در اقصای عالم بگشتم بسی
به سر بردم ایّام با هرکسی
«سعدی از همان اوان جوانی روحی بیآرام داشت و در یک جای پای بند نبود و میل زیادی به گردش جهان و دیدن مردمان داشت تا جایی که بارها در اشعار خود به این نکته اشاره میکند:
به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار چو ماکیان به در خانه چند بینی جور
که برّ و بحر فراخ است و آدمی بسیار چرا سفر نکنی چون کبوتر طیّار»؟!
(یزدانی، ۱۳۸۱: ۱۹۱).
«وی به حجاز و شام و لبنان و روم سفر کرد و چند بار پیاده به سفر حجّ رفت دربارهی سفرهای او به سرزمینهای مشرق چون کاشغر و هند و شکستن بت سومنات که خود در آثارش از آنها یاد کرده، بهدرستی نمیتوان گفت که آیا این سفرها صورت گرفته یا سعدی آنها را در قالبی برای حکایت قرار داده است. سعدی در سالهای ۶۲۰ـ۶۲۱ ق به سفر آغاز کرده بود در حدود سال ۶۵۵ ق یعنی سال تصنیف بوستان به شیراز برگشت» (اتابکی، ۱۳۷۶: ۶).
«اینگونه سفرها برای خود او دلانگیز بوده به او مجال آن میداد تا به قول صوفیان عصر در آفاق و انفس سیر کند دنیا را چنانکه هست بیازماید، دنیا را چنانکه باید باشد در خاطر خویش طرح نماید و از اینکه همهچیز را چنانکه هست مایهی شادی، مایهی خرسندی و مایهی دلنوازی بیابد مرد، عاشق زیبایی بود، جهان را زیبا میدید و به هرگونه زیبایی که بهصورت انسانی تجسّم مییافت عشق میورزید» (زرینکوب، ۱۳۷۹: ۳۲۶).
۳ـ۴ـ آثار سعدی
آثار سعدی از نظم و نثر عبارت است از:
ـ سعدی نامه (یا بوستان) به نظم در ده باب که در سال ۶۵۵ ق به پایان رسیده
ـ گلستان به نثر در هشت باب که در سال ۶۵۶ ق تمام شده است.
ـ قصاید فارسی و عربی
ـ غزلّیات (در چهار بخش: طیبّات، بدایع، خواتیم، غزلیّات قدیم)
قطعات، مفردات (تکبیتها) مراثی (سوگنامهها)
ملمعّات و مثلثات (شعرهای دوزبانهی فارسی و عربی)
ـ صاحبیّه (قطعات و قصایدی در مدح شمسالدین صاحب دیوان جوینی)
ـ خبثیّات (اشعار هزل و مزاحآمیز)
ـ مجالس پنجگانه
ـ رسالههای ششگانه (اتابکی، ۱۳۷۳: ۶ـ۷).
اولین اثر او که رهآورد ارزندهی شیخ شیراز است منظومهی تعلیمی سعدی نامه یا بوستان میباشد خود شیخ در مقدمهی کتاب ترتیب بابهای بوستان را اینگونه بیان میکند: یکی باب عدل است و تدبیر و رأی دوم باب احسان نهادم اساس، سوم باب عشق است و مستی و شور، چهارم تواضع و رضا پنجمین، ذکر مرد قناعت گزین، هفتم دراز عالم تربیت، به هشتم دراز شکر بر عافیت نهم باب توبه است و راه صواب، دهم در مناجات و ختم کتاب.
۳ـ۴ـ۱ـ گلستان
دارای هشت باب؛ هریک از بابها را چندین حکایت و سخنان پندآمیز آراسته است. باب اول با ۴۱ حکایت اگرچه عنوان باب در سیرت پادشاهان است ولی همه حکایتها به سیرت پادشاهان برنمیگردد. در چند حکایت مذمت و تقبیح ستم و سفارش به عدالت است.
باب دوم با ۴۷ حکایت در اخلاق درویشان و اشخاص حکایتها کسانی هستند چون زاهد، پارسا، صالح، عابد، گدا، حکیم.
باب سوم در فضیلت قناعت، مراد سعدی از قناعت تنها کم خوردن و کم پوشیدن نیست بلکه بر هوای نفس بند نهادن و حس جاهطلبی و مالاندوزی را مغلوب کردن.
باب چهارم در فواید خاموشی: موضوعهای حکایات عبارتاند از رازنگهداری، کمگویی، گفتگو نکردن با نادانان، دانستن آداب صحب.
عنوان باب پنجم در عشق و جوانی است و بیست حکایت دارد. عشق، زندگی و سرنوشت سعدی بوده و بیتردید او عاشق راستین بوده است.
باب ششم در ضعف و پیری است، ضعف و پیری مراد آن است که انسان به هنگام توانایی ضعف پیری را از یاد نبرد به هنگام جوانی حرمت پیران را بجای آورد و به هنگام پیری راه و رسم زندگی باب هفتم گلستان شامل نوزده حکایت و یک مناظره است.
باب هشتم را میتوان زیباترین و درخشانترین ابواب گلستان دانست هم از جهت محتوا که اغلب حاوی سخنان حکیمانه و یادآور کلام انبیا و اولیاست هم ازنظر شیوایی و رسایی که نظیر آن را در زبان فارسی کمتر میتوان یافت.
۳ـ۵ـ ویژگی گلستان
«گلستان شاهکاری است در نثر فارسی و آیتی در فصاحت و بلاغت به شیوه فنّی بدون افراطوتفریط و تکلّف درآوردن سجع و لغات دور از ذهن که آن را نثر سهل و ممتنع خواندهاند زیرا فهمش سهل و آسان و تقلیدش دشوار و بیرون از توان است» (اتابکی، ۱۳۷۴: ۷).
«گلستان میان سادگی نثر پیشینیان که جز ادای مقصود نمینوشتند و سبک هنرنمائی متأخرین که حسن انشاء را در کثرت تزئینات میپنداشتند قرار گرفت، ازاینرو مقبول طباع مختلف گردید» (دشتی، ۱۳۳۹: ۷۱).
ویژگیهای سبک گلستان؛ به تحقیق ملکالشعرای بهار،