امروزه، بهره وری به عنوان یکی از مهمترین زمینه های توسعه مطرح است و تلاش برای دستیابی به حد مطلوبی از آن جزء اهداف عالی و استاندارد های زندگی مردم دنیا تلقی می گردد. (Tolentino, 2000)
کارایی
درجه و میزان سودمندی فعالیت یا پروژه از نظر متناسب بودن ستانده ها با داده هاست(سلمان زاده و همکاران،۱۳۷۹). کارایی به مفهوم درست انجام کار است. Ivork, 1981))
عبارت دیگر کارایی به استفاده کارآمد از منابع در فرایند تولید مربوط است. سنجش کارایی عملکرد از طریق اندازه گیری هزینه منابع در ارتباط با برآورده ساختن هدف که به صورت مقایسه ستانده های بدست آمده واقعی با نهاده های استفاده شده می باشد، بدست می آید(عرب مازاد، ۱۳۷۶).
کرباسی(۱۳۷۹) به نقل از فرسوند لوول و اسمیت۱ کارایی را شامل انواعی به صورت زیر می داند.
الف-کارایی فنی : کارایی فنی عبارت است از حداکثر تولید ممکن که می توان از مقدار مشخص عوامل تولید به دست آورد.
ب-کارایی تخصصی : کارایی تخصصی عبارت است از بکارگیری مقدار بهینه از عوامل تولیدی که حداقل هزینه را برای واحد داشته باشد به طوری که با توجه به سطح مشخص حداکثر سود به دست آید.
ج-کارایی اقتصادی : کارایی اقتصادی حاصل کارایی فنی و کارایی تخصصی است معمولا” از حاصل ضرب میزان کارایی فنی در کارایی تخصصی حاصل می شود که به آن کارایی کل نیز گفته می شود.
با بررسی تعاریف گوناگونی که توسط صاحب نظران و اندیشمندان در خصوص اثربخشی ارائه شده است، ملاحضه می کنیم که در تمامی این تعاریف وجه مشترکی وجود دارد. یعنی همه آنها به نحوی رسیدن به اهداف مورد نظر را مدنظر قرار داده اند. لذا در این تحقیق نیز منظور اثر بخشی دوره های آموزشی ترویجی، درجه و میزان رسیدن به اهداف این دوره ها می باشد. با توجه به تعاریف ارائه شده درباره بهره وری و کارایی و رابطه بین آنها، در این تحقیق مطلوبیت بکارگیری در دوره های آموزشی ترویجی(کارایی)، همچنین نسبت این دو شاخص اثربخشی و کارایی(بهره وری) مد نظر نمی باشد.
۲-۳-۲- اهمیت اثر بخشی
هدف اساسی ترویج تغییر در فرد یا جامعه است. این تغییر می تواند حیطه های بسیار گسترده ای از جمله حیطه های دانشی،بینشی و مهارتی را در بر گیرید، در بعضی از مواقع عامل ترویج قصد دارد نیازهای اطلاعاتی کشاورزان و بهره برداران را در زمینه بخصوصی مرتفع کند. ترویج کشاورزی هم عهده دار تعیین، انتخاب و اشاعه فناوریهای نوین است. این نهاد با شناخت کافی از همه زمینها، امکانات و کمبود های موجود می تواند دانش فنی وفناوریهایموثر را شناسایی،شیوه های مناسب انتقال را مشخص و برنامه های آموزش را برای بهره برداران طرح ریزی کند. (کلانتری و میرگوهری، ۱۳۸۱). ترویج به دلیل نقش مهمی که در بهبود پایداری و بهره وری نظام های زراعی و ارتقای کیفیت زندگی روستایی ایفا می کند، روز به روز بیشتر مورد توجه قرار گرفته و نقش های کلیدی جدیدی می تواند داشته باشد. Povellato& Scorzelli, 2006))
بنابراین نظام ترویج کشاورزی یکی از مهمترین و گسترده ترین سیستم ها در درون بخش کشاورزی است که سرنوشت بخش را در بلند مدت رقم می زند و چنانچه ترویج کشاورزی از نظر اهداف، ساختار و منابع درست طراحی و سازماندهی شده باشد، در دراز مدت توسعه بخش و جامعه را تضمین خواهد کرد. برنامه ریزی استراتژیک در آموزش کشاورزی باید نیازهای آموزشی را بر اساس مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب تدوین کرد. برای تدوین هدفهای مطلوب در یک برنامه ریزی ابتدا باید نیازها را بررسی کنیم، هرگاه محتوی برنامه آموزشی بر اساس نیاز کشاورزان و بهره برداران تدوین شده باشد و مخاطب از جمیع جهات احساس کند، آنچه اونیاز دارد همان است که به او عرضه می شود آن برنامه می تواند موفقیت چشمگیری داشته باشد، اما برعکس اگر آنچه به مخاطب ترویج عرضه می شود با نیازهای او منطبق نباشد بدون تردید تاثیری نخواهد داشت. اگر برنامه های آموزشی منطبق بر نیاز کشاورزان ترویج شود از اتلاف منابع و هزینه به نحو چشمگیری جلوگیری به عمل خواهد آمد و منجر به ارتقای سطح د انش، بینش، مهارت و نهایتا” مدیریت آنان می گردد. (خدام محمدی، ۱۳۸۳). بنابراین بررسی اثربخشی فعالیتهای آموزشی کشاورزان، فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب را شناسایی می کند و با توجه به این فاصله، نیازها اواویت گذاری می شود. علاوه بر این، بررسی اثر بخشی به برنامه ریزان کمک می کند که برنامه های مناسب را طراحی می کنند و زمان،سرمایه و نیروهای اجرایی به طور اثر بخشی مورد استفاده قرار گیرند(Stewarta and Cuffman, 2003).
۲-۳-۳- انواع اثربخشی
اثربخشی انواع گوناگونی دارد. یک مدیر اگر برای خودش اهدافی جرء اهداف سازمان در نظر داشته باشد و در طول زمان بتواند به آن اهداف برسد، مسلما” مدیریت او اثربخش خواهد بود. ولی این ممکن است همسو با اثر بخشی سازمان نباشد چرا که اثربخشی سازمانی عبارت از دستیابی به اهداف سازمان است. به این لحاظ نظریه های برای تقسیم بندی اثربخشی وجود دارد و اثر بخشی را به شرح زیر تقسیم می کنند:
۱-اثربخشی ظاهری:
بعضی از نشانه ها هستند که در ظاهر اثر بخشی را نمایش می دهند، ولی ممکن است اثربخشی واقعی نباشد. برای مثال عواملی از قبیل تصمیم گیری سریع، ارتباطات خوب و مناسب،ارائه گزارش به موقع، نشان دهنده اثربخشی ظاهری است.
۲-اثر بخشی شخصی:
در حالتیکه اهداف شخصی بیش از اهداف سازمانی مورد توجه قرار گیرند،اثربخشی شخصی پیش می آید. این حالت اغلب مربوط به افراد خودخواهی است که در سازمانی قرار می گیرند که ضوابط اثربخشی مدیریت در آن روشن نشده است.
رهبری،هنر نفوذ کردن بر رفتار و نگرش های دیگران برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است. اثربخشی رهبری به وسیله میزان تاثیر وی بر زیر دستان جهت دستیابی به اهداف گروهی اندازه گیری می شود.
۴-اثربخشی گروهی:
هر شخص یا گروه نیازمندند که به صورت هماهنگ کار کنند و راه یکسانی را برای دستیابی به اهدافشان در نظر داشته باشند. دیدگاه کمک به دیگران و کار با دیگران، دستیابی به اهداف گروهی را آسان می کند. بنابراین اثربخشی گروهی تا حدی اشاره دارد که افراد گروه برای دستیابی به اهدافشان با همدیگر کار می کنند.
۵-اثر بخشی سازمانی:
اثر بخشی سازمانی اشاره به این دارد که یک سازمان به عنوان یک نظام اجتماعی، برخی اهداف و منابع را داراست و بدون از بین رفتن یا ناتوان ساختن آن منابع و بدون کوشش در جابجایی بی مورد اعضاء و منابع، اهدافش را انجام دهد.
۶-اثربخشی مدیریتی:
اثربخشی مدیریتی اشاره به اندازه ای دارد که یک مدیر در دستیابی به اهداف گروهی موفق شده است. همچنین تاکید بر بهبود اثربخشی انفرادی مدیر دارد. اثربخشی مدیریتی همیشه با پادش هایی از قبیل ترفیع، ترقی و غیره همراه است(روحانی به نقل از خسروی، ۱۳۷۵).
۲-۳-۴- اثر بخشی برنامه های آموزشی
در هرجامعه ای هدف آموزش تدارک فرصت های مناسب به منظور کسب دانش، مهارت و نگرش در قالب شایستگی هایی خاص برای فراگیران است به گونه ای که آنان را در اثربخشی فعالیت هایشان و نیز ثمر بخشی برای جامعه یاری رساند (Abuelma ,atti, 2002) بررسی اثربخشی برنامه های آموزشی به منظور توسعه آن صورت می گیردO, Neill, 2010)). اثربخشی برنامه های آموزشی را اندازه گیری صفات و ویژگیهای فراگیران، نظیر دانش، نگرش و مهارت می داند. (Mccoy&Hargic, 2001)
از آنجا که هنوز دانشمندان علوم سازمانی از اثربخشی سازمانی تعریف خاصی را ارائه نکرده اند لذا بیان یک تعریف مشخص از اثربخشی برنامه های آموزشی علمی نیست. به بیان دیگر چون مفهوم اثربخشی سازمانی در قالب رویکردها یا روش های چهارگانه(شامل رویکردهای کسب هدف، فرایند داخلی،کسب منابع، ذینفع های استراتژیک) مورد بحث و ارزشیابی قرار می گیرد. لذا برای تبیین مفهوم اثربخشی برنامه های آموزشی می توان از این رویکردها بهره جست. ضمنا” ارزشیابی کیفیت فعالیتها، یکپارچگی و اثرات برنامه های آموزشی مطابق هر یک از رویکردهای مطروحه در خصوص اثربخشی سازمانی، می تواند بینش ها و اطلاعات خاصی رادر اختیار متولیان امر قرار دهد.
به طور کلی تعیین اثربخشی سازمانی در پی پاسخ به این سوال ها است که عملکرد فلان واحد یا سازمان تا چه اندازه خوب است؟ و عملکرد فلان واحد یا سازمان تا چه اندازه باید بهتر شود؟(الوانی و احمدی، ۱۳۸۰). واحد یا فعالیت های آموزشی نیز از این امر مستثنی نیستند. بدین ترتیب از طریق تعیین میزان اثربخشی عملیات آموزشی می توان قضاوت کرد که عملکرد برنامه های آموزشی تا چه اندازه مطلوبیت دارد و تا چه اندازه باید بهبود یابد؟ به علاوه زمانی که جنبه های مختلف فرایند تدریس و آموزش ارزشیابی می گردد تدوین معیارهای که مبنای قضاوت باشند موضوعی با اهمیت است(جباری، ۱۳۸۱). بدین لحاظ پس از بررسی ضرورت سنجش اثربخشی فعالیت های آموزشی، رویکردها(روش ها) و معیارهای مناسب در هر یک از روش ها ارائه گردد.
۲-۳-۵- ضرورت تعیین اثربخشی برنامه های آموزشی
یک برنامه فعالیت آموزشی تنها زمانی می تواند ارزشمندی خود را توجیه کند که شواهد قابل اطمینان و معتبری در مورد تاثیر برنامه های آموزش و ترویجی بربهبود رفتار و عملکرد شرکت کنندگان و بالطبع منافع سازمانی عرضه کند. این امر به جنبه مهمی از آموزش و ارزشیابی آموزش اشاره دارد که معمولا” از آن به عنوان اثربخشی آموزش یا ارزیابی اثربخشی آموزش یاد می شود. سالانه سازمان ها مبالغ هنگفتی را برای آموزش مهارت های خاص صرف می کنند. بدون اینکه اثربخشی آنها به طور مطلوب اندازه گیری شود یا سیستم بازخورد مناسبی در سازمان وجود داشته باشد. متاسفانه در بسیاری از مواردسیستم اثربخشی اصلا” وجود ندارد یا بسیار پراکنده و بی نظم است. از سوی دیگر هرگونه بی توجهی و سهل انگاری در مورد بررسی واثربخشی دوره های آموزشی موجب خواهد شد که آن دوره ها به صورت اقدامی تفننی برای شرکت کنندگان یا کارکنان و یا تلاش برای استفاده از مزایای آن درآید. در نتیجه از طریق تعیین میزان اثربخشی برنامه های آموزشی و ترویجی می توان قضاوت کرد که عملکرد این گونه برنامه ها تاچه اندازه مطلوبیت دارد و تا چه اندازه باید بهبود یابد. از این رو درک اهمیت برنامه های آموزشی از سوی کشورهای جهان باعث شده است،توسعه آموزش در اولویت سیاستگذاری آموزشی آنها قرار گیردBornmann, 2010)).
به طور کلی ضرورت تعیین اثربخشی برنامه های آموزشی عبارتند از:
۱-تعیین بازده آموزش:
عمده تریت هدف آموزش و بهسازی نیروی انسانی،توسعه سرمایه انسانی می باشد. سرمایه انسانی عبارت است از مهارت ها، ظرفیت ها و توانایی هایی که افراد در فرایند آموزش، تحصیل کرده و موجب بهره وری بیشتر فعالیت می شود. یعنی انواع آموزش ها که نهایتا” به اعتلای کیفیت نیروی کار منجر می گردد، همه نوع سرمایه گذاری در سرمایه انسانی محسوب می شود(جباری، ۱۳۸۱). بهره وری و اثربخشی آموزش ها را در درجه اول در قالب افزایش دانش، بهبود فکری و شغلی، قابلیت های اکتسابی جدید و موفقیت های شغلی، می توان بازده هزینه های مصروف در جهت آموزش را توجیه کرد. به طور کلی هزینه های صرف شده در فرایند آموزشی، دلیل موجهی بر لزوم بررسی اثربخشی آموزش ها می باشد(طوسی و صائبی، ۱۳۷۸).
۲-ارتقاء کیفیت آموزش:
اخیرا” بحث کیفیت در قلمرو انواع آموزش به موضوع مهمی تبدیل شده است. به طور کلی کیفیت در رابطه با آرمان ها و شرایط مطلوب مطرح می باشد. براین اساس یک برنامه آموزشی با کیفیت آن است که به روشنی ماموریت و اهداف خود را مطابق نیازها و انتظارات مشتری بیان کرده و در تحقق آن ها اثربخش و کارآمد عمل نماید. ارتقای کیفیت آموزش به بهبود مستمر عملکرد فرایند ها و عملیات آموزشی اشاره دارد لذا برای بهسازی مداوم عملکرد یا نتایج فرا گردها و فعالیت های آموزشی، باید داده ها و اطلاعات مربوط به کارایی اثرات بیرونی برنامه های آموزشی را به صورت بازخورد در چرخه عملیات آموزشی وارد ساخت. در واقع بازخورد عبارت است از اطلاعات اکتسابی در خصوص وضعیت فعالیت ها و برون داد سیستم های آموزشی و اثرات آن ها، که از طریق تلاش های رسمی و نظام دار حاصل می شود. بدین ترتیب از طریق سنجش اثربخشی آموزش ها می توان نقاط قوت و ضعف برنامه ها را تشخیص داده و اطلاعات و شناخت لازم را برای طراحی برنامه های با کیفیت تر کسب کرد.
۳-توسعه اعتماد جمعی:
پیگیری و مورد چالش قرار دادن اثرات برنامه های آموزشی به سه طریق می توان در خصوص فعالیت های آموزشی نگرش مثبت و اعتماد ایجاد کند. اولا” بخشی از رسالت عمده برنامه آموزشی توسعه حرفه ای و پرورش قابلیت های فکری و عملی جدید فراگیران است. از طرف دیگر سیاست گذاران و گروه برنامه ریزان اهل حساب و کتابند. یعنی بیشتر برآنند تا از نتایج خط مشی های اعمال شده و فعالیت های به عمل آمده در بخش های مختلف به طور مشخص آگاهی یابند. لذا کارگزاران برنامه های آموزشی با ارائه گزارش و استناد بر یافته ها و شواهد(پژوهشی) که مید اثربخشی آموزش ها در افزایش بهره وری هستند، می توانند اعتماد آن ها را نسبت به جایگاه، اهمیت و اعتبار آموزش ها تحکیم بخشند(جباری، ۱۳۸۱). ثانیا” وقتی به نقطه نظرات افراد ترتیب اثر داده می شود،دلگرمی، اعتماد و رضایت آنان بهبود می یابد. چنین شرایطی می تواند موجب انگیزش درونی در خصوص شغل و حرفه گردد. بنابراین،تلاش های سنجیده ای که در قالب مصاحبه های انفرادی، بحث گروهی، نظرخواهی های کتبی برای ارزشیابی برنامه های آموزشی در حین دوره یا پس از آن به عمل می آیند و به علاوه راهکارهای عملی که برای اجابت خواسته ها و نظرات اعضاء به اجرا در می آید، می تواند در افزایش اهمیت دهی و عنایت اعضاء نسبت به برنامه های آموزشی،نقش بسزایی را ایفا کند. ثالثا” پیگیری و مورد توجه قرار دادن هر یک از مراحل و تبعیت از چرخه منطقی فراگرد آموزش(برنامه ریزی، اجرا، ارزشیابی) باعث می شود تا اعضای درونی(برنامه ریزان، اجراء، ارزشیابی) همچنین فراگیران آموزش ها با جدیت و اعتماد با فعالیت های آموزشی برخورد کنند.
اثر بخشی برنامه های آموزشی در چهار شکل مورد بررسی قرار می گیرد.
الف-برنامه آموزشی کارآمد و اثربخش: اهداف برنامه آموزشی را با بهره گرفتن از حداقل منابع، محقق می باشد.
ب-برنامه آموزشی غیر کارآمد و غیر اثر بخش: از منابع به درستی استفاده نمی کند و آنها را تلف می نماید و به اهداف برنامه آموزشی نمی رسد.
ج-برنامه آموزشی کارآمد و غیر اثربخش: از منابع به نحو صحیح استفاده می کند و منابه را تلف نمی کند،ولی اهداف محقق شده، مورد پذیریش قرار نمی گیرد. زیرا برنامه اهداف مناسبی را دنبال نمی کند.
د-برنامه آموزشی اثر بخش و غیر کارآمد: به اهداف برنامه آموزشی می ر سد، اما از منابع بسیار زیاد برای رسیدن به اهداف استفاده یا آنها را تلف می کند.
برای اینکه برنامه های آموزشی، کارآمد و اثربخش باشد می بایست مولفه های آن به درستی شناسایی گردد و سپس بر مبنای آن الگوی مناسب آموزشی طراحی شود. با توجه به اهمیت آموزش در بخش کشاورزی و برای اثر بخش نمودن برنامه های آموزشی،داشتن الگوی آموزشی مناسب، بسیار ضروری است. (ایرجی راد،۱۳۸۸).
۲-۳-۶- معیارهای سنجش اثر بخشی
کاظمی به نقل از کامرون و وتن بیان می کند که در هر طرحی که برای بهبود اثر بخشی در سازمانها طراحی می شود ۷ مورد زیر می تواند به عنوان خطوط راهنما مورد استفاده قرار گیرد.
۱-اثربخشی از دیدگاه چه کسانی مورد قضاوت قرار می گیرد؟
در تعیین اثر بخشی یک سازمان، طرح و غیره نقطه نظارت فرد یا افراد خاص، مهم است که این نقطه نظرات روشن و صریح باشد.
۲-سنجش اثر بخشی در کدام قلمرو مد نظر است؟
برای کاهش هزینهها و افزایش درآمدها بوسیله ترکیب اطلاعات جغرافیایی و جمعیتی، پرواضح است که یک رویکرد خوب در مواجه با دو تا از مهمترین جنبهها برای به سرانجام رساندن پروژه می بایستی انتخاب گردد .
۲ – ۶ – ۹ - اعداد و ارقام کلیدی
تا پایان سال ۲۰۲۰ اپراتورها و ارائهکنندگان سرویسها در نظر دارند در سراسر جهان ۲۵۰ میلیارد دلار روی شبکه های هوشمند سرمایه گذاری کنند. در پایان این دهه، شبکه های هوشمند می توانند از طریق بهبود کارایی و قابلیت اطمینان انتقال، سالیانه ۷۰میلیارد دلار صرفهجویی داشته باشند. برنامه های کاربردی برای مشتریان (مانند برنامه های قیمت گذاری پویا) در ایالات متحده میتوانند بیش از ۶۰ میلیارد دلار در سال صرفه جویی در پیداشته باشند. نصب کنتورهای هوشمند در ۳۰ میلیون منزل در انگلستان، طی دوازده سال، صرفه جویی ۱۵ میلیارد پوندی برای شرکتهای توزیع برق و مشتریان آنها خواهد داشت. از سال ۲۰۱۴ ، در ایالات متحده، در بخش تسهیلات عمومی سالانه بین ۱۵ و ۳۱ میلیارد دلار روی گسترش شبکه های هوشمند سرمایه گذاری خواهد شد. این سرمایه گذاری بین شرکتهای مخابراتی، شرکتهای نرمافزار و سختافزار، نیمه رسانا و یکپارچه سازها تقسیم خواهد شد.
۲ – ۷ - میزان و نحوه پذیرش در مناطق مختلف جغرافیایی
با خلاصهای از کاربردهای نسل جدید موبایل و بوجود آمدن یک سری پیشفرض برای مناطق احتمالی و استقبال و پذیرش تکنولوژی نسل سوم موبایل، مروری کوتاه بر نحوه و تئوریهای پذیرش تکنولوژی جدید و میزان استقبال احتمالی مشتریان خواهم داشت.
پذیرش کالا یا خدمات جدید به مسائل و پارامترهای متفاوتی بستگی دارد که بررسی تاثیرات آنها و مدلهای استخراجی از آنها بسیار متنوع و گسترده بوده که خود دستمایه تحقیقات و پژوهشهای بسیاری بوده است. در این باره مقالات و کتابهای فراوانی نگاشته شده است از جمله کتابی جامع در این زمینه کتاب“Diffusion Innovation””E.Rogers میباشد. با توجه به اینکه موضوع این پژوهش نحوه پیادهسازی یک تکنولوژی جدید ((MBB)) می باشد لذا نحوه پذیرش آن در مناطق با جغرافیای مختلف تاثیری مستقیم بر اولویت بندیهای پیادهسازی خواهد گذاشت.
معرفی تکنولوژی جدید تلفن همراه به بازار و خدمات ارزش افزودهای که به همراه خواهد داشت به نوع منطقه بستگی دارد بصورتیکه ممکن است در برخی مناطق به آن اندازهای که شرکتهای مخابراتی امید داشتند، موفق نباشند و یا برعکس، لذا میزان موفقیت سرمایه گذاری در فنآوری جدید و توسعه زیربنای آن بستگی به تعداد قابل توجهی پذیرنده (استفاده کننده) دارد، بطوریکه ترجیحا در مراحل اولیه سرمایه گذاری اتفاق بیافتد تا موجب بازگشت سریعتر سرمایه گردد. لذا تعداد زیاد پذیرنده اولیه می تواند یک عامل کلیدی در موفقیت محصول جدید باشد.
با اینکه بسیاری از خدمات ارزش افزوده حجم زیادی از درآمدهای حاصله را از میزان استفاده پس از پذیرش بدست میآورند، با این حال به نظر میرسد اکثر شرکتهای مخابراتی پس از اینکه خدمات به بازار معرفی شده است، در دوره اول بر روی کسب هر میزان پذیرنده که ممکن است تمرکز می کنند، با فرض اینکه پذیرندهگان اولیه نیز به کاربران پایدار برای اپراتور و سرویسهای جدید تبدیل میگردند. در ضمن این مصرف کنندگان موجب تبلیغات دهان به دهان می شوند (باس ۱۹۶۹، راجرز ۲۰۰۳). علاوه بر این، مصرف کنندگان مجبور به پرداخت هزینه های اضافی به ازای هر واحد استفاده نمیشوند.
در زمینه مشکلات مربوط به معرفی تکنولوژی نوین تلفن همراه به بازار چند سؤال مطرح میباشد، که میبایستی در نطر گرفت:
۱٫ سوابق زمانبندی پذیرش تکنولوژی نوین یا خدمات تلفن همراه چه هستند؟
۲٫ چگونه رفتار پذیرش تکنولوژی و خدمات جدید تلفن همراه در نقاط مختلف متفاوت است؟
۳٫ چگونه زمانبندی پیادهسازی از سطح استفاده یا پذیرش آتی تکنولوژی و خدمات تلفن همراه تاثیر می پذیرد؟
سوال اول بر موضوع زمانبندی پذیرش تاکید دارد. زمانبندی پذیرش را زمان بین معرفی خدمات تکنولوژی به بازار و پذیرش و امتحان برای اولین بار توسط مشتری تعریف می شود. لذا میتوان زمان پذیرش در مناطق جغرافیایی مختلف در موارد مشابه و تاثیر عواملی مانند سن، درآمد و تحصیلات در بخشهای مختلف را بررسی نمود.
طول و عمق رابطه مشتریان فعلی، نام تجاری اپراتور سرویس دهنده بویژه ادراک مشترکین روی نام تجاری از جمله عوامل موثر بر زمان پذیرش خواهد بود. از دیگر عوامل تاثیرگذار بر پذیرش، ارتباطات بازاریابی و تلاش های بازاریابی مستقیم و تبلیغات بوده که با تمرکز آنها در بخشهای مستعدتر، انتشار نوعآوری سرعت بیشتری خواهد یافت.
سوال دوم به تفاوت بین رفتار پذیرش در مناطق مختلف مربوط بوده بطوریکه با بررسی میزان اقبال مشترکین به سرویسهای مختلف در هر منطقه میتوان سطح و میزان پذیرش سرویسهای دیتایی مانند EDGE ,GPRS را بعنوان پارامتری تاثیرگذار بر بخشبندی و انتخاب بازار هدف به حساب آورد. در مورد تفاوت در رفتار پذیرش در مناطق مختلف، می توان به اثرات ارزشهای فرهنگی بر پذیرش انفرادی خدمات مختلف اشاره نمود که می بایستی در بخشهای مختلف مد نظر قرار گیرد.
درحالیکه سوال اول و دوم به سابقه پذیرش تکنولوژی جدید و خدمات همراه آن می پردازد و اینکه تاثیر آنها در مناطق جغرافیایی و بخشهای مختلف چگونه است، سوال سوم به پیش بینی مرحله بعدی فرایند پذیرش در نقاط مختلف جغرافیایی یعنی میزان استفاده بعد از پذیرش تمرکز دارد. قطعا این مرحله برای اپراتورها بویژه برای ارائهکنندگان سرویسهای مخابراتی بسیار مهم است چراکه بخش اعظم درآمد از سرویسهای جدید در استفاده پایدار مشترکین از خدمات مخابراتی می باشد (بیشتر خدمات مخابراتی مانند SMS, MMS, Download,.. براساس اشتراک نیستند بلکه درآمد ارائه خدمات متناسب با میزان استفاده می باشد) لذا افزایش استفاده از آنها درآمد قابل توجه ایجاد نموده که برای بازگشت سرمایه گذاریهای سنگین انجام گرفته برای ارائه فنآوری جدید ضروری می باشد. جنبه های متعدد پذیرش خدمات تلفن همراه معرفی شده با تکنولوژی جدید توسط مصرف کنندگان را میتوان در گراف زیر خلاصه نمود.(رمکو پرینس.۲۰۰۸)
احتمال و زمانبندی پذیرش میزان استفاده پذیرندههای قبلی مشخصههای مشترکین مشخصه های ارتباطی اپراتور با مشترکین قبلی مشخصههای برند ارتباطات بازار یابی |
نمودار ۲-۳ جنبه های پذیرش
۲ – ۷ – ۱ – تئوریهای پذیرش فنآوری
در سال ۲۰۰۵ نایسوین و همکارانش ، ادارک مفید بودن، سهولت کاربرد، لذتبخش بودن، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری را به عنوان عوامل مؤثر در به کارگیری خدمات همراه شناسایی کردند. نتایج مطالعه دیگری که در همان سال ۲۰۰۵ به وسیله همین گروه انجام شد، نشان داد که هنجارهای اجتماعی و انگیزشهای درونی مانند لذت بخش بودن در تصمیم گیری بیشترین تأثیر را بر کاربران زن جهت استفاده از خدمات همراه دارد، در حالی که انگیزه های بیرونی از قبیل مفید بودن و صراحت درک شده، بیشترین نقش را در تصمیم گیری کاربران مرد ایفا می کند. اثر سهولت کاربرد و نگرشها بر روی هر دو گروه زن و مرد یکسان است. مطالعه ای نیز به وسیله هم( Hem) و همکارانش در سال ۲۰۰۵، انجام شده که بر آن اساس نگرش مثبت نسبت به کاربرد فنآوری و مفید بودن آن، مهم ترین عامل مؤثر در به کارگیری خدمات همراه توسط کاربران است. در مطالعه هونگ و همکارانش در سال ۲۰۰۳، سرعت ارتباط، رضایت کاربر، قدرت آفرینندگی شخصی، سهولت کاربرد و مفید بودن مهمترین عوامل تعیینکننده تمایل اشخاص نسبت به خدمات همراه هستند. در ادامه برخی تئورهای مطرح در این زمینه معرفی می شود.
الف) تئوری رفتار منطقی
این تئوری با توسعه تئوری فیشبین در سال ۱۹۷۵ ، توسط آجزن و فیشبین ارائه شده است. در واقع این تئوری بیان می کند که مهمترین عامل در انجام عمل توسط شخص، تمایل آن شخص است که توسط دو عامل نگرش شخص نسبت به رفتار و هنجارهای ذهنی شخص تحت تأثیر قرار میگیرد در نمودار ۲ تئوری رفتار منطقی نشان داده شده است.(فیشبین.۱۹۷۵)
رفتار واقعی تمایل به رفتار هنجارهای ذهنی نگرش شخص در مورد رفتار ارزیابی افراد از نتایج باورهای نهادینه شده در ذهن افراد نسبت به انتظارات دیگران باورها در مورد نتایج جالب توجه در آن رفتار تمایل افراد برای تطابق با هنجارها |
قیمت لوله و اتصالات
قیمت کارگذاری (شامل حفر ترانشه، بسترسازی، نصب، حمل و نقل، ماشینآلات)
جهت کسب اطلاعات در مورد عوامل بالا باید با کارخانهی سازنده مشورت و یا به استانداردها و مراجع مربوطه مراجعه شود. از نظر اقتصادی حقوق نیروی انسانی ماهر و نیمهماهر محلی نیز دارای اهمیت خواهد بود.
۴-۹- عوامل موثر در انتخاب جنس لوله:
انتخاب مصالح با توجه به ملاحظات فنی و اقتصادی صورت میگیرد و با توجه به موارد زیر انتخاب میشود:
در دسترس بودن (محدودیت تهیهی لولهها و متعلقات از منابع داخلی و مشکلات تهیه از منابع خارجی).
مقاومت در برابر نیروهای خارجی و انتخاب بسترسازی یا تکیه گاه مناسب
مقاومت در برابر خورندگی داخلی و خارجی و انتخاب پوشش و حفاظتهای مناسب با توجه به میزان خورندگی محیط
ضریب زبری مناسب با توجه به نوع لوله و یا پوشش داخلی آن
تغییر قطر و ضریب زبری در اثر رسوبگذاری
آسیبپذیری در مقابل ضربههای احتمالی
مسائل حمل و نقل و احتمال شکستگی
تغییرشکلپذیری لوله در مقابل نیروهای خارجی هنگام حمل و نصب و اثر آن بر روی پوشش داخلی
پیشبینی تعمیر و نگهداری
عبور از مناطق پرپیچ و خم کوهستانی
حساسیت خط لوله در مقابل نشستهای غیرهمگن
نصب انشعابات خانگی
هزینههای خرید، حمل و نصب لولهها
فشارهای داخلی لوله
فشارهای دینامیک: در اثر باز و بستن شیر
فشارهای استاتیک: آب داخل لوله
هر چه مجموع فشارهای روی لولهها کمتر باشد آزادی بیشتری برای انتخاب لوله وجود دارد. برای لولههای نمایان لولههای فولادی و چدن نشکن به واسطهی مقاومت، سختی، شکلپذیری، پایداری در مقابل ضربهی قوچ، وجود قطرها و ضخامتهای مختلف و دسترسی به انواع متعلقات آنها بهترین گزینهها هستند.
۴-۱۰- انواع لوله ها مد نظر در طرح و اتصالات آنها:
جنسهای مختلف لوله که امروزه در آبرسانی شهرها (خط انتقال و شبکه توزیع آب) کاربرد دارند عبارتند از:
۴-۱۰-۱- لولههای چدنی[۵۱]
این لوله ها از قطر ۴۰ تا ۱۲۰۰ میلیمتر ساخته می شوند. در ایران با قطرهای ۷۰۰-۸۰ میلیمتر و با روش گریز از مرکز ساخته میشود. قطرهای لولههای چدنی استاندارد به ترتیب زیر است. (برحسب میلیمتر):
۱۵، ۲۰، ۲۵، ۳۵، ۴۰، ۴۵، ۵۰، ۶۵، ۸۰، ۱۰۰، ۱۲۵، ۱۵۰، ۲۰۰، ۲۵۰، ۳۰۰، ۳۵۰، ۴۰۰، ۴۵۰، ۵۰۰، ۶۰۰، ۷۰۰، ۸۰۰، ۹۰۰، ۱۰۰۰، ۱۱۰۰، ۱۲۰۰
جدول (۴-۲):لولههای چدنی طبق استاندارد بین المللی ISO[52] در سه کلاس
کلاس | کاربرد | فشار کاری (اتمسفر) | فشار آزمایش کارخانه (اتمسفر) |
LA | تحمل فشار کم در شبکه | ۸ | ۲۰ |
A | تحمل فشار متوسط در شبکه | ۱۰ | ۲۵ |
B | تحمل فشار زیاد در شبکه | ۱۲ | ۳۰ |
متغیر پیش بین
ضریب مسیر ()
آماره t
ضریب تعیین کل () به تفکیک
ضریب تعیین کل ()
عوامل فناورانه
۵۰/۰
**۳۲/۹
۲۵/۰
۷۸/۰
عوامل سازمانی
۶۸/۰
**۸۹/۱۲
۴۶/۰
عوامل رفتاری
۷۷/۰
**۷۲/۱۴
۵۹/۰
عوامل محیطی
۴۷/۰
**۹۰/۴
۲۲/۰
فرضیه اول : میان عوامل فناورانه و موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک رابطه معناداری وجود دارد.
با توجه به ضریب مسیر ۵۰/۰ و همچنین آماره t به مقدار ۳۲/۹ میتوان گفت: عوامل فناورانه در سطح اطمینان ۹۹ درصد با موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک رابطه مثبت و معناداری دارد؛ بنابراین فرضیه اول پژوهش معنادار میباشد و تایید می شود.
فرضیه دوم : میان عوامل سازمانی و موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک رابطه معناداری وجود دارد.
با توجه به ضریب مسیر ۶۸/۰ و همچنین آماره t به مقدار ۸۹/۱۲ میتوان گفت: عوامل سازمانی در سطح اطمینان ۹۹ درصد با موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک رابطه مثبت و معناداری دارد؛ بنابراین فرضیه دوم پژوهش معنادار میباشد و تایید می شود.
فرضیه سوم : میان عوامل رفتاری و موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک رابطه معناداری وجود دارد.
با توجه به ضریب مسیر ۷۷/۰ و همچنین آماره t به مقدار ۷۲/۱۴ میتوان گفت: عوامل رفتاری در سطح اطمینان ۹۹ درصد با موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک رابطه مثبت و معناداری دارد؛ بنابراین فرضیه سوم پژوهش معنادار میباشد و تایید می شود.
فرضیه چهارم : میان عوامل محیطی و موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک رابطه معناداری وجود دارد.
با توجه به ضریب مسیر ۴۷/۰ و همچنین آماره t به مقدار ۹۰/۴ میتوان گفت: عوامل رفتاری در سطح اطمینان ۹۹ درصد با موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک رابطه مثبت و معناداری دارد؛ بنابراین فرضیه چهارم پژوهش معنادار میباشد و تایید می شود.
ضریب تعیین چندگانه () :
مقدار ضریب تعیین چندگانه () برای عوامل فناورانه برابر ۲۵/۰ شده است. این ضریب توانایی پیش بینی متغیر وابسته توسط متغیر مستقل را بررسی می کند. بر این اساس متغیر عوامل فناورانه روی هم رفته توانسته است ۲۵ درصد از تغییرات متغیر موفقیت سیستم های مدیریت منابع انسانی الکترونیک را پیش بینی کند.
مقدار ضریب تعیین چندگانه () برای عوامل سازمانی برابر ۴۶/۰ شده است. این ضریب توانایی پیش بینی متغیر وابسته توسط متغیر مستقل را بررسی می کند. بر این اساس متغیرهای عوامل سازمانی روی هم رفته توانسته است ۴۶ درصد از تغییرات متغیر موفقیت سیستم های مدیریت منابع انسانی الکترونیک را پیش بینی کند.
مقدار ضریب تعیین چندگانه () برای عوامل رفتاری برابر ۵۹/۰ شده است. این ضریب توانایی پیش بینی متغیر وابسته توسط متغیر مستقل را بررسی می کند. بر این اساس متغیر عوامل رفتاری روی هم رفته توانسته است ۵۹ درصد از تغییرات متغیر موفقیت سیستم های مدیریت منابع انسانی الکترونیک را پیش بینی کند.
مقدار ضریب تعیین چندگانه () برای عوامل محیطی برابر ۲۲/۰ شده است. این ضریب توانایی پیش بینی متغیر وابسته توسط متغیر مستقل را بررسی می کند. بر این اساس متغیر عوامل محیطی روی هم رفته توانسته است ۲۲ درصد از تغییرات متغیر موفقیت سیستم های مدیریت منابع انسانی الکترونیک را پیش بینی کند.
مقدار ضریب تعیین چندگانه ( ) برابر ۷۸/۰ شده است. این ضریب توانایی پیش بینی متغیر وابسته توسط متغیر مستقل را بررسی می کند. بر این اساس متغیرهای عوامل فناورانه ، سازمانی، رفتاری و محیطی روی هم رفته توانسته است ۷۸ درصد از تغییرات متغیر موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک را پیش بینی کند.
تحلیل عاملی تاًییدی به بررسی این مطلب می پردازد که آیا داده های موجود با ساختار به شدت محدود شده پیش تجربی که شرایط همانندی را برآورد میسازد، برازش دارد یا خیر. در این فرایند، برازش را گاه به اشتباه، تاًیید یک مدل یا ساختار فرضی میدانند. اما باید دانست که هیچ مدلی هرگز تاًیید نمی شود و تنها می تواند رد شود (داده ها برازش نداشته باشد) یا عدم تاًیید آن به نتیجه نرسد (برازش یابد). چون مدل معادله کامل معادله ساختاری شامل هر دو دسته متغیرهای مشاهده شده و مشاهده نشده است و پارامترهای مدل باید از طریق پیوند بین واریانسها و کوواریانسهای متغیرهای مشاهده شده و پارمترهای مدل چنانکه توسط پژوهشگر مشخص شده است، برآورد شود تا میزان برازش داده های گردآوری شده با الگوی نظری مشخص شود (کلاین، ۱۳۸۱).
مجموعه وسیعی از معیارها و شاخص های برازندگی[۷۰] وجود دارند که میتوانند برای اندازه گیری برازش کل مدل مورد استفاده قرار گیرند. متاسفانه هیچ کدام از اینها در تمام جهات نسبت به بقیه برتری ندارند. زیرا یک شاخص برازندگی خاص نسبت به حجم نمونه، روش تخمین، پیچیدگی مدل، مفروضات مربوط به نرمال بودن یا ترکیبی از شرایط فوق به طور
متفاوت عمل می کند و از اینرو افراد مختلف بسته به شرایط مدل ممکن است شاخص های مختلفی را برای برازش مدل مورد استفاده قرار دهند ( کلانتری، ۱۳۸۸؛ ۱۲۸-۱۲۹). بنابراین از شاخص های متفاوتی برای سنجش برازش الگوی مورد مطالعه در این تحقیق استفاده شد که عبارتند از:
ریشه میانگین خطای دوم تقریب: اولین معیار برای تعیین برازش کل مدل، ریشه میانگین توان دوم خطای تقریب است که تحت عنوان (RMSEA)[71] نشان داده می شود. زمانی که مقدار این آماره کمتر از ۰۵/۰ باشد نشان میدهد که مدل از برازش خوبی برخوردار است، در صورتی که مقدار آن بین ۰۵/۰ و ۰۸/۰ باشد برازش قابل قبول، اگر بین ۰۸/۰ و ۱/۰ باشد برازش متوسط و اگر بزرگتر از ۱/۰ باشد برازش ضعیف است.
شاخص های برازش مطلق[۷۲]: دو معیار بعدی برای برازش مدل به شاخص های برازش مطلق معروفند. این معیارها تحت عنوان [۷۳]GFI, [۷۴]AGFI , در خروجی ظاهر میشوند. این شاخص ها باید بین صفر و یک باشند و مقادیر بالاتر از ۹/۰ حاکی از برازش قابل قبول مدل است.
شاخص های نسبی برازش: اندازه گیریهای برازش بعدی که در خروجی برنامه ظاهر میشوند، به مقایسه شاخص های برازش نسبی میپردازند و نشان می دهند که تا چه حد برازش مدل نسبت به مدل خط پایه که در واقع مدل استقلال است مناسبتر میباشند.
شناخت تأثیرات سیستم مالیاتی
قانونگذاری
نتایج مناسب تمکین از طریق قانونگذاری صحیح میسر خواهد بود. قوانین که در خصوص مفاد و تفسیر خود از وضوح و شفافیت کافی برخوردار هستند، مبنای واحدی را برای ایجاد برنامههای اداری تمکین و مدیریت ریسک تمکین فراهم میکنند. قوانین دشوار و یا مبهم فرصت مؤدیان را برای رفتار بر خلاف اهداف قانون افزایش میدهند.
در بسیاری جهات، قوانین مناسب اساس اقتدار مراجع مالیاتی برای ارائه نظام نامه عادلانه، در اجرای وظایف اداری است. در جامعهای که مردم، آن قوانین را نامناسب و یا مغایر با اصول اخلاقی خود میبینند، افزایش احتمال رفتارهای عدم تمکین و یا ریسک، اجتنابناپذیر خواهد بود. به عنوان مثال برخی از مؤدیان در انگلیس از پرداخت مالیات سرانه در اوایل سالهای ۱۹۹۰ اجتناب کردند. بسیاری از افراد که از پرداخت این مالیات خودداری کرده بودند، اقدام خود را از نظر اخلاقی کاملاً صحیح میدانستند زیرا مالیات مذکور غیرعادلانه به نظر میرسید و در مقایسه با افزایش مشابه از نظر درآمدی رفتارهای متفاوتی داشت. به علاوه وقتی مالیات قابل پرداخت به دلیل عدم تمکین دیگران، افزایش یابد، خود باعث گسترش عدم تمکین مالیاتی خواهد گردید.
شکل متفاوت این موضوع آن است که در برخی مواقع بکارگیری قانون، نتایج و پیامدهای ناخواستهای را از نظر چشمانداز اداری به دنبال دارد، مثال بارز این امر، نمونههایی از قانون است که بر مرزهای اقتصادی تأثیر میگذارد. بکارگیری و هدف این قانون از وضوح کافی برخوردار است، اما هنوز هم شاهد آن هستیم که بخشی از جامعه قانون را دشوار و طاقتفرسا میبینند و سعی در اجتناب از شمول آن دارند و برخی دیگر نیز وقتی آن را مطلوب میبینند، سعی میکنند مشمول آن شوند.
مثال
در اول آوریل سال ۲۰۰۰، نرخ نهایی مالیات بر اشخاص حقیقی نیوزیلند با سطح آستانه ۶۰۰۰۰ دلار از ۳۳% به ۳۹% افزایش یافت. در مقایسه، درآمد صاحبان تراست و شرکتها با نرخ ثابت ۳۳% مشمول مالیات گردید. در واکنش به این تغییر، برخی مشاغل کوچک به شکل شرکت تأسیس گردیده و برای خود، حقوق مستخدم سهامدار به مبلغ ۶۰۰۰۰ دلار پرداخت می کنند. سپس بابت درآمد باقیمانده با نرخ ۳۳% مالیات پرداخت نموده و آن را به تراست منتقل می کنند و به مدت یک یا دو سال آن را به صورت درآمد تراست حفظ مینمایند (با اسناد اعتباری) و بعد آن را بعنوان توزیع مالیات پرداختی از حالت تراست خارج میکنند.
در نیوزیلند نیز الزام کارفرما برای پرداخت مالیات تکلیفی بشکل ماهانه یا دو بار در ماه توسط سطح آستانه تعیین میگردد. برای پرداختهای ماهانه سطح آستانه کسورات سالانه ناخالص کمتر از ۱۰۰۰۰۰ دلار است و برای پرداختهای دوبار در ماه، سطح آستانه ۱۰۰۰۰۰ دلار یا بیشتر در نظر گرفته میشود. سازمان در آمد داخلی نیوزیلند در حال بررسی این موضوع است که آیا این سطح آستانه ممکن است کار فرما را بجای استخدام پرسنل جدید به استخدام پیمانکاران ترغیب کند یا خیر.
اجرا
اجرا، با وضع قانون آغاز میشود. قانون بیانگر جزیی از بافت یا محیطی است که مراجع مالیاتی در آن فعالیت میکنند و از این ناحیه، ریسکهای تمکین مربوط به اجرای قوانین تشخیص داده میشوند. یکی از چالشهای سازمان مالیاتی، اجرای قوانین به روشی است که اعتماد جامعه به این سازمان را نیز حفظ نماید.
در نهایت شیوه اجرا باید متناسب با سطح وضعیت ریسک تمکین باشد و تحمیل هر گونه تمکینی به جامعه یا بخشهای فرعی آن، باید طبق استانداردهای قابل قبول جامعه باشد.
در حالت کلی، هزینههای تمکین مؤدی در رابطه با اجرا باید متناسب باشد. درک بالا بودن هزینه های مربوط به ریسک فرضی میتواند به طور ناخواسته به افزایش نارضایتی اجتماع و بنابراین کاهش تمکین مؤدی منجر شود. [۵]
خوداظهاری و تمکین مالیاتی
خوداظهاری در حقیقت عبارت است از شیوهای که مالیات به جای آنکه توسط سازمان مالیاتی تشخیص و وصول گردد توسط شخص مودی محاسبه و پرداخت میشود. به عبارتی مسئولیت تشخیص و وصول مالیات به مودیان واگذار میشود.
خوداظهاری به عنوان یکی از شیوههای پرداخت مالیات عبارت است از تشخیص و محاسبه ماخذ مشمول مالیات و احتساب مالیات و پرداخت آن توسط مودی و همچنین به عنوان یکی از راهکارهای اساسی و در جهت جلب مشارکت مالیاتدهندگان و ترغیب و تشویق آنان به تمکین داوطلبانه و کاهش هزینههای تمکینو شیوه اخذ مالیات در حوزه توجه میباشد. خودتشخیصی سیستمی است که به موجب آن مودی موظف است مبنای تشخیص مالیات (فرضاً درآمد مشمول مالیات) خود را اعلام دارد. محاسبات مربوط بدان را ارائه دهد و معمولا همراه آن مالیاتی را که خود تشخیص داده است تسلیم کند. در این سیستم نقش ماموران مالیاتی کنترل و بررسی این مطلب خواهد بودکه آیا مودی درآمد خود را به درستی اعلام داشته یا خیر؟ معافیتها و کسور اعمال شده قانونی بوده است یا خیر؟ و اگر به درستی انجام نشده است رقم نادرست مالیات به حیطه وصول درآید.
این کنترل و بررسی در همه موارد انجام نمیگیرد بلکه بصورت نمونه انتخاب و بدقت بررسی میشوند. نقطه مقابل این ترتیب، سیستم دیگری است که بر اساس آن مراجع مالیاتی خود مسئول تعیین مالیات و اخذ آن میباشند (توکل، ۸۶:۱۳۷۹).
به طور کلی شرایط لازم برای سیستم موثر خوداظهاری را میتوان به صورت زیر بیان کرد:
- قوانین مالیاتی ساده: پیچیدهترین قوانین مالیاتی شاید موجب ارتقای شدید هزینههای تمکین گردد و این امر خود سبب کاهش تمکین مالیاتی میشود.در قانون مالیاتی ساده معافیتهای اندک، نرخ مثبت واحد، نرخ صفر محدود به کالاهای صادراتی، و آستانه بالا پیشبینی میشود.
- خدمات به مشتریان: تشکیلات مالیاتی باید به مودیان در انجام تعهدات خود کمک کند.مودیان باید اطلاعات روشنی دریافت کنند که تعهدات آنها،مالیاتهای متعلقه ، تاریخ پرداخت مالیاتها، و غیره را برای آنها شرح دهد. همچنین باید از تغییرات قوانین آگاهی یافته و به اطلاعات و فرمهای مالیاتی دسترسی آسان داشته باشند.
- رویههای ساده برای ثبتنام، تشکیل پرونده، پرداخت، و استرداد، فرمهای مالیاتی. باید به آسانی و با سرعت کافی در اختیار مودیان قرار گیرد و رویهها باید به آسانی قابل اجرا باشد.
- وصول و اجرا: شناسایی سریع مودیانی که اظهارنامه مالیاتی خود را تسلیم نمیکنند، برای ارتقا تمکین مالیاتی، به ویژه در مورد مودیان بزرگ اهمیت بسیار دارد.
- حسابرسی . مودیان باید بدانند که در صورت عدم رعایت قوانین مالیاتی، با خطر شناسایی روبرو میشوند. تشکیلات مالیاتی باید امکانات کافی را برای حسابرسی درصد قابل قبولی از مودیان دراختیار داشته باشد تا خطر شناسایی گریز از تمکین افزایش یابد.
- مجازات. متخلفان باید بدانند که در صورت شناسایی، موکداً مجازات خواهند شد. به علاوه، تقلب مالیاتی باید از طریق نظام حقوقی کیفری پیگیری شود.
-امکان تجدیدنظر مستقل در تصمیمها: باید رویه اعتراض و تجدیدنظر برای حمایت از حقوق مودیان فراهم گردد. در صورت عدم موافقت مودیان با نتیجه تشخیص مالیات، باید بتوانند از رسیدگی قضایی برای حل اختلاف خود با تشکیلات مالیاتی سود جویند (حدادی و میرزایی،۱۲۱:۱۳۸۵).
مزایای این روش را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
۱-استفاده بهینه از نیروی انسانی و امکانات سازمان امور مالیاتی با توجه به محدودیتها
۲- بالا بردن کیفیت رسیدگی به پروندههای مودیان
۳- پایین آوردن هزینههای وصول مالیات
۴- کاهش طول زمان رسیدگی
۵- افزایش تمکین مودیان
۶- کاهش ارتباط مودیان با مامورین مالیاتی
۷-برقراری محیط سالم و جلوگیری از تهمتها و نارواها
۸- قطعی شدن سریع پروندههای مالیاتی
۹- ایجاد فرصت جهت رسیدگی به پروندههای بزرگ و کلان مالیاتی و همچنین پروندههای مودیان فراری
۱۰- افزایش کارایی نظام مالیاتی
از معایبی که میتوان در سیستم فعلی طرح خوداظهاری اشاره کرد مساله ناعادلانه بودن آن است، بدلیل اینکه بنای پرداخت مالیات بر پایه مالیات سال قابل میباشد این سوال مطرح است که آیا مالیات سنوات قبل عادلانه وضع شده است یا خیر تا بتوان بر اساس آنها مالیات سال بعد را با درصدی افزایش تعیین و وصول نمود؟
برخی از مشکلات اجرای طرح خوداظهاری در یک تقسیم بندی کلی به صورت زیر میباشد:
۱- انتخاب پروندهها برای رسیدگی به صورت دستی و گاهاً سلیقهای و بدون رعایت اصول نمونهگیری انجام میپذیرد که باعث از بین رفتن اعتماد و اطمینان مودیان مالیاتی میشود.
۲-بررسی اظهارنامههای تسلیمی نشانگر غیرواقعی بودن رقم درآمد اظهاری اکثریت قریب به اتفاق اظهارنامهها میباشد.به این ترتیب در سالهای بعد باید تعداد نمونههای انتخاب شده افزایش یابد و این نقص طرح خوداظهاری میباشد.
۳- امکان رسیدگی و حسابرسی دقیق و مناسب به دلیل عدم وجود اطلاعات کافی در پروندههای نمونهگیری شده و همچنین نگهداری و ارائه مدارک توسط مودیان فراهم نمیباشد.
۴- یکی از مهمترین مشکلاتی که باعث کاهش کارایی طرح خوداظهاری میشود، نبود اطلاعات میباشد تا زمانی که طرح جامع اطلاعات مالیاتی راهاندازی نشود نمیتوان به کارایی طرح خوداظهاری دلخوش بود (اسدالله زاده، ۱۱۶:۱۳۸۴).
وضعیت خوداظهاری در ایران
در قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، توسعه و ترویج روش خوداظهاری، مورد تاکید قرار گرفته است. تبیین و بررسی سیاست خوداظهاری با اصلاحیه اخیر قانون مالیات های مستقیم (۲۷/۱۱/۱۳۸۰) این قانون به لحاظ ساختاری تغییر پیدا کرده و به لحاظ شیوههای عملیاتی تفکر گسترش خوداظهاری و اعتماد به مودیان در واقع در متن قانون مورد توجه قرار گرفته و به قانون به عنوان ابزاری برای توسعه نگاه شده است. اجرای سیاست خوداظهاری در ماده ۱۵۸ ق.م.م تبلور یافته، جوهر این سیاست اتکا بر اظهارنامه مودیان است.
ماده ۱۵۸ قانون مالیات های مستقیم به سازمان امور مالیاتی کشور اجازه داده است: در مورد بعضی از منابع مالیاتی کلاً یا جزاً و در نقاطی که مقتضی بداند طبق آگهی منتشره در نیمه اول هر سال اعلام نماید که در سال بعد اظهارنامه های مودیان مزبور راکه به موقع تسلیم نموده باشند بدون رسیدگی قبول نموده و فقط تعدادی از آنها را به طور نمونهگیری و طبق مقررات این قانون مورد رسیدگی قرار خواهد داد.
ماده ۱۹۴ قانون مالیاتها در تکمیل حکم مذکور میگوید:
مودیانی که اظهارنامه آنها در اجرای مقررات ماده ۱۵۸ این قانون مورد رسیدگی قرار میگیرد، در صورتی که درآمد مشمول مالیات مشخصه قطعی با رقم اظهار شده از طرف مودی بیش از پانزده درصد اختلاف داشته باشد، علاوه بر تعلق جرائم مقرر مربوط که قابل بخشودن نیز نخواهد بود تا سه سال بعد از ابلاغ مالیات مشخصه قطعی از هر گونه تسهیلات و بخشودگی مقرر در قانون مالیاتها محروم خواهند شد.
بر اساس سیاست خوداظهاری، سازمان امور مالیاتی کشور میتواند میزان مالیات اشخاص حقیقی و حقوقی را بر اساس ا ظهار خود آنها تعیین و تنها بخشی از اظهارنامه ها را به صورت نمونهگیری بررسی کند.