تاریخچه و تکامل مدیریت دانش به لحاظ اینکه از حوزههای مختلفی ظهور یافته است روشن و دقیق نیست. دانش برای تأمین نیازهای جوامع در دورههای تاریخی مختلفی، از جمله عصر کشاورزی و صنعت مورد استفاده قرار گرفت و مدیریت شد. از اینرو، مدیریت دانش مفهومی تازه در تاریخ رشد بشر محسوب نمیشود. این درحالی است که واژه مدیریت دانش بهتازگی اهمیت بیشتری یافته است و توجه ویژهای بدان شده است. گفته میشود تعدادی از نظریهپردازان مدیریت به تجلی مدیریت دانش کمک کردهاند اما نمیتوان از فناوری اطلاعات در این مقوله گذشت. در بین آنها پیتر دراکر، استراسمن[۳۵]، پیتر سنگه[۳۶] در آمریکا از معروفترین پیشگامان هستند. دراکر و استراسمن به اهمیت رو به رشد اطلاعات و دانش صریح، به عنوان منابع سازمانی تاکید کردند. از طرف دیگر سنگه به بعد فرهنگی دانش یعنی سازمان یادگیرنده تمرکز کرده است. در سال ۱۹۷۹ حساب دار سوئدی بنام کارل سویبی که بعدها به عنوان یکی از بنیانگذاران علم مدیریت معرفی شد، پی به ارزش داراییهای فکری و ناملموس که در مستندات سازمان اشارهای نمیشود برد. تا سال ۱۹۹۰ تعدادی از شرکتهای مشاوره، برنامههای مدیریت دانش را شروع کردند و تعدادی از شرکتهای مشهور اروپایی، آمریکایی و ژاپنی برنامههای مدیریت دانش را که آن زمان بیشتر مفهوم مدیریت اطلاعات را داشت نهادینه کردند. با چاپ شدن مقالهای در مجله ی فورچن با عنوان قدرت مغز توسط تام استوارت مدیریت دانش پا به مطبوعات گذاشت. گستردهترین کار مطالعاتی را نیز نوناکو و تاکوچی انجام دادند.
مفهوم سیستم مدیریت دانش سازمانی میتواند درک کاملتری از مدیریت دانش، و عناصر اصلی آن بدست دهد. سیستم مدیریت دانش سازمانی، نظامی است که از طریق آسانسازی مبادله و نشر دانش (چه ضمنی و چه صریح) فرایند یادگیری سازمانی را بهبود و ارتقا میبخشد. (مسو [۳۷]،۲۰۰۰). این سیستم ترکیب پیچیدهای است از زیرساختهای تکنولوژیک، ساختارهای سازمانی، فرهنگ سازمانی، دانش و افراد. زیرساخت تکنولوژیک همان ابزارهای فناوری اطلاعات (شامل سختافزار، نرمافزار و پروتکلها).
۲-۶. تعاریف مدیریت دانش
با توجه به تعاریف فوق حال به تعریف مدیریت دانش میپردازیم. مدیریت دانش “تلاش استراتژیکی سازمان” دانسته شده که سعی میکند از راه کنترل و استفاده از داراییهای فکری که در نزد کارکنان و پشتیبان سازمان وجود دارد، در رقابت به برتری دست یابند. به دست آوردن، ذخیره کردن و توزیع دانش (مدیریت دانش) موجب میشود که کارکنان سازمان هوشمندتر کار کنند، از دوبارهکاری بکاهند، و در نهایت تولیدات و خدمات خلاقانهتری تولید کنند که نیاز مشتریان را بهتر بر آورند. از تعاریف بالا، نکات زیر را میتوان استنباط کرد:
نخست آنکه مدیریت دانش چیزی است که در محیط سازمانی رخ میدهد؛ دوم آنکه مواد کار آن دانش سازمانی یا سرمایه فکری یا دارایی فکری است. (زنجانی، ۱۳۸۳)
مدیریت دانش فرایندی نظاماند برای کسب مزایای رقابتی یا دستیابی به اهداف سازمانی است. خود دانش معمولاً در اسناد، فرایندهای اجرایی و معیارها گنجانده میشود. از آنجا که دانش منبعی رقابتی تلقی میشود سازمانهای اخذ دانش، ابتکار عمل مدیریت دانش را تعیین، اجرا و تقسیم میکنند و از داراییهای دانش بهره میجویند. این ابتکار عملها حاصل مدلسازی، فرایند تجاری یا باز مهندسی، مدیریت کیفیت و سازمانهای یادگیری هستند (کولیپ[۳۸]،۲۰۰۸، ص ۴۵).
مدیریت دانش را فرایند تسهیل امور مربوط به دانش مانند خلق، ضبط، انتقال و استفاده از دانش میدانند. دانش تنها به عنوان دارایی کلیدی در سازمانها مطرح نیست، بلکه به عنوان مهمترین عامل تعیین کننده رشد اقتصادی، شناخته میشود. وی همچنین اعتقاد دارد که از پیوند فناوریهای جدید با مهارتهای منحصر به فرد و تجربه کارکنان، منبعی از انرژی پدید میآید که مدیریت دانش را به پیش خواهد برد (غنی زاده،۱۳۸۵)
سه نوع مکتب را به مدیریت دانش نسبت میدهند که عبارتاند از مکتب اقتصادی، مکتب سازمانی و مکتب راهبردی.
-
- مکتب اقتصادی: این مکتب بر درآمد تمرکز دارد و هدف آن بهرهبرداری از داراییهای دانشی سازمان است. به عبارت واضحتر، این مکتب به طور صریح به حفظ و بهرهبرداری از داراییهای دانش یا فکری شرکت به منظور تولید درآمد میپردازد. که این داراییهای دانشی و فکری عبارتاند از: حق انحصاری اختراعات، علائم تجاری، حق انحصاری بهرهبرداری و دانش فنی. بنابراین این مکتب بیشتر به بهرهبرداری دانش توجه دارد تا خلق آن.
-
- مکتب سازمانی: این مکتب استفاده از ساختارهای سازمانی یا شبکههای روابط را برای تسهیم یا ذخیرهسازی دانش مورد توجه قرار میدهد. در این مکتب از گروههای تسهیم تجربه استفاده میشود که شامل افراد درون یا بین سازمانی با یک هدف سازمانی مشخص. این گروهها به صورت غیررسمی در کنار یکدیگر به خلق و تبادل دانش و در طی آن به توسعه قابلیتهای اعضای خود میپردازند (وارد و پیارد[۳۹]،۲۰۰۷).
-
- مکتب استراتژیک: این مکتب مدیریت دانش را به عنوان یک بعد استراتژی رقابتی در نظر میگیرد. در حقیقت در این مکتب مدیریت دانش به عنوان جوهره استراتژی شرکت در نظر گرفته میشود. این مکتب بر مزیت رقابتی تمرکز دارد که هدف در آن، شناسایی و بهرهبرداری و خلق قابلیتهای دانشی است (اینکپن،۱۹۹۸:۱۴۴۹) (زک،۱۹۹۹، ص ۱۲۵). هدف این مکتب تضمین عملکرد مؤثر است (دمارست[۴۰]،۱۹۹۷، ص ۳۷۴).
۲-۷. مدلهای مدیریت دانش:
به طور کلی مدلهای بسیاری در زمینه ی مدیریت دانش پیشنهاد شده است که هر کدام شرایط و فرایندهای متفاوتی دارند. به طور کلی دو دسته مدل بیان شده است: دسته اول زمینه ساز مدلها ست و دسته دیگر مراحل مدلها را ارائه می کند. حال به بررسی برخی از آنها میپردازیم.
۲-۷-۱. مدل کلی ساختار نظامهای مدیریت دانش
این مدل نمای گستردهای از نظامهای مدیریت دانش ارائه و نشان دهنده وابستگی بالای این گونه نظامها بر تعاملات بین افراد است. بر اساس این مدل نظامهای مدیریت دانش به وسیله استراتژی سازمان شکل میگیرد، در نتیجه چگونگی تبدیل این استراتژیها به دانش سازمانی را تسهیل میکند. کاربران دانش خود را به نظام میافزایند و در مقابل، با تقویت دانش خود، از این نظام بهرهمند میشوند. علاوه بر این، نظامهای مزبور با دادن امکان دسترسی دانش، این مهم را برای کاربران فراهم میکنند که دسترسی به نظامهای فنی را نیز داشته باشند. دیگر نظامهای مرتبط با سیستم مدیریت دانش، از عملکردهای مهم سازمانی مانند نظامهای مالی و منابع انسانی برگرفته میشود. در چنین نظامهایی از مدیریت دانش، محتویات و اطلاعاتی که وارد میشود، مورد بررسی قرار میگیرد تا از صحت، امنیت و قابلیت دسترسی آنها اطمینان حاصل شود. لذا آخرین خروجی و کاربرد نهایی نظامهای مدیریت دانش، حمایت کارآمد و اثربخش از گروه دانش است (دبوسکی[۴۱]،۲۰۰۶). این گروه دانش، عبارت است از کاربران نهایی نظام و اولویتهای کلی دانش سازمان. این نظامهای مدیریت دانش بدون توجه به جایگاه افراد در سازمان ارتباط تنگاتنگی بین آنها ایجاد میکند.
۲-۷-۲. مدل راهبردی مدیریت دانش
این مدل بر عوامل مختلفی در مدیریت دانش تأکید دارد که منطبق بر فلسفه کلی دانش است. این مدل مبتنی است بر چهار عنصر اصلی: نفوذ دانش، مبانی دانش، کاربردهای دانش، ارتقاء و بازنگری دانش (دبوسکی،۲۰۰۶، ص ۳۳).
۲-۷-۳. مدل زنجیره دانش
بر طبق این مدل، هر یک از مراحل مدیریت دانش با شناخت یک نیاز، دانش آغاز شده است و تا زمانی که نیاز برطرف شود ادامه مییابد. مراحل مدیریت دانش میتوانند مستقل یا وابسته یاشند. هر یک از این مراحل مدیریت دانش میتواند مراحل دیگر را تحت تأثیر قرار دهد. مدل زنجیره دانش از یک هستی شناسی بوجود آمده است. این هستی شناسی، پنج طبقه فعالیتهای اولیه را به شرح ذیل تعریف میکند:
کسب دانش، انتخاب، تولید، جذب و دورنی سازی و انتشار. این فعالیتهای اولیه، دانش را در یک مرحله و چهار طبقه از فعالیتهای ثانویه که مراحل مدیریت دانش را هماهنگ میکنند، بوجود میآورند که شامل: اندازه گیری، کنترل، هماهنگی و رهبری میباشد (هالسوپل و جان[۴۲]،۲۰۰۵).
بر طبق این نظریه به کار گیری ترکیبی از فعالیتها در نه طبقه، منجر به یادگیری و تبلور سازمانی میشود. شیوههایی که فعالیتهای مدیریت دانش بکار گرفته میشوند، میتواند بر موقعیت رقابتی سازمان تأثیر گذارد. به بیان دیگر، بهرهوری، چالاکی، نوآوری، اعتبار، چهار جنبه رقابتی هستند که هر کدام از آنها میتوانند سازمان را به نوعی از طریق انجام هر یک از نه فعالیت بیان شده، بهرهمند سازند (هالسوپل و جان،۲۰۰۵). در شکل ۲-۳ مدل رنچیره دانش نشان داده شده است.
تاثیرات منابع
چالاکی
رقابت
رهبری
هماهنگی
کنترل
نوآوری
فعالیتهای ثانیویه
یادگیری
اعتبار
اندازه گیری
فعالیتهای اولیه
تبلور داشسازمانی
انتخاب
درون سازمانی
تولید
کسب
انتشار
بهره وری
تاثیرات محیطی
شکل ۲-۳: مدل زنجیره دانش (منبع: هالسوپل و جان،۲۰۰۵)
۲-۸. ابزارهای مدیریت دانش:
شرکت آی.بی.ام [۴۳]در زمره شرکتهایی است که نرخ بالایی در تولید دانش و ثبت اختراع داشته است. این شرکت از بهترین شرکتهایی است که مدیریت دانش را به کار گرفته است. این شرکت، تجربههایی در همکاری خود با شرکتهای مختلف بهدست آورده، و ابزارهایی را برای مدیریت دانش، معرفی کرده، یا توسعه داده است. که در ذیل به بررسی آنها میپردازیم:
-
- فضای یادگیری: این ابزار برای توسعه، جاریسازی، بیان دورهها و تقویت دورههای آموزشی است که بر اساس تعامل بین فرد یادگیرنده با مربی و سایر افراد بنا شده است. این رویه بر سلول شایستگی از سلولهای چهارگانه یادشده فوق تمرکز دارد.
-
- فضای راهحل: فضای راهحل به عنوان یک پروژه تحقیق و توسعه پایهگذاری شده است، حمایت کننده ابداعات تیمها، بخشها و تمام سازمان میباشد، همچنین امکان ایجاد و خلق ایدههای جدید را تسریع کرده و حجم محتوای اطلاعات بایگانی شده را به صورت اتوماتیک کم میکند. این ابزار، مناسب سازمانهایی است که نوآوری را در دستور کار دارند.
-
- مکان فکر: مکان فکر فضایی است که برای خلاقیت کارکنان جهت ارسال ایدهها به منظور حل مسائل کاری و یا توسعه و رشد کسب و کار، درنظر گرفته شده است.
-
- یادگیری در آی.بی.ام: این ابزار یک نمونه از برنامههای کاربردی در فضای فراگیری به مجرد تقاضا است که به طور کامل آموزشهای هدایت شده را در اختیار کاربر قرار میدهد. این نوع فضای آموزشی که از سال ۲۰۰۴ ایجاد شده است، یک صد هزار بار دیده و بیش از چهارصد هزار صفحه از آن مرور شده است.
-
- مکان یابی خبرگی: به منظور دستیابی به توانایی متخصصان در سازمانی که بیش از ۳۰۰ هزار نیروی کار داشت، پوشهای با امکان ارسال پیام، ارتباط پست الکترونیکی و … را با نام صفحه آبی فراهم کرده است. این ابزار به دلیل آنکه یک منبع جستجوگر شبکههای متخصصان برای حل مسائل کسب و کار است، به ماورای شرکت آی.بی.ام نفوذ کرده است.
-
- نقطه دانش: این ابزار را به منظور تبادل اطلاعات با پژوهشگران ارائه کرده که در سال ۲۰۰۴ بیش از ۲۶.۲ میلیون دلار هزینه فرصت ذخیره شده را از راه ۲۲۰ هزار ساعت کار کارشناسی به دست آورده است.
-
- اتاق تیم: این ابزار برای گروههایی طراحی شده است که جهت انجام پروژهای ویژه با یک نقطه پایان تعریف شده، گرد هم میآیند. اتاق تیم علاوه برآنکه برای تعریف و اشتراک مأموریتها به کار میرود، یک مخزن ذخیره اطلاعات، گزارشها و خلاصه مباحث و طوفانهای فکری حل مسئله است. تا جولای سال ۲۰۰۶ بیش از ۵۰ هزار اتاق تیمی ایجاد شده است که در حال حاضر ۲۷ هزار آنها فعالاند.
-
- علاوه بر ابزار معرفی شده، ابزارهای دیگری نیز وجود دارد، یا در دست توسعه میباشند که همگی به مدیریت دانش و بهبود آن یاری میرسانند که از جمله عبارتاند از:
-
- چشمانداز دانش
-
- تارنمای داراییها[۴۴] و… (شرکت توسعه لوتوس،۱۹۹۸).