۲-۲-۴-۱ الگوی شخصیتی رفتار الف
یکی از مشهور ترین الگوهای شخصیتی رفتاری الگوی شخصیتی الف می باشد. در سال ۱۹۵۹ در متخصص قلب به نامهای فریدمن و روزنمن[۴۳] مشاهده کردند که مردان و زنانی که درای ویژگی هایی از قبیل تلکم سریع، رقابت جویی، بی حوصلگی، سخت کوشی، پرخاشگری و خشونت هستند حدوداً هفت برابر بیشتر از افراد فاقد همین ویژگی ها مستعد ابتدا به بیماریهای کرو قلبی می باشند. الگوی شخصیتی رفتاری الف – آمیزه ای کنشی – هیجانی است که با تلاشی افراطی جهت کسب امتیازات زیاد چه بسا نامحدود در زندگی و در کوتاهترین زمان ممکن و در مخالفت و در قالب یا افراد دیگر مشخص می شود(فریدمن و روزنمن، ۱۳۵۹؛ به نقل از حقیقی و همکاران، ۱۳۹۱).
۲-۲-۴-۲ جایگاه مهار
افرادی که با متغیر شخصیت منبع کنترل درونی مشخص می شوند، اعتقاد دارند، تقویتی که آنها دریافت می کنند تحت کنترل رفتارها و ویژگی های خود آنهاست. آنهایی که دارای منبع کنترل بیرونی هستند تصور می کنند که تقویت توسط دیگران، سرنوشت، یا شانس کنترل می شود. آنها متقاعد شده اند که در رابطه با این نیرو های بیرونی، عاجز هستند. منبع کنترل ما تأثیر زیادی بر رفتارمان دارد. افراد دارای منبع کنترل بیرونی، معتقدند رفتارها و توانایی هایشان تأثیر زیادی در تقویت های که دریافت می کنند، ندارند، اغلب ارزش کمی برای هرگونه تلاش در جهت بهبود شرایط خود قائل اند. در مقابل افراددارای منبع کنترل درونی معتقدند که آنا کنترل جدی بر زندگی دارند و طبق آن نیز رفتاری می کنند. این افراد ارزش بیشتری برای مهارتها و پیشرفت های خود قائل اند، نسبت به نشانه های محیطی که برای هدایت رفتار خود به کار برند هوشیارتر هستند. آنها اضطراب کمتر و اعتماد به نفس بیشتری را گزارش می دهند، آمادگی بیشتری برای پذیرفتن مسئولیت اعمالشان دارند، و از سلامتی روانی و جسمانی بیشتری برخود دارند ( ویسی و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۲-۴-۳ عزت نفس
عمدتاٌ حاصل موفقیت ها و شکست های مربوط به پیشرفت است که تأثیر مهمی بر پیشرفت بعدی ندارد افرادی که عزت نفس کمی دارند دچار اضطراب زیاد می شوند. برخی معتقدند که مهمترین فایده عزت نفس زیاد این است که خود در برابر اضطراب محافظت می کند. پس عزت نفس کم افراد را نسبت به اضطراب آسیب پذیر می سازد اما چون عزت نفس کم بد است بدان معنی نسبت که متورم کردن عزت نفس خوب است، در واقع، عزت نفس متورم جنبه تیره هم دارد. افرادی که خود انگاره ی متورم دارند، وقتی که خود انگاره مطلوب آنها تهدیدی می شود به نحو چشمگیری برای پرخاشگری و اقدامات خشونت بار مستعدی می شوند. عزت نفس نتیجه نهایی کارکرد سازگارانه و ثمر بخش خود است عزت نفس درست مثل خوشحالی است، به این صورت که وقتی سعی می کنید خوشحال باشید، افراطی عمل نمی کنید. بلکه خوشحالی پیامد جالبی خوشنودی ها، پیروزی ها و روابط مثبت زندگی است. به همین نحو، عزت نفس پیامد جالبی رسیدن به آرزوها و آمال شخصی و تبعیت از هنجارهایی است که فرهنگ آنها را تعیین کرده است( فاتحی زاده و احمدی، ۱۳۸۴).
۲-۲-۵ تفاوت های افراد در سرسختی
کوباسا(۲۰۱۴) بیان نمود که یکی از تفاوت های افراد در سخت کوشی، تفاوت در میزان خودشکوفایی آنهاست. در بررسی مفهوم سرسختی و خود شکوفایی معلوم شده ا ست که این دو خصوصیه از جهات متعددی همسو هستند. شخصیت را بر اساس یک نیروی اساس شکل می دهد. زندگی به عنوان فرآیندی از بروز این نیرو در نظر گرفته می شود، نه حاصل نیروهای متضاد یا متعارض. وی با توجه به ماهیت این نیرو ما بین دو گونه مختلف مدل کامروایی تفاوت قائل شده است و افرادی که دارای ویژگی های خودشکوفایی هستند، از میزان سرسختی بالاتری برخوردارند و یکی از ویژگی های افراد سر سخت این است که وقتی در مقابل مشکلات قرار می گیرند کمتر هیجانی می شوند و بیشتر عقلانی هستند و این مسأله باعث شده که در زمان کمتر به این نتیجه دست یابند که مردان سر سخت ترند زیرا زنان در برابر مشکلات بیشتر از مردان واکنش هیجانی نشان می دهند.
۲-۱۸-پیشینه پژوهش
۲-۱۸-۱-پژوهش های انجام گرفته در داخل کشور
۲-۱۸-۱-۱-پژوهش هایی درباره رابطه کمال گرایی و رضایت زناشویی
در پژوهشی که توسط آقا یوسفی و علیپور(۱۳۸۸) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی و رضایت زناشویی بر روی ۵۰۰ نفر از دانشجویان متاهل دانشگاه شیراز پرداختند، که نتایج حاکی از آن بود که بین کمال گرایی و رضایت زناشویی همبستگی مثبت وجود دارد و همزمان با افزایش کمال گرایی، میزان رضایت زناشویی نیز افزایش می یابد.
در پژوهش که توسط محمدی (۱۳۸۹) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی با رضایت زناشویی و بهزیستی ذهنی بر روی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد تهران انجام شد، نتایج نشان که بین کمال گرایی با رضایت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد و نیز بین کمال گرایی و بهزیستی ذهنی نیز رابطه مثبت وجود دارد.
۲-۱۸-۱-۲-پژوهش هایی درباره رابطه کمال گرایی و سرسختی
در پژوهشی که توسط برکتین، توکلی، ماهگل و نشاط دوست(۱۳۸۷) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی و سرسختی و تیپ های شخصیتی که بر روی ۹۶ نفر از دانشجویان سال اول دانشگاه تربیت معلم انجام شد، نتایج نشان داد که افراد دارای کمال گرایی از سرسختی بالاتری برخوردارند.
همچنین در پژوهشی که توسط حقیقتی، عطاری، سینارحیمی ونشاط دوست (۱۳۸۵)تحت عنوان بررسی رابطه بین کمال گرایی و سرسختی آوری بر روی ۱۸۰۰ نفر از دختران و پسران دبیرستانی استان تهران انجام شد، نتایج نشان دادند که بین سرسختی و کمال گرایی رابطه معنی داری وجود دارد.
در پژوهش که توسط جابرید(۱۳۸۱) تحت عنوان بررسی رابطه سرسختی و کمال گرایی که بر روی ۱۵۰۰ نفر از دانشجویان تهران انجام شد ،نتایج نشان دادند که افراد با سبک های مقابله ای ناکارآمد (هیجانی و اجتنابی) تاب آوری پایین تر و سبک مقابله ای مثبت مسئله مدار تاثیری در تاب آوری نداشت.
۲-۱۸-۱-۳-پژوهش هایی درباره رابطه سرسختی و رضایت زناشویی
در این رابطه در پژوهشی که توسط جوکار (۱۳۸۶) تحت عنوان بررسی رابطه تاب آوری و سرسختی روانشناسی با رضایت زناشویی بر روی ۱۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه مشهد انجام شد، نتایج بیانگر این بودند که بین سرسختی با رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. و افراد دارای سرسختی بالاتر از میزان رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند.
همچنین در پژوهشی دیگر که توسط علیزاده (۱۳۸۸) تحت عنوان بررسی ارتباط بین بهزیستی ذهنی با سرسختی و رضایت زناشویی بر روی ۵۰۰ نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای تهران انجام شد، نتایج نشان داد که زوج های دارای تاب آوری و سرسختی بالاتر، از میزان رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند.
در تحقیقی دیگر که توسط خسروجاوید (۱۳۸۱) تحت عنوان بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با سرسختی و رضایت زناشویی که بر روی ۷۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد ایلام انجام شد و نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی با سرسختی و رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد.
۲-۱۸-۲-پژوهش های انجام گرفته در خارج از کشور
۲-۱۸-۲-۱-پژوهش هایی درباره رابطه کمال گرایی و رضایت زناشویی
در پژوهشی که توسط دینر(۲۰۰۳) تحت عنوان بررسی رابطه بهزیستی ذهنی با کمال گرایی و رضایت زناشویی به صورت مطالعاتی همه گیر شناختی در شهر لندن انجام شد، نتایج نشان داد که زوج هایی که از میزان بهزیستی ذهنی پایین تری نسبت برخوردارند، میزان رضایت زناشویی کمتری دارند و نیز افراد دارای کمال گرایی بالاتر، از میزان رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند.
در پژوهشی دیگر در این خصوص که جانسون (۲۰۱۲) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی و رضایت زناشویی، بر روی ۲۲۰ نفر از دانشجویان متاهل انجام شد، که نتایج نشان دادند که زوج های دارای کمال گرایی از میزان رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند.
۲-۱۸-۲-۲-پژوهش هایی درباره رابطه کمال گرایی و سرسختی
در پژوهشی که توسط دانوان و هاپرن[۴۴](۲۰۰۲)تحت عنوان بررسی رابطه بین سبک های مقابله ای با کمال گرایی و سرسختی بر روی والدین کودکان نجات یافته از سرطان و نوجوانان دارای اختلالات عاطفی شدید،انجام شد، نتایج نشان داد والدینی که سبک های مقابله ای کارآمد تری دارند، از سرسختی بالاتری درشرایط استرس زا برخوردارند و نیز به افراد دارای کمال گرایی از میزان رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند.
در پژوهشی که توسط دینر ،امونسن،لارسن و لوکاس[۴۵](۲۰۰۳) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی و سرسختی بر روی زوج های زلزله زده انجام شد، نتایج نشان داد که افراد دارای ویژگی شخصیتی کمال گرایی از میزان رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند.
۲-۱۸-۲-۳-پژوهش هایی درباره رابطه رضایت زناشویی و سرسختی
در تحقیقی توسط آیستن،سالوفسکی و اگان[۴۶](۲۰۰۶)تحت عنوان بررسی رابطه رضایت زناشویی و سرسختی که بر روی دانشجویان انجام شد، نتایج نشان داد که افرادی سرسختی بالاتری دارند، در شرایط استرس زا از میزان رضایت زناشویی بالاتری داشتند، برخوردارند.
فصل سوم
روش پژوهش
در این فصل، ابتدا به طرح پژوهش ،جامعه آماری، روش انتخاب نمونه و سپس ابزار سنجش و در نهایت تحلیل های آماری داده ها پرداخته خواهد شد.
۳-۱-طرح پژوهش
طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که براساس آن رابطه بین کمال گرایی ، سرسختی و رضایت زناشویی مورد بررسی قرار می گیرد، از طرح همبستگی زمانی استفاده می شود که کشف رابطه بین متغیرها مورد نظر باشد. این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی می باشد.
۳-۲-طبقه بندی متغیرها
متغیرپیش بین: سرسختی و رضایت زناشویی
متغیرملاک: کمال گرایی
متغیرکنترل: سن، سطح تحصیلات
۳-۳-جامعه آماری پژوهش
جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ی دانشجویان متاهل مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد کرمانشاه است که شامل ۳۵۰۰ نفر می باشند و درسال تحصیلی ۹۴-۹۳ مشغول به تحصیل هستند.
۳-۴-نمونه آماری پژوهش و روش نمونه گیری
برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه برابر با ۳۴۶ نفر تعیین شد که لازم به ذکر است که این ۳۴۶ نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند که این تعداد شامل ۱۷۳ نفر زن و ۱۷۳ نفر مرد می باشد که در مرحله اول تعداد ۴ رشته تحصیلی به طور تصادفی انتخاب شد و در مرحله دوم از این ۴ رشته تحصیلی ۹ کلاس به صورت تصادفی انتخاب گردیدو آزمون های مربوطه روی آنها انجام گردید.
۳-۵-ابزار سنجش
۳-۵-۱-پرسش نامه رضایت زناشویی
برای سنجیدن رضایت زناشویی در پژوهش حاضر از مقیاس رضایت زناشویی که توسط انریچ[۴۷](۱۹۸۸) ، استفاده گردید. که این مقیاس دارای ۳۲ ماده است که به منظور سنجش میزان سازگاری و رضایت زناشویی تهیه شد. و مولفه یا زیر مقیاس خاصی ندارد. نمره گذاری پاسخ های آزمودنی ها در این مقیاس نیز به شیوه لیکرت است که درجه بندی پاسخ ها متفاوت است . در مجموع حداقل نمرات به دست آمده از این مقیاس که نشانگر عدم سازگاری زناشویی است صفر و حداکثر نمره که در مقابل بالا ترین سطح سازگاری زناشویی را نمایش می دهد ۱۵۱ است. اعتبار و روایی این مقیاس را انریچ (۱۹۸۸) بر حسب آلفای کرونباخ ۸۸/۰ به دست آورد. در ایران اکبری (۱۳۸۱) اعتبار مقیاس را با روش باز آزمایی ۹۱/۰ و با روش آلفای کرونباخ ۸۷/۰ گزارش نمود . میزان آلفای کرونباخ این پرسش نامه در پژوهش حاضر ۸۹/۰ برآورد شد.
۳-۵-۲-پرسش نامه کمال گرایی اهواز
جهت سنجیدن کمال گرایی در پژوهش حاضر از پرسش نامه کمال گرایی (APS) که توسط کیامرثی و نجاریان (۱۳۷۶) ساخته شده است، استفاده شد که که شامل ۲۷ آیتم می باشد که ماده های اولیه آن بر اساس متون معتبر روانشناسی، ماده های ذی ربط در مقیاس های MMPI، اضطراب اسپیلبرگ ، مقیاس وسواس فکری – عملی مادزلی و افکار غیر منطقی جونز و همچنین از راه مصاحبه های بالینی فراهم شد. این پرسش نامه زیر مولفه خاصی ندارد.آزمودنی ها جواب های آن را به صورت (هرگز ، به ندرت ، گاهی و اغلب اوقات) جواب می دهند و نمره گذاری آن به ترتیب از صفر تا سه می باشد ، نمرات پایین نشان دهنده وجود کمال گرایی در فرد می باشد ونمرات بالا نشان دهنده عدم کمال گرایی در فرد می باشد. مجموع جواب سؤالات ۸۱ می باشد و حدود وسط نمره افرادی که در این آزمون کمال گرایی می باشند ، ۴۵ می باشد. اعتبار و روایی آن توسط کیامرثی و نجاریان (۱۳۸۶) ۸۹/۰ به دست آمد. در پژوهش حاضر اعتبار و روایی پرسش نامه با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ ۸۷/۰ به دست آمد.
۳-۵-۳-پرسش نامه سرسختی
جهت سنجیدن سرسختی در پژوهش حاضر از پرسشنامه سرسختی روانشناختی که به وسیله تحلیل عوامل توسط کیامرثی و نجاریان (۱۳۷۶) در یک نمونه ۵۲۳ نفری از دانشجویان دانشگاه پیام نور ساخته شد، استفاده گردید. که یک مقیاس خود گزارشی مداد – کاغذی است که دارای ۲۷ آیتم می باشد. و زیر مقیاس ندارد و شیوه نمره گذاری این پرسش نامه ۲۷ ماده ای به این صورت است که آزمودنی ها به یکی از چهار گزینه هرگز، بندریت، گاهی اوقات و در اغلب اوقات پاسخ داده و بر اساس مقادیر ، ۱ ، ۲ ، ۳ نمره گذاری می شود ، به جز ماده های ۶ ، ۷ ، ۱۰ ، ۱۳ ، ۱۷ ، ۲۱ که دارای باز عامل منفی هستند و به شیوه معکوس نمره گذاری می شوند . حداکثر نمره در این پرسش نامه، نشان دهنده سرسختش روانشناختی بالا در فرد است. برای سنجش پایایی پرسشنامه های پژوهش حاضر از روش باز آزمایی استفاده شد، ضرایب پایایی و روایی آزمون سرسختش روانشناختی ۸۴ /۰ توسط کیامرثی و نجاریان (۱۳۸۶) به دست آمد و در پژوهش حاضر با کمک آلفای کرونباخ اعتبار و روایی پرسش نامه ۸۹/۰ به دست آمد.
۳-۶-روش اجرا
بعد از انتخاب نمونه و هماهنگی با اساتید دانشگاه شروع به اجرای آزمونها به این طریق شد که،بعد از ارائه توضیحات کلی در مورد هدف آزمون و اهمیت انجام چنین پژوهشی، پرسشنامه بین دانشجویان توزیع شد. در ۹ کلاس ابتدا پرسشنامه کمال گرایی و سپس پرسشنامه رضایت زناشویی اجرا شد و سپس پرسش نامه سرسختی اجرا شد. در صورت خواستن توضیح در مورد سؤالها به آنها توضیحاتی داده میشد. بدون ایجاد محدودیت زمانی و ایجاد اضطراب در آزمودنی به آنها وقت کافی داده شد.
بر مازاد درآمد سالانه یا غنائمی که از طریق جنگ به دست مسلمانان می افتد نیز مالیاتی وضع می شود که خمس نام دارد و مصرف آن طبق آیات قرآن به ذوی القربی پیامبر(صلّی الله علیه وآله وسلْم)، سادات فقیران و یتیمان و در راه ماندگان منحصر است.[۲۷۲]
از مهم ترین حکمت های وجوب زکات و خمس، آن است که با دریافت این هزینه از اقشار توانگر و پرداخت آن به نیازمندان، اولاً: گامی در جهت محرومیت زدایی از این قشر برداشته می شود و ثانیاً: فاصله های میان طبقات جامعه متعادل می گردد و حس برادری بین مسلمانان جای خود را به تفاخر و جاه طلبی نمی دهد.
با تأکیدات فراوان اسلام بر پرداخت مالیات های شرعی و انفاق و صدقه، در صورتی که در جامعه اسلامی قوانین به نحو احسن اجرا شده و اموال عمومی در راه درست مصرف شود، از جمع مال در دست گروهی اندک و فقر و نیازمندی جمع کثیری از مردم جلوگیری می شود. در نتیجه جریان حکومت در جامعه اسلامی در راستای برقراری مساوات و برابری طبقات جامعه و ریشه کنی فقر خواهد بود.
۳-۱-۵- شایسته سالاری
در جامعه اسلامی هر فرد با توجه به موقعیتی که در جامعه دارد، دارای وظایفی است، و نسبت به آن وظایف، تعهدات و حقوقی بر عهده دارد. قرآن به لزوم رعایت اهلیت ها در اشغال پست ها و مسئولیت ها اشاره می کند. بهترین مصداق این مورد، آیه ۵۸ سوره مبارکه نساء است که دستور می دهد امانات را به صاحبانش بسپرید.« إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّواْ الْأَمَانَاتِ إِلىَ أَهْلِهَا وَ إِذَا حَکَمْتُم بَینَْ النَّاسِ أَن تحَْکُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکمُ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کاَنَ سمَِیعَا بَصِیرًا»[۲۷۳]
قرآن از مسئولیت ها به امانت تعبیر کرده که باید به صاحبان اصلیش برسد. به طریق اولی مسئولیت اداره یک کشور یا بخشی از مملکت از بزرگترین امانات است که باید به صاحبان شایسته و دارای اهلیت سپرده شود. وظیفه هر فرد متعهد برای قبول کردن مسئولیت ها آن است که اولاً: نسبت به حقوق و تکالیف خود آشنایی داشته باشد، ثانیاً: تکالیف محوله خود را به خوبی انجام دهد و نسبت به وظایف محوله مسئولیت پذیر و دلسوز باشد و از تلاش برای دریافت حقوق خود و مردم تحت نظر خود لحظه ای کوتاه نیاید. مسئولان مملکت باید در مرتبه والاتری از دقت نظر در گزینش قرار گیرند. در انتخاب مسئولان دولت اسلامی و کسانی که اداره امور جامعه به آنها سپرده می شود باید شرایط و خصوصیاتی در نظر گرفته شود که به بعضی از این مسائل در قرآن کریم اشاره شده است.
ویژگی های لازم برای انتخاب افراد شایسته
۱ـ اعتقاد به مبانی دینی: مسئولین انتخابی در جامعه اسلامی لازم است به مبانی توحیدی و اصولی که عهده دار آن هستند و باید دولت و جامعه را مطابق آن اداره نمایند اعتقاد کامل داشته باشند. بی شک اداره امور یک نظام عقیدتی را نمی توان به افرادی سپرد که نسبت به اصول آن بی اعتقاد باشند. بنابراین کارگزار و مسئول جامعه اسلامی باید از ایمان والا و اطلاع کامل بر احکام شرع مقدس برخوردار باشد تا مردم بتوانند در حیطه وظایف ایشان از درستکاری آنها اطمینان حاصل نموده و فرمانشان را پذیرا باشند.
یکی از مهم ترین مبانی اعتقادی که باید آحاد جامعه اسلامی به آن پایبند باشند، روحیه اطاعت پذیری از رهبری جامعه اسلامی است؛ مقامی که در زمان پیامبر اسلام و ائمه معصومین(علیهم السّلام) به ایشان اختصاص داشت و در زمان غیبت به فقیه جامع الشرایط آن عصر که نماینده امام (علیه السّلام) است انتقال می یابد. پیروی از رهبر جامعه اسلامی، علاوه بر آن که مهر اسلامی بودن را بر عمل افراد می زند در صورت ایجاد اختلاف آراء بین آنها، داوری را با توجه به مصالح مملکتی آسان نموده و از تشتت آراء جلوگیری می کند.
قرآن در آیه ۵۹ سوره مبارکه نساء اطاعت را تنها از خدا، رسول خدا و اولی الامر ایشان جایز می داند و سفارش می کند در اختلافات به خدا و رسولش مراجعه کنید و از اوامر ایشان بهره جویید. و در مراتب پایین تر همه باید از دستورات اولی الامر اطاعت کنند زیرا اولی الامر نیز صلاحیت خود را از جانب خداوند کسب نموده است.[۲۷۴] درآیه ۸۳ همین سوره تصریح شده که اگر شایعاتی راجع به جامعه مسلمانان به آنان برسد، در صورت ارجاع به رسول یا اولی الامر ایشان می توانند در آن خبر، استنباط نموده و صدق و کذب آن را بررسی کنند و با توجه به مصلحت جامعه تصمیم گیری نمایند.[۲۷۵] یکی از شئون اولی الامر و رهبر جامعه اسلامی موقعیت شناسی و توان تصمیم گیری در بحران هاست که این خصوصیت برگرفته از ایمان والا واعتقاد کامل ایشان به مبانی دینی می باشد. از این رو واجب است تمامی کارگزاران جامعه اسلامی از او تبعیت داشته باشند.
۲ـ علم، تقوا و قدرت بدنی: مسئولان دولت اسلامی باید صالح و باتقوا ، خداترس و امین باشند و از تجاوز به حقوق دیگران دور باشند تا در پرتو اعتماد ایجاد شده بتوان وظایف را با اطمینان خاطر به آنها محول نمود، در ضمن باید عالم و مدبر و باهوش بوده و از لحاظ جسمی برای مسئولیت محوله آمادگی داشته باشند.[۲۷۶]
آیه ۲۸ کهف به بیان یکی از شرایط زمامدار می پردازد و ملاک برتری افراد را تلاش برای کسب رضای الهی می داند و به پیامبر اکرم (صلّی اله علیه وآله وسلّم) دستور می دهد که با مؤمنانی که در پی کسب رضای خدا هستند همراهی کرده و آنان را به خود نزدیک کند و در مقابل از کسانی که به دنبال هوای نفس خود بوده و از خدا غافل شده اند پیروی نکند.[۲۷۷]
علاوه بر این در آیات قرآن ملاک ارجحیت افراد، ایمان به خداوند و ترس از روز جزا بر شمرده است.[۲۷۸] اعتقاد واقعی به خداوند و ولایت الهی سبب می شود بنده خدا تلاش کند تا به بهترین نحو وظایف محوله را انجام دهد تا رضایت خدا را به دست آورد و خوف از عذاب او سبب می شود که از هر نوع خیانت یا اشتباه جلوگیری کند.
قرآن در مورد شرایط بدنی و توانایی های جسمی پذیرنده یک مسئولیت نیز اشاراتی دارد؛ از جمله در داستان طالوت (علیه السّلام) خداوند از زبان پیامبر آن زمان، اشموئیل (علیه السّلام) خصوصیت های مثبت طالوت را که لیاقت امیری به او بخشیده بود، علم و توانایی جسمانی پذیرش مسئولیت بر می شمارد.[۲۷۹]
در سوره قصص یکی از شرایطی که توسط دختران شعیب برای استخدام موسی(علیه السّلام) در نظر گرفته می شود نیرومندی، مورد اعتماد بودن و امانتداری موسی (علیه السّلام) است.[۲۸۰]
شرط دیگر قبول مسؤلیت در سوره یوسف ذکر شده؛ آن هنگام که ایشان به خاطر احتمال ایجاد قحطی در سرزمین مصر با توجه به توانایی های در خفظ اموال و آگاهی به امور خود از پادشاه آنجا در خواست شغل خزانه داری کرد.[۲۸۱] این خصوصیت ها یعنی حافظ و نگهبان بودن و آگاهی نسبت به مسؤلیت از ایمان واقعی به خداوند متعال سر چشمه می گیرد باعث شد که یوسف (علیه السّلام) در نزد پادشاه آن زمان مقام و مکنت یابد و مورد اعتماد او واقع شود، علاوه بر آن سبب امداد رسانی به رعیت جامعه و حفظ آنان از بلای قحطی شد.
۳ـ رازداری وکتمان اسرار: از دیگر وظایف برگزیدگان جامعه اسلامی، رازداری و افشا نکردن اسرار مملکت اسلامی برای غیر مسلمانان است زیرا کفار و غیر مسلمانان برای رسیدن به منافع خود از راز های مسلمانان بر ضد آنان بهره می جویند. در آیه ۱۱۸ سوره آل عمران، قرآن به مؤمنان سفارش می کند بیگانگان را همراز خود نگیرند زیرا آنان به علت دشمنی و کینه از هرگونه آسیب رسانی به راه حق و خیانت به مسلمانان کوتاهی نمی کنند.[۲۸۲]
همه گروه های جامعه باید مشکلات احتمالی را در بین خود حل نمایند و از افشای مشکلات برای دیگران خودداری نمایند تا ضمن حفظ وحدت، توهم تفرقه بین آنان ایجاد نشود و اجانب نتوانند مقاصد نامشروع خود را در سایه نفاق موجود در جامعه اسلامی پیگیری کنند.
به طور کلی ملاک های سپردن مسئولیت ها از نظر قرآن عبارتند از: قدرت جسمی، علم و آگاهی، امانتداری و قابل اعتماد بودن در سایه اعتقاد به ثواب و عقاب الهی و انجام واجبات الهی همچنین موقعیت شناسی، راز داری و اطاعت از ولی امر.
مسؤلین جامعه اسلامی باید در انتخاب افراد شایسته در هر زمینه ای دقت فراوان به خرج دهند. با وجود افراد لایق، جایز نیست، مسؤلیت های مهم به افراد بی لیاقت سپرده شود زیرا بی دقتی در سپردن مسئولیت ها خیانتی به خدا و رسول او و جامعه مسلمانان است.
در سیره پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) نیز مواردی از تر جیح لیاقت ها به سوابق مشاهده می شود. آن حضرت اسامه بن زید ۱۹ ساله را به فرماندهی جنگ با رومیان انتخاب کرد.همچنین با وجود افراد با تجربه و مسن تر عتاب بن اسید ۲۱ ساله را فرماندار مکه کرد و در جواب کسانی که بر سن پایین اسامه یا عتاب ایراد می گرفتند، فرمودند: ملاک فضیلت انسانی بزرگ سالی نیست بلکه بر عکس میزان بزرگی انسان فصیلت و کمال معنوی و شایستگی اوست.[۲۸۳]
۳-۱-۶- نظارت عمومی
یکی از مهم ترین وظایف هر مسلمان در جامعه اسلامی دقت و توجه به امور محوّله و احساس مسئولیت در قبال ارائه بهترین خدمات به مردم می باشد چرا که اعمال همه افراد در تقابل با یکدیگر است از این رو دخالت در امور اجتماعی و سیاسی یکی از وظایف مسلمانان است.
نقش هر مسلمان در تعیین سرنوشت جامعه و بازتابی که اعمال دیگران در سرنوشت او دارد و تعهد او در برابر مسئولیت های اجتماعی ایجاب می کند که وی ناظر و مراقب همه اموری باشد که در در محیط پیرامونش اتفاق می افتد. این اصل تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر به عنوان جزئی از فرائض اجتماعی و یکی از مبانی اندیشه سیاسی و ارکان حیات مسلمانان بیان شده؛ بر طبق این اصل قرآنی، فعالیت سیاسی جزئی غیر قابل تفکیک از زندگی اجتماعی هر مسلمان بوده و آنان را در تعیین سرنوشت جامعه شریک می سازد.[۲۸۴]
اسلام، اصل امر به معروف و نهی از منکر را با توجه به وجوب احساس مسولیت و نظارت عمومی بنا ساخته است و این به معنی دستور به طغیان علیه فساد و تباهکاری در جامعه است.[۲۸۵]
قرآن کریم به صراحت اعلام می کند که تحولات اجتماعی و سیاسی زندگی بشر به خواست و اراده انسان صورت می گیرد،[۲۸۶] بنابر این تک تک افراد و اقوام در سرنوشت جامعه سهیم هستند و در برابر صلاح یا فساد و تباهی ها مسئولند. طبق آیه ۱۰۴ آل عمران همواره باید گروهی از مؤمنین وجود داشته باشند تا امر به معروف و نهی از منکر نمایند و در صورت ایجاد هرگونه انحراف سریعاً به تصحیح آن اقدام کنند و مادامی که در میان مسلمانان آمر به معروف و ناهی از منکر وجود داشته رستگاری ملت مسلمان تضمین شده است.[۲۸۷]
در آیه فوق مراد از خیر، اسلام و معروف طاعت خدا و منکر معصیت خداست. میان تغییر منکر و نهی از منکر تفاوت بسیار است زیرا نهی از منکر غالبا پیش از وقوع منکر صورت می گیرد. چنان که اگر کسی بخواهد دست به دزدی بزند شما او را نهی می کنید اما تغییر منکر پس از وقوع منکر است. در نهی از منکر بیشتر جنبه پیش گیری مورد نظر است تا زمینه ایجاد گناه در جامعه اصلاً ایجاد نشود.[۲۸۸]
طبق آیه ۱۱۰ آل عمران، مسلمانان به خاطر امر به معروف و نهی از منکر، امت برتر شناخته شده است.[۲۸۹] بنابر این اگر امت مسلمان از وظیفه امر به معروف و نهی از منکر شانه خالی کنند دیگر امت برتر نخواهند بود.
قرآن کریم در وصف مؤمنان، علاوه بر اقامه نماز و زکات، امر به معروف و نهی از منکر نمودن را نیز در جهت اطاعت اوامر الهی واجب دانسته، امری که سبب افزایش محبت و رأفت میان مؤمنان می گردد. در آیات قرآن کریم یکی از خصوصیات مؤمنان، وجود خصیصه امر به معروف و نهی از منکر بین ایشان شمرده شده؛ عاملی که سبب گسترش دوستی میان آنان است. گویا همه آنان روحی جاری در یک بدن هستند.[۲۹۰]
در مقابل خصوصیات منافقان را، امر به فحشا و منکر و نهی از نیکی ها و بخشش به یکدیگر می داند به طوری که در قطب مخالف مؤمنان قرار می گیرند. این امر علاوه بر رواج فسادهای دنیوی و افزایش خصومت میان آنان، سبب فراموشی از یاد خداوند در آخرت و دچار شدن آنان به عذاب جاودان اخروی می گردد.[۲۹۱]
در مورد عواقب ترک امر به معروف ونهی از منکر، در سوره اعراف به داستان منع بنی اسرائیل از ماهیگیری در روز شنبه و حیله آنان برای شکار کردن ماهی بیشتر در روز یک شنبه اشاره شده است. در آیه ۱۶۵ این سوره تصریح شده که تنها نهی کنندگان از منکر در آن میان از عذاب نجات یافته و بقیه به خاطر ظلمشان نابود شدند؛ زیرا ترک امر به معروف یکی از مصادیق ظلم شمرده شده است.[۲۹۲]
اهمیت امر به معروف و نهی از منکر آن چنان است که انجام بقیه واجبات وابسته به اجرای آن شمرده شده است زیرا در صورت ترک امر به معروف و نهی از منکر، گناه و فحشا جامعه را فرا می گیرد و در جامعه گناه آلود، انجام واجبات یا ترک محرمات امکان پذیر نخواهد بود. لذا مسلمانان باید با مشاهده اولین نشانه های انحراف از اسلام و یا خیانت به اموال مسلمین به عاملان خاطی هشدار داده یا به ناظران امور خبر رسانی کنند تا از انجام منکر جلوگیری شود .
سید قطب، علت وجوب امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه اسلامی، لزوم حفظ وحدت و جلوگیری از انشعاب در جامعه مسلمین می داند: هر فرد موظف است در صورت مواجهه با منکر ساکت ننشیند و با اقدامات عملی یا زبانی با آن منکر مقابله نماید. هر فرد مسئول منکری است که در جامعه روی می دهد اگر چه خود در آن شریک نباشد. این مسأله ناشی از وحدتی است که بر جامعه مسلمین حکمفرماست. هر عمل منکر و قبیحی بر سلامت اجتماع تأثیر مستقیم دارد؛ لذا امر به معروف و نهی از منکر وظیفه تک تک افراد جامعه اسلامی است و در صورت ترک این واجب، ملت اسلامی مؤاخذه گشته و مستوجب عذاب اخروی و عقوبت دنیوی خواهد شد.[۲۹۳]
آیه الله جوادی آملی بعضی دستاورد های امر به معروف و نهی از منکر را برانگیختن حس مسئولیت پذیری در میان مردم، آشنایی بیگانگان با اسلام، شکل گیری مدینه فاضله و اتصاف جامعه اسلامی به وصف بهترین امت ها بر می شمارد.[۲۹۴]
دعوت به امر به معروف چند دستاورد دارد:
اولاً: حس مسولیت پذیری در قبال سرنوشت جامعه در میان تک تک افراد شکل می گیرد .
ثانیاً: در صورتی که هر کس در هر پستی خود را زیر ذره بین مردم یا ناظران دولتی ببیند به بهترین شکل در انجام وظایفش تلاش می کند و کوچکترین انحرافی را اصلاح می کند.
ثالثاً: ارتباط بین مردم و مسئولین گسترش می یابد و زمینه ای برای وحدت اسلامی فراهم می شود.
رابعاً: جامعه ای که به اصلاح خود دست زند، بهترین جامعه می شود و نوعی انسجام می یابد تا در برابر مشکلات از جمله، دشمنان خارجی بیمه شود.
در نتیجه، در صورت وجود هر گونه بی عدالتی در جامعه وجدان مسئولیت پذیر افراد آن ها را به مقابله با آن عامل بر می انگیزد و فریضه امر به معروف و نهی از منکر وسیله ای برای استقرار عدالت و اجرای آن در جامعه مسلمین و رفع انحرافات اجتماعی در ساختار اداره جامعه می باشد.
۳-۱-۷- تعهد متقابل
در مورد تعهد متقابل، در زبان عربی واژه “تَکافُل” به کار رفته است. تکافل از ریشه (کَفَلَ) به معنای ضامن یکدیگر گردیدن، کفیل هم شدن، متعهد در برابر هم شدن و به معنی کلی مسئو لیت مشترک به کار رفته ” تَکافَلَ اَلقَوْمَ “: بعضی از قوم کفیل بعضی دیگر شدند.[۲۹۵]
بنابراین، تکافل امری متقابل و دو طرفه است یعنی مسئولیت ها و تکالیفی که اعضاء جامعه نسبت به هم دارند، یعنی تشریک مساعی در جهت مرتفع ساختن مسائل و گرفتاری های فردی و اجتماعی.[۲۹۶] امام موسی صدر، تکافل اجتماعی را یکی از اصول عدالت اجتماعی می داند. به نظر ایشان، تکافل عمومی نوعی ضمانت و مسئولیت عمومی افراد جامعه نسبت به یکدیگر است که در بردارنده معنای گذشتن از منابع صرف فردی و اندیشیدن به منابع و مصالح عمومی و همگانی و توجه به آن است یا به عبارت دیگر منظور این است که هر آنچه را فردی از افراد جامعه برای خود می خواهند یا برای خود می پسندد، همان را برای دیگران بی کم و کاست بخواهد. بنابراین انسان ها در حدود ظرفیت و امکانات خود نسبت به دیگران مسئول و متعهد اند و در برابر آن ها ضامن هستند.[۲۹۷]
سید قطب، تکافل اجتماعی را عاملی برای محدود شدن آزادی های بی حد و مرز فردی در برابر به عهده گرفتن وظایف اجتماعی می داند، امری که آثار اجتماعی آن در بر گیرنده تکالیف متقابل فرد و اجتماع می باشد.[۲۹۸]
مَثَل مسئولیت های متقابل در زندگی اجتماعی مَثَل مسافران یک کشتی هستند که هیچ کس نمی تواند به عنوان آزادی فردی، سوراخی در کشتی ایجاد کند. در این صورت جان تمام اعضای کشتی را به خطر می اندازد. پس آزادی فردی تا حدی مقدور است که به مصالح اجتماعی صدمه ای وارد ننماید از این رو هیچ فردی در اجتماع از رعایت مصالح همگانی معاف نیست. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) در این باره فرمودند: « کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ »[۲۹۹] بنابر این هر کس در اجتماع هم رعیت است و هم نگهبان و مسئول وظایف دیگران.
در قرآن کریم آیات فراوانی به مسئله تکافل و مسئولیت های اجتماعی اشاره دارد. همه آیاتی که به کل افراد جامعه دستور می دهد در راه خیر قدم بردارند و از بدیها خودداری نمایند به این موضوع مربوطند. به عنوان مثال آیه ۱۰۴ آل عمران علاوه برآنکه دعوت به امر به معروف و نهی از منکر دارد بر مسئولیت متقابل افراد نسبت به جامعه نیز اشاره می نماید.[۳۰۰] در همین راستا خداوند مؤمنان را بر این امر سفارش می کند که در راه نیکی و تقوا با یکدیگر همکاری کنند نه در راه تعدی و گناه.[۳۰۱]
آیاتی که به دستگیری از محرومان و مستضعفان جامعه دستور می دهند؛ برگرفته از لزوم ایجاد حس مسئولیت و تعهد مسلمین در برابر سرنوشت سایر شهروندان در جامعه اسلامی است.[۳۰۲] و آیاتی که علت عذاب جهنمیان را علاوه بر ایمان نداشتن به خدا، تشویق نکردن دیگران به دستگیری از فقرا می دانند به لزوم مسئولیت پذیری میان مؤمنین اشاره دارد.[۳۰۳]
بنابراین لزوم قبول مسئولیت متقابل افراد نسبت به یکدیگر از فرائض الهی است و باید در حد امکان به آن عمل پوشاند و عده ای از علما آن را واجب کفائی می دانند یعنی تا هنگامی که این امر در جامعه تحقق نیافته بر همه واجب است. پس هر فرد در جامعه بایستی اولاً: به اصلاح خود بپردازد ثانیاً: در صورت بروز هرگونه انحراف و اشتباه در هر قسمت از جامعه خود را مسئول دانسته در رفع آن بکوشد. به این نحو، افراد با یاری و همکاری یکدیگر در اجرای هر چه بهتر عدالت می کوشند و موانع پیش روی عدالت را با مساعدت یکدیگر رفع می کنند.
۳ ـ۲ـ عوامل اجرای عدالت اجتماعی از منظر نهج البلاغه
عموماً مسائل مربوط به زیادی کلسیم ناشی از اثرات سمی آن نیست، بلکه به دلیل خاصیت قلیایی و اثر کاهندگی آن در قابلیت جذب عناصر دیگر مثل فسفر، پتاسیم، منگنز، آهن و روی است. برای تشخیص زیاد بود کلسیم تجزیه برگی و تجزیه خاک (کلسیم محلول) انجام میگیرد. اگر زیادی کلسیم ناشی از مصرف زیاد آهک باشد، با کاهش مصرف آن میتوان مشکل را رفع کرد. همچنین از کودهای اسید زا مثل سولفات آمونیوم میتوان استفاده کرد. مصرف گوگرد هم میتواند از طریق تأثیر در آبشویی کلسیم مؤثر باشد (دونالد فوت، ۱۳۸۵).
۱-۳-۷-راههای افزایش سطح کلسیم میوه
مدیریت درخت، عملیات کود دهی، عملیات هرس، عدم پرورش میوه بسیار درشت، کمک به انجام گردهافشانی بهمنظور افزایش تعداد بذر و تجمع کلسیم، از جمله عواملی هستند که در تنظیم کلسیم نقش دارند.
آکلی و کروئگر (۱۹۸۰) گزارش کردند اگر قبل از بارندگی، کلسیم روی درخت محلولپاشی شود ترکخوردگی میوه گیلاس به میزان چشمگیری کاهش مییابد، همچنین مشاهده کردند نمکهای کلسیم بعد از آبیاری روی درخت باقی میماند و جذب آب از طریق میوه را کاهش میدهد و منجر به کاهش یا عدم ترکخوردگی بعد از بارندگی میشود (Ackley and Krueger, 1980).
۱-۴- بُر[۱۰]
۱-۴-۱-نقش بُر در فیزیولوژی گیاه
بُر یکی از عناصر ضروری ریزمغذی است که برای رشد طبیعی همه گیاهان موردنیاز است. این عنصر، تنها شبهفلز در بین عناصر کممصرف میباشد. بُر در عمل لقاح بر روی قابلیت زندهبودن دانه گرده، جوانهزنی و رشد لوله گرده، توسعه سلولی، تقسیم سلولی، متابولیسم اسید نوکلئیک، متابولیسم کربوهیدرات و پروتئین، در تکامل بافتی با تأثیر در متابولیسم اکسین و فنول، توسعه آوندی و در انتقال مواد فتوسنتزی به محل مصرف و نفوذپذیری غشای سلولی نقش اساسی دارد. بُر همچنین بر فعالیت IAA اکسیداز در ریشهها تأثیر میگذارد. بُر در افزایش عملکرد و کاهش بعضی از بیماریها نظیر آتشک گلابی و در محصولات ریشهای مانند چغندرقند و سیبزمینی، در انتقال مواد فتوسنتزی خیلی مؤثر است. بُر نقش مهمی در گردهافشانی و جوانهزنی دانه گرده دارد. در اثر کمبود بُر، تعداد دانه گرده، رشد دانه گرده و لوله گرده کاهش مییابد. بُر نقش متابولیکی در کنترل واکنشهای بیوشیمیایی داشته و بنابراین نقش عمدهای در ساختمان دیواره سلولهای گیاهی و حفظ غشای سلولی دارد. بُر بر مقدار DNA و همچنین بر سنتز آن تأثیر دارد. مقدار RNA نیز در شرایط کمبود بْر بهشدت کاهش مییابد (کشاورز و ملکوتی،۱۳۸۲).
۱-۴-۲-وضعیت بُر در خاک
میزان بُر در خاکها متفاوت و از ۲ تا ۱۰۰ میلیگرم در کیلوگرم و یا حتی بیشتر متغیر است. مقدار بُر بر اساس نوع سنگهای مادری تشکیلدهنده خاک تغییر میکند. این عنصر در خاک بهصورت براتهای کلسیم و سدیم یافت میشود. آبهای مناطق خشک نیز در حدود دو میلیگرم در کیلوگرم بُردارند. در خاکهای دارای بافت سبک، بر در اثر بارندگی یا آبیاری شسته شده و از دسترس گیاه خارج میشود. همچنین در بالاتر از هشت و در خاکهای آهکی، میزان جذب بُر به مقدار زیادی کاهش مییابد. اگرچه غلظت بر در خاکهای آهکی بیش از خاکهای اسیدی است، ولی به علت واکنش متقابل بین کلسیم و بُر، جذب این عنصر در خاکهای آهکی بهدشواری صورت میپذیرد (دونالد فوت، ۱۳۸۵).
قابلیت جذب بر به عواملی چون بافت خاک، مینرالوژی رسها، مواد آلی، درجه حرارت و مقدار رطوبت بستگی دارد. جذب بر همچنین در شرایط خشکی به دلیل کاهش تحرک بُر و پلیمریزه شدن بوریک اسید کاهش مییابد. عنصر بُر در محصولات باغی دو نقش متفاوت فیزیولوژیکی و تغذیهای دارد. از میان عناصر کممصرف، بُر دارای بیشترین اهمیت در فرایند تشکیل میوه است (دونالد فوت، ۱۳۸۵). درجه نیاز گیاهان نسبت به بُر متفاوت است، ولی معمولاً نیاز درختان میوه، قابلتوجه میباشد. (جدول ۱-۴)
جدول ۱-۴ نیاز گیاهان به بُر (اومش، ۱۹۹۳) | |
کمنیاز | چمن، گندم، جو، خیار، باقلا، لیمو، کتان، فلفل، تمشک، چاودار، توتفرنگی. |
میان نیاز | آلبالو، گیلاس، پنبه، پیاز، گلابی، سیبزمینی، اسفناج، گوجهفرنگی، هویج، کاهو، هلو، تربچه. |
پرنیاز | یونجه، سیب، انواع کلم، شبدر، کرفس، خردل، بادامزمینی، انگور، چغندرقند، آفتابگردان، شلغم. |
۱-۴-۳-عوارض ناشی از کمبود بُر
در گیاهان دارای کمبود بُر دیوارههای سلولی بهشدت تغییریافته و ضخامت و مقدار عناصر آن نسبت به وزن خشک کل در بافتهای دارای کمبود افزایش مییابد. در این گیاهان مقدار زیادی مواد پکتیکی و نیز گلوکز وجود داشته که در مجاری گیاهی رسوبکرده و انتقال شیره گیاهی را دچار اختلال میکند. به علت پویایی نسبتاً کم بُر در گیاه، علائم کمبود ابتدا در برگهای جوان ظاهر میشود (کشاورز و ملکوتی،۱۳۸۲). اولین علامت کمبود بُر در گیاه توقف رشد جوانه انتهایی است که بلافاصله پسازآن برگهای جوان میمیرند. مرگ منطقه مریستمی و کاهش تشکیل میوه، همچنین بدشکل شدن و ترکیدن میوهها و تنه درخت و ایجاد لکههای چوبپنبهای از دیگر علائم کمبود بْر میباشند. یکی از سریعترین واکنشها نسبت به کمبود بُر توقف رشد طولی ریشه است که باعث میشود ریشه بهصورت تنک درآمده و کپهای شکل شود. غلظت کلسیم و منیزیم در گیاهان دارای کمبود بُر به تربیت ۳ و ۲ بار کمتر از گیاهان بدون کمبود میباشد. کمبود بُر انتقال مواد قندی را در توسعه گلدهی با کاهش میزان قند شهد، کاهش میدهد. در اثر کمبود بُر برگها بدشکل شده، تغییر شکل داده، پیچیده و از رشد بازمیمانند و اغلب ضخیم، سخت و شکننده میشوند (کشاورز و ملکوتی،۱۳۸۲). بُر نقش عمدهای در فعالیتهای حیاتی گیاه داشته و در تقسیم سلولی بافتهای مریستمی، تشکیل جوانههای برگ و گل، ترمیم بافتهای آوندی، متابولیسم قند و مواد هیدروکربنی و انتقال آنها، تنظیم مقدار آب و هدایت آن در سلول، انتقال کلسیم در گیاه و تنظیم نسبت کلسیم به پتاسیم در بافتهای گیاهی، سنتز پروتئین، رشد ریشه، متابولیسم چربی و سنتز پکتین، تشکیل دیواره سلولی و نقلوانتقال مواد در بین سلولها نقش مهمی ایفا میکند. این عنصر همچنین مقاومت گیاهان را به سرما و بیماریها افزایش میدهد. بْر در درختان خزان کننده و همچنین در هسته دارها برای افزایش تشکیل میوه و جلوگیری از ریزش میوه و افزایش حرکت دانه گرده در لوله گرده و لقاح با تخمک، ضروری است (کشاورز و ملکوتی،۱۳۸۲).
۱-۴-۴-بیشبود بُر
سمیت این عنصر نیز موجب کاهش عملکرد محصولات کشاورزی در نواحی مختلف جهان میشود. بهمنظور مطالعه و بررسی اثرات سمیت بُر، شناخت منابع و عوامل تأثیرگذار برافزایش این عنصر در خاک و راههای تشخیص این عارضه در خاک و گیاه ضروری است. اثرات سمی بر به علت مصرف زیاد کودهای دارای بُر و یا در خاکهای سرشار از بُرمانند خاکهای حاصل از رسوبات دریایی و همچنین به علت کیفیت نامطلوب آب آبیاری بروز میکند (جدول ۱-۵).
جدول ۱-۵ محدوده تحمل گیاهان به بُر، بر اساس میزان بر موجود در محلول خاک (میلیگرم در لیتر) (اومش، ۱۹۹۳). | ||
نام گیاه | محدوده تحمل | واکنش |
لیمو | ۵/۰ | خیلی حساس |
ازدیدگاه عقلانی، توانمند سازی، فرایندی است که یک رهبر یا مدیر قدرت خود را با زیر دستانش تقسیم می کند. به تعبیر بارک [۴۰]( ۱۹۸۶) منظور از توانمند سازی اعطای قدرت و تفویض اختیار است و بسیاری از نظریه پردازان مدیریت توانمند سازی را معادل تفویض اختیار و عدم تمرکز در تصمیم گیری میدانند که حاصل آن تاکید بر فنون و شیوه های مدیریت مشارکتی، گروه های کیفیت ، تیم های خود مدیریتی و هدف گذاری دو طرفه است( ایران زاده و بابایی، ۱۳۸۹،ص۲۰).
۲-۱-۵-۲- توانمند سازی از دیدگاه انگیزشی
به نظر صاحب نظران این رویکرد، توانمند سازی ریشه در تمایلات انگیزشی افراد دارد. هر راهبرد که به افزایش حق تعیین فعالیتهای کاری یعنی خود تصمیم گیری و کفایت نفس کارکنان بینجامد، توانمندیشان را در پی خواهد داشت. بر عکس، هر راهبردی که به تضعیف دو انگیزه فوق منجر گردد، باعث تقویت احساس بی قدرتی در آنان می شود و عدم توانمندی را در پی دارد(همان منبع).
۲-۱-۵-۳- توانمندسازی از دیدگاه فوق انگیزشی
برخی اندیشمندان دیدگاه نظری تری برای تعریف توانمندسازی ارائه کرده اند . از دیدگاه آنان توانمندسازی فرایندی برای ایجاد انگیزه کاری درونی از طریق آماده سازی محیط و ایجاد مجرای انتقال برای احساس خود اثربخشی بیشتر و نیرو و توان بالاتر است. از این دیدگاه توانمندسازی، عنوانی برای پارادایم جدید انگیزش است. با تغییرات به وجود آمده، جستجوی جایگزین مناسب برای شکل های مدیریتی که تعهد، ریسک پذیری و ابداع را ترغیب نماید ضروری است و پارادایم جدید شامل کنترل های ساده و تاکید بر تعهد درونی شده در خود شغل است(همان منبع).
۲-۱-۵-۴- توانمند سازی از دیدگاه روان سیاسی
از این دیدگاه توانمندسازی باعث افزایش عزت نفس (احترام به خود) می شود که نتایج آن در رفتار با دیگران جلوه پیدا می کند، به عبارت دیگر، توانمندسازی مستلزم اعتماد به توقعات و مهمتر از آن توانایی کارکنان در تغییر واقعی در رفتار است. ساختار اجتماعی توانمندسازی در این دیدگاه در ارزشها و ایده های دموکراسی خلاصه می شود و موفقیت و درستی آن در تمام سطوح قدرت بر اساس نظامی است که مشارکت اکثریت کارمندان را در تصمیم گیری تسهیل می کند و ارتقا می دهد(همان منبع).
۲-۱-۵-۵- توانمندسازی از دیدگاه روان نمادین
از این دیدگاه ، توانمندسازی علاوه بر افزایش عزت نفس در کارکنان باعث تغییر در مجموعه ای از پدیده ها می شود . در واقع اجرای توانمندسازی واقعی ، مستلزم درک مجموعه ای از تفاوتهای روحی و تعهد و التزام مدیران و کارکنان خواهد بود که بر اساس صداقت و اعتماد متقابل استوار گردیده باشد. تغییر در فرهنگ ، رفتار و ترک عادتهای کهنه و قدیمی، روش بسیار مناسبی است تا بتوانیم به کمک آن، بر اساس ارزشهای اخلاقی و انسانی ، رابطه بسیار نیرومندی بین مدیر و کارکنان به وجود آوریم. البته این ارزشها باید به گونه ای طراحی شوند که هم مورد تایید مدیر و هم مورد تایید کارکنان باشند. همچنین باید سعی شود که افراد احساس آزادی، احترام ، انگیزش و اختیار کنند و ارزشهای اخلاقی مانند صداقت ، اصالت ، اعتماد و اطمینان را در سر لوحه کار خود و سازمان قرار دهند (همان منبع).
۲-۱-۵-۶- توانمندسازی از دیدگاه رابطه ای (چند بعدی)
در منابع علمی مربوط، این رویکرد ، یک فرایند بالا به پایین تعریف می گردد که قدرت فرد وابستگی محض او را در ارتباط با دیگران نشان می دهد. بر اساس این دیدگاه به کارگیری فرایندهای جدید و توزیع قدرت باعث توانمند سازی افراد می گردد. در حقیقت توانمند سازی به معنای دادن قدرت و یا اختیار( معنوی یا قانونی) است و مستلزم بررسی نقش مدیران و رهبران هم قبل از توانمندسازی و هم بعد از آن است؛ چرا که تاثیر بسیار زیاد و اجتناب ناپذیر بر ادراک روانشناختی کارکنان در مورد توانمندی شان،تاکید بر تلاشهای کارکنان و ستایش از نقش آنان در مساعدت در نیل به اهداف سازمانی و تمرکز بر راهبردهایی که خودگردانی و استقلال گروهی را در تصمیم گیری ها تشویق نمایند، ایفا می کنند(همان منبع).
۲-۱-۵-۷- توانمند سازی از دیدگاه روانشناختی
نظریه پردازان این رویکرد ، که در راس آن توماس و ولتهاوس قرار دارند، معتقدند توانمندسازی موضوعی چند وجهی است و نمی توان صرفا بر پایه یک مفهوم خاص به بررسی آن پرداخت. به باور آنان توانمندسازی، فرایند افزایش انگیزش درونی وظایف واگذار شده به کارکنان است(همان منبع).
۲-۱-۶- مدل های توانمند سازی روانشناختی کارکنان
۲-۱-۶-۱- مدل توانمند سازی اسپریترز
اسپریترز بر مبنای آزمون مدل توماس و ولتهوس در سطح کارکنان میانی یک سازمان تجاری و کارکنان سطح عملیاتی یک سازمان بیمه، عوامل مؤثر بر توانمندی روانی را در قالب مدل تصویری بیان نمود( فرهنگی و اسکندری، ۱۳۸۵، ص ۱۰۷) به اعتقاد اسپریترز( ۱۹۹۵) بر خلاف گرایش روز افزون منابع علمی مدیریت به توانمندسازی، فقدان توانمندسازی روانشناختی در یک محیط کاری که به واسطه نظریه ها به دست آمده است جلوی تحقیقات بیشتر را در محیط کاری می گیرد. به نظر وی توانمندسازی یک متغیر مستمر وپیوسته است که در آن کارکنان ممکن است درجات مختلفی از آن را تجربه کنند( موی و هنکین[۴۱] ، ۲۰۰۶،
: ۱۰۷). اسپریترز در مطالعات خود در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا به بررسی ابعاد و چگونگی سنجش توانمندسازی روانشناختی در محیط کاری پرداخت.وی در تحقیق خود، مدلی را ارائه کرد که در آن به تبیین عوامل مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی و پیامدهای آن پرداخت.
شکل (۲-۱)- مدل توانمندسازی اسپریترز
۲-۱-۶-۲- مدل توانمندسازی کانتر
کانتر[۴۲]( ۱۹۹۳) با توجه به مدل خود ادعا کرد که افراد با درجه های بالای قدرت رسمی و غیررسمی در سازمانهای خویش افزایش دسترسی به ساختارهای توانمندکننده محیط کار از جمله فرصت ها، منابع، اطلاعات و حمایت دارند. دسترسی به ساختارهای توانمندساز، نگرشها و رفتارها را شکل می دهد و سر انجام منجر به اثربخشی در کار می گردد( هیدی و همکاران[۴۳] ، ۲۰۰۵،ص۴۶۱).
۲-۱-۶-۳- مدل توانمندسازی رایلی و همکاران
رایلی، بنتلی و لین[۴۴] با اعتقاد به اهمیت توانمندسازی و نقش آن در موفقیت، به جنبه هایی از توانمندسازی پرداخته اند که اغلب نادیده گرفته می شوند . این سه پژوهشگر ارتباط ما بین توانمندسازی و موفقیت را در پروژه های تکمیل محصول جدید در ۲۱۲ پروژه مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و همواره دو پرسش اساسی را مطرح کرده اند:
الف- آیا توانمندسازی در تمامی انواع پروژه های تکوین محصول جدید مطلوب است؟
ب- آیا توانمندسازی بیشتر، می تواند لزوما مؤثرتر باشد؟
این سه پژوهشگر با اشاره به پژوهش های پیشین، سه خصوصیت اصلی توانمندسازی را کارایی، نوآوری و تعهد می دانستند(رایلی و همکاران، ۲۰۰۳،ص ۹).
شکل (۲-۲)- مدل توانمندسازی رایلی و همکاران
توانمندسازی
کارایی و سرعت
نوآوری
تعهد
( منبع: رایلی و همکاران۲۰۰۳ ، ص ۹)
۲-۱-۶-۴- مدل توانمندسازی آولیو و همکاران
آولیو و همکارانش[۴۵] ( ۲۰۰۴) پژوهشی در خصوص نقش واسطه ای توانمندسازی روانشناختی بین رهبری و تعهد سازمانی کارکنان در یک نمونه ۵۴۰ نفری از پرستاران یک بیمارستان دولتی در اندونزی اجرا کرده اند. آنان در این پژوهش، علاوه بر موضوع فوق، نقش فاصله سازمانی(رهبری مستقیم و غیر مستقیم) مابین رهبری و کارکنان و اثر آن بر تعهد سازمانی را نیز مورد آزمون قرار دادند و تاکید بر نقش مثبت واسطه ای توانمندسازی روانشناختی در نظریه رهبری گشتاری و ارتقای تعهد سازمانی در افراد، توانمندسازی روانشناختی را این چنین تعریف کرده اند:
توانمندسازی، انگیزش ذاتی در قالب یک مجموعه معرفت چهارگانه، شامل توانش، انگیزش، معنی داری و خودمختاری،در راستای انعکاس جهت فردی نسبت به نقش فرد در کار است. به عقیده آولیو توانش به معنای احساس دانستن و توان انجام دادن موفقیت آمیزکار، اثرگذاری به معنای میزان مؤثر واقع شدن فعالیت یک شخص در پیشبرد اهداف سازمانی، معنی داری به معنای وزنی که افراد برای یک کار در استاندارد خود قائل هستند و خودمختاری نیز به معنای حس استقلال در تصمیم گیری است(آولیو و همکاران، ۲۰۰۴،ص۹۵۹).
شکل (۲-۳)- مدل توانمندسازی آولیو و همکاران
( منبع: آولیو و همکاران، ۲۰۰۴ ،ص ۹۵۹)
۲-۱-۶-۵- مدل توانمندسازی عبداللهی و نوه ابراهیم
عبداللهی و نوه ابراهیم(۱۳۸۴) در تحقیق خود تحت عنوان طراحی الگوی توانمندسازی روانشناختی کارکنان حوزه ستادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به این نتیجه دست یافتند که راهبردهای مدیریتی به عنوان متغیر مستقل با توانمندسازی روانشناختی رابطه مستقیم ندارد، بلکه از طریق متغیرهای میانجی، شرایط سازمانی و منابع خودکارآمدی در توانمندسازی روانشناختی اثر می گذارد. منابع خودکارآمدی نیز بطور مستقیم بر توانمندسازی روانشناختی اثر نمی گذارند و به واسطه شرایط سازمانی بر توانمندسازی مؤثر می باشد. در این صورت شرایط سازمانی به طور مستقیم بر توانمندسازی روانشناختی اثر می گذارد. بنابراین توانمندسازی فقط به معنی، دادن قدرت و اختیار تصمیم گیری به زیردستان نیست، بلکه توانمندسازی کارکنان امری درونی و فردی است که مدیران باید شرایط را طوری فراهم کنند که کارکنان بتوانند خود را توانمند سازند (عبداللهی و نوه ابراهیم، ۱۳۸۵،ص۴۰).بنابر مطالعات محققان و صاحب نظران توانمندسازی مفهومی چند بعدی است( توماس و ولتهوس، ۱۹۹۰؛ اسپریترز، ۱۹۹۵ ؛ عبداللهی و نوه ابراهیم، ۱۳۸۶)که شامل پنج بعد شناختی: خود اثربخشی، خود مختاری، تاثیرگذاری، معنی دار بودن و اعتماد می باشد.
۲-۱-۶-۶- مدل توانمندسازی مفهومی
بر اساس مدل ارائه شده در زیر، یک سازمان برای اینکه بتواند به بقا و پیشرفت خود در محیط متلاطم و به شدت متغیر علم و تکنولوژی ادامه دهد، نیازمند این است که طبق شکل زیر انعطاف پذیری فرایندها، توسعه، تجهیزات، افراد و برنامه ها را در سازمان داشته باشد. همچنین ویژگیهای دیگری چون توانایی شناسایی تغییرات و توانایی پاسخ سریع به محیط می تواند بقا و پیشرفت سازمان را تضمین کند( ایران زاده و بابایی،۱۳۸۹،ص۱۱۴)
شکل (۲-۴)- مدل توانمندسازی مفهومی
توانمندی
انعطاف پذیری
انعطاف پذیری فرآیندها
انعطاف پذیری توسعه
انعطاف پذیری تجهیزات
انعطاف پذیری افراد
انعطاف پذیری برنامه ها
پاسخگویی
<p>درمان به شیوه شناختی، مستلزم صرف وقت زیاد بیمار در خارج از درمانگاه روان درمانی است. بدین لحاظ در پایان هر جلسه تکالیف و تمریناتی برای بیمار مشخص می گردد. بیمار باید به تمریناتی بپردازد که نشانه های باورهای غیر منطقی او را دگرگون می سازد. راهی برای این کار، تهیه جدولی است که شناخت های منفی در یک ستون و واکنش های منطقی در ستون دیگر آن درج شود. جدول شماره یک(در صفحه بعد) نمونه ای از جدول مورد نظر را به نمایش گذاشته است .<sup>[۱۲۵]</sup><br /><a href="https://nefo.ir/"><img class="alignnone wp-image-63″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/THESIS-PAPER-10.png” alt="پایان نامه - مقاله - پروژه” width="328″ height="116″ /></a></p><p> </p><table><tbody><tr><td colspan="3″><strong>جدول شماره ۱</strong></td></tr><tr><td>گرفتاری</td><td>دلایل بیمار</td><td>روش درمانی
۲-۵-۸٫ عضله نعلی
این عضله زیر عضله دوقلو قرار دارد و سطح مقطع فیزیولوژیکی آن بزرگتر از همه عضلات ساق پا میباشد. سطح مقطع فیزیولوژیکی آن تقریبا دو برابر عضله دو قلو میباشد، بدون شک همانند عضله دوقلو یک پلنتار فلکسور قوی میباشد. با سطح مقطع بزرگ خود نیروی قابل توجهی ایجاد می کند. هر دو عضله دوقلو و نعلی طی فاز استانس راه رفتن فعال می باشند، هرچند که فعالیت عضله نعلی زودتر شروع می شود، اما فعالیت عضله دوقلو بیشتر طول میکشد (مدت طولانی تر فعال میباشد). هر دو عضله در حرکت به سمت جلو در فاز استانس نقش دارند، اما طی زیر مرحله مید استانس عضله نعلی به کاهش شتاب ساق هنگامی که بدن به سمت جلو سر میخورد در حالی که پاها روی زمین ثابت هستند کمک می کند. این عضله همانند عضله دوقلو در سر متحرک خود توسط تاندون آشیل دارای بازوی گشتاور اینورتوری کوتاهی میباشد. بهعلاوه این نکته که عضله نعلی در اینورژن عقب پا نقش دارد (Oatis, 2009). ضعف این عضله باعث کاهش قابل توجهی در قدرت پلنتار فلکشن پا دارد که با اختلالاتی در حرکت همراه می شود. ضعف این عضله توانایی کنترل ساق پا هنگامی که بدن رو به جلو سر میخورد را مختل می کند و همچنین امکان دارد منجر به دورسی فلکشن بیش از حد شود. بهعلاوه فرد دارای عضله نعلی ضعیف، در اواخر مرحله استانس به سختی روی جلوی پا حرکت می کند و در نتیجه ممکن است عمل بلند شدن پاشنه با تاخیر انجام گیرد. ضعف عضلات پلنتار فلکسور در نیمه آخر فاز استانس هنگام راه رفتن بهوسیله غلتیدن نا کافی پا و اغلب تاخیر در بلند شدن پاشنه آشکار می شود (Oatis, 2009).
۲-۵-۹٫ عضله نازک نئی طویل
بهخاطر طول درازش در قسمت خارجی ساق پا لمس می شود. عمل اصلی این عضله اورژن پا میباشد، بازوی گشتاوری اورتوری آن حدود ۱ تا ۳ سانتیمتر و سطح مقطع فیزیولوژیکی آن از نازکنئی کوتاه، بزرگتر است. مطالعات مربوط به اجساد نشان داد که این عضله دارای بازوی گشتاوری پلنتار فلکسوری میباشد. این بازوی گشتاوری به طور قابل توجهی کوتاهتر از بازوی گشتاوری پلنتار فلکشن تاندون آشیل است. بهنظر می رسد در پا نقش ثانویهای در عمل پلنتار فلکشن مچ پا داشته باشد. بهوسیله پلنتار فلکشن اولین استخوان کف پایی و میخی نقش مهمی در پایداری جلوی پا ایفا می کند. هر چند این نقش غالبا نادیده گرفته می شود، این عمل هنگام راه رفتن مشهود است. هنگامی که پا بهوسیله فعالیت عضله نعلی در فاز مید استانس بدن روی پا حرکت می کند به منظور پایداری جلوی پا فعال می شود (Oatis, 2009). ضعف این عضله با ضعف در عمل اورژن پا همراه است بنابراین عضلات اینورتور پا به ویژه درشت نئی خلفی پا را به سمت عمل اینورژن یا اینورژن به همراه پلنتار فلکشن، سوق میدهد وممکن است سبب ایجاد دفورمیتی واروس یا اکواینوس واروس[۲۶] می شود (Oatis, 2009).
۲-۶٫ کف پای صاف
کف پای صاف طبق تعریف عبارت است از:
*ازبین رفتن قوس طولی داخلی پا که باعث تماس کناره داخلی پا با زمین می شود را کف پای صاف میگویند (اعلمی هرندی، ۱۳۸۳).
*فرد دارای صافی کف پا شخصی است که فاقد قوس طولی داخلی فرم یافته میباشد، که این حالت وضعیت بالینی ویژهای است که در آن با مشاهده کلینیکی قوس داخلی پا روی زمین صاف شده و روی زمین کاملا مینشیند یا نزدیک به حالت تمام نشسته روی سطح نمایان می شود (Jacobs, 2010). کف پای صاف می تواند هر دو پا و یا اینکه فقط یک پا را تحت تاثیر قرار دهد و نه تنها بار اعمال شده بر پا را افزایش میدهد، بلکه باعث بههم خوردن عملکرد طبیعی پا می شود. در نتیجه افراد دارای صافی کف پا به هنگام ایستادن طولانی مدت احساس رنجش می کنند و به هنگام راه رفتن الگوی مشخص مربوط به خود را به نمایش میگذارند. علایم مرسوم کف پای صاف شامل التهاب نیام کف پایی، شلی رباطها، خستگی سریع پاها، درد به هنگام تحت فشار قرار گرفتن و بیثباتی قسمت داخلی ساختار پا میباشد. با گذشت زمان بارگیری اضافی که ناشی از صاف بودن قوس طولی داخلی میباشد، به نواحی بالاتر مثل زانو، ران، لگن، پایین کمر و تنه انتقال پیدا می کند. بنابراین این ناهنجاری به عنوان فاکتور همکار و موثر در شرایط درمانی، شامل آسیب شناسی اسکلتی - عضلانی اندام تحتانی مثل التهاب نیام کف پایی، التهاب عضله درشت نئی قدامی، استرس فراکچر استخوانهای کف پایی، تندونیت آشیل و سندروم درد مفصل کشکی رانی شناخته می شود (Chen et al., 2010; Haendlmayer and Harris, 2009; Hunt and Smith, 2004). عارضه کف پای صاف در نتیجه ترکیب چندین عامل آناتومیکی به وجود می آید. در این عارضه پرونیشن بیش از حد و یا افزایش اورژن در مفصل ساب تالار مشاهده می شود. پاشنه نسبت به استخوان قاپ به حالت چرخش خارجی و والگوس قرار میگیرد. استخوان ناوی در جهت پشت پا به سمت خارج نسبت به استخوان قاب به آرامی جابجا می شود. این جا به جایی هم عامل ایجاد کننده پای صاف و هم نتیجه بیومکانیکی کف پای صاف از عوامل دیگر است. تشخیص این عوامل آناتومیکی مخصوصا هنگام جراحی مشخص می شود (Haendlmayer and Harris, 2009). ارزیابی طبیعی بودن قوس طولی داخلی بسیار مهم است. به هنگام تولد نوزادان عموما با وضعیتی متولد میشوند که پاشنه پای آنها در وضعیت چرخیده به خارج بوده و پای آنها بدون حضور قوس طولی داخلی میباشد. قوس طولی داخلی تا حدود سنین ۲-۳ سالگی توسعه نمییابد، بنابراین زمانیکه کودکان شروع به ایستادن با نشان دادن حالت پای صاف می کنند، این وضعیت بهعنوان وضعیتی طبیعی در نظر گرفته می شود. چالش موجود تشخیص کف پای صاف منعطف[۲۷] از کف پای صاف سخت[۲۸] میباشد (Jacobs, 2010).
۲-۷٫ انواع کف پای صاف
۲-۷-۱ کف پای صاف منعطف
کف پای صاف منعطف فاقد علایم بالینی میباشد. این نوع پا در بسیاری از نژادها و قومها رایج میباشد. همچنین صافی کف پا می تواند با دیگر شرایط موروثی و شلی مفصلی نژادی در ارتباط باشد. در طی یک مطالعه آیندهنگر ۲۵ ساله رز و همکاران[۲۹] (Roze et al, 1985)، نشان دادند که قوس کف پای کودکان در طول زمان به طور پیشرونده توسعه پیدا می کند، بنابراین قوس طولی داخلی پای کودکان دارای پای پهن و صاف در دوران پیش دبستانی بدون آنکه به درمان و جراحی نیاز داشته باشند با گذشت زمان به قوس طبیعی تبدیل می شود. آزمایش برای تشخیص پای صاف منعطف باید مربوط به شرایط پویا و دینامیک باشد، نه شرایط ایستا و استاتیک، زیرا در این آزمایشات متخصصین به دنبال عملکرد پا هستند. پراستفادهترین آزمایش برای این منظور تست باز کردن انگشت شست پا (تست جک)[۳۰] میباشد که در این آزمون از فرد خواسته می شود تا انگشت شست پای خود را اکستنشن دهد یا اینکه در وضعیت ایستاده روی نوک انگشتان پا قرار بگیرد (شکل ۲-۷). در این وضعیت پاسخ پا به گونه ای است که قوس داخلی پا نمایان می شود، پاشنه به وضعیت واروس در می آید و ساق چرخش خارجی پیدا می کند. اگر این علایم به هنگام انجام آزمون ظاهر شد، صافی کف پای فرد از نوع منعطف میباشد (Jacobs, 2010).
شکل ۲- ۶٫ تست جک برای تشخیص کف پای صاف منعطف.
اختلالات راه رفتن و استقامت پایین از ویژگی های این نوع صافی کف پا هستند. یافته های مبتنی بر آزمایش نشان دهنده سر بر جسته استخوانهای قاپ، چرخش سطح داخل پاشنه به خارج و سفتی تاندون آشیل میباشد. سایر یافته ها در زمینه آسیب شناسی پاهای صاف شامل اورژن بیش از حد پاشنه، ناپایداری مفصل قاپی-ناوی، تاندون آشیل سفت و کوتاه و اختلالات راه رفتن می باشد. طی سالیان متمادی گستره وسیعی از تمرینات اصلاحی، استفاده از توکفشی و پا پوشهای متنوع برای درمان صافی کف پا تجویز شده است. اما ونگر و همکاران[۳۱]، طی مطالعه ای نشان دادند که پای صاف منعطف کودکان با گذشت زمان بهبود پیدا می کند. استفاده از تمرینات اصلاحی، توکفشیهای مختلف و کفشهای طبی روند طبیعی این بهبود را تغییر نمیدهند(Wenger et al., 1989). در بین افراد دارای بینظمیهای ارتوپدیکی، صافی کف پا با چاقی در رابطه است. بهطوریکه چاقی یکی از عوامل ایجاد کف پای صاف میباشد (Jacobs, 2010).
جدول ۲-۱ عوامل ایجاد کف پای صاف در گروه های مختلف سنی.
۲-۷-۲٫ کف پای صاف غیر منعطف(سخت)
این نوع صافی کف پا یکی از یافتههای پاتولوژیک است که در آن قوس داخلی پا هرگز ظاهر نمی شود، خواه فرد روی نوک انگشتان پای خود ایستاده باشد و یا انگشت شست پای خود را اکستنشن کرده باشد. دلیل ایجاد این عارضه باید شناسایی شده و برای درمان آن اقدامات لازم را انجام داد. دلایل ایجاد این ناهنجاری شامل بینظمیهای آناتومیکی از قبیل بد جوش خوردگیهای استخوانهای کف پایی یا شرایط دردناک ناشی از اسپاسمهای عضلانی مانند عفونت های عضلانی و آرتریت جوانان میباشد. بنابراین برای رسیدگی و شناسایی کامل به این عارضه باید از اشعه ایکس، سی تی اسکن و آزمایش خون استفاده کرد تا تعیین کنیم که چه نوع درمان برای این عارضه مناسب میباشد. برای درمان این عارضه نمی توان از تمرینات اصلاحی یا استفاده از وسایل کمکی مانند کفش و توکفشی استفاده کرد و درمان این عارضه شامل درمان دارویی و جراحی میباشد (Jacobs, 2010).
۲-۸٫ عوارض ناشی از صافی کف پا:
فقدان حالت فنری پا که باعث ایجاد عدم مهارت و کشیدن پا به زمین به هنگام راه رفتن می شود.
فقدان عمل متناسب جذب شوک و بارگیری، که پا را نسبت به زخمها و آرتروز مستعد می کند.
وارد آمدن فشار به عروق و اعصاب کف پا: فشار وارده به محل ارتباط اعصاب کف پایی داخلی و خارجی سبب درد های عصبی در ناحیه جلوی پا می شود. فشار وارده بر عروق ممکن است سبب پارگی عروق انگشتان شود.
خستگی زودرس.
استهلاک و از بین رفتن سریعتر کفش: به علت وارد شدن فشار های اضافی بر برخی قسمت های کفش، کفش از سمت داخلی بد شکل شده و سریعتر خراب می شود.
تاثیرات ثانویه روی زانو و کمر: این افراد معمولا دچار دردهای قسمت داخلی زانو (به علت کشیدگی بافت های نرم) و درد در قسمت خارجی زانو (به علت فشرده شدن استخوان ها روی هم و همچنین درد کمر می شوند.
درد قسمت داخلی و خارجی مچ پا.
درد قسمت داخلی و خارجی زانو.
کوتاهی ظاهری پا در سمت صاف شده.
افتادگی لگن در سمت صاف شده.
انحراف طرفی ستون فقرات.
درد لبه داخلی پا.
افزایش آسیب پذیری پا.
استرس فراکچر درشت نی.
۲-۹٫ راه رفتن
۲-۹-۱٫ اصطلاح شناسی راه رفتن
زمان و مسافت دو پارامتر اصلی حرکت هستند، و اندازه گیری این متغیرها یک توصیف پایهای از راه رفتن فراهم می کند. متغیرهای زمانی[۳۲] شامل زمان استانس[۳۳]، زمان حمایت یک گانه[۳۴] و دو گانه[۳۵]، زمان نوسان[۳۶]،زمان استپ[۳۷]و استراید[۳۸]، کدنس[۳۹] و سرعت میباشد (Drillis,1985; Finley,1970; Goodwin,1968). متغیرهای مسافت[۴۰] شامل طول استراید[۴۱]، طول[۴۲] و پهنای استپ[۴۳]، و زاویهی پنجه پا[۴۴] میباشد. این متغیرها، از تحقیقات پیشین در طی ۳۰ سال گذشته مشتق شده است، که اطلاعاتی ضروری برای راه رفتن فرد را فراهم می کند و باید برای توصیف راه رفتن در نظر گرفته شوند (Finley,1970). محققان مشخص کرده اند که تفاوتهای چشمگیری در ویژگیهای استپ و استراید بین افراد و حتی بین تلاش های مختلف از یک فرد وجود دارد Owings,2004; Lemke et al,2000) Chen et al,2003;). علیرغم این اختلافات طبیعی، این ویژگیها به ما این امکان را میدهد که تفاوتهای بین افراد بیمار و سالم را تشخیص دهیم (Wall,2000).
به طور کلی راه رفتن یعنی بازیابی سطح اتکای جدید برای جلوگیری از سقوطهای پی در پی. هدف از راه رفتن انتقال بدون خطر و کارآمد بدن روی زمین در مسیرهای افقی و مسطح، رو به بالا (سراشیبی) و رو به پایین (سرازیری) میباشد. زمانیکه فرد راه میرود، حرکت او به صورت حرکتی انتقالی مشاهده می شود که حاصل حرکات چرخشی اندامهای مختلف بدن میباشد. تعریف گیت، آسانتر از تعریف راه رفتن نمی باشد. بسیاری از لغت نامه ها از آن بهعنوان واژهای در ارتباط با حرکت اسبها میپردازند، که اینگونه قابل فهم میباشد؛ از آنجا که حیوانات چهار پا دارای حرکات طبیعی از قبیل یورتمه، چهار نعل، تاختن و … میباشند و اغلب این لغات برای حرکت حیوانات چهار پا بهجای یکدیگر به کار برده میشوند، بسیاری از مردم تمایل دارند که کلمات گیت و راه رفتن را بهجای یکدیگر بهکار ببرند. با این حال بین مفهوم واژه های راه رفتن و گیت تفاوت وجود دارد. واژه گیت، روش، شیوه و سبک راه رفتن را بیان می کند، این موضوع در حالی است که راه رفتن، به بیان عمل و انجام فعل حرکت کردن، می پردازد. بنابراین، برای صحبت کردن در مورد تفاوت در راه رفتن دو نفر تجزیه و تحلیل گیت تفاوت را بهتر و محسوستر بیان می کند تا تجزیه و تحلیل راه رفتن. در واقع گیت به توصیف نحوه راه رفتن فرد می پردازد (Whittle, 2007). برای اینکه بدن انسان بدون خطر حرکت کند، سیستم کنترل عصبی-عضلانی باید فرایند جذب شوک را به طور مناسبی انجام دهد تا از واماندگی و نگهداری تعادل اندام فوقانی جلوگیری نماید تا مسیر مورد نظر به طور امن و بدون خطر طی شود (Winter, 1991).
۲-۹-۲ بیومکانیک راه رفتن
راه رفتن به چند مرحله تقسیم شده است تا توصیف، فهمیدن، و آنالیز رویدادهایی که رخ میدهد امکان پذیر شود. یک چرخه راه رفتن فاصله بین دو رویداد موفق از یک اندام است، به برخورد اولیه[۴۵] پا با سطح اتکا، برخورد پاشنه[۴۶] یا ضربه پاشنه[۴۷] گفته میشود. در طی یک چرخه راه رفتن هر پا از دو مرحله اصلی عبور میکند: مرحله استانس[۴۸]، هنگامی که قسمتی از پا در تماس با سطح است، که حدود ۶۰% چرخه راه رفتن را تشکیل میدهد و مرحله نوسان[۴۹]، هنگامی که پا در تماس با سطح نیست، که ۴۰% باقیمانده را تشکیل میدهد (شکل۲-۸) (Neumann, 2002 ; Levangie & Norkin,2005;Oatis,2009). راه رفتن فعالیتی عضلانی و مستمر است که در آن نیروها بین بدن انسان و زمین منتقل می شود. تغییرات در راستای این نیروها و مبادلات انرژی در مفاصل مختلف و حرکات مختلف چرخشی مفاصل در راه رفتن باعث ایجاد و تولید حرکت می شود که این حرکات به طور متناوب بوده و ما را به هدف مورد نظر میرساند.آغاز راه رفتن را میتوان بهعنوان فعالیتی کلیشهای توصیف نمود که شامل یکسری وقایع یا توالیای از وقایع میباشد که از آغاز حرکت تا شروع چرخه راه رفتن اتفاق میافتد. آغاز راه رفتن در وضعیت ایستاده قائم و بدون حرکت، با فعالیت عضله درشت نئی قدامی و پهن خارجی همراه با مهار عضله دوقلو شروع می شود. انقباض درونگرای دوطرفه عضله درشت نئی قدامی (اعمال کشش روی استخوان درشت نی) منجر به تولید گشتاور در صفحه ساجیتال شده که بدن را از مفصل مچ به سمت جلو میکشد. در ابتدا مرکز فشار به سمت عقب و خارج سمت پاییکه برای برداشتن اولین گام آماده می شود (به حالت نوسان آماده می شود)، تغییر مکان میدهد، یا به سمت عقب و داخل پایی که به حالت اتکا باقی میماند تغییر مکان میدهد (Hesse et al., 1997). دقیقا همزمان با انقباضات عضله درشت نئی قدامی و پهن خارجی، در مفصل ران ابداکشن اتفاق میافتد و با ایجاد یک گشتاور در صفحه فرونتال، بدن به سمت اندام تکیهگاه سوق پیدا می کند (Hesse et al., 1997). مطابق با نظر Elbe و همکاران مفصل زانو و مفصل ران سمت اندام تکیهگاه چند درجهای (۳-۱۰ درجه) خم شده و در این وضعیت مرکز فشار به طرف جلو و داخل اندام تکیهگاه حرکت می کند (Elbe et al., 1996). این جابجایی مرکز فشار به سمت قدامی و داخلی، اندام در حال نوسان را آزاد نموده تا اینکه بتواند از زمین جدا شود. فعالیت راه رفتن با بلند شدن اندام نوسان کننده از زمین آغاز شده و با برخورد پاشنه با زمین پایان میپذیرد. کل زمان مرحله آغاز راه رفتن حدود ۶۲/۰ ثانیه طول میکشد (RLA, 2001). افراد سالم ممکن است راه رفتن را با با پای چپ یا راست آغاز کنند که این امر تغییری در الگوی راه رفتن ایجاد نخواهد کرد.مطابق با نظر وینتر (Winter, 1991)، بههنگام راه رفتن ۵ عمل اصلی داریم که ما را در فرایند حرکت رو به جلو کمک می کنند که شامل موارد زیر میباشند:
-
- حفظ اتکاء سر، تنه و بازوها؛ یعنی جلوگیری از کولاپس اندام تحتانی.
-
- حفظ پاسچر قائم و تعادل بدن.
-
- کنترل مسیر حرکت پا؛ یعنی هنگام حرکت پا در فضا، پا به صورتی ایمن از زمین دور نگهداشته شود و موقع تماس اندام با زمین، پاشنه و انگشتان به ملایمت پایین آورده می شود.
-
- تولید انرژی مکانیکی جهت حفظ یا افزایش سرعت حرکت رو به جلوی بدن.
-
- جذب انرژی مکانیکی به منظور جذب شوک و ثبات و یا کاهش سرعت حرکت رو به جلوی بدن
مرکز توانبخشی ملی Rancho Los Amigus سه وظیفه اصلی حین راه رفتن برشمرده است:
</td></tr><tr><td>۱- ناخشنودی</td><td>- از چیزی لذت نمی برم .<br />دلیلی برای شادی نمی بینم .<br />کار و فعالیت بی معناست .</td><td>یادداشت لحظات خوش زندگی<br />مقابله با افکار ضد شادی<br />در نظر گرفتن معنا برای هدف ها .</td></tr><tr><td>۲- مبالغه درباره فشارها، گرفتاریها و توقعات</td><td>به شدت زیر فشار هستم.<br />آن قدر کار دارم که به هیچ کدام از آن ها نمی توانم برسم.</td><td>تصمیم گیری درباره مساله.<br />الف) کارهایتان را فهرست کنید.<br />ب) اولویت ها را در نظر بگیرید.<br />ج) کارهای انجام شده را در نظر بگیرید.<br />تصویر کردن موفقیتهای گذشته در ذهن.<sup>[۱۲۶]</sup></td></tr></tbody></table><p>۲-۳٫ شباهتها و تفاوتهای درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری الیس و شناخت درمانی بک<br />شباهتهای بسیاری بین این دو نظریه ( عقلانی-هیجانی-عاطفی الیس و شناخت درمانی بک) وجود دارد. بسیاری از فرض های اساسی آن ها شبیه هم دیگر هستند. این دو نظریه به شیوه های مختلفی یک دیگر را کامل می کنند. هر دو نظریه ، اظهار می دارند که در فرایند تفکر افراد، اختلال وجود دارد؛ و این امر باعث عدم انطباق آن با واقعیت بیرونی می شود. حوزه های این باور ها خیلی شبیه به هم هستند. آن ها، همگی بر ارزش گذاردن روی شخص و دیگران و یا بر بد جلوه دادن، تاکید دارند.<br />تفاوت این دو رویکرد، در تاکید آن ها بر رابطه درمانی است." الیس"، درمان گر را در درجه اول آموزگار می داند و تصور نمی کند رابطه شخصی و صمیمانه با درمان جو ضرورت داشته باشد. شیوه الیس، رهنمودی، چالشی و مستقیم است. درمان گر، مراجع را بدون شرط می پذیرد، اما می کوشد تا نقش حامی والدگونه را ایفا نکند. در مقابل"بک"، تاکید می کند که کیفیت رابطه درمانی، برای کار بست درمان شناختی اهمیت دارد. مشاوره موفقیت آمیز، به خصوصیات خوشایند درمان گر مانند صمیمیت واقعی، همدلی صادقانه، پذیرش بدون قضاوت و توانایی ایجاد اعتماد در درمان جو متکی است.<sup>[۱۲۷]</sup><br />۲-۴٫ نقد و بررسی مبنای فلسفی نظریه "الیس" و "بک" با آموزه های دینی<br />از آن جایی که زیر بنای فکری و فلسفی دو نظریه روان شناس آمریکایی"آلبرت الیس" و "آرون بک" به فلسفه رواقی و به خصوص حوزه اخلاقی این مذهب بر می گردد، لذا این ضرورت احساس می شود که قبل از نقد و بررسی تطبیقی تحریف های شناختی و باورهای غیر منطقی از منظر قرآن، به برخی امور اخلاقی این مذهب اشاره ای داشته باشیم و بعد به فراخور گنجایش، آن را با آموزه های دین اسلام مقایسه کنیم.<br />۲-۴-۱٫ مبانی نظری امور اخلاقی رواقیون<br />رواقیان را از آن رو رواقی گفته اند که حوزه (درس فلسفه) ایشان در یکی از شهرهای شهر آتن، منعقد می شد.<sup>[۱۲۸]</sup> مذهب رواقی به علت تاریخ طولانی آن و رخ دادن دگرگونی هایی در نظریات رواقیون، به سه دوره تقسیم شده است: رواقیون قدیم(قرن چهارم قبل از میلاد)، رواقیون متوسطه(قرن دوم و سوم قبل از میلاد) و رواقیون امپراتوری روم(متاخر)تقسیم می شود؛ که این سه حوزه در برخی اصول با هم متفق و در برخی از اصول عقاید رواقی، مختلف القول هستند و هر چه به نهایت این مکتب نزدیک تر می شویم؛ گرایش به تعالیم اخلاقی و تاکید بر جنبه عملی فلسفه بیشتر نمایان می گردد.<sup>[۱۲۹]</sup> برخی اصولهای نظری مشترک اخلاق این فلسفه عبارت است از این که:<br />انسان، عالم صغیر است و جسم و روح او پاره ای از عالم کبیر می باشد؛ و لذا انسان به ناچار باید از قوانین طبیعت پیروی کند(شعار مشهور رواقی، زندگی بر وفق طبیعت است و معتقد هستند که هر چیزی بالضروره مطیع قانون طبیعت است) و چون در عالم کبیر، طبیعت محکوم به عقل کل<sup>[۱۳۰]</sup> است که داخل وجود اوست؛ انسان هم باید عقل را حاکم بر اعمال خود بداند. پس عمل نیک و فضلیت آن است که با عقل سازگار باشد؛ <sup>[۱۳۱]</sup> بنابراین، انسان باید نفسانیات را که از حکم عقل منحرف می شوند از خود دور کند و سکون خاطر را رها ننموده و تاخیر به خود راه ندهد. اگر چنین کرد و نفس را مغلوب عقل نمود، فاعل مختار خواهد بود(بنا بر نظر رواقیان، هیچ فعلی فی نفسه شر و مستوجب توبیخ نیست؛ آنچه فعل را شر می سازد، قصد و نیت، یعنی وضع اخلاقی فاعلی است که فعل از او سرمی زند). لذا آنان معتقد هستند که امور خارجی در آزادی و اختیار و خوشی و سعادت انسان تاثیری ندارد و خوشی، امری درونی است یعنی به خرسندی خاطر است و هر چه خود را از علائق بیشتر رهایی دهد، وارسته تر خواهد بود؛ و اهتمام در وارستگی و آزادی چنان برای انسان واجب است که جهت استخلاص از قیود و ناملایمات به خودکشی هم اگر محتاج شود، باک نیست.<strong> </strong>رواقیان، جز به پیروی طبیعت(رواقیون، علم و ادراکات را مستقیما ناشی از حس و حواس ظاهری می دانستند،) یا عقل هیچ امر دیگری را قابل اعتنا و اندیشه نمی دانستند<sup>[۱۳۲]</sup> و بر آن بودند که باید به عقل اکتفا کرد، عقل را جانشین هر امر دیگری ساخت، ماسوای آن را بیرون راند و فضیلت را تنها در عقل دانست.<br />اپیکتتوس<sup>[۱۳۳]</sup>( در حدود ۵۰-۱۳۸ میلادی ) ، فیلسوف حوزه رواقی متاخر، بر این عقیده بود که ماهیت خیر و شر (امور) در طرز تلقی اراده قرار دارد و اراده است که در اختیار آدمی قرار می گیرد، زیرا اراده می تواند بر خود تسلط یابد، اما هیچ چیز دیگری نمی تواند بر آن مسلط شود. احساس اختیار در آیین اپیکتتوس، با ذوق دینی مقارن بود؛ یعنی انسان را به سبب ارتباط خاص او با خدا مختار می شمرد. می گفت انسان بدان سبب مختار است که از جمله اجزاء اصلی طبیعت که سائر اجزاء جملگی برای آن ها پدید آمده است، به شمار می آید و چون جزء اصلی است مانند اجزاء دیگر تنها به منزله یکی از آثار صنع خدا نیست، بلکه قطعه ای از خداست و از همین رو نخواسته که انسان را تابع خود نگه دارد، بلکه او را به او واگذاشته است. بنابراین،سعادت نیز از نظر اپیکتتوس، وابسته است به اراده فرد، اندیشه های فرد درباره اشیاء و استفاده هایی که فرد از اندیشه های خود می کند.<sup>[۱۳۴]</sup><br />نقد و بررسی کلی اصول اخلاقی مکتب رواقیون با آموزه های دین اسلام، از حوزه این پایان نامه خارج است و پایان نامه دیگری را می طلبد. اما آن چه بیشتر از همه در این مکتب جلوه نمایی می کند، عقل و اراده است که بنا بر گفته آنان به تنهایی می تواند سعادت فرد را فراهم آورد. بنابراین، به فراخور گنجایش، اشاره ای مختصر به دو مبحث(عقل و اراده) در آموزه های دین اسلام می شود:<br />۲-۴-۲٫ جایگاه عقل و اراده در آموزه های دین اسلام<br />در فرهنگ قرآن، عقل به منزله چشم دیگری است که مایه بصیرت نفس، نسبت به حقایق برتر است؛ اما در فرهنگ اهل طبیعت، عقل به منزله عینک و یا سمعک برای چشم و گوش مادی است؛ یعنی عقل هرگز حقیقت جدیدی را ادراک نمی کند، بلکه همان ابزار مادی، تنها واسطه و وسیله ای برای ادراک بهتر امور مادی است بدون آن که حقیقتی، افزون بر آن چه از طریق حس تحصیل شده، کشف کند. قرآن کریم در موارد گوناگون، مجادلات مدعیان اصالت ماده را با انبیاء بازگو کرده و روش و شیوه اندیشه و شناخت آنان را که روش و شناختی حسی است، مشخص می سازد. در سوره مبارکه "جاثیه" نیز به نقل از کسانی که معتقد هستند جز زندگی دنیوی چیزی نیست و جز روزگار، مبدا فاعلی دیگری آن ها را نمی میراند، آمده است:<br />"وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ ما کانَ حُجَّتَهُمْ إِلاَّ أَنْ قالُوا ائْتُوا بِآبائِنا إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ"(سوره جاثیه،آیه۲۵)؛ و هنگامى که آیات روشن ما بر آنها خوانده مىشود، دلیلى در برابر آن ندارند جز اینکه مىگویند: «اگر راست مىگویید پدران ما را (زنده کنید) و بیاورید (تا گواهى دهند).<br />یعنی کفار توجه نداشتند که زندگی مردگان آن ها که مورد ادعای پیامبران است، مربوط به آخرت یعنی نشئه ای که قابل احساس مادی نیست، خواهد بود. لذا قرآن کریم، درباره شناخت و علم این گروه می فرماید:<br />"یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَهِ هُمْ غافِلُونَ"(سوره روم، آیه ۷)؛ آنها فقط ظاهرى از زندگى دنیا را مىدانند، و از آخرت (و پایان کار) غافلند!<br />لذا، کفار تنها به حس و روش حسی در شناخت قایل هستند و عقل را چیزی جز وسیله ادراک بهتر حواس نمی دانند. در سوره مبارکه "نجم" نیز ضمن فرمان اعراض از این گروه به اندکی و خردی علم و محدوده دانش آنها اشاره نموده و می فرماید:<br />" فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاهَ الدُّنْیا(۲۹) ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ …."(۳۰)( سوره نجم ، آیات ۳۰-۲۹)؛ حال که چنین است از کسى که از یاد ما روى مىگرداند و جز زندگى مادى دنیا را نمىطلبد، اعراض کن! این آخرین حدّ آگاهى آنهاست.<br />و در واقع، این افراد به دلیل محدودیت در دانش است که وقتی کلام از قیامت به میان می آید، خواهان مشاهده حسی آن هستند و وقتی سخن از پروردگار می رود، طالب دیدار مادی او می شوند<sup>[۱۳۵]</sup> و هنگامی که کلامی از وحی و نبوت مطرح می شود، به دنبال احساس ظاهری ملائکه یا دریافت اوراق وحی توسط همگان<sup>[۱۳۶]</sup> و لااقل اشراف طایف و مکه<sup>[۱۳۷]</sup> هستند.<sup>[۱۳۸]</sup></p>