۲-۳-۲-۳-۲-۶- نسبت بدهی
یکی از عوامل قابل کنترل که می تواند بر هزینه سرمایه تأثیر گذار باشد نسبت بدهی است. نسبت بدهی می تواند یک اثر دوگانه روی هزینه سرمایه داشته باشد که یکی اثر افزایندگی و دیگری اثرکاهندگی است. اثرکاهندگی این نسبت روی هزینه سرمایه از این دیدگاه مطرح میشود که تأمین مالی از طریق بدهی (وام یا اوراق قرضه) بهمنزله استفاده از یک منبع مالی ارزان قیمت است و استفاده از یک منبع ارزان می تواند میانگین موزون هزینه سرمایه را کاهش دهد. بعد دیگر آن که اثر افزایندگی است، این است که استفاده از بدهی باعث افزایش ریسک ورشکستگی خواهد شد و این موضوع هم نرخ بازده مورد توقع اعتباردهندگان آتی و هم نرخ بازده مورد انتظار صاحبان سهام را افزایش میدهد و در نتیجه از این طریق میانگین موزون هزینه سرمایه افزایش خواهد یافت (عثمانی، ۱۳۸۲).
۲-۳-۲-۳-۲-۷- نوع فعالیت شرکت
از یک جنبه می توان شرکت ها را از نظر نوع فعالیت به دو گروه فعالیت پرخطر و فعالیت کم خطر طبقه بندی کرد. شاید بتوان درجه وابستگی به مواد اولیه و تکنولوژی خارجی را معیاری از خطر در نظر گرفت. با این معیار، صنایعی چون لوازم خانگی و الکترونیک پر خطر بوده و صنایعی چون پوشاک و صنعت برق کم خطرتر هستند و یا می توان میزان خطر فعالیت های مختلف را بر اساس معیارهای دیگری مثل میزان آسیب پذیری محصولات، از مد افتادگی و غیره اندازه گیری کرد. همچنین برخی از فعالیت ها مثل کشاورزی و دامپروری همواره از حمایت دولتی برخوردار هستند. لذا خطر اینگونه فعالیت ها کمتر است و در نتیجه هر فعالیتی که کم خطرتر باشد نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران را کاهش می دهد. همچنین برخی از فعالیت ها مثل صنایع سنگین، پتروشیمی، خودروسازی سرمایه بر بوده و نیاز به تأمین مالی بیشتر دارند که موجب می شود هزینه سرمایه آنها افزایش یابد (نصیر پور، ۱۳۷۹).
۲-۳-۲-۳-۲-۸- رشد سود
عمران و پوینتون[۳۹] (۲۰۰۴) به این نتیجه رسیدند که در شرکت هایی با رشد سود بالا، سهامداران در هر سال انتظار افزایش سود را داشته، در نتیجه انتظار بازده مورد انتظار بالاتری رانیز دارند. بنابراین این شرکت ها هزینه سرمایه بالاتری خواهند داشت. پس می توان نتیجه گرفت که بین رشد سود و هزینه سرمایه ارتباط مثبتی وجود دارد.
۲-۳-۲-۳-۲-۹- نقدینگی
نقدینگی می تواند هم اثر افزایندگی و هم اثر کاهندگی روی هزینه سرمایه داشته باشد. از یک دیدگاه هرچه میزان نقدینگی شرکت بالاتر باشد ریسک ناشی از ناتوانی در بازپرداخت بدهی های سررسید شده کاهش می یابد. بنابراین از انتظارات اعتباردهندگان کاسته شده و هزینه سرمایه کاهش می یابد. از سوی دیگر، به دلیل آن که موجودی نقد و دارایی های جاری دارای نرخ بازده پایین تری هستند برخی مدیران ریسک پذیر و جسور سعی می کنند تا با داشتن کمترین میزان نقدینگی از بدهی های جاری بیشترین استفاده را ببرند. در چنین حالتی ریسک نقدینگی بسیار بالا خواهد رفت و احتمال خطر عدم توانایی در پرداخت بدهی های سررسید شده افزایش می یابد و موجب می شود بازده مورد انتظار سرمایه گذاران افزایش یافته و به تبع، هزینه سرمایه افزایش یابد (نصیر پور، ۱۳۷۹).
به عبارت دیگر، نقدینگی پایین ممکن است از سرمایه گذاری های سودآور جلوگیری کند و همچنین نقدینگی خیلی زیاد نیز ممکن است نشان دهنده استفاده ناکافی از وجوه باشد. بنابراین، ارتباط مثبت یا منفی بین هزینه سرمایه و نقدینگی جای بحث دارد (عمران و پوینتون، ۲۰۰۴).
۲-۴- پیشینه تحقیق
بحث عدم تنعطاف پذیری هزینه ها بحث جدیدی در ادبیات رشته حسابداری می باشدو در این خصوص تحقیات اندکی حتی خارج از ایران صورت گرفته است. در ایران هم تلاسهایی هرچند محدود در این حوزه صورت گرفته است. در ادامه، برخی از تحقیقاتی که در ارتباط با موضوع تحقیق حاضر در سایر کشورها انجام شده و نیز برخی از مهمترین تحقیقات داخلی که با محتوای تحقیق حاضر رابطه نزدیکی دارند، ارائه میگردد.
۲-۴-۱- پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور
بالکریشنان، پیترسون و سادراستروم(۱۹۹۳) تاثیر تغییر در حجم فعالیت بر میزان چسبندگی هزینه ها را مورد بررسی قرار دادهاند. در این تحقیق عنوان میشود که این مدیریت یک شرکت است که ترجیح میدهد در زمان افزایش سطح فعالیت هزینه ها را بالا ببرد اما در زمان کاهش سطح فعالیت مدیریت چندان علاقه ای به کاهش هزینه ها نشان نمیدهد. در این تحقیق تاثیر دو عامل بر این رفتار مدیریتی که باعث چسبنده بودن هزینه ها میشود مورد بررسی قرار گرفته است:
-
- میزان تغییر در سطح فعالیت: پاسخ مدیریت به تغییرات حجیم سطح فعالیت بیشتر در افزایش میزان هزینه ها مستتر میباشد اما در زمان تغییرات اندک سطح فعالیت پاسخ مدیریتی بیشتر به صورت کاربری بیشتر دارائیها نمودار میشود.
-
- میزان استفاده از ظرفیت : اگر شرکت در بالاترین سطح ظرفیت تولیدی خود قرار داشته باشند رفتار مدیریتی به گونهای خواهد بود که باعث چسبندگی هزینه ها میشود یعنی در سطوح بالای فعالیت مدیریت هزینه ها را افزایش میدهد اما در زمان کاهش سطح فعالیت تلاشی برای کاهش هزینه ها نمیکند.
این تحقیق نشان میدهد که در رابطه با عامل اول پاسخ مدیریت نسبت به سطوح تغییر فعالیت بالا و پایین یکسان است. در واقع درصد تغییر در هزینه ها برای تغییرات اندک سطح فعالیت (۳%+-) تفاوت چندانی با درصد تغییر هزینه ها برای تغییرات بزرگ سطح فعالیت (بیشتر از ۳%+-) ندارد. بنابراین اینطور نتیجه گرفت که اگر شرکت مورد نظر در سطوح بالای ظرفیت خود فعالیت کند دارای هزینه چسبنده خواهد بود(نعمتالهی،۱۳۸۵).
مدیروس و کوستا (۲۰۰۱) در تحقیق چسبندگی هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری را مورد بررسی قرار دادند. در این تحقیق پس جمع آوری داده های مربوط به هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری شرکتهای جامعه آماری تحقیق را چسبنده عنوان میکند. همچنین نتایج این تحقیق نشان میدهد که با هر ۱% افزایش در درآمد فروش ۵۹% افزایش در هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری در جامعه مورد تحقیق خواهیم داشت. اما با هر ۱% کاهش در درآمد فروش تنها ۳۲% کاهش در هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری خواهیم داشت. علاوه بر این در این تحقیق تغییرات چسبندگی هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری در ارتباط با شرایط و موقعیت شرکتها مورد بررسی قرار گرفته است.
بنکر و اندرسون (۲۰۰۳) در تحقیق با عنوان چسبندگی هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری، پس از جمعآوری داده های مربوط به هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری و درآمد فروش ۷۶۲۹ سال-شرکت در یک دوره زمانی ۲۰ ساله (۱۹۹۸-۱۹۷۹) ارتباط بین هزینه ها و فروش از طریق رابطه رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق اینطور عنوان میکند که:
۱٫چسبندگی هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری به مرور زمان از بین میرود.
۲٫اگر سطح فعالیت کاهش پیدا کند چسبندگی هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری نیز کاهش میابد.
۳٫هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری در زمان رشد اقتصادی بیشتر چسبندگی نشان میدهد.
-
- میزان چسبندگی هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری ارتباط مستقیمی با میزان دارائیهای یک شرکت دارد.
-
- میزان چسبندگی هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری ارتباط مستقیمی با تعداد کارکنان یک شرکت دارد.
-
- نتایج این تحقیق نشان میدهد که با افزایش ۱% در درآمد فروش شرکتها هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری ۵۵% افزایش میابد. بنابراین هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری جامعه مورد تحقیق چسبنده میباشند.
سابرامانیام و ویدرمیر(۲۰۰۳) ارتباط میزان تغییرات فروش با چسبندگی هزینه ها را مورد بررسی قرار دادند.تحقیقات اخیر نشان میدهد که هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری و بهای تمام شده کالای فروشرفته جز هزینه های چسبنده میباشند. این تحقیق که در ایالت تگزاس امریکا انجام گرفته رفتار هزینه ها در سطوح مختلف تغییر درآمد فروش را مورد بررسی قرار داده است و نتایج آن به شرح زیر است:
-
- هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری و بهای تمام شده کالای فروش رفته در سطح پایین تغییر درآمد فروش چسبنده نیستند.
-
- میزان چسبندگی هزینه ها در صنایع مختلف با یکدیگر متفاوت است.
به عبارتی نتایج این تحقیق نشان میدهد که هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری و بهای تمام شده کالای فروش رفته وقتی درآمد فروش تغییرات کمی داشته باشند(کمتر از ۷%) رفتار چسبندگی ندارند اما وقتی درآمد فروش بیشتر از ۱۰% تغییر کند چسبندگی این هزینه ها نمودار میشود.
کالجا،توماس و استریالوس(۲۰۰۵) در پژوهش خود چسبندگی هزینه های عملیاتی را مورد بررسی قرار دادهاند،تحقیق آنها نشان میدهد که هزینه ها در زمان افزایش سطح فعالیت بیشتر افزایش پیدا میکنند تا زمان کاهش سطح فعالیت این هزینه ها که چسبنده میباشند، با مدل سنتی هزینهیابی که در آ«ن فرض بر آن است هزینه ها متناسب با فعالیتها عمل میکنند متناسب میباشند. در این تحقیق نتیجهگیری میشود که هزینه های عملیاتی با افزایش ۱% درآمد فروش، ۹۷% افزایش مییابد اما با کاهش ۱%، درآمد فروش ۹۱% کاهش مییابد. این تحقیق در نمونهای از شرکتهای امریکایی، فرانسوی، روسی و آلمانی انجام شده است.
نتایج این تحقیق به شرح زیر است:
۱٫هزینه های عملیاتی شرکتهای فرانسوی و آلمانی چسبنده تر از هزینه های عملیاتی شرکتهای روسی و امریکایی هستند.
۲٫نوع صنعت و نوع شرکت بر چسبندگی هزینه تاثیر دارد.
۳٫یکی از دلایل چسبندگی بیشتر هزینه ها در شرکتهای فرانسوی و آلمانی به روسی و آمریکایی تفاوت در سیستمهای مالیاتی این کشورها میباشد.
ﺑﻨﻜﺮوﻫﻤﻜﺎران (۲۰۰۶) ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﻲ راﺑﻄﻪ ﺧﻮشﺑﻴﻨﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖو رﻓﺘﺎرﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎ ﻧﺸﺎن دادﻧـﺪ، در صـﻮرت اﻓـﺰاﻳﺶ (ﻛـﺎﻫﺶ)ﻓـﺮوش، ﻫﺮﭼـﻪ ﺧﻮشﺑﻴﻨﻲ (ﺑﺪﺑﻴﻨﻲ) ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﻴﺰان اﻓﺰاﻳﺶ (ﻛـﺎﻫﺶ) ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮﻣﻲﺷﻮد و ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم اﻓﺰاﻳﺶ ﻓﺮوش، ﻫﺮﭼﻪ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺗﺤﻠﻴﻠﮕﺮان از ﻓﺮوش آﺗﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮﺑﺎﺷﺪ، ﺗﻌﺪﻳﻼت اﻓﺰاﻳﺸﻲﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮﻣﻲﺷﻮد
جولیا و البرتس (۲۰۰۸) در مقاله خود رابطه بین چسبندگی هزینه ها و محافظه کاری شرطی را مورد آزمون قرار دادند. تحقیق آنها، برای یک دوره ۱۷ساله از سال ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۴ بود. آنها برای اندازه گیری چسبندگی هزینه از مدل آندرسون و همکارانش و برای اندازه گیری محافظه کاری از مدل باسو استفاده کردند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که افزایش در چسبندگی هزینه ها باعث افزایش در محافظه کاری می شود.
هامبورگ و ناسیو (۲۰۰۸) مدارکی را به دست اوردند که نشان می داد چسبندگی هزینه ها به صورت نامتقارن به رابطه بین سود و بازده اثر می گذارد همچنین چسبندگی هزینه ها به عدم تقارن زمانی در امدها منجر می گردد. انها همچنین در یافتند عدم تقارن زمانی در امد ها هم از سود تعهدی و هم جریان نقدی عملیاتی تاثیر می پذیرد. علاوه بر ان نتایج بدست امده از تحقیق مزبور نشان داد چسبندگی هزینه ها عدم تقارن زمانی در امد ها را بیشتر از فاکتور های حسابداری تحت تاثیر قرار می دهد.
بلکریشنان و سودرستورم (۲۰۰۸) چسبندگی هزینه ها را در بیمارستان های کالیفورنیا مورد بررسی قرار داد جمع هزینه ها و هزینه های نیرو انسانی سطح قابل توجهی از وجود چسیندگی را نشان داد.این تحقیق هزینه های امور خدماتی بخشها و همچنین هزینه ها ی مراقبت ا بیمار ها رابه صورت جداگانه بررسی نمود وجود چسبندگی در هزینه های مزبور به اثبات رسید.
یافته های کاما و ویس (۲۰۱۰) نشان داد که هدف گذاری سود توسط مدیریت از شدت چسبندگی هزینه ها می کاهد انگیزه ها و خط مشی های شرکتی به کاهش هزینه ها غیر ضروری در شرکت منجر می گردد و در نتیجه آن هزینه چسبندگی کمتری نسب به کاهش و افزایش سطح تولیدات نشان می دهد.
ﻳﺎﺳﻮﻛﺎﺗﺎ وﻛﺎﺟﻴﻮارا (۲۰۱۱) ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ارﺗﺒﺎط ﺗﺼـﻤﻴﻤﺎت ﺳـﻨﺠﻴﺪه ﻣـﺪﻳﺮان ﺑـﺎ ﭼﺴـﺒﻨﺪﮔﻲ ﻫﺰﻳﻨـﻪﻫـﺎ ﭘﺮداﺧﺘﻪ و ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ اﮔﺮﻣﺪﻳﺮان اﻧﺘﻈﺎر اﻓـﺰاﻳﺶ ﻓـﺮوش در آﻳﻨـﺪه را داﺷـﺘﻪﺑﺎﺷـﻨﺪ، ﭼﺴـﺒﻨﺪﮔﻲ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎ اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻫﻤﭽﻨـﻴﻦ ﻧﺸـﺎن داد، ﻣﻴـﺰان ﺧـﻮشﺑﻴﻨـﻲ ﻣـﺪﻳﺮان درﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻓﺮوش آﺗﻲ، راﺑﻄﻪﻣﻌﻨﺎداری ﺑﺎ ﭼﺴﺒﻨﺪﮔﻲ ﺑﻬﺎی ﺗﻤﺎم ﺷﺪه ﻓﺮوش ﻧﺪارد، اﻣﺎ ﺑﺎ ﭼﺴﺒﻨﺪﮔﻲ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎی ﻓﺮوش، ﻋﻤﻮﻣﻲ و اداری ارﺗﺒﺎط ﻣﺜﺒﺖدارد.
ﺑﻨﻜـﺮوﻫﻤﻜـﺎران ﺑـﺎ ﺑﺮرﺳـﻲ راﺑﻄـﻪ ﺧﻮشﺑﻴﻨﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖو رﻓﺘﺎرﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎ ﻧﺸﺎن دادﻧـﺪ،در ـﻮرتاﻓـﺰاﻳﺶ (ﻛـﺎﻫﺶ) ﻓـﺮوش،ﻫﺮﭼـﻪ ﺧﻮشﺑﻴﻨﻲ (ﺑﺪﺑﻴﻨﻲ) ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﻴﺰان اﻓﺰاﻳﺶ (ﻛـﺎﻫﺶ) ﻫﺰﻳﻨـﻪﻫـﺎ ﺑﻴﺸـﺘﺮﻣـﻲﺷـﻮد وﺑﻪﻫﻨﮕﺎم اﻓﺰاﻳﺶ ﻓﺮوش، ﻫﺮﭼﻪ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺗﺤﻠﻴﻠﮕﺮان از ﻓﺮوش آﺗﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮﺑﺎﺷﺪ، ﺗﻌﺪﻳﻼت اﻓﺰاﻳﺸﻲ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮﻣﻲﺷﻮد
بلکریسنان (۲۰۱۱) نشان داد که ساختار هزینه ها در شناسایی و مطالعه چسبندگی هزینه دارای اهمیت است انها در یافتند در شرکت هایی که هزینه ها غیر قابل کنترل بیشتری دارند (هزینه های ثابت) هزینه ها از چسبندگی بالا تری بر خوردارند.
بنکر و دیگران (۲۰۱۱) اشاره می کنند که شدت چسبندگی هزینه ها از حسابی به حساب دیگر و از صنعتی به صنعتی دیگر و از کشوری به کشور دیگر می تواند متفاوت باشد. انها همچین بیان می دارند اثرات تغییرات مقطعی و سری زمانی می توانند در چسبندگی ها اشکار گردند.
۲-۴-۲- پژوهشها داخلی
شافعی و محمدزاده مقدم(۱۳۸۹) در مقاله ای تحت عنوان شواهد رفتار چسبندگی هزینه ها در شرکت های ایرانی و مطالعه تطبیقی آن با کشور های انگلیس، آمریکا، آلمان و فرانسه در دوره زمانی ۸۵-۱۳۸۰ به این نتیجه رسیدند که در ازای ۱ درصد افزایش در سطح فروش، هزینه های اداری، عمومی و فروش(SG&A) 43 درصد افزایش می یابد؛ در حالیکه در ازای ۱ درصد کاهش در سطح فروش هزینه های اداری، عمومی و فروش ۳۲ درصد کاهش می یابد.
نمازی و دوانی پور(۱۳۸۹) به بررسی تجربی رفتار چسبندگی هزینه ها در بورس تهران پرداختند. نتایج این پژوهش که بر اساس اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، برای یک دوره ۱۰ ساله از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۶است، نشان می دهد در ازای ۱ درصد افزایش در سطح فروش، هزینه های اداری، عمومی و فروش ۶۵ درصد افزایش می یابد؛ در حالیکه در ازای ۱ درصد کاهش در سطح فروش هزینه های اداری، عمومی و فروش ۴۱ درصد کاهش می یابد. همچنین نتایج برای۵۰ شرکت فعال در بورس و صنایع مختلف نیز ارائه شده است. در این پژوهش همچنین چگونگی تغییر در شدت چسبندگی هزینه ها در دوره های زمانی متفاوت و در میان شرکت های مختلف بررسی شده است. نتایج نشان می دهد، شدت چسبندگی هزینه ها در دور ه هایی که در دوره قبل از آن کاهش درآمد رخ داده، کمتراست. همچنین شدت چسبندگی هزینه ها برای شرکت هایی که نسبت جمع داراییها به فروش بزرگتری دارند، بیشتر است.
فصل سوم