(همان:۲۲۰)
قصر وجود : وجود (مشبه محسوس) را به قصر (مشبه به محسوس ) تشبیه نموده است.
وجه شبه: شکوه و عظمت در طرفین تشبیه است و نیز امکان خرابی و نابودی که در هر دو متصّور است.
کتابه :کتبیه ،در اصل همان کتابه است که در فارسی “الف” به “یا” بدل شده است مانند :رکاب و رکیب و اعتماد و اعتمید( در مثنوی) و دوا و دویت و مزاح و مزیح.
کُشانی بدو گفت کویت سَلیح (سلاح) نمی بینم همی جز فسوس و مزیح (مزاح)
(شاهنامه:۵۷۰:۱۹۶۸)
فسوس:مسخرگی
۲-۶۸-تشبیه بلیغ و استعاره ی تبعّیه
دیشب همه شب منزل من کوی مغان بود وز ناله من مرغ صراحی به فغان بود
(همان:۲۲۵)
مرغ صُراحی :تشبیه صُراحی (مشبه مفرد) به مرغ (مشبه به مفرد محسوس) وجه شبه :شکل صُراحی (تنگ گلو باریک شراب) که به شکل مرغ (معمولاً مرغابی) است و مانند مرغ، صدا دارد( بلبله یا قلقل ریزش شراب از گلوی تنگ)
فغان(مستعار):استعاره تبعّیه است از بلبله و قلقل صدای ریزش می از گلوی تنگ صُراحی
۲-۶۹-تشبیه و مضمر،وجه شبه در مشبه اقوی است
آن رفت که هر دم که زبابل زد می لاف چشمم همه در غمزه ی جادوی شما بود
(همان:۲۱۹)
“غمزه جادوی یار"(مشبه ) که نمودار سحر و ساحری است مُضمراً به سحر بابل هاروب بابلی تشبیه شده است شاعر سحر بابلی را تحت الشعاع از غمزه ی جادوی یار می داند بنابراین مشبهٌ به عکس آنکه اقوی و اجلی باشد وجه شبه در مشّبه قوّی تر است و این تشبیه معکوس است .تشبیه مورد نظر از آنجا که در محور هم نشینی نشانه ی تشبیه ندارد، تشبیه مُضمر است.
می دانیم در تشبیه فایده ی تشبیه باید عاید و راجع به مشّبه باشد یعنی از مشبهٌ به وصفی به مشبّه برسد ،در حالی که در تشبیه مُضمر مورد نظر” غمزه ی جادوی یار” را بر” سحر بابلی و هاروت بابلی” ترجیح داده است وَ ماانُزِلَ عَلَی اَلمَلکینِ بِبابِلَ هاروتَ و ماروتَ(۲:۹۶)
و آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت به سرزمین بابل( بین النهرین) نازل شد هاروت بابلی و ماروت در ادب فارسی نماد سحر و جادویند.
۲-۷۰-شبیه مفروق و تفضیل
از عذراش پرده گلبرگ و نسرین می درید وز جمالش آبروی ماه و پروین می فزود
(همان:۲۲۰)
“از” سببی است یکی از معانی” از” ارائه سبب و علت وجودی امری است و” از عذراش” یعنی بوسیله چهره اش
پرده دریدن:(مکنیٌ به و لازم )کنایه از” رسوا شدن و بر ملا شدن راز” است ضمناً اسناد پرده دریده شدن و رسوا شدن به گلبرگ (گلسرخ) و نسرین از باب استعاره مکنیه است و نیز بر” آبروی” (اسناد مجازی)
ماه و پروین افزوده می شد (استعاره مکنیه)
ماه و پروین مستعار منه و “آبرو” قرینه صارفه است.
در هر بیت یک تشبیه آورده شده است و تشبیه از نوع مفروق است چون مشبه ها را بر مشبه ٌبه ها برتری داده است و تشبیهات از نوع تفضیل اند .
۲-۷۱-تشبیه فشرده و استعاره ی مطلقه
در داد شرابی ز لب لعل و مرا گفت در مجلس ما،بی می نوشین نتوان بود
(همان:۲۲۵)
لب لعل:لب را به لعل (مفرد به مفرد) و( محسوس به محسوس)مانند کرده است.
وجه شبه:رنگ سرخ و دل چسبی و دل نشینی مشبه و مشبهٌ به هر کدام به گونه خود.
شراب:استعاره ی مصرحه از بوسه (مستعارمنه)است. لفظ “شراب” مستعار و حقیقت آن در متن استعاره مستعارله است.
جامع :لذت بخشی مشبه و مشبهٌ به که در ژرف ساخت استعاره موجود است (شراب و بوسه)در مصراع دوم” می نوشین” استعاره ی مصّرحه مطّلقه است ،و چه نشانه هایی از قراین و ملایمات.
لب لعل:لب را به لعل (مفرد به مفرد) و( حسی به حسی)مانند کرده است.
وجه شبه:رنگ سرخ و دل چسبی و دل نشینی مشبه و مشبه به هر کدام به گونه خود.
شراب:استعاره مصرحه از بوسه (مستعارمنه)است لفظ شراب مستعار و حقیقت آن در متن استعاره مستعارله است.
جامع :لذت بخشی مشبه و مشبه به که در ژرف ساخت استعاره موجود است (شراب و بوسه)در مصراع دوم می نوشین استعاره مصرحه مطلقه است چه نشانه هایی از قریان و ملایمات.
مشبه و مشبهٌ به هر دو را داراست.
لب ملایم مشبه (بوسه) و” مجلس ما “و صفت” نوشین “از ملایمات مشبهٌ به (شراب)است.
(همان:۲۲۶)
قصد این شاعر کرمانی، ترجیح و برتری دادن نکهت انفاس مُشکین خود “بر” بربوی خوش گیاهان معطّر در طبله “عطار” است امّا ان راه چنان که مشاهده می کنیم به شیوه ای ارائه داده است که محسوس نیست.
از سرِ دار مندیش که در شکر عشق عَلَم نِصرت منصور کردار نبود
(همان:۲۲۶)
و راست و مطابق واقع گفته است که:
سرسبزی شکوفۀ بستان سرای فضل از رشحۀ مقاطر اقلام ما بود
(همان:۲۱۹)
جز این هم نیست که تراوش قلم سمّار و بدیع نگار و صورت آفرین و خیال پرداز خواجو، مایۀ سرسبزی شکوفِه بوستان فضل و ادب بوده است و خواهد بود!
وی در تشبیه مرکّب نیز چونان سایر انواع تشبیه، قلم سمّارو خیال آفرین و ترکیب نگاری دارد:
فتاده بر سمن عارضت دو خال سیاه دو زنگی اند بر اطراف آسمان خفته
کشیده بر چمنی، سایبانی از ابرو دو تُرک مست تو در زیر سایبان خفته
(همان:۵۹۱)
۲-۷۲-تشبیه مقیّد و مرکب
ریحانیان گلشن روی تو بر سمن خطّی به خون لالۀ احمر نوشته اند
(همان: ۱۹۳)
برای خطی سازی رابطه(۳-۱۵) یو و لی(۲۰۰۰) با تعریف یک متغیر مثبت انحرافی استفاده کردند که فرم خطی شده تابع هدف مربوط به زمان به صورت زیر میباشد:
(۳-۲۶)
(۳-۲۷)
تابع هدف (۳-۱۵) مقدار مورد انتظار مجموع زمان در جریان کارها و تغییر پذیری آن را به عنوان هدف اول و هزینه های بکارگیری ماشینآلات(۳-۱۶) را به عنوان هدف دوم بکارگرفته است. محدودیت شماره (۳-۱۷) مطمئن میسازد که هر کار فقط یک بار در هر مرحله پردازش شود.محدودیت (۳-۱۸) نشان دهنده این است که هر ماشین حداکثر می تواند به یک کار تخصیص داده شود و همچنین کدام ماشین می تواند با توجه به توانایی خود بکار گرفته شود. محددودیت (۳-۱۹) تضمین می کند که هر کار بر روی هر ماشین دارای یک کار قبلی و یک کار بعدی است.محدودیت (۳-۲۰) بیان می کند که دو کار همزمان نمی توانند برای یکدیگرد کار قبلی و بعدی باشند. محدودیت (۳-۲۱) و (۳-۲۲) زمان اتمام کارها را محاسبه می کند. محدودیت (۳-۲۳) تضمین می کند که تمامی کارها در یک پشت سر هم از تمامی مراحل عبور کنند.
۳-۴ فازدوم: فاز عملیاتی
زمانی که فاز استراتژیک انجام گیرد و سیستم طراحی شود نوبت به فاز عملیاتی میرسد. در فاز استراتژیک یا طراحی تعداد اپراتورها یا ماشینها در هر دو مرحله برای پردازش حداکثر کارهای موجود در یک دوره مشخص شده است. حال در فاز عملیاتی با توجه به تعداد کارهای موجود در هر دوره به زمانبندی کارها و تعیین توالی کارها بر روی هر ماشین پرداخته می شود.
با توجه به مطالعه موردی بودن این تحقیق در نظر گرفتن یک مسأله دنیای واقعی که مسأله زمانبندی عملهای جراحی در اتاق عمل میباشد، باید حالتهای مختلف عملهای جراحی موجود در یک روز و همچنین در نظر گرفتن تعداد تیمهای مورد نیاز متفاوت، بهترین توالی را برای عملهای جراحی بر روی هر تیم بدست آورد.
۳-۵ روش پیشنهادی برای اجرای فاز عملیاتی
در این تحقیق یک روش مدلسازی ریاضی با در نظرگرفتن معیارهای مهمی که در زمانبندی عملهای جراحی که به وسیله مصاحبه با خبرگان و پزشکان جراح بدست آمده است استفاده می شود. در این تحقیق تابع هدف متشکل از معیارهای مجموع زمان درجریان کارها، میزان خطا و در نظر گرفتن یک تیم برای شرایط اورژانسی است. میزان خطا معیاری است که برای بالانس کردن حجم کاری بر روی ماشینها در این تحقیق استفاده می شود. در واقع معیار میزان خطا اختلاف زمان کاری هر ماشین با میانگین زمانهای بکاری گیری ماشینآلات در هر مرحله است. که هرچه این اختلاف کمتر باشد خط تولید متعادلتر خواهد شد و از ظرفیت ماشینها به طور متعادل استفاده می شود. در بحث عملهای جراحی ممکن است یک بیمار اورژانسی وارد سیستم شود. در این هنگام سیستم باید خالی باشد تا بتواند عمل جراحی را بر روی این بیمار اورژانسی انجام دهد. مطالعاتی که در گذشته بر روی کار ورودی از قبل پیش بینی نشده انجام شده است بیشتر مربوط به سیستمهای تولیدی است که شرایط اورژانسی را ندارد. یکی از روشهایی که در این شرایط استفاده شده است رویکرد واکنشی است.
یکی از کارهایی که اخیرا در این زمینه انجام شده است مر بوط به رحمانی و حیدری (۲۰۱۳) است که از رویکرد پیشگویانه واکنشی استفاده کرده اند و همچنین رحمانی و همکاران(۲۰۱۴) از یک رویکرد واکنشی برای زمانبندی جریان کارگاهی انعطافپذیر ۶ مرحله ای که فقط دو مرحله از آن شامل دو ماشین موازی و بقیه تک ماشین هستند، اسفاده کرده اند. آنها برای زمانبندی کار ورودی جدید ابتدا منتظر میمانند تا کارهایی که در حال پردازشند به کار خود ادامه دهند و سپس برای کارهای باقیمانده و کار جدید مجددا زمان بندی انجام دهند.
در تحقیق پیشرو کار ورودی جدید که همان عمل جراحی می شود با توجه به اورژانسی بودن این کار نمی توان منتظر ماند تا بقیه کارها به پردازش خود ادامه دهند و سپس زمانبندی مجدد انجام گیرد. در این تحقیق از قبل این رویداد غیر منتظره با افزایش قابلیت اطمینان سیستم در نظر گرفته می شود. معیارهای قابلیت اطمینان با توجه به مطالعه موردی در ادامه بیشتر شرح داده خواهد شد.
۳-۵-۱ قابلیت اطمینان
قابلیت اطمینان[۱۰۴] یکی از مهمترین مشخصه های کیفی قطعات، محصولات و سیستم های بزرگ و پیچیده میباشد که در ارزیابی اهداف و بررسی وضعیت فعلی آنها، از نقش و اهمیت شایان توجهی برخوردار است. امروزه این بحث در تمام جنبه های کاربردی بصورت یک اصل و نیاز مبرم مورد پذیرش قرار گرفته و برنامه های جامعی جهت نیل به آن مدون گردیده است. سیستمهای نظامی در این زمینه از همگان پیشی گرفته و رسیدن به مراتب بالایی از قابلیت اطمینان را جزو اهداف اصلی خود قرار داده اند. شاید مهمترین نقش و ویژگی قابلیت اطمینان در حوزه ی کاهش هزینه ها باشد. زمانیکه بازسازی عناصر معیوب، هزینه های بالاسری غیر سودآور را به مجموعه تحمیل می کند و نیز هزینه های تعمیر و نگهداری نه تنها شامل قطعات و نیروی کار، بلکه مواردی همچون حمل ونقل و انبارداری را نیز در بر می گیرد در این هنگام است که الزامات قابلیت اطمینان می تواند به عنوان یکی از اهداف اصلی مورد توجه قرار گیرد.
مطلوب این است که در صورت نیاز به عملکرد درست تجهیزات در مقاطع مختلف، این انتظار بر آورده شود. ولی ممکن است که همواره چنین نباشد و نتوان در سطح مورد نظر، عملکرد مناسبی از آن دستگاه مشاهده کرد. مهندسین شاغل در سیستم، بویژه مهندسین قابلیت اطمینان همواره مقدار زیادی از زمان و سایر منابع خود را صرف رفع این نقیصه و رسیدن به سطح کیفی مطلوب می نمایند. نظر به گستردگی دامنه بحث قابلیت اطمینان و اهمیت آن در تمام مراحل یک پروژه این موضوع دردوره ها و مقاطع مختلف عملی و دانشگاهی در بالاترین سطوح، آموزش داده می شود.
۳-۵-۱-۱ قابلیت اطمینان برای اتاق عمل
در قسمت قبل تعاریف و توضیحات مربوط به قابلیت اطمینان آورده شده است. در این قسمت قابلیت برای اتاق عمل و لزوم بکارگیری آن و همچنین نحوه به کار گیری قابلیت اطمینان توضیح داده خواهد شد.
در حوزه سلامت قابلیت اطمینان از اهمیت بالایی برخوردار است. در مطالعه موردی که در این تحقیق در نظر گرفته شده است در گام اول که مرحله تصمیم استراتژیک است، طراحی اتاق عمل و تعیین تعداد تیمهای بیهوشی در مرحله اول و تعداد تیمهای جراحی در مرحله دوم صورت گرفته است. پس آن سیستم راه اندازی می شود و عملهای جراحی با توجه به توالیهای بدست آمده برای انواع عملهای جراحی شروع به کار می کند.
بعد از گرفتن تصمیم استراتژیک نوبت به تصمیمات عملیاتی میرسد. در گام اول (تصمیم استراتژیک) با توجه به عدم قطعیت زمان انجام عملها، زمانبندی با در نظر گرفتن هدفهای استراتژیک تولید شده است. حال ممکن است در سیستم اتاقهای عمل، عمل جراحی غیر قابل پیش بینی (اورژانسی) نیاز به انجام باشد. در این گونه مواقع نیز باید از قبل تصمیماتی گرفته شود تا سیستم قابلیت پاسخگویی به کارهای جدید را داشته باشد. در حوزه سلامت و زمانبندی اتاقهای عمل این مرحله از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا ممکن است کار ورودی به قدری اورژانسی باشد که احتمال مرگ بیمار نیز وجود داشته باشد. به همین منظور باید از قبل برای چنین اتفاقهای غیرمترقبهای برنامه ریزی کرد. برای پیشگیری از چنین اتفاقاتی، در این تحقیق از قابلیت اطمینان استفاده می شود.
قابلیت اطمینان در این تحقیق با درنظر گرفتن سه هدف متعادل کردن بار کاری بر روی هر تیم، مجموع زمان اتمام کارها و میزان مشغول بودن یک تیم بخصوص بیان می شود که در ادامه این معیارها و دلایل انتخاب آنها شرح داده خواهد شد.
تمام اطلاعاتی که در این بخش با توجه به آنها به مدلسازی و تعریف مسأله پرداخته شد با توجه به مطالعات میدانی و مصاحبه با خبرگان بهدست آمده است.
معیار اول: بار کاری بر روی هر تیم
در بحث عملهای جراحی، تعداد عملهایی که یک تیم در یک شیف کاری انجام میدهد و همچنین مدت زمانی که این تیم مشغول به کار است از اهمیت ویژهای برخوردار است. در واقع هدف اصلی بالانس کرد حجم کار روی تیمها به طوری عملها به طور متعادل بین تیمها تقسیم شود و از تمامی تیمها استفاده لازم به عمل آید.
هرچه تیم جراحی بیشتر مشغول به کار باشد و تعداد عملهای بیشتری در یک شیفت انجام دهد خطای آن تیم نیز بیشتر می شود زیرا افزایش مدت زمان جراحی و افزایش تعدا عملهای جراحی خطای مربوط به تیم جراحی نیز افزایش پیدا می کند. این خطاها می تواند ناشی از خستگی جراحان و تکنسینهای اتاق عمل باشد. همچنین استفادهی مداوم از تجهیزات اتاق عمل درصد خطای این تجهیزات نیز بالا میبرد.
برای نشان دادن تعادل بار کاری بر روی هر تیم معیاری بر مبنای خطا استفاده می شود که مفهوم آن فاصله از میزان تعادل است که باید به حداقل برسد. . این مقادیر از قبل برای هر ماشین تعیین می شود که با توجه به مسأله مورد نظر میتوان از روشهای مختلف بدست آورد.
بعد از معلوم شدن مقادیر میتوان معیار مورد نظر را بیان کرد که عبارت است از:
(۳-۲۸)
عبارت(۳-۳۳) یک عبارت غیرخطی است. برای استفاده در مدل مسأله موجود ابتدا باید به صورت خطی تبدیل شود. خطی شده عبارت (۳-۳۳) عبارت است از:
(۳-۲۹)
«انتخاب موضوع به عوامل متعددی بستگی دارد . سرمنشأ این انتخاب ، در واقع دغدغه های درونی نویسنده است که او را به سمت انتخاب موضوع سوق می دهد. تا زمانی که وجود یک داستان نویس از دردی ، عشقی ، شخصیتی ، حادثه ای و تصویری و حتی حسی سرشار نباشد ، قلم از او تمکین نمی کند ، در حقیقت انتخاب موضوع ، حاصل پیوند دغدغه های درونی نویسنده با فضای بیرونی تأثیر گذار او است .» (همان،۳۷)
«به طور کلی نویسنده در فرایند آفرینش داستان خواه ناخواه ویژگی های روحی و اخلاقی خود را، دید خود از جهان و جهانیان ، با موضوع عجین می کند و معنایی به آن می بخشد که مبین جهان بینی و خلق و خوی اوست . یعنی مبین خود او ، آشکار کننده درون پوشیده خود اوست .» (ایرانی،۱۳۸۰: ۶۶)
۶-۲-درونمایه
بیشاب در تعریف درونمایه می نویسد : « درونمایه یا مضمون همان اندیشه غالبی است که به طور ضمنی و تلویحی بیان می شود و کل رمان را در بر می گیرد.اندیشه انتزاعی است که رمان از طریق حوادث ،شخصیت ها، روابط و نتیجه پایانی، آن را تجسم می بخشد» (بیشاب،۱۳۸۳: ۴۷۴)
میرصادقی می گوید : « درونمایه، فکر اصلی و مسلط در هر اثری است . خط یا رشته ای که در خلال اثر کشیده می شود و وضعیت و موقعیتهای داستان را به هم پیوند می دهد. به بیانی دیگر ، درونمایه ، عبارت است از جوهر بیان، عمل یا حرکت زیربنایی یا موضوع کلی که داستان تصویر از آنهاست » (میرصادقی،۱۳۷۶: ۱۷۴)
«هسته اصلی هر داستان درونمایه آن است . درونمایه هر داستان نکته مهمی درباره انسان و زندگی او بیان می کند . » (کلارک ، ۱۳۷۸ :۱۹۲)
«صورت اتم ، یا تز داستان آن چیزی خواهد بود که نویسنده می خواهد درباره آنها بگوید . » (یونسی،۱۳۷۹: ۳۰)
«محتوای هر اثر داستانی -یا به طور کلی ، هر اثر هنری -اندیشه و معنای بنیادی و پایدار جاری در تمامی اجزای آن اثر است . محتوا ،تکیه گاه انگیزه اصلی جمیع عمل ها ، عکس العمل ها و جهت دهنده مجموع حرکت هاست ، محتوا، خمیر مایه یا بن مایه داستان است که از خواست واعتقاد خالق اثر سرچشمه می گیرد . » (ابراهیمی،۱۳۷۸: ۱۷۵)
امیرفجر درباره تفاوت موضوع و درونمایه می گوید : «موضوع آن است که در جهان خارج به گونه عینی وجود دارد . درونمایه یا مضمون ، یک چیز کاملاً ذهنی است که در اندیشه شما وجود دارد و دلیلی هم ندارد که همواره مطابق عین باشد. » (حنیف،۱۳۷۹: ۹)
«درونمایه از موضوع به دست می آید و در واقع ، برآینده ی است از موضوع داستان و هماهنگ کننده موضوع با شخصیت ،صحنه و عناصر دیگر داستان. » (پرین،۱۳۶۲: ۵۹)
با توجه به تعاریف درونمایه در بالا که بر اساس نظریات متخصصان فن آورده شد، بدیهی است که درونمایه ، فکر و اندیشه ناظر و حاکم بر داستان و نتیجه عمل کلیه عناصر داستان است و در عین حال هماهنگ کننده و وحدت بخش عناصر داستان است . یعنی ارتباط تنگاتنگی میان درونمایه با سایر عناصر داستانی وجو دارد .
میرصادقی معتقد است «درونمایه مترادف پیام نیست . درونمایه هر اثر ممکن است پیام آن اثر تعبیر شود اما به ضرورت هر درونمایه ای نمی تواند پیام آن اثر باشد . پیام عنصر مشخص اخلاقی است ،جنبه ای مثبت و آموزنده دارد و درونمایه ها ممکن است از این کیفیت برخوردار باشند یا نباشند ، بنابراین خطاست اگر درونمایه را با پیام که رسالت هر اثر تلقی می شود . یکی فرض کرد . به خصوص که درونمایه معدودی از آثار داستانی خصوصیتی ضد پیام دارد . » (میرصادقی،۱۳۷۶: ۱۷۶)
تنها در دو صورت می توان گفت در داستان پیامی وجود دارد :
-
- «هنگامی که نویسنده با جدیت تلاش کرده تا جزء به جزء زندگی را شرح داده یا حقایقی از زندگی را باز گو کند .
-
- موقعی که نویسنده برخی از تصورات یا نظریات خود را درباره زندگی در داستان گنجانیده باشد .»
(پرین،۱۳۶۲: ۵۸)
درونمایه به پنج گروه تقسیم می شود :
-
- «مکانیکی – جسمانی ، که در آن انسان به عنوان ملکول (یافته) مطرح می شود .
-
- ارگانیک یا ترکیبی و بنیانی – آلی ، که انسان را به عنوان پرتو پلاسم مطرح می کند . این نیرو در جلب و تردد و جنس مخالف (زن و مرد )نقش به عهده دارد. مانند داستان هایی که روابط نامشروع میان دو جنس مخالف را مطرح می کند و درباره وفاداری یا عدم وفاداری در زندگی زناشویی بحث می کند .
-
- اجتماعی ، که در آن انسان به صورت گروهی مطرح می شود
-
- نفسانی و فردی ، که انسان را به صورت فرد مطرح می کند
-
- ربانی – خارق العاده ، که در آن انسان به عنوان روح مطرح شده است .» (میرصادقی،۱۳۸۱: ۲۲۶)
۷-۲-لحن
«لحن، شیوه پرداخت نویسنده نسبت به اثر است به طوری که خواننده آن را حدس بزند ، درست مثل لحن صدای گوینده که ممکن است طرز برخورد او را با موضوع و مخاطبش نشان بدهد ، مثلاً تحقیرآمیز، نشاط آور، موقرانه. رسمی یا صمیمی باشد . که لحن نویسنده هم طرز برخورد اوست . لحن شیوه پرداخت یا زاویه دید نویسنده نسبت به موضوع داستانش است .» (میرصادقی،۱۳۷۶: ۵۲۳)
«عنصری که به گوینده امکان می دهد این معانی متعدد را از یک جمله واحد، بدون پس و پیش کردن کلمه ای از آن ، اخذ کند لحن نامیده می شود » (ایرانی،۱۳۸۰: ۲۰۳)
«اثر هنری منثور محروم است از صدای زنده بنابراین ، عنصر لحن نقش تعیین کننده ای در آن دارد . نقش لحن در داستان را می توان مثابه نقشی دانست که نور پردازی در تئاتر دارد و موسیقی متن در سینما. نورپردازی در تئاتر و موسیقی متن در سینما تأثیر عاطفی رویدادها و شخصیت ها را در تماشاچیان، در جهتی که کارگردان مایل است ، افزایش می دهند . لحن نیز در داستان همین نقش را بر عهده دارد .» (میرصادقی،۱۳۸۸: ۲۵۷)
۸-۲-فضا و رنگ
«فضای داستان، عبارت از شرایط و اوضاع خاصی است که داستان در آن واقع می شود» (یونسی،۱۳۷۹: ۳۷۲)
«فضا، ماده یا ماده گونی است که موضوع در آن جریان می یابد و شخصیت ها در آن زیست می کنند، تا وقایع و حوادث و کل ماجرا آنگونه که نویسنده می طلبد و ضرورت داستانی هم ایجاب می کند، حس و لمس شود.» (ابراهیمی،۱۳۷۸: ۱۳۹)
ببینیم حنیف درباره فضا و رنگ، یکی از عناصر مهم داستان چه گفته است:
«در ادبیات، فضا و رنگ با حالت مسلط مجموعه ای که از صحنه، توصیف و گفت و گو تشکیل می شود، سر و کار دارد و علاوه بر جزئیات جسمانی و روانی آن، مجموعه تاثیر مفروضی بر خواننده را هم در بر می گیرد.» (حنیف،۱۳۷۹: ۱۶۷)
بارت می نویسد «هوایی را (آرام، شوم، شاق و غیره …) که خواننده به محض ورود به دنیای مخلوق اثر ادبی استنشاق می کند، فضا و رنگ می گویند. ممکن است به آن حال و هوا نیز گفته شود، اما نباید آن را با لحن یکی گرفت.» (همان:۱۶۷)
مولف «عناصر داستان» نیز در تعریف فضا و رنگ نوشته است:
«اصطلاح فضا و رنگ یا اتمسفر از علم هواشناسی وام گرفته شده است و برای توصیف تاثیر اثر خلاقه ای از ادبیات یا نمونه های دیگری از هنر به کار برده می شود. فضا و رنگ با حالت مسلط مجموعه ای که از صحنه، توصیف و گفت و گو آفریده می شود، سر و کار دارد. فضا و رنگ هم شامل جزئیات مادی و عینی و هم ریزه کاری های روانی و ذهنی مجموعه است، همچنان که تاثیر مورد نظر بر خواننده را در بر می گیرد، واکنش های عاطفه ای را که از او انتظار می رود را نیز در بر می گیرد»(میرصادقی،۱۳۷۶: ۵۳۱)
۹-۲-گفت و گو:
« گفت و گو، به معنای مکالمه و صحبت کردن با هم و مبادله افکار و عقاید است و در داستان، داستان منظوم، نمایش نامه و … به کار می رود، به عبارت دیگر، صحبتی که میان شخصیت ها یا به طور گسترده تر، آزادانه در ذهن شخصیت واحدی در هر اثر ادبی صورت می گیرد، گفت و گو نامیده می شود.» (میرصادقی،۱۳۸۸: ۲۵۵)
گفت و گو ممکن است میان دو شخصیت یا بیشتر صورت گیرد یا تنها در ذهن شخصیت واحدی تحقق پیدا کند. در صورت اخیر، تک گویی درونی خوانده می شود. (حنیف،۱۳۷۹: ۱۵۹)
«گفت و گو در داستان یکی از عناصر مهم است. پیرنگ را گسترش می دهد، درونمایه را به نمایش می گذارد، شخصیت ها را معرفی می کند و عمل داستانی را پیش می برد.» (همان: ۱۵۹)
۱۰-۲-کنش و حادثه
«عمل یا عمل داستانی یا کنش، رشته حوادث و وضعیت و موقعیت هایی است که به موضوع داستان، چه روایتی،چه نمایشی چه منظوم و چه منثور شکل می دهد و این رشته حوادث با هم پیرنگ را به وجود می آورد.» (میرصادقی،۱۳۸۱: ۶۶)
بیشاب می نویسد « عمل داستانی، حادثه ای است که عمداً مجزا می شود و در کانون توجه دقیق قرار می گیرد. زبان نیز باید واضح و دقیق باشد. در این حالت جای چندانی برای تصویر پردازی نیست و فرصت بسیار کمی برای درون نگری یا بیان افکار و توضیحات عالمانه وجود دارد، خواننده نیز با تجربیات و تخیلی شبیه تجربیات و تخیل نویسنده به وسط صحنه می آید و جای خالی تمام توضیحات احساسی یا ذهنی را که نویسنده برای حفظ سرعت داستان، از داستان خود حذف کرده پر می کند.» (بیشاب،۱۳۸۳: ۲۱۹)
«حادثه، واقعه، رویداد، رخداد و پیش آمد واحدی است از عمل داستانی. حادثه از برخورد یا جابه جایی دست کم دو چیز یا دو نیرو یا اتحاد و تغییر دو چیز و دو نیرو با هم به وجود می آید، حادثه از اجزای ترکیب کننده پیرنگ است و برای آشکار کردن خصوصیت های شخصیت، پیرنگ را به پیش می برد.» (ابراهیمی،۱۳۷۸: ۱۴۰)
جمیز، در تعریف حادثه می گوید: «شخصیت چیست. به جز آنکه حادثه تعیین می کند؟ حادثه چیست به جز شرح و تصویر شخصیت؟ نقاشی و رمانی وجود دارد که شخصیت نداشته باشد؟ چه در هر یک از این دو می جوییم و چه در آن پیدا می کنیم؟ این حادثه ای برای زنی است که با دست تکیه داده بر میز، بر می خیزد و به طرز خاصی به تو نگاه می کند. اگر این حادثه نباشد، مشکل بتوان گفت که چه چیزی دیگری است.»
(میرصادقی،۱۳۸۸: ۹۱)
۳-۸-۲ فریدمن آزمون[۳۷]:
در این تحقیق جهت رتبه بندی شاخصها و عوامل از آزمون فرید من استفاده شده است. آزمون فریدمن برای مقایسه چندین جامعه وابسته مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع آزمون فریدمن جانشین ناپارامتریک آزمون تحلیل واریانس دوعاملی میباشد که هیچ فرض خاصی برای استفاده از این آزمون وجود ندارد. با توجه سطح مقیاس سنجش شاخصهای مربوط به مدل سه شاخگی که از نوع رتبه ای می باشند و عدم آگاهی از چگونگی توزیع و واریانس جامعه آماری، آزمون ناپارامتریک فریدمن به جانشین پارامتریک آن، یعنی تحلیل واریانس دوعاملی ترجیح داده شده است. آزمون مذکور نیز، مثل سایر آزمون های ناپارامتریک از رتبه داده ها در محاسبه آماره آزمون و تحلیل متغیرها استفاده می نماید.
۳-۸-۳ مدل یابی معادلات ساختاری:
فرایند مدل یابی معادلات ساختاری شامل یکسری گام هایی است که به محقق توصیه میشود، حتماً به طور متوالی (پی در پی) از این گام ها پیروی کند. این گام ها عبارتند از؛
بیان مدل
تخمین مدل
اصلاح مدل
آزمون فرضیه
تفسیر مدل
ابلاغ یا نوشتن گزارش تحقیقاتی
مدلسازی معادلات ساختاری با بیان یک مدلی که می خواهد تخمین زده شود، شروع میشود. اگر چه واژه مدل و بیان مدل ممکن است برای بسیاری از افراد مشخص نباشد ولی در ساده ترین سطح، یک مدل یک عبارت آماری درباره روابط میان متغیرهایی است. این مدل ها در زمینه رویکردهای تحلیلی مختلف، اشکال مختلفی به خود می گیرند. این مرحله شامل فرمول بندی یک عبارت درباره یک مجموعه ای از پارامترها است. این پارامترها در زمینه مدلسازی معادلات ساختاری، ماهیت روابط میان متغیرها را نشان می دهد. در مدلسازی معادلات ساختاری، اندازه و علامت این پارامترها تعیین میشود، این پارامترها به دو دسته ثابت و آزاد تقسیم می شوند(آذر،معماریان، ۱۳۷۳).
پارامترهای ثابت شده، پارامترهایی هستند که از داده های تحقیق محاسبه نمی شوند و ارزش آنها معمولاً با صفر ثابت میشود. پارامترهای آزاد، پارامترهایی هستند که از روی داده ها تخمین زده می شوند و محقق معتقد است که این پارامترها دارای مقادیر غیر صفر هستند.الگوی پارامترهای ثابت و آزاد در مدل معادلات ساختاری، جزء اصلی و عمومی مدل معادلات ساختاری را تعریف می کند:(حیدری،۱۳۸۴)
-
- مدل اندازه گیری:جزیی از مدل معادلات ساختاری است که طی آن متغیرهای مکنون مشخص می شوند. متغیرهای مکنون، متغیرهای غیرقابل مشاهده ای هستند که به وسیله کوواریانس میان یک یا چند شاخص نشان داده می شوند. متغیرهای مکنون بیانگر یکسری سازه تئوریکی هستند که مانند مفاهیم انتزاعی که مستقیماً قابل مشاهده نیستند و از طریق سایر متغیرهای قابل مشاهده، ساخته و مشاهده می شوند. مثال هایی از این متغیرهای مکنون شامل؛ خود مفهومی، افسردگی، طبقه اجتماعی و…. می باشند.
-
- مدل ساختاری:یک جزء از مدل معادلات ساختاری است که روابط میان متغیرهای مکنون و متغیرهای مشاهده شده را نشان می دهد، البته این متغیرهای مشاهده شده، شاخصهای متغیرهای مکنون نیستند. رگرسیون چندگانه در واقع یک مدل ساختاری بدون متغیرهای مکنون است و فقط به یک پیامد جداگانه محدود میشود. هنگامی که این دو مدل با هم ترکیب می شوند، یک مدل آماری جامعی را منجر میشود که می تواند برای ارزیابی روابط بین متغیرهایی که دارای خطای اندازه گیری هستند، مورد استفاده قرارگیرد. در شکل شماره ۳-۱ یک مدل معادلات ساختاری کامل که شامل مدل اندازه گیری و مدل ساختاری است، نشان داده شده است. علامت ٭ نمایانگر پارامترهای آزاد و عدد ۱ نمایانگر پارامترهای ثابت شده در مقدار یک است ( حیدر علی ،۱۳۸۴،صص ۸۵-۸۰).
در تحقیق حاضر از روش مدل معادلات ساختاری کامل که در شکل ۳-۱ نشان داده شده است استفاده
خواهد شد.
به منظور بررسی برازندگی مدل های معادلات ساختاری، انواع گوناگونی آزمون برازندگی ایجاد گردیده که همواره در حال مقایسه، توسعه و تکامل اند، اما هنوز درباره حتی یک آزمون بهینه نیز توافق همگانی وجود ندارد. در نتیجه، مقاله های مختلف شاخصهای مختلفی ارائه کرده و نگارش های مشهور برنامه مدل معادلات ساختاری نیز تعداد زیادی از شاخصهای برازندگی ارائه می دهند. لذا در جدول ۳-۴ برخی از قواعد سرانگشتی برای ارزیابی معادلات ساختاری( اسچیرمل و همکاران، ۲۰۰۳،ص ۵۵) که در میان اکثریت صاحب نظران مورد توافق و پذیرش واقع گردیده، ذکر شده است. در تحقیق حاضر جهت بررسی برازندگی مدل پیشنهادی از این قواعد استفاده شده است.
[۳۸]
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل اطلاعات
۴-۱ مقدمه:
تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلیترین و مهمترین بخشهای هر پژوهشی محسوب میشود. دادههای خام با بهره گرفتن از فنون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان قرار میگیرند. دادههای مربوط به نمونه آماری این پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است که فرایند تحلیل آنها در این فصل انجام گردیده است. در بخش اول به کمک آمار توصیفی به توصیف و تبیین دادههای جمعیتشناختی از جمله؛ جنسیت، سن، سمت سازمانی، سابقه خدمت، سطح تحصیلات و دادههای اختصاصی در مورد نمونه آماری پرداخته میشود.
در بخشهای دوم و سوم، فرضیههای مربوط بهتأثیر هر یک از عوامل سهگانه در کاهش خطاهای انسانی در عملیات مالی با بهره گرفتن از آزمون تکنمونهای تی مورد آزمون قرار میگیرد. همچنین، بهمنظور اولویتبندی هر یک از شاخصها و عوامل از آزمون فریدمن استفاده خواهد شد. و در نهایت براساس نتایج بهدست آمده از اولویتبندی عوامل و با بهره گرفتن از مدل کامل معادلات ساختاری مدلی جهت بررسی تأثیر هریک از عوامل سهگانه هم پیشنهاد میشود و سه فرضیه مطرح و با بهره گرفتن از آزمون تکنمونهای تی و نرمافزار لیزرل فرضیههای مدل پیشنهادی مورد آزمون و تجزیه و تحلیل آماری قرار میگیرد.
بخش اول: توصیف دادههای جمعیتشناختی و عمومی
در این بخش وضعیت توزیع دادههای پژوهش برحسب متغیرهای جمعیتشناختی، در جدول شماره ۴-۱ نشان داده شده است.
۴-۲-۱توزیع جنسیت افراد در نمونه آماری
براساس جدول و شکل ۴-۱، مشخص میگردد که جنسیت افراد موجود در نمونه جمع آوری شده بهطور یکسان در نمونه توزیع شده است، طوریکه هر یک از گروهها در حدود نیمی از حجم نمونه را بهخود اختصاص دادهاند.
۴-۲-۲توزیع سطح تحصیلات افراد در نمونه آماری
براساس جدول و شکل ۴-۲، مشخص میگردد که اکثریت افراد موجود در نمونه جمع آوری شده دارای تحصیلات کارشناسی بوده، بهطوریکه این گروه بیش از ۵۰ درصد از حجم نمونه را به خود اختصاص داده است.
۴-۲-۳ توزیع سمت سازمانی افراد در نمونه آماری
براساس جدول ۴-۳، مشخص میگردد اکثریت افراد موجود در نمونه جمع آوری شده، دارای سمت کارشناس بوده، بهطوریکه این گروه بیش از ۵۰ درصد از حجم نمونه را به خود اختصاص دادهاست. همچنین، سمت کارشناس ارشد، کارمند و مدیر- رئیس در اولویتهای بعدی قرار دارند.
۴-۲-۴ توزیع سن افراد در نمونه آماری
براساس جدول و شکل ۴-۴، مشخص میگردد؛ کوچکترین فرد دانشگاه در نمونه جمع آوری شده دارای ۲۵سال سن و مسنترین فرد دارای ۵۶ سال سن بوده، که دارای اختلاف سنی ۳۱ سال در نمونه آماری میباشند همچنین، متوسط سن افراد سازمان در نمونه آماری حدود ۳۷ سال (متولد ۱۳۵۱) و همچنین بیشترین فراوانی در شکل ۴-۴ نمودار هیستوگرام سن افراد در نمونه جمع آوری شده مربوط به افراد دارای ۴۰ سال سن میباشد. ۲۵% افراد کمتر از ۳۳ سال سن، ۲۵% دیگر افراد بیش از ۴۰ سال سن و باقی افراد (۵۰%) در میان این دو حد قرار دارند.
۴-۲-۵ توزیع سابقه خدمت سازمانی افراد در نمونه آماری
براساس جدول و شکل ۴-۵، مشخص میگردد؛ کمترین سابقه خدمت سازمانی افراد ۱ سال و بیشترین سابقه خدمت افراد ۳۲ سال بوده که دارای دامنه ۳۱ سال در نمونه آماری میباشد. همچنین متوسط سابقه خدمت افراد در نمونه آماری حدود ۱۳ سال و همچنین بیشترین فراوانی مربوط به افراد دارای سابقه خدمت ۱۰ سال میباشد. ۲۵% افراد کمتر از ۱۰ سال سابقه (چارک اول)، ۲۵% دیگر افراد بیش از ۱۶ سال سابقه (چارک سوم) و باقی افراد در این میان قرار دارند.
بخش دوم: آزمون فرضیههای پژوهش:
۴-۳-۱ آزمون تکنمونهای تی
در این تحقیق جهت آزمون فرضیهها از آزمون تکنمونهای تی استفاده شده است. در این بخش توضیحاتی در مورد این روش آزمون آماری داده میشود.
آزمون تی، توزیع یا در حقیقت خانوادهای از توزیعها است که با بهره گرفتن از آنها فرضیههایی را درباره جامعه براساس نمونهای از آن، آزمون میکنیم. اهمیت این آزمون در آن است که پژوهشگر را قادر میسازد با نمونههای کوچکتر اطلاعاتی درباره جامعه بهدست آورد. این آزمون شامل خانوادهای از توزیعها است (برخلاف آزمون z) و اینگونه فرض میکند، که هر نمونهای دارای توزیع مخصوص به خود است، که شکل این توزیع از طریق محاسبه درجات آزادی مشخص میشود. بهعبارت دیگر، توزیع تی تابعی از درجات آزادی است و هر چه درجات آزادی افزایش پیدا کند به توزیع طبیعی نزدیکتر میشود. خود درجات آزادی نیز تابعی از اندازه نمونه انتخابی هستند. هر چه تعداد نمونه بیشتر باشد بهتر است. از آزمون تی میتوان برای تجزیه و تحلیل میانگین در پژوهشهای تک متغیری یک گروهی و دو گروهی و چند متغیری دو گروهی استفاده کرد.
در این بخش، براساس نتایج حاصل از آزمون تی، میزان مؤثر بودن هر یک از شاخصهای موجود در مدل سه شاخگی (ساختاری، رفتاری و محیطی) با مبنای یک معیار (بیش از ) ۳ مورد بررسی قرار می گیرد.
مراحل بررسی بهترتیب شامل؛ آمادهسازی دادهها برای آزمون، تعیین مقدار آماره آزمون، محاسبه مقدار
P-Value و مرحله تصمیمگیری برای پذیرش یا رد فرضیه، میباشد.
فرمول محاسبه آماره آزمون مطابق فرمول شماره ۴-۱ است.
که در این فرمول داریم:
ֿx: میانگین مشاهده شده در نمونه آماری
µ: میانگین مفروض در جامعه آماری
s: انحراف معیار نمونه آماری
n: حجم نمونه جمع آوری شده
۴-۳-۲ آزمون فرضیه اول:
براساس مدل سه شاخگی، سه فرضیه جهت بررسی سه عامل ساختارـ رفتارـ زمینه طرح شد و برای آزمون میزان مؤثر بودن هر یک از عوامل، از آزمون تکنمونهای تی استفاده شد.
فرضیه اول در جدول ۴-۶ نشان داده شده است.
جدول ۴-۶: فرضیه اول پژوهش
- فلاحت، محمدصادق ( ۱۳۸۵ ). “مفهوم حس مکان و عوامل شکل دهنده آن"، نشریه هنرهای زیبا، شماره بیست و شش، صفحه ۵۷-۶۶
- قائم ، گیسو (۱۳۷۵) . “زبان مشترک ساخت مسکن در معماری گذشته ایران". مجله علمی پژوهشی صفه، شماره ۲۱، صفحه ۲۲-۲۷.
- قماشچی، وحید (۱۳۷۹). مشارکت مردمی در توسعه پایدار. مجله علمی پژوهشی صفه. شماره ۳۱. صفحه ۴-۱۴.
- لنگ، جان،(۱۳۸۳)، “آفرینش نظریه معماری (نقش علوم رفتاری در محیط) “،، ترجمه عینیفر، انتشارات دانشگاه تهران. تهران.
مدنی پور، علی (۱۳۸۴) . “طراحی فضای شهری نگرشی بر فرآیندی اجتماعی و مکانی". مترجم فرهاد مرتضائی. ناشر شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری وابسته به شهرداری تهران
مدنیپور، علی. نوریان، فرشاد،(۱۳۸۷).” فضاهای عمومی و خصوصی شهر"، شرکت پردازش و برنامهریزی شهری، تهران، چاپ اول
- محمودی، محمد مهدی(۱۳۸۸). “توسعه ی مسکن همساز با توسعه ی پایدار"، انتشارات دانشگاه تهران.
- Bramley ,G, Dempsey, N, Power, S, Brown, C. (2006) “What is ‘Socil Sustainability’, and How Do Our Existing Urban Forms Perform in Nurturing it?”, planning research conference, Bartlett School of Planning, UCL, LONDON
- Chiu, Rebecca L. H.(2004) “Socio-cultural sustainability of housing: a conceptual exploration”, Housing,Theory and Society, 21: 2, 65 - 76
- Coleman, J. (1978). “Current contradictions in adolescent theory”. Journal of Youth and Adolescence, ۷, ۱–۱۱.
- Dave, S .(2009), Neighbourhood Density and Social Sustainability in Cities of Developing Countries, Published online in Wiley InterScience (www.interscience.wiley.com) DOI: 10.1002/sd.433
- Edwards, B. Turrent, D. (2000). “Sustainable housing principles and practice”, London, E&EN Spon.
- Fleury-Bahi, Gh. . Felonneau, M & Marchand, D. (2008). “Process of Place Ider, tification andResidential Satisfaction”, Environment and Behavior, 40: 669-82
- Goodland, R., 2003, “Sustainability Human, Social, Economic and Environmental”, World Bank Washington DC, USA
- Jenks, M, Jones, C (2010), “Dimensions of the sustainable city2”, Springer
- Kearney, A. (2006). “Residential Development Pattern and Neighborhood Satisfaction: Impact of Density and Nearby Nature”, Environment and Behavior, 38: 112-39
- Tosics, I. (2004). “European urban development: Sustainability and the role of housing”. Journal of Housing and the Built Environment, 19, 67–۹۰.
- Winston, N. Pareja Eastaway, M. (2008). “Sustainable Housing in the Urban Context: International Sustainable Development Indicator Sets and Housing”. Soc Indic Res (2008) 87:211–۲۲۱.
گفتار دوم: جایگاه سرمایه اجتماعی در مجتمع های مسکونی شهر مشهد
۳-۲-۱-مقدمه
سرمایه اجتماعی نتیجه پایداری اجتماعی است و از لحاظ کارکردی باعث اعتماد بین ساکنین می شود تا افراد در گروه ها حضور پیدا کنند و سبب مشارکت و … می شود. مشارکت خود به معنای فراهم آوردن شرایطی است که علاوه بر پاسخگویی به نیازهای عملکردی کاربران, سبب گسترش روابط اجتماعی, بالا بردن کیفیت زندگی ساکنان, ترفیع همبستگی اجتماعی, خلق حس زندگی در اجتماع می گردد. در این وضعیت, مجموعه شرایط زندگی به نحوی است که با گذشت زمان تعاملات اجتماعی بیشتر می شود و اکثریت ساکنان نسبت به محل زندگی خویش تعلق خاطر و دلبستگی می یابند. بنابراین نا خوداگاه حافظ سلامت و پایداری آن بوده، در نگهداری وبهبود وضعیت موجود مشارکت وهماهنگی خواهند داشت. در این صورت عمر مفید مجتمع های مسکونی پایدار نسبت به سایر مجتمع ها بیشتر می شود. همچنین ارزش ریالی واحدهای مسکونی این نوع مجتمع ها نیز در شرایط برابر بیشتر از سایر مجتمع ها است. پایداری اجتماعی, بهره وری مجتمع های مسکونی را به حداکثر می رساند.
در این گفتار به بررسی لزوم طرح تحقیق چنین مسئله ای- لزوم پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی شهر مشهد- در پایان نامه مزبور می پردازیم، که بدین منظور سرمایه اجتماعی در چند نمونه از مجتمع های مسکونی شهر مشهد- به عنوان نمونه های موردی- مورد سنجش قرار گرفته است. و در نتیجه مشاهده می شود که محلی ساختن امکانات و تسهیلات به تماس چهره به چهره ی بیشتر بین مردم ،سبب مشارکت بیشتر در امور اجتماعی می شود و در نتیجه ناهنجاری اجتماعی کاهش یافته و روابط اجتماعی بهبود می یابد، که زیر بنایی برای گسترش پایداری اجتماعی و در نهایت همه ابعاد پایداری می باشند.
۳-۲-۲- سرمایه اجتماعی
۳-۲-۲-۱- مفهوم سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی عبارت است از ارتباطات و شبکه های اجتماعی ای که می توانند حس همکاری و اطمینان رادر میان افراد یک جامعه پدید آورند. بوردیو اولین کسی است که به زعم پورتز (١٩٩٨:٣) تحلیل منظمی از سرمایه اجتماعی به دست داده است و این مفهوم راچنین تعریف کرده است: «سرمایه اجتماعی حاصل انباشت منابع بالقوه و یا بالفعلی است که مربوط به مالکیت یک شبکه با دوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در بین افرادی است که با عضویت در یک گروه ایجاد می شود» (بوردیو،١٩٨۵ : ٢۴٨).
همانطورکه سرمایه فیزیکی، با ایجاد تغییرات در مواد جهت شکل دادن به ابزارهایی که تولید را تسهیل می کند به وجود می آید و از جنبه ای ملموس وقابل مشاهده برخوردار است. سرمایه انسانی، با تغییر دادن افراد برای کسب مهارت ها و توانایی هایی به آنها پدید می آید و افراد را توانا می سازد تا به شیوه های جدید رفتار کنند و بنابراین کمتر ملموس بوده و در مهارت ها و دانشی که فرد کسب کرده تجسم می یابد. اما سرمایه اجتماعی، حتی کمتر از این ملموس بوده و در روابط میان افراد تجسم می یابد و موقعی سرمایه اجتماعی به وجود می آید که روابط میان افراد به شیوه ای دگرگون شود که کنش راتسهیل نماید (کلمن،١٣٧٧: ۴۶۵).
کلمن سازمان اجتماعی را پدید آورنده سرمایه اجتماعی در نظر می گیرد، وی معتقد است که سرمایه اجتماعی با کارکردش تعریف می شود، به زعم وی سرمایه اجتماعی شیء واحدی نیست بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند :همه آنها جنبه ای از ساخت اجتماعی هستند و کنش های معین افراد را در درون ساختار تسهیل می کنند. سرمایه های اجتماعی، مانند شکل های دیگر سرمایه مولد است و دستیابی به هدفهای معین را که در نبود آن دست یافتنی نخواهد بود، امکان پذیر می سازد (کلمن،١٣٧٧: ۴۶۴). کلمن برخی از روابط اجتماعی را که می تواند منابع سرمایه ای سودمند ایجاد کند شامل :تعهدات و انتظارات، ظرفیت بالقوه اطلاعات، هنجارها و ایدئولوژی می داند.
تعریف رایج سرمایه اجتماعی درجریان اصلی جامعه شناسی آمریکایی بویژه در روایت کارکردگرایانه آن عبارت است از روابط دوجانبه تعاملات وشبکه هایی که درمیان گروه های انسانی پدیدار می گردند و سطح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی به عنوان پیامد تعهدات وهنجارهایی پیوسته با ساختار اجتماعی یافت می شود. در مقابل جامعه شناسی اروپایی این مفهوم را در بررسی این موضوع به کار می گیرند که چگونه تحرک پیوندهای مربوط به شبکه های اجتماعی، سلسله مراتب اجتماعی و قدرت تمایز یافته را تقویت می کند. با وجود این نکات مشترک این دو دیدگاه در مورد سودمندی سرمایه اجتماعی در افزایش برخی ویژگی ها مانند آموزش، تحرک اجتماعی، رشد اقتصادی، برتری سیاسی و در نهایت توسعه است (وال، ۱۹۹۸: (۳۰۴.
علاوه بر تعاریف فوق، ازسرمایه اجتماعی تعاریف مختلفی نیز ارائه گردیده است. پاتنام (۱۹۹۵a : 66) سرمایه اجتماعی را به عنوان “ویژگی های سازمان های اجتماعی مانند: شبکه ها، هنجارها و اعتماد اجتماعی، که هماهنگی و همکاری متقابل را تسهیل می کند” تعریف می نماید. سرمایه اجتماعی می تواند شکل های گوناگونی داشته باشد، البته پاتنام به شدت آن دسته از مدل هایی را که در خدمت اهداف اجتماعی هستند را مورد بررسی قرار داده است مانند فعالیت های اجتماعی. فعالیت های اجتماعی به “ارتباط مردم با زندگی اجتماعی آنها ” اشاره دارد (پاتنام، ۱۹۹۵b: 665) و شامل عضویت در اتحادیه های محله، گروه های سرودخوانان، یا باشگاه های ورزشی می باشد. به زعم وی شبکه ها، هنجارها و اعتماد، بخش های ضروری تئوری سرمایه اجتماعی هستند (پاتنام، ۱۹۹۵b) که همکاری را آسان تر و احساس اعتماد را بیشتر می کنند و سپس احتمال همکاری در میان این افراد بیشتر می شود. به گفته پاتنام، این اعتماد اجتماعی ناشی از دو منبع وابسته به: هنجارهای روابط متقابل و شبکه های اجتماعی است. اگرچه چندین هنجار وجود دارد که سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهد ولی هنجار عمل متقابل مهمترین آنها است.
پاتنام در بررسی عناصر سرمایه اجتماعی، مشارکتهای اجتماعی را از اشکال ضروری به شمار می آورد و معتقد است که هرچه این شبکه ها در جامعه ای متراکم تر باشند احتمال همکاری شهروندان در جهت منافع متقابل بیشتر است و باعث می گردد که هزینه های بالقوه عهد شکنی در هر معامله ای افزایش یابد. هنجارهای قوی عمل متقابل راتقویت کند، ارتباط را تسهیل و جریان اطلاعات را در مورد قابل اعتماد بودن افراد بهبود بخشد و شبکه های اجتماعی تجسم موفقیت پیشینیان در همکاری است (پاتنام،٢٠٠٠) و بعلاوه برشبکه های اجتماعی از هنجارهای عمل متقابل و اعتماد نیز به عنوان عناصر ذهنی و شناختی سرمایه اجتماعی نامبرد.
افه و فوش علاوه بر عناصری که در تعریف بوردیو، کلمن و پاتنام از سرمایه اجتماعی وجود دارد، در بعد گرایش به آگاهی و توجه، اشاره نموده و آن را شامل مجموعه افکار، عقاید و حساسیت نسبت به زندگی اجتماعی و سیاسی و توجه به هر چیزی که در وسیعترین معنا به امور عمومی اطلاق می شود که مربوط به شکل بالقوه فردی تمایل ضعیف نسبی در دنبال کردن موضوعات مشترک در رسانه های الکترونیکی وچاپی بوده و پیش شرط شناختی ضروری و شکل فعالتر مسئولیت مدنی است که باعث علاقه مندی و دل نگرانی می شود و نقطه مقابل آگاهی و توجه وضعیت شناختی چشم پوشی، بی تفاوتی و شکل گیری نگرش فرصت طلبانه است (ُافه و فوش،٢٠٠٢: ١٩١-١٩٠).
پس درتعریف، سرمایه اجتماعی به عنوان منبعی جهت « کنش جمعی » تلقی می گردد و این منبع علاوه برآگاهی وتوجه یا دانش نسبت به امور عمومی اجتماعی یا سیاسی است. یعنی آگاهی که موجب علاقه مندی و دل نگرانی است، شامل هنجارهای اعتماد (اعتماد عمومی یا تعمیم یافته و اعتماد نهادی/مدنی)، هنجارها و یا رفتارهای عمل متقابل که در درون شبکه های اجتماعی عمل می کنند و عناصر ساختاری شبکه ها و مشارکت های رسمی و غیر رسمی می باشد. نتایج سرمایه اجتماعی در داخل شبکه شامل مجموعه ای از کنش های جمعی در اشکال و اندازه های مختلف است.
۳-۲-۲-۲- سابقه تاریخی سرمایه اجتماعی
در این رابطه توافق چندانی وجود ندارد بطور کلی تعریفی نیز که ارائه می شود، چندان همگون نیستند. اما اگر بخواهیم کاربردها، مقاصد و تعاریفی که در علوم اجتماعی از این مفهوم می شود دسته بندی کنیم و پیشینه این مفهوم را در آرای اندیشمندان متأخر و کلاسیک جستجو کنیم، شاید در چند حیطه بتوان در ردیابی آن پرداخت.
برخی معتقدند اصطلاح سرمایه اجتماعی برای اولین بار در سال ۱۹۱۶، در مقاله ای توسط هانی فان در دانشگاه ویرجینیای غربی مطرح شد،که در مورد حمایتهای محلی از مدارس روستایی است و اشاره به همبستگی اجتماعی و سرمایه گذاری فردی در جامعه داشته است و بعدها در کتاب “مرگ و زندگی در شهرهای امریکایی “جین جاکوبس (۱۹۶۱) مورد اشاره قرار گرفته است، اگرچه وی به طور مستقیم چنین عبارتی را تعریف نکرده، اما به بیان ویژگیها و خصلت هایی پرداخته که به وسیله آنها، حاشیهنشینهای شهر میتوانند به خوبی با همدیگر ارتباط برقرار کنند و گروههایی را تشکیل دهند که خودشان مسائل و مشکلاتشان را حل کنند و وی توضیح داده بود که شبکه های اجتماعی فشرده در محدوده های قدیمی و مختلط شهری، صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند و در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایات خیابانی و دیگر تصمیمات در مورد بهبود کیفیت زندگی، در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی پلیس و نیروهای انتظامی، مسئولیت بیشتری از خود نشان می دهند.
دانشمند علوم سیاسی، رابرت سلیسبری در مقاله ای در سال ۱۹۶۹ با عنوان “نظریه داد و ستد در گروه های ذینفع” در نشریه “Midwest Journal of Political Science“ معنی این عبارت را چنین بسط داده است که سرمایه اجتماعی جزئی حیاتی در تشکیل گروه های سودآور است. جامعه شناس پیر بوردیو از این عبارت در سال ۱۹۷۲ در کتاب “طرح نظریه عمل”(بوردیو، ۱۹۷۲) استفاده کرد و چند سال بعد آن را از سرمایه فرهنگی، اقتصادی و نمادین متمایز ساخت. جامعه شناسان جیمز کلمن، بری ولمن و اسکات ورتلی در بسط و عمومی سازی این مفهوم تعریف گلن لوری (۱۹۷۷) را پذیرفته اند (کلمن،۱۹۸۸) و رابرت پاتنام اندیشمند علوم سیاسی این واژه را درباره برهم کنش آن با جامعه مدنی در ایتالیا و امریکا مطرح کرد.
بنابراین سرمایه ی اجتماعی از جمله مفاهیم چند وجهی در علوم اجتماعی است که در اوایل قرن بیستم به صورت علمی و آکادمیک مطرح و از سال ۱۹۸۰ توسط جاکوبس، بوردیو، پاسرون و لوری وارد متون علوم سیاسی و جامعه شناسی شده است (ازکیا و غفاری؛ ۱۳۸۳: ۲۷۸)(وال، ۱۹۹۸، صفحه ۲۵۹). و می توان گفت کاربرد مفهوم سرمایه ی اجتماعی بصورت آنچه که امروزه مدنظر است به تدریج در دهه ۱۹۹۰ رایج شده است اما مفهوم زیربنایی سرمایه اجتماعی قدمتی بس درازتر دارد و به معنای این نیست که در آثار جامعه شناسان کلاسیک اثری از این مفهوم نمی باشد. در علوم سیاسی آمریکا، تحت مبحث جمع گرایی، متفکران قبل از قرن نوزدهم در تحلیل رابطه بین زندگی مشارکتی و دموکراسی، مکررا عبارات مشابهی را جهت تجمیع مفاهیم همبستگی و انسجام اجتماعی استفاده می کرده اند که الهام گرفته از تلاش های نویسندگانی همچون جیمز مدیسون (The Federalist Papers) و الکسیس دو توکویل (دموکراسی در آمریکا) بوده است. جان دیوی احتمالا اولین کسی است که مستقیما از عبارت “سرمایه اجتماعی” در “مدرسه و جامعه” (۱۸۹۹) استفاده کرده، اما تعریفی برای آن ارائه نداده است. همچنین در آثار اندیشمندان و جامعه شناسانی چون مارکس ، زیمل، وبر و دورکیم میتوان به جستجوی این مفهوم پرداخت که به مفاهیمی همچون اضطرار؛ نفع جمعی، ارزش ها و اعتماد اجتماعی توجه نموده اند که هر یک ابعادی از مفهوم سرمایه ی اجتماعی را در بر میگیرد (توسلی؛ ۱۳۸۴:۳).
۳-۲-۲-۳- عناصر و مولفه های سرمایه ی اجتماعی:
با این وجود به نظر ما مولفه های اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی که در یک رابطه متعامل قرار گرفته و هر کدام تقویت کننده دیگریاند از مولفههای اصلی سرمایه اجتماعی محسوب میشوند. این سه مولفه از مفاهیم کلیدی جامعه شناسی نیز هستند.
۳-۲-۲-۳-۱- اعتماد اجتماعی [۳۸]
اعتماد به عنوان یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی، از شرایط و الزامات کلیدی موجودیت هر جامعه محسوب شده و برای حل مسائل اجتماعی ضروری به نظر می رسد؛ بطوریکه باعث پیدایش آرامش و امنیت روانی می گردد. اعتماد، احساس روابط اجتماعی است و رابطه مستقیم با میزان روابط اجتماعی دارد، بدین صورت که هرچه میزان اعتماد اجتماعی میان افراد و گروه ها و سازمان های اجتماعی جامعه بیشتر باشد به همان میزان روابط اجتماعی از «شدت»، «تنوع»، «ثبات» و «پایداری» بیشتری برخوردار است. اعتماد در متن کنش های انسان نمود پیدا می کند به ویژه در آن دسته از کنش هایی که جهت گیری معطوف به آینده دارند و آن نوعی رابطه کیفی است که به تعبیر کلمن، قدرت عمل کردن را تسهیل می کند. به طور کلی اعتماد به معنای باور به عملی است که از دیگران انتظار می رود، این بر مبنای این احتمال است که گروه های بخصوصی از دیگران کارهای بخصوصی را انجام دهند یا از انجام کارهای بخصوصی پرهیز می کنند که در هر صورت بر رفاه دیگران یا بر رفاه یک جمع اثر می گذارد. اعتماد به معنای این باور است که دیگران با اقدام یا برخورداری از اقدام خود به رفاه من یا ما کمک می کنند و از آسیب زدن به من یا ما خودداری می کنند (تاجبخش، ۱۳۸۴: ۲۱۰).
اعتماد، لازمه شکل گیری پیوندها و معاهدات اجتماعی است، اعتماد اجتماعی ایجاد کننده تعاون و همیاری است و فقط در این حالت است که در عین وجود تفاوتها قادر به حل مشکلات و انجام تعهدات اجتماعی میشود آنتونی گیدنز، اعتماد و تأثیر آن بر فرایند توسعه را زیربنا و زمینه ساز اصلی در جوامع مدرن میداند، هر جا که سطح اعتماد اجتماعی بالا باشد مشارکت و همیاری مردم در عرصههای اجتماعی بیشتر و آسیبهای اجتماعی کمتر است (اکبری، ۱۳۸۳؛۱۱).
هرچه یک گروه اجتماعی دارای شعاع اعتماد[۳۹] بالاتری باشد، سرمایه اجتماعی بیشتری نیزخواهد داشت . چنانچه یک گروه اجتماعی برون گرایی مثبتی نسبت به اعضای گروه های دیگر نیز داشته باشد، شعاع اعتماد این گروه از حد داخلی آن نیز فراتر می رود.
۳-۲-۲-۳-۲-انسجام و همبستگی اجتماعی [۴۰]
” توافق جمعی میان اعضاء یک جامعه که حاصل پذیرش و درونی کردن نظام ارزشی و هنجاری یک جامعه و وجود تعلق جمعی و تراکمی ازوجود تعامل درمیان افرادآن جامعه است."(غفاری، ۱۳۸۰: ۱۱۰ ) دورکیم دو مفهوم انسجام مکانیکی وارگانیکی راازهم متمایزمی کند. دراین تفکیک جوامع سنتی مبتنی برانسجام مکانیکی و شبکه های اجتماعی نزدیک به هم و بر پایه روابط ابرازی است وجوامع مدرن مبتنی برانسجام ارگانیکی با روابط ابزاری آمده است. ” جاناتان ترنربه نقل ازدورکیم می گوید انسجام وقتی رخ می دهد که عواطف افراد بوسیله نمادهای فرهنگی تنظیم شوند، جاییکه افراد متصل به جماعت، اجتماعی شده باشند، جاییکه کنشها تنظیم شده و بوسیله هنجارها هماهنگ شده اند وجاییکه نابرابریها قانونی تصور می شوند."(اکبری، ۱۳۸۳: ۱۷).
انسجام اجتماعی به معنای آن است که گروه وحدت خود را حفظ کرده و با عناصر وحدت بخش خود تطابق و همنوایی داشته باشد. همبستگی و انسجام، احساس مسئولیت بین چند نفر یا گروه است که از آگاهی و اراده برخوردار باشند و حائز یک معنای اخلاقی است که متضمن وجود اندیشه، یک وظیفه، یا الزام متقابل است و نیز یک معنای مثبت از آن بر می آید که وابستگی متقابل کارکردها، اجزاء و یا موجودات در یک کل ساخت یافته را می رساند.
برخی کارهای داوطلبانه در جهت گسترش انسجام اجتماعی :
- جمع آوری اعانات و کمک های نقدی و غیر نقدی مردمی