زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی ، منابع روستایی و خدمات در مناطق روستایی به عنوان تولید کننده نقش بسیار کلیدی دارند . زنان روستایی بهره ورترین زنان جامعه هستند و از جمله افرادی هستند که در مشاغل تولیدی اشتغال دارند ، بنابراین روشن است که توجه به زنان روستائی به عنوان یک بازوی قدرتمند در توسعه روستایی می تواند اثرات بسیار مثبت و انکارناپذیری را در این راستا بهمراه داشته باشد دسترسی زنان به زمین کشاورزی به آنها در قائل شدن این حق برای خود و تولید محصولات کشاورزی و تحقق اهداف کشاورزی به منظور افزایش بهره وری زنان از اهمیت بسزایی برخوردار است . دسترسی زنان به اعتبارات کشاورزی نیز موجب افزایش و بهبود بهره وری آنها در کشاورزی می گردد . عضویت زنان در تعاونی ها نیز به آنها در دریافت تسهیلات جهت تامین نهاده های کشاورزی موردنیاز ، فروش محصولات و فرآوری برخی تولیدات به منظور افزایش بهره وری کمک می کند . بسیاری از پژوهشها به این نتیجه دست یافته اند که آموزش زنان با بهره وری کشاورزی آنها ارتباط دارد . در واقع سالهایی که زنان از برنامه های آموزشی استفاده کرده اند ، بطور معنی داری با درآمد و تولیدات آنها ارتباط دارد . اقتصاد روستایی کشور بشدت به توجه از نقطه نظر افزایش بهره وری فعالیت های اقتصاد روستایی نیازمند است ، زیرا افزایش ضایعات ، کاهش بهره وری نیروی کار و سرمایه در سیکلی بسته سبب از دست دادن جذابیت فعالیت های اقتصادی در این مناطق شده و توجه خاص به این مورد به عنوان یکی از علل دفع دامنه فعالیت های اقتصادی روستا عمل خواهد کرد . در این میان با توجه به نقش بسیار عمده زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی ، تمرکز و توجه ویژه به این قشر عظیم از جامعه و فراهم ساختن خدمات حمایتی ، آموزشی و ترویجی برای آنها می تواند به رفع موانع و مشکلات بی شمار پیش روی آنها کمک کرده و در نهایت منجر به افزایش و بهبود بهره وری آنها در امر کشاورزی و در نتیجه افزایش رفاه و آسایش جامعه روستایی گردد . بنابراین ، با شناخت نیازها ، خواسته ها و علایق زنان و تعیین مسایل ، منابع و اولویت های آنان باید برنامه های ترویجی و آموزشی مناسب برای آنها فراهم و تهیه شود . همچنین به برنامه های سوادآموزی و به طور کلی آموزشهای پایه آنها با هدف بهره مندی بهتر زنان از برنامه های ترویجی و آموزشی توجهی خاص مبذول گردد . ضمن آنکه باید تا حد امکان فرصت دسترسی به انواع منابع و نهاده های موردنیاز در فعالیت های کشاورزی برای آنها فراهم شود . بنابراین زنان در روستا با کمک در امر کشاورزی و سایر امور مربوط به روستا مثل دامداری ، پرورش ماکیان ، باغداری و … و در سالهای اخیر شرکت در برنامه های مربوط به توسعه روستایی اعم از ساماندهی تشکلهای تعاونی مربوط به زنان ، ایجاد و راه اندازی کارخانجات کوچک صنایع دستی در روستا و مکان فروش آنها ، ساماندهی طرح اشتغال برای زنان و دختران ساکن روستا ، فعالیتهای مربوط به پر نمودن اوقات فراغت زنان روستائی ، مشارکت در امور مربوط به روستا که قبلاً فقط توسط مردان اداره می شد و … فعالیت دارند . زنان هم اکنون پابپای مردان درکلیه امور روستا دخالت دارند و حتی در مواردی دیده شده است که برنامه ریزیهایی در رابطه با ارائه نوع خدمات توسط زنان در روستاها انجام میگیرد . در مجموع می توان گفت که زنان در روستاهای کنونی از آزادی عمل بهتری برخوردار هستند و امور روستا را اکنون با مدیریت انجام می دهند نه به مانند گذشته از روی اجبار و وظیفه ، دیگر به زن ها بصورت دریافت کنندگان منفعل کمک برای ارتقای رفاه شان نگریسته نمی شود ، بلکه به آنها بصورت ترویج کنندگان پویای دگرگونی های اجتماعی ای که می توانند زندگی زنان و مردان هردو را متحول سازند ، نگریسته می شود
جدول ۴-۱۷-مشارکت زنان روستا در فعالیتهای کشاورزی روستا
شرح | تعداد | درصد |
زراعت | ۱۳۳ | ۵۴.۴ |
باغداری | ۱۲ | ۴.۹ |
دامداری و دامپروری | ۳۷ | ۱۵.۲ |
صید و صیادی و شکار | ۲۵ | ۱۰.۲ |
صنایع کارگاهی و صنعتی | ۳۷ | ۱۵.۲ |
منبع: یافته های های تحقیق،۱۳۹۴
۷۵ درصد از زنان روستا علاقه مند هستند که در فعالیتهای خارج از خانه همکاری هستند و ۷۵ درصد از روستا ئیان علاقه ای به کارهای خانه علاقه دارند
جدول ۴-۱۷- علاقمندی زنان روستایی به فعالیتها ی مختلف
شرح | فعالیتهای داخل خانه | فعالیتهای خارج از خانه |
تعداد | ۶۱ | ۱۸۳ |