۴-۳-۱-۲ شنل :
پارسیان هنگام سرما نیم تنه ای شنل مانند می پوشیدند که برخلاف شنل های جلو باز و آستین دار و بلند مادها که بر روی دوش افکنده می شد ، این شنل تنها قسمتی از جلوی آن بسته بود ، آستین ها آزاد تا مچ دست ها را می پوشانید .
۴-۳-۱-۳ زیرپوش یا پیراهن زیر :
مردان پارسی مانند زنانشان از نمایش بدن برهنه خود احساس شرم می کردند و جز دو دست ، نمایش برهنه هر یک از قسمت های بدن را خلاف ادب می شمردند . از این رو سر تا پای آنها با سربند و کلاه و جبه و ردا و پاپوش پوشیده می شد حتا در زیر لباس فراخ و پرچین شان لباسی سفید که شامل یک نیم شلواری سفید همچنین یک پیراهن سفید چسبان می پوشیدند که طبق نوشته های استرابون از پارچه ی نرم و سفید بوده است .[۱۸۲]
۴-۳-۱-۴ پوشش سر :
کلاه پارسیان : کلاه مهمترین بخش پوشاک پارسیان محسوب می شود زیرا گذشته از پوشاندن سر و آرایش آن ، برای نمایاندن خصوصیات قومی و نژادی از آن استفاده می شده است که از نظر تاریخ تمدن یک قوم بسیار مهم بوده است . تشکیل ارتش منظم و به وجود آوردن سپاه جاویدان و به طور کلی بنیاد تشکیلات کشوری تنوع کلاه و پوشش سر را سبب شد زیرا این پوشش های سر نشانه ی مقام و منزلت فردی بود که از آن استفاده می کرد و انواع آن عبارت بود از :
الف : کلاه ترک دار و بدون ترک
این کلاه در نقوش برجسته ی تخت جمشید بر سر سربازان و بزرگان هخامنشی به کرات دیده می شود . این کلاه دارای بیست و چهار ترک و از جنس نمد است که کلگی آن در وسط دارای کمی برجستگی است قدمت این کلاه طبق مدرک تاریخی مذکور به دو هزار و پانصد سال تا یک هزار سال پ . م می رسد . این کلاه مورد استفاده ی بزرگان و راهنمایان درباری که از بزرگان پارسی و مادی برگزیده می شدند ، بوده است .
ب. باشلق یا کلاه فریجی
انواع باشلق در نقش برجسته های تخت جمشید و پاسارگاد و نقش رستم دیده می شود که پارسیان آن را از باشلق های مادی اقتباس کرده اند و شکل های مختلف آن را در بخش پوشاک مادها دیدیم که نوع بسیار متداول آن همان کلاه فریجیایی است . در حقیقت کلاه سواران ایرانی در جنگ ها باشلق بوده است ؛ باشلق سر و صورت را در مقابل سرمای شدید و توفان شن یا برف و باران حفظ می کرد .
پ . تاج یا افسر
هر دو به معنی کلاهی است که پادشاهان بر سر نهند . تاج کنگره دار سمبل قدرت پادشاهی بوده است این تاج ها مزین به طلا و جواهر رنگین بوده است . انواع تاج های شاهنشاهان هخامنشی را در آثار باقی مانده از آن دوران می توان جست و جو کرد که از مهمترین آنها سردیس خشایارشا از سنگ لاجورد با تاج کنگره داری است که هم اکنون در موزه ی ایران باستان محفوظ است . شکل و بلندی کلاه یا تاج ، مانند تاج های زرین شاهنشاهان هخامنشی است ولی کنگره های تاج های دیگر در این کلاه راسته مشاهده نمی شود .
ت . کلاه حلقه ای
از انواع دیگر کلاه ، کلاه حلقه ای کوتاه نمدین را می توان نام برد که شاهنشاهان هنگام سواری و یا شکار و خدمتگزاران درباری اعم از پیشخدمت های مخصوص یا نیزه داران و غیره از آن استفاده می کردند و این نوع کلاه در بیشتر نقوش تالارهای عظیم تخت جمشید دیده می شود و مبین آن است که در تالارهای سرپوشیده از این نوع کلاه استفاده می شده است .
ث . دیهیم
حلقه ای است طلایی که بلندی آن به پنج سانتیمتر می رسد با برگ ها و گل های زیبایی از زر آرایش شده و بر سر پادشاه و ولیعهدهاشان به عنوان نشانه پیروزی و افتخار دیده می شود . نمونه ی بارزی از آن را در نقش های بیستون بر سر داریوش و دو شاهزاده ی پشت سر او مشاهده می کنیم . دیهیم شاهنشاه هخامنشی آبی با خال های سفید بود .
این پیشانی بندهای جوانان ما نیز به عنوان نشانه ی پیروزی و ایمان تلقی می شد و این رسم که از آغاز اسلام تاکنون در ایران پاییده است .
۴-۳-۱-۵ پوشش پا
پاپوش های پارسیان همانند پاپوش های قوم ماد تا مچ پا را می پوشانید و به وسیله ی بندهایی که بر روی آن در سه ردیف تعبیه شده بود ، بسته می شد . این پاپوش ها همچنین شبیه پاپوش های شش بندی ایلامی ها در نقش برجسته های تخت جمشید بود ؛ در برخی از نقوش باقی مانده از هخامنشیان تزییناتی از مروارید و سنگ های قیمتی بر روی آنها دیده می شود ؛ پاپوش های سه بنده را خدمتگزاران و درباریان مورد استفاده قرار می دادند و پاپوش های شاه و ولیعهد بدون بند و سرخ رنگ بوده است .
۴-۳-۱- ۶ کمربند
پارسیان بر روی کندیس خود کمربندی از چرم می بستند که بر روی شکم گره می خورد و قبا را بر تن پوشنده ی آن استوار و راست نگاه می داشت ؛ دونکن هد به نقل از کورتیوس می نویسد : « کمربند پادشاه طلایی بود و به سبک زنان پوشیده می شد و غلاف خنجر که به وسیله ی کمربند نگاه داشته می شد ، از یک گوهر یک تکه بریده شده بود.»[۱۸۳]
پیشکاران نیز همانند کارکنان بلند پایه جامه های درباری هخامنشی و جامه های اسب دوانی ایرانی گوناگونی به تن دارند . در پایان باشلقی بسیار شخ هست که کمابیش در پایین خود بخشی گرد ، همانند آنچه که کارکنان درگاه همراه آن دارند ، داراست .[۱۸۴]
سکاها لباس های خود را با تزئینات شاد می آراستند و به این کار بسیار علاقه مند بودند و می توانستند کارهای تکه دوزی را با چنان ظرافت و مهارتی انجام دهند که شبیه کاملترین قلابدوزی ها باشد . غالباً پوست و چرم به کار می بردند . در واقع پوست ها و چرم های آنها با چنان مهارتی عمل آورده می شد که در نقاط دوردست هم خریدار داشت . پوست و چرمی که در پازیریک یافت شده از جنس بسیار عالی است و از لحاظ بافت ، از چرم ضخیم و سنگین گرفته ، تا پوست های ظریف و قابل انعطاف ، شبیه بسیاری از محصولات امروزی است . در میان لوازمی که برای مردگان در گور برای استفاده در جهان دیگر می گذاشتند هیچ گونه شلواری به دست نیامده است ، ولی دو پیراهن پشمی به وضعی عالی باقی مانده است .[۱۸۵]
تاج راست و مستقیم با نیمتاج دور آن در نزد پارسیان نشانه قدرت پادشاه بود . پلوتارک متذکر می شود که تنها پادشاهان ایران تاج راست بر سر می گذاشتند .
پارسیان به هنگام زمستان نیمتنه ای از پوست گوسفند به تن می کنند که پشم آن رو به داخل است و پوست آن رو به بیرون . شخصیت های معتبر که نقش چهره آنان با حجاری برای ما باقی مانده است شمشیر کوتاهی با خود دارند که از جلو به کمر زده اند . برخی از ایشان کمان نیز با خود دارند که آن را در غلافی فرو کرده اند .
همه ایشان ، کلاهشان به هر شکلی که باشد گیسوان و ریش مجعدی دارند که با دقت و مراقبت تمام حلقه حلقه شده است . این حلقه ها یا به صورت بسته های بزرگی روی پس گردنشان افتاده و یا به شکل چیزی نوک تیز به زیر چانه شان آویخته و طولشان تقریباً برابر با طول بعضی ریش های آشوری است . مسلماً تنها آدم های مرفه و متشخص و اعیان و کارمندان عالی رتبه می توانستند به موهای خود این گونه زینت بدهند و بخش مهمی از وقتشان را صرف این بکنند که موهای خود را به وسیله سلمانی ها به صورت مجعد در آورند و به خود عطر و روغن و مواد زینتی دیگر بمالند و قهراً آن سلمانی ها هم بایستی بازارشان گرم و کارشان رایج بوده باشد .[۱۸۶]
هرودوت به تشریح و توصیف لباس نظامی پارسیان می پردازد و تا آنجا پیش می رود که می گوید منشا آن مادی بوده است نه پارسی پارسیان آن را از مادها گرفته بودند .
پیداست که او می بیند پارسیان چه در دربار و چه میدان نبرد جامه ای به سبک مادها بر تن می کنند . محققانی نظیر کانن راولینسون پذیرفته اند که در برجسته کاری های هخامنشی تشخیص مادها از پارس ها از لحاظ لباسی که به تن دارند ناممکن است . با وجود این ، بنا به عرف و سنت چگونگی شکل لباس ها در برجسته کاری ها قابل تشخیص است .
بدون تردید در راس هیئت های نمایندگی هیئت مادها ترسیم شده است . در آنجا تمام اعضای مادی شلوار معروف مادها را به پا دارند ، اما فقط رئیس آنها کلاهی گرد نمدی بر سر گذاشته است . هشت نفر مادی که در پی او روانند کلاهی با سه تارک را تا روی پیشانی پایین کشیده اند . پس چنین می نماید که مادها کلاه متمایزی به سر می گذاشته اند که از آن طریق قابل شناختنند ؛ اما در این تصویر برجسته کاری درباریان مادی ، مقامات ارشد و گاردهای جاویدان بسیار به ندرت چنین کلاه و لباسی دارند .[۱۸۷]
هند از قدیمی ترین ایام پارچه بافی می کرد و این صنایع در هند توسعه یافته بود . پارچه های پنبه ای هند به کشورهای دوردست می رفت . ابریشم نیز در هند وجود داشت اما به خوبی پارچه ای ابریشمی چین نبود یکی دیگر از پیشرفت های هند در پارچه بافی ، رنگرزی و کشف رنگ های ثابت برای پارچه ها بود . آب دادن فولاد نیز از قدیم در هند رایج بود و برای ساخت فلز بسیار ارزش داشت .[۱۸۸]
در هند هر چند بیشتر حوائج و ضروریات زندگانی روزانه در داخل خانه ها آماده می گردیده ، معذلک بسیاری از مصنوعات در جنب معبد ساخته می شد . مخصوصاً فنون نساجی و بافندگی در حاشیه معبد ترقی و رواج داشته است . هم اکنون اسناد و الواحی در دست ماست که نشان از پرداخت مزد نساج ها و بافندگان می کند که همه اجرت خود را از معبد دریافت می داشته اند .[۱۸۹]
تکه دوزی که توسط ایرانیان باستان ابداع گردید . جای سوزن دوزی را گرفت . جواهر مورد استفاده ایرانیان بسیار هنرمندانه و زیبا از طلای و زین مروارید نشان همراه با مینا کاری و سنگ های کمیاب ساخته می شد . سنگ ها به شکل سر انسان تراش داده می شد . گوشواره ، دستبند ، گردنبند به ویژه انگشتر مهردار به نشانه اقتدار مورد استفاده بوده است ایرانیان قوطی و شیشه هایی از مرمر برای نگهداری عطر و لوازم آرایش داشتند . مردان ریش و موی خود را بلند و مجعد نگاه می داشتند و به موی خود گرد طلا می پاشیدند افراد خاندان سلطنتی کلاه های گوناگون بی لبه از نمد سفید ، کلاه راه راه آبی و سفید می گذاشتند که بعدها تبدیل به دستار (عمامه) و کلاه های مخروطی شد . مردان سربندی داشتند از کتان سفید که دور سر و گردنشان می پیچاندند و چانه را نیز می پوشانیدند .[۱۹۰]
بخش چهارم
۴-۴ مقایسه حجاری پلکان شرقی با پلکان شمالی
وضع تصاویر در جبهه های دو پلکان برعکس یکدیگر است . بدین ترتیب که نقوش یک پلکان جهت مخالف تصاویری را که در پلکان دیگر نموده شده است نشان می دهند . اما مطابق معمول گاهی هم در میان دو تصویر اختلافات فاحش دیده می شود .
۱-هیات نمایندگی مادیها :
پلکان شرقی – حاجب پارسی . رئیس هیات ( سفیر) لباس مادی به بر و کلاه گرد و شمشیر کوتاه دارد . هشت نفر همراهان او بدون سلاح اند و حامل خراجی که عبارت باشد از : سبو و دو عدد کاسه و یک شمشیر مادی و دو حلقه بیضی شکل سنگین که شاید در اصل دارای نقش سر حیوان بوده است و دو حلقه ساده سنگین و جبه و قبا و شلوار . کلاه هشت نفر مزبور باشلیق است که سه قبه در جلو سر دارد و لباس ایشان شبیه لباس رئیس هیات نمایندگی است که عبارت باشد از قبای کمردار و شلوار بلند و کفش بند دار .
پلکان شمالی – حاجب پارسی . سفیر مادی . از پنج نفر همراهان ( فقط قسمت پایین نقش ایشان باقی مانده است ) یک نفر اسبی را می آورد ( که در نقش پلکان شرقی وجود ندارد ) . در اینجا نیز هدیه نفر آخری یک ثوب شلوار است .
۲-هیات نمایندگی شوشیان :
پلکان شرقی – حاجب مادی . رئیس هیات نمایندگان بدون اسلحه است . پنج نفر همراهان او لباس مشابه دارند که عبارت است از : جامه پارسی ، کفش دگمه دار سه بند ، نوار به شکل بند ساده که به دو صورت در قسمت پشت سر بسته شده است . هدایا : دو کمان که انتهای آنها به شکل سر اردک است ؛ دو دشنه با غلاف از نوع دشنه های پارسی ؛ یک شیر ماده که سر را برگردانده است و به سه نفر از همراهان می غرد . یکی از این سه نفر بند شیر را با طناب نگاه داشته و چوبی را بلند کرده است ، دو نفر دیگر هر کدام بچه شیری به بغل دارند .
پلکان شمالی – آنچه مانده است با نقوش پلکان شرقی کاملاً شباهت دارد جز اینکه جهت آن خلاف جهت نقوش پلکان شرقی است .
۳- هیات نمایندگی ارمنیان :
پلکان شرقی – حاجب پارسی . رئیس هیات نمایندگی بدون اسلحه است و دو نفر همراهان او لباس سبک مادی در بر دارند که عبارت باشد از قبای کمردار و شلواری که در قسمت قوزک پا بسته است ، کلاه باشلیق سه قبه که طرفین آن را به پشت بسته اند . رئیس هیات گوشواره به گوش دارد . هدایای این هیات مشتمل بر اسبی است که روی سینه آن زنگی آویخته اند و یکی از افراد هیات آن را با خود می آورد و پارچی با دو دسته به شکل شیر دال که نفر دومی آن را عرضه می دارد .
پلکان شمالی – حاجب پارسی . رئیس هیات و چهار نفر همراهان حامل هدایا . لباس ها تا آنجا که باقی مانده است کاملاً با نقوش پلکان های شرقی شباهت دارد ولی نقش سر رئیس هیات نشان می دهد که کلاه او از نوع کلاه مدور مادی ها بوده است و انتهای نوک دار کلاه در عقب سر آخرین نفر نشان می دهد که اعضای هیات باشلیق به سر داشته اند . این مطلب معلوم می دارد که رئیس هیات و نمایندگان مادی با اعضاء هیات نمایندگی ارمنستان در نقوش شمالی یک نوع لباس داشته اند . هدایای هیات ارمنستان در پلکان شمالی عبارت است از : جبه و قبا و شلوار و دو ظرف تقریباً استوانه شکل . این اشیا شبیه بعضی از هدایائی است که مادی ها آورده اند ولی با هدایای ارمنیان در نقوش پلکان شرقی فرق دارد .[۱۹۱]
۴-هیات نمایندگی هراتیان :
پلکان شرقی – حاجب پارسی . رئیس هیات ( که شاید بدون اسلحه باشد ) جبه در بر دارد و غیر از این موضوع لباس او با لباس سه نفر همراهانش فرقی ندارد ؛ قبای کمردار از نوع قبای مادی ، شلوار که لبه های آن درون کفش نهاده شده است ، باشلیق از پارچه ای که اطراف سر و گردن پیچیده است . در پشت سر دو نفر از اعضای هیات یک سر پارچه باشلیق پیداست . هدایا عبارت است از : دو ظرف شتر دو کوهانه بلخی (Bactrian) که زنگ بر گردن دارد و پوست حیوان .
پلکان شمالی : فقط نیمه نقوش یا قسمتی از نیمه بالائی نقش شتر باقی مانده است . پشت سر رئیس هیات علاوه بر نفر حامل پوست به جای دو نفر سه نفر دیگر دیده می شود .
۵-هیات نمایندگی بابلیان :
پلکان شرقی . رئیس هیات ( که شاید بدون اسلحه باشد ) دست راست خود را بلند کرده و پنج نفر همراهانش که لباس همه یکسان است ؛ جامه آستین کوتاه شال گردن نیم دایره شکل با منگوله که از روی شانه به سمت جلو انداخته شده است ، کلاه مخروطی که نوک دراز آن در عقب آویزان می باشد ، کفش ساده کوتاه . هدایا عبارت است از : دو جفت جام ، پارچه که حاشیه تور و منگوله دارد و گاو کوهان دار .
پلکان شمالی – ظاهراً شبیه نقوش پلکان شرقی است جز اینکه جهت آن خلاف جهت نقوش مزبور می باشد .
دانلود مطالب پژوهشی در رابطه با بررسی و شناسایی هدایای ملل به دربار هخامنشی با ...