلی که مذاهب اربعه بیان نموده اند روایاتی است که در این موردوارد شده است :حدیثی از عمر بن خطاب روایت شده که فرمودند :«حدی بر سارق، در سال قحطی نیست.[۱۶۳] دلیلی که در فقه امامیه مطرح شده است روایاتی از امامان معصوم (علیهم السلام) است که در این مورد بیان شده است.
امام صادق (ع) فرمودند:«حدی بر سارق در سال قحطی نیست.»[۱۶۴]
امام صادق (ع) فرمودند:«حضرت علی (ع) دست سارق را در سال قحطی، قطع نمی کردند.»[۱۶۵]
بند هفتم: عدم غصب حرز از سارق:
منظور از محرز بودن مال این است که مالک مال خود را در جای امنی قرار داده باشد که مورد دستبرد قرار نگیرد. حال اگر مکان و حرزی را از کسی غصب کند و مال خود را در آن بگذارد، قهراً مکان مزبور نسبت به مالک آن حرز محسوب نمی شود. بر این اساس، اگر کسی خانه یا مغازه ی دیگری را غصب کند و مال خود را در آن جاسازی کند و صاحبخانه مخفیانه با شکستن قفل در؛ مال را سرقت کند، حد ندارد.اگر کسی حرز را از دیگری غصب کند و مال خود را در آن بگذارد و شخص ثالثی هتک حرز کرده و مال را سرقت کند، سرقت حدی خواهد بود، زیرا اگرچه حرز در این فرض غصبی است، اما از سارق غصب نشده است، از این رو مکان یاد شده نسبت به سارق مزبور همچنان حرز محسوب می شود. بند سیزده ماده ۱۹۸ مقرر می دارد :« حرز و محل نگهداری مال از سارق غصب نشده باشد.»
اگر کسی خانه ی خود را به دیگری اجاره دهد و مستاجر مال خود را در آن ساختمان بگذارد و در آن را قفل کند و صاحبخانه (موجر) بدون اطلاع مستاجر در خانه را باز کرده و مال مستاجر را سرقت کند سرقت حدی خواهد بود. زیرا هر چند حرز متعلق به سارق است اما از سارق غصب نشده بلکه با اذن او و اجازه ی آن در اختیار مالباخته قرار داشته باشد.
اگر کسی مالی را غصب کند و در حرز خودش قرار دهد و صاحب مال برای گرفتن مال خودش هتک حرز کرده و مال خود را بردارد، اگرچه هتک حرز صورت گرفته، اما سرقت مال غیر تحقق نیافته است. در مساًله بالا، اگر مالک مال، پس از هتک حرز، مال صاحب حرز را هم که در آن قرار دارد سرقت کند آیا حد دارد؟ برخی می گویند در اینجا هر چند سرقت مال غیر صورت گرفته اما هتک حرز به منظور سرقت انجام نشده، زیرا سارق در آغاز به قصد گرفتن مال خود هتک حرز کرده ولی پس از هتک حرز تصمیم به سرقت مال غیر گرفته است از این رو حد سرقت منتفی است، اما مقتضای اصول و قواعد مربوط در روایات وارده این است که در اینجا حد سرقت جاری می شود.[۱۶۶]
حرزی که از مالک آن غصب شده است نمی تواند نسبت به مالک از حرمتی برخوردار باشد، زیرا مالک حق ورود به ملک غصبی خود را در هر زمانی که بخواهد دارد. بنابراین وی را نمی توان هاتک حرز و به تبع آن سارق مستحق حد دانست.[۱۶۷]
هر چند وی در صورت ربودن اشیای متلعق به غاصب از درون حرز سارق محسوب شده و ممکن است به سرقت مستوجب تعریز محکوم گردد.
بند هشتم:برداشتن مال به عنوان دزدی:
اگر کسی مال دیگری را به قصد شوخی یا به منظور استیذان (اجازه گرفتن) بعدی بر دارد. به دلیل فقدان سوء نیت جرم سرقت تحقق نخواهدیافت همچنین کسی که به قصد استیفای حق خود مال دیگری را برداشته و آن را به عنوان دزدی بر نداشته است.بنابراین اتهام سرقت را نمی توان به این فرد نسبت داد و او را باید از این اتهام تبرئه کرد.[۱۶۸]
همچنین دزدیدن مال باید به صورت پنهانی صورت گیرد منظور از پنهانی دزدیدن مال نه آنکه دور از نگاه دیگران باشد بلکه خود سارق به خیال اینکه دیگران او را نمی بینند مال را می رباید و همچنین اگر مال را از حرز بیرون آورد و حرز را بشکند قطع دست لازم می شود. البته دزدیدن مال از مکانی مثل کاروانسرا ها و گرمابه ها و یا از مکانی بدزد که ماًذول در دخول باشد چون منزل پدر قطع لازم نمی شود.همچنین در احادیثی مراعات را حرز بحساب آوردند.
البته جای نظر است زیرا مراد از مراعات چنانچه جمع کثیری بدان تصریح کرده اند نگهبانی کردن از مال با نگاه کردن است.[۱۶۹] بنابراین اگر مالک به خواب رود یا غیبت یا غفلت کند حرز زایل می گردد. پس نمی توان با غایب شدن مالک از مال حکم به مراعات کرد.
جمعی از فقهای عامه نیز مراعات با نگاه کردن را برای صدق حرز کافی دانسته اند و گفته اند که اگر از مراعات غفلت شود و مال به سرقت رود مجازات دزد قطع دست نیست. زیرا اومال را از حرز ندز دیده است نیز گفته اند که اماکن عمومی چون گرمابه در صورت بودن نگهبان و حافظ حرز است.
برخی هم گفته اند که بر سارق گرمابه قطع دست نیست.هر چند نگهبانان موجود باشد زیرا حفظ آنچه در گرمابه است برای حافظ مقدور نیست.
بند نهم: تناسب حرز با مال :
یکی از مهمترین مباحث بحث سرقت تناسب حرز با مال است و پاسخ به این سوال که آیا حرز هر مالی می تواند حرز برای بقیه ی اموال نیز باشد بسیار مهم است، زیرا تنها زمانی حد در مورد سارق اقامه می شود که شخص از حرز سرقت کرده باشد در میان مذاهب اسلامی تنها در فقه احناف در مورد حرز دو نظر وجود دارد: حرز المثل و حرز نوعی
حرز المثل:
گروهی از جمله طحاوی، معتقدند حرز هر چیزی بر اساس عرف و عادات تعیین می گردد و حرز هر شی باید متناسب با آن باشد مثلا اصطبل حرز اسب است و گاو صندوق حرز طلا و جواهرات است.
و اصطبل نمی تواند حرز برای جواهرات قرار گیرد.[۱۷۰]
حرز نوعی:
گروهی دیگر مانند کرخی حرز را یک حقیقت نوعی می دانند ومعتقدند هر حرزی می تواند حرز برای بقیه ی اموال نیز قرار گیرد.[۱۷۱]
فقهای شافعی[۱۷۲] مالکی[۱۷۳] و حنبلی[۱۷۴] امامیه[۱۷۵] معتقدند که حرز هر چیزی بر اساس عرف و عادات تعیین می گردد و معتقد بر حرز المثل هستند.
بند دهم: اشتراط سرقت در بلاد اسلامی
در میان مذاهب اسلامی احناف معتقدند برای اجرای حد بر سارق باید سرقت در سرزمین اسلامی اتفاق افتاده باشد و اگر سرقت در غیر حکومت اسلامی انجام شده باشد اگرجه هر دو طرف ما مسلمان باشند حدی اجرا نمیگردد؛ زیرا سرقت در مکانی اتفاق افتاده است که ولایتی برای امام در آنجا و قضاوت ایشان نیست.[۱۷۶]
در اینجا این سوال مطرح می شود که در صورتی که در سرزمین اسلامی کسی از غیر مسلمان سرقت کند و یا غیر مسلمان از مسلمان سرقت نماید، حکم آن چیست؟
تمام مذاهب اسلامی معتقدند در صورت سرقت مسلمان از ذمی و ذمی از مسلمان حد بر آن ها جاری می شود؛ زیرا مال او محترم است.[۱۷۷]
در مورد کافر حربی نظرات مذاهب مختلف است ابو حنیفه و محمد شیبانی عقیده دارند در صورت سرقت مال مسلمان و یا ذمی، حدی بر کافر حربی نیست؛ زیرا سرقت او با اعتقاد اباحه مال برایش بوده است و ملتزم به احکام اسلامی نیست.[۱۷۸]
ابو یوسف معتقد به اجرای حد در مورد کافر حربی است.[۱۷۹]
نظر راجع در فقه شافعیه نیز همین است (قول ابو یوسف ) اما برخی از فقهای شافعی قائل به عدم قطع دست کافر حربی شده اند؛ زیرا سرقت او با اعتقاد اباحه مال صورت گرفته است.[۱۸۰]
فقهای مالکی و حنبلی نیز قائلند به این که دست کافر به سرقت مال مسلمان قطع می شود. [۱۸۱]
ظاهر کلام فقهای احناف و شافعی و صریح کلام فقهای مالکی و حنبلی گویای اجرای حد در مورد سرقت مسلمان از کافر حربی می باشد.
در فقه امامیه آمده است در صورتی که مسلمان مال حربی را سرقت کند حدی ندارد؛ زیرا مال او محترم نیست و شخص به جهت سرقت مال کافر حربی تادیب می شود.[۱۸۲]
در صورتی که مسلمان اقدام به سرقت خمر و یا خوکی که متعلق به ذمی است (اموال غیر محترم در نزد مسلمانان) نماید، در این مورد فقهای مذاهب اسلامی سه گروه شده اند:
در صورتی که مسلمان اقدام به سرقت خمر و یا خوکی که متعلق به ذمی است (اموال غیر محترم در نزد مسلمانان) نماید، در این مورد فقهای مذاهب اسلامی سه گروه شده اند:
گروه اول شامل فقهای احناف و مالکیه اند که معتقدند حدی بر مسلمان نیست ولی باید غرامت آن را، در صورت تلف، بپردازد.[۱۸۳]
گروه دوم شامل فقهای شافعی، حنبلی، امامیه هستند که عقیده دارند نه حدی بر سرقت آن بر مسلمان مترتب می شود و نه ضمانی.
بند یازدهم:دولتی و وقفی نبودن مال:
یکی از شرایط حد سرقت این است که مال مسروق دارای مالک خصوصی باشد از این رو اگر مال دولتی و یا از اموال وقفی و مانند آن باشد حد منتفی خواهد بود بند شانزده ماده ۱۹۸ مقرر می دارد. «مال مسروق از اموال دولتی و وقف و مانند آن که مالک شخصی ندارد نباشد»[۱۸۴]
در برخی از نظام های حقوقی سرقت این گونه اموال نه تنها موجب تخفیف مجازات سارق نمی شود بلکه باعث تشدید نیز می گردد. برعکس در حقوق اسلامی به نظر برخی از فقها سرقت اینگونه اموال که مالک شخصی ندارد موجب تخفیف مجازات سارق از حد به تعزیر می گردد.[۱۸۵] مالک و ابن حزم بر خلاف شافعی و ابو حنیفه معتقدند که سرقت از بیت المال، با وجود شرایطش مستوجب حد خواهد بود.
بعضی از فقها معتقدند که چون از نظر فقه اسلامی در وقف خاص مال موقوفه در واقع به مالکیت موقوف علیه در می آید دزدیدن آن می تواند مستوجب حد گردد.[۱۸۶]
از ظاهر بند فوق معلوم می شود که تفاوتی بین وقف عام و خاص وجود ندارد بنابراین سرقت از مال موقوفه (چه در وقف عام چه در وقف خاص) مستوجب حد نخواهد شد، مخصوصاً با توجه به این که از نظر قانون ما، وقف عبارت است از:« حبس عین و تسبیل منافع» بنابراین قید «مالک شخصی ندارد». و با توجه به بند ۱۶قانون ما در مورد هر دو نوع وقف عام و خاص مصداق پیدا می کند، به نظر برخی از فقها در صورت سرقت از بیت المالی که در اختیار حاکم جائر قرار دارد حد سرقت علیه سارق اجرا نخواهد شد و در صورت سرقت از بیت المالی که در اختیار امام عادل قرار دارد حد سارق قتل خواهد بود زیرا وی در چنین حالتی در حکم مفسد فی الارض می باشد.[۱۸۷]
جمع بندی
دلیل اینکه برخی از شروط در برخی از مذاهب بیان نشده است.عدم اختصاص این شروط به بحث سرقت است.
اجرای حد سرقت کودک (تکرار سرقت) تنها در شان معصوم (ع) است. در تمام مذاهب اسلامی، قائل به شرط بودن حرز در حد سرقت شده اند.
در تمام مذاهب اسلامی حرز بنفسه و بغیره بیان شده است تنها در مذاهب امامیه این دو واژه استفاده نشده است.عموم مذاهب اسلامی قائل به تناسب حرز با مال شده اند، جز در فقه حنفی که دو نظر مطرح شده است، در فقه حنابله این شرط تشدید شده است در نظر ایشان علاوه بر اختلاف اموال و شهرها عدل و جور و ضعف و قوت حاکم نیز در تناسب حرز دخیل است.
در فقهای احناف سرقت از نزدیکان (ذی رحم محرم) حدی ندارد.
۴
S9
۹- تدارک دیدن خدمات مورد نیاز جهت استفاده گردشگران به وسیله استفاده بهینه از سرمایه اجتماعی و فناوریهای اطلاعاتی
۵
S10
۱۰- سامان دادن واحد های کسب و کار فعلی به صورت ائتلافی از مجموعه کسب و کارهای فعال در زمینه گردشگری
۱
همچنین رتبه بندی معیارهای مؤثّر بر استراتژی های توانمندسازی گردشگری بر اساس تکنیک دی متل گواه این مطلب بود که معیار فناوری اطلاعات و زیر ساختها (C9) در این ساختار به طور قطع، نفوذ کننده بر مجموع سیستم است و در نهایت با تکنیک تاپسیس، محقق به این نتیجه دست یافت که استراتژی سامان دادن واحدهای کسب و کار فعلی به صورت ائتلافی از مجموعه کسب و کارهای فعال در زمینه گردشگری(S10) دارای بیشترین اهمیّت یا اوّلویت است و استراتژی آشناسازی بنگاههای گردشگری با مفهوم آیین نامه ها و دستورالعملهای مناسب ملی(۴S) دارای کمترین میزان اهمیّت است.
اسلیتر و نارور (۱۹۹۵) در نتایج پژوهشی ، بیان کردند که واحد گردشگری به این خاطر که دارای تمرکز خارجی است، نقش کلیدی را در ایجاد بازاریابی بین المللی ایفا میکند. بازاریابی از موقعیت مناسبی برای استفاده از مزایای یادگیری بازارگرا برخوردار است. بازاریابان رفتار یادگیری را با جستجوی اطلاعات از خارج و داخل سازمان مدلبندی میکنند.
بنابراین، توانمند سازی گردشگری، یک رفتار ایجاد کننده دانش را پرورش میدهد و با بهره گرفتن از پردازش اطلاعات و استراتژیهای فعال در زمینه گردشگری، یک منبع ایدهها را برای تغییر و بهبود ارائه میدهد. قطب گردشگری که ایجاد شده به توسط استراتژی های مناسب گردشگری و سایر قطب های فعال گردشگری قادرند که به طور مستمر ارزش های و مهارت های توانمندسازی گردشگری را بهبود بخشند. (هالت و همکاران، ۲۰۰۴؛ لیو و همکاران، ۲۰۰۲؛ اسلیتر و نارور، ۱۹۹۵). نتایج حاصل از این فرض با نتایج فارل (۲۰۰۰)، لیو و همکاران (۲۰۰۲) ، کوهن و لوینتال، ۱۹۹۰؛ کوگوت و زندر، ۱۹۹۲؛ لئونارد- بارتون و سنسیپر، ۱۹۹۸؛ مارچ، ۱۹۹۱؛ نوناکا و تاکوچی، ۱۹۹۵ یکسان و با نتایج پژوهشگرانی چون کالانتونه و همکاران(۲۰۰۲) و بیکر و سینکولا(۲۰۰۲) غیر همسو میباشد.
۵-۴- پیشنهادات و سیاست های بهبود در زمینه صنایع دستی و گردشگری ماسوله
در راستای به ثمر رسیدن توسعه پایدار روستای ماسوله یکسری پیشنهادات برای ارتقاء سطح صنایع دستی و به تبع آن افزایش درآمد روستاییان الزامی است از جمله:
۱- برقراری حمایت هدفدار و زمان دار در جهت سرمایه گذاری و توسعه صنایع کوچک و متوسط با هدف ایجاد اشتغال و توسعه صادرات محصولات صنایع دستی.
۲- تنوع بخشیدن در تولید انواع صنایع دستی به منظور توسعه توریسم روستایی که این خود تنها انگیزه برای سرمایه گذاری در این رابطه را فراهم می سازد .
۳- برای اینکه بیکاری به نحوی حل گردد باید شرکت های صنایع دستی یا تعاونی های مخصوص برای روستاییان احداث و راه اندازی گردد.
۴- نباید چند جای خاص به مقصد ثابت گردشگران تبدیل شود باید به یک نگاه ملی به این جریان داشته باشیم و با یک دید کلان همه نقاط کشور حتی روستاهای دورافتاده ای که سرشار از این صنعت است از ثمرات ورود گردشگران برخوردار کنیم .
۵- در صنایع دستی نیز مانند همه صنایع ،سلیقه مخاطب اهمیت دارد اگرچه نوع نقش و بافت ،دو ویژگی اصلی کار ، ثابت می ماند ولی رنگ و نحوه ارائه را می توان براساس سلیقه مخاطب تغییر داد.
۶- انجام دوره های آموزشی تخصصی به منظور ارتقاء دانسته ها و مهارتهای تولیدکنندگان ،جهت افزایش کیفیت و مطلوبیت محصولات صنایع دستی تولید شده ، که به تبع آن افزایش درآمد روستاییان را دربرخواهد داشت.
۷- انجام تحقیقات بازاریابی برای پی بردن به سلیقه ها و گرایش های مردم.
۸- ایجاد نمایشگاه های برون استانی برای شناساندن کالاهای صنایع دستی استان گیلان و روستای ماسوله به کمک سازمانها و نهادهای دولتی.
۹- تهیه مجلات و بروشورهای مختلف برای محصولات صنایع دستی ماسوله.
۱۰- سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی به عنوان یک سازمان دولتی حامی تولید کنندگان باشد و با جمع آوری خرید محصولات روستاییان ،هم آنها را از دست واسطه ها رهایی دهد و هم با دادن مبالغ مناسب از عرضه محصولاتشان ،خود متولی امر صادرات باشند.
۱۱-تشدید فعالیتهای بازاریابی درزمینه های صنایع دستی و گردشگری با توجّه به وجود تنوع صنایع دستی و قیمت مناسب آن و اصالت این صنایع و وجود زیارتگاهها، جاذبههای تاریخی، موزهای، فرهنگی، باستانشناسی، تجاری و با توجّه به وجود پتانسیل بالای در توسعه بازارصنایع دستی در سطوح ملی و منطقهای.
۱۲- شناسایی کلیه واحدهای تولید صنایع دستی و خدماتی گردشگری مانند هتلها، رستورانها ،آژانسها و ..
۱۳- فراهم آوردن سرمایه مورد نیاز برای واحدهای کسب و کارصنایع دستی با بهره گرفتن از تسهیلات بانکی و پشتیبانیهای دولتی
انگیزه ثانویه این پژوهش کسب شناختی جامع و عمیق در ارتباط با شناسایی و اولویّتبندی شاخص های تأثیرگذار بر استراتژی های توانمندسازی گردشگری با بهره گرفتن از مدل تصمیمگیری گروهی چند شاخصه میباشد. درک عوامل موفقیّت توانمند سازی گردشگری در قطب های گردشگری ایران، موجب افزایش بهرهوری و نتایج ارزشمند برای قطبهای فعال گردشگری در کشور می شود؛ زیرا شناسایی این عوامل و همسویی آنها با اهداف را میتوان استراتژی بالقوه برای افزایش عملکرد سازمان میراث فرهنگی دانست. همانگونه که از مطالب ارائه شده در این پژوهش پیداست، تاکنون چارچوب شناختی منسجم، جامع و یکپارچهای در خصوص این متغیرها در قطب های فعال گردشگری کشور ،ارائه نشده و اکثر مطالب اشاره شده از سوی صاحب نظران مختلف به صورت پراکنده و تک بعدی بوده است. معطوف کردن ذهن پژوهشگران به نگاهی جامع به استراتژی های توانمندسازی گردشگری ، انسجام بخشیدن به مطالعههای پراکنده در این زمینه و گردآوری داده ها و اطلاعات تحلیلی در این خصوص را شاید بتوان دستاوردهای اصلی این پژوهش بیان کرد.از سوسی دیگر سیاست گذاری در زمینه های:
۱-برقرار کردن رابطه و هم کاری و هماهنگیهای مورد نیاز واحدهای گردشگری ماسوله و دیگر مناطق گردشگری کشور به منظور تبادل گردشگر با توجّه به وجود پتانسیل بالای توسعه بازار
۲-تدارک دیدن خدمات مورد نیاز جهت استفاده گردشگران به وسیله استفاده بهینه از سرمایه اجتماعی و فناوریهای اطلاعاتی
۳-سامان دادن واحدهای کسب و کار فعلی گردشگری به صورت ائتلافی از مجموعه کسب و کارهای فعال در زمینه گردشگری
۴-توانمندسازی و مشارکت و همکاری آژانسهای مسافرتی داخلی با آژانسهای خارجی با توجّه به وجود پتانسیل بالا در توسعه بازار گردشگری ماسوله
میتواند کمک شایان و در خور توجهی به امر سامان رسانی گردشگری ماسوله کند.
همچنین از آنجایی که قطب های فعال گردشگری در کشور، ممکن است قادر به مدیریت تمامی جنبه های طرح گردشگری در یک مقطع زمانی نباشند، اهمیّت و اولویّت این مجموعه، عوامل اصلی موفقیّت می تواند به عنوان یک راهنما برای این سازمانها در جهت اولویّتبندی و تنظیم فعّالیتهای مدیریت دانش مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، نتایج ارائه شده در این مطالعه می تواند، یک چک لیست واقعی برای ارزیابی ادراکات در خصوص فعّالیتهای توسعه پایدار گردشگری میباشد، برای سازمانهایی که در کشور ، طرح گردشگری را اجرا مینماید، این عوامل اصلی موفقیّت و عناصر مربوط می تواند به عنوان یک ابزار برای ارزیابی وضعیت استراتژی توانمند سازی گردشگری و تعیین حوزه های قابل بهبود نقش مؤثّری ایفاء نماید. محققان میتوانند از این ابزار برای درک بهتر فعّالیتهای مرتبط با گردشگری و ایجاد مدلهایی استفاده کنند که به گسترش حوزه گردشگری، خواهد انجامید.
۵-۵- پیشنهادات و سیاست های اجرایی در بخش گردشگری ماسوله
با توجه به وجود مناطق گردشگری طبیعی و تاریخی متعدد در کشور ،و محیا بودن زیر ساخت های مورد نیاز گردشگری و توریسم در این مناطق ، بدون شک مسائلی پیش روی گردشگری ماسوله خواهد بود اما این نکته قابل تامل است که آثار تاریخی ،مناظر طبیعی بکر،صنایع دستی و معماری منحصر به فرد با غنای فرهنگی بالای ماسوله مورد توجه گردشگران زیادی قرار خواهد گرفت . بنابراین می توان پیشنهاد کرد که با توانمند سازی مناطقه گردشگری ماسوله ، در راستای توسعه توان رقابتی مذکور گام بر دارند .
بدون شک مطرح نمودن پدیده توریسم و گردشگری در ماسوله ، مخالفت بعضی از افراد سنتی و ساکن ماسوله و مقاومت آنان در برابر تغییرات را به دنبال خواهد داشت . بنابراین به مسئولان توصیه می شود با تخصیص زمان کافی ، به حل این مساله پرداخته و با تشریح مزایا و منافع حاصل از ایجاد گردشگری، نظر مساعد آنان را جهت ایجاد و توسعه و بهبود و هم افزاییاین پدیده اقتصادی جلب کنند .
حمایت و پشتیبانی همه جانبه از بخش خصوصی می تواند در بالفعل شدن این پتانسیل عظیم اقتصادی موثر واقع شود.
۴-با توجه به رقابتی بودن بازار گردشگری کشور ، استراتژی ها می بایستی توسط مسئولان به طور دوره ای مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرند
۵-از آنجایی که قطب های فعال گردشگری در کشور، ممکن است قادر به مدیریت تمامی جنبه های طرح گردشگری در یک مقطع زمانی نباشند، اهمیّت و اولویّت این مجموعه، عوامل اصلی موفقیّت می تواند به عنوان یک راهنما برای این سازمانها در جهت اولویّتبندی و تنظیم فعّالیتهای مدیریت دانش مورد استفاده قرار گیرد
۵-۶- پیشنهادات برای تحقیقات آتی(برگرفته از نتایج پژوهش)
درحالیکه این مطالعه با هدف گردآوری شواهد تجربی در خصوص شناسایی صنایع دستی ماسوله،نقاط ضعف،قوتها،فرصتها،تهدیدهاو استراتژی های مربوطه و اولویّتبندی شاخص های تأثیرگذار بر استراتژی های توانمندسازی گردشگری با بهره گرفتن از مدل تصمیمگیری گروهی چند شاخصه شکل گرفته بود، نتایج بررسی سؤالات جدیدی را مطرح و محدودیتهای مطالعه نیز راههای جدیدی برای انجام مطالعههای آتی پیشروی پژوهشگران قرار میدهد. به علت اینکه یافته ها و نتایج این پژوهش ممکن است به واسطه محیطی که پژوهش در آن شکل گرفته محدود شود، پژوهشهای آینده ممکن است بتوانند در شرایط و محیطهای جدید و متفاوت، یافتههای جدیدی را ارائه نمایند (نظیر مطالعه در سازمانهای با ساختار متفاوت و یا سازمانهای با حجم فعّالیت کمتر و یا خیلی بیشتر). از طرف دیگر، نتایج این مطالعه به واسطه معیارهای مورد استفاده برای سنجش شاخصهای تاثیر گذار بر استراتژی های توانمند سازی گردشگری ، نیز محدود شده است. هرچند روایی و پایایی معیارها و سنجههای مورد استفاده تأیید شده است و انتخاب آنها برای این پژوهش قابل دفاع است اما در انجام پژوهشهای آتی، بررسیها و مطالعههای تکمیلی و عمیقتر ممکن است به پذیرش معیارهای تازهای که مبین رویکردی جدید درباره عوامل توانمندسازی گردشگری، باشد، منجر شوند.
در خاتمه پیشنهاد می شود که با افزایش تعداد سازمانهای اجراء کننده طرح های گردشگری، اعم از بزرگ یا کوچک و در راستای توسعه نتایج این پژوهش و رفع محدودیت عمده آن که تنها مبتنی بر دیدگاه خبرگان و صاحب نظران است، از دیدگاه های مدیران و کارشناسان سازمانهای اجرا کننده گردشگری، نیز در خصوص تعیین سطح و میزان اجرای عوامل اصلی موفقیّت و همچنین درک میزان اهمیّت و اولویّت این عوامل استفاده شود تا با بررسی و مقایسه آنها و در صورت وجود هرگونه اختلاف و شکافی، زمینه به کارگیری استراتژی های مناسب برای بهبود عملیات اجرای جذب گردشگران، برای مدیران ارشد و تصمیمسازان سازمانها فراهم شود.
ترکزاده، جعفر (۱۳۸۸). رهبری راهبردی در آموزش عالی در: رویکردها و چشم اندازهای نو در آموزش عالی (یمنی، ۱۳۸۸) تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی. صص ۱۳۹-۱۷۵ .
ترکزاده، جعفر (۱۳۸۸). شناسایی و تحلیل چالش های توسعه مدیریت اسلامی یک الگوی سیستمی. راهبرد یاس.شماره ۱۹. صص ۱۳۱-۱۴۶
ترکزاده، جعفر؛ محترم، معصومه (زیرچاپ) ، بررسی رابطه نوع ساختار سازمانی دانشگاه و سرمایه اجتماعی گروه های آموزشی در دانشگاه شیراز، مجله رفاه اجتماعی
ترکزاده، جعفر؛ محترم، معصومه (زیرچاپ) ، بررسی رابطه نوع ساختار سازمانی دانشگاه و سرمایه اجتماعی گروه ها با رضایت تحصیلی دانشجویان دانشگاه شیراز ـ مدل معادله ساختاری، فصلنامه جامعه شناسی کاربردی
ترکزاده، جعفر؛ محترم، معصومه (زیرچاپ) ،بررسی رابطه نوع ساختار سازمانی دانشگاه و سرمایه اجتماعی گروه های آموزشی در دانشگاه شیراز، مجله رفاه اجتماعی
ترکزاده، جعفر؛ صباغیان، زهرا؛ یمنی دوزی سرخابی، محمد ؛ دلاور، علی (۱۳۸۷). ارزیابی وضعیت توسعه سازمانی دانشگاههای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در تهران، نامه آموزش عالی ایران، سال اول، شماره ۲، صص ۳۱-۴۴.
تقوی لاریجانی، ترانه؛ پارسا یکتا، زهره؛ کاظم نژادف انوشیروان؛ مظاهری، افسانه. (۱۳۸۵). پیامدهای ارزشیابی عملکرد و رابطه آن با انگیزش شغلی از دیدگاه پرستاران شاغل. مجله دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران (حیات). دوره ۱۲. شماره۴، صص ۳۹- ۴۵.
تقیزاده، ستاره (۱۳۹۱) تدوین و ارائه الگویی برای ارزیابی و توسعه توانمندی سازمانی دانشگاه شیراز، پایان نامه کارشناسی ارشد واحد بین الملل دانشگاه شیراز.
ﺟﻌﻔﺮﻧﮋﺍﺩ، ﺍﺣﻤﺪ (۱۳۷۸). ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژﻱ ﻣﺪﺭﻥ. ﺗﻬﺮﺍﻥ: ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ.
جونز، گرت. (۱۳۹۱). طراحی و تغییر سازمانی. مترجمان: دکتر حسین صفر زاده و محمد رضا دارایی. مؤسسه کتاب مهربان نشر.
چیتساز، علی؛ زاهدی، شمسالسادات (۱۳۸۴). تأثیر بکارگیری الگوهای مدیریتگرا بر پاسخگویی به ضرورتهای محیطی دانشگاههای دولتی ایران، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت.
حاج کریمی، عباسعلی؛ طبرسا، غلامعلی؛ رحیمی، فرج اله (۱۳۸۷). بررسی تأثیر گذاری اقدامات منابع انسانی بر رفتار شهروندی سازمانی با لحاظ نمودن نقش تعهد سازمانی. اندیشه مدیریت، سال دوم، شماره اول، صص ۱۰۳-۱۲۳.
حبیبی، مهران؛ خدابخشی، آناهیتا؛ رشیدی، جهانگیر؛ غریب وند، حمیدرضا. (۱۳۹۲). مطالعه رابطه نظام های ارزشی و تعهد سازمانی کارکنان آموزش و پرورش شهر ایذه. . فصلنامه مشاوره شغلی و سازمانی. ۵، ۱۴، صص ۴۶-۶۵.
حسن پور، اکبر(۱۳۸۲). ساختارهای جدید سازمانی، ماهنامه علمی، آموزشی تدبیر، سال چهاردهم، شماره ۱۳۷،ص ۲۵.
خنیفر، حسین؛ حسنزاده، حمیدرضا؛ کولیوند، حسن (۱۳۸۸). الزامات محیطی ساختار سازمانی بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران، نشریه تازههای جهان بیمه، شماره های ۱۳۱ و ۱۳۰، ص ۱۴.
خنیفر، حسین؛ قیمی، محمد؛ جندقی، غلامرضا؛ طاهری، فاطمه؛ سیار، ابوالقاسم. (۱۳۸۸). شناخت شخصیت مدیران؛ لازمه مدیریت رفتار سازمانی (مطالعه موردی مدل پنج عاملی شخصیتی در دانشگاه علوم پزشکی قم). مدیریت سلامت. ۱۲، ۳۷.
دانلسون، آرفورسایت. (۱۳۸۰). پویایی گروه. ترجمه مهراد فیروزبخت و منصور قنادان. تهران: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا.
دراکر، پیتر (۱۹۹۸ ). جامعه پس از سرمایه داری ،ترجمه محمود طلوع . تهران :مؤسسه خدمات فرهنگی رسا .
دفت، ریچارد ال. (۱۳۸۰). تئوری و طراحی سازمانی. ترجمه علی پارسائیان و محمد اعرابی، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
دﻓﺖ، رﻳﭽﺎرد، ال (۱۳۷۷)، ﺗﺌﻮری و ﻃﺮاﺣـﻲ ﺳـﺎزﻣﺎن ، ﺗﺮﺟﻤـﻪ ﻋﻠـﻲ ﭘﺎرﺳـﺎﺋﻴﺎن و ﺳـﻴﺪ ﻣﺤﻤﺪ اﻋﺮاﺑﻲ، ﺗﻬﺮان، اﻧﺘﺸﺎرات و دﻓﺘﺮ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﭼﺎپ اول، ﺟﻠﺪ اول.
دودرستاد، جیمز؛ ایکنبری، استنلی؛ ویلیامز، هارولد (۱۳۸۱). دانشگاه و محیط پیرامون، تعامل با فناوری و بازار، ترجمه قدرت حاجی رستم لو، تهران: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، معاونت فرهنگی اجتماعی، دفتر برنامه ریزی اجتماعی و مطالعات فرهنگی.
رابینز، استیفن (۱۳۷۸). تئوری سازمان: ترجمه علی پارسائیان و سید محمد اعرابی، تهران: صفار.
رابینز. استیفن پی.(۱۳۸۷). مبانی رفتار سازمانی. ترجمه علی پارسائیان و سید محمد اعرابی. تهران: انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی.
رحیمنیا، فریبرز، حسنزاده، ژاله. (۱۳۸۸). بررسی نقش تعدیل کنندگی عدالت سازمانی بر رابطه بین ادراک ازفضای سیاسی سازمان وارتباط گریزی افراد، پژوهش نامه مدیریت تحول، سال اول، شماره ۲.
رضائیان، علی. (۱۳۸۲). مدیریت تعارض و مذاکره(مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته). تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
زکی، محمد علی؛ ادیبی سده، مهدی؛ یزدخواستی، بهجت (۱۳۸۵). بررسی اثربخشی سازمانی مدارس آموزش و پرورش شهر اصفهان. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز. دوره ۲۴، شماره ۲، پیاپی، ۴۷.صص ۲۷-۴۳.
زهراکار، کیانوش. (۱۳۸۶). بررسی رابطه مؤلفه های هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی. روانشناسی کاربردی. دوره دوم. شماره ۵.
زینعلی، فاطمه (۱۳۹۱) بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی و پتانسیل انگیزشی تحصیلی دانشجویان با واسطهگری جو کلاسی، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز.
سلاجقه، سنجر و ناظری، مژگان.(۱۳۸۹). پژوهش تحلیلی در زمینه مدیریت رفتار سیاسی در سازمانها. پژوهشنامه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی عصر مدیریت. سال چهارم، شماره چهاردهم، صص ۱۰۲-۱۰۵.
سلمانی نژاد، رمضانعلی؛ دانشور، مریم؛ میر فخرالدینی، حیدر (۱۳۹۱). ارتقای فرهنگ سازمانی: کاربرد الگوی تعالی سازمانی ایران. مجله بهبود مدیریت، سال ششم، شماره ۱، پیاپی ۱۵، صص۱۲۸-۱۵۲.
سهامی، سوسن؛ قیصری، مهدی و عباسی، زهرا. (۱۳۹۱). بررسی نگرش دبیران و کارشناسان نسبت به عملکرد مدیران دارای مدرک مدیریت و برنامه ریزی آموزشی و سایر رشته ها. فصلنامه علمی پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت. سال سوم. شماره ۴. صص ۸۵-۹۷.
سیدی، امیر و سرلاب، زهرا (۱۳۹۱). طراحی شغل بانوان عاملی مؤثر بر بهره وری سازمانها. فروغ تدبیر. شماره ۲۰.صص ۵۵-۶۲.
شاهبندرزاده، حمید و حاجی حسینی، عفت. (۱۳۹۰). بررسی ادراک کارکنان به عنوان سرمایه های اصلی سازمان و ارزیابی مسیر ترقی آنان توسط مدل توسعه یافته شاین. دومین کنفرانس مدیریت اجرایی.
شفیعی، عباس؛ خدمتی، ابوطالب؛ آقا پیروز، علی؛ میرزایی اهرنجانی، حسن. (۱۳۸۵). رفتار سازمانی با رویکرد اسلامی(سطح گروه). قم: مؤسسه چاپ زیتون.
شیخی ساری، حسین و اسماعیلی فر، ندا. (۱۳۸۹). رابطه فرسودگی شغلی و تیپهای شخصیت ۵ عاملی در بین پرسنل شهرداری تهران. فصلنامه تازه های روانشناسی صنعتی/ سازمانی. سال اول، شماره چهارم. صص ۴۳-۵۴.
صبحی قراملکی، ناصر. (۱۳۹۱). پیش بینی انگیزه پیشرفت تحصیلی بر اساس هوش هیجانی دانش آموزان. مجله روانشناسی مدرسه. دوره۱، شماره ۳، صص ۴۹-۶۲.
ضیایی، محمد صادق (۱۳۸۲). ضرورت بازنگری و طراحی مجدد ساختار سازمانی مؤسسات آموزشی و پژوهشی، فرهنگ مدیریت، سال اول، شماره چهارم، پاییز و زمستان ۱۳۸۲،ص ۱۱۱-۱۳۷
طاهرپور، فاطمه؛ رجایی پور، سعید؛ شهبازی، زهرا. (۱۳۸۸) بررسی ساختار سازمانی مراکز تربیت معلم و دانشگاههای دولتی، چشم انداز مدیریت، شماره۳۰. ص ۱۶۱-۱۸۰
ظریفی، فریبرز؛ یوسفی، بهرام؛ صادقی بروجردی، سعید. (۱۳۹۱). ارتباط عدالت سازمانی با دلبستگی شغلی در کارشناسان سازمان تربیت بدنی. مدیریت ورزشی. شماره ۱۵. صص ۱۵۷-۱۷۴.
عابدینی، زهرا؛ آخوند زاده، کبری؛ احمدی طهران، هدی. (۱۳۸۹). تجارب دانشجویان از تلفیق روش یادگیری مبتنی بر مسأله و کار در گروه های کوچک: یک مطالعه کیفی. مجله دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی سبزوار. دوره ۱۷، شماره ۳، صص ۱۸۰-۱۸۸.
عسکری وزیری، علی و زارعی متین، حسن. (۱۳۹۰). هوش معنوی و نقش آن در محیط کار با تأکید بر آموزه های دینی. اسلام و پژوهشهای مدیریتی. سال اول، شماره سوم. صص ۶۳- ۹۰.
ﻋﻈﻴﻢزاده، ﺳﻴﺪﻣﺮﺗﻀﻲ. ﺧﺒﻴﺮی، ﻣﺤﻤﺪ. اﺳﺪی، ﺣﺴﻦ ( . ۱۳۸۸). “ﺗﻌﻴﻴﻦ ارﺗﺒﺎط ﺑﻴﻦ رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی
فرخندهزاده، علیرضا (۱۳۹۱) بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی، عدالت سازمانی با خودکارامدی حرفهای اساتید دانشگاه یاسوج، پایان نامه کارشناسی ارشد واحد بین الملل دانشگاه شیراز.
فرودی، بهار (۱۳۹۱). بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی دانشگاه و کیفیت آموزش با دستاوردهای دانشجویان از تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی شیراز،پایاننامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی؛ واحد بین الملل دانشگاه شیراز؛ شیراز.
فریدونی، فائزه. (۱۳۹۲). بررسی رابطه بین انواع جو سازمانی و میزان شیوع رفتارهای سیاسی سازمانی در دانشگاه شیراز. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی، دانشگاه شیراز.، شیراز.
قدم پور، عزت اله؛ مهرداد، حسین؛ جعفری، حسنعلی. (۱۳۹۰). بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و هوش فرهنگی کارکنان سازمان میراث فرهنگی و صنایع گردشگری استان لرستان. فصلنامه روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن. سال دوم، شماره اول. صص ۸۱- ۱۰۱.
کاظمی، ملیحه سادات و عریضی، حمید رضا. (۱۳۹۰). رابطه تعهد سازمانی با نظام ارزشی کارکنان. فصلنامه مشاوره شغلی و سازمانی. ۳، ۷، صص ۵۴-۷۵.
کجباف، محمدباقر؛ موسوی، حسین، شیرازی تهرانی، علیرضا. (۱۳۸۲). رابطه باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی. تازه های علوم شناختی. سال۵، شماره ۱.