۵-۴-۲ ارتباط مؤثر
هوش بین فردی یا مهارت در ارتباط بادیگران، بر توانایی فرد در شناخت احساسات، علاقهها و هدفهای دیگران و عمل بر طبق این شناخت دلالت دارد. مهارتهای اجتماعی و توانایی برقراری ارتباط با دیگران و ایجاد روابط مثبت و بادوام با آنان این مفهوم را توصیف میکنند. در زندگی روابط بسیاری، چون رابطۀ شغلی، دوستی و خانوادگی وجود دارند. ایجاد، گسترش و حفظ این روابط به مهارتهای اجتماعی فرد بستگی دارد. (صادقان،۱۳۸۴)
مهارت برقراری ارتباط مؤثر، از مهم ترین زمینههای سلامت در زندگی است. اگر این مؤلفه نادیده گرفته شود، بی شک پایههای اصلی زندگی متزلزل و رضایت مندی از آن حاصل نخواهد شد. ارتباط مؤثر، نوعی ارتباط تسهیل کنندهای است که به افراد جرئت حرف زدن و بیان احساسات را آسان میکند. در فرایند ارتباط، پیامها به صورت کلامی یا غیرکلامی، آشکار یا ضمنی منتقل میشوند و هرگونه اشکال که در آن ایجاد شود، سبب بروز اختلال شده و میان افراد سوء تفاهم به وجود میآید.از این رو، باید افراد راه را بر هرگونه سوء تفاهم ببندند تا در ارتباط با دیگران احساس امنیت کنند. فرستنده، گیرنده ، پیام، روش انتقال و ابزارهای انتقال، عناصر ارتباط را تشکیل میدهند. (فتی، موتابی، محمدخانی، کاظم زاده عطوفی، ۱۳۸۵).
مردم برای موفق شدن در زندگی نیاز دارند که به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. اولین و مهم ترین شیوهی ارتباط، گفت و گو است. گفت و گو همان گفت و شنود میباشد. در واقع از طریق ارسال و دریافت پیام ارتباط برقرار میشود.(یوسفی لویه، ۱۳۸۸). یکی از مقولههای مهم در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران، فهم کامل ارتباط کلامی و غیرکلامی و تأثیر آنها بر جنبههای گوناگون شخصیت افراد است. حالات ظاهری و رفتارهای غیرکلامی شما در رسیدن به مقصودتان به طور شگفت انگیزی مؤثر هستند؛ هر چند ممکن است شما از عمق تأثیر آنها بی اطلاع باشید. نحوه نشستن، ایستادن، راه رفتن، حرکت دادن دستها، تکان دادن سر، آرایش مو، تغییرات خطوط چهره، احساسات و اعتماد به نفس شما جملگی"زبان بدن” نام دارند و قبل از اینکه خود زبان باز کنید، نماینده و معرف شخصیت شما هستند. در این زمینه مطالعهای در دانشگاه استانفورد انجام گرفته است که نشان میدهد هنگام صحبت کردن، پیام ما نه از طریق محتوای کلام، بلکه بیش تر از طریق چگونگی گفتن و نحوه ادای کلمات به دیگران منتقل میشود. ۷ درصد پیام توسط واژهها، ۳۸ درصد توسط آهنگ صدا و ۵۵ درصد توسط زبان بدن ما به دیگران منتقل میشود.این پدیده گویای این اصل است که:” اگرچه واژهها در انتقال پیام مؤثرند، ولی نحوه ارتباط غیر کلامی، هنگام صحبت کردن، نقش مضاعفی در برقراری ارتباط مؤثر، شفاف و قابل فهم با دیگران دارد.(صادقان،۱۳۸۴) یک ارتباط مؤثر و مفید شرایطی مانند: توجه کردن؛ لحن مناسب صدا؛ حالات پر جاذبه چهره؛ گشاده رویی؛ تماس چشمی مناسب و انتخاب ژست معنادار؛ استفاده از گشاینده ها؛ حرف دل را زدن و گوش کردن فعال دارد، این موارد در پدید آمدن یک ارتباط مؤثر نقش مثبتی دارند. در مقابل، برخی از برخوردهای افراد با یکدیگر، آسیب زا هستند و به عنوان موانع ارتباط مؤثر از آنها یاد میشود. از نمونههای بارز آن میتوان به دستور دادن؛ تهدید و توبیخ کردن؛ نصیحت کردنهای فراوان و تذکرهای اخلاقی؛ پیشنهادهای بسیار؛ ژست آموزشی به خود گرفتن؛ قضاوت کردن؛ موافقت کردنهای صوری و بی اساس؛ تحقیر کردن؛ وانمودکردن به تشخیص مشکل، تخریب به زبان تأیید، بازجویی و تفحص اشاره کرده، تغییر دادن حرف گوینده، میتواند بخشی از موانع ارتباط مؤثر به حساب آمده و راه را بر بازگویی احساسات فرد ببندد. ارتباط مؤثر، فرایند مواجهه مجری و هنرمند را با مخاطبان آسان میکند و مجری با درک درست از خواستهها و انتظارات مخاطب، همچنین سطح دریافت و موقعیت او، میتواند با جرأت حرف دل خویش را بزند و احساساتش را بیان کند. در نتیجه در ارتباط صحیح، مجری احساس میکند اعتماد بنفس بالایی دارد و به دور از احساس ترس و تهدید، محتوای پیام خویش را به مخاطب منتقل میکند. با این ارتباط، فرایند ارسال و دریافت پیام به خوبی تحقق مییابد و انتقال پیام به صورت کلامی و غیرکلامی و به شکل آشکار وضمنی صورت میگیرد. هرگونه اشکال در انتقال پیام، سبب بروز اختلال در ارتباط شده و سوءتفاهم میان افراد به وجود میآورد و فرایند فهم را دشوار میسازد.(حسین زاده، ۱۳۹۰).
ارتباط مؤثر، بهترین راه برای از بین بردن سوء تفاهمها، تنها راه نشان دادن احساسات به یکدیگر میباشد. اگر ارتباط مؤثر نباشد، نارضایتی، تنهایی و تعارض پدید میآید، سوء تفاهم ایجاد شده آسیب روانی به وجود میآورد، اعتماد به نفس افراد مختل شده و توانایی آنها برای مقابله با مشکلات کاهش مییابد.ارتباط خوب، بر سلامت روان فرد تأثیر مستقیم دارد، به رشد و هویت یابی او کمک کرده و موفقیت و سازگاری او را افزایش میدهد و موجب سلامت جسم و مقابله با اضطراب، فشار روانی و استرس میشود.(فتی و همکاران،۱۳۸۵).
۶-۴-۲ خودآگاهی
خودآگاهی گرایش به آگاهی و نظارت بر تفکرهای شخصی و فرایندهای شناختی خود فرد بوده و نتیجه رشد ساختارها و فرایندهای شناختی خود فرد و نیز عواطف و احساسات تنیده در آن است و از نخستین سالهای کودکی تا بزرگ سالی، از تعاملهای اجتماعی و روابط بین فردی تأثیر میپذیرد یکی از ملزومات سازگاری است.(ابوالقاسمی، کیامرثی و آق، ۱۳۹۰).
خودآگاهی به عنوان ادراک نسبتاً درست و کامل افراد از خصوصیات خود و ویژگیهای محیط شان تعریف میشود. خودآگاهی ادراک درست و واقع بینانه از علایق، ارزشها، مهارتها، محدودیتها و رجحانهای زندگی شخص است. خودآگاهی به عنوان صفت شخصیتی و مهارتی تصور میشود که گفته شده است در تنظیم عملکرد افراد و کسب برتری مدیرانه نقش مهمی بازی میکند(سینگ،۲۰۰۶، به نقل از صالح بلوردی و پاشاشریفی۱۳۸۹) مهارت خودآگاهی، توانایی تشخیص افکار، باورها، هیجانها، صفات شخصیتی، ارزشهای شخصی، عادتها، سوگیریها، توانمندیها، ضعفها و نیازهای روانشناختی را شامل میشوند که رفتار آدمی را بر میانگیزند.این امر به توانایی تشخیصی شخص برای واکنش به نشانههای محیطی و بر چگونگی هیجان هایش در برقراری رابطه با دیگران تأثیر میگذارد(روتمن، گرینلندولش،۲۰۰۸، به نقل از صالح بلوردی و پاشاشریفی،۱۳۸۹).
” خودآگاهی” فراتر از مفهوم خودشناسی، ساختاری سازش دهنده، پویشی و انسجام بخش است که از رشد ساختارها و فرایندهای شناختی و نیز عواطف و احساسات تنیده در آن حاصل میشود و شامل درک، توجه و آگاهی از ابعاد وجودی، ویژگیها، افکار، احساسها، گرایشها و رفتارهای خود در طی فرایند زمان است.(نورعلیزاده میانجی، بشیری و جان بزرگی،۱۳۹۱).
خودآگاهی به معنای این است که متوجه باشیم که چه احساسی داریم و به چه چیزهایی فکر میکنیم؟ چه رفتاری داریم و در هر زمان چه چیزهایی را احساس میکنیم و این پیامها چه احساس و یا چه افکاری در ما به وجود میآورند و متعاقب این احساسها چه واکنشی را نشان میدهیم؟ آیا پیامها را در ذهن خود تغییر میدهیم یا پیامها را ندیده میگیریم (زارعی، خاکباز و کرمی، ۱۳۸۹). در مهارت خوداگاهی ما میآموزیم که: ۱- با تکیه بر نقاط قوت برای بهبود نقاط ضعف خود تلاش کنیم. آگاهی از نقاط ضعف باعث میشود که فرد بتواند تسلط بیشتری بر خود داشته باشد.۲- احساسات خود را بشناسیم چون فردی که از احساسات خود آگاه میشود میتواند آنها را کنترل کند. ناتوانی در کنترل و مهار احساسات میتواند به اعتیاد، خشونت و … بینجامد. ۳- از نیازهای خود اطلاع پیدا کنیم و یاد بگیریم که از مسیرهای سالم نیازهای خود را مرتفع سازیم( داوری، تفکری و کاظمی، ۱۳۸۵).
آموزش مهارتهای خودآگاهی، شخص را در کسب مهارتهایی از قبیل تصمیم گیری، شناخت احساسات و تسلط بر رفتارها به واسطۀ شناخت بهتر نیازها و ویژگیهای خود کمک میکند و شخص را قادر میسازد تا در برخورد با مسائل و مشکلات زندگی و فشارهای همسالان و مسئولیتهای اجتماعی با دید واقع بینانه تری از ضعفها و قوتهای خود برخورد کرده و قادر باشد به نحوی مؤثر و سالم تر با این مسائل رو به رو شود و در نتیجه رفتارهای پرخطر جنسی او کاهش یابد. (زارعی، خاکباز و کرمی، ۱۳۸۹).
۷-۴-۲ عزت نفس
منظور از اصطلاح” عزت نفس” عمدتاً ارزشیابی ذهنی است، مبنی بر این که شخص باارزش است یا برعکس شخصی است بد، ناشایست یا بی ارزش. بنابراین عزت نفس قسمت ارزشیابانه خودپنداره است. (بیابانگرد،۱۳۷۶). عزت نفس به معنای پذیرش و ارزشمندی است که شخص در مورد خویشتن احساس میکند.) شاملو، ۱۳۷۲). عزت نفس، اعتماد فرد به تواناییهای خود در اندیشیدن و توانایی کنار آمدن با چالشهای زندگی است. مزلو[۶۶] عزت نفس را عبارت از شایستگی، توانمندی، کفایت، اطمینان، استقلال و آزادی میداند که اگر ارضا شود، افراد احساس ارزشمند بودن، توانا بودن، ثمربخش بودن و اعتمادبنفس و در غیر این صورت احساس حقارت، درماندگی و ضعف میکنند.(بخشایش،۱۳۹۰)از نظر پوپ[۶۷] و همکاران (۱۹۸۹) وجود شکاف و فاصله بین خود واقعی(خود ادراک شده) و خود ایده آل، عاملی است که مشکلات مربوط به عزت نفس را به وجود میآورد. خودواقعی یک دیدگاه عینی است دربارۀ مهارتها، صفات و ویژگیهایی که در یک فرد وجود دارد یا فرد فاقد آنها است. خود ایده آل عبارت از تصوری است که هرفرد دوست دارد ازخود داشته باشد. بنابراین عزت نفس از تفاوت بین خود ادراک شده و خود ایدئال ناشی میشود. تفاوت زیاد بین خود ادراک شده و خود ایدئال منجر به عزت نفس پایین میشود و تفاوت اندک میان این دو معمولاً عزت نفس بالا را در پی دارد.(پوپ، مک هال، کری هد. ترجمه تجلی،۱۳۷۴) عزت نفس از دو بخش به هم مرتبط تشکیل میشود: یکی، داشتن احساس اطمینان در برخورد با چالشهای زندگی، باور خودتوانمندی، و دیگری، احساس داشتن صلاحیت برای خوشبخت شدن، احترام به خود یا حرمت نفس. (بخشایش،۱۳۹۰).
در سبز فایل که روند تحولات سریع و وضع خانوادهها نابسامان است، و دورۀ نوجوانی طولانی تر و مرز بین کودکی و بزرگسالی، نامشخص تر است، یکی از مؤثرترین راههای کمک به نوجوان، حفظ عزت نفس آن هاست. این نیرویی است که میتواند همیشه در درون نوجوان حضور داشته باشد. زمانی که این نیرو در وجود او حضوری قوی داشته باشد و خود او سازو کارهای ایمن نگه داشتن آن را بشناسد، میتواند در زندگی به آن تکیه کند. نیک میدانیم که رضایت انسان از زندگی، وابستگی عمیقی به میزان ارزشی دارد که او برای خود قائل است. نیاز به عزت نفس فقط از آن آدمی است و وجود چنین نیازی به دلیل آن است که انسان استعداد نمادسازی و تفکر دارد. نیاز به عزت نفس در انسان از ابتدای طفولیت تا هنگام مرگ وجود دارد. افرادی که احساس خوبی نسبت به خود دارند، معمولاً احساس خوبی نسبت به زندگی دارند. آنها میتوانند با اطمینان، با مشکلات و مسئولیتهای زندگی مواجه شوند و از عهدهی آنها برآیند.(بابایی، ۱۳۸۵).
روان شناسان بر این باورند که بهره مندی از عزت نفس بخشی از سلامت روانی به شمار میرود و برخورداری از عزت نفس را به عنوان عامل مرکزی و اساسی سازگاری عاطفی- اجتماعی افراد میدانند. شخصی که عزت نفس دارد خود را به گونه مثبتی ارزیابی نموده و برخورد مناسبی با خود و دیگران دارد.و از توان سازگاری بالایی برای رویارویی با موقعیتهای استرس زا و بحرانی برخوردار میباشد. بنابراین احساس عزت نفس موجب ارتقاء سلامت روانی میشود. (انصاری جابری، راوری و کاظمی،۱۳۸۰)
عزت نفس به عنوان یک شاخص برجسته در زندگی قادر است کلیه فعالیتهای فرد را تحت تأثیر قرار دهد. افرادی که احساس ارزشمندی و عزت نفس بالا دارند در مقابل انواع مشکلات و مسائل زندگی، فشارهای روانی، تهدیدات و حوادث ناگوار و بیماریهای روانی مقاوم و پایدار خواهند بود (امامی، فاتحی زاده، عابدی، ۱۳۸۵). وقتی میزان عزت نفس بالا باشد، فرد فعالیت خود را افزایش داده، توانایی خود را در رویارویی با مشکلات و انجام وظایف محول شده در سطح مطلوب و بالایی ارزیابی میکند.( حسینی نسب و وجدان پرست، ۱۳۸۱). عزت نفس پایین، تعادل و پویایی انسان را بر هم زده، بازدهی، کارآمدی، یادگیری و خلاقیت انسان را به طریقی منفی تحت تأثیر قرار میدهد. فرنچ و ارگو[۶۸] از عزت نفس به عنوان یک سپر فرهنگی در مقابل اضطراب نام برده اند.( پروین، ترجمه علیلو و بخشی پور،۱۳۷۶).
برای آنکه فرزندانمان را از گرایش به رفتارهای پرخطر، همچون اعتیاد، مصون کنیم، باید عزت نفس را در آنان تقویت کنیم، به طوری که نسبت به خود احساس مثبت، مؤثر و خوب داشته باشند و باور کنند که افراد با ارزشی محسوب میشوند. به عبارت بهتر، عزت نفس بالا، پوششی محافظ برای نوجوانان است تا آنان را در مقابل مشکلات و مسائل زندگی توانمند تر سازد.(صرامی، ۱۳۸۸).
۸-۴-۲ کنترل هیجان ها
الف- استرس
استرس، عبارت است از واکنشهای فیزیکی، ذهنی و عاطفی که در نتیجۀ تغییرات و نیازهای زندگی فرد، تجربه میشوند. تغییرات میتوانند بزرگ یا کوچک باشند. پاسخ افراد به تغییرات زندگی متفاوت است. استرس مثبت میتواند یک انگیزش دهنده باشد در حالی که استرس منفی میتواند در زمانی که این تغییرات و نیازها، فرد را شکست میدهند، ایجاد شود. (آندرسن و کایکول، گلاسر و گلاسر[۶۹]، ۱۹۹۴) وقتی که عامل استرس زا، زندگی انسان را تحت تأثیر قرار دهد، حالت هیجانی و تفکر فیزیولوژیکی ما از سطح بهنجار و متعادل خود خارج شده، فعالیت شناختی، آسیب پذیر میگردد و مشکلات رفتاری به صورت احساس اضطراب و افسردگی فرا خوانده میشود. (ریو، ترجمه سیدمحمدی،۱۹۹۲).
مطالعۀ نقش استرس در بیماری، نشان دهندۀ وجود اثری دوجانبه است. همانطور که بیماری بر استرس اثر میگذارد، میزان استرس نیز بر پیشروی بیماری تأثیر دارد. از آنجایی که گسترۀ وسیعی از رفتارها میتواند بر استرس تأثیر بگذارد، میتوان با یادگیری مهارتهای لازم، پیشروی بیماری را کنترل کرد و با تغییر در سیستم ارزیابی فرد، سطح استرس ادراک شدۀ او را تغییر داد. (آندرسن و همکاران، ۱۹۹۴)
نوجوانان نیز گاهی اوقات همانند بزرگسالان استرس را در زندگی روزمرۀ خود تجربه میکنند، به همین دلیل آموختن مهارتهای مقابله با استرس برای آنان سودمند است. اغلب نوجوانان هنگامی که با موقعیتی خطرناک، دشوار، یا دردناک رو به رو میشوند و امکاناتی برای مقابله ندارند، استرس زیادی را تجربه میکنند. استرس بر برخی از نوجوانان فشاری بیش از حد تحمیل میکند. وقتی این اتفاق میافتد، عدم مدیریت استرس میتواند منجر به اضطراب، گوشه گیری، پرخاشگری، بیماری جسمی یا مهارتهای مقابلهای نادرست، مثل استفاده از مواد مخدر گردد.(سعیدی،۱۳۸۷)
لو[۷۰](۱۹۹۴) نشان داده است که عوامل استرس زا در سلامت عمومی دانشجویان، اثر نامطلوبی دارد و با افزایش عوامل استرس زا نشانههای جسمانی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی افزایش و سلامت عمومی کاهش مییابد.
ب- خشم
هیجانها پدیدههای ذهنی، زیستی، هدفمند و اجتماعی هستند. پدیدههای فطری که در افراد مختلف در شرایط یکسانی بروز میکنند از جمله هیجانی که در زندگی همه افراد نقش مهم و مؤثری دارد، هیجان خشم است. خشم به صورت یک حالت هیجانی درونی ناخوشایند با فراوانی و شدت متغیر تعریف میشود که غالباً با افکار و ادارکات نادرست، برانگیختگی جسمی و تمایل فزاینده برای انجام رفتارهای کلامی و یا حرکتی که از لحاظ فرهنگی ناپسند است، مشخص میشود(آوریل[۷۱]۱۹۸۳، به نقل از رحیمی احمدآبادی، آقامحمدیان شعرباف، مدرس غروی کارشکی۱۳۹۳). تجربه خشم تحت عنوان دو مؤلفه عمده مفهوم سازی شده است: حالت خشم و صفت خشم. حالت خشم، به عنوان یک وضع هیجانی روانی- زیستی با شرایط مشخص شده به وسیلۀ احساسات درونی یا ذهنی تعریف شده که شدت آن میتواند از رنجش خفیف یا ناراحتی معمولی به خشم و غضب شدید تغییر کند. (نویدی[۷۲]، ۲۰۰۶، به نقل از رحیمی احمدآبادی، آقامحمدیان شعرباف، مدرس غروی کارشکی۱۳۹۳).
ارائه تعریف دقیق از پرخاشگری نیز دشوار و در زبان معمول این اصطلاح به طرق مختلف به کار رفته است. اگرچه ساختار خشم مشترکاتی با پرخاشگری و خصومت دارد اما این اصطلاحات با هم مترادف نیستند. خصومت به نگرش پرخاشگرانهای اطلاق میشود که فرد را به سوی رفتارهای پرخاشگرانه هدایت میکند. در حالی که پرخاشگری به رفتار قابل مشاهده و به قصد آسیب رسانی اطلاق میشود. در حقیقت خشم یک هیجان، خصومت، یک نگرش و پرخاشگری، یک رفتار است. به طور خلاصه میتوان گفت خصومت به عناصر شناختی یا بازخوردها نسبت داده میشود و ممکن است مبنای افزایش خشم و پرخاشگری در افراد باشد. خشم به حالتی عاطفی یا هیجانی اطلاق میشود که از تهییج ملایم تا خشم وحشیانه یا عصبانیت گسترده است، و اغلب هنگامی متجلی میگردد که راه نیل به اهداف یا برآوردن نیازهای افراد، سد میشود. سرانجام پرخاشکری به منزلۀ وارد آوردن آسیب آشکار یا رفتارهای تنبیهی مستقیم به سایر افراد یا اشیاء تعریف میشود.(درتاج، مصائبی، اسدزاده،۱۳۸۸).
رفتارهای پرخاشگرانه ممکن است به شکلهای مختلفی جلوه گر شود. باس و پری معتقدند پرخاشگری انسان دارای سه بعد( ابزاری، عاطفی و شناختی) است: ۱) بعد ابزاری یا حرکتی: این بعد به شکل پرخاشگری کلامی و جسمانی نمایان میگردد و هدف اصلی آن آسیب رساندن به دیگران است ۲) بعد عاطفی و هیجانی: این بعد از پرخاشگری که به صورت خشم بروز میکند، عوامل و شرایط درونی ارگانیزم را برای برانگیختگی فیزیولوژیک و هیجانی آماده میسازد ۳) بعد شناختی: این عامل که خصومت نام دارد سبب احساس غرض ورزی و کینه توزی نسبت به دیگران میشود(بکر[۷۳]،۲۰۰۷، به نقل از رحیمی احمدآبادی، آقامحمدیان شعرباف، مدرس غروی کارشکی۱۳۹۳).
بنابراین، رفتار پرخاشگرانۀ انسان در یک سازه کلی ریشه دارد. سازهای که در سطح میتواند به صورت خشم، خصومت، پرخاشگری جسمانی و پرخاشگری کلامی نمایان گردد. این ابعاد پرخاشگری میتواند زمینه بروز انواع آسیبهای جسمانی و روانشناختی را فراهم آورد. (رحیمی احمدآبادی، آقامحمدیان شعرباف، مدرس غروی، کارشکی، ۱۳۹۳).
خشم میتواند به مضرات روانی، جسمی و اجتماعی بسیاری منجر گردد. مضرات روانی خشم شامل استرس، تنش و زیانهای جسمی مانند مشکلات قلب، سردرد، دردهای مفصلی و … است. مضرات اجتماعی خشم نیز شامل احساس درماندگی، تنهایی و انزوا در خانه، مدرسه و اجتماع است. با توجه به بررسیهای انجام شده در مورد پیامدهای همه جانبه خشم کنترل نشده و این نکته که بسیاری از دختران نوجوان بنا به دلایل فرهنگی- اجتماعی، شیوههای صحیح ابراز هیجان خشم، مهار و کنترل آن را فرا نمیگیرند، یکی از راههای پیشگیری و کنترل خشم آموزش مدیریت خشم است(پور حسین دناک، نورانی پور، وکیلی،۱۳۸۸)
تانگ(۲۰۰۱) گزارش کرد که گروه درمانی کنترل خشم باعث بهبود مکانیسمهای انطباقی خشم و کاهش حساسیت نسبت به برانگیزانندههای آن در کودکان و نوجوانان مبتلا به خشم میشود( به نقل از شکیبایی،۱۳۸۳). تجربه هیجان های مثبت به افراد دارای تاب آوری کمک میکند که بتوانند با استرس های روزمره بهتر مقابله کنند(بشارت،۱۳۸۶).
۹-۴-۲ مسئولیت پذیری
در فرهنگ سخن، مسئولیت به معنی کاری را عهده دار شدن و عواقب و پیامدهای آن را پذیرفتن، پاسخگو بودن، موظف بودن، تعهد به کسی یا چیزی، و در لغت نامه دهخدا به معنی ضمان، تعهد ضمان، مواظبت امری کردن، متعهد کردن و موظف بودن آمده است.(حسینی قمی،۱۳۹۱).
مسئولیت پذیری اشاره به خلق و خوی قابل اعتماد، هشیار، مسئول و منظم دارد و فرد مسئولیت پذیر در هنگام مواجه با بازخورد منفی دربارۀ یک عمل یا تصمیم، منابع بیشتری را برای عمل و ایستادگی در حل مشکلات اختصاص میدهد( اسچلولز- هارت، تورو- کرونینگ و فری[۷۴]،۲۰۰۹، به نقل از زارع بهرام آبادی، دره و اژدری ۱۳۸۹). مسئولیت پذیری رفتار تکلیف محور و هدف محور را شامل میشود و مشخص میکند که یک نفر تصمیم خود را برای انجام یک عمل ادامه میدهد و به سرانجام میرساند. در واقع مسئولیت پذیری، ویژگی شخصیتی مرتبط با عملکرد شغلی مطلوب و سپر محافظت کننده در برابر فشارهای شغلی میباشد (زارع بهرام آبادی، دره و اژدری ۱۳۸۹).
کلمز و بین مسئولیت را از نظر لغوی، توانایی پاسخ دادن و در عرف عام به مفهوم تصمیم گیری مناسب و مؤثر دانسته اند. منظور آنها از تصمیم گیری مناسب این است که فرد در چهارچوب هنجارهای اجتماعی و انتظاراتی که از او میرود، دست به انتخاب بزند که سبب ایجاد روابط انسانی مثبت، موفقیت و افزایش ایمنی و آسایش خاطر میشود و منظور از پاسخ مؤثر، پاسخی است که فرد را قادر سازد تا به هدفهایی که باعث تقویت عزت نفسش میشوند، دست یابد.(کلمز و بین،۱۳۸۵).
اصل مسئولیت عبارت است از« افزایش مقاومت فرد در برابر شرایط، تا به جای پیروی از فشارهای بیرونی از الزامهای درونی تبعیت کند که احساس مسئولیت یا احساس تکلیف نامیده میشود»( باقری،۱۳۷۴).
فردریک پرز معتقد است که انسان از طریق آگاهی قادر به انتخاب است و بنابراین، مسئول رفتار خود است. هر فرد بالغ و سالم از توانایی فکر کردن و واکنش دهی برخوردار است و درنتیجه، مسئول زندگی خویش است. او به مسئولیت به عنوان توانایی پاسخگویی خلاق به محیط نگاه میکند( شیلینگ،ترجمه آرین،۱۳۸۴).
در میان روانشناسان آدلر بیشتر بر مسئولیت اجتماعی تأکید دارد. او اولین روانکاوی است که به ماهیت اجتماعی انسان میپردازد. به نظر او انسان دائماً در جامعه با مردم در تماس است و مجموعۀ این تماسها، سبب پرورش حس اجتماعی و آموختن احساس مسئولیت و همکاری میشود.(همان منبع).
درباره مسئولیت و رابطۀ آن با زندگی، گلاسر معتقد است که ناخشنودی و افسردگی نتیجۀ عدم احساس مسئولیت است. فرد غیرمسئول برای خود و دیگران ارزش قائل نیست. در نتیجه خود و دیگران را آزرده میکند.(شفیع آبادی،۱۳۸۰).
بر اساس نظریۀ چلبی، احساس مسئولیت به شخص اجازه میدهد که همزمان فعال باشد، برای کسب موفقیت کوشش نماید، محیط درونی و بیرونی خود را کنترل کند، خودتنظیم باشد، خردورز باشد و در عین حال نسبت به دیگران احساس تعلق عاطفی داشته باشد (چلبی،۱۳۷۵)
نظریه های مسئولیت پذیری
ویلیام گلاسر در تئوری انتخاب خود میگوید به دلایل بسیار روشن ما هر کاری را که انجام میدهیم انتخاب خودمان است که شامل احساس بدبختی ما نیز میشود. دیگران نه میتوانند ما را بدبخت کنند نه خوشبخت. ما بیش از آن که تصور کنیم کنترل حیات خود را در دست داریم. نظریۀ انتخاب معتقد است که ایجاد روابط درست با افراد و پذیرش حس مسئولیت مبتنی به تصمیم گیریهای مورد نظر افراد میتواند از کنترلهای بیرونی کاسته و به فرد کمک کند بر خود مسلط بوده و مسئولیت اعمال خود را بپذیرد. (گلاسر،ترجمه رحمانیان۱۳۸۵).
بر اساس نظریۀ گاف، وظیفه شناسی، مسئولیت پذیری، قابلیت اعتماد، عمل کردن بر اساس نظم و مقررات و اعتقاد بر این که عقل و دلیل باید بر زندگی مسلط باشد از ویژگیهای شخصیتی نسبتاً پایدار میان فردی و درون فردی افراد است. گاف معتقد است که گرچه مسئولیت تا اندازهای با مردم آمیزی و خویشتن داری همبسته است اما باید بر ارزشها و کنترلها که عوامل مشخص و مهمی در زندگی افراد است تأکید نمود. فردی که دارای احساس مسئولیت بالایی است نیازهای خود را در راه نیازهای جمع فدا میکند. این قبیل افراد پیامدهای رفتارهای خود را میپذیرند و قابل اعتماد و اطمینان هستند. نسبت به ساختار اجتماعی بزرگتر احساس تعهد کرده و اگرچه لزوماً رهبر نیستند اما درستکار بوده و به عهد خود وفا میکنند. طبق دیدگاه گاف افراد جامعه ستیز افراد مسئولی نیستند چون مداوم متوجه نیازهای خود هستند، اما افرادی که دارای مشاغلی هستند که مستلزم رفتار مسئولانه و توأم با وظیفه شناسی است، افراد مسئولیت پذیری میباشند. گاف معتقد است که فرد مسئول به به ارزشهای اجتماعی و اخلاقی و مدنی پایبند است (مارنات، ترجمه پاشاشریفی،۱۳۷۸).
برای اینکه دانش آموز مسئولیت پذیر باشد، باید توانایی شناخت خطرها و مضرات را داشته باشد. فرصتها و موقعیتها را بشناسد و انگیزۀ لازم برای انتخاب رفتاری را که هم منافع خود و هم دیگران را تضمین کند، داشته باشد و برای اینکه متعهد باشد، باید بپذیرد که تعهد اجتماعی، قسمتی از ادای دین به اجتماعی است که او را پذیرفته و پرورش داده و نگران او بوده است(موریس و الیاس،ترجمه فرهمندیان۱۳۸۰).
دانش آموزانی که مسئولیت پذیری را در مدرسه آموخته اند، یاد میگیرند چگونه در یک موقعیت بزرگ تر برای حل مشکل به راههای کمک به یکدیگر بیندیشند یا لااقل با آن دست و پنجه نرم کنند. نظام آموزشی باید دانش آموزان را با یکدیگر مرتبط سازد تا فکر کردن و حل مشکل را یاد بگیرند و بدین ترتیب، در اجتماع افراد مسئولی بار بیایند.(گلاسر،۱۹۸۹، ترجمه حمزه و حمزه تبریزی).
پرورش مسئولیت پذیری در دانش آموزان یکی از اهداف مهم نظام آموزشی است. انسانها امروزه بیش از پیش نیازمند پذیرش مسئولیت برای زندگی و سرنوشت خود هستند و این امر میسر نمیشود مگر اینکه آموزش و پرورش آنها مبتنی بر افزایش درک کودکان و نوجوانان نسبت به نقش خود در تعیین سرنوشت و ساخت کیفیت زندگی خویش باشد و برای رسیدن به این اهداف، سعی و کوشش و برنامه ریزی دقیق صورت گیرد.( حسینی قمی،۱۳۹۱).
۱۰-۴-۲ هدف گرایی
هدف، چیزی است که برای رسیدن به آن تلاش و کوشش میشود. هدف یعنی خواستۀ از پیش تعیین شده با تمام وجود. هدفی که با تمام وجود آن را نخواهیم، یک رویا و هوس است. هدف تابلوی زندگی هر انسان است. هدف داناییها و آگاهیهایی است که مسیر کارها و نتیجۀ آنها را مشخص میکند. بی هدف بودن، انسان را دچار روزمرگی میکند و داشتن هدف او را از تقلید کورکورانه و گم شدن در راهی که مقصور وی نیست، باز میدارد. بدانید که هدفها هستند که مسیر و مقصد زندگی را تعیین و روشن میکنند و به انسان اعتمادبنفس، انگیزه و عشق به زندگی میدهند. هدف، انسان را به تحرک وامی دارد و او را با استعدادها و توانمندیهای بی کران درونش آشنا میکند. هدف، انگیزۀ رفتن و محرک تلاش و کوشش میشود.(حسینی قمی، ۱۳۹۱).
آمز[۷۵](۱۹۹۲، به نقل از هاشمی و لطیفیان، ۱۳۸۸) در تشریح این سازه بیان میکند که هدف گرایی بیان کنندۀ الگوی منسجمی از باورها، اسناد و هیجانات فرد است که مقاصد رفتاری او را تعیین میکند و سبب میشود تا نسبت به برخی موقعیتها گرایش بیشتری داشته باشد و در آن موقعیتها به گونهای خاص عمل کند. بنابراین نحوۀ برداشت و واکنش فرد به دنیای پیرامون تحت تأثیر هدف گرایی قرار دارد.
دربارۀ حس هدفمندی، چندین ویزگی شناسایی شده در ادبیات عوامل حفاظتی، مطرح می باشد.انتظارات سالم، جهت گیری هدفمند، جهت گیری موفق، انگیزش پیشرفت، میل به تحصیل، پشتکار، امیدواری، سرسختی، باور به آینده روشن، و حس پیش بینی پذیری، از این دسته اند.(محمدی، ۱۳۸۴).
و در مورد دیگر با بیانی دیگر به این نکته اشاره می کند و می گوید:
«…و معنایی [برای] جعل حجّیت در قضایای تاریخی و امور اعتقادی نیست؛ زیرا اثر شرعی وجود ندارد و معنا ندارد که شارع، غیر علم را علم بداند و مردم را به آن متعبد کند و اگر چه ممکن است در موضوعات خارجی اثر شرعی محقق شود، ولی آثار آن جزئی است و جعل شرعی فقط کلیات را در بر می گیرد…».[۱۷۰]
البته ایشان، ذیل تفسیر آیه ۴۴ سوره نحل به حجّیت سنت پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله در تفسیر قرآن اشاره می کند و بر اساس حدیث ثقلین، معصومینعلیهم السلام را نیز ملحق به این حکم می کند.[۱۷۱]
همچنین، در جای دیگر، پذیرش سنت نبویصلی الله علیه و آله را برخاسته از فطرت دانسته و آن را امری بدیهی و اجتناب ناپذیر در زندگی اجتماعی عنوان می دارد.[۱۷۲] اما آنچه ما در اینجا از آن بحث می کنیم، «حاکی سنت» می باشد و نه خود سنت.
با همه این احوال، در مقام های مختلف، به شرایطی اشاره نموده که می توان آنها را شرایط حجّیت خبر واحد در موضوعات غیر شرعی دانست:
۲-۱-۲-۲-۱٫ موافقت قرآن
این ملاک را می توان اصیل ترین ملا ک علامه در سنجش روایات دانست که با روش تفسیری او نیز، بسیار سازگار است. ایشان، در موارد بسیاری، ملاک حجّیت روایت را سازگاری آن با قرآن معرفی می کند.[۱۷۳]
در موردی، در خصوص پذیرش روایات تفسیری، به ملاک «قرائن قطعی» اشاره می کند و یکی از این قرائن را «موافقت متن روایت با قرآن» می شمرد[۱۷۴] و در همان جا می گوید: «…اگر روایت های تفسیر خبرهای واحد باشد، حجّیت ندارد، مگر آن روایاتی که با مضامین آیات موافقت داشته باشد که به اندازه موافقتش با آیات حجّیت دارد…».[۱۷۵]
از این کلام، می توان فهمید که یکی از قرائن قطعی روایت از نظر علامه، همان موافقت با قرآن می باشد.
ایشان، صحّت سند را معیار غیر اصیلی شمرده و آن را در صورت مخالفت روایت با قرآن، فریبنده می داند.[۱۷۶]
با وجود این، در مواردی، با وجود مخالفت ظاهری تک تک اخبار آحاد با قرآن، به دلیل این که سند آنها به معصومعلیه السلام متصل است، سعی در توجیه و اخذ معنای مشترک از آنها دارد و این معنای مشترک را سازگار با قرآن می داند.[۱۷۷]
۲-۱-۲-۲-۲٫ قرینه مفید علم
علامه، در مواردی به «قرینه مفید علم» در اعتبار خبر واحد اشاره می کند.[۱۷۸]
اما، جای این سؤال باقی است که آیا مقصود ایشان از این مورد، همان «خبر واحد محفوف به قرائن قطعی» می باشد یا مقصود، قرینه دیگری است. چرا که ایشان – چنان که گذشت – موافقت با قرآن را نیز، از موارد قرائن قطعی می شمرد.[۱۷۹]
در صورتی که منظور، همان خبر واحد محفوف به قرائن قطعی باشد، به خبر یقینی مانند خبر متواتر ملحق می شود.
اما به نظر می رسد معیاری جداگانه است که در مورد روایات غیر شرعی بیان داشته اند؛ زیرا در مقامی، از «قرائن ملحق به قرائن قطعی» نام می برد که ممکن است مقصود، همین قسم باشد.[۱۸۰]
۲-۱-۲-۲-۳٫ عدم وجود علم به خلاف خبر واحد
علامه، در یک مورد به عدم حجّیت خبر واحدی اشاره می کند که علم به خلاف آن داشته باشیم: «…و [خبر واحد] اگر در مورد غیر احکام باشد، در صورتى که مخالف کتاب و یا مخالف دلیل علمى باشد و یا علم به خلاف آن داشته باشیم هیچ دلیلى بر حجّیت آن نیست».[۱۸۱]
بنابراین گفته، می توان نتیجه گرفت: وقتی خبر واحدی داشته باشیم که علم به خلاف آن موجود نیست، می توانیم آن را اخذ کنیم و آن خبر واحد حجّیت دارد. اما باید توجه داشت، این ملاک، پس از آن است که سازگاری آن روایت با قرآن کریم به اثبات رسیده باشد.
بر اساس آنچه بیان گردید، باید گفت آنچه ما از علامه به عنوان معیارهای اعتبار خبر واحد در غیر احکام شرعی بیان کردیم همان وسائلی باشد که ما را به «وثوق تام شخصی» در این گونه روایات می رساند که باعث یقینی شدن آن روایت می شود.
۲-۱-۳٫ عدم حجّیت قول صحابی و تابعی
علامه، در چند مورد، به عدم حجّیت قول صحابی و تابعی اشاره می کند.[۱۸۲]
ایشان معتقد است که صحابه و تابعان نیز، مانند سایر مردم باید برای نظر و رأیی که ارائه می دهند، دلیل بیاورند:
«…بر شخص محقّق است که برای قولشان از آنان [صحابه و تابعان] دلیل مطالبه کند؛ همچنان که از غیر آنان هم دلیل مطالبه می شود. هر چند که ممکن است از نظر فضیلت میان این دو دسته فرق باشد».[۱۸۳]
ایشان ملاک اعتبار قول صحابی و تابعی را در نزد برخی از دانشمندان که همان نزدیکی قرن آنها به صدر اسلام است زیر سؤال می برد و دلیل آن را عدم ملازمه میان فضیلت این دوره و اعتبار و صحّت هر گفته و نظریه در آن عنوان می نماید.[۱۸۴]
در مقامی دیگر، روایات تفسیری صحابه را به دو دسته تقسیم می کند: روایاتی که سند آنها به پیامبرصلی الله علیه و آله می رسد و روایاتی که تفسیر آیه را بیان نموده و سند آنها به پیامبرصلی الله علیه و آله متصل نیست.[۱۸۵]
در مورد قسم دوم، می گوید: دانشمندان متأخر اهل سنت، اقوال صحابه و تابعان را جزئی از روایات پیامبرصلی الله علیه و آله در تفسیر شمرده اند، و آن را روایت موقوف می خوانند، با این استدلال که صحابه علم قرآن را از مقام رسالت آموختهاند و بعید است که سخنی از پیش خود، در باب تفسیر بیان نمایند، ولى این استدلال، صحیح نمی باشد؛ چرا که:
اولاً دلیل قطعی بر این سخن نداریم.
ثانیاً این که حجم فراوانی از این قسم، روایاتى است که در اسباب نزول و داستان های تاریخى وارد شده است.
ثالثاً در میان این روایات صحابه بسیارى از سخنان علمای تازه مسلمان یهود مانند کعب الاحبار یافت می شود که بدون اسناد یافت می شود.
رابعاً برخی از صحابه مانند ابن عباس، غالباً در معنى آیات به شعر تمثل می کردند.[۱۸۶]
در پایان نیز، می گوید: «…روایاتى را که از مفسران صحابه رسیده، نمىتوان روایات نبوىصلی الله علیه و آله شمرد و اعمال نظر را از صحابه نفى کرد…».[۱۸۷]
می توان نتیجه گرفت ایشان، اقوال صحابه و تابعان را که دارای سند متصل به پیامبر صلی الله علیه و آله نیست، موقوف بر صحابی تلقی نموده و انتساب آن به پیامبر صلی الله علیه و آله را نمی پذیرد.
با توجه به آنچه بیان شد و دیگر سخنان علامه، می توان اسباب عمده عدم حجّیت اقوال صحابه و تابعان را این گونه بر شمرد:
۲-۱-۳-۱٫ تناقض و خلط
علامه طباطبایی، روایت صحابی و تابعی را به دلیل «داشتن تناقض و خلط»، فاقد اعتبار و حجیّت به شمار می آورد و می گوید: «…روایاتی که از مفسران صحابه و تابعان وارد شده است با توجه به این که در آن خلط و تناقض وجود دارد، بر هیچ مسلمانی حجّتی در آنها نیست».[۱۸۸]
در جای دیگر به تناقض میان آرای صحابه و تابعان اشاره نموده و می گوید: «در اخبار مأثور از اهل آن قرن [قرن صحابه و تابعان]، تعداد زیادى سراغ داریم که با یکدیگر متناقضند، و عقل به صراحت حکم مىکند که یکی از دو متناقض باطل است…».[۱۸۹]
در مواردی نیز، به دلیل وجود اختلاف میان فتاوای صادر شده از صحابه و تابعان، آن را زیر سؤال برده و بی اعتبار می خواند؛[۱۹۰] زیرا این اختلاف، باعث به وجود آمدن تناقض و تهافت در آرای آنان شده است.[۱۹۱]
۲-۱-۳-۲٫ ضعف سندی ناشی از وقف در روایت
علامه، در موارد بسیاری، وجود «وقف» در روایات صحابه و تابعان و عدم منتهی شدن آنها به پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله را ضعف روایت می داند.[۱۹۲]
ایشان، در بیان تفسیر در عصر صحابه، به این نکته اشاره کرده و می گوید:
«…سند بسیارى از آنها [احادیث صحابه] ضعیف و متن برخى از آنها منکَر[۱۹۳] است و گــاهى تفسیر آیات را در صــورت اظهــار نظر، بى اینکه به پیغمبر اکرمصلی الله علیه و آله اسناد دهند القاء می کردند».[۱۹۴]
ایشان، در اثبات عدم اعتبار وقف در روایت صحابه و تابعان به دو سبب اشاره می کند:
۲-۱-۳-۲-۱٫ منتهی شدن سند به یهود
یکی از اسبابی که منجر به وقف روایات صحابه و تابعان شده و آنها را فاقد اعتبارمی نماید، این است که به جای منتهی شدن به قول یا فعلی از پیامبر صلی الله علیه و آله، به نظریه یا اجتهادی از جانب شخصی یهودی ختم می گردد.
ایشان در کتاب «قرآن در اسلام» به این موضوع پرداخته و خاطر نشان می کند:
«مقدار زیادى از این قسم [روایات صحابه و تابعان] روایاتى است که در اسباب نزول آیات و قصص تاریخى آنها وارد شده و همچنین در میان این روایات صحابى بسیارى از سخنان علمای یهود که مسلمان شده بودند، مانند کعب الاحبار و غیره بدون اسناد یافت می شود».[۱۹۵]
۷۲
۱
۱
‘۳۰/۱
۳۵
Final extention
۷۲
۵
جدول۲-۵- چرخه دمایی Simplex PCR
۲-۸-۲-۳-انجام تست حساسیت PCR
برای شناسایی و تائید آغازگرهای گونه های خاص ۲۰ نانو گرم از DNA هر گونه (گاو،گوسفند،مرغ و سویا)تهیه شد. برای تعیین و تشخیص محدودیت هر اغازگر اختصاصی به ترتیب رقت ۱:۱۰ ( ۵۰ ، ۲۵، ۵/۰، ۰۵/۰، ۰۰۵/۰، ۰۰۰۵/۰ وng DNA /μl 00005/0) از گوشت خام (گاو،گوسفند، مرغ) و پروتئین گیاهی سویا تهیه شد و به هر رقت به طور جداگانه مخلوط واکنش اضافه گردید.
۲-۸-۲-۴- بررسی محصولات PCR
روش رایجی که برای بررسی کیفی یا کمّی، وجود یا عدم وجود و یا مقدار تولید محصول PCR استفاده می شود الکتروفورز منطقه ای یا الکتروفورز صفحه ای محصول PCR در ژل آگارز است. جهت دیدن محصول PCR در ژل باید از آگارزهای استاندارد (DNA-grade) استفاده کرد. آگارز یک پلی ساکارید است که از واحد های تکرار شونده آرابینوز دی ساکارید تشکیل شده است. هنگامی که پودر آگارز در اثر حرارت در بافر خود به حالت ژل در می آید در واقع شکل مولکول های پلیمر، از حالت حلقوی نامنظم به شکل مولکول های مارپیچی دوتایی تبدیل می شود. این پدیده یک شبکه از منافذ با قطر ۱۰۰ الی ۳۰۰ نانومتر تولید می نماید که اندازه این منافذ وابسته به عوامل متعددی است که یکی از آنها غلظت آگارز می باشد، هرچه غلظت بالاتر باشد منافذ ریزتری به وجود می آورد که قدرت تفکیک اندازه DNA مورد بررسی را کاهش می دهد.
فصل سوم
- بحث و بررسی داده های تحقیق
۳-۱-نتایج
کیفیت و کمّیت DNA استخراج شده از هر نمونه به ترتیب با بهره گرفتن از نانودراپ بررسی شد. با توجه به اینکه میزان جذب نوری ۲۸۰/۲۶۰ در محدوده ۸/۱ تا ۲ بوده است، لذا نشان دهنده مطلوب بودن روش استخراج DNA جهت انجام PCR ژن های مورد نظر بود. یک نمونه ازDNA استخراج شده در شکل ۳-۱ نمایش داده شده است.
شکل۳-۱-نانودراپ DNA استخراج شده
۳-۱-۱-بررسی عدم واکنش تداخلی آغازگرها (cross reaction)
در ادامه پس از استخراج DNA از نمونه های گوشت مرغ ،گوسفند،گاو و همچنین از سویای بافت دار خشک به منظور اطمینان از عملکرد اختصاصی هر آغازگر و عدم واکنش متقاطع آغازگرها، آزمایش Simplex-PCR هر آغازگر با DNA های هدف و غیر هدف با سه بار تکرار انجام شد. تنها یک باند شفاف با دانسیته خوب برای نمونه DNA گاوی مشاهده شده است که نشان دهنده عدم واکنش متقاطع این آغازگر با نمونه های غیر هدف است.
شکل۳-۲-الکتروفورز محصولات PCR برای آزمون اختصاصی بودن آغازگر گاوی. ۱: ( DNA گاو)، ۲: (DNA گوسفند)، ۳: (DNA مرغ)، ۴: (DNA سویا)، C- (کنترل منفی) و M نشانگر وزنی مورد استفاده (M100 bp) برای تعیین اندازه محصولات PCR.
پس از تأیید آغازگر گاوی، آزمون تأییدی PCR برای آغازگر گوسفندی با شرایط مشابه انجام گرفت و همانطور که در شکل ۳-۳ نشان داده شده است این آغازگر نیز به طور اختصاصی تنها به نمونه DNA گوسفندی متصل شد و آنرا تکثیر نمود.
شکل۳-۳-الکتروفورز محصولات PCR برای آزمون اختصاصی بودن آغازگر گوسفندی. ۱: ( DNA گوسفند)، ۲: (DNA گاو)، ۳: (DNA مرغ)، ۴: (DNA سویا)، C- (کنترل منفی) و M نشانگر وزنی مورد استفاده(M100 bp) برای تعیین اندازه محصولات PCR.
پس از تأیید آغازگر گوسفندی در ادامه آزمون تأییدی PCR برای اختصاصی بودن آغازگر سویا با شرایط مشابه انجام گرفت و همانطور که در شکل ۳-۴ نشان داده شده است این آغازگر نیز به طور اختصاصی تنها باDNA سویا واکنش می دهد و هیچ گونه تمایلی برای اتصال به دیگر DNA ها ندارد.
شکل۳-۴-الکتروفورز محصولات PCR برای آزمون اختصاصی بودن آغازگر سویا. ۱: ( DNA سویا)، ۲: (DNA گاو)، ۳: (DNA گوسفند)، ۴: (DNA مرغ)، C- (کنترل منفی) و M نشانگر وزنی مورد استفاده (M100 bp) برای تعیین اندازه محصولات PCR.
پس از تأیید آغازگرهای گاوی، گوسفندی و سویا، آنالیز PCR برای تأیید اتصال اختصاصی آغازگر مرغی با شرایط مشابه با دیگر آنالیزهای PCR انجام گرفت و همانطور که در شکل ۳-۵ نشان داده شد، این آغازگر نیز همانند سه آغازگر طراحی شده دیگر به طور اختصاصی تنها به نمونه DNA مرغی متصل شد و آنرا تکثیر نمود.
شکل۳-۵-الکتروفورز محصولات PCR برای آزمون اختصاصی بودن آغازگر مرغی. ۱: ( DNA سویا)، ۲: (DNA گاو)، ۳: (DNA گوسفند)، ۴: (DNA مرغ)، C- (کنترل منفی) و M نشانگر وزنی مورد استفاده (M100 bp) برای تعیین اندازه محصولات PCR.
۳-۱-۲-آنالیز تأییدی PCR با آغازگرهای مختلف
در ادامه پس از تأیید عدم واکنش متقاطع آغارگرهای طراحی شده، برای تمامی ۲۰ نمونه DNA تخلیص شده از کباب لقمه های تهیه شده در سطح شهر تهران آنالیز PCR در هر مرحله با یکی از آغازگرها انجام شد.
۳-۱-۲-۱- PCR باآغازگر اختصاصی گاو
در این مرحله ابتداعاً آزمون PCR به منظور تایید وجود گوشت قرمز گاوی با آغازگر اختصاصی ژن سیتوکروم b گونه گاوی بر روی DNA های استخراج شده از نمونه های کباب لقمه های تهیه شده از سطح شهر تهران انجام گرفت. همانطور که در شکل ۳-۶ نشان داده شده است، تکثیر قطعه bp 274 ژن سیتوکروم b در تمامی نمونه های مورد مطالعه، حاکی از وجود گوشت قرمز گاوی در تمام نمونه ها بود. اگرچه در نمونه شماره ۱۸ شفافیت باند نشان از کمتر بودن میزان گوشت قرمز گاوی در نمونه تهیه شده دارد ولی همین باند کمرنگ نیز تأییدی بر وجود این ماده در کباب
لقمه تهیه شده می باشد. همچنین آغازگرهای گوسفندی، مرغی و سویا نیز به DNA اتصال نیافته و آغازگر به طور اختصاصی تنها به DNA های گاوی اتصال پیدا کرده است و واکنشPCR انجام یافته است.
شکل۳-۶-الکتروفورز محصولات PCR برای آزمون تأییدی وجود گوشت قرمز گاوی در نمونه های کباب لقمه های تهیه شده در سطح شهر تهران. M نشانگر وزنی مورد استفاده (M100 bp) برای تعیین اندازه محصولات PCR، چاهک A-D به ترتیب A (DNA مرغ)، B (DNA گوسفندی)، C (DNA گاوی)، D (DNA سویا)، C- (کنترل منفی) و به ترتیب نمونه های ۱ تا ۲۰. چاهک های ۱۰-۱ نمونه های صنعتی، چاهک های ۲۰-۱۱ نمونه های دست ساز می باشد.
۳-۱-۲-۲- PCR باآغازگراختصاصی گوسفند
پس از تأیید وجود گوشت قرمز گاوی در تمام نمونه ها در این مرحله آزمون PCR به منظور تایید وجود گوشت قرمز گوسفندی با آغازگر اختصاصی ژن سیتوکروم b گونه گوسفندی بر روی DNA های استخراج شده از نمونه های کباب لقمه انجام گرفت (شکل ۳-۷). تکثیر قطعهbp236 ژن سیتوکروم b در ۱۳ نمونه مورد مطالعه، حاکی از وجود گوشت گوسفند در آنها بود. از بین نمونه ها در ۶ نمونه دست ساز و ۷ نمونه صنعتی علیرغم برچسب اعلان شده بر روی نمونه ها حاوی گوشت قرمز گوسفندی بود.
شکل۳-۷-الکتروفورز محصولات PCR برای آزمون تأییدی وجود گوشت قرمز گوسفندی در نمونه های کباب لقمه های تهیه شده در سطح شهر تهران. M نشانگر وزنی مورد استفاده (M100 bp) برای تعیین اندازه محصولات PCR، چاهک های A-D به ترتیب:A(DNA مرغ)،B (DNA گاو)، C (DNAگوسفند)، D (DNA سویا)، C- (کنترل منفی) و به ترتیب نمونه های ۱ تا ۲۰، چاهک های ۱۰-۱ نمونه های صنعتی، چاهک های ۲۰-۱۱ نمونه های دست ساز می باشد.
۳-۱-۲-۳- PCR باآغازگراختصاصی مرغ
در ادامه آزمون PCR به منظور تایید وجود مرغ با آغازگر اختصاصی ماکیان ویژه ناحیه ۱۲s rRNAبر روی DNA های استخراج شده از تمامی نمونه های کباب لقمه تهیه شده از سطح شهر تهران انجام گرفت (۳-۸). تکثیر قطعه bp 183 در نمونه مورد مطالعه، حاکی از وجود گوشت مرغ در ۳ نمونه دست ساز و ۱۰ نمونه صنعتی علیرغم برچسب اعلان شده بر روی نمونه ها بود.
شکل۳-۸- الکتروفورز محصولات PCR برای آزمون تأییدی وجود گوشت مرغ در نمونه های کباب لقمه های تهیه شده در سطح شهر تهران. به ترتیب نمونه های ۱ تا۲۰ چاهک ۱۰-۱ نمونه های صنعتی و چاهک ۲۰-۱۱ نمونه های دست ساز، چاهک های A-D به ترتیب :A (DNA مرغ)، B (DNA گوسفندی)، C (DNA گاو)، D (DNA سویا)، C- (کنترل منفی) و M نشانگر وزنی مورد استفاده (M100 bp) برای تعیین اندازه محصولات PCR.
۳-۱-۲-۴- PCR با آغازگر اختصاصی سویا
پس از اتمام آنالیز PCR برای آغازگرهای گاوی، گوسفندی و مرغی، آنالیز PCR برای آغازگر سویا انجام شد (۳-۹). با توجه به شکل نتایج حاصل از انجام PCR با آغازگر اختصاصی ژن لکتین سویا، حاکی از تکثیر قطعه bp 118 در ۵ مورد از نمونه های صنعتی مورد مطالعه بود. این یافته، نشان دهنده جایگزینی پروتئین سویا در بخشی از نمونه های کباب لقمه های تهیه شده در سطح شهر تهران مورد مطالعه، به عنوان قسمتی از گوشت قرمز مصرفی در محصول و آشکارسازی تقلب در محصولات عرضه شده به بازار بر خلاف برچسپ حک شده بر روی آن ها و عدم رعایت حقوق مصرف کننده می باشد.
شکل۳-۹-الکتروفورز محصولات PCR برای آزمون اختصاصی بودن آغازگر لکتین سویا در نمونه های کباب لقمه های تهیه شده در سطح شهر تهران. به ترتیب چاهک های ۱۰-۱ نمونه های صنعتی و چاهک های ۲۰-۱۱ نمونه ها دست ساز ،چاهک های A-D به ترتیب: A (DNA مرغ)، B (DNA گوسفندی)، C (DNA گاوی)، D (DNA سویا)، C- (کنترل منفی) و M نشانگر وزنی مورد استفاده (M100 bp) برای تعیین اندازه محصولات PCR.
۳-۱-۲-۵-حساسیت پرایمرهای اختصاصی
تشخیص محدودیت روش خاص PCR بوسیله توسعه DNA استخراج شده از هر گونه اندازه گیری گردید. حساسیت این آزمایش ۰۵/۰ نانوگرم برای هر گونه تعیین شد.
± خطای استاندارد
تحقیقات برخی محققین (صلاحی مقدم و رحیمیان مشهدی، ۱۳۷۳؛ سوادا و فوجیتا[۱۲۷]، ۱۹۹۵؛ یوهارت و آندرد[۱۲۸]، ۱۹۹۵) نشان داده است که حدود ۲۰ درصد از کربوهیدراتهای موجود در دانه ذرت حاصل مواد فتوسنتزی ذخیره شده در اندامهای رویشی گیاه قبل از شروع دوره زایشی میباشد. دیویدسون و شوالیر[۱۲۹] (١٩٩٢) بیان کردند که کربوهیدراتهای محلول ساقه گندم قسمت عمده مواد ذخیرهای انتقال یافته از ساقه به دانه را تشکیل می دهند. ویبولد[۱۳۰] و همکاران (۱۹۸۱) اظهار داشت که کاهش فتوسنتز به دلیل کاهش نور میتواند باعث افزایش ریزش در سویا به دلیل کاهش دسترسی به کربوهیدراتها شود. شرایط محیطی که باعث کاهش فتوسنتز در طول رشد و تولیدمثل گیاه سویا میشود تعداد غلافها را نیز کاهش میدهند، افزایش تعداد غلاف در هر گره توسط غنیسازی نوری ممکن است به طور مستقیم مربوط به غلظت قندهای محلول برگها باشدکه نشان می دهد که با افزایش مخزن مقدار قندهای محلول برگها نیز افزایش می یابد که البته این مسأله نیازمند به بررسیهای بیشتر است (اگلی[۱۳۱]، ۱۹۹۳و جواچیم و پاتریک، ۲۰۱۱). ساقه سویا مخزنهای بزرگی از کربوهیدراتهای ذخیره شده است (چیا و برون[۱۳۲]، ۱۹۷۸). متیو و ویبولد[۱۳۳] (۱۹۸۴) گزارش دادند که غلظت قندهای محلول ساقه سویا و نشاسته در پایین یک سوم تاج پوشش کمتر از مقدار آنها در ناحیه فوقانی است، بنابراین، ساقه هایی که تحت سایه قرار میگیرند غلظت قندهای محلول آنها پایینتر میباشد. در غلات کربوهیدراتهای محلول ذخیره شده در ساقه برای کمک به پر شدن دانه زمانی که فتوسنتز به دلیل سایه کاهش می یابد، مورد استفاده قرار میگیرند (آبات[۱۳۴] و همکاران، ۱۹۹۵). در پژوهش انجام شده علت کاهش قندهای محلول در اثر سایهاندازی را میتوان انتقال این قندها به غلافها دانست.
۴-۱-۴- میزان انتقال مجدد مواد فتوسنتزی
نتایج تجزیه واریانس اثر سایهاندازی در مراحل مختلف رشد بر انتقال مجدد کربوهیدراتها در جدول (۴-۱۰) نشان داده شده است که بر اساس آن سایهاندازی در مراحل مختلف رشد، شدت سایهاندازی و اثر متقابل آنها بر میزان، کارایی و سهم انتقال مجدد تأثیر بسیار معنیداری داشته است. بر اساس نتایج مقایسات میانگینها، انتقال مجدد مواد ذخیره ای از ساقه به دانه، زمانیکه سایهاندازی در کل دوره رشد اعمال شد کمترین مقدار (۳۹/۰ میلیگرم) و در مرحله رشد زایشی بیشترین مقدار ( ۵۵/۰ میلیگرم) را داشت. در تیمار بدون سایهاندازی میزان انتقال مجدد مواد ذخیره ای از ساقه به دانه دارای بیشترین مقدار (۱۲/۱ میلیگرم) بود که با افزایش درصد سایه اندازی این مقدار بصورت معنیداری کاهش یافته است بطوریکه در شدت سایهاندازی ۱۰۰ درصد کمترین مقدار (۰۶/۰ میلیگرم) را داشت (جدول ۴-۱۱). مقایسه میانگین اثر متقابل سایهاندازی در مراحل مختلف رشد و شدت سایهاندازی نشان داد که انتقال مجدد مواد ذخیرهای از ساقه به دانه در تیمار بدون سایه و دوره رشد زایشی دارای بیشترین مقدار (۱۹/۱ میلیگرم) که با تیمار بدون سایهاندازی در کل دوره اختلاف معنیداری را نشان نداد و زمانیکه ۱۰۰ درصد سایهاندازی در کل دوره اعمال شد کمترین مقدار (۰) را داشت که با ۷۵ درصد سایهاندازی در همین دوره (۰۵/۰ میلیگرم) و تیمارهای ۱۰۰ و ۷۵ درصد سایهاندازی در دوره های رشد رویشی و زایشی تفاوت معنیداری را نشان نداد (جدول ۴-۱۲).
هنگامی که قدرت منبع در تولید مواد فتوسنتزی کاهش می یابد، سهم ترکیباتی که مجدداً به حرکت در آمده و به دانه منتقل میشوند، افزایش مییابد (دروسوپولوس، ۱۹۸۷). ماس[۱۳۵] و همکاران (۱۹۹۶) با توجه به بررسی هایی که بر پایه وزن خشک گیاه صورت گرفت، نشان دادند که میزان مشارکت مواد ساقه در عملکرد دانه در شرایط تنش افزایش می یابد. تخصیص مجدد ذخایر ساقه به دانه در اثر تنش توسط گوئینتا[۱۳۶] (۱۹۹۵) و پالتا[۱۳۷] (۱۹۹۴) نیز گزارش شده است. تمامی اندامهای رویشی در بخشی از دوره رشدی خود میتوانند به عنوان مخزنی برای ذخیره مواد فتوسنتزی عمل کنند. از آنجایی که ارتباط نزدیکی بین سطح فتوسنتز کننده و مقدار مواد ذخیرهای در گیاه وجود دارد هر تغییری در شرایط محیطی که بر فتوسنتز اثر بگذارد، ساخته شدن و جابجایی کربوهیدراتهای محلول را تحت تاثیر قرار میدهد. مثلاً اگر در اثر تیمار سایهاندازی، شدت فتوسنتز و تأمین مواد پرورده برای دانه ها کاهش یابد انتقال مواد ذخیرهای ساقه برای جبران کاهش فتوسنتز، افزایش مییابد (بونت و اینکول[۱۳۸]، ۱۹۹۳). کاهش محتوای کربوهیدراتهای ذخیرهای در ارتباط با قطع برگ، تنش خشکی و سایهاندازی که منجر به کاهش میزان فتوسنتز میگردد. حسین[۱۳۹] و همکاران (۱۹۹۰) کاهش انتقال مجدد کربوهیدراتهای محلول در اثر تیماری مانند سایهاندازی را به سبب کاهش رشد و کم شدن تقاضای مخزن فیزیولوژیک برای مواد پرورده میدانند. میزان فتوسنتز قبل از باز شدن گلها مخصوصا طی رشد و نمو دانه ها ممکن است تأثیر عمیق روی عملکرد از طریق تأثیر روی اجزای ظرفیت ذخیرهای دانه ها بگذارد. پس از مرحله گردهافشانی مهمترین و موثرترین مخزن در هر بوته، دانه های در حال پر شدن میباشند. بنابراین میزان تقاضای مخزن اولین عمل مهم در تعیین میزان انتقال ذخایر از ساقه است.
به نظر میرسد چه در مراحل قبل از گردهافشانی و چه در طی پر شدن دانه ها، بین اندازه مخزن و تقاضا برای ذخایر ساقه و محیط رشد اثر متقابلی وجود دارد (راهنما قهفرخی، ۱۳۸۲؛ متیو و فویر[۱۴۰]، ۲۰۰۱). یوهارت و اندرد[۱۴۱] (۱۹۹۵) معتقدند که محدودیت مخزن باعث کاهش انتقال مجدد ساقه میگردد آنها همچنین در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدند اعمال هر نوع تنش محیطی پس از گلدهی، حتی وجود رقابتهای بین گونه ای و درون گونه ای منجر به افزایش تخلیه مواد از ساقه به سمت دانه ها می شود که مغایر با نتایج بدست آمده از این آزمایش میباشد. ایوانس[۱۴۲] (۱۹۹۶) و اگلی[۱۴۳](۱۹۹۹) گزارش دادند که عملکرد یک گیاه نتیجه نهایی تولید مواد پرورده به وسیله برگها (منبع) و انتقال این مواد به دانه در حال رشد (مخزن) به منظور تولید نشاسته، چربی و پروتئین میباشد. وی همچنین بیان نمود که ایجاد پوشش یا سایه روی گیاه سویا همواره به طور معنی داری سرعت رشد دانه را کاهش میدهد (۲۳-۹ درصد)، این موضوع نشان میدهد که در گیاه مورد نظر منبع محدودکننده بوده است. کوک و یوشیدا[۱۴۴] (۱۹۷۱) نشان دادند که حدود ۲۰ درصد کربوهیدراتهای دانه حاصل از کربوهیدراتهایی است که پیشتر ذخیره شدهاند. عوامل کاهشدهنده رشد گیاه مثل تنش آب، کمبود یا سمیت عناصر غذایی یا دمای کم یا زیاد نیز انتقال مواد فتوسنتزی در گیاه را کاهش میدهند. ریچارد[۱۴۵] (۱۹۸۲) در آزمایشی نشان داد که هوای سرد باعث کاهش انتقال مواد میشود.
۴-۱-۵- کارایی انتقال مجدد
نتایج مقایسات میانگینها نشان داد که کارایی ساقه در انتقال ذخایر به دانه، زمانیکه سایهاندازی در دوره رشد زایشی اعمال شد بیشترین مقدار (۶۱/۲۹ میلیگرم) و در مرحله رشد رویشی کمترین مقدار ( ۹۴/۲۰ میلیگرم) را داشت. در تیمار بدون سایهاندازی کارایی ساقه در انتقال ذخایر به دانه دارای بیشترین مقدار (۴۰۴۲۳۰ میلیگرم) بود و در شدت سایهاندازی ۱۰۰ درصد کمترین مقدار را (۲۰/۱۲ میلیگرم) را داشت (جدول ۴-۱۱). مقایسه میانگین اثر متقابل سایهاندازی در مراحل مختلف رشد و شدت سایهاندازی نشان داد که کارایی ساقه در انتقال ذخایر به دانه در تیمار بدون سایه و سایهاندازی در کل دوره رشد دارای بیشترین مقدار (۳۵/۳۲ میلیگرم) بود که با ۲۵ و ۵۰ درصد سایهاندازی در همین دوره و تیمارهای بدون سایهاندازی، ۲۵ و ۵۰ درصد سایهاندازی در دوره رشد زایشی اختلاف معنیداری را نشان نداد. زمانیکه ۱۰۰ درصد سایهاندازی در کل دوره رشد اعمال شد کمترین مقدار (۰) را داشت (جدول ۴-۱۲).
پاپاکوستا و گاگیاناس[۱۴۶] (۱۹۹۱) در یک مطالعه برروی ۴ رقم گندم کارایی انتقال ماده خشک، یعنی بخشی از وزن ساقه که به دانه انتقال می یابد را بین ۲/۳ تا ۳۶/۴ درصد و سهم مواد فتوسنتزی پیش از گردهافشانی را بین ۶ تا ۷۳ درصد ذکر کردهاند آنها همچنین کاهش وزن خشک ساقه و کاه سنبله و سهم آنها را در عملکرد در طی پر شدن دانه ملاحظه کردند و نیز اظهار داشتهاند که کارایی انتقال ماده خشک، به وزن خشک ساقه در گردهافشانی بستگی دارد، وزن خشک بیشتر ساقه در گردهافشانی به سهم بیشتر ماده خشک انتقال یافته از آن به دانه ها منتهی میشود. این محققین همچنین اظهار داشتند که کارایی ساقه گندم در انتقال ذخایر بسته به رقم از ۲ تا ۳۶ درصد متفاوت است. راوسون وایوانس[۱۴۷] (١٩٧١) گزارش کردهاند که جلوگیری از فتوسنتز سنبله عملکرد دانه را ۳/۳ درصد کاهش میدهد. احمدی و همکاران (۱۳۸۳) همبستگی منفی و معنیدار بین کارایی ساقه در انتقال مواد و وزن کل دانه مشاهده کردند. راوسون و ایوانس (۱۹۷۱) و یانگ[۱۴۸] و همکاران (۲۰۰۱) بیان داشتند که کارایی بخشهای رویشی در انتقال مجدد ماده خشک به وزن خشک این اندامها در مرحله گردهافشانی بستگی دارد، وزن خشک بیشتر بخشهای رویشی در این مرحله به مشارکت بیشتر ماده خشک ذخیره شده در انتقال مجدد به دانه و بهبود عملکرد در شرایط تنش منتهی میشود.
۴-۱-۶- سهم انتقال مجدد در شکلگیری عملکرد دانه
مقایسات میانگینها نشان داد که سهم انتقال مجدد در شکلگیری عملکرد دانه، زمانیکه سایهاندازی در دوره رشد زایشی اعمال شد بیشترین مقدار (۳۶/۱۶ میلیگرم) را داشت اما در مرحله رشد رویشی و کل دوره رشد اختلاف معنیداری را نشان نداد. در تیمار بدون سایهاندازی سهم انتقال مجدد در شکلگیری عملکرد دانه دارای بیشترین مقدار (۴۳/۱۶ میلیگرم) بود که با ۲۵ و ۵۰ درصد سایهاندازی تفاوت معنیداری را نشان نداد و در شدت سایهاندازی ۱۰۰ درصد کمترین مقدار (۵۶/۵ میلیگرم) را داشت (جدول ۴-۱۱). مقایسه میانگین اثر متقابل سایهاندازی در مراحل مختلف رشد و شدت سایهاندازی نشان داد که سهم انتقال مجدد در شکلگیری عملکرد دانه در تیمار ۲۵ درصد سایهاندازی در دوره رشد زایشی دارای بیشترین مقدار (۷۲/۱۹ میلیگرم) بود که با تیمارهای بدون سایهاندازی،۵۰ و ۷۵ درصد سایهاندازی در همین دوره و تیمارهای بدون سایهاندازی،۲۵ و ۵۰ درصد سایهاندازی در کل دوره رشد اختلاف معنیداری را نشان نداد. ۱۰۰ درصد سایهاندازی در کل دوره رشد کمترین مقدار (۰) را نشان داد (جدول ۴-۱۲).
سهم انتقال مجدد مواد ذخیرهای ساقه یا درصد ذخایر ساقه نسبت به وزن کل دانه به وسیله اندازه مخزن، محیط و رقم تحت تاثیر قرار میگیرد. پس از گردهافشانی مهمترین و قویترین مخزن، دانه های در حال پر شدن میباشند. بنابراین میزان تقاضای مخزن اولین عمل مهم در تعیین میزان انتقال ذخایر ساقه است (رنجبر، ۱۳۸۴).
در ارتباط با روابط منبع و مخزن محققان دیگر نیز دریافتند تغییر نسبت منبع به مخزن می تواند تأثیر زیادی بر مواد ذخیرهای ساقه بگذارد به طوری که تخمین زده شده است، چنانچه مقصد حذف شود فقط ۶ تا ۱۲ روز فتوسنتز کافی است تا ظرفیت ساقه از مواد کربوهیدرات پر شود که این میزان ۵۲ % از کل وزن گیاه را شامل خواهد شد (لایور و همکاران[۱۴۹]، ۲۰۰۴ و هوم و کامپبل[۱۵۰]، ۱۹۹۲). بر اساس گزارش بوراس و اوتگوی[۱۵۱] (۲۰۰۶) در شرایط تنش خشکی اگر مخزن عامل محدودکننده در ذرت باشد آنگاه ذخایر ساقه نقش کمی در تولید عملکرد دانه دارند و اگر منبع عامل محدودکننده باشد، سهم ذخایر ساقه مهم خواهد بود. گزارش شده است که افزایش سهم ذخایر ساقه در پر شدن دانه نشان دهنده شرایط نامطلوب در طی پر شدن دانه است و این صفت با عملکرد دانه رابطه معکوسی دارد (مدنی و همکاران، ۲۰۱۰). سهم مواد ذخیره ای قبل از گلدهی در کمک به عملکرد دانه ذرت تا ۹۰ درصد و به طور متوسط بین ۲۰ تا ۴۰ درصد گزارش شده است (تمدن رستگار، ۱۳۷۹). سهم کربوهیدراتهای ذخیرهای در پر کردن دانه تا ۵۰ درصد توسط یوشیدا (۱۹۷۲) گزارش شده است.
محققین وجود روابط مختلف بین عملکرد و کاهش وزن ساقه و اندام هوایی در بعداز گلدهی را که ناشی از انتقال مجدد مواد می باشد را گزارش کردهاند. لوپزوکاستاندا[۱۵۲] و ریچارد (۱۹۹۴) یک رابطه مثبت بین این دو صفت عملکرد، کاهش وزن ساقه و اندام هوایی برای تعدادی از ارقام متفاوت جو، گندم، تریتیکاله و یولاف گزارش کردند اما زمانی که فقط ارقام گندم در نظر گرفته شد، رابطهای مشاهده نشد. فلود[۱۵۳] و همکاران (۱۹۹۵) یک روند منفی بین کاهش وزن ساقه بعد از گلدهی و عملکرد دانه برای ارقام مختلف گندم تحت شرایط خشکی ملایم، متوسط و سخت در دوره پر شدن دانه گزارش کردند. اهدایی و وینس[۱۵۴](۱۹۹۶) چنین روند منفی بین دو صفت تحت شرایط کشت آبی مشاهده کردند ولی تحت شرایط خشکی انتهایی، روندی وجود نداشت. محققین دیگر اعلام کردند که نسبت بالایی از عملکرد دانه از ماده خشک انتقال یافته بدست میآید و به همین دلیل ماده خشک در گلدهی باید به حداکثر مقدار خود برسد (صدیقی و همکاران، ۱۹۸۹).
جدول۴-۱۰- تجزیه واریانس اثر سایه اندازی در مراحل مختلف رشد بر میزان، کارایی و سهم انتقال مجدد نخود رقم ILC482
منابع تغییرات | درجه آزادی | میانگین مربعات | ||
انتقال مجدد مواد ذخیرهای از ساقه به دانه | کارایی ساقه در انتقال ذخایر به دانه | سهم نسبی ذخایر ساقه در عملکرد دانه | ||
تکرار | ۲ | ns001/0 | ns51/0 | ns25/3 |
مرحله سایهاندازی (D) | ۲ | **۰۹۸/۰ | ** ۳۲/۲۸۲ | **۶۹/۹۱ |
شدت سایه اندازی (S) | ۴ | **۵۸۸/۱ | ** ۵۵/۵۰۷ | **۴۰/۱۹۹ |
اثرات متقابل S×D |
شکل ۳-۲-۲- ساختار کتین و کایتوزن……………. …………………………….. ………………………..۱۰۴
شکل ۳-۲-۳- کاربردهای کایتوزن………….. …………………………….. ……………………………….۱۰۶
شکل ۳-۲-۴- آلفا اسدیسون………… …………………………….. …………………………………………۱۰۷
شکل ۳-۲-۵- هورمونهای جوانی………………. …………………………….. ………………………….۱۰۷
۳-۳- کندسوزکننده ها و مواد ضد آتش
شکل ۳-۳-۱- آمونیوم سولفات………. …………………………….. ………………………………. …….۱۱۷
شکل ۳-۳-۲- آمونیوم فسفات…….. …………………………….. …………………………….. ………….۱۱۸
شکل ۳-۳-۳- دی آمونیوم فسفات………… …………………………….. …………………………………۱۱۹
شکل ۳-۳-۴- آمونیوم دی هیدروژن فسفات………… …………………………….. ………………….۱۲۰
شکل ۳-۳-۵- بوریک اسید……………………… …………………………….. ……………………………..۱۲۱
شکل ۳-۳-۶- گوانیل اوره فسفات ……………………….. …………………………….. ………………..۱۲۴
شکل ۳-۳-۷- سدیم سلیکات………………. …………………………….. …………………………………۱۲۵
۳-۴- پرداختهای نهایی
شکل ۳-۴-۱- قسمتی از زنجیره نیترات سلولز………. …………………………….. ………………….۱۳۴
شکل ۳-۴-۲-شماره ۱ گلیسرول، شماره ۲ پنتا اریترول……………….. ……………………………..۱۳۵
شکل ۳-۴-۳-شماره ۱ ارتوفتالیک اسید شماره ۲ ایزوفتالیک اسید…………… …………………..۱۳۵
شکل ۳-۴-۴- نمایش نموداری ترکیبات آلکید ها………… …………………………………………….۱۳۶
شکل ۳-۴-۵- مولکول اورتان (اتیل کاربامات) حاصل از واکنش بین اوره با اتیل الکل……..۱۳۸
شکل ۳-۴-۶- شکل گیری بیوریت (دی ایزوسیانات+ آب)…………………………………………..۱۴۰
شکل ۳-۴-۷- واکنش ایزوسیانات با آب تولید دی اکسید کربن میکند…………………………..۱۴۰
شکل ۳-۴-۸- واکنش بین اوره و فرمالدئید…………………………………………………………………۱۴۲
شکل ۳-۴-۹- تولید زنجیره خطی پلی استر از واکنش گروه دی الکل با گروه
دی کربوکسیلیک اسید………… …………………………….. …………………………….. …………………۱۴۳
شکل ۳-۴-۱۰- آکریلات (۱) و متاکریلات (۲) استر………….. ……………………………… ……..۱۴۵
شکل ۳-۴-۱۱- مونومر ونیل استات………… …………………………….. ………………………………۱۴۶
شکل ۳-۴-۱۲- واکنش گروه اپوکسی با آمین ثانویه…… …………………………….. ………………۱۴۷
شکل ۳-۴-۱۳- واکنش پیوند اسید با حلقه اپوکسی و تولید گروه های هیدروکسیل…………۱۴۷
شکل ۳-۴-۱۴- ایجاد پیوند درونی به واسطه بار مثبت حاصل از واکنش پیوند اسید با حلقه
اپوکسی و تولید گروه های هیدروکسیل……………………. …………………………….. ……………….۱۴۸
شکل ۳-۴-۱۵- رفتار ویسکوزیته آلکیدها و پلی استرهای بر پایه آب………… …………………۱۵۰
فصل اول:
مقدمه
رشد بی سابقه جمعیت جهان در ۵۰ سال گذشته سبب گردیده تا کره خاکی ما به تراکم شش میلیاردی از انسان دست یابد. افزایش چشم گیرجمعیت سبب پدیدار شدن مشکلات فراوان در عرصه های مختلف گردیده است. رشد جمعیت در حالی است که مصرف مواد اولیه به طور قابل توجهی افزایش یافته، به طوریکه میتوان گفت نرخ رشد جمعیت در بسیاری از کشور ها بیش از نرخ رشد مصرف کالا در آن کشورها است.
چوب یکی از مهمترین مواد خامی است که در تمامی عرصه های تاریخی، از ابتدای خلقت بشر تا امروز در زندگی انسانها وجود داشته و با پیشرفت علم استفاده از آن بهبود یافته و خواص و ویژگیهای بی همتای آن، جایگاه چوب را در زندگی بشر پایدار گردانده است. با وجود توسعۀ فراوان درساخت مواد مصنوعی فلزی و پلاستیکی هنوز جایگاه چوب به عنوان یک ماده اولیه ویژه، حفظ شده است. به صراحت میتوان گفت چوب عمدهترین ماده اولیه در جهان است. بسیاری از کشورهای جهان توانایی تولید چوب، بیش از نیاز خود را دارند؛ این در حالی است که بسیاری از کشورها از فقر چوب رنج میبرند و سالیانه هزینه فراوانی را برای جبران این کمبود متقبل میشوند. یکی از علل استفاده از مواد جایگزین چوب در این کشورها، همین مسئله است.
حفاظت چوب میتواند سبب نگهداری و بقای جنگلها، حفاظت از چوب آلات با چوب برون فراوان، فراهم ساختن امکان استفاده از گونه هایکم دوام، افزایش عرصه استفاده از چوب در محیطهای مختلف، افزایش عمر مفید چوب، استفاده از چوب درشرایط تخریب، اثر بر روی استفاده از مواد جایگزین، صرفه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، گردد.
یکی از اهداف صنعت حفاظت چوب جلوگیری از پوسیدگیهای بیولوژیک در چوب است. یکی از راهکارهای حفاظتی برای مقابله با پوسیدگی قارچی، تیمار چوب با مواد حفاظتی شیمیایی کارآمد میباشد که در این رابطه حفاظت از محیطزیست را نیز باید مد نظر قرارداد.
برای مقابله با عوامل مخرب بیولوژیکی میتوان از تکنیکهای مثل خشک نگه داشتن چوب، استفاده از حشرهکش و قارچکشهای مناسب و یا استفاده از چوبآلاتی که به طور طبیعی دارای دوام هستند و یا استفاده از چوبهای حفاظت شده یا اصلاح شده استفاده نمود. جلوگیری از تماس قارچی با چوب میتواند روش مناسبی برای به حداقل رساندن تکثیرکلونیهای میکروبی و یاتشکیل کپک در چوب باشد. اصلاح سطح چوب با بهره گرفتن از نانوذرات تکثیر باکتریها و کلونیهای قارچها را به طورچشمگیری کاهش میدهد. ذرات نانو روی، با قطر در حدود ۳۰ نانومتر، میتواند وارد حفرههای سلولی شده و از طریق پونکتوآسیون ها به دیواره سلولی و سایر حفرات رسوخ کرده و در روی دیواره یک اتصال قوی را ایجاد نماید و این عمل بافت گردد تا از حملات میکروبی جلوگیری شود.
تیمار چوب با مواد ضد آتش میتواند، حساسیت چوب در برابر آتش را از بین ببرد و یا کاهش دهد و همچنین استفاده از مواد ضد آب میتواند سبب مقاومت چوب در برابر رطوبت و استفاده از آن در محیطهای آب و در تماس با رطوبت گردد. استفاده از پرداختهای نهایی مناسب میتواند یکی از سادهترین راهکارهای حفاظتی به خصوص برای مصارف داخلی باشد.
چوب آلات تیمار شده بایستی دو معیاراصلی را رعایت کنند:
۱ . نیاز مصرف کننده از چوب تیمار شده در محیط مصرف را برآورد کنند.
۲ . در محیط مصرف، باید بدون ایجاد ریسک غیر معقول، برای انسان و یامحیطزیست باشند.
آژانس حفاظت چوب آمریکاEPA[1] از جمله سازمانهایی است که به تنظیم آیین نامه ها و ضوابط مورد نیاز برای تولید و مصرف مواد حفاظتی میپردازد. بر اساس قانون ایالات متحده آمریکا، هر محصولی پیش از فروش و توزیع، باید توسط این سازمان مورد بررسی قرار بگیرد.
درجه حفاظت به دست آمده به مقدار مصرف مواد حفاظتی و نفوذ مناسب و ماندگاری مواد شیمیایی بستگی دارد. بعضی از مواد حفاظتی نسبت به بقیه موثرتر هستند، و بعضی برای مصارف خاص مناسب هستند. در شرایط مختلف، روشهای مختلفی از تیمار چوب در دسترس است اما عموما تیمارپذیری برای گونه های چوبی با درون چوب کم مورد استفاده بوده و پایداری تیمار در برون چوب بیشتر است. برای به دست آوردن تأثیر طولانی مدت ونفوذ مناسب و ماندگاری برای هر یک از گونه های چوبی ماده شیمایی حفاظتی و روش تیمارخاصی مورد نیاز است. برای مواد حفاظتی که در چوب به کارمیروند توصیههایی شده است که میتوانند در سطح ماندگاری و نفوذ مناسب افزایش بسیاری در سالم ماندن ساختار چوب ایجادکنند. بنابراین هزینه عادی جایگزینی چوب تیمار شده در سرویس خیلی کمتر از همان چوب بدون تیمار است. در تشریح روشهای تیمار مواد حفاظتی و گونه های چوبی، برای حفاظت مورد نیاز در شرایط خاص و در معرض گذاری و خارج از ساختمان به صورت ترکیبی باید تهیه شوند. همه این فاکتورها به وسیله انجمن حفاظت گران چوب آمریکا[۲] (AWPA) وانجمن آزمایشات و مواد آمریکا[۳] (ASTM) مطرح شدهاند.
محور اصلی این تحقیق، پیرامون مواد حفاظتی مناسب جهت مقابله با هوازدگی، قارچها، حشرات و همچنین مواد ضد آب، کند سوز کننده ها و پرداختهای نهایی با تاکید بر مواد نوین و سازگار با محیطزیست میباشد. امید است که آشنایی بهتر با مواد مناسب حفاظتی بتواند مسیر استفاده بهینه از چوب به عنوان یک ماده ارزشمند را که در بسیاری از کشورهای پیشرفته مدتهاست هموار گشته، را برای کشور ما نیز هموار گرداند. شناخت مواد حفاظتی چوب و چوبهای حفاظت شده باعث تسهیل در انتخاب، شناخت، خرید و نصب صحیح و آگاهانه مصالح میگردد. اهمیت به افزایش عمر مفید چوب و کیفیت آن در سرویس سبب اطمینان بیشتر به این ماده در صنعت میگردد. با توجه به این مطلب که کشور ما از جمله کشورهایی است که دچار فقر درختان صنعتی میباشد، امید است استفاده از مواد و راهکارهای حفاظتی مناسب بتواند عمر مفید چوب آلات را از چند سال به چندین سال افزایش دهد تا از خروج سرمایه ملی برای واردات چوب کاسته گردد. استاندارد های و قوانین مورد استفاده در این تحقیق عموما، بر اساس سازمانهای، انجمن حفاظت گران چوب آمریکا(AWPA ) و آژانس حفاظت محیطآمریکا(EPA) میباشند.
معرفی برخی از استاندارد های بینالمللی پیرامون سمیت مواد شیمیایی:
جدول ۱-۱- استانداردهای AWPA پیرامون شرایط متفاوت مصرف فرآورده های تیمار شده به صورت زیر میباشند: