۱-۴ اهداف تحقیق
بررسی عوامل موثر بر پیش بینی سود، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
بررسی نقش حاکمیت شرکتی بر پیش بینی سود، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
بررسی اثر مازاد جریان نقدآزاد بر پیش بینی سود، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
بررسی اندازه شرکت بر پیشبینی سود، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
۱-۵ فرضیه های تحقیق
فرضیه اول:
جریان نقدی آزاد مازاد با پیش بینی سود شرکتها رابطه مستقیم و معناداری دارد.
فرضیه دوم:
مکانیسمهای حاکمیت شرکتی با پیش بینی سود شرکتها رابطه معکوس و معناداری دارد.
فرضیه سوم:
اندازهی شرکت با قابلیت پیشبینی سود رابطه مستقیم و معناداری دارد.
۱-۶ روش تحقیق
تحقیق حاضر از لحاظ هدف تحقیق، یک تحقیق کاربردی میباشد زیرا به بررسی روابط متغیرها در بازار اوراق بهادار پرداخته است و بدنبال تبیین روابط و ارائه پیشنهادها جهت ارتقاء کارایی بازار میباشد. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است و در میان انواع تحقیقات همبستگی از لحاظ هدف جزء تحلیلهای رگرسیونی میباشد. ضمن اینکه رویکرد آن استقرایی، یعنی رسیدن از جزء به کل و از لحاظ نوع طرح تحقیق به جهت تکیه بر اطلاعات تاریخی، پس رویدادی است.
۱-۷ قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق شامل سه بخش زمانی، مکانی و موضوعی میباشد که هریک به تفکیک عبارتند از :
۱-۷-۱) قلمرو زمانی:
دوره زمانی انجام این تحقیق سالهای ۱۳۸۷هجری شمسی تا ۱۳۹۲هجری شمسی میباشد.
۱-۷-۲) قلمرو مکانی:
این تحقیق در میان شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار تهران انجام شد.
۱-۷-۳) قلمرو موضوعی:
این تحقیق مربوط به حوزه مالی و بازار سرمایه و تبیین رابطه جریانات وجه نقد آزاد، مکانیزم های حاکمیت شرکتی و اندازه شرکت بر پیش بینی درآمد است.
۱-۸ متغیرهای اصلی تحقیق
الف-متغیرهای وابسته:
قابلیت پیش بینی سود- earnings predictability :
تعریف مفهومی:
قابلیت پیش بینی سود، که گسترهی پیشبینی سرمایهگذاران در مورد درآمدهای آینده و یا جریان وجوه نقد آینده شرکت بر اساس اطلاعات درآمدی فعلی است، یکی از پراکسی و جایگزینهای کیفیت سود محسوب میشود. اگر سرمایهگذاران با کمک اطلاعات درآمد بتوانند عملکرد فعلی شرکتهای خاص را تجزیه و تحلیل نموده وچشمانداز آینده آن را بهتر برآورد نمایند گفته میشود اطلاعات درآمد از کیفیت بالایی برخوردار است (حسینی، ۲۰۰۹).
در این تحقیق از جریان وجه نقد عملیاتی که براساس داراییهای ابتدای دوره همگن شده است، برای عملیاتی کردن این متغیر استفاده میشود (احمدالدهماری و کونور اسحاق اسماعیل، ۲۰۱۳).
تعریف عملیاتی:
قابلیت پیشبینی سود تابعی است از اهرم مالی، اقلام تعهدی، نرخ بازده سرمایه گذاری، رشد دارایی ثابت، تغییر در وجه نقد عملیاتی، ارزش بازار شرکت، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، هزینه استقراض و توزیع نقدی سود بر سود و بازده غیرعادی سهام (بهرام فر وشمس عالم، ۱۳۸۳).
هرچه ضریب تعیین حاصل از رگرسیون سودهای آتی و سودهای تاریخی گزارش شده بالاتر باشد قابلیت پیشبینی سود بیشتر است (ثقفی و کردستانی، ۱۳۸۳).
ب-متغیر های مستقل:
حاکمیت شرکتی- corporate governance :
تعریف مفهومی:
اصطلاح حاکمیت شرکتی در اصل، کلمه یونانی “ Kyberman” به معنی راهنمایی کردن یا اداره کردن میباشد و از کلمه یونانی به کلمه لاتین به صورت “Gubernare” و فرانسه قدیم “Governer” تبدیل شده است. اما این کلمه به راه های مختلف توسط سازمانها یا کمیتهها مطابق علایق ایدئولوژیکی آنها تعریف شده است (ابو تپانچه[۱۷]، ۲۰۰۹). بررسی ادبیات موجود نشان میدهد که هیچ تعریف مورد توافقی در مورد حاکمیت شرکتی وجود ندارد. تعریفهای موجود از حاکمیت شرکتی در یک طیف وسیع قرار میگیرند. دیدگاههای محدود در یک سو و دیدگاههای گسترده در سوی دیگر طیف قرار قرار میگیرند.
حاکمیت شرکتی عبارت است از فرایند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منافع سهامداران (حساس یگانه، ۱۳۸۵).
حاکمیت شرکتی رویهها یا اقداماتی است که شرکتها از طریق آن اداره میشوند و بوسیله آن پاسخگوی سهامداران، کارکنان و جامعه میباشند (ابراهیم[۱۸]، ۲۰۰۴).
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، حاکمیت شرکتی(راهبردی) را به این صورت تعریف کرده است: “مجموعه ای از روابط بین مدیریت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر ذینفعان شرکت".
بانک جهانی نیز حاکمیت شرکتی را به این صورت تعریف میکند:” حاکمیت شرکتی به حفظ تعادل میان اهداف اجتماعی و اقتصادی و اهداف فردی و جمعی مربوط میشود. چارچوب حاکمیت شرکتی برای تقویت استفاده مؤثر از منابع و نیز پاسخگویی لازم به منظور نظارت بر آن منابع بوده و هدف آن، هم راستا نمودن هر چه بیشتر منافع افراد، شرکتها و جامعه می باشد.” (ابراهیم، ۲۰۰۴)
حاکمیت شرکتی مجموعهای از مکانیزمهای کنترلی درون شرکتی و برون شرکتی میباشد که تعادل مناسب میان حقوق صاحبان سهام از یک سو و نیازها و اختیارات هیئت مدیره را از سوی دیگر برقرار می کند و در نهایت این مکانیزمها اطمینان معقولی را برای صاحبان سهام و تهیه کنندگان منابع مالی و سایر گروههای ذینفع فراهم میسازند مبنی بر اینکه سرمایهگذاریشان با سود معقولی برگشت شده و مکانیزمهای ارزش آفرینی لحاظ خواهد شد (مشایخ و اسماعیلی، ۱۳۸۵).
تعریف عملیاتی:
حاکمیت شرکتی تابعی است از این عوامل، تعداد مدیران هیأت مدیره، نسبت (درصد) مدیران غیرموظف هیات مدیره به کل اعضای هیات مدیره، دوگانگی وظیفه مدیرعامل و مالکیت نهادی
نسبت (درصد) مدیران غیرموظف هیات مدیره به کل اعضای هیات مدیره ( BDIND )
تعریف مفهومی:
برای اندازهگیری درصد مدیران غیرموظف، درصد مدیران غیرموظف در هیات مدیره که شرکت در آن سال داشته است ملاک قرار خواهد گرفت (دکتر علی اسماعیل زاده مقری، دکتر محمد جلیلی و عباس زند عباس آبادی، ۱۳۸۹).
تعریف عملیاتی:
نسبت تعداد مدیران مستقل به تعداد کل مدیران هیأت مدیره