برای این که شخص به مقام صبر دست یابد و صابر و شکیبا گردد میبایست از نظر اعتقادی و بینشی و نیز نگرشی به گونهای باشد که مشکلات و مصیبتهای گوناگون را برتابد و جا نزند. قرآن در برخی از آیات به بسترهای ایجادی صبر اشاره کرده است که در این جا به برخی از آنها پرداخته میشود.
۳-۳-۱٫صبر، ابزار تکامل:
سیّد اصفهانی، در کتاب مقام صبر مینویسد: « انسان میبایست به این باور برسد که دنیا برای انسان بستری برای آزادسازی ظرفیتهاست و در این جاست که میتواند راه تکامل را در پیش گیرد و به کمال شایستهاش برسد. باور به این که مصیبتهایی که بر او وارد میشود زمینهساز بروز استعدادها و توانمندیهایی است که در او سرشته شده و در این مشکلات و سختیها خود را آزاد میسازد و به فعلیت میرساند. باور به این فلسفه وجودی بسیاری از مصیبتها و آزمایشها، توانمندسازی و ظرفیت سازی برای رشد و تکامل اوست و این باور که در شکیبایی میتواند به کمال خود برسد، یکی از بسترهای مناسب تعالی و تکامل بشر است. (قرآن کریم ۲۵-۲۰) اینها شماری از امور بینشی و نگرشی است که به انسان کمک میکند تا شخصی صابر و شکیبا شود. در حقیقت این مسایل و اعتقادات، زمینه ایجادی صبر را فراهم میآورد.» (سیّد اصفهانی،۱۳۸۴: ۶۲)
۳-۳-۲- سرمشق گیری از قهرمانان صبر:
سرمشق گیری از قهرمانان صبر در قرآن کریم بارها ذکر گردیده است. خداوند مصایب و سختیهایی را که بر پیامبران بزرگ در طول حیات مبارک آنان رخ داده است توصیف می کند و از انسانها میخواهد در برابر ناملایمات زندگی با الگو گیری از پیامبران خدا از خود مقاومت و صبوری نشان دهند.
اصغر عابدزاده در کتاب صبر در کلام وحی مینویسد: «انسان به طور طبیعی از الگوها پیروی میکند و آنان را سرمشق زندگی خویش قرار میدهد. الگوها به یاد میآورند که انسان، هم قادر به عبور از بحران مشکلات و مصیبتهاست و هم این که این راه پیش از این پیموده شده و انسانهایی با پیروی از راه صبر و شکیبایی به پیروزی و مقصد و مقصود رسیدهاند.
از این رو قرآن به کسانی که گرفتار مصیبت هستند الگوهایی را مطرح میکند که از آن میان پیامبران اولوالعزم (علیهمالسلام) هستند: «فَاصْبِرْ کِما صَبَرَ اولوا الْعَزمِ مِنَ الْرُسل»؛ ( قرآن کریم، ۴۶- ۳۵) پس همانند پیامبران دارای عزم و اراده قوی شکیبایی ورز و جزع و فزع نمیکند.» (عابدزاده، ۱۳۸۵: ۴۳)
۳-۳-۳- صبر در مقام توّکُل به لطف خداوند:
انسان میبایست به این مسئله امید داشته باشد که در پی هر تنگنا و سختی و مصیبتی، آرامش و آسایش و آسانی است؛ بلکه به این مقام از باور برسد که این گشایش فراتر و بیشتر و از نظر شمارش نیز افزونتر از مصیبت و سختی است که بدان مبتلا شده بود.
علی محمد حیدر نراقی در کتاب، صبر کیمیای سعادت میآورد: «خداوند میفرماید پس از هر عسر و سختی آسانی است. (انشراح آیات ۵ و ۶) این آسانی هم در دنیاست و هم در آخرت میباشد. به این معنا که وی دو سود در دنیا میبرد و یا دست کم از گشایش و آسانی دوگانهای برخوردار میگردد.
خداوند در آیات ۴۱ و ۴۲ سوره نحل بیان میکند که این پاداشها در همین دنیا خواهد بود و اختصاص به آخرت ندارد و ما برای صابران در همین دنیا جایگاه نیکو و پاداش خوب در نظر گرفتهایم» (حیدر نراقی،۱۳۸۳: ۱۵۲)
۳-۳-۴٫ صبر در مقام فرمانبرداری خداوند
انسان میبایست به این بینش دست یابد که همه هستی در دست با اقتدار فرزانهای آگاه و دانا و توانا میگردد و هیچ چیزی از دایره قدرت و علم او بیرون نیست. از این رو باید بداند که هر چیزی از بد و خوب میرسد، با علم و آگاهی خداوند است. بنابراین اگر بدی و آسیبی به او رسد بداند که از سوی خداوند است و اوست که امور هستی را میگرداند و به افرادی چیزی میدهد و یا میگیرد
« سنت خداوند این است که میبایست همگان را بیازماید و سنت آزمون و ابتلا را بشناسد و آن را باور داشته باشد: احسب الناس ان قالوا آمنا و هم لایفتنون (قرآن، ۲-۱۵۶ ) و بر این عقیده باشد که آزمون امت سختتر و دشوارتر است و به صرف این که بگوید ایمان آوردیم نمیتواند خود را در آرامش و آسایش ببیند» (عابدزاده، ۱۳۸۵: ۱۰۳)
پایدارى در فرمانبردارى از خداوند واجراى برنامهاى در زندگى که در خور بندگى خداوند باشد یکى دیگر از مهمترین زمینههاى صبر است.
«امام غزالى به این نکته توجه کرده مىگوید: صبر در مقام بندگى خداوند بس دشوار است. زیرا انسان طبیعتاً از بندگى و بنده بودن نفرت دارد و مدعى خدایى است و دلش مىخواهد بجاى عبودیت ربوبیت کند.» (قرائتی، ۱۳۸۵: ۱۵۲)
«یکى از عرفا گفته است: یکایک افراد بشر ادعایى راکه فرعون برزبان مىآورد و مىگفت: انا ربکم الاعلى! در مغز خود مىپرورانند; چیزى که هست فرعون زمینه اجتماعى آمادهاى در اختیار داشته است و در زمان او مردمى مىزیستهاند که این زبونى را پذیرفتهاند و زیربار ادعاى او رفتهاند به تعبیر قرآن: فاستخف قومه فاطاعوه.» (قرآن کریم ۴۳- ۵۴)
هر فرد انسانى درهر شرایطى که به سر مىبرد، در رفتارى که با خدمت گزاران و زیردستانش و کسانى که به نحوى تحت فرمانش هستند با زبان بىزبانى این ادعا را دارد و مىخواهد این رؤیاى خود را جامه عمل بپوشاند. ممکن است نتواند با صراحت چنین ادعایى را بر زبان براند ولى مگر نه این است که با آن غیظ و غضبى که در برابر کوتاهى یا اشتباه یکى از زیر دستانش از خود نشان مىدهد مىخواهد بفهماند که نسبت به آنان برترى دارد! و به عبارت دیگر در خور امکانات ناچیزش مىخواهد جامه کبریایى خداوند را اگر براى چند لحظه هم شده در بر کند. عبودیت و بندگى به هر ترتیب و به هر شکل براى انسان دشوار است. هریک از عبادات به مناسبتى براى انسان ناخوشایند است: نماز به خاطر سستى. زکات به خاطر بخل و دنیا دوستى. و حج و جهاد به خاطر هر دو. بنابراین صبر در مقام بندگى و پرستش خداونددر حقیقت صبر و مقاومت در برابر سختىها و دشوارىهاى گوناگون است.بندهاى که مىخواهد فرمانبردار خداوند باشد در دو مرحله نیازمند صبر است: مرحله اول پیش از انجام عبادت: صبر در این مرحله پشتوانه این است که بنده نیتش را پاک گرداند و با اخلاص تمام عبادت را شروع کند و نگذارد انواع و اقسام خودنمایى و ریا آن را بیالاید و عزم جزم کند که کار را تا به آخر خالصانه براى خداوند به جاى آورد. این چنین صبرى براى کسى که از ماهیت نیت و اخلاص وآفات ریا و نیرنگ هاى نفس انسانى با خبر باشدصبر بسیار دشوارى است.
مرحله دوم در حین انجام عبادت: به این معنا که انسان در اثناى عمل لحظهاى از اوج مقام قرب الهى فرود نیاید و از به جاى آوردن آداب و مستحبات عبادت فروگذارى نکند و براى مقاومت با عوامل داخلى و خارجى که دم به دم مىخواهند عزیمت او را سست کنند و توجه او را به مقام پروردگار بکاهند از نیروى صبر مدد بگیرد. صبر در این مرحله هم کار آسانی نیست.» (همان: ۱۹۵)
۳-۳-۵- صبر و ایمان به مشیّت خداوند
یکی دیگر از مسایلی که به انسان کمک میکند تا در برابر دشواریها و مصیبتها صبر پیشه کند، باور به قضا و قدر است. وقتی انسان بداند که هر چیزی که انسان بدان گرفتار شده بر پایه برنامهای از پیش تعیین شده است، بیتابی کمتری از خود بروز میدهد. به ویژه کسانی که میدانند که این از ناحیه خداوندی حکیم و فرزانه است.
« خداوند در آیه ۲۲ سوره حدید به قضا و قدر در مصیبتها و سختیها این گونه اشاره میکند: مَا أَصَابَ مِن مُصِیَبهٍ فِی الْأَرْضِ وَلاَ فِی أَنفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِن قَبْلِ أَن نَبْرَأَهَا إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ…؛ به هیچ کس مصیبتی در بیرون (زمین) و یا در جانشان نمیرسد مگر آن که پیش از این، در کتابی نوشته شده است و برای خداوند این کار آسان است.» (عابدزاده، ۱۳۸۵: ۱۲۹)
بنابراین انسان نمیبایست از آن چه از دست داده اندوهگین شود و افسوس بخورد و به آن چه به دست آورده شادمان گردد.در این آیه از مردم میخواهد که به مصیبتهای وارده این گونه بنگرند که آنها از جانب خداست و قضا و قدر حتمی است که میبایست انجام شود و انسان در برابرش شکیبایی کند نه آن که افسوس و حسرت بخورد و به حزن و اندوه دچار شود. انسانی که معتقد به قضا و قدر و سنت الهی باشد واکنشی مثبت از خود بروز میدهد که همان شکیبایی و صبر است؛ زیرا میداند که سنت و قوانین الهی قابل تغییر نیستند.
۳-۴- جایگاه صبر و صابران در قرآن
جایگاه صبر و صابران در قرآن با بررسى مواردى که در قرآن سخن از صبر به میان آمده است به وضوح آشکار مىشود و هرگونه تردید را از میان مىبرد که از دیدگاه قرآن صبر والاترین و بالاترین درجه دین دارى است و بزرگترین امتیاز اهل ایمان به حساب مىآید و بندگان شایسته خداوند به هر مقامى که رسیدهاند در پرتو آن بوده است. صبر مهمترین شاخه درخت ایمان است و مطمئنترین کشتى نجات است. قرآن صبر را کلید هر خیر و نیکى و دروازه خوشبختى و کامرانى دنیا و آخرت دانسته است. این مطلب وقتى روشنتر مىشود که ببینیم خداوند در چه رابطههایى از صبر سخن گفته است و جایگاه صبر و صابران را در قرآن که نسخه دیگرى از کتاب آفرینش است چگونه تعیین کرده و کجا نشان داده است. ویژگىهاى بیان قرآنى در رابطه با صبر به قرار زیر است:
۱ . صبر و یقین. در آیه ۲۴سوره سجده
-
- صبر و شکر. در آیه ۵ سوره ابراهیم آیه ۵ آیه۳۱ سوره لقمان. آیه ۱۹ سوره سبا. آیه۳۳ سوره شورا.
۳ . صبر و توکل. در آیه ۴۲ سوره نحل
-
- صبر و نیاش. در آیه ۱۵۳ سوره بقره:
۵ .صبر و تسبیح. در آیه ۴۸: سوره طور
۶ . صبر واستغفار. در آیه ۵۵: سوره مؤمن
-
- صبر و جهاد. در آیه ۳۱: سوره قتال
۸ . صبر و عمل صالح. در آیه ۱۱
۹ . صبر و تقوا. در آیه ۱۲۰: سوره آل عمران آیه ۱۸۶ سوره یوسف آیه ۹
۰۱۰صبر و حق. در آیه ۳: سوره عصر
-
- صبر و مهربانى. در آیه ۱۷ سوره ۹۰ (بلد)
۳-۵٫ سیمای صابران در قران کریم
دیگر شیوهاى که قرآن براى بیان ارزش و اهمیت صبر و خاطر نشان ساختن عنایت ویژه آیین اسلام به آراستن سیماى مؤمنان به زیور صبر معمول داشته است این است که در لباس داستان تابلوهاى گویا و آموزندهاى را از زندگانى صابران بزرگ تاریخ که هریک در زمینه خاصى الگوى صبر بودهاند ارائه مىدهد.
۳-۵-۱حضرت ایوب(ع) اسطوره صبر در برابر سختیها
مشهورترین قهرمان صبر در تاریخ بشر که همه جا نامش با صبر همراه است حضرت ایوب است. شهرت صبر ایوب آن چنان است که ضربالمثل شده است. صبر ایوب عبارت بوده است از این که آن حضرت دچار بیمارى سختى مىشود و در همان اثنا همسر و فرزندانش را نیز از دست مىدهد. در قرآن نام حضرت ایّوب چهار مرتبه ذکر شده است که در دو مورد آن داستان (ضبُرّ ایوب) عنوان شده است.
خداوند متعال از حضرت ایوب با عبارات گوناگون و به عناوین مختلف تجلیل کرده است: ۱- واذکر: داستان حضرت ایوب را با خطاب به پیامبر اسلام آغاز مىکند و او را به عنوان الگوى صبر وشکیبایى به پیامبر گرامى اسلام معرفى مىنماید.۲-. عبدنا: بنده ما. به جاى این که بفرماید: (عبداً لَنا)، یکى از بندگان ما ۳-. رحمه منّا: خداوند مىفرماید: او را مشمول رحمت خاص خویش گردانیدیم ۴- إنّا وجدناه صابراً: خداوند با تأکید فراوان بر (صابر بودن) وى گواهى مىدهد. ۵-. نعم العبد: بالاترین ستایش قرآن از انسان این است که خداوند او را به عنوان (عبد) خود معرفى کند و از آن بالاتر این که در باره کسى بگوید: (نعم العبد) (چه بنده خوبى!). ۶-. إنّه اُوّاب: (اواب) صیغه مبالغه است از (اوب) به معناى رجوع و روى آوردن. خداوند مىفرماید: «ایوب بنده صاحبدلى بود که همواره روى دلش به جانب ما بود و جز ما به هیچ چیز و هیچ کس نمىاندیشید» (قرائتی،۱۳۷۳: ۴۲)
۳-۵-۲- حضرت یعقوب، اسوه صبر و گذشت