هم در ارتباط هستند و به یکدیگر اعتماد دارند، تعامل اجتماعی ساده تر ساخته شده و جریان اطلاعات بهبود می یابد(پیکونن،۲۰۰۶). اما واقعیت آن است که علی رغم جمعیت زیاد جوانان در روستا، جوانان روستایی از نظر قدرت سیاسی و اجتماعی محدود شده اند و تمایل برای تسلط بر تصمیم گیری در تمام سطوح در جوامع سنتی بر عهده ی افراد مسن و به خصوص مردان مسن تر است. در حال حاضر به طور گسترده ای پذیرفته شده که جوانان می توانند نقش مهمی در بهبود مدیریت در هر دو سطح ملی و محلی بازی کنند(بنل، ۲۰۰۷). سرمایه های اجتماعی و اقتصادی درون منطقه و اجتماعات محلی از عوامل موفقیت در نظرگرفته می شوند، چراکه جوانان بنا دارند زندگی بزرگسالی و هویت خود را در همان اجتماع محلی و منطقه ی زادگاهشان بسازند(تیسن و همکاران،۲۰۱۲). توانمند سازی جوانان به عنوان مرحله مهمی در زندگی برای ساخت و ساز سرمایه انسانی به رسمیت شناخته شده است (ایمه،۲۰۱۲). از این رو جوانان باید بسیج شوند به طوری که آنها قادر به مشارکت کامل و به دست آوردن مالکیت بر توسعه را داشته باشند. استراتژی ها و سیاست های سازمان های جوانان روستایی از هر نوع باید به عنوان یک عنصر کلیدی در بالا بردن ظرفیت سازمانی برای فقرا تاسیس و تقویت شود (بنل، ۲۰۰۷).
۱۹-۲ سرمایه انسانی - آموزش پایه
جوانان روستایی در مقایسه با جوانان شهری تمایل نسبتا ضعیفی به تحصیل دارند(بنل، ۲۰۰۷). بسیاری از مناطق روستایی یا فاقد مدارس هستند و یا مدارس آن ها فاقد آموزش و یادگیری مستمر، امکانات اساسی و معلمان واجد شرایط است (پام، ۲۰۱۴). نزدیک به ۱۴۰ میلیون جوان در کشورهای در حال توسعه به عنوان بی سواد طبقه بندی شده. به طور کلی، آماده سازی جوانان روستایی برای کار مولد ضعیف است. به گزارش جهانی توسعه ۲۰۰۷، با توجه به شرایط در حال تغییر نیاز است که توجه بیشتری به سرمایه های انسانی داده شود (بنل، ۲۰۰۷). بنا به گفته کرمی دهکردی(۱۳۷۷) با وجود اینکه کشاورزی در جامعه روستایی مهمترین رکن زندگی است و مسائل مربوط به آن به عنو ان اساسی ترین نیازهای مردم محسوب می گردد، لیکن در نظام آموزش برای این مناطق، جایگاه خاصی برای برنامه های آموزش کشاورزی وجود ندارد(قنبری و برقی،۱۳۸۸). فیری نظام اجتماعی، خانواده و مدرسه را در ایجاد انگیزه و شرایط فکری لازم برای جذب جوانان روستایی به فعالیت های کشاورزی دارای نقشی سازنده می داند(فیری[۷۲]، ۲۰۰۶).
گوبلی (۱۹۹۶) جوانان بهره برداران آینده ی منابع تولید بوده و برای بهره برداری پایدار از این منابع به آموزش های گوناگون نیاز دارند. با آموزش جوانان، می توان به داشتن روستاییانی آگاه و توانمند برای نیل به اهداف توسعه ی روستایی امیدوار بود، برنامه های توسعه ی جوانان روستایی وسیله ای با اهداف تامین نیازهای اساسی، اجتماعی و نیز فراهم سازی زمینه ی کسب مهارت ها و صلاحیت های فردی است که آن ها احساس می کنند برای ورود موفقیت آمیز به دوره ی بزرگسالی بدان نیاز دازند(تاجری مقدم و همکاران،۱۳۹۲). از آن جایی که اکثریت جوانان روستایی به امور کشاورزی اشتغال دارند و کشاورزی علمی است که باید با عمل باشد. یکی از راه های موفقیت در این بخش، متحول ساختن روحیه ی جوانان روستایی و سوق دادن آن ها به کارهای عملی کشاورزی با بهره گرفتن از فنون(تکنیک) جدید تولید است. نظر به اینکه جوانان نسبت به بزرگسالان تجربه ی کاری کمتری داشته و روش های سنتی و کم بازده ی تولید در ذهن آن ها نقش بسته است، در آموزش کمتر با مشکل روبرو می شوند به خصوص جوانانی که باسواد بوده و تونایی استفاده ی بهتر و بیشتر از نتایج تجربه های علمی و تحقیقی را در زمینه های مختلف کشاورزی را دارا باشند این جوانان ثابت نموده اند چنان چه آموزش های مناسبی ببینند و از حمایت سازمان های مربوطه برخوردار شوند، نیروی کارآمد محسوب شده و در بخش های مختلف حرکت های اصولی و سازنده ای را به وجود خواهند آورد. لذا توجه به امر آموزش و پرورش جوانان روستایی به عنوان مولدین آینده ی محصولات کشاورزی و منبع عظیم انتقال تکنولوژی به نسل های آینده، لازم و ضروری به نظر می رسد(محبوبی قمی و میردامادی،۱۳۸۲).
به گزارش فائو و یونسکو (۲۰۰۵) و بر طبق نظریه ی سرمایه ی انسانی، سطح آموزش نیروی کار کشاورزی، بر بهره وری کشاورزی تاثیر می گذارد، این ارتباط ممکن است به سه شکل باشد:
- آموزش می تواند کیفیت کار کشاورزی را از طریق توانمندسازی آنان برای تولید بیشتر با بهره گرفتن از عوامل تولید موجود بالا ببرد(غیر از کار)
- آموزش می تواند میزان کارآیی منابع تخصیص یافته را بالا ببرد
- آموزش می تواند به کشاورزان کمک کند تا با بهره گرفتن از متون جدید، راه های اثربخش تر تولید را انتخاب کند(عسکری بزایه و مجیب حق قدم،۱۳۹۰).
سوانسون و همکاران(۱۹۹۱) بر این باورند که نقش برنامه های آموزشی در ایجاد انگیزه در جوانان برای اشتغال در بخش کشاورزی و کاهش مهاجرت جوانان روستایی و دستیابی به ثبات پایدار روستایی شامل عوامل متعددی است که مهم ترین آنها به شرح زیر است:
۱) ایجاد مهارت های لازم جهت اشتغال مناسب
۲) ایجاد و رشد روحیه ی خلاقانه
۳) تقویت هویت و تعلق شهروندی (موسایی و عمانی، ۲۰۱۱) بنابراین می توان گفت یادگیری مستمر در کشاورزی مدرن برای موفقیت این برنامه حیاتی است(اودهیمبو، ۲۰۰۶).
۲۰-۲ سرمایه انسانی- آموزش مهارت
عمانی و چیذری معتقدند که جوانان روستایی در کشورهای در حال توسعه با چالش های مختلفی نظیر شرایط نامناسب کار و فرصت های محدود آموزشی مواجه هستند. بنابراین، ارزیابی دقیق نیازهای آموزشی و فراهم آوردن شرایط مناسب در این زمینه می تواند از مهاجرت بی رویه ی جوانان جلوگیری نماید(عمانی و چیذری[۷۳]، ۲۰۰۶). مطالعات مختلف نشان داده اند، چگونه آموزش را به عنوان تمرینی در حال حاضر(به خصوص آموزش متوسطه) به کار گیریم برای کمک به روند ساختن جوانان روستایی که در مهارت های کشاورزی نادیده گرفته شده و کشاورزی خود را به عنوان یک شغل کاهش داده است(کرافورد، ۲۰۱۱). نیروی انسانی ماهر و کارآمد از مهمترین اولویت ها برای دستیابی به توسعه روستایی و کشاورزی است. برای رسیدن به این مهم، آموزش شرط لازم برای بالابردن کارآیی و بهره وری این نیرو می باشد. از آنجا که بخش عظیمی از جمعیت کشور در مناطق روستایی ساکن هستند و اکثر آنان نیز در بخش کشاورزی مشغول فعالیت می باشند، ایجاد ساختار و استراتژی مشخصی برای کارآمد کردن این افراد در زمینه های مختلف شغلی خودشان)(بخش کشاورزی) بسیار ضروری به نظر می رسد(قنبری و برقی،۱۳۸۸). به گفته لی(۱۹۹۳) البته مطلب مهم در این زمینه این است که نباید فکر کنیم که هر نوع آموزش و یا نظام آموزشی به تنهایی می تواند طلایه دار دگرگونی در روستاها و یا بخش کشاورزی باشد. بلکه آموزش در مناطق روستایی باید با ظرافت خاصی بتواند روستائیان را نسبت به مسائل کشاورزی و روستایی حساس نماید و آنها را در زمینه های ایجاد اشتغال، درآمد، رفاه و … در مناطق روستایی خودشان آگاه نماید)قنبری و برقی،۱۳۸۸).
۲۱-۲ توسعه روستایی
توسعه فرآیندی همه جانبه است که در نتیجه آن، جامعه به سمت از میان برداشتن عوامل توسعه نیافتگی نظیر گرسنگی، فقر، بیماری، آسیب پذیری اجتماعی و بیکاری، حرکت می کند .در واقع هدف از توسعه تجدید سازمان نظام اجتماعی و اقتصادی است، به نحوی که در این فرایند، علاوه بر بهبود سطح زندگی دگرگونی های اساسی در نهادها، زیربناهای اجتماعی، مدیریت و نهایتا در رفتار انسان ها پدیدار می گردد(خاتون آبادی،۱۳۸۴). توسعه روستایی، به عنوان مفهومی تلقی شده است که قصد ارتقای استانداردهای زندگی افراد را دارد و به عنوان پیش زمینه ای برای کاهش فقر روستایی قلمداد می شود (تورجمان[۷۴]،۲۰۰۰). از این رو توسعه ی روستایی یک مفهوم جامع و چند بعدی است که هم در برگیرنده ی توسعه ی کشاورزی و فعالیت های وابسته بدان است و هم زیربناهای اقتصادی، خدمات اجتماعی، فرهنگی و توسعه ی انسانی را در بر می گیرد. بدین ترتیب مفهوم توسعه ی روستایی عبارت است از بازخوردی از عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، نهادی و کالبدی. به طور کلی توسعه ی روستایی اصولا به معنی تغییر شکل اساسی در همه ی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روابط انسانی در روستاهاست که به تدریج شرایط زندگی روستاییان را بهبود بخشیده، عامه مردم روستاها از مواهب آن بهره مند می شوند(بهرامی، ۱۳۸۳). هدف اصلی از اجرای برنامه های مختلف در نواحی روستایی، رسیدن به توسعه ی روستایی است و یکی از اهداف کلان توسعه نیز کاهش بیکاری، ایجاد و افزایش فرصت های شغلی است. بیکاری و کمبود فرصت های شغلی، نتیجه ی نابرابری بین عرضه و تقاضای نیروی کار و یا بازار کار در روستاهاست. از سوی دیگر، کاهش رشد بخش کشاورزی درنواحی روستایی و نیز کاهش شاغلان آن، این واقعیت را نشان می دهد که در آینده، افزایش اشتغال در نواحی روستایی بیشتر در گروِ توسعه ی بخش های صنعت و خدمات است (رضوانی،۱۳۸۷). تاجری مقدم و همکاران به نقل از محبوبی اظهار می دارند جوانان روستایی اعم از دختر و پسر، با توجه به توانمندی های خود، سهمی به سزا در رشد و نمو روستاها دارند، این در حالی است که روستاها به صورت مستقیم در حوزه های کشاورزی، صنعت و دامداری برای هر کشوری تاثیر گذارند و بدین دلیل، توجه به جوانان روستایی تحصیل کرده، خلاق و مبتکر می تواند بیش از پیش در پیشرفت و توسعه ی روستاها و حتی شهرها مهم باشد. جوانان روستایی بخشی از مخاطبان اصلی نظام آموزش ترویج، از توان های بالقوه و ارزشمند در راه دستیابی به اهداف توسعه ی روستایی به شمار می روند(تاجری مقدم و همکاران، ۱۳۹۲).
۲۲-۲ مشارکت جوانان در کشاورزی و توسعه روستایی
جوانان می بایست نقشی اساسی و مهم در جهت رسیدن به توسعه ی کشور ایفا کنند، چرا که آنان می خواهند در جامعه ادامه حیات داده و زندگی کنند(اودهیمبو[۷۵]، ۲۰۰۰). از طرفی نیز پایداری و پویایی توسعه ی کشاورزی و عمران روستایی در ایران، مستلزم بهره مندی کشور از سرمایه های انسانی ماهر و متخصص در زمینه های تولید و تبدیل محصولات کشاورزی می باشد(شهبازی و علی بیگی،۱۳۸۵). اولجید در تحقیقی با عنوان نگرش جوانان روستایی در زمینه ی پروژه ی توسعه، نقش جوانان روستایی را در کشاورزی بسیار مهم ارزیابی می کند بر اساس نتایج حاصل این تحقیق، رابطه معناداری بین نگرش به اشتغال در بخش کشاورزی و میزان مشارکت جوانان روستایی در زمینه ی پروژه های توسعه ی روستایی وجود دارد(اولجید، ۲۰۰۸). وانر[۷۶](۲۰۰۲) معتقد است که جوامع باید به نقش جوانان آگاه باشند چرا که جوانان بخش مهمی از بقای جامعه محسوب می شوند و هیچ کشوری نمی تواند مسائلش را بدون مشارکت جوانان حل کند(اسکندری و دین پناه،۱۳۸۵). از این رو برای درک توسعه ی روستایی، توجه به نگرش جوانان روستایی و زمینه های وسیع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ارتباطی و آمایشی نقش سازنده ای دارد(ری[۷۷]،۲۰۰۶). به همین دلیل از مهمترین چالش های توسعه روستایی از دیدگاه توسعه پایدار در ایران را مهاجرت نیروی انسانی از نواحی روستایی می داند که موجب تضعیف اقتصاد و فرهنگ روستایی و پیرتر شدن شاغلان کشاورزی شده و موجب شده است که فضاهای روستایی وضعیت ناپایداری را نشان دهند(تقدیسی و احمدی شاپور آبادی،۱۳۹۱). بنابراین یکی از استراتژی هایی که برای دستیابی به توسعه ی کشاورزی و روستایی استفاده می شود، میزان و درجه مشارکت جوانان روستایی در برنامه های عمران روستایی به منظور ایجاد انگیزه در آن ها برای اشتغال در فعالیت های کشاورزی می باشد از آن جایی که توسعه ی کشاورزی هر کشور متکی بر جوانان روستایی است، سیاستگذاران باید به نقش جوانان آگاه باشند و بر اساس نیازها و علایق آن ها برنامه ریزی کنند(اسکندری و دین پناه،۱۳۸۵).
یکی از عواملی که باعث ناپایداری روستایی، عدم ماندگاری جوانان روستایی و جذابیت پایین محیط های روستایی می شود، بهزیستی پایین در جوامع روستایی ایران است. شاخص های بهزیستی جامعه روستایی ایران در وضعیت پایین تری از جامعه ی شهری قرار دارد و همین امر سبب می شود که مناطق روستایی جذابیت های لازم را برای افراد نداشته باشند فاصله ی میان مطلوبیت زندگی در جامعه ی روستایی و شهری و حتی مناطق مختلف جغرافیایی کشور، مهاجرت روستاییان به شهرها را به یکی از معضلات امروزی کشور بدل ساخته است. بالطبع اگر این فاصله ها کم نشود و مطلوبیت ها و جذابیت های محیط های روستایی بالا نرود، روند مهاجرت شدت خواهد یافت. بنابراین مطلوبیت روستایی می تواند باعث افزایش حس تعلق، مشارکت، سرمایه گذاری، سرزندگی، قابلیت زیست و برگشت دوباره و حیات بخشی به روستا و محیط روستایی شود(رستمعلی زاده و سلیانی، ۱۳۹۰).
قدیری(۲۰۰۵) معتقد است که فعالیت های برجسته نقش جوانان روستایی در دستیابی به توسعه روستایی، شامل موارد زیر است:
۱) تاکید بر تشکیل گروه های محلی، متشکل از جوانان روستایی برای تحلیل نیازهای واقعی خود و منافع و نگرش نسبت به توسعه روستایی ، به منظور پایه ای برای ساخت شغل در مناطق روستایی، و به منظور ترویج منافع مشارکت
۲) سازمان و پیاده سازی در مورد آموزش های مناسب به منظور بالا بردن سطح دانش و مهارت های حرفه ای جوانان روستایی در زمینه های مختلف روستایی
۳) بررسی های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حرفه ای عوامل موثر بر نگرش و انگیزه جوانان روستایی به سمت اشتغال در مناطق روستایی و تقویت تسهیل و کاهش موانع(موسایی و آرایش[۷۸]،۲۰۱۱).
۲۳-۲ الگوهای مطالعه تمایلات شغلی
رفتار جستجوی کار فکر مثبت مربوط به کیفیت اشتغال است، زیرا جستجوی کار به احتمال زیاد منجر به فرصت های شغلی بیشتر می شود و اجازه می دهد که کارجو بهترین گزینه را انتخاب کند(وانبرگ و همکاران[۷۹]،۲۰۰۲). از طرفی تمایل جستجوی کار نیز ارتباط مثبت و معناداری با رفتار جستجوی کار دارد. همچنین نگرش جستجوی کار نیز پیش بینی قابل توجهی از تمایل جستجوی کار است و تمایل به طور کامل با واسطه ی اثرات نگرشی بر رفتار هستند(هفت و همکاران[۸۰]، ۲۰۰۰). در مورد رابطه بین نگرش و تمایلات رفتاری تئوریهای مختلفی وجود دارد که در این پژوهش برای سنجش تمایل رفتاری جوانان برای اشتغال در حرفه ی کشاورزی از دو تئوری رفتار برنامه ریزی شده و نظریه شغلی شناختی اجتماعی استفاده شده است. تئوری رفتار برنامه ریزی شده در واقع بسط یافته تئوری رفتار منطقی است (آجزن، ۱۹۹۱) این تئوری اولین بار در سال ۱۹۶۷ توسط آجزن و فیش بین ارائه گردید .هدف این تئوری پیش بینی و درک عوامل تأثیرگذار انگیزشی بر رفتار فرد بود. بر طبق این تئوری عامل تعیین کننده رفتار فرد، تمایل او برای انجام یا عدم انجام یک رفتار خاص است(آجزن و فیش بین [۸۱]، ۲۰۰۰). بر اساس این مدل، تصمیم گیری توسط یک ارزیابی منطقی از پیامدهای رفتاری هدایت شده که در مجموع درک مثبت و منفی پیامدها، تعیین نگرش جهانی به سوی گزینه های رفتاری است(بامبرگ و موزر[۸۲]، ۲۰۰۷).
از طرف دیگر هم عوامل محیطی بیرون از انسان و هم عوامل شناختی درون او در کنترل رفتار مؤثر است. به طور دقیق تر، فرآیندهای شناختی، محیطی و رفتار شخص بر هم تاثیر و تاثر متقابل دارند و هیچ کدام از این سه جزء را نمی توان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیین کننده رفتار انسان به حساب آورد(بندورا[۸۳]،۱۹۷۷). به عبارت دیگر خصوصیات فردی و محیطی بر رفتار تاثیر می گذارند(گلنز و ویسوانت[۸۴]،۲۰۰۸) و فرایند انتخاب شغل، متغیرهای محیطی و رفتاری را تحت تاثیر قرار می دهد(روگر و کرید[۸۵]،۲۰۱۱). روانشناسان حرفه ای برای مدت طولانی مایل به دانستن این مطلب بودند که چگونه موقعیت ادراکات و تفاوتهای فردی نتایج شغلی را تحت تاثیر قرار می دهد و همچنین رابطه بین تفاوت های فردی، عوامل محیطی و رفتارها که با هم منافع و تمایل شغلی را توضیح می دهند چگونه است؟(کونکلین و همکاران[۸۶]،۲۰۱۲). به عبارت دیگر چگونه محیط شخصی و باورهای فرهنگی انتخاب شغل و توسعه شغلی را تحت تاثیر قرار می دهند (تنگ و راس[۸۷]، ۲۰۰۷). از این رو از تئوری شغلی شناختی اجتماعی به عنوان تئوری دوم برای سنجش تمایل جوانان به اشتغال در حرفه کشاورزی استفاده شده است.
۱-۲۳-۲ تئوری رفتار برنامه ریزی شده [۸۸]
توسعه و آزمون تئوری عمل منطقی مبنی بر این فرض است که رفتارهای مورد مطالعه تحت کنترل بوده و کاملا ارادی هستند. بنابراین تئوری عمل منطقی تنها محدود به پیش بینی رفتارهای ارادی بود (آجزن،۱۹۹۹). در اوایل ۱۹۸۰ بود که بر این مدل انتقاداتی وارد شد و باعث شد تا برای حذف محدودیت های تئوری عمل منطقی تدبیری اندیشیده شود(یزدان پناه و همکاران[۸۹]، ۲۰۱۱). سپس آیزن در سال ۱۹۸۸ با توجه به محدودیت های مدل مذکور در مورد رفتارهای غیر ارادی افراد، با اضافه کردن عامل کنترل رفتاری درک شده این مدل را توسعه داد و تئوری رفتار برنامه ریزی شده را ایجاد نمود.(یزدان پناه و همکاران[۹۰]، ۲۰۱۴). رابطه تمایل رفتاری با رفتار نشان می دهد، افراد تمایل دارند در رفتارهایی درگیر شوند که قصد انجام آن ها را دارند. بنابراین رفتار همیشه بعد از قصد رفتاری و متصل به آن است. این تئوری بر این فرض استوار است که رفتار منحصرا تحت کنترل تمایل رفتاری می باشد. در نتیجه بیشترین کاربرد این تئوری در رفتارهای ارادی (رفتارهایی که برای انجام شدن، تنها نیازمند اراده و تمایل فرد می باشند)(کانر و آرمیتاژ[۹۱]، ۱۹۹۸). تئوری رفتار برنامه ریزی شده یک تئوری شناختی اجتماعی است که به منظور درک و پیش بینی انجام یا عدم انجام رفتار انسان طراحی شده و تاثیر سه عامل نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درک شده بر قصد انجام رفتار را تعیین نمود (آجزن، ۱۹۹۹). به عبارت دیگر سه عامل مذکور مستقیما بر تمایل فرد تاثیر می گذارند تا یک رفتار را شکل دهند لذا تئوری رفتار برنامه ریزی شده می تواند یک تئوری مؤثر به منظور مطالعه و درک تمایل های رفتاری باشد(مورئان و همکاران[۹۲]،۲۰۱۱).
بنابراین در ادامه تئوری رفتار برنامه ریزی شده تشریح شده است:
۱-۱-۲۳-۲ قصد یا تمایل[۹۳]
عامل اصلی تعیین رفتار در تئوری رفتار برنامه ریزی شده نیت فرد برای انجام آن رفتار است. نیات به عنوان عوامل انگیزشی هستند که رفتار را تحت تاثیر قرار می دهند. تمایلات نشان دهنده ی آن هستند که فرد چقدر تمایل دارد برای انجام رفتار تلاش کند. به عنوان یک قاعده ی کلی تمایل قوی تر برای انجام یک رفتار، بیشتر احتمال دارد عملی شود(آجزن، ۱۹۹۹). از این رو سازه تمایل دلالت بر میزان اشتیاق و راغب بودن افراد برای سعی و تلاش و برنامه ریزی برای انجام رفتار می باشد(کوک و فرینچ[۹۴]، ۲۰۰۸). تمایل به طور کامل واسطه ی اثرات نگرشی و هنجار ذهنی بر رفتار است( هفت و همکاران، ۲۰۰۰). به عقیده لنت و همکاران(۱۹۹۴) تئوری رفتار برنامه ریزی شده استدلال می کند که بهترین پیش بینی کننده رفتار قصد به انجام رفتار است. به طور مشابه، نظریه شغلی شناختی اجتماعی نشان می دهد که اهداف و مقاصد پیش بینی کننده مشارکت در فعالیت و رفتار هستند(زیکیک و ساک، ۲۰۰۹).
۲-۱-۲۳-۲ نگرش[۹۵]
نگرش نسبت به رفتار اشاره دارد به درجه ای که یک فرد دارای ارزیابی مطلوب یا نامطلوب از رفتار مورد نظر است(نچیس[۹۶]، ۲۰۱۲). به عبارت دیگر، نگرش احساس کلی افراد در مورد مطلوب بودن یا مطلوب نبودن یک موضوع یا رفتار خاص می باشد(الیسون[۹۷]، ۲۰۰۳) . همچنین نگرش فرد نسبت به پیامد آن رفتار، یعنی باور فرد به این که آیا رفتار به پیامد مثبت یا منفی منجر می گردد(فوروارد[۹۸]،۲۰۰۶). در واقع نگرش، ارزشیابی مثبت یا منفی فرد به انجام یک رفتار است و میزان آن به سنجش اعتقاد فرد نسبت به نتایج یک رفتار و ارزیابی میزان مطلوبیت نتیجه آن رفتار تعیین میشود (ساترلند[۹۹]، ۲۰۱۱). نگرش به طور مستقیم رفتار را تعیین نمیکند بلکه به طور غیر مستقیم و از طریق تمایل رفتاری بر رفتار اثر دارد (بامبرگ و موزر، ۲۰۰۷). به عبارت دیگر نگرش در نوع رفتار انسان نقشی تعیین کننده دارد و تمایل و تصمیم انسان در انجام یا عدم انجام هر کاری بدان وابسته است (اسبورن و دیر، ۲۰۰۰).
۳-۱-۲۳-۲ هنجار ذهنی[۱۰۰]
در چارچوب تئوری رفتار برنامهریزی شده، مفهوم هنجار ذهنی در درجه اول فشار اجتماعی درک شده که افراد مرجع مهم، در انجام یا عدم انجام رفتار دارند، می باشد(بامبرگ و موزر، ۲۰۰۷) و اشاره به برداشت فرد از نظرات افراد مهم برای انجام یا عدم انجام رفتار است (دیبار[۱۰۱]، ۲۰۰۶). به عبارتی نشاندهنده میزان اهمیت به نظر سایر افراد درمورد رد یا پذیرش رفتار مورد نظر است(ساترلند، ۲۰۱۱). به طور کلی هنجارذهنی اشاره به این مسئله دارد که فشارهای اجتماعی درک شده ممکن است باعث شود فردی رفتار خاصی را انجام دهد یا ندهد (چتزیسارانتیس[۱۰۲]،۲۰۱۱).
۴-۱-۲۳-۲ کنترل رفتاری درک شده[۱۰۳]
کنترل رفتار درک شده، نقش مهمی در تئوری رفتار برنامهریزی شده دارد؛ در واقع تئوری رفتار برنامهریزی شده با اضافه شدن کنترل رفتار درک شده است که از تئوری عمل منطقی متفاوت شده است (آجزن، ۱۹۹۹). سازه کنترل رفتاری درک شده به عنوان سومین عامل تعیین کننده قصد انجام رفتار به درک فرد از آسانی و سختی انجام رفتار مربوط است(هرناندز و مازون[۱۰۴]، ۲۰۰۷). به عبارت دیگر تخمین توانایی فرد برای انجام رفتار کنترل رفتار درک شده نامیده میشود(بامبرگ و موزر، ۲۰۰۷). همچنین باور به وجود یا عدم وجود فاکتورهایی که عملکرد رفتار را تسهیل میکند (ساترلند، ۲۰۱۱).
کنترل رفتاری درک شده در تئوری رفتار برنامه ریزی شده، ادراک از محدودیتهای درونی و بیرونی انجام رفتار را انعکاس می دهد(چتزیسارانتیس، ۲۰۱۱). همچنین می توان گفت کنترل رفتاری درک شده اشاره به درجه ای دارد که یک فرد احساس می کند انجام دادن یا ندادن یک رفتار تحت کنترل ارادی او می باشد .اگر افراد معتقد باشند که آنها منابع یا فرصت هایی برای انجام دادن رفتار مورد نظر در اختیار ندارند، احتمال انجام رفتار مورد نظر کمتر خواهد شد حتی اگر افراد نسبت به انجام رفتارمورد نظر نگرش مثبتی داشته باشند، و یا اگر آنها اعتقاد داشته باشند که افراد مهم دیگر انجام آن رفتار را تائید می کنند(آجزن، ۱۹۹۹).
نگرش نسبت به رفتار
رفتار
نیت
هنجار ذهنی
کنترل رفتاری درک شده
شکل۱-۲. تئوری رفتار برنامه ریزی شده(آجزن،۱۹۹۹)
اگر چه محاسن تئوری رفتار برنامه ریزی شده به طور گسترده ای به رسمیت شناخته شده است ولی از زمانی که فرمول آن در اواسط ۱۹۸۰ به وجود آمد تلاش می شود تا متغیرهای جدیدی در چارچوب آن وجود داشته باشد و در نتیجه قدرت پیش بینی خود را افزایش دهد. از اینرو به جز متغیرهای ذکر شده برخی محققان معتقدند رابطه قصد و رفتار می تواند تحت تاثیر متغیرهای دیگری چون هنجار اخلاقی، هویت فردی و هنجار توصیفی نیز قرار گیرد(یزدان پناه و همکاران، ۲۰۱۱؛ کته و همکاران[۱۰۵]،۲۰۱۱؛ هولست و ایورسن[۱۰۶]،۲۰۱۲؛ لازراس و همکاران[۱۰۷]،۲۰۱۰؛ مانستد[۱۰۸]،۲۰۰۰؛ فوروارد،۲۰۰۶) و با اضافه کردن این متغیرها می توان بر قدرت تبیین کنندگی تئوری رفتار برنامه ریزی شده افزود(آجزن،۱۹۹۹؛ کانر و آرمیتاژ،۱۹۹۸).
۵-۱-۲۳-۲ هنجار اخلاقی[۱۰۹]
محققان مختلف هنجار اخلاقی را به عنوان پیشبینی کننده مستقل اضافی تمایل (علاوه بر نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتار درک شده) میدانند (بامبرگ و موزر،۲۰۰۷). در این راستا بیسونت و کنتنتو هنجار اخلاقی را مسئولیت درک شده نامیدهاند و این متغیر را بر رفتار و تمایل مؤثر میدانند( یزدان پناه و همکاران،۲۰۱۱؛۲۰۱۴) و عبارت از تصور فرد از درست یا نادرست بودن اخلاقی انجام یک رفتار خاصی که دربرگیرنده احساس شخصی و احساس مسئولیت فرد در قبال انجام یا عدم انجام آن رفتار خاص است(آجزن،۱۹۹۹؛ کانر و آرمیتاژ،۱۹۹۸). به عبارت دیگر هنجارهای اخلاقی، قوانین یا ارزش های درونی اخلاقی، هستند که به وسیله پاداش ها و یا مجازات های خود هدایتی پیش بینی شده برانگیخته شده اند(آرولا و همکاران[۱۱۰]، ۲۰۰۹). هنجار اخلاقی تعیین کننده ی نیت رفتاری پیشنهاد شده توسط تریندیس (۱۹۸۰) است که رفتار بین فردی و اشاره به احساس تعهد اخلاقی فرد نسبت به انجام دادن رفتار است(کته و همکاران، ۲۰۱۱).
۶-۱-۲۳-۲ هویت خود[۱۱۱]
همچنین در مدل رفتار برنامه ریزی شده شواهد در حال رشد برای گنجاندن مفهوم خود (چگونه یک فرد خودش را درک می کند) به عنوان پیش بینی کننده از تمایل رفتار وجود دارد (بارتون[۱۱۲]،۲۰۰۴؛ پلینگ و ویت[۱۱۳]، ۲۰۰۹؛ نیگبار و همکاران[۱۱۴]،۲۰۱۰). با توجه به اهمیت هویت خود در ساختار روانشناسی اجتماعی و معاصر به چالش کشیدن آن در بسیاری از موارد ممکن است در بررسی تاثیر در تصمیم گیری مطلوب باشد. هویت به عنوان جنبه های برجسته و ماندگار از درک خود فرد می باشد. هویت خود از هنجار ذهنی متفاوت و اغلب به عنوان هنجار اجتماعی درونی نشان داده می شود(بارتون،۲۰۰۴). یک مطالعه توسط چارنگ و همکاران(۱۹۸۸) نیز نشان داد که او نیز به هویت خود به عنوان یک عامل مستقل از تمایل رفتاری دست یافت(هولست و ایورسن،۲۰۱۲). طبق تئوری استریکر مفهوم خود شامل ارزیابی فرد از مجموعهای از نقشهای اجتماعی ساخته شده اجتماعی است و منعکس کننده حدی که یک فرد خودش را دارای شاخصهایی برای انجام آن نقش اجتماعی خاص میبیند( یزدان پناه و همکاران،۲۰۱۱؛ ۲۰۱۴). مفهوم خود، بنابراین، به عنوان یک برچسب که مردم برای توصیف خود استفاده می کنند، تفسیر شده است. همچنین انتظار می رود تاثیر مهمی بر نیات داشته باشد (کوک و همکاران[۱۱۵]،۲۰۰۲). به عبارت دیگر طبق تئوری استرایکر، خود مجموعه ای از نقش های ساختار اجتماعی است که منعکس کننده میزانی است که هر فرد خود را به عنوان معیاری برای نقش های اجتماعی خاص می بیند(پلینگ و ویت، ۲۰۰۹).
۷-۱-۲۳-۲ هنجار توصیفی[۱۱۶]
به گفته ی آرونسون و ویلسون هنجار توصیفی اطلاعات مربوط به راه قابل قبول و یا معمولی رفتار به داخل هر گروه مشخص و از رفتار اعضای گروه های دیگر مشتق شده است. هنجارهای توصیفی منعکس کننده درک در مورد میزان شیوع یک رفتار است و سنجش اعتقاد فرد در مورد رفتارهای دیگران می باشد(فوروارد[۱۱۷]،۲۰۰۸). تعداد قابل توجهی از پژوهش ها نشان داده شده که هنجارهای توصیفی یک منبع مهم نفوذ در رفتار را تشکیل می دهند. با این حال، این نفوذ همیشه در جهت مورد نظر نیست. تا به امروز، اکثر مطالعات بر هنجارهای توصیفی و رفتار سلامت متمرکز شده اند(استوکا و همکاران[۱۱۸]، ۲۰۱۲). همچنین سازه ای است که به عنوان پیش بینی رفتار مورد استفاده قرار می گیرد، که انعکاس درک رفتار افراد دیگر برای انجام رفتاراست(ویت و همکاران[۱۱۹]، ۲۰۰۹). به عبارت دیگر جزئی از باورهای هنجاری اما سازه ای مجزا از هنجار ذهنی است که اشاره دارد به ذهنیت فرد نسبت به اینکه چقدر دیگران (افراد مهم در زندگی) آن رفتار خاص را انجام می دهند(فوروارد،۲۰۰۶). هنجارهای توصیفی نفوذ رفتار، دادن اطلاعات غیر مستقیم در اعمال تطبیقی در یک وضعیت خاص می باشد(کانووا و همکاران[۱۲۰]،۲۰۰۸). مطالعات کمی در زمینه هنجارهای توصیفی انجام گرفته و بیشتر مطالعات انجام گرفته کاربرد این هنجار را در رفتارهایی ضد اجتماعی متمرکز کرده است(فوروارد، ۲۰۰۶).
۲-۲۳-۲ نظریه شغلی شناختی-اجتماعی[۱۲۱]
نظریه شغلی شناختی اجتماعی یکی از مهمترین نظریه های پذیرفته شده و دارای اعتبار مورد بحث در ادبیات حرفه ای جهت درک علایق شغلی و تمایلات است(اسمیت و فؤاد[۱۲۲]،۱۹۹۹؛ سوانسون و گر[۱۲۳]،۲۰۰۰؛ گر و لیورک[۱۲۴]،۲۰۰۰). نظریه شغلی شناختی اجتماعی توضیح کارکرد روانی اجتماعی انسان در شرایط تعامل میان رفتار، شناخت، عوامل شخصی و رویدادهای محیطی است(زیکیک و ساک[۱۲۵]، ۲۰۰۹). این نظریه که بر پایه ی نظریه ی بندورا توسعه یافته است، برای تبیین و پیش بینی دستاوردهای عملکرد با توجه به همه ی جنبه های شناختی، عاطفی و رفتاری و در نظر گرفتن مسائل شغلی مناسب به نظر می رسد(لنت و همکاران[۱۲۶]، ۲۰۱۰). چارچوب نظریه شغلی شناختی اجتماعی متمرکز بر سه متغیر باورهای خودکارآمدی، نتیجه ی انتظارات و اهداف(تمایل) است (یوول و همکاران[۱۲۷]،۲۰۱۲). بنابراین در ادامه نظریه شغلی شناختی اجتماعی تشریح شده است :
منابع پایان نامه درباره شناسایی سازه های مؤثر بر تمایل جوانان روستایی شهرستان باغملک ...