اندازه منفذ کیسه
اگر کمتر از ۱۵میلیمیکرون باشد، میتواند باعث کاهش تجزیهپذیری از طریق کاهش تجمع و محدود کردن میکروارگانیسمها و جلوگیری از خروج گازها و اگر بیش از ۴۰ میلیمیکرون باشد، باعث کاهش ذرات غیرقابل تجزیه و نامحلول شود.
نوع بافت کیسه
برخلاف پارچههای چند رشتهای، کیسههای تک رشتهای بیشتر متمایل به تحریک در تغییر شکل کیسه ها هستند و باعث افزایش به هدر رفتن ذرات از این طریق شوند.
آلودگی میکروبی
برآورد کمتر تجزیه نیتروژن در خوراکهای با نیتروژن کم. روش های حذف آلودگی پرهزینه، کاربر و کم دقت هستند.
۲-۸- روش تولید گاز (Gas production)
در این بررسی به منظور برآورد میزان تجزیه خوراک در شکمبه از روش کیسهگذاری (in situ) و برآورد میزان تخمیر نمونه خوراکی در آزمایشگاه (روش تولید گاز) انجام گرفت. فن تولید گاز اولین بار توسط منک و استینگاس (۱۹۸۸) ابداع و معرفی گردید و مقدار گاز تولیدی حاصل از تخمیر خوراک به وسیله میکروارگانیسمهای شکمبه در مدت ۲۴ ساعت به همراه فراسنجههای دیگر (پروتئین خام، الیاف خام، چربی خام و خاکسترخام) جهت تخمین انرژی قابل متابولیسم خوراکها استفاده میشود (Menke and Steingass, 1988). اساس فن تولید گاز مشابه سیستمی است، که توسط تیلی و تری (۱۹۶۳) ابداع شد، با این تفاوت که در فن تولید گاز به جای اندازه گیری ماده خشک از دست رفته، حجم گاز حاصل از تخمیر با گذاشتن نمونه های خوراک در داخل سرنگهای شیشهای مدرج به همراه مخلوط مایع شکمبه و بافر در زمآنهای مختلف ثبت میشود (Tilley and Terry,1963). میتوان با استفاه از یک گیرنده حساس نسبت به فشار، سیستم ساده تولید گاز را توسعه داده و برآورد میزان هضم علوفه در مایع شکمبه را در شرایط آزمایشگاهی تعیین کرد (Theodorou et al., 1991). اندازه گیری تولید گاز به واسطه سادگی این روش، در سالهای اخیر بطور روز افزونی برای برآورد مصرف اختیاری ماده خشک در حیوان به کار رفته است. بلومل و همکاران (۱۹۹۷) از این سیستم جهت تخمین نرخ و میزان تخمیر علوفهها و فیبر نامحلول در شوینده خنثی علوفهها استفاده کردند و پیشنهاد دادند که، از این اطلاعات میتوان جهت تخمین میزان ماده خشک مصرفی استفاده کرد. هضم غیرهوازی مواد آلی بوسیله میکروبهای شکمبه باعث تولید اسیدهای چرب فرار، دیاکسیدکربن، متان و به مقدار کمتری H2 میشود. بنابراین اندازه گیری تولید گاز در روش برون حیوانی میتواند برای مطالعات نرخ و مقدار هضم مواد غذایی مورد استفاده قرار گیرد. اولین بار از تکنیک تولید گاز برای ارزیابی ارزش انرژیزایی مواد خوراکی استفاده شد. از این روش برای تخمین اثر مواد ضدتغذیهای (مثل تاننها[۲۱])، چربیها، یونوفرها[۲۲] و ویتامینها بر روی توان انرژیزایی و قابلیت هضم مواد خوراکی، عملکرد و جمعیت میکروارگانیسمها نیز میتوان استفاده کرد.
۲-۹-تعیین میزان خوشخوراکی:
از اصطلاح خوشخوراکی جهت تشریح درجه تمایل حیوان به انتخاب و خوردن یک غذای خاص استفاده می شود، اما مترادف با مقدار مصرف غذا نیست . در تعیین چگونگی خوشخوراکی غذا تنها حواص بویایی ،لامسه و چشایی دخالت دارند. اغلب حیوانات اهلی از خود رفتار بوییدن را نشان می دهند . اما اندازه گیری اینکه تا چه حد حس بویایی برای تعیین محل غذا و انتخاب آن لازم است، کار مشکلی می باشد. اغلب از انواعی از مواد بودار(آروماتیک[۲۳])،مانند شوید(شبت)،گیشنیز، شنبلیله و تخم بادیان برای خوش بو کردن غذای حیوانات استفاده می شود.(McDonald et al., 1926) خوشخوراکی عبارت است از مجموعه عوامل فیزیکی و شیمیایی گیاه که دام را به خوردن یا نخوردن یک گیاه ترغیب می کند(رئوفی راد و همکاران.۱۳۹۲). با توجه به نتایج به دست آمده، کیفیت علوفه را میتوان با توجه به نوع دام، شاخصی از خصوصیات شیمیایی گیاه،در تعیین خوشخوراکی آن برشمرد. خوش خوراکی یا عدم خوشخوراکی به طور کلی نمایانگر خوردن یا اجتناب از خوردن یک گیاه است. خوشخوراکی به شرایط و خصوصیات گیاه گفته می شود که باعث تحریک دام می شود و دام آن گیاه را انتخاب می کند. همچنین ،می توان گفت خوشخوراکی مجموعهای است از خصوصیات گیاه، شامل مواد فیبری، مواد شیمیایی و مغذی و نیز خصوصیات گیاه شامل مواد فیبری، مواد شیمیایی و مغذی و نیز خصوصیات مورفولوژی مثل خارها و تیغها، که میل و رغبت یک حیوان را برای خوردن گیاه ویژهای برمی انگیزد (Heady, 1964). به طور کلی میتوان از روش مشاهده مستقیم مطالعه میزان مصرف علوفه یا شدت بهرهبرداری علوفه، روش استفاده از فیستوله ، تجزیه محتویات معده و روش تجزیه فضولات دامی برای اندازه گیری خوشخوراکی استفاده کرد(Vallentine, 2001). کیفیت علوفه گیاهان یکی از عوامل مهمی است که میتواند در تعیین خوشخوراکی گیاهان استفاده شود.(Arzani, 2009). تعیین کیفیت علوفه گیاهان عموماً پروتئین خام،انرژی متابولیسمی و ضریب همبستگی ماده خشک علوفه تعیین می شود.(Back et al., 2005). خوشخوراکی رابطهای است فی مابین طعم، بو،مزه و بافت یک خوراک و اثرات پس از هضمی مواد غذایی و سموم است که هر دو از خصوصیات گیاه و مرحله تغذیه ای دام و تجربه پیشین او از مواجه با آن خوراک، تاثیر می پذیرد (قدسی رائی.۱۳۷۵).
فصل سوم
مواد و روشها
۳- مواد و روشها
۳-۱- موقعیت و مشخصات آب و هوایی گیاه مورد مطالعه و محل اجرای آزمایش
کلیه آزمایشات در آزمایشگاه تغذیه دام گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و ایستگاه آموزشی تحقیقاتی سد سیستان دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل در ۲۵ کیلومتری جنوب زابل طی سال ۱۳۹۲ انجام شد. این منطقه با طول جغرافیایی ۶۱ درجه و ۳۱ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و ۵۵ دقیقه شمالی، در ارتفاع ۴۸۰ متری از سطح دریا قرار دارد. آب و هوای منطقه براساس طبقه بندی کوپن در اقلیم خشک بسیار گرم، با تابستانهای گرم و خشک و بر اساس طبقه بندی آمبرژه جزء مناطق بیابانی معتدل میباشد. براساس آمار ایستگاه هواشناسی زهک میانگین دراز مدت بارندگی در منطقه ۵۵ میلی متر است. میزان تبخیر سالیانه به طور متوسط ۵۰۰-۴۵۰ میلی متر، که میانگین دراز مدت درجه حرارت منطقه ۷/۲۱ درجه سانتی گراد و حداقل حرارت مطلق ۷- درجه سانتیگراد میباشد (Ahmadian et al., 2003).
۳-۲- دامهای مورد مطالعه
برای انجام آزمایشات تعیین تجزیهپذیری این تحقیق از دو راس گاو نر بومی فیستوله دار استفاده شد که در سال ۱۳۸۹در مزرعه سد سیستان فیستولهگذاری شده و در همین محل نگهداری میشوند.
۳-۳- روش نمونهبرداری و آماده سازی نمونههای چغندرعلوفهای
نمونه برداری از قسمتهای مختلف چغندرعلوفهای (ریشه، برگ، بوته کامل) در اواخر آبان ماه سال ۱۳۹۲ به شیوه تصادفی – سیستماتیک از مزارع شهرستان تربت حیدریه انجام شد. نمونهها به قطعات ۱ تا ۲ سانتیمتری خرد و پس تعیین میزان رطوبت تیمارهای مختلف (ریشه، برگ و بوته کامل) .خشک کرده ، نمونه ها جهت بررسی ارزش غذایی آسیاب شده و جهت آماده سازی تیمارهای سیلو شده مابقی تیمارهای خرد شده به نسبت مناسب جهت پایین آمدن رطوبت و رسیدن به حد مطلوب (۶۵ درصد) همراه کاه به طول کامل مخلوط گردید سپس در کیسههای نایلونی بهصورت فشرده به نحوی که تا حد امکان داخل آن هوایی باقی نماند سیلوسازی گردید. نمونه های سیلو شده پس از ۴۵ روز باز و در ابتدای امر pH آن اندازه گیری شد. پس از اندازه گیری pH به میزان مورد نیاز از سیلاژها برداشته و رطوبت آن اندازه گیری شد. در ادامه به میزان مورد نیاز جهت بررسی ارزش غذایی تیمارها خشک، آسیاب و مورد استفاده قرار گرفت.آزمون خوشخوراکی تیمارهای اجزاء مختلف چغندرعلوفهای در مرحله پس از برداشت از مزرعه وآزمون خوشخوراکی تیمارهای سیلو شده پس از باز نمودن سیلاژها انجام گرفت .
تیمارهای آزمایشی شامل موارد ذیل بودند:
تیمار ۱: ریشه چغندرعلوفهای
تیمار۲: سربرگ وطوقه چغندرعلوفهای
تیمار۳: بوته کامل چغندرعلوفهای
تیمار ۴: سیلاژ ریشه چغندرعلوفهای به همراه کاه گندم
تیمار ۵: سیلاژ برگ وطوقه چغندرعلوفهای
تیمار ۶: سیلاژ بوته کامل چغندرعلوفهای به همراه کاه گندم.
روش سیلوسازی در کیسههای نایلونی ۲۵ کیلوگرمی انجام گرفت. بعد از ۴۵ روز سیلوها باز شدند. در ابتدا pH هر کدام از سیلوها با بهره گرفتن از pH متر اندازهگیری شد(Polan et al., 1998). پس از خشککردن نمونهها، به طور مجزا توسط دستگاه آسیاب دارای الکی با قطر ۲ میلی متر آسیاب شدند و سپس از هر تیمار نمونهها برداشته شدند و برای انجام آزمایش تجزیه تقریبی جهت تعیین ترکیب شیمیایی مورد استفاده قرار گرفتند.
۳-۴- روشهای ارزشیابی مواد خوراکی
هدف اصلی از ارزشیابی مواد خوراکی به دست آوردن اطلاعاتی در مورد ترکیبات شیمیایی، قابلیت تجزیهپذیری، گوارش پذیری آنها میباشد (Givens et al. 1987). در این تحقیق ترکیبات شیمیایی و ‘,گوارشپذیری نمونهها به روشهای زیر تعیین گردیدند:
۱- تعیین ترکیبات شیمیایی به روش تجزیهتقریبی(۱۹۹۰ AOAC,) و اندازهگیری اجزاء دیواره سلولی به روش ون سوست(Van Soest et al.,1991).
۲- تعیین میزان تجزیهپذیری ماده خشک و گوارشپذیری به روش فیستولهگذاری با بهره گرفتن از تکنیک کیسههای نایلونی(Ørskov et al., 1980) و تولید گاز (Menke and Steingass, 1988) .
۳-۴-۱- تعیین ترکیبات شیمیایی
۳-۴-۱-۱- اندازه گیری pH سیلو
حدود ۲۵ گرم از نمونه تازه در بشر ۵۰۰ میلیلیتری توزین و ۱۰۰ میلیلیتر آب مقطر به آن اضافه گردید. نمونه بهخوبی با آب مخلوط و به مدت یک ساعت این مخلوط هر ۱۰ دقیقه یکبار بهم زده شد. پس از گذشت یک ساعت عصاره حاصل در بشر کوچکتری ریخته شد و pH محلول با بهره گرفتن از pH متر (مدل۵۱۰ pH ) قرائت گردید (Polan et al, 1998). یکی از شاخصهای مهم که در ارزشیابی علف سیلو شده مورد توجه قرار میگیرد، pH میباشد که با اندازه گیری آن میتوان تا حد زیادی به میزان اسیدلاکتیک تولید شده در سیلو و نیز کیفیت فرایند تخمیر و وضعیت پایدار مواد سیلو شده پی برد (سیادت، ۱۳۷۱). در ارزیابی کیفی یک سیلاژ خوب و مناسب،می توان ملاک های چون رنگ ،بو و عطر، بافت، درجه حرارت و pHرا در نظر گرفت . یکی از راه های ارزیابی کیفی سیلاژ، شاخص فلینگ (Fleing point) می باشد(Denek,N and Can,A.2006).که آن سیلاژ بسته به میزان pH وDM مورد ارزیابی قرار می گیرد.درجه بندی سیلاژ از نظر کیفیت براساس شاخص فیلینگ به شرح ذیل می باشد.
جدول۳-۱ : درجه بندی سیلاژ از نظر کیفیت براساس شاخص فلینگ