«از گوش فرا دادن به معازف(طنبورها) و غناء بپرهیزید، که این دو نفاق را در دل میرویانند کما اینکه آب سبزی را میرویاند»[۱۴۶]
۷- ابن عباس از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند که حضرت فرمود:
«ان الله تبارک و تعالی حرم علیکم الخمر و المسیر والکوبه و هوالطبل»
«خدای متعال خمر و قمار و طبل را بر شما حرام کرده است»[۱۴۷]
۸- قیس بن سعد بن عباده هم نقل می کند که رسول خدا(ص) فرمود: ان ربی حرم علی الخمر و المسیر و القنین و الکوبه.
پروردگار من خمر و قمار و طنبور و طبل را بر من حرام کرده است[۱۴۸]
بند دوم: روایاتی که از عذاب شخص نوازنده دلالت دارند
روایاتی است که در آنها نسبت به کسانی که آلات موسیقی یا شنیدن موسیقی سازی همواره کار دائمی شان میباشد، مثل نوازندهها، موزسینها و مشتریان دائمی کابارهها و دانسینگها و کازینوها، بیان عذاب گردیده است.
۱-«جامع الاخبار» نقل میکند که رسول خدا(ص) فرمود:
«صاحب طنبور در روز قیامت در حالی محشور میشود که صورتش سیاه و در دستش طنبوری از آتش قرار دارد و بالای سرش هفتاد هزار فرشته ایستادهاند که بدست هر کدام از آنها گرزی آهنی است که بر سر و صورتش میکوبند. و صاحب غناء (آواز لهوی) از قبرش کور گنگ و کر بیرون میآید، و زنا کننده و صاحب نای(سورنا) و صاحب دایره هم این چنین محشور میشوند[۱۴۹]
۲- در«فقه الرضا» آمده که:
کسیکه در منزلش چهل روز طنبور و عود یا چیزی از آلات لهو و موسیقی مثل معزفه و شطرنج و امثال آن نگهداری کند، تحقیقاً خشم، و غضب الهی را برای خود خریده است، پس اگر در روز چهلم، بمیرد، فاجر و فاسق مرده است که جایگاهش آتش است و چه بد سرانجامی است.[۱۵۰]
۳- در جعفریات از امام صادق(ع) از پدرش، از جدش امام سجاد(ع) از پدرش علی بن ابی طالب نقل شده است که حضرت فرمود: «قیامت بر ضرر کسانی (قومی) تمام میشود که با دایرهها و طنبورها مینوازند» [۱۵۱]
۴- پیامبر اکرم(ص) در وصیتش به علی(ع) فرمود:
یا علی، سه چیز قساوت قلب میآورد، گوش فرا دادن به لهو، و در جستجوی صید حرکت کردن و رو آوردن به درگاه سلطان[۱۵۲]
بند سوم: اجماع
۱- مرحوم مقدس اردبیلی «در شرح ارشاد» کتاب شهادات صریحاً ادعای اجماع در مساله حرمت آلات لهو و موسیقی کرده و میفرماید:
« و شاید تحریم کل اینها [مزمار، عود، دف، سنج] و غیر اینها از جمیع آلات موسیقی مثل طنبور و طبلها و غیره، نزد ما جنبه اجماع داشته باشد و اخبار عامه (اهل سنت) فیالجمله و خاصه(شیعه) براین معنا دلالت دارند، … سپس استعمال آلات موسیقی، و گوش فرا ددن به صدای آنها از نظر کتاب و سنت حرام میباشد و اجماع نیز در این مساله بعید نیست».[۱۵۳]
۲- مرحوم نراقی در «مستند میگوید»
اشتغال به آلات لهو و موسیقی و استعمال آنها حرام میباشد، چنانچه در اکثر کتب فقهاء ما بدان تصریح شده است: شیخ طوسی در نهایه، و ابن ادریس در سرائر و محقق در شرایع و مختصر النافع، و علامه در قواعد و ارشاد و تحریر و تذکره و شهید اول در دروس، و شهیدثانی در مسالک، و محقق سبزواری در کفایه و دیگران ذکر کرداند، که صاحب کفایه مخالفی در حرمت آن بین اصحاب نمیشناسد.[۱۵۴]
و علامه مجلسی در حق الیقین بین علماء شیعه نفی خلاف کرده، مقدس اردبیلی در شرح ارشاد ادعای اجماع نموده و بعضی مشایخ معاصر، طبق ظاهر عبارات آنها، حکایت اجماع کردهاند و ظاهراً اجماع آنها جنبه تحقیق دارد(نه صرفاً نقل اجماع باشد).[۱۵۵]
۳- مرحوم علامه مجلس در «حق الیقین» میگوید:
«میان علمای شیعه، در حرمت استعمال آلات موسیقی، مانند طنبور و عود و نای و دف (دایره) و امثال اینها خلافی وجود ندارد. اما در کبیره بودن اینها خلاف است و کسی که غناء (آواز لهوی) را کبیره داند، اینها را به طریق اولی کبیره میداند. و بعضی از علما دف بی سنج را در عروسی و ختنه سوری تجویز کردهاند، و بعضی مطلقاً حرام میدانند و این احوط است» [۱۵۶]
۴- صاحب مفتاح الکرامه می گوید:
«من چهل تا کتاب مطالعه کردم و در این چهل کتاب اجماعی در مساله غیر از این چند تا نیافتم اما در هر حال مساله (حرمت آلات موسیقی) اجماعی است»[۱۵۷].
۵- صاحب جواهر میگوید:
«در اینکه عود و سنج و دیگر آلات موسیقی (لهوی) حرام است، خلافی نیست. یعنی نوازنده و شنوندهاش را فاسق میگرداند، بلکه هر دو نوع اجماع (محصل و منقول) براین معنا وجود دارد»[۱۵۸]
۶- شیخ طوسی در «خلاف» کتاب الشهادات مساله ۵۵ میفرماید:
«غناء حرام است اعم از اینکه در صوت خواننده باشد یا آهنگ نی، یا سازهای زهی مثل عودها و طنبورها ورودها و غیر اینها، و اما دایره زدن در عروسیها و ختنه سوریها مکروه است. و شافعی گفته، صوت خواننده و نی مکروه است و منعی ندارد و نواختن تارها کلا حرام است و دایره زدن در ختنه سوریها و عروسیها مباح میباشد..).[۱۵۹]
نتیجه
یکی از معانی اجماع اتفاق نظر است، اتفاق نظر علمای اسلام یا علمای شیعه درباره حکم شرعی است. اجماع نزد اهل سنت در کنار کتاب و سنت دلیلی مستقل محسوب میشود ولی در فقه شیعه اجماع دلیل مستقلی نیست و تنها در صورتی اعتبار دارد که کشف از قول یا فعل یا تقریر معصوم باشد با توجه به این مطالب اجماع در حرمت موسیقی و غناء نمیتواند دلیل مستقلی باشد بلکه فایده اجماع این است که تایید دلالت آیه و روایت میباشد یعنی همه فقهای شیعه در فهم معنای آیه یا روایت اتفاق نظر دارند و میتواند دلیل محکمی بر حرمت و غنا و موسیقی به حساب آید.
فصل سوم:
بررسی نظریه حلیت موسیقی و غناء و فروعات و احکام آن
مبحث اول: دلایل حلیت موسیقی و غناء
گفتار اول: نظرات فقهای پیشین و فقهای معاصر در حلیت موسیقی و غناء
گفتار دوم: دلایل و مستندات حلیت موسیقی
انصراف
روایاتی که موید صوت زیباست
جواز غناء در اعیاد و ایام فرح
جواز غناء در عروسیها
صوت زیبا در قرائت قرآن
روایاتی که دلالت بر جواز «حداء» دارند
روایاتی که دلالت بر جواز «نوحه گری» دارند
«قول زور» و «لهو الحدیث» به عنوان مصادیق غناء
باطل بودن غناء از نظر عرف
گفتار اول:نظرات فقهای پیشین و فقهای معاصر در حلیت موسیقی و غناء
اقوال فقهای متقدمین
۱- نظر فیض کاشانی: مرحوم فیض کاسانی در خصوص مسأله غنا و موسیقی می فرماید: اصل این پدیده حرام نیست، مگر آنکه حرامی از خارج بدان ضمیمه گردد. در کتاب شریف «وافی» بعد از نقل روایات می فرماید:
«از جمیع اخباری که در این مورد وارد گردیده بدست می آید که حرام بودن غناء اختصاص به آنچه که متعلق به آنست می باشد (نه خود غنا)
دانلود پایان نامه در رابطه با : رویکرد فقها به موسیقی و احکام آن در فقه ...