البته دسته بندی های مختلفی در زمینه مراحل مدیریت دانش صورت گرفته که در این تحقیق مرحله چهار حلقه ای بالا مورد توجه می باشد. یکی از دسته بندی های جامع در زمینه مراحل مدیریت دانش در مقاله میرغفوری و همکاران ارائه شده است که در جدول زیر ارائه داده ایم:
جدول شماره ۲-۱ مراحل مدیریت دانش از دیدگاه صاحب نظران
نام محقق | مراحل فرایند مدیریت دانش |
Wiig، (۱۹۹۷) | خلق، کسب، تبدیل، به کارگیری |
Davenport & Prusak ، (۱۹۹۸) | تعیین نیاز، کسب، توزیع، به کارگیری |
Chauvel & Despres، (۱۹۹۹) | نقشه برداری،کسب وخلق،بسته بندی ذخیره سازی، تسهیم، به کارگیری، استفاده ی مجدد |
Probst، Raub & Romhard، (۱۹۹۹) | تعیین اهداف دانشی، شناسایی، کسب، توسعه، نگهداری، تسهیم، به کارگیری، ارزیابی |
Leinder& Alavi، (۲۰۰۱) | خلق، ذخیر هسازی، انتقال، به کارگیری |
Aspinwall & Wong (2004 ) | کسب، سازماندهی، تسهیم، به کارگیری |
Jashapara، (۲۰۰۴) | کسب، سازماندهی، ذخیره سازی و ارائه نمودن، تسهیم، ارزیابی |
Rao، (۲۰۰۵) | خلق، کدگذاری، بازیابی، به کارگیری، توزیع، اعتبار بخشی، پیگیری، شخصی سازی |
همان طور که در این جدول نشان داده شده است هر یک از محققین مراحل مختلفی را برای مدیریت دانش معرفی نموده اند. ولی در بن تمامی این مراحل می توان همان حلقه چهارگانه تولید، نگهداری، انتقال و کاربرد دانش را مشاهده نمود.
۲-۲-۳٫ رویکردهای موجود به مدیریت دانش
مدیریت دانش به عنوان یک فعالیت، از زمان شروع آگاهی در مورد دانش شروع شده است؛ منتها به عنوان یک رشته ی حرفهای در اواخر دهه ی ۸۰ ظهور یافت و در دوره های مختلفی را با رویکردهای گوناگون به زوایای آن، پشت سرگذاشت. اولین رویکرد موجود در خصوص مدیریت دانش (در این عمر کوتاه)، مدیریت سنّتی دانش است. نقطه ی شروع این رویکرد بر پایه ی این مفروض قرار گرفته که دانش قبلا در سازمان موجود بوده و برای پشتیبانی از تصمیمات به کار می رفته است. دانش، گاهی به معنی عقاید ذهنی مورد توجه قرار گرفته و گاه دلالت ضمنی بر نوعی از اطلاعات دارد و این هنگامی است که رویکرد سنّتی، مدیریت دانش را اینگونه تعریف میکند: «کل مدیریت دانش دربارهء ارائهء اطلاعات درست به افراد مناسب در زمان مناسب است». در واقع؛ در تصحیح و بهسازی پایگاه های توزیع دانش و ساختارهای این پایگاه ها به منظور«ارائهء اطلاعات صحیح به افراد مناسب در زمان مناسب» است.
دومین مرحلهء مدیریت دانش، مجموعه ای از چارچوب ها، الگوها، فعالیت ها و تکنیک هاست که هر دو جنبهء عرضه و تقاضای دانش را در برمیگیرد. این رویکرد را میتوان در مفاهیم دانش غیرصریح، یادگیری اجتماعی و انجمن های فعالیت جستجو کرد. مدیریت دانش در دومین دوره، تأکیدداردکه درباره ی تغییرنظام مند سازمانی بحث میکند که فعالیت های مدیریت، سیستمهای ارزیابی، مشوّق ها، ابزارها و مدیریت محتوا را مبتنی بر همکاری و مشارکت اعضای سازمان توسعه و بهبود خواهد داد. این رویکرد بر مبنای این فرض از رویکرد اول تمیز داده می شود که: دانش نه تنها ایجاد می شود. در سال های اخیر، مدیریت دانش به خصوص در عرصهء کسب و کار، وارد مرحلهء جدیدی شده است و به دلیل ظهور مزّیت های جدید رقابتی برای سازمان ها، آن ها میبایست به شرایط جدیدی در ادارهء دانش توجه کنند تا بتوانند در محیط پیچیده و رقابتآمیز کنونی، گوی سبقت را از رقبا ربوده و خالق دانش و توزیع کنندهء آن باشند. بدین ترتیب، مسائل کلیدی مدیریت نوین دانش را می توان به شرح ذیل طبقه بندی کرد. با در نظر گرفتن این سه دوره و رویکرد مختلف به مدیریت دانش، دانشگاه ها به عنوان سازمان های کلیدی در خلق و تسهیم دانش، باید تلاش کنند تا خود را از محدوده های اولیهء بحث مدیریت دانش رهایی داده، فعالانه به اتخاذ رویکرد سوم به سمت خلاّقیت مستمر، کشف، بهره برداری، توزیع، تسهیم و باز تولید دانش در ابعاد درونی و بیرونی بپردازند. ابزارآلات، الگوها و فرایندهای مورد نیاز برای دست یابی به این مهم در ادامهء مباحث ذکر خواهد شد(الوانی و همکاران، ۱۳۸۸). مراحل کلی مدیریت دانش را در شکل شماره ۲-۲ می توان مشاهده نمود.
شکل شماره ۲-۲ مراحل مدیریت دانش
منبع: (افشار زنجانی، ۱۳۸۷).صص:۵۴
۲-۲-۴٫ تولید دانش