چهار عامل انگیزههای ناشی از موقعیت، میزان اعتبار خود مدیریت، عوامل مؤثر بر محیط گزارشگری اعم از بیرونی و درونی و ویژگیهای ذاتی موضوع مورد افشا بر میزان اعتبار اطلاعات افشا شده مؤثر است. مطالعات قبلی در مورد میزان اعتبار اطلاعات افشا شده متنوع و گسترده هستند؛ اگرچه در ظاهر امر به نظر می
برخی تحقیقات دیگر نیز حاکی از آن است که هرگاه افشا کننده از نظر مالی وضعیت خوبی داشته باشد، افشاهای به عمل آمده توسط او از افشا به عمل آمده توسط شرکتهایی که وضعیت مالی مطلوبی ندارند، معتبرتر به نظر می
این یافتههای به ظاهر پراکنده در واقع دارای موضوع ادبیات مشترکی می
مفهوم قابلیت اتکا اطلاعات افشا شده چیست؟
قابلیت اتکا اطلاعات افشا شده به عنوان استنباط سرمایهگذاران از قابلیت پذیرش یک افشا خاص تعریف می
بیشتر نوشتههای حسابداری “قابلیت اتکا اطلاعات افشا شده” را با قابل اعتماد بودن مدیریت” مترادف در نظر می
روشهای تجربی این امکان را برای محقق فراهم می
عوامل مؤثر بر میزان قابلیت اتکا اطلاعات افشا شده توسط مدیریت
چرا برخی از اطلاعات افشا شده توسط مدیریت معتبرتر از بقیه هستند؟ شکل نشان می
انگیزههای ناشی از موقعیت که در تاریخ افشا وجود دارد.
قابل اعتماد بودن خود مدیریت.
عوامل مؤثر بر محیط گزارشگری اعم از عوامل بیرونی و یا درونی شرکت (محیط کنترلی).
ویژگیهای ذاتی نحوه افشا اطلاعات شامل محمل افشا، افق زمانی، منطقی بودن ذاتی اطلاعات افشاشده و سایر اطلاعاتی که می
ابتدا اثرات هر کدام از این عوامل بر میزان اعتبار اطلاعات افشا شده به تفکیک مورد بحث قرار خواهد گرفت و سپس اثرات تعاملی بالقوه آنها بررسی خواهد شد.
انگیزههای ناشی از موقعیت: از دیدگاه استدلالی انگیزههای ارسالکننده پیام برای ارسال آن، بر میزان اعتبار خود پیام تأثیر می
در تحقیقات دیگری، اثرات انگیزههای ناشی از موقعیت بر میزان اعتبار اطلاعات افشا شده توسط مدیریت از طریق مقایسه میزان اعتبار اطلاعات افشا شده توسط شرکتهایی که از نظر مالی وضع مطلوبی دارند با اطلاعات افشا شده توسط شرکتهایی که وضعیت مالی نابسامان داردند، مورد بررسی قرار گرفته است. کچ (۱۹۹۹) استدلال می
قابل اعتماد بودن مدیریت: تحقیقاتی که در روانشناسی اجتماعی انجام گرفته حاکی از آن است که میزان اعتبار پیام دهنده یک عامل مهم در میزان اعتبار خود پیام است ( بیرن بام و استیگنر[۲۰] ،۱۹۷۹). به نظر می
هرست و همکاران[۲۱](۱۹۹۹) در نتیجه انجام آزمونی مدارکی دال بر تأیید این مطلب ارائه می
عوامل مؤثر بر محیط گزارشگری اعم از عوامل بیرونی و یا عوامل درونی شرکت (محیط کنترلی): میزان اطمینانبخشی ناشی از محیط کنترلی اعم از خارجی و داخلی مبنی بر درستی اطلاعات افشا شده توسط مدیران عامل تأثیرگذار دیگری بر میزان اعتبار این اطلاعات است. این گونه اطمینانبخشی می
اطمینانبخشی توسط منابع بیرونی: پژوهشهای تجربی بسیاری اثرات حسابرسی را بر میزان اعتبار اطلاعات افشا شده توسط مدیریت بررسی کردهاند و یافتههای آنها نشان می
اطمینانبخشی توسط منابع درونی: اطمینانبخشی ممکن است از طریق منابع درونی شرکت صورت گیرد. برای مثال هیئت مدیره نظارت و کنترل بر عملیات شرکت و از جمله افشا اطلاعات مالی آن را در اختیار دارد. در صورتی که هیئت مدیره شرکت از کیفیت سطح بالایی برخوردار باشد، سرمایهگذاران نسبت به صحت اطلاعات ارائه شده توسط آنها احساس اطمینان بیشتری خواهند داشت. تحقیقات بسیاری نشان می
ویژگیهای ذاتی نحوه افشا موضوع: عوامل دیگری که میزان اعتبار اطلاعات افشا شده را تحت تأثیر قرار می
محمل افشا: مدیریت، اطلاعات را به طرق مختلف افشا می
افق زمانی: افق زمانی که در ارتباط با آینده مورد لحاظ قرار می
منطقی بودن ذاتی اطلاعات افشا شده: آخرین عامل تأثیرگذار بر میزان اعتبار اطلاعات افشا شده توسط مدیریت منطقی بودن ذاتی خود اطلاعات است که افشا می
سایر اطلاعاتی که می
۲-۳ گفتار دوم: ارزش شرکت
سهامداران، مدیران و تحلیلگران مالی هر یک به نوعی علاقهمند هستند تا ابزاری برای ارزشگذاری شرکتها و نیز شناختی از عوامل مؤثر بر ارزش شرکت در اختیار داشته باشند. سهامداران به عنوان اکثریتی ذی نفع، از تغییرات ارزش سهام متأثر می
یکی از روشها برای محاسبه ارزش شرکت نسبت Q توبین میباشد، این نسبت از طریق تقسیم ارزش بازار داراییهای شرکت بر ارزش دفتری (نسبت Qتوبین ساده) یا ارزش جایگزینی داراییهای شرکت (سایر نسخههای Q توبین ) به دست می
شیتو و ادیت[۲۲] در تحقیق خود از نسبت Q توبین به عنوان فرصت رشد استفاده کردهاند و آن را حاصل تقسیم ارزش بازار داراییهای شرکت بر ارزش دفتری داراییها فرض کردند و بیان کردند که اگر ارزش بازار فقط منعکس کننده ارزش ثبت شده داراییهای شرکت باشد آن گاه Q=1 خواهد شد، اگر Q>1 باشد نشانه این است که ارزش بازار بیشتر از ارزش ثبت شده داراییهای شرکت خواهد بود و توبین بالا مشوقی است برای سرمایهگذاری کردن شرکت، اگر Q<1 باشد نشانه این است که ارزش بازار کمتر از ارزش ثبت شده داراییهای شرکت است (شیتو و ادیت ، ۲۰۰۸). گرونینگ[۲۳] (۲۰۰۸) بیان کرد Q توبین معیاری پیشرو در اندازهگیری عملکرد مالی است که استفاده زیادی از آن در مطالعات گوناگون شده است. این نسبت قادر است مشخص کند شرکت از نظر مالی در آینده چگونه عمل خواهد کرد (گرونینگ ، ۲۰۰۸). چانگ در تحقیق خود Q توبین را تعریف کرد که این نسبت برابر ارزش بازار اوراق بهادار شرکت به ارزش جایگزینی داراییهای مشهودش است (چانگ[۲۴]، ۱۹۹۴).
به اعتقاد توبین با افزایش ارزش جایگزینی داراییها و تجهیزات، ضریب Q کاهش خواهد یافت. در چنین مواقعی شرکت تمایل پیدا می
از جمله معایبی که برای این معیار میتوان بر شمرد عبارتند از:
محاسبه ارزش جایگزینی داراییهای شرکت مشکل است.
تعیین ارزش بازار سهام شرکتهایی که عضو بورس اوراق بهادار نیستند و یا سهام شرکتهایی که عضویت بورس دارند ولی سهام آنها داد و ستد نمیشود، مشکل می
در مخرج این نسبت داراییهای نامشهود در نظر گرفته نمیشود. بنابراین عملکرد شرکتی که سرمایهگذاری زیادی در داراییهای نامشهود داشته است، اغراقآمیز خواهد بود (ورنوفلت و مونت گومری[۲۵]،۱۹۹۸).
علیرغم ایرادهای فوق برای نسبت Q توبین، این نسبت به دلیل شرایط بازار بورس ایران و قوانین حاکم بر امور شرکتهای تجاری دارای مزایای نسبی زیر است:
سهولت در فهم برای استفادهکنندگان و تحلیلگران مالی .
سهولت دسترسی به اطلاعات مورد نظر برای محاسبه آن (در مدل ساده Q) .
به دلیل الزمات قانونی کشورمان ایران و عدم وجود و انتشار اوراق قرضه و سهام ممتاز منتشره توسط شرکتها محاسبه این نسبت سادهتر خواهد بود.
در این نسبت از طریق مشارکت دادن معیار اندازهگیری بازار سرمایه برای بازده شرکت، از نرخ تنزیل تعدیل شده بر مبنای ریسک صحیحی استفاده می
تأثیر تغییرات در قوانین مالیاتی و استانداردهای حسابداری را به حداقل می
از آنجا که ویژگی کیفی “مربوط بودن” را می
کیوتوبین معیاری است که بیشتر مبتنی بر اطلاعات بازار است. بنابراین نقاط ضعف معیارهای مبتنی بر سود حسابداری را ندارد (صالحی،۱۳۸۰).
۲-۳-۱ ارزش افزوده اقتصادی
ارزش افزوده اقتصادی معیار اندازهگیری عملکردی است که راههای منجر به افزایش یا از بین رفتن ارزش شرکت را به درستی محاسبه می کند. این معیار نشاندهنده سود باقیمانده پس از کسر هزینههای سرمایهای است. ارزش افزوده اقتصادی[۲۶] یک معیار عملکرد ساده تلقی میشود و تصویر واقعی از ایجاد ثروت برای سهامداران ارائه کرده و در اتخاذ تصیمات سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهایی برای بهبود و توجه به منافع کوتاهمدت مانند منافع بلندمدت به مدیران کمک میکند. ابزار تحلیلی ارزش افزوده اقتصادی در سال ۱۹۸۲از سوی مؤسسه «استرن و استیوارت» واقع در نیویورک به کار گرفته شد. ارزش افزوده اقتصادی اولین بار توسط استرن-استوارت جهت ارائه خدمات مشاورهای به شرکتهایی که میخواهند یک سطح جبران خدمت مناسبی را برای مدیرانشان را تعیین کنند، ایجاد و ارائه شد. نوآورانی مانند استرن محدودیت عملی سودهای حسابداری را مورد بازبینی و سازماندهی مجدد قرار دادند. برخلاف معیارهای سنتی مانند سود پس از کسر بهره و مالیات و سود خالص عملیاتی پس از کسر بهره و مالیات و …، ارزش افزوده اقتصادی سودآوری واقعی شرکتها را مورد بررسی قرار میدهد. معیارهای ارزیابی عملکرد عبارتند از:
۱- ارزیابی عملکرد با بهره گرفتن از تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی؛
۲- ارزیابی عملکرد با ترکیب اطلاعات حسابداری و بازار؛
۳- ارزیابی علمکرد با بهره گرفتن از دادههای مدیریت مالی؛
۴- ارزیابی عملکرد با بهره گرفتن از دادههای اقتصادی؛
۲-۳-۲ کاربرد ارزش افزوده را میتوان در سه حوزه مورد توجه قرار داد
۱- کاربرد اقتصادی: شناخت توانمندیهای اقتصادی بنگاهها نظیر بهرهوری منابع و عوامل تولید.