نیز میسر شد. این حسگرها به لحاظ دارا بودن سایز نانومتری و کاربردشان در محیط های زیستی، نانوبیوسنسور (نانوحسگر زیستی) نامگذاری شدند. نانوحسگرهای زیستی الکترودهای بسیار کوچکی در اندازهء نانومتری و ابعاد سلولی هستند که از طریق تثبیت آنزیم های خاصی روی سطح آنها، نسبت به تشخیص گونه های شیمیایی یا بیولوژیک مورد نظر در سلول ها حساس شده اند. از این حسگرها برای آشکارسازی و تعیین مقدار گونه ها در سیستم های بیولوژیک استفاده می شود. این تکنیک، روش بسیار مفیدی در تشخیص عبور بعضی ملکول ها از دیواره یا غشای سلولی است.
در طی دههء گذشته، با پیشرفت فناوری ساخت فیبر نوری و ساخت نانوفیبرها، در پژوهش های پزشکی و بیولوژیک نیز تحول عظیمی صورت گرفته و فناوری ساخت حسگرهای زیستی و دانش تولید نانومتریِ این ابزارها روزبه روز گسترش یافته است. این حسگرها به لحاظ استفاده از فیبر نوری در ساختارشان «حسگرهای نوری» نامیده شده اند و به دو دستهء شیمیایی و بیولوژیکی تقسیم می شوند. بسته به اینکه بخواهیم این حسگر را برای تجزیهء گونهء داخل سلول، مایع بیولوژیک بین سلولی یا داخل خون به کار ببریم، ابعاد نوک حسگر، زاویهء مخروطی شدن نوک آن و میزان نرمی پوشش روی فیبر متفاوت خواهد بود.
تولید نانوحسگرهای زیستی نوری
برای تهیهء این فیبر به عنوان نوک حسگر، می توانیم از دستگاه های مورد استفاده برای کشش فیبرهای نوری استفاده نماییم.
در این دستگاه از لیزر دی اکسید کربن برای گرم کردن فیبر و از وسیله ای برای کشش فیبر در جهت محور اصلی آن استفاده می شود. محققان موفق شده اند با تغییر دما و میزان نیروی کششیِ اعمال شده به فیبر، نوک هایی برای حسگرهای زیستی بسازند که قطرشان بین ۲۰ تا ۵۰۰ نانومتر است. این تکنیک سرعت بالا (حدود ۳ ثانیه) و روند تولید نسبتاً ساده ای دارد.
حسگرهای زیستی انواع مختلفی دارند اما مستقل از نوعشان همگی دارای سازو کاری مشترک اند. هر حسگر زیستی شامل دو بخش اصلی است: ۱/ عنصر تشخیص دهنده (recognition element) که برقراری پیوند شیمیایی با هدف را توسط ligand میسر میسازد، ۲/ انتقال دهنده (transducer) که وظیفه تبدیل سیگنالها را بر عهده دارد.
حسگرهای زیستی به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم تقسیم میشوند. در حسگرهای زیستی مستقیم هدف بدون هیچ واسطهای با لیگاند پیوند برقرار کرده و شناسایی میشود. اما در حسگر غیرمستقیم این کار توسط یک عنصر واسطه انجام میگیرد.
در انتخاب حسگر مناسب باید دقت داشت که سرعت و سادگی حسگرهای مستقیم نسبت به غیرمستقیم بیشتر بوده و هم چنین قابلیت استفاده در حالت غیر مستقیم را نیز دارد و می توان برای اندازه گیری تغییرات فیزیکی (خواص اپتیکی، الکتریکی و شیمیایی) از آن استفاده کرد.
حسگرهای زیستی به دو دسته اپتیکی و مکانیکی تقسیم میشوند که از انواع اپتیکی می توان به SPR(Surface Plasmon Resonator), LSPR, … اشاره کرد که به شکلهای فیبری (tip & taper) وجود دارند و مورد بحث ما هستند. از انواع مکانیکی نیز می توان از MEMS, quartz plasmon resonator یاد کرد، که در ابعاد نانو کاربردهای بسیار زیادی دارند.
این حسگرها از سه بخش تشکیل شدهاند.
۱.پذیرندهی زیستی یا عنصرِ زیستیِ حساس: یک مادهٔ زیستی (پادتنها، اسید نوکلئیکها، آنزیمها، سلولها و دیگر مادههایِ زیستی) که میتواند به صورتِ انتخابی تنها با مادهٔ خاصی واکنش نشان دهد.
۲.آشکارساز و مبدل: که پس از واکنشِ مادهای خاص با پذیرندههایِ زیستی، وارد عمل میشوند و میتوانند نوع و مقدارِ واکنش را با روشهایِ مختلفِ فیزیکی-شیمایی کرده (مثلاً با بررسیِ تغییرهایِ الکتروشیمیایی، نوری، جرمی یا حرارتیِ قبل و بعد از واکنش) و به وسیلهٔ سیگنالهایِ مناسب به پردازنده ارسال کنند.
بخشِ پردازنده که همچنین مسئولیتِ نمایشِ نتیجهٔ فعالیتِ حسگر را نیز بر عهده دارد. به طور کلی میتوان گفت حسگر زیستیها (زیست حسگرها) یک گروه از سیستمهای اندازه گیری میباشند و طراحی آنها بر مبنای شناسایی انتخابی آنالیتها بر اساس اجزا بیولوژیک وآشکارسازهای فیزیکو شیمیایی صورت میپذیرد. حسگرهای زیستی متشکل از سه جزء عنصر بیولوژیکی، آشکار ساز و مبدل میباشند. طراحی حسگرهای زیستی در زمینههای مختلف علوم بیولوژی، پزشکی در دو دهه گذشته گسترش چشمگیری داشتهاست.
فناوری حسگر زیستی در حقیقت نشان دهنده ترکیبی از علوم بیوشیمی، بیولوژی مولکولی، شیمی، فیزیک، الکترونیک و کامپیوتراست. یک حسگر زیستی در حقیقت شامل یک حسگر کوچک و ماده بیولوژیک تثبیت شده بر آن میباشد. از آنجا که حسگرهای زیستی ابزاری توانمند جهت شناسایی مولکولهای زیستی میباشند، امروزه از آنها در علوم مختلف پزشکی، صنایع شیمیایی، صنایع غذایی، مانیتورینگ محیط زیست، تولید محصولات دارویی، بهداشتی و غیره بهره میگیرند. در واقع این حسگرها ابزاری توانمند جهت شناسایی مولکولهای زیستی میباشند.
حواس بویایی و چشایی انسان که به شناسایی بوها و طعمهای مختلف میپردازد و یا سیستم ایمنی بدن که میلیونها نوع مولکول مختلف را شناسایی میکند، نمونههایی از حسگرهای زیستی طبیعی میباشند. در حقیقت حسگرهای زیستی ابزارهای آنالیتیکی بشمار میروند که میتوانند با بهره گیری از هوشمندی مواد بیولوژیک، ترکیب یا ترکیباتی را شناسایی نموده، با آنها واکنش دهند. و بدین ترتیب یک پیام شیمیایی، نوری و یا الکتریکی ایجاد نمایند. بیشترین کاربرد حسگرهای زیستی در تشخیصهای پزشکی و علوم آزمایشگاهی است، در حال حاضر حسگرهای زیستی گلوکز از موفق ترین حسگرهای زیستیی موجود در بازار بوده که برای اندازه گیری غلظت گلوکز خون بیماران دیابتی استفاده میشود. همانگونه که ذکر گردید، اساس کار یک حسگر زیستی تبدیل پاسخ بیولوژیکی به یک پیام است. حسگرهای زیستی مرکب از سه بخش ۱)دریافتگر زیستی یا بیورسپتور ۲) آشکارساز و ۳) مبدل میباشند.
دریافتگرهای زیستی که در حسگرهای زیستی مورد استفاده قرار میگیرند به شرح ذیل میباشند:
۱. آنزیم
۲. پادتن
۳. گیرندههای سلولی
۴. اسیدهای نوکلئیک DNA یا RNA
۵. میکروارگانیسم یا سلول کامل
۶. بافت
۷. گیرندههای سنتتیک
در این سیستمها اندازه گیری تغییرات فیزیکی وشیمیایی انجام شده در سطح بیورسپتور و تبدیل آن به انرژی قابل اندازه گیری توسط مبدل انجام میشود. همچنین هدایت سیگنالهای فرستاده شده از مبدل به پرداشگر، تقویت، آنالیز و در نهایت تبدیل آن به واحد غلظت توسط آشکار ساز انجام میگیرد. انواع متداول مبدلهای مورد استفاده در حسگر زیستیها شامل:
۱) الکتروشیمیایی ۲) نوری (تابناکی، جذب و تشدید پلاسمون سطح) ۳) حساس به تغییر جرم و ۴) حرارتی میباشند.
به عبارتی دیگر یک حسگر زیستی به طور کلی شامل یک سیستم بیولوژیکی تثبیت شده میباشد که در حضور آنالیت مورد اندازه گیری باعث تغییر خواص محیط اطراف میشود. وسیله اندازه گیری که به این تغییرات حساس است، سیگنالی متناسب با میزان و یا نوع تغییرات تولید می کند که متعاقباً به سیگنالی قابل فهم برای دستگاه های الکترونیکی تبدیل میگردد. اختصاصیت و قدرت شناسایی یک آنالیت از میان دیگر آنالیتهای موجود در نمونه مورد آزمایش از ویژگیهای یک حسگر زیستی میباشد. قابلیت انتخاب یک حسگر زیستی توسط بخش پذیرنده و مبدل آن تعیین میشود. بدین ترتیب مزایای حسگرهای زیستی بر سایر سامانههای اندازهگیری موجود را می توان در ۳ مورد زیر خلاصه نمود:
سیستمهای اندازه گیری موجود توانایی سنجش مولکولهای غیرقطبیی که در بافتهای حیاتی تشکیل میگردند را ندارند در حالی که حسگر زیستیها میتوانند این ترکیبات را شناسایی و سنجش کنند.
از آنجایی که مبنای کار حسگرهای زیستی بر اساس سامانه بیولوژیکی تثبیت و تعبیه شده در خود آنهاست، بنابراین آنها اثرات جانبی بر سایر بافتها ندارند.
کنترل پیوسته و بسیار سریع فعالیتهای متابولیسمی توسط این حسگرها امکان پذیر است.
حسگرهای زیستی بر اساس نحوه شناسایی آنالیت به دو گروه عمده تقسیم میگردند:
۱. حسگر زیستی با اساس شناسایی مستقیم پادگن (آنتیژن): که واکنش پذیرنده با آنالیت مستقیما توسط حسگر شناسایی میگردد. عناصر بیولوژیک مورد استفاده در این گروه، گیرندههای سلولی و آنتی بادیها میباشند.
۲. حسگر زیستی با اساس شناسایی غیر مستقیم پادگن: واکنش پذیرنده با آنالیت به طور غیر مستقیم توسط حسگر شناسایی میگردد. عناصر بیولوژیک مورد استفاده در این گروه ترکیبات نشاندار، مثل آنتی بادیها ی نشاندار شده و یا ترکیباتی با خاصیت کاتالیتیکی مانند آنزیمها میباشند. توسعه حسگر زیستیها ازسال ۱۹۶۲ با ساخت الکترود اکسیژن توسط لی لند کلارک در سین سیناتی آمریکا برای اندازه گیری غلظت اکسیژن حل شده در خون آغاز شد. این حسگر همچنین بنام سازندهٔ آن گاهی الکترود کلارک نیز خوانده میشود. بعداً با پوشاندن سطح الکترود با آنزیمی که به اکسیده شدن گلوکز کمک میکرد از این حسگر برای اندازه گیری قند خون استفاده شد. بطور مشابه با پوشاندن الکترود توسط آنزیمی که قابلیت تبدیل اوره به کربنات آمونیوم را داراست در کنار الکترودی از جنس یون NH4 + زیستحسگری ساخته شده که میتوانست میزان اوره در خون یا ادرار را اندازه گیری کند. این دو حسگر زیستی از مبدلهای متفاوتی در بخش تبدیل سیگنال خویش استفاده میکردند. بطوریکه در نوع اول میزان قند خون با اندازه گیری جریان الکتریکی تولید شده اندازه گیری میشد (آمپرسنجانه=آمپرومتریک). و درنوع دوم اندازه گیری غلظت اوره بر اساس میزان بار الکتریکی ایجاد شده در الکترودها صورت میپذیرفت (پتانسیلسنجانه=پتانسیومتریک).
ویژگیهای حسگرهای زیستی عناصر بیولوژیکی
همانطور که ذکر گردید حسگرهای زیستی سیستمهای اندازه گیری بسیار دقیق، حساس و اختصاصی میباشند و وجود بیورسپتورهای خاص علت ویژگیهای منحصر به فرد این سیستمهای اندازه گیری میباشد. در حقیقت اساس شناسایی وسنجش ترکیبات در این سیستمها، اتصال ویژه آنالیت مورد اندازه گیری به حسگر توسط بیورسپتورها میباشد. اهمیت این اجزا در عملکرد بسیار اختصاصی آنها نسبت به آنالیت خاصی است که بدین وسیله از مداخلهٔ مواد مزاحم که موجب عدم کارایی بسیاری از روش های اندازه گیری است، جلوگیری میکند. جزء بیولوژیک ممکن است واکنش سوبسترا را کاتالیز کند(آنزیم) یا به طور انتخابی به سوبسترا متصل شود. آنزیمها یکی از متداولترین عناصر بیولوژیکی هستند که در این سیستمها مورد استفاده قرار میگیرند. عناصر بیولوژیکی عامل اصلی گزینش در زیستحسگر محسوب میشوند که عمدتا در سه گروه تقسیم بندی میگردندکه به شرح زیر میباشد:
پادتن
آنزیم
اسید نوکلئیک
ساختارهای سلولی/ سلولها
روشهای تثبیت اجزای زیستی:به منظور ساخت یک حسگر زیستی پایدار، باید جزء بیولوژیکی به طرز خاصی به مبدلها متصل گردد، چنین فرآیندی را تثبیت گویند. برای این منظور پنج روش به شرح زیر ارائه شدهاست:
جذب سطحی
ریزپوشینهسازی
محبوسسازی
پیوند عرضی
پیوند کووالانسی
مبدل:، تغییر قابل مشاهده فیزیکی یا شیمیایی را به یک پیغام قابل اندازه گیری، که بزرگی آن متناسب با غلظت ماده یا گروهی از مواد مورد سنجش است، تبدیل می کند، چنین عملی ازتلفیق دو فرایند متفاوت حاصل میشود؛ این وسیله ویژگی و حساسیت مواد بیولوژیکی را با قدرت محاسبه گری ریزپردازشگر ترکیب می کند. بیشتر حسگر زیستیها از مبدلهای الکتروشیمیایی ساخته شدهاند. مبدلها را میتوان به انواع زیر تقسیم بندی نمود:
مبدلهای نوری
مبدلهای الکتروشیمیایی
مبدلهای پیزوالکتریک
مبدلهای گرمایی
توضیحات :
دف: سازی است که اساساً عبارت است از قابی که بر یک طرف و گاه دو طرفش پوست کشیده شده است و با زدن یا کشیدن انگشتان بر آن و در صورتی که مثلاً دارای یک زنگ باشد با تکان دادن نواخته میشود. ( فرهنگ لغات )
۴۱ - کیخسرو آرش کمان، شاه جهانبـان چون پدر
اسکندر آتش سنان، خضر نهان دان چون پدر
واژگان: سنان: سرنیزه. (معین)
معنی و مفهوم: شاه اخستان در منش و نیک اندیشی و بزرگی همچون کیخسرو است که کمان آرش در دست داشته باشد(تیراندازی بسیار ماهر است) او همانند پدرش، پادشاهی حافظ و نگاهبان برای جهان است و مانند اسکندر جنگجویی دلاور با نیزهی آتشین است . اوست که همچون پدرش در دانش و معرفت و غیب دانی به خضر شبیه است .
آرایههای ادبی: بیت پراز تلمیحهای مختلف به نام پهلوانان، پادشاهان و بزرگان است . خضر و اسکندر با هم تناسب دارند.
توضیحات:
آرش : درغرر ثعالبی آمده که آرش از پهلوانان « زو » بود، « زو » پس از آن که با افراسیاب به توافق رسید که افراسیاب قسمتی از ایران را که معادل یک تیر پرتاب آرش باشد، به ایران واگذارد. به ساختن تیری فرمان داد که چوبش از فلان جنگل و پرش از بال عقاب فلان کوه و پیکانش از آهن فلان معدن باشد. پس آرش را به افکندن آن اشارت کرد و آرش در عین پیری و آخر عمر گویی برای انداختن آن تیر مانده بود چه در حضور افراسیاب بر کوهی از کوههای طبرستان برآمد و با کمان خود این تیر را افکند و همان جا در دم جان سپرد. ( رستگار فسایی ، ۱۳۷۹: ۳۴ )
اسکندر: مخفّف و مقلوب الکساندر، در زبان یونانی معنی الکساندر حامی انسان است. فیلیپ پدر اسکندر و اجدادش از خاندان کارتین بوده اند و خدای قبیلهی آنان پاسبان گوسفندان بوده و شاید بدین مناسبت ذوالقرنین نامیده شده یا آن که چون مغرب و مشرق را فتح کرده مجسمهی او با دو شاخ ساخته اند. برخی اسکندر مقدونی را ، اسکندر رومی خواندهاند. خلاصه آن که مراد از اسکندر رومی ، اسکندر مقدونی است که داریوش سوم را مغلوب ساخت. ( خزائلی ، ۱۳۷۵: ۳۹ )
خضر: نام پیامبری که خداوند تعالی ، موسی را به تعلّم نزد او فرستاد و موسی بر کردههای او انکار آورد. خضر ، حکمت اعمال خود به موسی نمود و از او جدایی جست. خضر تا قیامت زنده باشد و مسافران خشکی را یاری دهد چنان که الیاس، مسافران دریا را ، معروف است که خضر، آب حیوان را خورد و همیشه زنده است. اسکندر ذوالقرنین قصد این آب کرد ولی موفّق به خوردن آن نشد امّا خضر بر آب دست یافت و جاودان شد ولی اسکندر که به قصد آن آب حرکت کرده بود در ظلمات گم شد. ( دهخدا )
کیخسرو: توضیحات (۲/۱۱)
بند چهارم:
کلمات قافیه: خندان ، دندان ، گریبان و …
حروف اصلی قافیه: ا ن
حرف روی : ن
حروف الحاقی: ندارد
ردیف: تازه کن
۴۲ - شرطی کز اوّل داشتی با عشق خوبان تازه کن
با یوسفان گرگ آشتی پیش آر و پیمان تازه کن
واژگان: گرگ آشتی: کنایه از صلح و آشتی به نفاق (آنندراج)، صلح به نفاق و مکر و حیله و فریب. (برهان)
شاهد: روز و شب گرگ آشتی کردند و آنک ماه و مهـر
بر ســر یوســف دل مصــر آستــان افشـانـدهانــد
(خاقانی، ۱۳۸۸: ۱۰۸)
معنی و مفهوم: آن شرط و قول و قرار نخستینی را که در عشق خوبرویان گذاشته بودی مجدداً تازه گردان و با خوبان زیباروی یوسف صفت، حداقل به ظاهر و مکر و فریب آشتی کن و تجدید پیمان بنمای .
آرایههای ادبی: گرگ آشتی کنایه از صلح به نفاق و فریب است . یوسفان استعاره از زیبا رویان نیک سیرت .
۴۳ - ای عاشق جان بر میان، با دوست نِه جان در میان
نقش زر سودائیـان از مُهر سلطـان تازه کـن
واژگان: جان برمیان: آماده و مستعد، آماده به خدمت، پذیرای فرمان، آماده برای مردن. (فرهنگ لغات) جان در میان نهادن: جان را عرضه کردن، دیگری را با جان شریک کردن، از جان مضایقه نداشتن. (فرهنگ لغات) سودائیان: تاجران، سوداگران. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: ای عاشق فرمانبردار و خدمتگزار، جان خویش را به معشوق عرضه کن (تسلیم محض او باش) و نقش رُخت را که همچون زر تاجران، زرد شده است با مُهر شاه اخستان تازه کن و بها بخش .
آرایههای ادبی: جان بر میان، کنایه از آماده به خدمت. جان در میان نهادن کنایه از عرضه کردن جان . زر سودائیان استعاره از رخ زرد .
۴۴ - ساقی فریب آمیز بین، مطرب عنان انگیز بین
بازار می زان تیز بین، مرسوم جان زان تازه کن
واژگان: فریب آمیز: فریب آمیزنده، فریب دهنده، فریبنده.(فرهنگ لغات) عنان انگیز: به حرکت درآورندهی عنان ، حرکت کننده. (فرهنگ لغات) مرسوم: رسم شده، مقرّر شده، ماهیانه، روزانه برای کسی. (معین)
معنی و مفهوم: بنگر که در مجلس بزم ، ساقی فریبنده و مکّار و خنیاگر پویا و چالاک حضور دارد و شراب در این فضا رونق و رواجی ویژه گرفته است. تو هم از این شراب بهره گیر و مزد و مقرّری جانت را به وسیلهی شراب تازه گردان (به جانت صفا بده) .
آرایههای ادبی: عنان انگیز کنایه از حرکت و تازیدن. بازار تیز کنایه از رونق و رواج . مرسوم جان اضافهی استعاری .
۴۵ - ز انگشت ساقی خون رز، بستان وزآن انگشت مز
بر زاهدان انگشت گز، با شاهدان جان تازه کن
واژگان: مز: مزیدن، مکیدن. (معین) انگشت گزیدن: تأسف و پشیمانی خوردن، انگشت به دندان گرفتن از تعجّب یا حسرت و اندوه. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم : شراب سرخ را از دستان ساقی بگیر و با لذّت تمام بنوش. از اعمال زاهدان تعجّب و حیرت کن و با زیبارویان بزم به جانت صفا و تازگی ببخش .
آرایههای ادبی: انگشت مجاز از دست به علاقهی جزء و کل. انگشت گزیدن کنایه از حیرت و تعجّب. زاهد و شاهد جناس اختلاف در آغاز .
۴۶ - در پهلوی خُم پشت خَم، بنشین و دریا کش به دم
برچین به مژگان جرعه هم ازخاک و مژگان تازه کن
واژگان: خُم: ظرف سفالینی بزرگ که در آن آب، شراب و مانند آن ریزند. (معین) جرعه : آن مقدار از آب یا مایع دیگر که یک بار و یک دفعه آشامند. (معین)
معنی ومفهوم: درکنار خم به حالت پشت خمیده بنشین و در یک دم به اندازهی یک دریا شراب بنوش و قطرههای شراب بر خاک ریخته را با مژههایت برچین و از این طریق به مژههایت نیز صفا و تازگی بده .
آرایههای ادبی : خُم و خَم جناس محرّف. پُشت خم کنایه از به احترام و حالت رکوع گونه داشتن.
۴۷ - می ساز تسکین هر زمان ، عید طرب بین هر زمان
از گاو سیمین هر زمان، خون ریز و قربان تازه کن
واژگان: گاو سیمین: ظرفی از نقره به شکل گاو، صراحی و ظرفی از نقره به هیأت گاو. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: از می برای خود مسکّن و آرام بخشی تهیّه کن و عید شادی و نشاط را هر لحظه ببین. از خم نقرهای گاو مانند، شراب سرخ جاری نما و با این کار دوباره قربانی کن.
آرایههای ادبی: عید طرب اضافهی تشبیهی. خون استعاره از شراب سرخ. عید، گاو و قربان تناسب دارند .
۴۸ - خوش عطسهی روز است می، ریحان نوروز است می
۳-۵-۳-۲ وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
نام قدیم لامرد تراکمه بوده است و این نام گذاری به دلیل مردمانی است که از ترکمنستان به این منطقه کوچ کرده اند. این ناحیه درسال ۱۳۱۰ هـ . ش به لامرد تغییر نام پیدا کرد. بر اساس شواهد موجود، تاریخ لامرد از تاریخ شهر لار متاثر بوده و به نظر می رسد که منطقه لامرد نیز از مناطق مورد توجه حکام هخامنشی جهت ایجاد ضرابخانه حکومتی بوده است. هم اکنون بخشی از نیروی کار بنادر حوزه خلیج فارس از این منطقه تامین می شود و منطقه نیز مورد توجه خاص است.
۳-۶ ژئوتوریسم (گردشگری زمین شناسی) استان فارس
ژئوتوریسم که در مطالعات اخیر محققان «گردشگری زمین شناسی» نامیده شده است به مفهوم بازدید و بهره برداری از جاذبه های زمین شناسی بدون لطمه زدن به طبیعت معنی شده که مفهومی فراگیرتر و گسترده تر از پیش داشته و دامنهی وسیعی را در بر می گیرد. بازدید از جاذبه های زمین شناسی که یکی از مهم ترین آن ها جاذبه های ژئومورفولوژی و زمین شناسی است؛ امروزه یکی از شاخه های اصلی ژئوتوریسم را تشکیل می دهد.
چین خوردگی در استان فارس کم تر بوده و حالت اولیه خود را نیز از دست نداده است. در این ناحیه قلل و فرورفتگی ها اغلب به موازات یکدیگر واقع شده اند و به دلیل بارندگی، رودخانه های بزرگ و دره های وسیع در آن یافت نمی شود. در کوه های استان فارس طبقات ائوسن، توده های عظیمی را تشکیل می دهد. زاگرس در نواحی خوزستان، لرستان و فارس برروی سنگ های شیستی، آهکی و مارنی و تشکیلات جوان تر متعلق به دوره کرتاسه شیست ومارن تشکیل شده که دارای سنگواره پالئوسن می باشد. بعد از مدتی محیط رسوبی عمیق تر شده و لایه های آهکی به وجود آمده همراه با مارن و شیست می باشند. در حوضه رسوبی زاگرس رسوب گذاری از دوره الیگوسن به میوسن هم چنان ادامه داشته و سازند آهک آسماری تشکیل می شده است. در این سازند دو بخش تبخیری و ماسه سنگی شناخته شده است. بر روی سازند آهک آسماری، سازند فارس به طور هم شیب قرار دارد که قسمت زیرین آن گچی بوده و مانع اصلی خروج مواد نفتی شده است. در سازند فارس رخساره های نرم تنان، خار پوستان، مرجان ها و میکرو فسیل ها مختلف دیده شده است. بنابراین سن گروه فارس میوسن و قسمتی از پلیوسن می باشد.
۳-۷ رودخانه ها، چشمه ها و آبشارهای استان فارس
رودخانه و حواشی آن ها همواره یکی از کانون های تفرجگاهی و شکارگاهی و صیادی ورزشی محسوب می شوند، برخی از مهم ترین این رودخانه ها عبارتند از: کر، پیرآب، شادکام، شش پیر، شورجهرم، شور لار، دالکی. مهم ترین آبشارهای این منطقه نیز عبارتند از: آبشاردشتک ابرج و آبشار مارگون. چشمه های طبیعی و چشمه های آب گرم به دلیل آب درمانی و تفرجگاهی از نظر صنعت گردشگری و گذراندن اوقات فراغت از اهمیت بسیاری برخوردار هستند که برخی از آن ها عبارتند از: چشمه رچی، چشمه خارگان، چشمه بالنگان (حاجی آباد)، چشمه قدمگاه، چشمه چویو، چشمه ساسان، چشمه ابوالمهدی، چشمه شش پیر، چشمه پلنگان، چشمه جونجان (جونون)، چشمه محمد رسول الله، چشمه بناب قادر آباد، چشمه آتشکده، چشمه تنکاب، چشمه حنیفقان، چشمه آب گرم، چشمه آب گرم سراب بهرام، چشمه اسری، چشمه برن هیر، چشمه براق، چشمه تاسک، چشمه حاجت، چشمه سراب سیاه، چشمه سراب شیر، چشمه کان زرد، چشمه سرگ چینه، چشمه گنجینه، چشمه میل اژدها و چشمه مردگان.
۳-۸ دریاها، جزیره ها و تالاب های استان فارس
دریاچه های زیادی در استان فارس وجود دارد که برخی از آن ها دارای آب شیرین هستند. این دریاچه ها عبارتند از: دریاچه کافتر (شادکام)، دریاچه مهارلو، دریاچه پریشان (فامور)، دریاچه طشت، دریاچه بختگان، دریاچه و تالاب ارژن
جدول دریاچه های مهم استان فارس
نام | موقعیت جغرافیایی | مشخصات |
دریاچه پریشان | ۱۲ کیلومتری روستای ایاز آباد کازورن | آب دریاچه پریشان شیرین می باشد اما برای آشامیدن چندان مناسب نیست |
دریاچه مهارلو | جنوب شرقی شیراز | وسعت این دریاچه ۶۰۰ کیلومترمربع است |
دریاچه بختگان | ۱۸ کیلومتری شمال شهر استهبان | حوزه آبریز بسته ای را تشکیل می دهد |
دریاچه تنک | شمال غربی دریاچه بختگان | دریاچه های بختگان و تنک دوفرونشست میانه کوهی هستند |
دریاچه و تالاب ارژن | ۶۰ کیلومتری شیراز | وسعت تقریبی این دریاچه در حدود ۲۰۰۰ هکتار است |
منبع : منابع طبیعی استان فارس ۱۳۹۱
۳-۹ کوه ها، غارها، دشت ها (کویرها)، دره ها و جلگه های استان فارس
جهت عمومی کوه های این استان شمال خاوری- جنوب باختری است و هر چه از طرف شمال به جنوب پیش می رویم از ارتفاع کوهستان به طور عمومی کاسته می شود. عمده ترین ارتفاعات این استان در مناطق خاوری قرار گرفته است. برای درک بهتر ناهمواری های این استان، کوه های این منطقه به ۷ رشته تقسیم بندی می گردد:
کوه هایی که از آباده شروع شده و از جنوب بوانات گذشته و به کوه سفید متصل می گردد و تا کوه گور سفید با ارتفاع ۲۸۰۶ متر می رسد.
رشته کوه هایی که از چهار دانگه شروع شده از شمال ارسنجان و نیریز گذشته و تا دره رود شور امتداد دارد. قلل مهم این سلسله کوه، دال نشین ۳۵۰۰ متر، کوه سر سفید ۳۱۶۴ متر، کوه داراب ۳۵۳۰ متر و کوه فرک ۲۸۲۵ متر است.
رشته کوه های شمالی شیراز که از شمال دریاچه مهارلو و شهرستان فسا گذشته به کوهستان داراب منتهی می گردد، قلل مهم آن کوه بمو به ارتفاع ۲۶۶۱ متر، کوه احمدی به ارتفاع ۲۸۷۱ متر و کوه خرمان ۲۳۰۰ متر است.
از تــــو بـخشــودن اســـت و بخشیدن
و زمن افـتادن اســــت و شــــــخشــــــیدن
مـن نیـــم هــــوشیـــار مستـــــم گـیر
مـن بلـخشیــــدهام تــــو دســــتـــــم گـیر[۵۸]
از تمام اینها که بگذریم سندی محکمتر از اولین سوره قرآن نمیتوان یافت که خدایتعالی راه و روش دعاکردن را به بندگانش بهخوبی آموخته است. سوره حمد ابتدا با سپاس و حمد خداوند شروع میشود و با ذکر «مالک یوم الدین»بودن و رحمان و رحیمبودن ذات باریتعالی ادامه مییابد و در نهایت از او طلب استعانت و یاری میشود. از خداوند رحمان و رحیم میخواهیم که ما را به راه راست هدایت فرماید و در گروه ضالین و مغضوبین قرار ندهد، بلکه در زمره کسانی قرار دهد که آنان را نعمت بخشیده و در لطف خاص خود قرار داده است، پس سوره حمد بهترین راهنما برای کسانی است که میخواهند با خدای خویش رازونیاز کنند و از او طلب حاجت کنند و به قرب معبود خویش نایل شوند.
۱-۸-۲٫ پرستش
واژه پرستش در فرهنگ معین اینگونه معنی شده است: «ستایش، نیایش، نماز، طاعت، عبودیت پرستاری، مزمت، خدمتکاری بیمارداری، خدمت بیمار کردن.»[۵۹]
پرستش بهمعنای عبودیت و بندگی است و فرق آن با ستایش این است که ستایش؛ یعنی نیکویی گفتن و مدح، آفرین گویی بنابراین پرستش از ستایش بالاتر است و هدف از خلقت انسان هم چیزی جز عبودیت و پرستش نیست. «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون: جن و انسان را نیافریدیم مگر برای پرستش و عبادت».[۶۰]
با توجه به تفاوت بین ستایش و پرستش، یکی دیگر از اقسام دعا، اظهار پرستش و بندگی است، شریفترین نوع دعا پرستش است؛ زیرا فرد در ضمن مناجات با حالتی خاشع و خاضع در برابر خالق خود میایستد و با ناله و انابه دست نیاز بهسوی او دراز میکند؛ عبدی که در برابر معبود، خود را فقیرترین و محتاجترین فرد مینامد؛ خدای خود را در بلندترین جایگاه میخواند؛ در گفتگویی صمیمی و خصوصی خالصانه خدا را عبادت میکند و او را عاجزانه میپرستد و خویش را به سرچشمه آفرینش و مبدأ هستی نزدیک میکند.
«اگر به حق نزدیک شویم و با او انس بگیریم و مخلصانه با او سخن بگوییم او نیز با ما سخن میگوید و پاسخ میدهد و بر ما لطف میکند. دعاکردن عمل یک سویه نیست، بلکه درد دل گفتن و رازونیاز کردن با محبوبی است که میشنود و پاسخ میدهد. دعا سرود کمال و جمال حق و حکایت دلدادگی و ارادت عبد است. عبد عارف چون حق را کامل میداند، او را میستاید، چون جمیلش میبیند؛ او را مدح میگوید، نه چون فقط به او محتاج است؛ او را میپرستد، چون او را شایسته پرستش مییابد.»[۶۱]
۱-۸-۲-۱٫ اظهار پرستش و بندگی در ادعیه شیعه
در تمام دعاهای مأثور از اهلبیت و نیز مناجاتهای عارفان و حتی در نیایشهای خصوصی افراد دیگر مشاهده کرد. برای مثال در دعای جوشن کبیر خدا را با۱۰۰ اسم صدا میزنیم و از او میخواهیم ما را از عذاب آتش برهاند، این صدا زدنها و یادکردنهای اسماء الهی، سرود بندگی هر انسان شیفتهای است که خدا را میپرستد و چه شیرین است لحظهای که عاشق، معشوقش را با نام میخواند. در دیگر دعاها نظیر دعای کمیل، ابوحمزه ثمالی و مناجات خمس عشر، اظهار عبودیت و بندگی عارفانه را میبینیم که در ضمن ستودن، به پرستش خالصانه یکتای بینیاز میپردازد و اوج عبادت و دلدادگی را به تصویر میکشد: «اللهم عظم سلطانک و علا مکانک و خفی مکرک و ظهر امرک و غلب قهرک و جرت قدرتک و لا یمکن الفرار من حکومتک؛ اللهم لا اجد لذنوبی غافرا و لا یحتاجی ساترا و لا لشئ من عملی القبیح بالحسن مبدلا غیرک، لا اله الا انت سبحانک و بحمدک: خدایا بزرگ است سلطنت تو و برتر و بلند است مقام تو و پنهان است تدبیر تو و آشکار است فرمان تو و چیره است قهر تو و قدرت و نیرویت نافذاست و گریز از تحت حکومت تو ممکن نیست خدایا نیابم برای گناهانم آمرزندهای و نه برای کارهای زشتم پرده پوشی و نه کسی را که عمل زشت مرا به کار نیک تبدیل کند جز تو معبودی نیست منزهی تو و به سپاس تو مشغولم.»[۶۲]
در این فراز از دعای کمیل امام علی(علیهالسلام) چه خاشعانه خدای خویش را خطاب قرار میدهد و او را قدرت بیمنتها و نیروی مطلق میداند؛ چنین شخصی که اینگونه خدای خویش را میستاید، بهیقین ایمان دارد و ضمن پرستش و عبادت او، از او طلب آمرزش میکند و نهایت بندگی خویش را آن زمان اقرار میکند که میگوید معبودی جز تو نیست و تو منزه و پاکی و من به سپاس تو مشغولم.
امام سجاد (علیهالسلام) در دعای ابوحمزه ثمالی هنگامی که با معبود خویش لب به سخن میگشاید، او را تنها کسی میداند که شایسته پرستش است: «بک عرفتک و انت ذللتنی علیک و دعوتنی الیک و لولا انت لم ادرما انت الحمد الله الذی ادعوه فیجیبنی و ان کنت بطئیاحین یدعونی و الحمد الله الذی اسئله فیعطینی و ان کنت بخیلا حین یستقرضنی و… به وسیله تو شناختم تو را و تو مرا راهنمایی کردی بر خودت و بهسوی خود خواندی و اگر تو نبودی من ندانستم که تو کیستی؛ ستایش خدایی را که میخوانمش و پاسخم دهد و اگر من بهکندی خوانمش، در این هنگام مرا بدرگاهش فراخواند و ستایش خدای را که میخوانم او را عطایم کند و اگرچه بخل ورزم هنگامی که از من چیزی قرض خواهد و … .»[۶۳]
امام در نهایت خاکساری با خدای خویش نیایش میکند و با تمام وجودش و از صمیم قلبش خدا را عبادت و پرستش میکند و او را منشأ شناخت و هدایت خود میداند و عاجزانه از او طلب یاری میکند. امام سجاد درمناجات خمس عشره در مناجات الاولی مناجات التائبین میفرماید: «الهی البستنی الخطایا ثوب مذلتی و جللنی التباعد منک لباس مسکنتی و امات قلبی عظیم جنایتی فاحیه بتوبه منک یا املی و بغیتی و یاسولی و منیتی فو عزتک ما اجد لذنوبی سواک غافرا و لا اری بکسری غیرک جابرا و قدخضعت بالانابه الیک و عنوت با الاستکانه لدیک فان طردتنی من بابک فبمن الوذ و ان رددتنی عن جنابک فبمن اعوذ فوا استفاه من خجلتی و افتضاحی و والهفاه من سوء عملی و اجتراحی: خداوندا خطاها جامه خواریم در برم کرده و دوری از تو بر من پوشش و روپوش بیچارگی خودم افکنده و جنایت بزرگ من دلم را به مرگ کشیده، پس به پذیرش توبه از طرف خود زنده کن و ای آرمانم و مطلوبم و ای خواسته و آرزویم، پس سوگند به عزت تو نیابم برای گناهانم جز تو آمرزندهای و از شکست خود چارهای غیر از تو نمیبینم و به تحقیق من به بازگشت بهسوی تو فروتن شدم و خوارم که بدرگاهت نشستم، پس اگر از درگاهت مرا برانی به که پناه برم و اگر مرا از آستانت برگردانی به چه کسی پناه ببرم؛ دریغا از شرمساریم و رسواییم و افسوس از بدکرداری و آلودگیام.»[۶۴]
در واژگان این فراز از دعا، حالت انکسار و شکستگی بنده و اظهار بزرگی رب موج میزند و انسان معنای درست بندگی را به وضوح درک میکند و در مییابد تنها باید به درگاه ربوبی حقتعالی استغاثه کرد و پیشانی فروتنی را به خاک سایید و فقط از او طلب باری کرد. با تأمل در فرازی از مناجاتالعارفین خمس عشره که در ادامه میآوریم، میتوانیم بندگی و عبودیت عبد را دریابیم: «الهی قصرت الالسن عن بلوغ ثنائک کما یلیق بجلالک و عجزت العقول عن ادراک کنه جمالک و انحسرت الابصار دون النظر الی سبحات وجهک و لم تجعل یلخلق طریقا الی معرفتک الا بالعجز عن معرفتک: خداوندا! زبانها از رسایی ستایش تو که شایسته جلالت باشد کوتاه است و عقلها و خردها از ادراک جمالت عاجزند و دیدهها از نزدیکی به انوار جمالت خسته و نابینا به جلوه هایت و بر مردم راهی به سوی شناخت خودت مقرر نکردی جز به درماندگی از شناخت تو.»[۶۵]
امام عارفان اقرار به عجز و ناتوانی و پرستش معشوق را به نهایت میرساند و اذعان میفرماید که نه زبان شایستگی ستایش و پرستش پرورگار را دارد و نه عقلها توان درک جمال و زیبایی ارباب خود را دارند و نه چشمها توانایی دیدن جلوههای حق را دارند و این چیزی نیست جز اقرار به بندگی و اطاعت و پرستیدن خالق بیهمتا.
و نیز رجوع شود به مناجاتالذاکرین خمس عشره که میفرماید: «خدایا اگر واجب نبود از پذیرش دستورت هر آینه منزهت میدانستم که نامت را به زبان آرم، نه آنکه ذکری که از تو کنم به اندازه من است نه به اندازه تو٬ آیا با چه اندازه قدر من برسد تا محلی برای تقدیس تو مقرر دارم و… خدایا به تو باخته شدند دلهای شیفته و سرگردان و بر شناسایی تو اتفاق و جمع کردند خردهای مختلف، پس مطمئن شوند دلها، جزء یاد تو آرام نشود خاطرها، جز هنگام یقین به تو، تویی تسبیح شده در هر جا و پرستیده شده در هر مکان و زمان.» [۶۶]
۱-۸-۲-۲٫ اظهار پرستش و بندگی در مناجاتهای شاعران
اینک ببینیم چگونه شعرای ما بندگی و پرستش باریتعالی را با زبان شعر بیان کردهاند. مولوی میگوید:
کـــارگــاه صنـــع حــق چون نیستیست
جــز معــــطل در جـــــهان هـــست کیسـت
یـاد ده مـا را ســخــــنهــــای دقــــیـق
کـــه تـــو را رحم آورد آن ای رفـــــیـــــق
هم دعــــــا از تـــو اجــابـــت هم ز تو
ایمــنی از تـــــو مهـــــابـــت هــــم ز تـــو
گــــــر خطـــا گفتیم اصلاحـش تو کن
مصـلحی تــــو ای تو ســــــلطان ســــــخن
۲-۱۴ اجرای استراتژی
اجرای استراتژی عبارت است از مجموع فعالیت و انتخاب هایی که برای اجرای یک طرح استراتژیک لازم و ضروری است.اجرای استراتژی فرایندی است که براساس آن سیاست ها و استراتژی ها، با بهره گیری از برنامه ها، بودجه و رویه ها، به اجرا در می آیند و عملی می شوند. اگرچه مرحله اجرای استراتژی پس از مرحله تدوین استراتژی قرار دارد، اما بخشی کلیدی از فرایند مدیریت استراتژیک به شمار می رود(هانگر و ویلن ۲۰۰۱، ص۱۹۷).
در این مرحله استراتژی های تعیین شده در مرحله تدوین بایستی به اجرا درآیند. برای اجرای استراتژی ابتدا اهداف و سیاست ها در راستای ماموریت و استراتژی ها تعیین شده و بر اساس آنها منابع سازمان تخصیص داده می شوند و سپس در ساختار مناسبی و با فرهنگ سازنده هدایت می شوند تا استراتژی ها به اجرا درآیند(اعرابی و همکاران، ۱۳۸۶).
با انتخاب استراتژی کار برنامه ریزی استراتژیک به پایان نمی رسد. بلکه باید استراتژی اجرا شده و عملاً به محک آزمون گذاشته شود. تحقیقات و بخش پژوهش سازمان در انجام این مهم نقش مؤثری خواهد داشت. برای اجرای استراتژ یها می توان از ابزارهای زیر بهره گرفت:
- ساختار سازمانی مناسب با استراتژی
- هماهنگ سازی مهارت ها، منابع و توانمندی های سازمان در سطح اجرایی
- ایجاد فرهنگ سازمانی متناسب با استراتژی جدید سازمان
باید در نظر داشت که بهترین راهبردهای تدوین شده در صورتی که بطور صحیح اجرا نشوند، فاقد ارزش عملی خواهند بود. و اجرای اثر بخش هر استراتژی مستلزم تعهد کامل همه مدیران به هدایت واحدهای سازمانی تحت امر خود برای حمایت از راهبرد مذکور است. بنابراین اجرای راهبرد با کلیه فراگردهای مدیریتی یعنی برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت بسیج امکانات و کنترل عملکردها و برنامه ها سرو کار دارد(عربشاهی، ۱۳۸۷).
در مورد شرکت های کوچک، بزرگ، انتفاعی و غیر انتفاعی، اصول، مفاهیم و ابزارهای تدوین استراتژی تفاوت چندان زیادی نمی کنند. ولی با توجه به نوع و اندازه سازمان ها، اجرای استراتژی بسیار متفاوت است. اجرای استراتژی مستلزم چنین عملیاتی است: تغییر دادن حوزه فروش، اضافه کردن واحدهای جدید، بستن برخی از واحدها، استخدام کارکنان جدید، تغییر دادن استراتژی سازمان از نظر قیمت گذاری، تهیه بودجه مالی، درنظر گرفتن مزایای جدید برای کارکنان، اقداماتی در راه کنترل هزینه ها، تغییر دادن استراتژی های تبلیغاتی، ساختن واحدها و تشکیلات جدید،آموزش دادن به کارکنان تازه استخدام، منتقل نمودن مدیران به واحدهای دیگر و سرانجام ایجاد یک سیستم اطلاعات بهتر رایانه ای. بدیهی است که در سازمان های تولیدی، خدماتی و دولتی این نوع فعالیت ها تفاوت فاحش خواهند داشت(دیوید، ۱۹۹۹).
مدیران ارشد شرکت، باید قبل از به اجرا گذاشتن طرح ها، مطمئن شوند که سازمان برای این مهم به خوبی سازمان دهی شده است، نفرات لازم برای اجرای برنامه ها انتخاب شده اند و فعالیت ها به منظور دستیابی شرکت به اهداف مطلوب، جهت داده شده اند(هانگر و ویلن ۲۰۰۱).
همه سازمان ها به هنگام اجرای استراتژی باید تعیین هدف های سالانه، تدوین سیاست ها و تخصیص منابع را در اولویت قرار دهند. با توجه به اندازه، بزرگی و نوع سازمان بسیاری از سایر مسائل مدیریت در اجرای موفقیت آمیز استراتژی از اهمیت بالایی برخوردارند(دیوید، ۱۹۹۹).
پیاده سازی یک استراتژی، یک فرایند خودکار نیست. در این روند دو بخش عمده وجود دارد. گام اول اقدام برای توسعه یک طرح است یعنی تهیه بیانیه ای برای اینکه چه زمان و چگونه اقدامات لازم برای انجام این استراتژی انجام خواهد شد. عملکرد و اهداف مشخص شود.
بخش دوم شامل اجرای عملیات با هدف و استفاده از منابع است. در زمینه این اقدامات ممکن است سیاست تغییر شامل تغییر در ساختار سازمانی، پرسنل، ایجاد برنامه های جدید، وظایف، و روش نصب و راه اندازی سیستم های جدید انگیزه، تولید برای محصولات جدید و یا خدمات، بازاریابی برای خدمات جدید و یا ایجاد تقاضا در میان ذینفع جدید یا مصرف کنندگان، توسعه مکانیزم های تامین مالی جدید شود. لازم به ذکر است که وظیفه مدیران است که فقط به بهره برداری از محیط داخلی تمرکز نکند، بلکه عملکرد آنها باید متناسب با محیط باشد(اسکریبنر۱، ۲۰۰۱).
۲-۱۵ ارزیابی استراتژی
برای دستیابی به عملکرد موفق سازمان ها، هرچند استراتژیست ها وقت بسیاری صرف تدوین و اجرای استراتژی می کنند، بخش مهم تر آن ارزیابی استراتژی ها به صورتی منظم و با روش هایی خردمندانه یا آگاهانه از آنهاست. هرچند مدیریت استراتژیک نمی تواند موفقیت برنامه ها را تضمین کند، این امکان وجود دارد تا به شیوه ای اثر بخش تصمیمات بلند مدتی اتخاذ و آن را ارزیابی کنند(حمیدی زاده، ۱۳۸۸).
در این مرحله تغییرات احتمالی عوامل تاثیر گذار داخلی و خارجی و اثرات احتمالی آنها بر ماموریت، اهداف و استراتژی ها و راه کارهای اجرایی بررسی می شود. هم چنین نحوه انجام هر کدام از مراحل تدوین و اجرای استراتژی از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت نتایج به دست آمده و نحوه دستیابی به آنها مورد ارزیابی قرار می گیرند تا انحرافات احتمالی شناسایی شده و در جهت رفع آنها اقدام شود (اعرابی و همکاران، ۱۳۸۶).
اگر عوامل خارجی و داخلی سازمان تغییر کنند، حتی استراتژی هایی که به بهترین شکل ممکن تدوین و اجرا شده باشند، منسوخ می گردند. بنابراین، لازم است استراتژیست ها، به صورت منظم، اجرای استراتژی را بررسی، ارزیابی و کنترل کنند. ارزیابی بهنگام می تواند مدیریت را از وجود مسائل و مشکلاتی که دامنگیر شرکت خواهد شد، آگاه سازد تا شاید پیش از این که اوضاع وخیم شود، اقدام اصلاحی به عمل آید (دیوید، ۱۹۹۹).
۱٫Scribner
در ساده ترین شکل ممکن، ارزیابی استراتژی با آگاهی از پیامدهای آن ارتباط دارد. در حقیقت دو وظیفه مشخص و متمایز در ارزیابی استراتژی وجود دارد. ابتدا، وظیفه تعیین چگونگی پیامدهای یک استراتژی همراه با توصیف اثرات آن است و وظیفه دیگر قضاوت در مورد موفقیت یا شکست یک استراتژی براساس مجموعه ای از استانداردها یا معیارهای ارزشی است.به عقیده صاحب نظران، ارزیابی استراتژی عبارت است از بررسی اثربخشی کلی یک برنامه در پاسخ گویی به اهداف آن، یا ارزشیابی نسبی دو یا چند برنامه در پاسخ گویی به اهداف متداول است. در تعریفی دیگر ارزیابی برنامه های سازمان، استفاده از روش های علمی به منظور برآورد اجرای موفقیت آمیز و پیامدهای حاصل از برنامه ها برای اهداف تصمیم گیری است(اعرابی و صالحی، ۱۳۸۷).
کنترل و ارزیابی فرایندی است که طی آن نتایج عملکرد و فعالیت های شرکت طوری تحت کنترل و نظارت قرار می گیرند که بتوان عملکرد واقعی را با عملکرد مطلوب مقایسه کرد. این فرایند بازخورد لازم را به مدیریت می دهد که بتواند نتایج را ارزیابی کند و در صورت لزوم اقدامات تصحیح کننده و اصلاحی را اتخاذ کند(هانگر، ۲۰۰۱، ص۱۹۷).
جهت تعیین حدود دستیابی به هدفها، استراتژیهای اجرا شده باید مورد کنترل قرار گیرند. ارزیابی استراتژیک شامل سه فعالیت اصلی می شود:
- بررسی مبانی اصلی استراتژیهای شرکت
- مقایسه نتیجه های مورد انتظار با نتایج واقعی
- انجام اقدامات اصلاحی به منظور اطمینان یافتن از این که عملکردها بابرنامه های پیش بینی شده مطابقت دارد(عربشاهی، ۱۳۸۷).
ارزیابی موفقیت آمیز استراتژی ها بر پایه این واقعیت قرار دارد که نتیجه عملیات در زمان مقرر و به صورتی مناسب ارائه گردد. ارزیابی استراتژی نمی تواند به هیچ وجه بهنر از اطلاعاتی باشد که بر آن اساس عمل شده است. اگر مقامات ارشد بر مدیران رده پایین فشار زیادی وارد آورند، احتمال این هست که آنها در اعداد و ارقام دست کاری کنند تا نتیجه به صورتی رضایت بخش درآید(دیوید، ۱۹۹۹).
۲-۱۶ مطالعات انجام شده
تفکر استراتژیک خاص عصر حاضر نیست، دولتمردان و مدیران جامعه در ادوار مختلف به اشکال گوناگون از مفاهیم، بسترها و راهکارهای آن استفاده می کردند.
شجاعی و همکاران(۱۳۹۱)، در مقاله ای با عنوان کاربرد ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک (تحلیلSPACE) مطالعه موردی: شرکت بتن سازی مهد بتن با توجه به نتایج بدست آمده موقعیت شرکت را در وضعیت تهاجمی نشان داده و استراتژی های حمله و محاصره را پیشنهاد نمودند.
مسلم یزدی(۱۳۸۹)، مقاله ای با عنوان ارزیابی موقعیت زباله های شهری یزد با بهره گرفتن از ماتریس SPACE را ارائه نمود که نتایج تحقیق نشان داد چون بردار در خانه تهاجمی ماتریس تشکیل شده است زباله های شهری یزد از نظر موقعیت در بهترین وضعیت ممکن قرار دارد.
شریعتی و سیانکی(۱۳۸۹)، در مقاله ای با موضوع ارائه راهبرد رقابتی بر اساس ماتریسSWOT مطالعه موردی:هتل آسمان اصفهان، نشان دادند هتل آسمان در صنعت ناپایدار گردشگری به شیوهای نسبتاً خوب به رقابت پرداخته و باید استراتژیهای رقابتی بیشتری را به اجرا درآورد .
جوزی و زارعی(۱۳۸۹)، در مقاله ارائه برنامه مدیریت راهبردی پسماندهای روستایی شهرستان میناب به روشSWOT و تشکیل ماتریس(QSPM)، استراتژی حاصل از ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک را استراتژی تدافعی عنوان نمودند و با بهره گرفتن از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استراتژی تبلیغات رسانه ای و آگاهی جامعه در مورد آلودگی ناشی از پسماندها و اجرای هرچه بهتر مدیریت پسماندها، براساس نمره جذابیت بعنوان اولویت اول پیشنهاد گردید.
امینی و باویل(۱۳۸۸)، در پژوهش تدوین استراتژی به روش چارچوب جامع تدوین استراتژی مطالعه موردی: شرکت سهند خودرو تبریز پس از شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان و فرصت ها و تهدیدات محیطی، ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی را شکل داده و با توجه به اطلاعات بدست آمده، ضمن تشکیل ماتریس (SWOT) و ماتریس داخلی و خارجی(IE)، موقعیت شرکت را در وضعیت تدافعی نشان دادند، همچنین با بهره گرفتن از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی(QSPM) بهترین استراتژی برای شرکت سهند خودرو را ائتلاف استراتژیک با شرکت های رقیب جهت دستیابی به مزایای رقابتی، پیشنهاد نمودند.
صدری و همکاران(۱۳۸۸)، در مقاله خود با عنوان فرایند برنامه ریزی استراتژیک با بهره گرفتن از چارچوب جامع تدوین استراتژی(مطالعه موردی: شرکت توزیع نیروی برق شهرستان اصفهان) بعد از مشخص کردن نقاط قوت و ضعف سازمان و فرصت ها و تهدیدات، با تشکیل ماتریس(SWOT) و بنا به نتایج حاصل از ماتریس داخلی و خارجی(IE) و ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک(SPACE)، موقعیت شرکت را تهاجمی توصیف کرده در ادامه تحقیق جهت عینیت بخشیدن به قضاوت های شهودی از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده نموده و با توجه به نمرات و نتایجی که از این ماتریس حاصل شد، استراتژیهای زیر به ترتیب اولویت پیشنهاد شدند: مدیریت پاسخگویی و ارتقاء کیفیت خدمات به مشتری، تلاش و سرمایه گذاری جهت توسعه فناوری اطلاعات در سازمان سرمایه گذاری مناسب در طرحهای توسعه زیر ساختها به منظور کاهش تلفات انرژی و خاموشی ها، بررسی امکان واگذاری بخش های مختلف سازمان به شرکت های پیمانکاری مناسب(برون سپاری).
حاجی کریمی، احمدی و همکاران(۱۳۸۷)، در تحقیق کاربرد ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک از منظر وضعیت رقابتی شرکت ها (موردکاوی: شرکت های ساختمانی تهران) به این نتیجه دست یافت که بدلیل شرایط حاکم بر صنعت ساخت ایران شرکت ها به دلیل احساس نکردن حاشیه مناسب مالی و یا امنیت در رقابت خود با دیگر شرکتها معمولاً در حالت تدافعی نسبت به هم قرار می گیرند.
جوادی پور(۱۳۸۷)، در تحقیق راهبردهای توسعۀ خدمات شهرداریهای الکترونیک بر اساس تجزیه و تحلیل SWOT مطالعۀ موردی شهرداری الکترونیک منطقۀ ۱۳ تهران، به این نتیجه دست یافت که شهرداری منطقۀ ۱۳ تهران به منظور توسعۀ خدمات الکترونیک شهری در این منطقه، در موقعیت رقابتی قرار گرفته است. در چنین شرایطی لازم است تا سازمانها استراتژیهای رقابتی مانند رسوخ در بازار،توسعۀ بازار،توسعۀ محصول و تشکیل مشارکت را به اجرا گذارند.
قاراکزلیان(۱۳۸۴)، در پژوهشی با عنوان بررسی موقعیت و جایگاه بازار شرکت فولاد آلیاژی ایران و ارائه استراتژی های مرتبط با آن با بهره گرفتن از ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک،براساس موقعیتهای ماتریسSPACE ترکیبی از استراتژی های تهاجمی و رقابتی را برای این محصولات پیشنهاد نمود که به تناسب نوع محصول از استراتژی های توسعه بازار ومحصول، نفوذ در بازار، ادغام ها و تا حدودی متنوع سازی و… استفاده شود. همچنین پیشنهاد گردید که شرکت استراتژی منفعلانه در رابطه با برخی محصولات خود را کنار گذاشته و باتوجه به موقعیت حاصل شده به تدوین استراتژی هایی داخلی برای برطرف نمودن نقاط ضعف خود مطابق با آن شرایط بپردازد.
در ادامه تعدادی از تحقیقات خارجی در این زمینه معرفی می گردد.
وتمو و آردینی(۲۰۱۲) در مقاله ای با عنوان تجزیه و تحلیل سوات در مدیریت استراتژیک مطالعه موردی در ایستگاه اتوبوس پورابایا، با تشکیل ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی نقاط قوت و ضعف ایستگاه و فرصت ها و تهدیدات محیطی را جهت اتوماسیون نمودن ایستگاه شناسایی نمودند. و با توجه به نتایج مشخص گردید از لحاظ عوامل داخلی نقاط قوت بر ضعف های آن برتری دارند و فرصتهای محیطی بر تهدیدات فزونی دارد و در ربع اول ماتریس سوات قرار دارد که نشان دهنده قدرت داخلی برای استفاده از فرصت های پیش رو می باشد.
زهید(۲۰۱۱) در تحقیقی جامع در زمینه تدوین استراتژی برای شرکت کوکاکولا، نام تجاری و وب سایت این شرکت را مهمترین نقاط قوت آن و مسائل مربوط به سلامت را ضعف شرکت برشمرد. همچنین رسیدن به بازارهای جدید را فرصت و قوانین و مقررات و نرخ مالیات در کشورهای مختلف را تهدیدهای پیش روی شرکت عنوان نمود. در این تجقیق موقعیت استراتژیک شرکت کوکاکولا رقابتی بدست آمد و استراتژی های توسعه نفوذ بازار و تمرکز بر آب و آب میوه برای حرکت به سمت موقعیت تهاجمی پیشنهاد گردیدند.
محمدعبداله(۲۰۰۹) در تحقیقی موقعیت استراتژیک شرکت مک دونالد را در ماتریس، تهاجمی ترسیم نمود و استراتژی گسترش بیشتر به بازارهای آسیا با اضافه کردن ۵۰۰ رستوران را پیشنهاد نمود.
گیوین(۲۰۰۹) در پژوهش مدیریت استراتژیک مطالعه موردی شرکت دالرفمیلی، نشان داد که این شرکت در موقعیت استراتژیک تهاجمی در ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک قرار دارد. براین اساس استراتژی افزایش تبلیغات از طریق ارائه کوپن و تخفیفات و ساخت فروشگاه در مناطق روستایی و کم درآمد برای این شرکت به کمک ماتریس سوات تدوین شدند که استراتژی دوم بعنوان اولویت اجرا معرفی گردید.