۱-۲-۱۰-۱) برداشت به وسیلهی گیاه
بر خلاف نیتروژن و پتاسیم که به مقدار قابل ملاحظهای توسط محصولات زراعی از خاک برداشت میشوند. فسفر به مقدار کمی مورد نیاز گیاهان میباشد. البته این بدان معنی نیست که گیاه به این عنصر نیازی ندارد و یا ارزش نسبی این عنصر برای گیاه کم باشد بلکه حتی با توجه به نیاز کم گیاه به این عنصر، فسفر در شمار عناصر اصلی و مهم میباشد. مطمئناً مسائل مربوط به تثبیت و آزاد شدن فسفر در خاکهای مختلف در بالا بردن اهمیت فسفر نقش اساسی را داشته است (سالاردینی، ۱۳۸۲). جذب فسفر به وسیلهی گیاه به روش های حرکت تودهای، پخشیدگی و تبادل تماسی انجام میگیرد. به دلیل تحرک بسیار اندک فسفر در خاک، ارتوفسفاتها عمدتاً از طریق پخشیدگی به ریشهی گیاه میرسند. وجود آب برای پخشیده شدن یونها ضروری میباشد. با افزایش رطوبت خاک، شدت پخشیدگی نیز افزایش مییابد (ملکوتی و همایی، ۱۳۷۳).
۱-۲-۱۰-۲) تحرک فسفر خاک
فسفر خاک به سه صورت ممکن است حرکت کند ۱- به وسیلهی عمل موجودات زنده ۲- جریان تودهای ۳- حرکت در جهت شیب غلظت (پخشیدگی). موجودات زندهی خاک با جذب فسفر از یک
نقطهی خاک و رها کردن آن در جای دیگر باعث حرکت آن در خاک میشوند. جانوران خاک معمولاً باعث پراکندگی تصادفی فسفر خاک میشوند. در حالی که گیاهان مقدار قابل توجهی از فسفر خاک را از منطقهی ریشه جذب کرده و پس از مدتی به صورت فسفر آلی همراه با لاشبرگ به سطح خاک میآورند. به طوری که فسفر آلی سطح خاک نسبت به اعماق خاک به مراتب بیشتر بوده و کاهش آن نسبت به عمق تدریجی است. برعکس، فسفر معدنی قابل حل در اسید رقیق در سطح خاک کم است و با افزایش عمق نیز تدریجاً افزایش مییابد (سالاردینی، ۱۳۸۲).
۱-۲-۱۱- فسفر در گیاه
غلظت فسفر در گیاهان بین ۵/۰-۱/۰ درصد تغییر میکند که به طور قابل ملاحظهای کمتر از غلظت نیتروژن و پتاسیم میباشد (هاولین و همکاران، ۲۰۰۵). با این وصف، این عنصر به دلیل داشتن نقش بسیار مهم در فیزیولوژی گیاهی در میان عناصر مورد نیاز گیاهان در ردیف اول اهمیت قرار میگیرد. در واقع تمامی اندامهای گیاهی حاوی کم و بیش فسفر هستند و این عنصر برای کلیهی فعالیتهای گیاه ضرورت دارد (غازانشاهی، ۱۳۸۷). فسفر در ترکیبهای معدنی به صورت انواع فسفاتها و به نسبتهای متفاوت در دانه، ریشه، غده و برگها (به ویژه برگ غلات) یافت میشود. شکل آلی فسفر به صورت ترکیبهای قند همراه با اسید فسفریک در فتوسنتر گیاه شرکت میکند. اسید فسفوگلیسریک یکی از همین ترکیبهاست که در جریان اولین مراحل فتوسنتز شرکت دارد. دانه ها و غدهها شامل مقدار قابل ملاحظهی فیتین[۵] هستند که از ترکیبهای پلیالکل، ۶ ملکول اسید فسفریک، کلسیم و منیزیم تشکیل شده است. این ذخیرهی فسفر در هنگام جوانه زدن به صورت محلول در میآید و رشد اولیهی گیاه ر اتضمین میکند. سرانجام باید به لسیتین[۶] یا اسیدهای فسفاتیدیک اشارهای داشت که از چربیهای فسفردار است و بخش اعظمی از ترکیبهای آلی فسفری گیاهان را تشکیل میدهد (غازانشاهی، ۱۳۸۷).
۱-۲-۱۱-۱) نقش فسفر در گیاه
همانند نیتروژن، فسفر در بسیاری از فرآیندهای اولیهی رشد گیاه دخیل میباشد. نقش اساسی فسفر در ذخیره و انتقال انرژی است. دی و تری آدنوزین فسفات (ADP و ATP) به عنوان یک جریان انرژی در گیاهان عمل میکنند. وقتی -۴PO2H انتهایی مولکول ADP یا ATP جابهجا میشود، مقدار زیادی انرژی شیمیایی (Cal/mol000/12) مبادله میشود. انرژی حاصل از فتوسنتز و متابولیسم کربوهیدراتها در ترکیبات فسفاته ذخیره شده و در فرآیندهای مربوط به رشد و تولید مثل مصرف میشود (سیلسپور، ۲۰۰۸). فسفر عنصر ضروری در مولکول دی اکسی ریبونوکلئیک اسید (DNA) و ریبونوکلئیک اسید (RNA) میباشد که حاوی کدهای ژنتیکی گیاهان برای تولید پروتئینها و سایر ترکیبات لازم برای ساختار گیاهی، عملکرد دانه و انتقال ژنتیکی میباشد. فسفولیپیدها، فسفوپروتئینها، کوآنزیمها و نوکلئوتیدها ترکیبات مهم ساختمان غشاء سلولی بوده و در ایفای نقش آن دخالت دارند. بنابراین فسفر در رشد و توسعهی اندامهای زایشی (میوه، بذر و…) دخیل میباشد (سیلسپور، ۲۰۰۸؛ هاولین و همکاران، ۲۰۰۵). مقدار کافی فسفر باعث افزایش استحکام ساقهی غلات شده و ظرفیت تثبیت نیتروژن به وسیله بقولات را افزایش میدهد. کیفیت میوه، علوفه، سبزیجات و دانه ارتقاء یافته و مقاومت به بیماریها در حالتی که فسفر در حد کفایت باشد افزایش مییابد. تأثیر فسفر بر افزایش مقاومت گیاهان دانهریز به بیماری پوسیدگی ریشه قابل ملاحظه است. همچنین خطر آسیب زمستانی گیاهان دانهریز در صورت تغذیهی مطلوب فسفر کاهش مییابد (هاولین و همکاران، ۲۰۰۵).
۱-۲-۱۱-۲) نشانه های کمبود و بیشبود فسفر در گیاه
رایجترین نشانه های ظاهری کمبود شامل کوتولگی کلی گیاه و برگهای به رنگ سبز تیره میباشد. از آنجایی که تأثیر کمبود فسفر در تأخیر رشد کلی گیاه به وقوع میپیوندد، نشانه های مشهود برگی همانند نیتروژن و پتاسیم به ندرت مشاهده میشود. با افزایش شدت کمبود، رنگ سبز تیره به سبز خاکستری تا سبز مایل به آبی تغییر میکند. برگهای ارغوانی در گیاه ذرت مبتلا به کمبود یا سایر گیاهان علفی مشاهده میشود. نشانه های کمبود در نوک برگهای پایینی ظاهر شده و در حاشیه برگها گسترش مییابد تا اینکه کل برگ به رنگ ارغوانی در میآید. برگهای زیرین در حالت کمبود شدید فسفر نکروزه میشوند. رنگ ارغوانی به دلیل تجمع قندها بوده و دلیل آن ساخته شدن رنگدانهی آنتوسیانین در برگها میباشد (هاولین و همکاران، ۲۰۰۵).
جذب بیش از حد فسفر معدنی و بالا رفتن غلظت آن در بافتهای گیاهی، باعث بهم خوردن تعادل عناصر غذایی در گیاه شده، متابولیسم عنصر در درون گیاه را مختل کرده و موجب بروز نشانههایی میگردد که اصطلاحاً زیادی فسفر نامیده میشود. این نشانه ها ممکن است حتی شباهتهای ظاهری با کمبود فسفر در گیاه داشته و سبب گمراهی مشاهده کننده شوند (کریمیان، ۱۹۷۰). هاینز و ویلیامز (۱۹۹۲)، پس از مقایسهی تأثیر ۳۷ سال مصرف سطوح صفر، ۱۸۸ و ۳۷۶ کیلوگرم سوپر فسفات در هکتار در خاکهای مراتع کشور نیوزلند، گزارش دادند که مصرف این کود باعث ورود بیشتر این عنصر به زنجیرهی غذایی حیوانات چرا کننده در این مراتع شد و فسفر معدنی و آلی بیشتری در عمق ۲۰ سانتیمتری خاک تجمع نمود. زیادی فسفر میتواند سبب ایجاد بار منفی ذرات کلوئیدی خاک و بالارفتن تبادل کاتیونی خاک شود. این پدیده موجب افزایش جذب کاتیونها توسط خاک و کم شدن قابلیت استفادهی آنها برای گیاه میگردد (کریمیان، ۱۳۷۷).
۱-۲-۱۲- اهمیت اقتصادی ذرت
مهمترین کشورهای تولید کنندهی ذرت، آمریکای شمالی، چین و آمریکای لاتین میباشند که آمریکای شمالی با داشتن ۱۴ درصد سطح زیر کشت جهانی ذرت، اندکی کمتر از نصف تولید جهانی آن را به خود اختصاص داده است (پینتوس، ۱۹۷۳). بزرگترین صادرکنندگان ذرت را کشورهای آمریکای شمالی، فرانسه و آرژانتین و بزرگترین واردکنندگان آن را ژاپن، روسیه و کرهی جنوبی تشکیل میدهند (اسپراگو و ددلی، ۱۹۸۸). در آمریکای لاتین ذرت مهمترین غلهی دانهای است و گندم و برنج در مرتبه های بعدی قرار دارند (تولنار و مبیر، ۱۹۹۹).
۱-۲-۱۳- مبدأ، تکامل و پراکنش ذرت
دو نظریهی عمده در مورد مبدأ و خاستگاه ذرت مطرح است. نظریهی اول تئوسنت[۷] را به عنوان جد ذرت معرفی میکند و نظریهی دیگر معتقد است که ذرت زراعی از یک ذرت وحشی غیر از تئوسنت حاصل شده است. با تحقیق و مطالعهی گستردهای که در دههی گذشته صورت گرفت، نظریهی دوم نزد عموم پذیرفته شد (دوبلی، ۱۹۹۰). قدیمیترین شواهد باستانشناسی که از درهی تئوکان[۸] مکزیک بدست آمد، قدمت ذرت را در حدود ۷۰۰۰ سال قبل از میلاد تعیین میکند (مانگلزدرف و همکاران، ۱۹۶۷). اگرچه مناطق فرضی که به عنوان مراکز اهلی شدن ذرت پیشنهاد شدهاند، از نظر جغرافیایی از یکدیگر مجزا هستند ولی، امروزه به نظر میرسد که اهلی شدن ذرت فقط در مکزیک روی داده است (دوبلی، ۱۹۹۰). ذرت امروزی گیاهی هتروزیگوت است و با اجداد وحشی خود از نظر بیولوژیکی بسیار متفاوت میباشد، به طوری که نمیتوان آن را به صورت وحشی در طبیعت پیدا کرد. ذرت تئوسنت و تریپساکوم[۹] از خویشاوندان نزدیک ذرت به شمار میروند. این سه گیاه متعلق به طایفهی مایدآ[۱۰] هستند. تئوسنت نوعی علف هرز یکساله است که ۲۰ کروموزوم دارد و از لحاظ خویشاوندی در مقایسه با تریپساکوم به ذرت نزدیکتر و از لحاظ مورفولوژی مشابه ذرت میباشد. به علاوه تئوسنت و ذرت میتوانند با هم تلاقی و در نسل اول نتاج باروری را تولید کنند. با این حال، بعضی از صاحب نظران عقیده دارند که ذرت به احتمال زیاد از دورگگیری بین یک گیاه ناشناخته از تیرهی پوآسه[۱۱] و تئوسنت به وجود آمده است (کاظمیاربط، ۱۳۷۸). تصور میشود که محل اصلی و اولیهی اصلاح ذرت، کشور پرو و سپس مکزیک باشد. از بررسیهای متعدد و مختلفی که در اثر تجزیهی دانه های گرده ذرت در مکزیک به عمل آمده است، توانستهاند قدمت آن را در حدود ۸۰۰۰ سال تخمین بزنند (کریمی، ۱۳۷۵). ذرت به دلیل ویژگیهایی مانند قدرت سازگاری وسیع با شرایط اقلیمی متنوع، بسیار زود در تمام دنیا گسترش یافته و مکان دوم را پس از گندم از نظر سطح زیر کشت به خود اختصاص داده است (کریمی، ۱۳۷۵).
۱-۲-۱۴- گیاهشناسی ذرت
ذرت با نام علمی Zea mays گیاهی تکلپه، یکساله و تنها گونهی زراعی وابسته به جنس Zea میباشد. این گیاه به تیرهی پوآسه، زیر تیرهی پانیکوئیده و طایفهی مایدآ تعلق دارد. طایفهی مایدآ شامل هشت جنس است که جنس Zea با تنها گونهی خود به نام Z. mayاز نظر اقتصادی مهمترین گونهی این طایفه را به شرح زیر تشکیل میدهد (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۷۷).
ذرت معمولی: ۱۰ Z. mays L. n =
شبه ذرت (مکزیک): ۱۰ Z. mexican n =
ذرت تئوسینت: Euchleana Mexicana (teo sinte)
ذرت دایمی: ۲۰ Z. perennis n =
طایفهی مایدآ دارای جنس دیگری به نام تریپساکوم میباشد که از نظر ژنتیکی به ذرت نزدیک نیست و به آسانی با آن تلاقی نمییابد (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۷۷). ذرت دارای تنوع فنوتیپی بسیار زیاد است و در آن ارقامی به ارتفاع ۶۰ سانتیمتر با ۷ برگ تا ارقامی به ارتفاع ۷ متر با ۴۸ برگ دیده میشود. طول برگها بین۳۰ تا ۱۵۰ و عرض آنها بین ۴ تا ۱۵ سانتیمتر متغیر است (پوپلس و همکاران، ۱۹۸۰). ارقام تجاری به طور معمول ارتفاع ۲ تا ۳ متر با ۱۶ تا ۲۳ برگ میباشند (تولنار و دیر، ۱۹۹۹). گلآذین ذرت از گلآذین گندم و جو متمایز است و اندامهای نر و ماده در نقاط متفاوت روی یک بوته قرار گرفتهاند. اندام نر ذرت که گلتاجی[۱۲] نامیده میشود، به صورت خوشه[۱۳] در بخش انتهایی بوته قرار دارد، به گونهای که گرده افشانی به وسیلهی باد تسهیل میگردد. در هر سنبلچه گلتاجی دو گلچه[۱۴]ی نر وجود دارد. گل تاجی قبل از ظاهر شدن درون غلاف برگ انتهایی قرار دارد و پس از کامل شدن رشد به تدریج از غلاف برگ انتهایی خارج میشود. هر گلچهی نر ذرت در بر گیرندهی سه پرچم بوده و مادگی در آن تحلیل رفته است و اثری از برون پوشینه[۱۵] و درون پوشینه[۱۶] در آن دیده نمیشود. هر گلتاجی ممکن است بیش از ۲۵ میلیون دانهی گرده تولید کند که این تعداد دانهی گرده صرف تلقیح حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ بذر میشود. در مرحلهی گلدهی، هر بوته روزانه تا ۱۰ میلیون دانهی گرده تولید میکند (تولنار و دیر، ۱۹۹۹). گلآذین مادهی ذرت به صورت سنبله[۱۷] است که به آن بلال[۱۸] گفته میشود. به طور معمول در ارقام تجاری بیش از یک بلال تولید نمیشود، ولی ممکن است آغازه ۸ بلال در جوانههای جانبی هر ساقهی ذرت تشکیل شود (تولنار و دیر ، ۱۹۹۹). بلال از جوانههای جانبی موجود در زاویهی برگها شکل میگیرد و به طور معمول ۵/۰ تا یک متر (به فاصلهی ۵ تا ۷ برگ) پایینتر از گل
تاجی قرار دارد (تولنار و دیر، ۱۹۹۹). بلال دارای محور استوانهای و ضخیم است. بر روی محور بلال سنبلچههایی قرار دارند که هر کدام دارای دو گلچه است. یکی از گلچهها عقیم و دیگری بارور است، بنابراین تعداد ردیفهای دانه در هر بلال زوج است. هر گلچه دارای برون پوشینه، درون پوشینه و مادگی، ولی فاقد پرچم است. مادگی شامل کلاله، خامه و تخمدان است. خامه رشد طولی زیادی میکند و رشتهای به نام ابریشم[۱۹] به طول ۱۰ تا ۲۰ سانتیمتر به وجود میآورد که به مجموع این رشته ها کاکل میگویند. نزدیک به ۹۵ در صد گلهای مادهی بارور ذرت از طریق دگرگرده افشانی و باقیمانده به وسیلهی خود گرده افشانی تلقیح میشوند. هر دانهی گرده پس از آزاد شدن از گل تاجی به دلیل خشک شدن در هوا تنها چند دقیقه زنده است (راشدمحصل و همکاران، ۱۳۷۶). میوهی ذرت شبیه گندم و جو است. تعداد کل برگهای هر بوته در پایان فصل رشد به وسیلهی تعداد آغازههای برگ موجود در جنین به علاوهی تعداد آغازههای تشکیل شده تا مرحلهی آغازش گلتاجی، تعیین میشود. در هیبریدهای جدید ذرت برگها به مدت طولانیتری سبز باقی میمانند و عملکرد بیولوژیکی و شاخص برداشت بیشتری دارند (تولنار و دیر، ۱۹۹۹؛ پینتوس، ۱۹۷۳). ذرت در اصل گیاهی روز کوتاه است. ذرتهایی که در نواحی معتدله کشت میشوند حساسیت چندانی به طول روز ندارند، ولی ذرتهای نواحی گرمسیری روز کوتاه هستند و در طول روزهای بیش از ۵/۱۲ ساعت گلدهی به تأخیر میافتد (فائو، ۲۰۰۰).
۱-۲-۱۵- مورفولوژی و فیزیولوژی ذرت
۱-۲-۱۵-۱) سیستم ریشهای
سیستم ریشهای ذرت شامل ۵-۳ ریشهی جنینی، ریشه های ثانویه (حاصل از گره های اولیهی زیر سطح) و ریشه های هوایی میباشد (کوچکی، ۱۳۷۵). تعداد ریشه های ثانویه ۲۰-۱۵ برابر ریشه های اولیه است و از گره های ساقه و ۵-۳ سانتیمتری زیر خاک تشکیل میشوند. ریشه های هوایی از گره های دوم و سوم در بالای سطح خاک به وجود میآیند و ضمن کمک به استقرار گیاه در خاک، در جذب آب و مواد غذایی نیز مؤثرند (تاجبخش، ۱۳۷۵). ریشه های یک بوته ذرت در حدود ۲ متر مکعب خاک را اشغال میکند. سیستم ریشهای این گیاه مانند دیگر غلات افشان است، ولی توسعهی بسیار زیادی یافته است. لازم به ذکر است که هیبریدهای نیمه دیررس و دیررس به دلیل داشتن تعداد زیادی گره های زیرزمینی نسبت به ارقام زودرس دارای سیستم ریشهای قوی و توسعه یافتهتری هستند، بنابراین قدرت بیشتری در جذب آب و عناصر غذایی خاک دارند (تاجبخش، ۱۳۷۵).
۱-۲-۱۵-۲) ساقه
ذرت دارای ساقه های بند بند، گرهدار و توپر، ولی مستقیم و بدون انشعاب است. در حقیقت ساقهی ذرت یک ساقهی استوانهای است که در مقطع عرضی، بیضوی میباشد (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۷۷). تعداد میان گرهها بین ۸ تا ۱۲ و فاصلهی بین گرهها در انواع مختلف بین ۶ تا ۲۰ سانتیمتر متغیر است. طول ساقه بین ۶۰ سانتیمتر تا ۶ متر تغییر میکند و در بعضی شرایط طول آن ممکن است به ۸ متر برسد. قطر ساقه در حدود ۵/۱ تا ۵ سانتیمتر است (تاجبخش، ۱۳۷۵). ساقهی ذرت نه تنها مازاد مواد فتوسنتزی را به عنوان یک مخزن ذخیره میکند، بلکه موجب افزایش مقاومت گیاه به ورس (بیشتر ناشی از باد یا باران) میشود (راشلمحصل و همکاران، ۱۳۷۶). ذرت با توجه به تیپهای مختلف میتواند دارای ساقه های فرعی یا پنجه نیز باشد که یک صفت ارثی است، ولی تحت تأثیر تراکم بوته، شرایط آب و هوایی، خاک، و روش های بذر کاری نیز قرار میگیرد ( کاظمیاربط، ۱۳۷۸).
۱-۲-۱۵-۳) برگ
برگها به طور متناوب بر روی ساقه قرار میگیرند، یعنی در هر گره ساقه یک برگ به وجود میآید که شامل یک غلاف[۲۰] که ساقه را در بر میگیرد و یک پهنک بزرگ و پهن است، پهنک برگ ممکن است یک لیگول[۲۱] یقه مانند نیز داشته باشد (تاجبخش، ۱۳۷۵). تعداد برگ نسبت به نوع رقم متفاوت و به طور معمول بین ۸ تا ۴۸ عدد (به طور متوسط حدود ۱۲ تا ۱۸ عدد) است و تعداد آن در ذرت یک صفت وابسته به رقم است و کمتر تحت تأثیر عوامل محیطی قرار میگیرد (کوچکی، ۱۳۷۵؛ تاجبخش، ۱۳۷۵).
لازم به ذکر است که تعداد برگها در ذرت فقط تحت فتوپریودیسم[۲۲] تغییر میکند. در هیبریدهای معمولی پهنک برگ نسبت به ساقه دارای زاویهی ۴۰-۳۰ درجه است. هیبریدهایی که دارای برگهای محدب هستند بهتر از هیبریدهایی معمولی نور خورشید را جذب میکنند و عملکرد آنها به مراتب بیشتر است (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۷۷).
۱-۲-۱۵-۴) گلآذین
ذرت گیاهی یک پایه است و گلهای نر و ماده در دو گلآذین جدا از هم، ولی بر روی یک گیاه قرار گرفتهاند. آرایش تاجی به صورت سنبل مرکب[۲۳] در انتهای ساقه قرار گرفته است که به آن گلآذین نر میگویند . بر روی سنبلههای نر ، سنبلههای فرعی به صورت جفت قرار دارند که تعداد آنها، ۴۰-۱۰ عدد میباشد (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۷۷). هر سنبلچه، دو گلچه دارد که به وسیلهی دو پوشینه یا گلوم پوشیده شده است. هر گلچه از یک پوشینک بیرونی، یک پوشینک درونی، سه پرچم، یک مادگی غیر فعال و دو بالشتک (لودیکول) تشکیل شده است (کاظمیاربط، ۱۳۷۸). گلآذین مادهی ذرت از جوانهای که در قاعدهی غلات برگ وجود دارد، تولید میشود که به وسیلهی برگهای تغییر شکل یافته احاطه شده است. گلآذین مادهی ذرت دارای یک خوشه با محور تا حدودی قطور است و بر روی آن سنبلچههایی دوتایی در کنار هم قرار دارند. محور ضخیم بلال حاوی ۳۰-۸ ردیف طولی از سنبلچههای زوج میباشد (تاجبخش، ۱۳۷۵). تعداد بلال هر ذرت در هر گیاه بسته به ارقام مختلف، متفاوت و بین ۱ تا ۱۲ عدد است، ولی تعداد بلال (گلآذین ماده) در ارقام اصلاح شده یک عدد میباشد (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۷۷).
۱-۲-۱۵-۵) دانه
دانهی ذرت میوهای است که گندمه[۲۴] نام دارد و پوستهی آن فقط شامل پوستهی میوه[۲۵] است (کریمی، ۱۳۷۵). ترکیب عمدهی ذرت دانهای را نشاسته تشکیل میدهد و بیشتر مصارف صنعتی ذرت بر مبنای نشاستهی موجود در آن است (تولنار و دیر، ۱۹۹۹). افزون بر این در جنین ذرت ۳۰ تا ۳۷ درصد روغن وجود دارد که آن را به عنوان روغن ذرت مورد استفاده قرار میدهند (اسپراگو و ددلی، ۱۹۸۸). آندوسپرم ۸ درصد، جنین ۱۱ درصد و پریکارپ ۶ درصد وزن دانهی ذرت را تشکیل میدهند (تولنار و دیر، ۱۹۹۹؛ فائو، ۲۰۰۰).
۱-۲-۱۶- اکولوژی ذرت
۱-۲-۱۶-۱) پراکندگی جغرافیایی
ذرت از نظر جغرافیایی سازگاری وسیعی دارد و میتواند در نواحی کم آب با بارندگی سالیانه ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیمتر، تا مناطقی که دارای بارندگی سالیانه بیش از ۴۰۰۰ میلیمتر باشد، رشد کند. همچنین امکان کشت آن در ارتفاع کمتر از سطح دریا تا ارتفاع ۴۰۰۰ متری نیز وجود دارد (تولنار و مبیر، ۱۹۹۹)، ولی در مناطق با یخبندان طولانی رشد نمیکند (راشدمحصل و همکاران، ۱۳۷۶). کشت ذرت دانهای در محدودهی ۴۲ درجه در نیمکرهی جنوبی و ۵۳ درجه در نیمکرهی شمالی صورت میگیرد، ولی ذرت علوفهای را میتوان در خارج از این محدوده نیز کشت کرد (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۷۷). این گیاه جزو عمدهترین محصولات مناطق معتدله، معتدلهی گرم، نیمه گرمسیر و مرطوب به شمار میرود (کریمی، ۱۳۷۵).
۱-۲-۱۶-۲) خاک
ذرت میتواند در خاکهای مختلف رشد کند و به دلیل داشتن ریشهی عمیق و توسعه یافته و قدرت بالای جذب مواد غذایی، نسبت به حاصلخیزی خاک توقع زیادی ندارد. ذرت را میتوان در اراضی متفاوت از نظر حاصلخیزی، بافت و pH کشت نمود (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۷۷). ولی در خاکهای لومی که به حد کافی نرم، عمیق، دارای زهکش، غنی از آهک، هوموس، گرم و دارای تهویه مناسب باشد، رشد و نمو خوبی خواهد داشت (کریمی، ۱۳۷۵). ذرت در بین گیاهان چهار کربنی بیشترین حساسیت را به تنشهای محیطی دارد (اوانز، ۱۹۹۳). این گیاه به آب فراوان نیاز دارد و نسبت به شوری و غرقاب حساس است، به طوری که شوری بالاتر از ۷/۱ دسیزیمنس بر متر موجب کاهش رشد میشود (اسپراگو و ددلی، ۱۹۸۸). ذرت در هنگام جوانه زدن به شوری مقاوم است، افزایش شوری در این هنگام جوانیزنی را به تأخیر میاندازد، ولی بر درصد جوانهزنی تأثیری ندارد.
۱-۲-۱۶-۳) دما
دمای پایه برای ذرت ۱۰ درجهی سلسیوس و نیاز دمایی ارقام گوناگون آن بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ درجه روز در طول دوره رشد، متفاوت است. دمای بهینه برای جوانه زنی بذور، ۲۰-۱۸ و برای رشد رویشی ۲۰-۳۷ درجهی سلسیوس میباشد. در دماهای بیش از ۳۷ درجهی سلسیوس تلقیح گلها با مشکل رو به رو شده و پوکی دانه ها زیاد میشود (فائو، ۲۰۰۰). مناسبترین محیط برای کشت این گیاه، ناحیهای است که دمای آن دست کم به مدت ۳ تا ۴ ماه متوالی در سال بین ۲۱ تا ۳۲ درجهی سلسیوس باشد (کریمی، ۱۳۷۵). اگر دمای اواسط تابستان کمتر از ۱۳ درجهی سانتیگراد شود میزان رشد گیاه کاهش و اگر کاهش دما طولانی شود، رشد مناسب ذرت در عمل غیرممکن خواهد شد (کاظمیاربط، ۱۳۷۸). دمای بحرانی مؤثر بر عملکرد ذرت در حدود ۳۲ درجهی سلسیوس است (کریمی، ۱۳۷۵).
۱-۲-۱۶-۴) رطوبت
ذرت گیاهی است که برای رشد و نمو خود به آب زیادی احتیاج دارد. برای به دست آوردن علوفهی مناسب، رطوبت نسبی بالا ضروری است و اگر هدف از کشت برداشت دانه باشد، آب فراوان، هوای آفتابی و تا حدودی خشک لازم است (تاجبخش، ۱۳۷۵). از نظر فیزیولوژی، ذرت مزیتهای زیادی دارد که مهمتر از همهی آنها، کارآیی بالای تعرق آن میباشد. ذرت به ازای هر ۱۰۰ واحد آب مصرفی، به طور متوسط ۸۷/۲ واحد مادهی خشک تولید میکند. بنابراین نسبت تعرق آن در حدود ۳۵۰ است. در گیاهانی مانند برنج، جو، گندم، یولاف و چاودار با مصرف حدود دو برابر این میزان آب، یک واحد مادهی خشک تولید میشود (راشدمحصل و همکاران، ۱۳۷۶).
۱-۲-۱۶-۵) نور
ذرت گیاهی روز کوتاه است و گلدهی آن در شرایط روز کوتاهی تسریع میشود (کاظمیاربط، ۱۳۷۸). در مناطقی با روزهای بلند، تعداد برگهای آن افزایش مییابد، اندازهی بوته بزرگتر میشود و گلدهی آن تا فرارسیدن روزهای کوتاه به تأخیر میافتد (کاظمیاربط، ۱۳۷۸). به دلیل اینکه ذرت یک گیاه ۴C میباشد، در صورتی که دمای مناسب در دورهی رشد وجود داشته باشد، میتواند در مقایسه با گیاهان ۳ Cاز نور خورشید استفادهی بیشتری کند. انرژی ذخیره شده در دانه های ذرت دو تا سه درصد کل انرژی نورانی خورشید است که در تمام مراحل رشد و نمو خود دریافت میکند و انرژی ذخیره شده در کل زیست تودهی آن ۸-۶ درصد میباشد (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۷۷).
۱-۲-۱۷- شاخصهای رشد
۱-۲-۱۷-۱) تعریف رشد
پژوهش های انجام شده در رابطه با تأثیر شوری خاک و کود فسفر بر جذب فسفر ...