مواد استنشاقی
حلال های فرار
نیکوتین
توتون
مواد افیونی
مواد افیونی
فن سیکلید ین
مصرف چند ماده
رخوت زاها، خواب آورها، اضطراب زداها
چند ماده
تعریف کاملی برای مواد مخدر و روان گردان که جامع و مانع باشد نمی توان یافت، زیرا اثر این گونه مواد، حتی یک ماده بر روی افراد متفاوت در خیلی از موارد مختلف است. از مواد گوناگون برخی مخدر، بعضی محرک، تعدادی توهم زا و شماری اثرات گوناگون دیگری مانند ابعاد رخوت و کند کنندگی بر جسم و روان و یا هر دو دارد، حال آنکه مخدر بعضی مست کننده اعصاب است و فقط شامل یک دسته از مواد می شود روان گردان ها که در سال های اخیر کار برد و سیع تری پیدا کرده اند، از نظر لغوی اعضای فیزیولوژیکی را در بر نمی گیرد و از نظر ترکیبات شیمیایی نیز متنوع بوده و از منابع طبیعی و غیر طبیعی مختلفی استخراج، استحصال و ساخته می شوند. به هر حال مواد مورد بحث را به شیوه های متعددی می توان طبقه بندی کرد. مثلاً اگر آن ها را به طبیعی، نیمه طبیعی، نیمه مصنوعی و مصنوعی گروه بندی کنیم، یا از نظر تاریخ کشت آشنایی بشر با آن ها و یا کشف و ساخت آن ها دسته بندی کنیم و یا در دو گروه، یعنی گروه مواد مخدری که مصرف پزشکی دارد یا مواد مخدری که مصرف پزشکی ندارد، دسته بندی شوند، همه درست بوده، ولی در عین حال هیچ یک طبقه بندی یا تعریفی جامع و مانع نمی باشد (افشار، ۱۳۹۳).
اگر چه متخصصین، طبقه بندی هایی از جنبه های علمی و تجربی ارائه داده اند، ولی بهترین نوع گروه بندی طی سال های اخیر، طبقه بندی مواد به کند کننده، تحریک کننده و توهم زا هاست که تا اندازه زیادی در مجامع بین المللی پذیرفته شده است. در این طبقه بندی با توجه به شباهت ساختمانی مواد با انتقال دهنده های عصبی درون مغز سعی گردید. تا هرماده در طبقه ای خاص جای داده شود. انجمن روانپزشکی آمریکا (۱۹۹۴) فهرست موادی که ممکن است مورد سوء مصرف قرار گیرد و یا مصرف پی در پی آن ها به اعتیاد منجر شود را در ۱۱ گروه معرفی نموده است: ۱) الکل، ۲) آمفتامین ها (گاهی تقویت کننده های دستگاه سمپاتیک نیز ذکر می شود، ۳) کافئین، ۴) حشیش، ۵) کوکائین، ۶) توهم زا ها، ۷) مواد استنشاقی، ۸) نیکوتین، ۹) مواد افیونی، ۱۰) فن سیکلیدین یا PCP، ۱۱) تسکین دهنده ها، خواب آورها و ضد اضطراب ها (باوی،۱۳۸۸). این یازده ماده بر اساس طبقه بندی فوق الذکر در یکی از سه دسته مواد قرار می گیرند:
الف) کند کننده ها
این مواد عموماً از فعالیت دستگاه عصبی جلوگیری کرده، احساس تنش و اضطراب را کاهش داده و واکنش های حرکتی و جریان های شناختی را به تاخیر می اندازد. سوء مصرف طولانی هر یک از مواد این طبقه قادر است فرد را معتاد نموده، آسیب های جسمانی و روانی جبران ناپذیری بجای بگذارد. چنانچه این مواد توسط مادران باردار در دوران بارداری مصرف شود، ممکن است منجر به آثار جبران ناپذیری بر جنین در حال رشد شده، عقب ماندگی بعد از تولد را بهمراه داشته باشد. این دسته از مواد شامل الکل، باربیتورات ها و خواب آورها، مواد استنشاقی و مواد افیونی می شود. در زیر هر یک را به اختصار توضیح خواهیم داد (عابدی،۱۳۹۱).
۱- الکل: الکل برای هزاران سال مورد مصرف و سوء مصرف بشر قرار گرفته است. حتی رومیان باستان در برابر رانندگی حین مستی قوانین و مقرراتی را وضع کرده بودند. امروزه در بسیاری از کشورهای اروپایی و امریکایی، فردی با سطح خونی الکل ۱/۰ درصد بعنوان فردی که از لحاظ قانونی مست تلقی می شود، در نظر گرفته می شود. رانندگی در حین مستی، به این لحاظ خطرناک است که موجب تحریفات ادراکی، ناهماهنگی حرکتی و داوری مختلف می شود. الکل اثرات خود را از طریق افزایش اثربخشی گابا (یکی از انتقال دهنده های عصبی مغز) که موجب بازداری انتقال عصبی در مغز می شود، اعمال می کند. الکل فعالیت مغزی را که بطور عادی باعث بازداری رفتارهای اجتماعی نظیر روابط جنسی، پرخاشگری و…می شود را کاهش می دهد. همین امر باعث شده تا افرادی که از توانایی الکل در رفع بازداری های اجتماعی آگاه هستند، این ماده را بعنوان پوزش و معذرت خواهی برای رفتارهای ناشایست اجتماعی خود معرفی می کنند. الکل همچنین، اضطراب و افسردگی را کاهش می دهد و باعث تقویت پندار فرد از خود از طریق کاهش آگاهی فرد از یادمان های رنج آور می شود ( جوزف[۶۲]،۱۹۹۰، به نقل از افشار،۱۳۹۳).
۲- باربیتورات ها و خواب آورها: داروهای باربیتورات از اسید باربیتوریک مشتق می شوند. از آنجائیکه باربیتورات ها و خواب آورها (نظیر بنزودیانرپسی ها) اثراتی شبیه الکل بوجود می آورند، به الکل جامعه هم موسوم هستند. باربیتورات ها نیز مانند الکل از طریق تحریک گیرنده های گابا وارد عمل می شوند. سکونال که یکی از داروهای این طبقه است. از آنجایی که سریع باعث خواب آلودگی می شود، بعنوان قرص خواب مورد استفاده قرار میگیرد. پنتوتال یکی دیگر از داروهای این دسته، بعنوان یک بی حس کننده عمومی در جراحی مورد استفاده قرار می گیرد. از آنجائیکه مقادیر مصرف خفیف پنتوتال، حالت شبه مستی القاء می کند، یعنی حالتی از بازداری زدایی که فرد تحت آن، خواهان ابراز افکار و احساسات خصوصی خود است، در بین عوامل، مشهور به “سرم حقیقت” است، اگر چه تضمینی برای صحت آنچه فرد بیان می دارد، وجود ندارد. یکی از داروهای این دسته (باربیتورات ها) که معمولاً مورد سوء مصرف قرار می گیرد، متاکوالون (کوالود) است (سعیدی،۱۳۹۱).
۳- مواد استنشاقی: یکی از ابزارهای قدیمی القاء حالات تغییر یافته هشیاری، مصرف استنشاقی (شامل اثر لکروفروم واکسید نقره و….) است. این مواد بصورت گاز یا بخار متصاعد شده از مواد جذب می شود. مواد استنشاقی بطور مشخص مثل الکل عمل می کند، یعنی ابتدا باعث رها شدن از بازداری ها می شود و سپس موجب آرامش و خواب میشود.
۴- مواد افیونی: گیاه خشخاش، منبع اصلی مواد افیونی است که شامل مورفین، هروئین، تریاک، و کوکائین است. مواد افیونی در زمان های قدیم نیز به واسطه تاثیرات درد زدایی و سرخوشی آور شناخته شده بوده است. لوحه های گلی سومریان که از حدود ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد بدست آمده،گیاه خشخاش را بعنوان گیاه شادی معرفی نموده اند. هنرپیشه ها و نویسندگان در قرن نوزدهم این ماده را برای ایجاد حالات تغییر یافته هشیاری مورد استفاده قرار می داده اند. البته در همین زمان بر تاثیرات درد زدایی مواد افیونی تکیه بسیاری نیز شده است. در این قرن پزشکان و داروسازان ترکیبی از تریاک و الکل که به “لارانوم” موسوم بود را برای برخی از مشکلات جسمی و روانی تجویز می کردند. این ماده علیرغم اینکه باعث کاهش درد می گشته، ولی بهیچ عنوان قادر به درمان هیچ یک از این مشکلات نبوده است. از آنجائی که مصرف لادانوم بسادگی می توانست باعث بیش مصرفی کشنده شود، یکی از داروهایی بوده که برای ارتکاب خودکشی در انگلستان قرن نوزدهم استفاده می شده است. اما مورفین که ماده فعال اصلی افیون محسوب می شود، برای کاهش ناشی از جراحات در طول قرن نوزدهم و بیستم مورد استفاده قرار می گرفته است. نام مورفین از نام خدای رویاهای یونان گرفته شده است. این نام به دلیل حالات خواب آلودگی و کند کنندگی این ماده بر آن نهاده شده است. در سال ۱۹۸۹، دانشمندان، دارویی بسیار قوی تر، یعنی هروئین را افیون ساختند. در واقع هروئین با امید به اینکه قادر است، اعتیاد به تریاک و افیون را درمان کند، ساخته شده، ولی بزودی دانشمندان پی بردند که این دارو نیز یک ماده بسیار قوی و اعتیاد آورتر است. در اوایل قرن بیستم، بسیاری از مردمان ملت های مختلف بویژه آمریکا و اروپا به این ماده وابسته شدند، به ترتیبی که در سرتاسر اروپا و امریکا بتدریج قوانینی برای بازداری از مصارف غیرپزشکی آن گذرانده شد. امروزه، مورفین، کدئین و ماده افیونی مصنوعی بنام دمرول بطور معمول برای کنترل دردهای شدید تجویز می شود. تاثیرات سرخوشی آور و درد زدایی مواد افیونی بدلیل بازدارندگی گیرنده های اندروفینی مغز است که موجب مسدود کردن تکانه های درد و تحریک مراکز لذت مغز می شود (لونتال[۶۳]،۱۹۸۸، به نقل از محمدی،۱۳۸۷).
ب) تحریک کننده ها
این طبقه از مواد هشیاری و برانگیختگی کلی را افزایش می دهد و در بسیاری از موارد منجر به کاهش احساس خستگی و ضعف می شوند. مصرف بلند مدت آن ها، علیرغم اینکه در ابتدا ممکن است با افسردگی، خستگی و ضعف جسمانی مبارزه کنند، ولی به مرور اثربخشی خود را از دست داده، فرد را از لحاظ جسمانی و روانی آسیب پذیر می کند. بر اساس تحقیقات گزارش شده، مصرف کوکائین توسط مادران باردار، ممکن است نوزادان آن ها را پس از تولد، برای سالیان سال با مشکلات جدی مواجه کند. نیکوتین و کافئین نیز که در این طبقه قرار می گیرند، نسبت به مواد دیگر مثل آمفتامین، ضعیف تر هستند، ولی مصرف بی رویه آن ها نیز می تواند فرد را با مشکلات جدی مواجه سازد. چهار ماده اصلی این طبقه، کوکائین، آمفتامین، کافئین و نیکوتین هستند.
ج) توهم زاها
به این گروه از مواد، داروهای روان پریشی زا گفته می شود، زیرا علاوه بر ایجاد توهمات، موجب قطع تماس فرد با واقعیت و بسط وگسترش هشیاری نیز می شوند. این گروه از مواد، اگر چه ابتدا برخی مصارف داشته، ولی در حال حاضر بواسطه خطراتی که برای سلامتی افراد دارند، فاقد هر گونه کاربرد طبی و درمانی می باشند. از این دسته، PCP (فن سیکلیدین) و LSD (لاسیرجیک اسید دی اتیل آمینه) دارای منشاء شیمیایی و مکالین و پسیلوسیبین و ماری جوانا، دارای منشاء گیاهی می باشند. از مواد این گروه، LSD ماده بسیار قوی است که می تواند اثرات فیزیولوژیک و روانی عمیقی ایجاد کند، البته تا کنون هیچ گونه گزارش مبنی بر مرگ در اثر مصرف LSD گزارش نشده، ولی سوء مصرف طولانی مدت ماری جوانا و حشیش، می تواند فرد را با مشکلات ریوی حاد مواجه کند (باوی، ۱۳۸۸).
پیـشگیـری از اعتیـاد
موفقیت الگوی پیشگیری از بیماری های عفونی بسیاری از دانشمندان علوم رفتاری و اجتماعی را بر آن داشت که امکان استفاده از الگوی بالا در معضلات اجتماعی – روانی را بررسی کنند. هر چند که پیچیدگی موضوع در اینگونه معضلات بیشتر است. یکی از معضلات اجتماعی – روانی موجود، مربوط به مواد مخدر است. بر اساس این الگو تنها برخورد با عامل بیماری زا (تولید و توزیع مواد مخدر) کافی نیست و لازم است که میزبان (افراد در معرض اعتیاد) نیز واکسینه شده و شرایط محیطی (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) نیز به گونه ای تغییر یافته تا امکان بروز اعتیاد منتفی گردد. هر چند که برنامه ریزی برای هدف های سه گانه، عامل بیماری زا، میزبان و محیط در اعتیاد بسیار پیچیده تر از الگوی پزشکی است. در الگوی اجتماعی – روانی کنترل اعتیاد عوامل گسترده ای شامل وضعیت قوانین مربوط به اعتیاد، منابع تولید مواد، میزبان دسترسی، هزینه مواد، میزبان پذیرش مصرف مواد در جامعه، عادات سنتی و بومی، عوامل اقتصادی و فرهنگی و موارد دیگری نقش دارند و از طرفی میزبان با فرد بیمار به صورت فعالانه اقدام به دریافت مواد می نماید (قنواتی، ۱۳۹۲).
سطــوح پیـشگیـری
الف) پیـشگیــری اولیـــه
آن دسته از سیاست ها و برنامه هایی که در راستای جلوگیری از وقوع بروز مشکلات طراحی می شوند را پیشگیری اولیه می نامند. از نمونه های موفق پیشگیری اولیه، استفاده از واکسیناسیون بر علیه بیماری آبله و فلج اطفال را می توان نام برد. برای موفقیت در پیشگیری اولیه باید ساز و کارهای ایجاد کننده بیماری و عوامل خطر ساز را شناخت و با روش های مؤثر نسبت به کنترل آنها اقدام نمود. البته در پیشگیری اولیه اگر امکان شناخت علمی عوامل ایجاد کننده اعتیاد وجود نداشته باشد، ولی می توان با شناخت برخی از عوامل مهم حرکت را شروع کرد. برای انجام پیشگیری اولیه باید با بهره گرفتن از روش های سه گانه حذف بیماری زا (مواد مخدر) کنترل شرایط محیطی (شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) و تقویت مقاومت در میزبان (فرد معتاد) اقدام نمود که انتخاب شیوه های مناسب بستگی کامل به واقعیت های موجود جامعه دارد. آموزش و اطلاع رسانی به جامعه یکی از مهمترین اقدام های به منظور تغییر اعتقاد و نگرش مردم نسبت به مواد مخدر است (افشار، ۱۳۹۳).
ب) پیـشگیـری ثـانویـه
هدف از انجام پیشگیری ثانویه این است که میزان شیوع مشکل و بیماری را در جامعه کاهش داد و از طرفی نسبت به تشخیص و درمان معتادان اقدام نمود. هدف از انجام پیشگیری سطح دوم این است که میزان آسیب وارده به فرد یا جامعه تا اندازه امکان محدود شود. برای رسیدن به موفقیت در مرحله دوم باید با ساز و کارهایی نسبت به شناسایی افراد معتاد اقدام نموده و به درمان مناسب کم هزینه و سهل الوصول آنان اقدام کرد.
ج) پیــشگیـری سوم
هدف از انجام سطح سوم پیشگیری آن است که بتوان به تأمین، حفظ و ارتقای فعالیت معتاد و نو توانی او دست پیدا کرد. ایجاد شبکه حمایتی از افراد معتاد درمان شده، سازمان دهی برنامه های گسترده و مؤثر پیشگیری این افراد، جلوگیری از ایجاد اثرات منفی ناشی از محل نگهداری از معتادان، جلوگیری از بر چسب خوردن افراد معتاد در جامعه و سرانجام سازماندهی امکانات و بازتوانی شغلی این افراد در این مرحله لازم است. در حقیقت در این مرحله به افرادی که ترک اعتیاد کرده اند کمک می شود تا به اعتیاد باز نگردند (سعیدی، ۱۳۹۱).
بیماری سوء مصرف مواد در ایــران
کشور ما به علت قرار داشتن در شاهراه ترانزیت مواد مخدر و نیز جایگاه نسبتاً موجه مصرف تریاک در فرهنگ ایرانی، همواره با خطر و عوارض اجتماعی روبرو بوده است. تخمین زده می شود که حدود ۲ میلیون نفر معادل ۳% از کل جمعیت ایران به نوعی از مواد مخدر استفاده می کنند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه در یک دهه اخیر اقدامات بسیار جدی و مؤثری در مقابله با گروه های قاچاق و توزیع مواد مخدر صورت گرفته است. با این حال، افزایش شیوع اعتیاد در جمعیت زنان همه و همه حقایقی هستند که لزوم برخورد ریشه ای تر و منطقی تر با این معضل ملی را طلب می کنند. نکته مهمی که در این مجال قصد پرداختن به آن را داریم پرداختن به مشکلات بهداشتی و بیماری های عفونی خطرناک است که یک فرد معتاد را در جامعه و محیط زندان تهدید می کنند و با توجه به ارتباط این افراد با کل جامعه، آنها را با منابع خطرناکی برای انتشار بیماری های عفونی خطرناکی چون ایدز و هپاتیت تبدیل می سازند (نادری، ۱۳۸۹).
بطور خلاصه، یک فرد معتاد در حقیقت انسان بیماری است که به دلیل مشکلات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی متعدد و نیز احساس نیاز شدید و ناگهانی به مصرف ماده مخدر، بسیار در معرض انجام رفتارهای مخرب و زیانبار قرار دارد. جمعیت معتاد و زندانی های کشور در یک نگاه واقع بینانه و بر اساس آمارهای متعدد داخلی و خارجی، کانون های مناسبی برای ابتلاء و انتقال بیماری های عفونی مهم و خطرناکی چون ایدز و هپاتیت هستند و برخورد ریشه ای و کارشناسی با موضوع اعتیاد و رسیدگی عاجل به وضع بهداشتی زندانی های کشور باید در رأس برنامه های سیاستگزاران و دست اندرکاران مربوطه قرار گیرد (محمدی، ۱۳۸۷).
اعتیاد از زوایای دیگر اختلال در سیستم پاداش دهی مغز است که لذت و درد را کنترل می کند. یک فرد معتاد به دنبال لذت و تسکین درد و درماندگی خود از مواد مخدر استفاده می کند، اما بیماری و اعتیاد فرد به صورت چاره ناپذیری از لحاظ فردی به رنجی دردناک تبدیل شده و از لحاظ خانوادگی و اجتماعی گاهی به دیگران و اطرافیان به نحو بازگشت ناپذیری آسیب می رساند. رواندرمانی اعتیاد هنگامی موفقیت آمیز خواهد بود که حرفه های بهداشت روانی به صورت یکپارچه برای کمک به معتادین فعالیت نموده و مشکلات آنها را حل کرده و زندگی بهتری را در زمینه های مختلف و خصوصاً روابط اجتماعی (به لحاظ حرفه ای) ایجاد نمایند. یکی از مهمترین دستاوردهای رویکردی جدید درمانی در خصوص اعتیاد، آموزش معتادین و خانواده های آنها برای به کارگیری زبانی مشترک می باشد. رواندرمانگران اعتیاد، با آموزش مفاهیم اصلی مرتبط با اعتیاد و فرایند بیماری زایی ناشی از مصرف مواد مخدر و بهبودی تدریجی در روند درمان به زبانی مشترک دست نیافته اند. زبان مشترکی که در این نوشته بر آن تأکید می شود فرایند ۱۲ مرحله ای را در بر می گیرد که دوپونت و شراکی[۶۴] ۱۹۹۴ و دوپونت ۱۹۹۴ معرفی کرده اند. این دوازده مرحله را می توان ابزارهایی مفهومی، عملکردی برای فهم اعتیاد و برقراری یک ارتباط مؤثر با مسائل مرتبط با معتادین قلمداد کرد. از قبیل: متوقف ساختن مصرف، تحت تأثیر قرار دادن اعضاء گروه، قادر ساختن معتادین به مقابله با عوامل تحریک کننده اعتیاد و اثر بخشی استفاده از مواد مخدر و تأکید بر بهبودی. در این فرایند آموزشی استفاده از شوخی، نظریه ها و دیدگاه های معارض و مختلف و ارائه تقویت به صورت فیلم های ویدئویی به اندازه سخنرانی ها به کار گرفته می شود (سعیدی، ۱۳۹۱).